نیروهای اسرائیلی بیشتر کشتیهای ناوگان «صمود» در راه غزه را توقیف و سرنشینان از جمله گرتا تونبرگ، فعال سوئدی حوزه تغییرات اقلیمی را بازداشت کردند.

رسانههای ایران گزارش دادند یک مرد ۴۰ ساله با چاقو امام جماعت یک مسجد در منطقه باغ فیض تهران را مجروح کرد و این آخوند پس از انتقال به بیمارستان جان باخت.
بنا بر این گزارش، دو ضربه چاقو به شکم و پای این امام جماعت وارد شد و ضارب نیز بازداشت شده است.
با مرگ امام جماعت و بازداشت ضارب، پرونده این قتل به مراجع انتظامی و قضایی ارجاع داده شده و تحقیقات بیشتر درباره این قتل ادامه دارد.
این اولین بار نیست که امامان جماعت یا امامان جمعه در ایران به دست شهروندان عادی به قتل میرسند.
آبان سال گذشته، محمد صباحی، امام جمعه کازرون در پی سوءقصد مسلحانه کشته شد.
او سومین امامجمعه کازرون بود که طی سالهای پس از انقلاب در این شهر کشته شد.
محمد خرسند، امامجمعه پیشین کازرون خرداد ۱۳۹۸ به قتل رسید.
او پس از شرکت در مراسم احیای شبهای قدر و هنگام بازگشت به منزل خود از سوی فردی با ضربات چاقو مورد حمله قرار گرفت و جان باخت.
در مرداد ۱۳۶۰ نیز عبدالرحیم (رحمان) دانشجو، امام جمعه وقت کازرون هنگام بازگشت از نماز مغرب و عشاء نزدیک منزلش به دست دو موتور سوار هدف سه گلوله قرار گرفت و به قتل رسید. منابع جمهوری اسلامی این قتل را به اعضای سازمان مجاهدین خلق نسبت دادهاند.
اردیبهشت ۱۴۰۲ نیز عباسعلی سلیمانی، نماینده سابق خامنهای در استان سیستان و بلوچستان و عضو مجلس خبرگان رهبری، در بابلسر هدف «سوءقصد» مسلحانه قرار گرفته و کشته شده است.
فروردین همان سال، دو طلبه در حرم امام هشتم شیعیان در مشهد با ضربات چاقو کشته شدند.

دولت فدرال آمریکا وارد دومین روز تعطیلی شد و دونالد ترامپ، رییسجمهوری این کشور، اعلام کرد با راسل ووت، رییس بودجه کاخ سفید، دیدار خواهد کرد تا درباره حذف برخی از نهادهایی که آنها را «آژانسهای دموکرات» میخواند، تصمیمگیری کند.
ترامپ در پیامی در شبکههای اجتماعی نوشت: «باورم نمیشود که دموکراتهای رادیکال این فرصت بیسابقه را در اختیارم گذاشتند.»
این تعطیلی از نیمهشب سهشنبه آغاز شد، پس از آنکه دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر لایحه بودجه برای ادامه فعالیت دولت پس از آغاز سال مالی جدید در اول اکتبر به توافق نرسیدند. دموکراتها تاکید دارند که هر لایحه بودجهای باید شامل تمدید یارانههای درمانی باشد، در حالی که جمهوریخواهان خواستار بررسی جداگانه این موضوع هستند.
ترامپ در جریان این بحران سیاسی، پیشتر بودجه حملونقل و انرژیهای سبز را در ایالتهای متمایل به دموکراتها مسدود کرد و تهدید به اخراج شمار بیشتری از کارکنان فدرال کرد. او وعده داده تا پایان سال ۳۰۰ هزار کارمند دولت را کنار بگذارد.
این تعطیلی، پانزدهمین مورد از سال ۱۹۸۱ تاکنون، باعث توقف تحقیقات علمی، نظارتهای مالی، انتشار دادههای اقتصادی و خدمات عمومی گسترده شده است. حدود ۷۵۰ هزار کارمند فدرال به مرخصی اجباری فرستاده شدند و برخی دیگر، از جمله نیروهای ارتش و مرزبانان، بدون دریافت حقوق به کار ادامه میدهند. کارشناسان هشدار دادند که تداوم تعطیلی میتواند بر سفرهای هوایی و کمکهای غذایی به میلیونها آمریکایی تأثیر بگذارد، هرچند پرداخت مستمریهای تامین اجتماعی ادامه خواهد داشت.
ترامپ در اظهارات خود همچنین به «پروژه ۲۰۲۵» اندیشکده محافظهکار هریتیج اشاره کرد؛ برنامهای که هدف آن کوچکسازی گسترده دولت فدرال است و برخی از مفاد آن، مانند انحلال وزارت آموزش و کاهش اختیارات دولت در حوزه محیطزیست، در دستور کار دولت او قرار گرفته است.
سنای آمریکا قرار است روز جمعه برای بررسی این بحران تشکیل جلسه دهد، به این معنا که تعطیلی دولت حداقل تا آن زمان ادامه خواهد داشت.

کیلیان امباپه که در بازی رئال مادرید برابر غیرت قزاقستان هتتریک کرد، بهعنوان برترین بازیکن هفته دوم لیگ قهرمانان اروپا انتخاب شد. فوقستاره فرانسوی که برترین گلزن لالیگا و چمپیونزلیگ در فصل جاری است، پیشتر جایزه برترین بازیکن ماه لالیگا را هم به دست آورده بود.
امباپه بیشترین تاثیرگذاری مستقیم روی گل در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا را هم ثبت کرده است.
امباپه در ۷ بازی لالیگا، ۸ گل و یک پاس گل ثبت کرده و در ۲ بازی لیگ قهرمانان هم ۵ بار برای تیمش گلزنی کرده است.
کارولین لویت، سخنگوی کاخ سفید گفت که امیدواریم و انتظار داریم حماس طرح آمریکا برای صلح در غزه را بپذیرد.
سخنگوی کاخ سفید گفت که ترامپ برای هرگونه پاسخ منفی حماس به طرح صلح آمریکا خط قرمز تعیین خواهد کرد.

خمینی روزگاری گفته بود: «اینهایی که زیربنای همهچیز را اقتصاد میبینند، اینها انسان را حیوان میبینند. حیوان هم همهچیزش برای اقتصادش است؛ زیربنای همهچیزش اقتصادش است. الاغ هم زیربنای همهچیزش اقتصادش است!»
نیمقرن بعد، سرنوشت اقتصاد ایران گواهی تلخ بر همین نگاه است. پولی که روزی میتوانست خرج یک هفته زندگی را تأمین کند، امروز حتی به دو روز هم نمیرسد.
در بازار آزاد، دلار بار دیگر رکورد زد. ریال عملاً به کاغذی بیاعتبار بدل شده؛ همان «کاغذپاره»ای که درباره قطعنامههای سازمان ملل میگفتند. در کمتر از یک سال، نصف دارایی مردمی که پساندازشان به ریال بود دود شده است. سقوط ریال نه فقط یک بحران اقتصادی، بلکه اعتراف به شکست حکومتی است که نتوانسته اقتصاد را اداره کند.
ریشههای سقوط ریال در ترکیبی از ضعف ساختاری اقتصاد، فشارهای خارجی، روانشناسی بازار و فساد نهادی نهفته است. دولت ایران سالهاست با کسری بودجه مزمن دستوپنجه نرم میکند؛ وقتی درآمدهای نفتی کاهش مییابد، راهحل فوری را در استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول بیپشتوانه مییابد که نتیجه مستقیم آن تضعیف ارزش ریال و تشدید تورم است. در چنین شرایطی، نرخ بهره پایین و سود سپردههای بانکی کمتر از تورم، انگیزه مردم برای نگهداری ریال را از بین میبرد و سرمایهها به سمت داراییهای امنتری مانند دلار حرکت میکند. همزمان، تحریمهای نفتی و بانکی دسترسی ایران به منابع ارزی را محدود کرده و هر موج تازه تنش سیاسی یا تحریم جدید، با ایجاد ترس عمومی، مردم را به خرید دلار سوق میدهد؛ هراسی که خود به جهشهای بعدی نرخ ارز دامن میزند.
در این میان، روانشناسی بازار نیز نقش پررنگی دارد. حتی یک تکان کوچک نرخ ارز کافی است تا هجوم خرید دلار توسط مردم را منجر شود و موجی تازه از تقاضا ایجاد کند. افزون بر همه اینها، سیاست چند نرخی ارز زمینهساز فساد و رانت شده است؛ جایی که نهادها و افراد نزدیک به قدرت ارز دولتی دریافت میکنند، اما یا کالایی وارد نمیکنند یا همان ارز را در بازار آزاد میفروشند و در نهایت سود نجومی نصیب آنان میشود و زیان، سهم مردم عادی.
اولین قربانی سقوط ریال، سفره مردم است. برنج، گوشت، روغن، میوه و سایر کالاهای وارداتی روزبهروز گرانتر میشوند. دارو گرچه روی کاغذ تحریم نیست، اما با افزایش نرخ ارز، قیمت نسخه از توان بسیاری از بیماران خارج میشود. اجارهبها، حملونقل و سوخت همگی تحت فشار قرار گرفتهاند. پساندازهای ریالی مانند یخ در تابستان آب میشوند. کارگاههای کوچک توان برنامهریزی ندارند، تولید میخوابد، بیکاری افزایش مییابد و شکاف طبقاتی عمیقتر میشود. در چنین شرایطی، سرمایه از کشور فرار میکند و اعتماد عمومی فرومیپاشد.
برندگان و بازندگان سقوط ریال، دو تصویر کاملاً متفاوت از جامعهٔ امروز ایران را نشان میدهند. در یک سو، صادرکنندگان بزرگ نفت، پتروشیمی و فلزات قرار دارند که با هر جهش دلار، ریال بیشتری به جیب میزنند؛ همچنین دلالها و واسطههایی که از هر نوسان ارزی سود میبرند و نهادها و افراد نزدیک به قدرت که با دسترسی به ارز رانتی، آن را در بازار آزاد میفروشند و سودهای کلان به دست میآورند. اما در سوی دیگر، بازندگان اصلی قرار دارند: مردم عادی با حقوق ثابت همچون کارمندان، معلمان و کارگران که درآمدشان ریالی است و هزینههایشان دلاری؛ بازنشستگانی که با مستمری ناچیز زیر بار گرانی خرد میشوند؛ تولیدکنندگان کوچک و صنایع متوسطی که به دلیل وارداتی بودن مواد اولیه با جهش ارزی زمینگیر میشوند؛ بیماران و مصرفکنندگانی که دسترسیشان به دارو سختتر و پرهزینهتر میشود؛ و در نهایت کارآفرینان جوانی که در فضای نااطمینانی اقتصادی، هر امیدی به سرمایهگذاری و آیندهٔ بهتر را از دست میدهند.
سقوط ریال و جهش دلار یک «حادثهٔ طبیعی» نیست؛ نتیجهٔ مستقیم ساختار معیوب اقتصادی، فساد سیستماتیک، انزوای بینالمللی و روانشناسی ترس است. در این میدان، برندگان محدود و شناختهشدهاند: صادرکنندگان، دلالان و نزدیکان قدرت. اما بازندگان گسترده و ناشناساند: همان مردمی که هر روز حسابوکتاب زندگیشان از هم میپاشد.
اقتصاد معیوب ایران بار دیگر ثابت میکند که در غیاب عدالت، سود همیشه در جیب حکومتیها مینشیند و زیان، بر دوش مردم عادی.
اقتصاد مال خر بود یا الاغ؟
نیمقرن پس از آنکه اقتصاد در گفتار بنیانگذار جمهوری اسلامی «امری حیوانی» شمرده شد و به الاغ نسبت داده شد، ایران با سقوط بیسابقهٔ ریال مواجه است. امشب در «برنامه با کامبیز حسینی» به این موضوع پرداختیم و درباره برندگان و بازندگان جهش دلار بحث کردیم. مخاطبان از سراسر جهان به ما پیوستند و محمد ماشینچیان مهمان اصلی برنامه بود.
«برنامه با کامبیز حسینی» دوشنبه تا پنجشنبه، ساعت ۱۱ شب به وقت تهران، بهصورت زنده از شبکه ایراناینترنشنال پخش میشود.





