۷ میلیون نفر در ایران گرسنهاند؛ راغفر: این فاجعه نتیجه بلاهت، طمعکاری و خیانت است
حسین راغفر، اقتصاددان، با اشاره به اینکه در حال حاضر حدود ۱۰ درصد از جمعیت ایران دچار سوء تغذیه و گرسنگی هستند، گفت که با ادامه روند کنونی «جمعیت فقرا» به حدود ۴۰ درصد از کل جمعیت خواهد رسید.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، گفت: «ما از ابتدای مذاکرات به جدی بودن طرف مقابل شک داشتیم، بعد از دور دوم مذاکرات این سوال مطرح بود که شما چگونه میخواهید مسئله پیچیده هستهای را در جلسات ۳ ساعته حل کنید.»
او افزود: «ما آماده بودیم در صورت تمایل طرف مقابل چندین روز در رم یا مسقط بمانیم و مذاکرات را به نتیجه برسانیم.»
سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی اضافه کرد: «با این گزاره که طولانی شدن مذاکرات منجر به حمله نظامی به ایران شد، موافق نیستم. عدم جدیت ایران در مذاکرات بهانه جویی کشورهای غربی است و ریشه آن به رسانههای اسرائیلی برمیگردد.»
بقایی گفت: عراقچی چندین بار در طول مذاکرات اعلام کرد هر روزی که بتوانیم مردم و کشور را از شر تحریمها نجات دهیم، بُرد کردیم. از هر جهت به نفع ما بود که مذاکرات به نتیجه برسد زیرا تحریمها، ما را آزار میدهد.
صداوسیمای جمهوری اسلامی بهدلیل حمله به سعید کریمی، کاپیتان تیم فوتبال ملوان، بهخاطر انتشار ویدیویی از مراسم ازدواجش، با موجی از واکنشهای انتقادی و اتهام ریاکاری روبهرو شده است.
کاربران شبکههای اجتماعی و شماری از ورزشکاران، رفتار رسانههای حکومتی را «نماد استاندارد دوگانه» در برخورد با مردم و مقامهای حکومتی دانستهاند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که ویدیوی کوتاهی از مراسم ازدواج کریمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
در این ویدیو کریمی و همسرش با لباس تیم ملوان در صحنههایی عاشقانه و فوتبالی در ورزشگاهی خالی دیده میشوند. کریمی اعلام کرد این ویدیو بدون اجازه او و همسرش منتشر شده و از کاربران خواست آن را حذف کنند.
با این حال، رسول مهربانی، مجری صداوسیمای جمهوری اسلامی، چند دقیقه از برنامه زنده خود را به توهین به کریمی و همسرش اختصاص داد و آنها را به «بیاخلاقی» متهم کرد. او از «تمام نهادها» خواست علیه این بازیکن اقدام کنند.
کمی بعد، سید کمالالدین موسوی، دادستان گیلان، از تشکیل پروندهای در دادسرای انزلی درباره انتشار «ویدیویی خلاف عفت عمومی» منتسب به یکی از بازیکنان ملوان خبر داد.
او گفت ویدیو در شهر ساری ضبط شده و فردی از عوامل فیلمبرداری آن را منتشر کرده است.
موسوی افزود کریمی با حضور در دادسرا از انتشار غیرمجاز ویدیو شکایت کرده و پرونده برای بررسی بیشتر به دادسرای ساری ارجاع شده است.
دفاع از کریمی و واکنش به «استاندارد دوگانه»
در حالی که ویدیوی ازدواج دختر علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، با واکنش منفی گستردهای از سوی حکومت روبهرو نشد، کاربران شبکههای اجتماعی از سعید کریمی دفاع کردند و رفتار صداوسیما را «ریاکارانه» خواندند.
بسیاری از کاربران پرسیدند چرا ویدیوی کریمی جرم تلقی میشود اما ویدیوی مربوط به خانواده شمخانی نه؟ این پرسش به سرعت در فضای مجازی پخش شد.
کاربران دیگر یادآور شدند لباس همسر کریمی «بسیار پوشیدهتر» از ویدیوی دختر شمخانی است. شماری از فوتبالیستها نیز در شبکههای اجتماعی از کریمی و همسرش حمایت کردند.
روزنامه اعتماد نوشت سخنان ششدقیقهای مهربانی در صداوسیما «سرشار از الفاظ زننده و توهینآمیز» بود و همین سخنان باعث شد توجه بیشتری به ویدیویی جلب شود که پیشتر چندان دیده نشده بود.
اعتماد افزود این ویدیو تفاوتی با صدها ویدیوی مشابه از زوجهای ایرانی در شبکههای اجتماعی ندارد و واکنش مجری صداوسیما را «نشانگر ذهنیت محدود و عقبمانده» دانست.
احسان اکبری، دبیر ورزشی شبکه ایراناینترنشنال، در گفتوگو با این شبکه گفت واکنش افکار عمومی به ماجرای کریمی شکاف میان جامعه و حکومت را برجسته کرده است.
او افزود: «این حمایت از کریمی نشان میدهد جامعه در برابر ذهنیت جمهوری اسلامی ایستاده است. آنچه صداوسیما بد میداند و از آن نهی میکند، برای مردم امری عادی است. حکومت یک نظر دارد، اما جامعه نظر دیگری.»
اکبری تفاوت برخورد با کریمی و شمخانی را نشاندهنده میزان اعتماد مردم دانست و گفت: «مردم شمخانی را نقد و از کریمی حمایت میکنند، چون شمخانی همواره خود را چهرهای مذهبی معرفی کرده ولی در عمل رفتاری متفاوت داشته است. کریمی نماینده واقعیت جامعه است، اما شمخانی نماد ریاکاری جمهوری اسلامی.»
انتقاد از رویکرد صداوسیما و شکایت باشگاه ملوان
رها پوربخش، خبرنگار ورزشی، گفت تفاوت برخورد رسانههای حکومتی با دو ماجرا ریشه در سیاست دارد: «صداوسیما از شمخانی دفاع کرد و او را قربانی دانست، اما درباره فوتبالیستی که ویدیوی خصوصیاش منتشر شد، موضعی کاملا متفاوت اتخاذ کرد. این تفاوت نشان میدهد مسئله نه اخلاق است نه عدالت، بلکه قدرت و کنترل است. در جمهوری اسلامی، حکومت تعیین میکند چه چیزی غیراخلاقی است و این برچسب را فقط به افراد خارج از ساختار قدرت میزند.»
باشگاه فوتبال ملوان نیز با انتشار بیانیهای تند، سخنان مجری صداوسیما را «توهینآمیز و زننده» توصیف کرد و این نهاد را به «نفرتپراکنی برای جلب توجه متهم کرد.
در بیانیه باشگاه آمده است: «حیثیت و آبروی اعضای باشگاه خط قرمز ماست. ملوان از صداوسیمای جمهوری اسلامی انتظار دارد بهصورت رسمی و عمومی از بازیکن، باشگاه و مردم بندرانزلی و گیلان عذرخواهی کند.»
باشگاه تاکید کرد که در برابر بیاحترامی به نام ملوان یا کرامت انسانی بازیکنش سکوت نخواهد کرد و اعلام کرد از مجری صداوسیما شکایت کرده است.
ملوان؛ باشگاهی پیشرو با پیشینه اجتماعی
احسان اکبری در ادامه گفت واکنش گسترده به این ماجرا با پیشینه اجتماعی و فرهنگی باشگاه ملوان ارتباط دارد. او یادآور شد: «ملوان از نخستین تیمهای ایرانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود که زنان را در رونمایی پیراهن رسمی تیم شرکت داد. زنان از سالها پیش در بازیها و رسانههای ملوان حضور دارند و این باشگاه یکی از قدیمیترین تیمهای فوتبال زنان کشور را دارد.»
او افزود: «حضور همسر کریمی با لباس تیم در زمین فوتبال بازتابی از واقعیت جامعه و احساس اصالت است؛ چیزی که در تضاد با تصویری قرار دارد که جمهوری اسلامی میکوشد نمایش دهد یا پنهان کند.»
مهرماه امسال، صفحه رسمی ملوان در اینستاگرام پس از اینکه ابوذر صفرزاده در لیگ خلیجفارس گل زد، عکسی از بوسه همسر صفرزاده بر پیشانیاش منتشر کرد؛ حرکتی که شکستن تابوی حکومتی درباره ابراز احساسات در انظار عمومی تلقی شد.
سهرابعلی شمخانی، معاون حقوقی سپاه پاسداران، گفت: «موضوع حجاب و عفاف از اصول بنیادین جامعه اسلامی است و حجاب، تکلیف شرعی، قانونی و اخلاقی است نه اجبار حکومتی.»
او افزود: «کشف حجاب از نظر شرعی، سیاسی و قانونی حرام است.»
معاون حقوقی سپاه اضافه کرد: «رسانهها، روزنامهها و تریبونداران باید در جهت تقویت ایمان، امید و ارزشهای اخلاقی گام بردارند نه ترویج بیحجابی و ناامیدی.»
تهران امروز در موقعیتی ایستاده که بسیاری از شاخصهایش یادآور شرایط کیپتاون، پایتخت آفریقای جنوبی، در آستانه «روز صفر آبی» است؛ شهری که در سال ۲۰۱۸ با خطر خشکشدن کامل روبهرو شد اما با مدیریت علمی، تصمیمگیری قاطع و همکاری گسترده شهروندان، از فاجعه گریخت.
مسعود پزشکیان، رییسجمهوری ایران، در روزهای اخیر در سخنرانیای که بازتاب وسیعی در رسانهها داشت، گفت: «اگر بارش نداشته باشیم، باید تهران را تخلیه کنیم. وضعیت آب کشور، بهویژه در پایتخت، به حالتی رسیده که ادامه این روند ممکن نیست.»
تهران؛ پاییزی خشک و چشماندازی مبهم
رییس موسسه تحقیقات آب در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا وضعیت بارشها را «بیسابقه» توصیف کرد: «معمولا مهر و آبان حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیمتر باران برای تهران به همراه دارد اما امسال هیچ بارشی نداشتهایم و پیشبینیها تا پایان پاییز نیز امیدی نمیدهد».
دبیرکل فدراسیون صنعت آب کشور نیز در مصاحبه با رکنا تاکید کرد: «تهران دیگر آبی برای مصرف اضافی ندارد. هشدار رییسجمهوری جدی است. نباید منتظر باران ماند. باید برای شرایط بحرانی آماده شد.»
این اظهارات تصویری روشن از واقعیت امروز پایتخت ترسیم میکنند؛ شهری با حدود ۱۰ میلیون ساکن، بدون بارش موثر، با منابع زیرزمینی رو به اتمام و الگویی از مصرف که هنوز با شرایط اقلیمیاش همخوانی ندارد.
مصرف لجامگسیخته و سیاستهای فرسوده
در حالی که میانگین مصرف آب خانگی در کشورهای توسعهیافته حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ لیتر در شبانە روز است، در تهران این رقم به ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر میرسد.
همزمان، نزدیک به یک سوم آب در شبکه فرسوده و نشتدار شهر هدر میرود. با این حال، سیاستهای رسمی همچنان بر پروژههای انتقال آب تکیه میکنند؛ ولی این پروژهها راهحل پایدار نیستند و تنها بحران را به آینده موکول میکنند.
فرونشست زمین؛ زنگ خطر زیر پای پایتخت
منابع اصلی آب تهران به شدت به سفرههای زیرزمینی وابستهاند؛ در شرایط بحرانی، فشار بر آبخوانها افزایش یافته و افت شدید سطح آب زیرزمینی را به دنبال داشته است. این مسئله در مناطق جنوبی و جنوب غربی شهر به اوج رسیده و فرونشست زمین را شدت بخشیده است.
سازمان زمینشناسی کشور این پدیده را «تهدیدی مستقیم برای پایداری زیرساختهای شهری تهران» توصیف کرده است.
علت اصلی، برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی است؛ منابعی که دههها بدون نظارت مصرف شدهاند و کسری سالانه ۱۳۰ میلیون مترمکعبی مخازن آب زیرزمینی تهران را در پی داشته که برخی از گزارشها نیز حکایت از کسری تجمعی حدود پنج میلیارد متر مکعب آب در طی ٤٠ سال اخیر دارند.
کیپتاون؛ از ترس تا اعتماد
در سال ۲۰۱۸، کیپتاون، شهری با چهار میلیون نفر جمعیت و اقلیمی مدیترانهای، با شدیدترین خشکسالی چهار قرن گذشته روبهرو بود.
بارندگیهای زمستانی که منبع اصلی شش سد بزرگ شهر بودند، برای سه سال پیاپی به کمتر از نصف میانگین بلند مدت خود رسیدند.
مقامات محلی کابوسی را بر زبان آوردند: «روز صفر». یعنی روزی که ذخیره آب آنقدر کم شود که شبکه توزیع شهری مجبور به قطع کامل یا سهمیهبندی شدید شود.
دولت محلی ابتدا با وحشت عمومی روبهرو بود؛ صفهای طولانی برای بطری آب، افزایش قیمت تانکرهای خصوصی و حتی درگیریهای اجتماعی. اما به جای تسلیم، استراتژی دوجانبهای اجرا کرد: فشار بر مصرفکنندگان و شفافیت کامل.
محدودیت مصرف برای هر نفر ۵۰ لیتر در روز تعیین شد. معادل کمتر از یک دوش کوتاه و شستوشوی محدود لباس.
تعرفهها بهصورت تصاعدی افزایش یافت؛ خانوادههای پرمصرف گاهی تا ۱۰ برابر بیشتر پرداختند.
در کنار اینها، کمپین رسانهای وسیع با شعار «هر قطره حساب دارد» راه افتاد؛ از بیلبوردهای شهری و پیامهای رادیویی تا اپلیکیشن موبایل که مصرف روزانه هر خانوار را نشان میداد.
شهرداری کیپتاون وبسایتی راهاندازی کرد که هر روز سطح سدها، مصرف کل شهر و پیشبینی «روز صفر» را بهروزرسانی میکرد.
این شفافیت که ابتدا انتقادهایی به همراه داشت، به تدریج اعتماد عمومی را به همراه آورد.
شهرداری کیپتاون علاوه بر مدیریت تقاضا، به سمت منابع مکمل رفتند؛ واحدهای کوچک شیرینسازی آب دریا نصب شد، بازچرخانی پساب شهری افزایش یافت و چاههای زیرزمینی با مجوز محدود فعال شدند.
نکته کلیدی، توجه به عدالت بود؛ خانوادههای کمدرآمد که پیشتر مصرف کمتری داشتند، از یارانههای اضافی بهرهمند شدند تا فشار بر ایشان نامتناسب نباشد.
نتیجه چشمگیر بود. مصرف آب شهری در کمتر از دو سال بیش از ۵۵ درصد کاهش یافت و از ۱.۲ میلیارد لیتر در شبانهروز به حدود ۵۰۰ میلیون لیتر رسید.
بارانهای بهاری ۲۰۱۸ آمد و سدها پر شدند اما درس اصلی ماندگار شد و کیپتاون از «روز صفر» عبور کرد، بدون آنکه حتی یک روز آب خانهها بهطور کامل قطع شود.
این شهر نه تنها بحران را مهار کرد، بلکه الگویی جهانی شد برای اینکه چگونه ترس میتواند به اعتماد و همکاری جمعی تبدیل شود.
پنج درس از کیپتاون برای تهران
مدیریت مصرف پیش از تامین منبع جدید
بازسازی شبکه، تعرفهگذاری واقعی و آموزش عمومی باید در اولویت مطلق قرار گیرند. هیچ طرح انتقال آبی هرچند بزرگ نمیتواند جایگزین کاهش مصرف شود.
شفافیت و اعتماد عمومی
مردم باید دقیقا بدانند بحران در چه سطحی است. انتشار منظم دادههای ذخایر آب و اعتماد به مردم، کلید تغییر رفتار پایدار است.
نوآوری و بازچرخانی آب
استفاده مجدد از پساب صنعتی و خانگی میتواند بخش قابل توجهی از نیاز شهری را تامین کند؛ تجربهای که کیپتاون با موفقیت به اجرا درآورد.
عدالت آبی
قیمتگذاری و سهمیهبندی باید با ملاحظه عدالت اجتماعی طراحی شود تا اقشار کم درآمد قربانی سیاستهای اضطراری نشوند.
یکپارچگی مدیریتی
تداخل تصمیمگیری میان نهادها، بزرگترین مانع اقدام موثر است. مقابله با روز صفر نیازمند یک فرماندهی واحد، پاسخگو و هماهنگ است.
از هشدار تا اقدام
در کیپتاون، «روز صفر» ابتدا نماد وحشت بود اما در نهایت به فرصتی طلایی برای اصلاح الگوها و بازسازی اعتماد عمومی بدل شد.
در تهران اما هنوز گفتوگوی صادقانهای میان دولت و جامعه شکل نگرفته است. رفتارهای حاکمیت با شهروندان، اعتماد مردم به کارگزاران را بهشدت مخدوش کرده و راه مشارکت عمومی را پیچیده و ناهموار ساخته است.
با این حال، تهران هنوز فرصت دارد از تجربه کیپتاون بیاموزد. اگر این هشدارها به برنامههای عملی و ملموس تبدیل نشود، «روز صفر» ممکن است نه از جنوب آفریقا، بلکه از قلب ایران و در تهران آغاز شود.
صفحه فارسی ارتش اسرائیل در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به بحران بیآبی در ایران نوشت که مردم ایران باید از مقامهای ارشد جمهوری اسلامی درباره بحران آب پاسخ بخواهند.
در این پیام آمده است: «ما به همه کسانی که در ایران از بحران آب رنج میبرند توصیه میکنیم به مقامات ارشد رژیم مراجعه کرده و پاسخ بخواهند.»
بنیامین نتانیاهو پیشتر در پیامی ویدیویی خطاب به مردم ایران، با اشاره به بحران کمبود آب در کشور گفته بود که اکنون زمان «مبارزه برای آزادی» فرا رسیده است. نتانیاهو در بخشی از این پیام که مردادماه منتشر شد، تاکید کرد: «عطش آب در ایران تنها با عطش آزادی برابر میکند.»
او سهشنبه ۲۰ آبان در مصاحبه با سایت خبرآنلاین در توصیف سوء تغدیهای که هفت میلیون نفر در ایران درگیر آن هستند، گفت: «این افراد اگر تمام درآمدشان را هم صرف تهیه غذا کنند، باز هم به کالری کافی دست پیدا نمیکنند».
راغفر این وضعیت را حاصل «نظام تبعیضآمیز تخصیص منابع و فرصتها» دانست و افزود: «امروز میبینیم که هرکس به ساختار قدرت نزدیکتر است، منابع یا فرصتهای بزرگتری را از آن خود کرده است.»
این استاد دانشگاه به یک مشاهده اجتماعی دیگر نیز اشاره کرد: «از یک طرف فقر رشد میکند و از سوی دیگر یک طبقه کوچک اما بسیار ثروتمند شکل گرفته که در داخل سیستم هم نفوذ دارند و سیاستگذاریها را به نفع خودشان منحرف میکنند.»
او وضعیت کنونی گرسنگی را با قحطی دوران اشغال ایران در جریان جنگ جهانی اول مقایسه کرد و گفت: «آن مساله ناشی از اقدامهای هدفمند انگلیسیها بود اما گرسنگی موجود به دلیل بلاهت و طمعکاری همراه با خیانت به وجود آمده است.»
این اقتصاددان تصور «انتظار کشیدن ابدی» مردم را «تصوری پوچ و خام» خواند و هشدار داد: «اینکه فکر کنیم مردم صرفا به تماشای گرسنهتر شدن خودشان مینشینند خطاست. ادامه این وضعیت در نهایت به بروز واکنشهای شدید اجتماعی میانجامد.
گرسنگی روزافزون و دستمزدهایی که کفاف پر کردن سفره را نمیدهند
در روزهای پایانی مهر، رسانههای داخل ایران خبر دادند که حدوود ۳۵ درصد از مرگهای ثبت شده در ایران ناشی از سوءتغذیه است.
بر پایه برآوردهای وزارت بهداشت، هر سال دستکم ۱۰ هزار نفر در اثر کمبود اسیدهای چرب امگا۳، حدود ۱۰ هزار نفر بهدلیل مصرف ناکافی میوه و سبزی و حدود ۲۵ هزار نفر دیگر در پی کمبود غلات و نان کامل در رژیم غذایی جان خود را از دست میدهند.
۵۰ تا ۷۰ درصد از جمعیت ایران نیز با کمبود ویتامین دی روبهرو هستند؛ بحرانی که پیامد مستقیم آن ضعف سیستم ایمنی و افزایش بیماریهای استخوانی است.
مجید میرلطیفی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، نیز در روزهای اخیر هشدار داده بود که «قیمت ماست به زودی دو برابر میشود و مردم دیگر نان و ماست هم نمیتوانند بخورند.»
در این ارتباط، فرامرز توفیقی، فعال کارگری و عضو سابق کمیته مزد شورای عالی کار، یکشنبه ۱۸ آبان به خبرگزاری ایلنا گفت: «نرخ همان سبد معیشتِ غیرواقعی با احتساب معیارهای محاسباتی رسمی، امروز به حدود ۵۸ میلیون تومان رسیده است.»
این رقم در شرایطی اعلام شد که شورای عالی کار در اسفند سال گذشته پایه دستمزد کارگران مشمول قانون کار را کمتر از ۱۱ میلیون تومان تعیین کرده بود. این دستمزد با احتساب مزایا در حدود ۱۵ میلیون تومان است.
بر اساس دو تبصره ماده ۴۱ قانون کار، حداقل دستمزد کارگران باید بر اساس نرخ تورم و هزینه زندگی یک خانوار کارگری تعیین شود. با این حال، تبصره دوم طی دهههای اخیر در محاسبات مزدی شورای عالی کار در نظر گرفته نشده است.
این اقدام دولتهای مختلف جمهوری اسلامی از سوی فعالان و تشکلهای کارگری و صنفی با عنوان «سرکوب مزدی» توصیف میشود.
سرکوب مزدی یکی از سازوکارهایی است که طبق گفته راغفر در نظام نابرابر تخصیص منابع و فرصتها به سود نزدیکان قدرت عمل میکند.
در ماههای اخیر، گزارشهای بسیاری در مورد مشکلات معیشتی اکثریت مردم درایران انتشار یافته است. در همین خصوص، پیامهای زیادی از سوی مخاطبان ایراناینترنشنال ارسال شده است. برای مثال، یکی از مخاطبان نوشت «هفتههاست که گوشت قرمز از سفره خانواده ما حذف شده است.»
مخاطب دیگری هم نوشت: «هر هفته به این فکر میکنم که کدام ماده غذایی را از فهرست خرید هفتگی حذف کنم که بتوانم تا پایان ماه دوام بیاورم.»
گوشت یخی هم دیگر آرزوست
منصور پوریان، رییس شورای تامین دام کشور، سهشنبه ۲۰ آبان در گفتوگو با سایت دیدهبان ایران اعلام کرد که قیمتها بهگونهای افزایش یافته است که «بخش قابل توجهی از جامعه دیگر توان خرید گوشتهای منجمد برزیلی را ندارد.»
به گفته او این گوشتها که پیش از این به قیمت «۳۸۵ تا ۴۲۰ هزار تومان عرضه میشد، اکنون ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان به فروش میرسند.»
پوریان در مورد گوشتهای منجمد هندی هم گفت: «قیمت واقعی این نوع گوشتها نباید بیش از ۴۰۰ هزار تومان باشد، اما هماکنون در بازار تا ۶۵۰ هزار تومان عرضه میشود.»
ردپای فساد ساختاریافتهای که حسین راغفر به آن اشاره میکند را میتوان در لابهلای خطوط این اظهار نظرها پیدا کرد.
راغفر در بخشی از گفتوگوی خود با خبرآنلاین به واردات خودرو در دولت چهاردهم اشاره کرد و گفت که دولت در یک سال گذشته حدود ۴ میلیارد دلار برای واردات خوردو صرف کرده، در حالی که برای واردات دارو و دیگر کالاهای اساسی ارز کافی در اختیار ندارد.
او تصمیمهایی از این دست را حاصل «اولویت منافع سوپرسرمایهدارها» نسبت به نیازهای مردم میداند و تاکید میکند که اقدامها به سمتی میروند که «یک اقلیت ناچیز» از آن برخوردار شوند و میلیونها گرسنه بر جای بگذارد.
تجمع کارکنان بهزیستی در بیش از ۲۰ شهر و تهدید آنها به سرکوب و دستگیری
با ادامه ناتوانی جمهوری اسلامی در رسیدگی به مطالبات گروههای مختلف، در هفتهها و ماههای گذشته، کارگران، کارمندان و بازنشستگان در جایجای ایران دست به اعتصاب و اعتراض زدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران سهشنبه از اعتراضهای سراسری کارکنان سازمان بهزیستی خبر داد و نوشت این افراد در بیش از ۲۰ شهر با در دست داشتن نوشتههای اعتراضی در محل کار خود نسبت به شرایط کاری، بیعدالتی و وضعیت معیشتی اعتراض کردند.
بر اساس گزارشها، این تجمعهای اعتراضی در مقابل ستاد مرکزی سازمان بهزیستی در تهران و ادارههای شهرستانها از جمله اصفهان، خرمآباد، کبودرآهنگ، بستانآباد، تبریز، قروه، مرند، گناباد و خرمدره برگزار شدند.
آنها در این تجمعها به «پایین بودن دستمزد، پرداختهای ناعادلانه، سختی شرایط کار، بیضابطه بودن شرایط ارتقاء، و برونسپاری بسیاری از خدمات سازمان بهزیستی» اعتراض کردند.
شورا اشاره کرد که پاسخ مسولان سازمان بهزیستی به اعتراضهای کارکنان این نهاد در سالهای گذشته چیزی جز «بهانهتراشی و سرکوب» نبوده است.
به نقل از گزارشهای شورای همکاری تشکلهای صنفی فرهنگیان رییس دفتر رییس سازمان بهزیستی با حضور در جمع کارکنان معترض آنها را تهدید کرد که «دستگاههای امنیتی و انتظامی در حال رصد تحصن» هستند
رییس بهزیستی تهران نیز با بستن در ساختمان مانع حضور کارکنان در محوطه اداره شد و حراست سازمان در بیشتر استانها کارمندان را به برخورد انضباطی تهدید کردند.
سایت خبرآنلاین هم در گزارشی بدون اشاره به تهدید کارکنان بهزیستی از سوی حراست این سازمان نوشت: وجود تبعیض در پرداخت مزایای کارمندان بهزیستی حالا آنقدر بغرنج شده که صدای اعتراض همه کارکنان بهزیستی در همه استانهای کشور را بلند کرده است.
بر اساس این گزارش، کارکنان بهزیستی از دولت انتظار دارند تا «یک بسته حمایتی را برای آنها تدوین و اجرا کند چون حقوق دریافتیشان کفاف مخارج زندگیشان را نمیدهد.»
تجمع سه هزار کارگر پیمانی نفت در عسلویه
همزمان با اعتراض کارکنان بهزیستی، بیش از سه هزار کارگر پیمانی مجتمع گاز پارس جنوبی هم با تجمع مقابل ساختمان مرکزی این مجموعه در عسلویه، خواستار اجرای طرح همسانسازی حقوق، تغییر الگوی کاری و حذف کامل پیمانکاران شدند.
این کارگران که از نیروهای ارکان ثالث، شرکتی و پیمانی فازهای مختلف پارس جنوبی و پالایشگاه فجر جم بودند، پلاکاردهایی با مضمون اجرای عدالت مزدی و حذف پیمانکاران در دست داشتند.
تغییر دوره کاری نیروهای اداری و پشتیبانی به دو هفته کار و دو هفته استراحت، ساماندهی وضعیت رانندگان غیرمالک خودروهای استیجاری، پرداخت حق ایابوذهاب هوایی برای کارگران پیمانی و بازگرداندن امکانات رفاهی و حق کمپ، از دیگر درخواستهای مطرحشده بود.
پیشتر و در ۱۰ آبان کارگران ارکان ثالث صنعت نفت در تجمعی در تهران مقابل نهاد ریاستجمهوری، اعتراض خود را به وعدههای بر زمینمانده دولت درباره حذف پیمانکاران و واسطهها ابراز کردند.
این کارگران معترض که از استانهای نفتخیز به تهران رفته بودند، اعلام کردند با وجود وعدههای دولت مسعود پزشکیان، همچنان خبری از تحقق وعدهها نیست.
ادامه اعتراض نیروهای رسمی نفت
همچنین نیروهای رسمی شرکت نفت فلات قاره مناطق سیری و لاوان در ادامه اعتراضات صنفی خود تجمع کردند.
آنها خواستار «اصلاح پایه حقوق کارکنان حداقلبگیر، حذف سقف حقوق برای پرسنل عملیاتی و حذف عنوانهای شغلی ساختگی» در مناطق عملیاتی شدند.
کارکنان همچنین خواستار «پرداخت کامل پاداش سنوات بازنشستگی، بازگرداندن مالیاتهای مازاد دریافتشده، اجرای کامل ماده ۱۰ قانون مرتبط با کارکنان رسمی و پرداخت بکپی آن و نیز استقلال کامل صندوق بازنشستگی نفت» شدند.
در همین حال، به گزارش کانال تلگرامی افکار نفت، مدیران شرکتهای نفتی مستقر در جزیره خارک در نامهای به محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی، بااشاره به «موج نارضایتی» درمیان کارکنان رسمی نفت در «شرایط بغرنج اقتصادی و تورم بیسابقه کنونی»، خواستار چارهاندیشی برای رسیدگی به مطالبات کارکنان رسمی نفت شدند.
تجمع بازنشستگان در کرمانشاه و ادامه اعتراض پرستاران در مشهد
کانال تلگرامی اتحاد بازنشستگان خبر داد که جمعی از بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی در کرمانشاه، مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی کشوری این استان تجمع کردند.
بازنشستگان در این تجمع با عتراض به وضعیت معیشت خود، خواستار اجرای طرح همسانسازی، رسیدگی به وضعیت بیمهها و تحقق سایر مطالباتشان شدند.
آزادی زندانیان سیاسی و توقف احکام اعدام از دیگر مطالبات این گروه بود.
همچنین جمعی از پرستاران و کادر درمان، برای دومین روز در محوطه بیمارستان «امام رضا» مشهد تجمع و راهپیمایی کردند.
پرستاران از بیتوجهی به خواستههای صنفی خود انتقاد دارند و خواستار بهبود وضع معیشت، اجرای دقیق قوانین شغلی و اصلاح تعرفههای پرستاری هستند.