تهران امروز در موقعیتی ایستاده که بسیاری از شاخصهایش یادآور شرایط کیپتاون، پایتخت آفریقای جنوبی، در آستانه «روز صفر آبی» است؛ شهری که در سال ۲۰۱۸ با خطر خشکشدن کامل روبهرو شد اما با مدیریت علمی، تصمیمگیری قاطع و همکاری گسترده شهروندان، از فاجعه گریخت.
صفحه فارسی ارتش اسرائیل در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به بحران بیآبی در ایران نوشت که مردم ایران باید از مقامهای ارشد جمهوری اسلامی درباره بحران آب پاسخ بخواهند.
در این پیام آمده است: «ما به همه کسانی که در ایران از بحران آب رنج میبرند توصیه میکنیم به مقامات ارشد رژیم مراجعه کرده و پاسخ بخواهند.»
بنیامین نتانیاهو پیشتر در پیامی ویدیویی خطاب به مردم ایران، با اشاره به بحران کمبود آب در کشور گفته بود که اکنون زمان «مبارزه برای آزادی» فرا رسیده است. نتانیاهو در بخشی از این پیام که مردادماه منتشر شد، تاکید کرد: «عطش آب در ایران تنها با عطش آزادی برابر میکند.»
به نقل از واشینگتن فریبیکن تحلیل گزارشهای مراکز اطلاعاتی نشان میدهد که از آغاز آتشبس میان اسرائیل و حماس در یک ماه گذشته، جمهوری اسلامی تلاشهای خود را برای قاچاق تسلیحات پیشرفته به گروههای مسلح در کرانه باختری تشدید کرده است.
این وبسایت روزنامهنگاری سیاسی آمریکایی، سهشنبه ۲۰ آبان با استناد به گزارشهای مراکز اطلاعاتی و تحلیلگران منطقهای گزارش داد این اقدام با هدف تبدیل کرانه باختری به سکویی برای حملات گسترده علیه اسرائیل انجام میشود.
در این گزارش به نقل از منابع آگاه آمده است که گروه جهاد اسلامی فلسطین مرکز عملیات خود علیه اسرائیل را از نوار غزه به کرانه باختری منتقل کرده است.
بر اساس دادههای بنیاد دفاع از دموکراسیها (افدیدی)، در مجموع ۲۸ گروه در کرانه باختری شناسایی شده که شاخههایی از گردانهای شهدای الاقصی، جبهه مردمی آزادی فلسطین و سلولهای وابسته به حماس را نیز شامل میشود.
برخی از این گروهها که بهتازگی فعال شدهاند، تسلیحاتی شامل موشکهای پیشرفته، پهپادهای انفجاری، موشکهای ضدتانک و نارنجکاندازهای راکتی دریافت کردهاند؛ تسلیحاتی که پیشتر از سوی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در کرانه باختری به کار نرفته بود.
سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) ۱۶ مهر اعلام کرد که تلاش جمهوری اسلامی برای قاچاق مقادیر زیادی سلاح پیشرفته به عوامل مسلح در کرانه باختری را خنثی کرده است. این سلاحها قرار بود برای حمله به اهداف اسرائیلی استفاده شوند.
بر اساس گزارش شاباک، این محموله مانند دو محموله دیگر که مارس و نوامبر ۲۰۲۴ کشف شده بود، حاوی ۲۹ مین انفجاری نوع کلیمور، چهار پهپاد (از جمله دو پهپاد انفجاری)، ۱۵ راکت ضدتانک، یک پرتابگر و سه گلوله آرپیجی، ۲۰ نارنجک دستی، ۵۳ کلت کمری، هفت سلاح تهاجمی، ۹ تیربار و ۷۵۰ گلوله بود.
مراکز اطلاعاتی میگویند کیفیت و کمیت سلاحهای ارسالشده از تهران نشاندهنده قصد جمهوری اسلامی برای تبدیل نواحی اطراف اورشلیم به «سکوی پرتاب» برای حملهای دیگر به اسرائیل است.
مرکز اطلاعات و تروریسم مئیر عامیت گزارش داده است که پس از آغاز آتشبس، حماس اعلام کرد کرانه باختری «همچنان صحنه اصلی مقاومت» باقی خواهد ماند.
امیر آویوی، افسر ارشد پیشین ارتش اسرائیل و مشاور دولت، به واشینگتن فریبیکن گفت تهران، کرانه باختری را بهترین فرصت خود برای تشدید جنگ نیابتی علیه اسرائیل میداند، بهویژه پس از ضربههایی که جمهوری اسلامی، حزبالله و حماس طی سال گذشته متحمل شدهاند.
او افزود: «ایران به شدت بر ایجاد یک جبهه جدید تمرکز کرده است. این روند تنها پس از جنگ ۱۲ روزه آغاز نشده، اما آنها احساس میکنند این منطقه باید محور تمرکزشان باشد، زیرا در لبنان و غزه موفقیت کمتری دارند.»
واشینگتن فریبیکن نوشت که اقدامات جمهوری اسلامی در رسانههای غربی بازتاب گستردهای نیافته، اما مقامهای اسرائیلی در سطح هشدار بالا قرار دارند و ارتش اسرائیل بهطور مستمر برای جلوگیری از گسترش انبارها و شبکههای تسلیحاتی نیابتی اقدام کرده است.
کامبیز برجاس، وکیل پژمان جمشیدی، در مصاحبه با خبرگزاری فارس اعلام کرد که او پس از سفری به کانادا برای دیدار با خواهرش، ساعاتی پیش به ایران بازگشته است.
برجاس در رابطه با وضعیت پرونده جمشیدی افزود: «پرونده موکلم همچنان در مرحله تحقیقات مقدماتی قرار دارد و روند رسیدگی در جریان است. او در صورت نیاز و به احترام قانون، آمادگی حضور در محکمه را خواهد داشت.»
سخنگوی قوهقضاییه روز سهشنبه گفته بود که تاکنون چند نفر «مطلع» در ارتباط با پرونده حضور یافته و از آنان تحقیق به عمل آمده است.
حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه، گفت: «طبق محاسبات، حدود ۴۰ درصد از جمعیت کشور دچار فقر مطلق شدهاند و ۷ میلیون نفر نیز اگر تمام درآمدشان را صرف تهیه غذا کنند باز هم به کالری کافی دست پیدا نمیکنند و دچار سوءتغذیه و گرسنگی هستند، این افراد را باید زیر خط گرسنگی حساب کرد.»
او افزود: «میان فساد بزرگ بانک آینده و گسترش فقر ارتباط مستقیم وجود دارد، مساله اصلی امروز کشور فساد است که محصول آن تبعیض، نابرابری و فقر گسترده است. از یک طرف فقر رشد میکند و از سوی دیگر یک طبقه کوچک اما بسیار ثروتمند شکل گرفته که در داخل سیستم هم نفوذ دارند و سیاستگذاری را به نفع خودشان منحرف میکنند.»
یک زن ایرانی-کانادایی پس از بازداشت خودسرانه خاله و شوهر خالهاش در ایران، خواستار آزادی آنها شده و میگوید علت بازداشتشان تنها باورشان به آیین بهائی است.
ساغر شهیدی بیرجندیان، سهشنبه ۲۰ آبان در گفتوگو با ایراناینترنشنال گفت که خاله او زمانی بازداشت شد که برای آزادی همسرش التماس میکرد.
شوهر خاله او چند هفته پیشتر در محل کارش بازداشت شده بود.
شهیدی بیرجندیان، کارزاری را در وبسایت «چنیج دات اورگ» آغاز کرده و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط این زوج، حفاظت از آنها در برابر بدرفتاری در بازداشت و دیدار دوباره پسر معلولشان با والدین خود شده است.
جزییات بازداشت
نیروهای امنیتی ۱۲ مهر به محل کار کوروش زیاری، شوهر خاله شهیدی بیرجندیان، در شهر گنبدکاووس در شمال شرق ایران یورش برده و پس از بازداشت او، اسنادش را توقیف کردند.
دو هفته بعد، شعله شهیدی، خاله او، زمانی که برای آزادی همسرش تلاش میکرد، دستگیر شد. هر دو نفر برای چند هفته در مکانهای نامعلوم نگهداری شدند و سپس به گرگان، مرکز استان گلستان، منتقل شدند.
شهیدی بیرجندیان گفت: «حالا هر دو بدون هیچ اتهامی در بازداشت هستند، از حق داشتن وکیل و آزادی با وثیقه محروماند و حتی اجازه سوگواری برای یکی از اعضای خانواده را هم ندارند.»
او گفت: «پسر معلول خالهام که کاملا به او وابسته است، حتی اجازه دیدنش را هم ندارد. این بیرحمی پایانی ندارد. تنها کاری که آنان تا به حال انجام دادهاند، زندگی مسالمتآمیز بوده است.»
بهائیان بزرگترین اقلیت دینی غیرمسلمان ایران هستند که از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ بهطور سیستماتیک هدف آزار و اذیت قرار گرفتهاند.
فشارهای جمهوری اسلامی بر بهائیان در ایران طی ماههای گذشته شدت گرفته است.
در طول دههها، بهائیان ایران با بازداشتهای خودسرانه، اعدام، مصادره اموال، محرومیت از تحصیلات عالی، ممنوعیت شغلی و آزار مداوم روبهرو بودهاند.
سرکوب هماهنگ پس از جنگ ایران و اسرائیل به گفته فرهاد ثابتان، سخنگوی جامعه جهانی بهائی، از زمان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، وضعیت بهائیان در ایران بهشدت بدتر شده است.
او به ایراناینترنشنال گفت موجی هماهنگ از یورشها در دستکم شش استان کشور، از جمله سیستان و بلوچستان، سمنان، مازندران، فارس، اصفهان و تهران، صورت گرفته است.
فقط در ماه اکتبر، نیروهای امنیتی به دستکم ۲۲ خانه و محل کسب بهائیان حمله کردهاند، وسایل آنها را ضبط و مغازهها را پلمب کرده و شماری از بهائیان را بازداشت کردهاند.
ثابتان گفت: «تمام مواردی که توضیح دادم فقط به این دلیل است که آنها بهائی هستند. ماموران اغلب بدون حکم وارد میشوند، هیچ توضیحی نمیدهند و بعدا اتهاماتی مانند اقدام علیه امنیت ملی را بدون هیچ مدرکی، جعل میکنند.»
او افزود: «این فشار پشت فشار است. آنها نمیتوانند کار کنند، مغازههایشان پلمب میشود، حق تحصیل در دانشگاه ندارند و از ابتداییترین حقوق انسانی محروماند، فقط به این دلیل که بهائیاند.»
مدافعان حقوق بشر میگویند موج جدید سرکوب بهائیان بخشی از الگوی گستردهتری از سرکوب در داخل ایران است؛ جایی که حکومت برای کنترل نارضایتیهای فزاینده و مقابله با بحران اقتصادی، دامنه فشارها را گسترش داده است.
مسعود پزشکیان، رییسجمهوری ایران، در روزهای اخیر در سخنرانیای که بازتاب وسیعی در رسانهها داشت، گفت: «اگر بارش نداشته باشیم، باید تهران را تخلیه کنیم. وضعیت آب کشور، بهویژه در پایتخت، به حالتی رسیده که ادامه این روند ممکن نیست.»
تهران؛ پاییزی خشک و چشماندازی مبهم
رییس موسسه تحقیقات آب در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا وضعیت بارشها را «بیسابقه» توصیف کرد: «معمولا مهر و آبان حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیمتر باران برای تهران به همراه دارد اما امسال هیچ بارشی نداشتهایم و پیشبینیها تا پایان پاییز نیز امیدی نمیدهد».
دبیرکل فدراسیون صنعت آب کشور نیز در مصاحبه با رکنا تاکید کرد: «تهران دیگر آبی برای مصرف اضافی ندارد. هشدار رییسجمهوری جدی است. نباید منتظر باران ماند. باید برای شرایط بحرانی آماده شد.»
این اظهارات تصویری روشن از واقعیت امروز پایتخت ترسیم میکنند؛ شهری با حدود ۱۰ میلیون ساکن، بدون بارش موثر، با منابع زیرزمینی رو به اتمام و الگویی از مصرف که هنوز با شرایط اقلیمیاش همخوانی ندارد.
مصرف لجامگسیخته و سیاستهای فرسوده
در حالی که میانگین مصرف آب خانگی در کشورهای توسعهیافته حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ لیتر در شبانە روز است، در تهران این رقم به ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر میرسد.
همزمان، نزدیک به یک سوم آب در شبکه فرسوده و نشتدار شهر هدر میرود. با این حال، سیاستهای رسمی همچنان بر پروژههای انتقال آب تکیه میکنند؛ ولی این پروژهها راهحل پایدار نیستند و تنها بحران را به آینده موکول میکنند.
فرونشست زمین؛ زنگ خطر زیر پای پایتخت
منابع اصلی آب تهران به شدت به سفرههای زیرزمینی وابستهاند؛ در شرایط بحرانی، فشار بر آبخوانها افزایش یافته و افت شدید سطح آب زیرزمینی را به دنبال داشته است. این مسئله در مناطق جنوبی و جنوب غربی شهر به اوج رسیده و فرونشست زمین را شدت بخشیده است.
سازمان زمینشناسی کشور این پدیده را «تهدیدی مستقیم برای پایداری زیرساختهای شهری تهران» توصیف کرده است.
علت اصلی، برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی است؛ منابعی که دههها بدون نظارت مصرف شدهاند و کسری سالانه ۱۳۰ میلیون مترمکعبی مخازن آب زیرزمینی تهران را در پی داشته که برخی از گزارشها نیز حکایت از کسری تجمعی حدود پنج میلیارد متر مکعب آب در طی ٤٠ سال اخیر دارند.
کیپتاون؛ از ترس تا اعتماد
در سال ۲۰۱۸، کیپتاون، شهری با چهار میلیون نفر جمعیت و اقلیمی مدیترانهای، با شدیدترین خشکسالی چهار قرن گذشته روبهرو بود.
بارندگیهای زمستانی که منبع اصلی شش سد بزرگ شهر بودند، برای سه سال پیاپی به کمتر از نصف میانگین بلند مدت خود رسیدند.
مقامات محلی کابوسی را بر زبان آوردند: «روز صفر». یعنی روزی که ذخیره آب آنقدر کم شود که شبکه توزیع شهری مجبور به قطع کامل یا سهمیهبندی شدید شود.
دولت محلی ابتدا با وحشت عمومی روبهرو بود؛ صفهای طولانی برای بطری آب، افزایش قیمت تانکرهای خصوصی و حتی درگیریهای اجتماعی. اما به جای تسلیم، استراتژی دوجانبهای اجرا کرد: فشار بر مصرفکنندگان و شفافیت کامل.
محدودیت مصرف برای هر نفر ۵۰ لیتر در روز تعیین شد. معادل کمتر از یک دوش کوتاه و شستوشوی محدود لباس.
تعرفهها بهصورت تصاعدی افزایش یافت؛ خانوادههای پرمصرف گاهی تا ۱۰ برابر بیشتر پرداختند.
در کنار اینها، کمپین رسانهای وسیع با شعار «هر قطره حساب دارد» راه افتاد؛ از بیلبوردهای شهری و پیامهای رادیویی تا اپلیکیشن موبایل که مصرف روزانه هر خانوار را نشان میداد.
شهرداری کیپتاون وبسایتی راهاندازی کرد که هر روز سطح سدها، مصرف کل شهر و پیشبینی «روز صفر» را بهروزرسانی میکرد.
این شفافیت که ابتدا انتقادهایی به همراه داشت، به تدریج اعتماد عمومی را به همراه آورد.
شهرداری کیپتاون علاوه بر مدیریت تقاضا، به سمت منابع مکمل رفتند؛ واحدهای کوچک شیرینسازی آب دریا نصب شد، بازچرخانی پساب شهری افزایش یافت و چاههای زیرزمینی با مجوز محدود فعال شدند.
نکته کلیدی، توجه به عدالت بود؛ خانوادههای کمدرآمد که پیشتر مصرف کمتری داشتند، از یارانههای اضافی بهرهمند شدند تا فشار بر ایشان نامتناسب نباشد.
نتیجه چشمگیر بود. مصرف آب شهری در کمتر از دو سال بیش از ۵۵ درصد کاهش یافت و از ۱.۲ میلیارد لیتر در شبانهروز به حدود ۵۰۰ میلیون لیتر رسید.
بارانهای بهاری ۲۰۱۸ آمد و سدها پر شدند اما درس اصلی ماندگار شد و کیپتاون از «روز صفر» عبور کرد، بدون آنکه حتی یک روز آب خانهها بهطور کامل قطع شود.
این شهر نه تنها بحران را مهار کرد، بلکه الگویی جهانی شد برای اینکه چگونه ترس میتواند به اعتماد و همکاری جمعی تبدیل شود.
پنج درس از کیپتاون برای تهران
مدیریت مصرف پیش از تامین منبع جدید
بازسازی شبکه، تعرفهگذاری واقعی و آموزش عمومی باید در اولویت مطلق قرار گیرند. هیچ طرح انتقال آبی هرچند بزرگ نمیتواند جایگزین کاهش مصرف شود.
شفافیت و اعتماد عمومی
مردم باید دقیقا بدانند بحران در چه سطحی است. انتشار منظم دادههای ذخایر آب و اعتماد به مردم، کلید تغییر رفتار پایدار است.
نوآوری و بازچرخانی آب
استفاده مجدد از پساب صنعتی و خانگی میتواند بخش قابل توجهی از نیاز شهری را تامین کند؛ تجربهای که کیپتاون با موفقیت به اجرا درآورد.
عدالت آبی
قیمتگذاری و سهمیهبندی باید با ملاحظه عدالت اجتماعی طراحی شود تا اقشار کم درآمد قربانی سیاستهای اضطراری نشوند.
یکپارچگی مدیریتی
تداخل تصمیمگیری میان نهادها، بزرگترین مانع اقدام موثر است. مقابله با روز صفر نیازمند یک فرماندهی واحد، پاسخگو و هماهنگ است.
از هشدار تا اقدام
در کیپتاون، «روز صفر» ابتدا نماد وحشت بود اما در نهایت به فرصتی طلایی برای اصلاح الگوها و بازسازی اعتماد عمومی بدل شد.
در تهران اما هنوز گفتوگوی صادقانهای میان دولت و جامعه شکل نگرفته است. رفتارهای حاکمیت با شهروندان، اعتماد مردم به کارگزاران را بهشدت مخدوش کرده و راه مشارکت عمومی را پیچیده و ناهموار ساخته است.
با این حال، تهران هنوز فرصت دارد از تجربه کیپتاون بیاموزد. اگر این هشدارها به برنامههای عملی و ملموس تبدیل نشود، «روز صفر» ممکن است نه از جنوب آفریقا، بلکه از قلب ایران و در تهران آغاز شود.