قانونگذار آمریکایی: بازداشت کامران حکمتی نشانگر الگوی رفتار مخرب جمهوری اسلامی است
توماس اسوزی، عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای به مارکو روبیو، وزیر خارجه، درباره «بازداشت ناعادلانه» کامران حکمتی، یهودی ایرانیتبار ساکن نیویورک، به دست حکومت ایران نوشت این اقدام «الگوی ادامهدار رفتار مخرب این حکومت را نشان میدهد.»
اسوزی در نامه خود نوشت: «این شهروند دو تابعیتی آمریکایی-ایرانی در جریان سفرش به ایران در اوایل امسال برای دیدار با خانواده، که پیشتر نیز بارها بدون مشکل انجام داده بود، به زندان محکوم شد. جرم ادعایی او شرکت در مراسم بارمیتصوای پسرش ۱۳ سال پیش در اسرائیل عنوان شده است.»
به گفته او، بازداشت حکمتی «نگرانیهای جدی درباره امنیت سایر شهروندان آمریکایی در منطقه ایجاد میکند.»
این نماینده اهل نیویورک افزود: «آقای حکمتی عضوی محترم و فعال در جامعه ماست و در حال حاضر با سرطان پیشرفته مثانه دستوپنجه نرم میکند. رژیم ایران باید به دلایل حقوقبشری او را فورا آزاد کند.»
آمریکا با اعزام ناو هواپیمابر «جرالد فورد» به منطقه کارائیب وارد مرحله تازهای از تقابل نظامی با ونزوئلا شد. پنتاگون اعزام بزرگترین و جدیدترین ناو هواپیمابر جهان به این منطقه را «عملیاتی علیه قاچاق مواد مخدر و سازمانهای جنایتکار فراملی» توصیف کرد.
بهگزارش رویترز، مقامهای آمریکایی سهشنبه ۲۰ آبان اعلام کردند ناو «جرالد فورد» بههمراه ناوگروه پشتیبانی خود وارد آبهای کارائیب شده است.
این ناو که سال ۲۰۱۷ به خدمت نیروی دریایی آمریکا درآمد، جدیدترین و بزرگترین ناو هواپیمابر جهان است و بیش از پنج هزار ملوان در آن خدمت میکنند.
دولت دونالد ترامپ ماه گذشته دستور اعزام این ناو را صادر کرد تا به مجموعهای از هشت ناو جنگی، یک زیردریایی اتمی و جنگندههای اف-۳۵ در منطقه بپیوندد.
پنتاگون در بیانیهای اعلام کرد استقرار این ناو بهمنظور مقابله با شبکههای قاچاق مواد مخدر و تضعیف سازمانهای جنایتکار انجام میشود.
با این حال، تحلیلگران به رویترز گفتند هدف اصلی، افزایش فشار نظامی و سیاسی بر دولت نیکلاس مادورو، رییسجمهوری ونزوئلاست.
مادورو که از سال ۲۰۱۳ قدرت را در دست دارد، بارها گفته است تجمع نیروهای آمریکایی در نزدیکی مرزهای کشورش تلاشی برای سرنگونی اوست.
او در واکنش به اعزام ناو فورد هشدار داده بود که اگر آمریکا به خاک ونزوئلا حمله کند، «میلیونها مرد و زن مسلح با تفنگ از کشور دفاع خواهند کرد».
بر اساس این گزارش، ایالات متحده در ماه اوت جایزه اطلاعات منجر به بازداشت مادورو را دو برابر کرد و به ۵۰ میلیون دلار رساند. واشینگتن او را به ارتباط با شبکههای قاچاق مواد مخدر متهم کرده است، اتهامی که مادورو آن را رد میکند.
ارتش آمریکا در سه ماه گذشته دستکم ۱۹ بار به شناورهای مظنون به قاچاق مواد مخدر در کارائیب و سواحل اقیانوس آرام حمله کرده است. در نتیجه این حملات بیش از ۷۰ نفر کشته شدهاند.
آمریکا ادعا میکند این افراد به باندهای مواد مخدر تعلق داشتند و در زمینه قاچاق مواد مخدر فعال بودند.
عملیاتِ در سایه و پایگاههای احیاشده
بهنوشته رویترز، تحقیقات تصویری این خبرگزاری نشان میدهد ارتش آمریکا در حال بازسازی یکی از پایگاههای دریایی دوران جنگ سرد در منطقه کارائیب است. این اقدام از برنامهریزی برای عملیاتهای طولانیمدت احتمالی در داخل ونزوئلا حکایت دارد.
ناو فورد که با راکتور هستهای کار میکند، ظرفیت حمل بیش از ۷۵ هواپیمای نظامی از جمله جنگندههای اف-۱۸ و هواپیماهای هشدار زودهنگام ای-۲ هاوکی را دارد. این ناو به رادارهای پیشرفته کنترل ترافیک هوایی و ناوبری نیز مجهز است.
کشتیهای همراه آن، شامل رزمناو نورماندی و چند ناوشکن کلاس آرلی برک، توانایی اجرای عملیات ضد هوایی، ضد سطحی و ضد زیردریایی دارند.
بهگزارش رویترز، حضور ناو فورد در منطقه بیش از آنکه اقدامی فنی در مبارزه با قاچاق تلقی شود، نشانهای از آمادگی نظامی کامل واشینگتن برای مقابله با کاراکاس به شمار میآید.
در همین حال، تنشها میان آمریکا و کلمبیا، همسایه ونزوئلا، نیز شدت گرفته است. رویترز نوشت، ترامپ، رییسجمهوری کلمبیا را «رهبر مواد مخدر غیرقانونی» خواند و تحریمهایی علیه او اعمال کرد.
رییسجمهوری کلمبیا نیز ایالات متحده را به «قتل» در حملات نظامی اخیر متهم کرده است.
آمادهسازی ونزوئلا برای جنگ چریکی و هرجومرج در صورت حمله آمریکا
همزمان با استقرار نیروهای آمریکایی در کارائیب، ونزوئلا نیز در حال آمادهسازی برای مقابله احتمالی است.
رویترز اسنادی را مشاهده کرده است که نشان میدهد دولت مادورو با استفاده از تجهیزات روسی قدیمی و تاکتیکهای چریکی، در حال طراحی طرحی موسوم به «مقاومت طولانیمدت» است تا در صورت حمله، کشور را به میدان جنگ فرسایشی و نامنظم تبدیل کند.
این اسناد حاکی از آن است که ارتش ونزوئلا قصد دارد در بیش از ۲۸۰ نقطه از کشور یگانهای کوچک نظامی را برای انجام عملیات خرابکارانه مستقر کند.
به گفته منابع مطلع، دولت همزمان در حال آمادهسازی طرحی دیگر با عنوان «آنارشیسازی» است.
هدف این برنامه با استفاده از نیروهای امنیتی و هواداران مسلح حزب حاکم، ایجاد هرجومرج در شهرها و ناممکن ساختن اداره کشور برای نیروهای خارجی است.
یکی از منابع نزدیک به دولت به رویترز گفت: «در جنگ متعارف، حتی دو ساعت هم دوام نمیآوریم، اما هدف ما کشاندن دشمن به آشوب و درگیری طولانی است.»
در حالی که مقامهای رسمی تهدید نظامی آمریکا را «بیاهمیت» جلوه میدهند، نیروهای نظامی در سراسر کشور در رزمایشهایی موسوم به «دفاع از میهن» شرکت کردهاند.
یوسدادو کابیو، وزیر کشور ونزوئلا، در تلویزیون دولتی گفت: «آنها فکر میکنند با بمباران همهچیز تمام میشود».
ولادیمیر پادرینو، وزیر دفاع ونزوئلا، نیز اعلام کرد: «ما آمادهایم. جنگ نمیخواهیم، اما تجاوز با وحدت ملی پاسخ داده خواهد شد.»
با این حال، وضعیت داخلی ارتش ونزوئلا بحرانی است. شش منبع آگاه از وضعیت نظامی این کشور به رویترز گفتند ارتش از فقدان آموزش، دستمزد پایین و فرسودگی تجهیزات رنج میبرد.
طبق آمار رسمی، یک سرباز ونزوئلایی حدود ۱۰۰ دلار در ماه درآمد دارد، در حالی که هزینه حداقل سبد غذایی بیش از ۵۰۰ دلار است. به گفته منابع، در صورت حمله خارجی این شرایط ممکن است به فرار گسترده نیروها منجر شود.
رویترز در ادامه نوشت که مادورو با تکرار سیاستهای هوگو چاوز، برای حفظ وفاداری ارتش، فرماندهان را در سمتهای دولتی و شرکتهای دولتی منصوب کرده است.
با وجود گزارشهای بینالمللی از تخلف در انتخابات ۲۰۲۴، فرماندهان ارشد ارتش از پیروزی او حمایت کردند.
دولت ادعا میکند هشت میلیون شهروند در گروههای شبهنظامی برای دفاع از کشور آموزش دیدهاند، اما منابع امنیتی میگویند در عمل تنها پنج تا هفت هزار نفر از نیروهای اطلاعاتی، شبهنظامیان و هواداران حزب حاکم در صورت حمله مشارکت خواهند داشت. در مقابل، حدود ۶۰ هزار سرباز ارتش و گارد ملی برای جنگ چریکی آماده شدهاند.
تجهیزات قدیمی، وابستگی به روسیه
در گزارش رویترز آمده است که بخش بزرگی از تجهیزات نظامی ونزوئلا ساخت روسیه و متعلق به دهههای گذشته است.
این کشور در دهه ۲۰۰۰ حدود ۲۰ جنگنده سوخو از مسکو خریداری کرد، اما منابع نظامی میگویند این هواپیماها در برابر بمبافکنهای پیشرفته آمریکا توان مقابله ندارند. بالگردها، تانکها و موشکهای دوشپرتاب نیز فرسودهاند.
روسیه بهتازگی برای کمک فنی به ونزوئلا اعلام آمادگی کرد. مادورو از مسکو خواسته جنگندههای سوخو را تعمیر و سامانههای راداری و موشکی را بهروزرسانی کند.
بنا بر این گزارش، اسناد نظامی منتشرشده از سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ نشان میدهد دولت ونزوئلا سالهاست بر آمادگی برای مقابله با «تهاجم امپریالیستی» تمرکز دارد.
در یکی از اسناد، دستورالعمل دقیق استفاده از سلاحهای سبک، نارنجکانداز و روشهای جهتیابی با خورشید و ستارگان برای نیروهای متحرک توضیح داده شده است.
در همین حال، گروههای مخالف، نهادهای بینالمللی و دولتهای منطقهای، ارتش و دولت مادورو را به همکاری با شبکههای قاچاق مواد مخدر متهم کردهاند، بهویژه در غرب کشور، جایی که گروههای چریکی کلمبیایی فعالاند. دولت این اتهامها را رد میکند و میگوید در حال مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر کلمبیایی است.
پولیتیکو گزارش داد اسناد محرمانهای به دست آورده که تصویر تیرهای از توافق صلح غزه ارائه میکند و در آن شماری از مقامهای دولت ترامپ درباره فروپاشی این توافق ابراز نگرانی جدی کردهاند.
در این گزارش آمده اجرای بسیاری از مفاد اصلی این توافق دشوار است و مسیر روشنی برای ادامه آن وجود ندارد.
این مجموعه اسناد که ماه گذشته میلادی در جریان یک سمپوزیوم دو روزه برای ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده و اعضای «مرکز هماهنگی غیرنظامی-نظامی» در اسرائیل ارائه شد، همچنین شواهدی ارائه میکند که نشان میدهد حماس «با اجرای اقدامات اجباری و کنترل امنیتی در حال بازگرداندن اقتدار خود و پر کردن خلا امنیتی» در غزه است.
تصویب لایحه جدید تامین مالی دولت در سنای ایالات متحده، که انتظار میرود به طولانیترین تعطیلی تاریخ دولت فدرال پایان دهد، در ظاهر نشانهای از سازش و وفاق سیاسی است؛ اما در واقع، بازتابی از بحرانی عمیق و ساختاری در نظام حکمرانی، اقتصاد و توازن قوا در واشینگتن به شمار میآید.
این لایحه، هرچند راهحلی موقت برای بازگشایی دولت فراهم کرده است، اما بیش از پیش تضاد میان رویکرد متمرکز دولت ترامپ و سازوکار نهادی دموکراسی آمریکایی را آشکار میکند.
تقابل اراده سیاسی و محدودیتهای نهادی
تعطیلی اخیر دولت فدرال که از نخستین روز اکتبر آغاز شد، زمانی رقم خورد که کنگره نتوانست بر سر بودجه جدید به توافق برسد. ریشه این بحران در اختلافی عمیق میان کاخ سفید و کنگره بر سر اندازه و نقش دولت فدرال نهفته است.
دونالد ترامپ، که در دور دوم ریاستجمهوری خود شعار «کوچکسازی دولت» را محور اصلاحات اقتصادی قرار داده است، بهطور یکجانبه میلیاردها دلار از هزینههای مصوب کنگره را لغو و هزاران کارمند فدرال را تعدیل کرد.
بسیاری این اقدام، را به معنای عبور از مرز اختیارات ریاستجمهوری و مداخله در صلاحیتهایی میدانند که طبق قانون اساسی به کنگره واگذار شده است.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران، این رفتار تلاشی برای بازتعریف توازن قدرت در نظام سیاسی ایالات متحده است؛ تلاشی از سوی ترامپ برای تبدیل ساختار چندلایه و فدرالی به مدلی متمرکزتر و تابع تصمیمات ریاستجمهوری.
از این منظر، تعطیلی دولت نه فقط یک بحران مالی، بلکه میدان نبردی بر سر فلسفه حکمرانی و مفهوم تفکیک قوا بود.
شکاف درونحزبی و هزینههای سیاسی
تصویب این لایحه با ۶۰ رای موافق در برابر ۴۰ رای مخالف، نتیجه مصالحهای شکننده میان جمهوریخواهان و بخشی از دموکراتها بود.
هشت سناتور دموکرات که از خط حزبی عبور کردند و با همتایان جمهوریخواهشان همراه شدند، اکنون با فشار گسترده افکار عمومی مواجهاند.
استدلال آنها برای چنین تصمیمی این بود که اولویت فوری، پرداخت حقوق به یکمیلیون و چهارصد هزار کارمند فدرال و بازگرداندن خدمات عمومی است، نه ادامه بنبست سیاسی.
با این حال، جناح مترقی حزب دموکرات — بهویژه چهرههایی چون گاوین نیوسام و چاک شومر — این تصمیم را نوعی عقبنشینی سیاسی توصیف کردند.
از نگاه منتقدان، این توافق بدون تضمین روشنی برای تمدید یارانههای بیمه سلامت، در عمل برگ برنده را به ترامپ سپرد.
دموکراتها در حالی از پیششرطهای خود عقب نشستند که میلیونها آمریکایی به احتمال زیاد تا پایان امسال بیمه خود را از دست خواهند داد.
با این حال، سناتورهایی مانند تیم کین و دیک دوربین استدلال میکنند که اگر دولت تعطیل باقی میماند، طبقه متوسط و گروههای کمدرآمد بیشترین آسیب را متحمل میشدند. بنابراین، بازگشایی دولت، ولو موقت، اقدامی ضروری برای حفظ ثبات اجتماعی است.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی تعطیلی دولت
تعطیلی بیش از ۴۰روزه دولت، ضربهای مستقیم به اعتماد عمومی و چرخه اقتصادی آمریکا وارد کرده است.
حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار کارمند فدرال بدون حقوق ماندند و برنامههای حیاتی مانند بکمک غذایی برای خانوارهای کمدرآمد موسوم به «اسنپ» به مرز توقف رسید.
اختلال گسترده در پروازها، تعطیلی خدمات عمومی و تاخیر در پرداختهای مالیاتی، نمادی از وابستگی عمیق جامعه مدرن آمریکا به ساختار اداری دولت فدرال است.
این تجربه نشان داد که برخلاف گفتمان ضددولتی ترامپ، کارکردهای فدرال در اقتصاد ایالات متحده غیرقابل حذف هستند.
با بازگشایی دولت، بازارهای مالی واکنش مثبتی نشان دادند و شاخصهای بورس رشد کردند، اما تحلیلگران هشدار دادهاند که تمدید موقت بودجه تا ژانویه ۲۰۲۶ به معنای احتمال بازگشت همین بحران در کمتر از سه ماه است.
پیامدهای سیاسی لایحه تازه برای دولت
توافق فعلی نهتنها به ترامپ فرصت میدهد تا بهطور موقت از بحران فاصله بگیرد، بلکه او را در موقعیت پیروزی سیاسی تاکتیکی قرار داده است.
ترامپ با امضای این لایحه میتواند خود را یک «رهبر کارآمد» نشان دهد که توانست کشور را از تعطیلی خارج کند، در حالیکه جوهره سیاستهای کوچکسازی دولت و کاهش هزینههای اجتماعی همچنان در دستور کار باقی است.
نکته قابلتوجه این است که لایحه جدید هیچ محدودیتی برای اقدامات آینده رییسجمهوری در کاهش بودجه یا اخراج کارکنان ایجاد نکرده است. این یعنی در غیاب نظارت موثر کنگره، ترامپ میتواند همان مسیر را در مقیاسی ایبسا وسیعتر از سر گیرد.
در واقع، این لایحه اگرچه به ظاهر بازگشایی دولت را تضمین میکند، اما در باطن اختیارات اجرایی ترامپ را تقویت و قدرت نظارتی قوه مقننه را تضعیف کرده است؛ موضوعی که میتواند در ماههای آینده به یک بحران حقوقی تازه میان کنگره و کاخ سفید منجر شود.
دموکراتها در تنگنای استراتژیک
حزب دموکرات در نتیجه این توافق در موقعیت دشواری قرار گرفته است. از یک سو، دموکراتها نمیخواستند مسئول ادامه تعطیلی دولت شناخته شوند. از سوی دیگر، با عقبنشینی از مطالبه یارانههای درمانی، بخشی از پایگاه اجتماعی خود را از دست دادهاند.
در واقع، این مصالحه نشان داد که در فضای دو قطبی کنونی آمریکا، حتی اختلافات داخلی در میان دموکراتها میتواند به پیروزی نسبی ترامپ منجر شود.
تجربه تعطیلی دولت بار دیگر آشکار کرد که دموکراتها هنوز راهبرد واحدی برای مقابله با تاکتیکهای شوکآور و پرهزینه ترامپ ندارند.
در حالیکه افکار عمومی، بهویژه در نظرسنجی رویترز، جمهوریخواهان را بیشتر از دیگر گروهها مسئول بحران میدانند، ترامپ همچنان موفق شده است در میان حامیان خود چهرهای «قاطع و مصمم» باقی بماند.
پیروزی موقت، بحران ماندگار
تصویب لایحه پایان تعطیلی دولت در ظاهر یک پیروزی دوجانبه برای نظام سیاسی آمریکا است؛ دولت بازگشایی شده است، کارمندان حقوق خود را دریافت خواهند کرد و خدمات عمومی از سر گرفته میشود. اما در واقع، این رویداد نشانهای از فرسایش تدریجی ظرفیت نهادی دولت فدرال است.
ترامپ با استفاده از شکافهای حزبی، نشان داد که میتواند با فشار مستقیم بر بوروکراسی، اراده سیاسی خود را بر نهادهای دموکراتیک تحمیل کند.
در مقابل، کنگره – بهویژه جناح دموکرات – هنوز در جستوجوی راهی برای مهار این الگوی قدرت اجرایی است. بنابراین، اگرچه بحران تعطیلی دولت با مصالحهای موقت پایان یافته است، اما بحران مشروعیت و کارآمدی در سیاست آمریکا همچنان باقی است.
تا زمانی که سیاستگذاران نتوانند درباره حدود اختیارات دولت فدرال، نقش اجتماعی آن و شیوه تامین مالی پایدار به توافق برسند، سایه «تعطیلی دوباره» بر فراز واشینگتن باقی خواهد ماند.
حسین راغفر، اقتصاددان، با اشاره به اینکه در حال حاضر حدود ۱۰ درصد از جمعیت ایران دچار سوء تغذیه و گرسنگی هستند، گفت که با ادامه روند کنونی «جمعیت فقرا» به حدود ۴۰ درصد از کل جمعیت خواهد رسید.
او سهشنبه ۲۰ آبان در مصاحبه با سایت خبرآنلاین در توصیف سوء تغدیهای که هفت میلیون نفر در ایران درگیر آن هستند، گفت: «این افراد اگر تمام درآمدشان را هم صرف تهیه غذا کنند، باز هم به کالری کافی دست پیدا نمیکنند».
راغفر این وضعیت را حاصل «نظام تبعیضآمیز تخصیص منابع و فرصتها» دانست و افزود: «امروز میبینیم که هرکس به ساختار قدرت نزدیکتر است، منابع یا فرصتهای بزرگتری را از آن خود کرده است.»
این استاد دانشگاه به یک مشاهده اجتماعی دیگر نیز اشاره کرد: «از یک طرف فقر رشد میکند و از سوی دیگر یک طبقه کوچک اما بسیار ثروتمند شکل گرفته که در داخل سیستم هم نفوذ دارند و سیاستگذاریها را به نفع خودشان منحرف میکنند.»
او وضعیت کنونی گرسنگی را با قحطی دوران اشغال ایران در جریان جنگ جهانی اول مقایسه کرد و گفت: «آن مساله ناشی از اقدامهای هدفمند انگلیسیها بود اما گرسنگی موجود به دلیل بلاهت و طمعکاری همراه با خیانت به وجود آمده است.»
این اقتصاددان تصور «انتظار کشیدن ابدی» مردم را «تصوری پوچ و خام» خواند و هشدار داد: «اینکه فکر کنیم مردم صرفا به تماشای گرسنهتر شدن خودشان مینشینند خطاست. ادامه این وضعیت در نهایت به بروز واکنشهای شدید اجتماعی میانجامد.
گرسنگی روزافزون و دستمزدهایی که کفاف پر کردن سفره را نمیدهند
در روزهای پایانی مهر، رسانههای داخل ایران خبر دادند که حدوود ۳۵ درصد از مرگهای ثبت شده در ایران ناشی از سوءتغذیه است.
بر پایه برآوردهای وزارت بهداشت، هر سال دستکم ۱۰ هزار نفر در اثر کمبود اسیدهای چرب امگا۳، حدود ۱۰ هزار نفر بهدلیل مصرف ناکافی میوه و سبزی و حدود ۲۵ هزار نفر دیگر در پی کمبود غلات و نان کامل در رژیم غذایی جان خود را از دست میدهند.
۵۰ تا ۷۰ درصد از جمعیت ایران نیز با کمبود ویتامین دی روبهرو هستند؛ بحرانی که پیامد مستقیم آن ضعف سیستم ایمنی و افزایش بیماریهای استخوانی است.
مجید میرلطیفی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، نیز در روزهای اخیر هشدار داده بود که «قیمت ماست به زودی دو برابر میشود و مردم دیگر نان و ماست هم نمیتوانند بخورند.»
در این ارتباط، فرامرز توفیقی، فعال کارگری و عضو سابق کمیته مزد شورای عالی کار، یکشنبه ۱۸ آبان به خبرگزاری ایلنا گفت: «نرخ همان سبد معیشتِ غیرواقعی با احتساب معیارهای محاسباتی رسمی، امروز به حدود ۵۸ میلیون تومان رسیده است.»
این رقم در شرایطی اعلام شد که شورای عالی کار در اسفند سال گذشته پایه دستمزد کارگران مشمول قانون کار را کمتر از ۱۱ میلیون تومان تعیین کرده بود. این دستمزد با احتساب مزایا در حدود ۱۵ میلیون تومان است.
بر اساس دو تبصره ماده ۴۱ قانون کار، حداقل دستمزد کارگران باید بر اساس نرخ تورم و هزینه زندگی یک خانوار کارگری تعیین شود. با این حال، تبصره دوم طی دهههای اخیر در محاسبات مزدی شورای عالی کار در نظر گرفته نشده است.
این اقدام دولتهای مختلف جمهوری اسلامی از سوی فعالان و تشکلهای کارگری و صنفی با عنوان «سرکوب مزدی» توصیف میشود.
سرکوب مزدی یکی از سازوکارهایی است که طبق گفته راغفر در نظام نابرابر تخصیص منابع و فرصتها به سود نزدیکان قدرت عمل میکند.
در ماههای اخیر، گزارشهای بسیاری در مورد مشکلات معیشتی اکثریت مردم درایران انتشار یافته است. در همین خصوص، پیامهای زیادی از سوی مخاطبان ایراناینترنشنال ارسال شده است. برای مثال، یکی از مخاطبان نوشت «هفتههاست که گوشت قرمز از سفره خانواده ما حذف شده است.»
مخاطب دیگری هم نوشت: «هر هفته به این فکر میکنم که کدام ماده غذایی را از فهرست خرید هفتگی حذف کنم که بتوانم تا پایان ماه دوام بیاورم.»
گوشت یخی هم دیگر آرزوست
منصور پوریان، رییس شورای تامین دام کشور، سهشنبه ۲۰ آبان در گفتوگو با سایت دیدهبان ایران اعلام کرد که قیمتها بهگونهای افزایش یافته است که «بخش قابل توجهی از جامعه دیگر توان خرید گوشتهای منجمد برزیلی را ندارد.»
به گفته او این گوشتها که پیش از این به قیمت «۳۸۵ تا ۴۲۰ هزار تومان عرضه میشد، اکنون ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان به فروش میرسند.»
پوریان در مورد گوشتهای منجمد هندی هم گفت: «قیمت واقعی این نوع گوشتها نباید بیش از ۴۰۰ هزار تومان باشد، اما هماکنون در بازار تا ۶۵۰ هزار تومان عرضه میشود.»
ردپای فساد ساختاریافتهای که حسین راغفر به آن اشاره میکند را میتوان در لابهلای خطوط این اظهار نظرها پیدا کرد.
راغفر در بخشی از گفتوگوی خود با خبرآنلاین به واردات خودرو در دولت چهاردهم اشاره کرد و گفت که دولت در یک سال گذشته حدود ۴ میلیارد دلار برای واردات خوردو صرف کرده، در حالی که برای واردات دارو و دیگر کالاهای اساسی ارز کافی در اختیار ندارد.
او تصمیمهایی از این دست را حاصل «اولویت منافع سوپرسرمایهدارها» نسبت به نیازهای مردم میداند و تاکید میکند که اقدامها به سمتی میروند که «یک اقلیت ناچیز» از آن برخوردار شوند و میلیونها گرسنه بر جای بگذارد.
تجمع کارکنان بهزیستی در بیش از ۲۰ شهر و تهدید آنها به سرکوب و دستگیری
با ادامه ناتوانی جمهوری اسلامی در رسیدگی به مطالبات گروههای مختلف، در هفتهها و ماههای گذشته، کارگران، کارمندان و بازنشستگان در جایجای ایران دست به اعتصاب و اعتراض زدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران سهشنبه از اعتراضهای سراسری کارکنان سازمان بهزیستی خبر داد و نوشت این افراد در بیش از ۲۰ شهر با در دست داشتن نوشتههای اعتراضی در محل کار خود نسبت به شرایط کاری، بیعدالتی و وضعیت معیشتی اعتراض کردند.
بر اساس گزارشها، این تجمعهای اعتراضی در مقابل ستاد مرکزی سازمان بهزیستی در تهران و ادارههای شهرستانها از جمله اصفهان، خرمآباد، کبودرآهنگ، بستانآباد، تبریز، قروه، مرند، گناباد و خرمدره برگزار شدند.
آنها در این تجمعها به «پایین بودن دستمزد، پرداختهای ناعادلانه، سختی شرایط کار، بیضابطه بودن شرایط ارتقاء، و برونسپاری بسیاری از خدمات سازمان بهزیستی» اعتراض کردند.
شورا اشاره کرد که پاسخ مسولان سازمان بهزیستی به اعتراضهای کارکنان این نهاد در سالهای گذشته چیزی جز «بهانهتراشی و سرکوب» نبوده است.
به نقل از گزارشهای شورای همکاری تشکلهای صنفی فرهنگیان رییس دفتر رییس سازمان بهزیستی با حضور در جمع کارکنان معترض آنها را تهدید کرد که «دستگاههای امنیتی و انتظامی در حال رصد تحصن» هستند
رییس بهزیستی تهران نیز با بستن در ساختمان مانع حضور کارکنان در محوطه اداره شد و حراست سازمان در بیشتر استانها کارمندان را به برخورد انضباطی تهدید کردند.
سایت خبرآنلاین هم در گزارشی بدون اشاره به تهدید کارکنان بهزیستی از سوی حراست این سازمان نوشت: وجود تبعیض در پرداخت مزایای کارمندان بهزیستی حالا آنقدر بغرنج شده که صدای اعتراض همه کارکنان بهزیستی در همه استانهای کشور را بلند کرده است.
بر اساس این گزارش، کارکنان بهزیستی از دولت انتظار دارند تا «یک بسته حمایتی را برای آنها تدوین و اجرا کند چون حقوق دریافتیشان کفاف مخارج زندگیشان را نمیدهد.»
تجمع سه هزار کارگر پیمانی نفت در عسلویه
همزمان با اعتراض کارکنان بهزیستی، بیش از سه هزار کارگر پیمانی مجتمع گاز پارس جنوبی هم با تجمع مقابل ساختمان مرکزی این مجموعه در عسلویه، خواستار اجرای طرح همسانسازی حقوق، تغییر الگوی کاری و حذف کامل پیمانکاران شدند.
این کارگران که از نیروهای ارکان ثالث، شرکتی و پیمانی فازهای مختلف پارس جنوبی و پالایشگاه فجر جم بودند، پلاکاردهایی با مضمون اجرای عدالت مزدی و حذف پیمانکاران در دست داشتند.
تغییر دوره کاری نیروهای اداری و پشتیبانی به دو هفته کار و دو هفته استراحت، ساماندهی وضعیت رانندگان غیرمالک خودروهای استیجاری، پرداخت حق ایابوذهاب هوایی برای کارگران پیمانی و بازگرداندن امکانات رفاهی و حق کمپ، از دیگر درخواستهای مطرحشده بود.
پیشتر و در ۱۰ آبان کارگران ارکان ثالث صنعت نفت در تجمعی در تهران مقابل نهاد ریاستجمهوری، اعتراض خود را به وعدههای بر زمینمانده دولت درباره حذف پیمانکاران و واسطهها ابراز کردند.
این کارگران معترض که از استانهای نفتخیز به تهران رفته بودند، اعلام کردند با وجود وعدههای دولت مسعود پزشکیان، همچنان خبری از تحقق وعدهها نیست.
ادامه اعتراض نیروهای رسمی نفت
همچنین نیروهای رسمی شرکت نفت فلات قاره مناطق سیری و لاوان در ادامه اعتراضات صنفی خود تجمع کردند.
آنها خواستار «اصلاح پایه حقوق کارکنان حداقلبگیر، حذف سقف حقوق برای پرسنل عملیاتی و حذف عنوانهای شغلی ساختگی» در مناطق عملیاتی شدند.
کارکنان همچنین خواستار «پرداخت کامل پاداش سنوات بازنشستگی، بازگرداندن مالیاتهای مازاد دریافتشده، اجرای کامل ماده ۱۰ قانون مرتبط با کارکنان رسمی و پرداخت بکپی آن و نیز استقلال کامل صندوق بازنشستگی نفت» شدند.
در همین حال، به گزارش کانال تلگرامی افکار نفت، مدیران شرکتهای نفتی مستقر در جزیره خارک در نامهای به محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی، بااشاره به «موج نارضایتی» درمیان کارکنان رسمی نفت در «شرایط بغرنج اقتصادی و تورم بیسابقه کنونی»، خواستار چارهاندیشی برای رسیدگی به مطالبات کارکنان رسمی نفت شدند.
تجمع بازنشستگان در کرمانشاه و ادامه اعتراض پرستاران در مشهد
کانال تلگرامی اتحاد بازنشستگان خبر داد که جمعی از بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی در کرمانشاه، مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی کشوری این استان تجمع کردند.
بازنشستگان در این تجمع با عتراض به وضعیت معیشت خود، خواستار اجرای طرح همسانسازی، رسیدگی به وضعیت بیمهها و تحقق سایر مطالباتشان شدند.
آزادی زندانیان سیاسی و توقف احکام اعدام از دیگر مطالبات این گروه بود.
همچنین جمعی از پرستاران و کادر درمان، برای دومین روز در محوطه بیمارستان «امام رضا» مشهد تجمع و راهپیمایی کردند.
پرستاران از بیتوجهی به خواستههای صنفی خود انتقاد دارند و خواستار بهبود وضع معیشت، اجرای دقیق قوانین شغلی و اصلاح تعرفههای پرستاری هستند.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، گفت: «ما از ابتدای مذاکرات به جدی بودن طرف مقابل شک داشتیم، بعد از دور دوم مذاکرات این سوال مطرح بود که شما چگونه میخواهید مسئله پیچیده هستهای را در جلسات ۳ ساعته حل کنید.»
او افزود: «ما آماده بودیم در صورت تمایل طرف مقابل چندین روز در رم یا مسقط بمانیم و مذاکرات را به نتیجه برسانیم.»
سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی اضافه کرد: «با این گزاره که طولانی شدن مذاکرات منجر به حمله نظامی به ایران شد، موافق نیستم. عدم جدیت ایران در مذاکرات بهانه جویی کشورهای غربی است و ریشه آن به رسانههای اسرائیلی برمیگردد.»
بقایی گفت: عراقچی چندین بار در طول مذاکرات اعلام کرد هر روزی که بتوانیم مردم و کشور را از شر تحریمها نجات دهیم، بُرد کردیم. از هر جهت به نفع ما بود که مذاکرات به نتیجه برسد زیرا تحریمها، ما را آزار میدهد.