عضو کمیسیون کشاورزی مجلس: تا زمان باریدن چارهای جز کاهش فشار آب مردم نداریم
محمد جلالی، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس، درباره بحران آب گفت: «مسئولان نباید دائماً بگویند که آب نداریم و مردم را از وضعیت موجود بترسانند.»
او افزود تا زمانی که بارندگیهای مؤثر رخ ندهد، به نظر نمیرسد راهکار دیگری جز کاهش مصرف و کاهش فشار آب در ساعاتی از شبانهروز داشته باشیم.
جلالی با تایید خشکسالی و کمآبی افزود: «ولی دولتمردان نباید دل مردم را خالی کنند و تنش ایجاد کنند.»
او اضافه کرد: «باید دائماً از مردم خواهش کنیم و برای کاهش مصرف آب فرهنگسازی انجام دهیم تا بتوانیم از گردنههای سختگذر موجود عبور کنیم و به شرایط بهتری در زمینه منابع آبی قابل در دسترس برسیم.»
مسعود پزشکیان، رییس دولت، به تازگی هشدار داده بود که در صورت ادامه عدم بارش و خشکسالی احتمال نیاز به تخلیه تهران وجود دارد. جلالی این هشدار را نامناسب خواند.
این نماینده مجلس گفت: «راهی جز باریدن باران برای حل بحران آب نداریم.»
الکس گرینبرگ، کارشناس مسائل ایران در موسسه استراتژی و امنیت اورشلیم، گفت جمهوری اسلامی بسیار ضعیفتر از آن است که نشان میدهد و توان نظامی واقعی آن نابود شده است.
او افزود: «شاید تصمیم بگیرند دست به خودکشی بزنند و حملات تازه موشکی انجام دهند.»
این محقق اضافه کرد: «بسیار خوب، فرض کنیم. بیایید شبیهسازی کنیم و تصور کنیم چه میشود... ما میتوانیم دوباره حمله کنیم و اهدافی را بزنیم که در جنگ ۱۲ روزه هدف قرار نداده بودیم. فراموش نکنیم که ایران داراییهای راهبردی خود، یعنی محور مقاومت را از دست داده است.»
صداوسیمای جمهوری اسلامی بهدلیل حمله به سعید کریمی، کاپیتان تیم فوتبال ملوان، بهخاطر انتشار ویدیویی از مراسم ازدواجش، با موجی از واکنشهای انتقادی و اتهام ریاکاری روبهرو شده است.
کاربران شبکههای اجتماعی و شماری از ورزشکاران، رفتار رسانههای حکومتی را «نماد استاندارد دوگانه» در برخورد با مردم و مقامهای حکومتی دانستهاند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که ویدیوی کوتاهی از مراسم ازدواج کریمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
در این ویدیو کریمی و همسرش با لباس تیم ملوان در صحنههایی عاشقانه و فوتبالی در ورزشگاهی خالی دیده میشوند. کریمی اعلام کرد این ویدیو بدون اجازه او و همسرش منتشر شده و از کاربران خواست آن را حذف کنند.
با این حال، رسول مهربانی، مجری صداوسیمای جمهوری اسلامی، چند دقیقه از برنامه زنده خود را به توهین به کریمی و همسرش اختصاص داد و آنها را به «بیاخلاقی» متهم کرد. او از «تمام نهادها» خواست علیه این بازیکن اقدام کنند.
کمی بعد، سید کمالالدین موسوی، دادستان گیلان، از تشکیل پروندهای در دادسرای انزلی درباره انتشار «ویدیویی خلاف عفت عمومی» منتسب به یکی از بازیکنان ملوان خبر داد.
او گفت ویدیو در شهر ساری ضبط شده و فردی از عوامل فیلمبرداری آن را منتشر کرده است.
موسوی افزود کریمی با حضور در دادسرا از انتشار غیرمجاز ویدیو شکایت کرده و پرونده برای بررسی بیشتر به دادسرای ساری ارجاع شده است.
دفاع از کریمی و واکنش به «استاندارد دوگانه»
در حالی که ویدیوی ازدواج دختر علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، با واکنش منفی گستردهای از سوی حکومت روبهرو نشد، کاربران شبکههای اجتماعی از سعید کریمی دفاع کردند و رفتار صداوسیما را «ریاکارانه» خواندند.
بسیاری از کاربران پرسیدند چرا ویدیوی کریمی جرم تلقی میشود اما ویدیوی مربوط به خانواده شمخانی نه؟ این پرسش به سرعت در فضای مجازی پخش شد.
کاربران دیگر یادآور شدند لباس همسر کریمی «بسیار پوشیدهتر» از ویدیوی دختر شمخانی است. شماری از فوتبالیستها نیز در شبکههای اجتماعی از کریمی و همسرش حمایت کردند.
روزنامه اعتماد نوشت سخنان ششدقیقهای مهربانی در صداوسیما «سرشار از الفاظ زننده و توهینآمیز» بود و همین سخنان باعث شد توجه بیشتری به ویدیویی جلب شود که پیشتر چندان دیده نشده بود.
اعتماد افزود این ویدیو تفاوتی با صدها ویدیوی مشابه از زوجهای ایرانی در شبکههای اجتماعی ندارد و واکنش مجری صداوسیما را «نشانگر ذهنیت محدود و عقبمانده» دانست.
احسان اکبری، دبیر ورزشی شبکه ایراناینترنشنال، در گفتوگو با این شبکه گفت واکنش افکار عمومی به ماجرای کریمی شکاف میان جامعه و حکومت را برجسته کرده است.
او افزود: «این حمایت از کریمی نشان میدهد جامعه در برابر ذهنیت جمهوری اسلامی ایستاده است. آنچه صداوسیما بد میداند و از آن نهی میکند، برای مردم امری عادی است. حکومت یک نظر دارد، اما جامعه نظر دیگری.»
اکبری تفاوت برخورد با کریمی و شمخانی را نشاندهنده میزان اعتماد مردم دانست و گفت: «مردم شمخانی را نقد و از کریمی حمایت میکنند، چون شمخانی همواره خود را چهرهای مذهبی معرفی کرده ولی در عمل رفتاری متفاوت داشته است. کریمی نماینده واقعیت جامعه است، اما شمخانی نماد ریاکاری جمهوری اسلامی.»
انتقاد از رویکرد صداوسیما و شکایت باشگاه ملوان
رها پوربخش، خبرنگار ورزشی، گفت تفاوت برخورد رسانههای حکومتی با دو ماجرا ریشه در سیاست دارد: «صداوسیما از شمخانی دفاع کرد و او را قربانی دانست، اما درباره فوتبالیستی که ویدیوی خصوصیاش منتشر شد، موضعی کاملا متفاوت اتخاذ کرد. این تفاوت نشان میدهد مسئله نه اخلاق است نه عدالت، بلکه قدرت و کنترل است. در جمهوری اسلامی، حکومت تعیین میکند چه چیزی غیراخلاقی است و این برچسب را فقط به افراد خارج از ساختار قدرت میزند.»
باشگاه فوتبال ملوان نیز با انتشار بیانیهای تند، سخنان مجری صداوسیما را «توهینآمیز و زننده» توصیف کرد و این نهاد را به «نفرتپراکنی برای جلب توجه متهم کرد.
در بیانیه باشگاه آمده است: «حیثیت و آبروی اعضای باشگاه خط قرمز ماست. ملوان از صداوسیمای جمهوری اسلامی انتظار دارد بهصورت رسمی و عمومی از بازیکن، باشگاه و مردم بندرانزلی و گیلان عذرخواهی کند.»
باشگاه تاکید کرد که در برابر بیاحترامی به نام ملوان یا کرامت انسانی بازیکنش سکوت نخواهد کرد و اعلام کرد از مجری صداوسیما شکایت کرده است.
ملوان؛ باشگاهی پیشرو با پیشینه اجتماعی
احسان اکبری در ادامه گفت واکنش گسترده به این ماجرا با پیشینه اجتماعی و فرهنگی باشگاه ملوان ارتباط دارد. او یادآور شد: «ملوان از نخستین تیمهای ایرانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود که زنان را در رونمایی پیراهن رسمی تیم شرکت داد. زنان از سالها پیش در بازیها و رسانههای ملوان حضور دارند و این باشگاه یکی از قدیمیترین تیمهای فوتبال زنان کشور را دارد.»
او افزود: «حضور همسر کریمی با لباس تیم در زمین فوتبال بازتابی از واقعیت جامعه و احساس اصالت است؛ چیزی که در تضاد با تصویری قرار دارد که جمهوری اسلامی میکوشد نمایش دهد یا پنهان کند.»
مهرماه امسال، صفحه رسمی ملوان در اینستاگرام پس از اینکه ابوذر صفرزاده در لیگ خلیجفارس گل زد، عکسی از بوسه همسر صفرزاده بر پیشانیاش منتشر کرد؛ حرکتی که شکستن تابوی حکومتی درباره ابراز احساسات در انظار عمومی تلقی شد.
مجاهد بالدی، پدر احمد بالدی، جوان اهوازی که در اعتراض به رفتار خشن ماموران شهرداری با خانوادهاش خودسوزی کرد و درگذشت، در مراسم عزاداری فرزندش خواستار برکناری مقامهای مسئول شهرداری شد. او گفت در غیر این صورت تکتک اعضای خانوادهاش خود را به آتش میکشند.
او در ویدیویی که شامگاه سهشنبه ۲۰ آبان در رسانههای محلی منتشر شده است، میگوید: «جنازه را تحویل نمیگیریم و فاتحهخوانی نداریم تا وقتی امینی و شمس از این شهر بیرون بروند.»
مجاهد بالدی به رضا امینی، شهردار اهواز، و یکی از مدیران شهرداری به نام شمس اشاره دارد که در تصمیمگیری برای مقابله با کسبوکارهای کوچک و دستفروشیهای این شهر دخیل بودهاند.
او همچنین با اشاره به خانواده هشتنفرهشان میگوید: «اگر آنها از این شهر نروند، نوبت من است که خودم را بسوزانم.»
احمد بالدی، ۱۴ آبان در اعتراض به تخریب دکه اغذیهفروشی خانوادهاش به دست ماموران شهرداری اهواز خودسوزی کرد و سهشنبه صبح به وقت محلی در بیمارستان جان باخت.
پس از آن، دادستان عمومی و انقلاب اهواز از بازداشت موقت شهردار و مسئول اجراییات شهرداری اهواز و صدور دستور جلب برای سه نفر دیگر در ارتباط با این پرونده خبر داد. شهردار و مسئول دیگر اکنون به قید وثیقه آزاد شدهاند.
پیشتر، گروهی از مردم و بستگان احمد بالدی با تجمع در مقابل بیمارستان طالقانی که احمد در آن بستری بود، از محمدرضا موالیزاده، استاندار خوزستان، خواستند شهردار اهواز، معاونان و حامیانش را برکنار و افراد دخیل در تخریب دکه را شناسایی کند.
توماس اسوزی، عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای به مارکو روبیو، وزیر خارجه، درباره «بازداشت ناعادلانه» کامران حکمتی، یهودی ایرانیتبار ساکن نیویورک، به دست حکومت ایران نوشت این اقدام «الگوی ادامهدار رفتار مخرب این حکومت را نشان میدهد.»
اسوزی در نامه خود نوشت: «این شهروند دو تابعیتی آمریکایی-ایرانی در جریان سفرش به ایران در اوایل امسال برای دیدار با خانواده، که پیشتر نیز بارها بدون مشکل انجام داده بود، به زندان محکوم شد. جرم ادعایی او شرکت در مراسم بارمیتصوای پسرش ۱۳ سال پیش در اسرائیل عنوان شده است.»
به گفته او، بازداشت حکمتی «نگرانیهای جدی درباره امنیت سایر شهروندان آمریکایی در منطقه ایجاد میکند.»
این نماینده اهل نیویورک افزود: «آقای حکمتی عضوی محترم و فعال در جامعه ماست و در حال حاضر با سرطان پیشرفته مثانه دستوپنجه نرم میکند. رژیم ایران باید به دلایل حقوقبشری او را فورا آزاد کند.»
حسین راغفر، اقتصاددان، با اشاره به اینکه در حال حاضر حدود ۱۰ درصد از جمعیت ایران دچار سوء تغذیه و گرسنگی هستند، گفت که با ادامه روند کنونی «جمعیت فقرا» به حدود ۴۰ درصد از کل جمعیت خواهد رسید.
او سهشنبه ۲۰ آبان در مصاحبه با سایت خبرآنلاین در توصیف سوء تغدیهای که هفت میلیون نفر در ایران درگیر آن هستند، گفت: «این افراد اگر تمام درآمدشان را هم صرف تهیه غذا کنند، باز هم به کالری کافی دست پیدا نمیکنند».
راغفر این وضعیت را حاصل «نظام تبعیضآمیز تخصیص منابع و فرصتها» دانست و افزود: «امروز میبینیم که هرکس به ساختار قدرت نزدیکتر است، منابع یا فرصتهای بزرگتری را از آن خود کرده است.»
این استاد دانشگاه به یک مشاهده اجتماعی دیگر نیز اشاره کرد: «از یک طرف فقر رشد میکند و از سوی دیگر یک طبقه کوچک اما بسیار ثروتمند شکل گرفته که در داخل سیستم هم نفوذ دارند و سیاستگذاریها را به نفع خودشان منحرف میکنند.»
او وضعیت کنونی گرسنگی را با قحطی دوران اشغال ایران در جریان جنگ جهانی اول مقایسه کرد و گفت: «آن مساله ناشی از اقدامهای هدفمند انگلیسیها بود اما گرسنگی موجود به دلیل بلاهت و طمعکاری همراه با خیانت به وجود آمده است.»
این اقتصاددان تصور «انتظار کشیدن ابدی» مردم را «تصوری پوچ و خام» خواند و هشدار داد: «اینکه فکر کنیم مردم صرفا به تماشای گرسنهتر شدن خودشان مینشینند خطاست. ادامه این وضعیت در نهایت به بروز واکنشهای شدید اجتماعی میانجامد.
گرسنگی روزافزون و دستمزدهایی که کفاف پر کردن سفره را نمیدهند
در روزهای پایانی مهر، رسانههای داخل ایران خبر دادند که حدوود ۳۵ درصد از مرگهای ثبت شده در ایران ناشی از سوءتغذیه است.
بر پایه برآوردهای وزارت بهداشت، هر سال دستکم ۱۰ هزار نفر در اثر کمبود اسیدهای چرب امگا۳، حدود ۱۰ هزار نفر بهدلیل مصرف ناکافی میوه و سبزی و حدود ۲۵ هزار نفر دیگر در پی کمبود غلات و نان کامل در رژیم غذایی جان خود را از دست میدهند.
۵۰ تا ۷۰ درصد از جمعیت ایران نیز با کمبود ویتامین دی روبهرو هستند؛ بحرانی که پیامد مستقیم آن ضعف سیستم ایمنی و افزایش بیماریهای استخوانی است.
مجید میرلطیفی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، نیز در روزهای اخیر هشدار داده بود که «قیمت ماست به زودی دو برابر میشود و مردم دیگر نان و ماست هم نمیتوانند بخورند.»
در این ارتباط، فرامرز توفیقی، فعال کارگری و عضو سابق کمیته مزد شورای عالی کار، یکشنبه ۱۸ آبان به خبرگزاری ایلنا گفت: «نرخ همان سبد معیشتِ غیرواقعی با احتساب معیارهای محاسباتی رسمی، امروز به حدود ۵۸ میلیون تومان رسیده است.»
این رقم در شرایطی اعلام شد که شورای عالی کار در اسفند سال گذشته پایه دستمزد کارگران مشمول قانون کار را کمتر از ۱۱ میلیون تومان تعیین کرده بود. این دستمزد با احتساب مزایا در حدود ۱۵ میلیون تومان است.
بر اساس دو تبصره ماده ۴۱ قانون کار، حداقل دستمزد کارگران باید بر اساس نرخ تورم و هزینه زندگی یک خانوار کارگری تعیین شود. با این حال، تبصره دوم طی دهههای اخیر در محاسبات مزدی شورای عالی کار در نظر گرفته نشده است.
این اقدام دولتهای مختلف جمهوری اسلامی از سوی فعالان و تشکلهای کارگری و صنفی با عنوان «سرکوب مزدی» توصیف میشود.
سرکوب مزدی یکی از سازوکارهایی است که طبق گفته راغفر در نظام نابرابر تخصیص منابع و فرصتها به سود نزدیکان قدرت عمل میکند.
در ماههای اخیر، گزارشهای بسیاری در مورد مشکلات معیشتی اکثریت مردم درایران انتشار یافته است. در همین خصوص، پیامهای زیادی از سوی مخاطبان ایراناینترنشنال ارسال شده است. برای مثال، یکی از مخاطبان نوشت «هفتههاست که گوشت قرمز از سفره خانواده ما حذف شده است.»
مخاطب دیگری هم نوشت: «هر هفته به این فکر میکنم که کدام ماده غذایی را از فهرست خرید هفتگی حذف کنم که بتوانم تا پایان ماه دوام بیاورم.»
گوشت یخی هم دیگر آرزوست
منصور پوریان، رییس شورای تامین دام کشور، سهشنبه ۲۰ آبان در گفتوگو با سایت دیدهبان ایران اعلام کرد که قیمتها بهگونهای افزایش یافته است که «بخش قابل توجهی از جامعه دیگر توان خرید گوشتهای منجمد برزیلی را ندارد.»
به گفته او این گوشتها که پیش از این به قیمت «۳۸۵ تا ۴۲۰ هزار تومان عرضه میشد، اکنون ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان به فروش میرسند.»
پوریان در مورد گوشتهای منجمد هندی هم گفت: «قیمت واقعی این نوع گوشتها نباید بیش از ۴۰۰ هزار تومان باشد، اما هماکنون در بازار تا ۶۵۰ هزار تومان عرضه میشود.»
ردپای فساد ساختاریافتهای که حسین راغفر به آن اشاره میکند را میتوان در لابهلای خطوط این اظهار نظرها پیدا کرد.
راغفر در بخشی از گفتوگوی خود با خبرآنلاین به واردات خودرو در دولت چهاردهم اشاره کرد و گفت که دولت در یک سال گذشته حدود ۴ میلیارد دلار برای واردات خوردو صرف کرده، در حالی که برای واردات دارو و دیگر کالاهای اساسی ارز کافی در اختیار ندارد.
او تصمیمهایی از این دست را حاصل «اولویت منافع سوپرسرمایهدارها» نسبت به نیازهای مردم میداند و تاکید میکند که اقدامها به سمتی میروند که «یک اقلیت ناچیز» از آن برخوردار شوند و میلیونها گرسنه بر جای بگذارد.
تجمع کارکنان بهزیستی در بیش از ۲۰ شهر و تهدید آنها به سرکوب و دستگیری
با ادامه ناتوانی جمهوری اسلامی در رسیدگی به مطالبات گروههای مختلف، در هفتهها و ماههای گذشته، کارگران، کارمندان و بازنشستگان در جایجای ایران دست به اعتصاب و اعتراض زدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران سهشنبه از اعتراضهای سراسری کارکنان سازمان بهزیستی خبر داد و نوشت این افراد در بیش از ۲۰ شهر با در دست داشتن نوشتههای اعتراضی در محل کار خود نسبت به شرایط کاری، بیعدالتی و وضعیت معیشتی اعتراض کردند.
بر اساس گزارشها، این تجمعهای اعتراضی در مقابل ستاد مرکزی سازمان بهزیستی در تهران و ادارههای شهرستانها از جمله اصفهان، خرمآباد، کبودرآهنگ، بستانآباد، تبریز، قروه، مرند، گناباد و خرمدره برگزار شدند.
آنها در این تجمعها به «پایین بودن دستمزد، پرداختهای ناعادلانه، سختی شرایط کار، بیضابطه بودن شرایط ارتقاء، و برونسپاری بسیاری از خدمات سازمان بهزیستی» اعتراض کردند.
شورا اشاره کرد که پاسخ مسولان سازمان بهزیستی به اعتراضهای کارکنان این نهاد در سالهای گذشته چیزی جز «بهانهتراشی و سرکوب» نبوده است.
به نقل از گزارشهای شورای همکاری تشکلهای صنفی فرهنگیان رییس دفتر رییس سازمان بهزیستی با حضور در جمع کارکنان معترض آنها را تهدید کرد که «دستگاههای امنیتی و انتظامی در حال رصد تحصن» هستند
رییس بهزیستی تهران نیز با بستن در ساختمان مانع حضور کارکنان در محوطه اداره شد و حراست سازمان در بیشتر استانها کارمندان را به برخورد انضباطی تهدید کردند.
سایت خبرآنلاین هم در گزارشی بدون اشاره به تهدید کارکنان بهزیستی از سوی حراست این سازمان نوشت: وجود تبعیض در پرداخت مزایای کارمندان بهزیستی حالا آنقدر بغرنج شده که صدای اعتراض همه کارکنان بهزیستی در همه استانهای کشور را بلند کرده است.
بر اساس این گزارش، کارکنان بهزیستی از دولت انتظار دارند تا «یک بسته حمایتی را برای آنها تدوین و اجرا کند چون حقوق دریافتیشان کفاف مخارج زندگیشان را نمیدهد.»
تجمع سه هزار کارگر پیمانی نفت در عسلویه
همزمان با اعتراض کارکنان بهزیستی، بیش از سه هزار کارگر پیمانی مجتمع گاز پارس جنوبی هم با تجمع مقابل ساختمان مرکزی این مجموعه در عسلویه، خواستار اجرای طرح همسانسازی حقوق، تغییر الگوی کاری و حذف کامل پیمانکاران شدند.
این کارگران که از نیروهای ارکان ثالث، شرکتی و پیمانی فازهای مختلف پارس جنوبی و پالایشگاه فجر جم بودند، پلاکاردهایی با مضمون اجرای عدالت مزدی و حذف پیمانکاران در دست داشتند.
تغییر دوره کاری نیروهای اداری و پشتیبانی به دو هفته کار و دو هفته استراحت، ساماندهی وضعیت رانندگان غیرمالک خودروهای استیجاری، پرداخت حق ایابوذهاب هوایی برای کارگران پیمانی و بازگرداندن امکانات رفاهی و حق کمپ، از دیگر درخواستهای مطرحشده بود.
پیشتر و در ۱۰ آبان کارگران ارکان ثالث صنعت نفت در تجمعی در تهران مقابل نهاد ریاستجمهوری، اعتراض خود را به وعدههای بر زمینمانده دولت درباره حذف پیمانکاران و واسطهها ابراز کردند.
این کارگران معترض که از استانهای نفتخیز به تهران رفته بودند، اعلام کردند با وجود وعدههای دولت مسعود پزشکیان، همچنان خبری از تحقق وعدهها نیست.
ادامه اعتراض نیروهای رسمی نفت
همچنین نیروهای رسمی شرکت نفت فلات قاره مناطق سیری و لاوان در ادامه اعتراضات صنفی خود تجمع کردند.
آنها خواستار «اصلاح پایه حقوق کارکنان حداقلبگیر، حذف سقف حقوق برای پرسنل عملیاتی و حذف عنوانهای شغلی ساختگی» در مناطق عملیاتی شدند.
کارکنان همچنین خواستار «پرداخت کامل پاداش سنوات بازنشستگی، بازگرداندن مالیاتهای مازاد دریافتشده، اجرای کامل ماده ۱۰ قانون مرتبط با کارکنان رسمی و پرداخت بکپی آن و نیز استقلال کامل صندوق بازنشستگی نفت» شدند.
در همین حال، به گزارش کانال تلگرامی افکار نفت، مدیران شرکتهای نفتی مستقر در جزیره خارک در نامهای به محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی، بااشاره به «موج نارضایتی» درمیان کارکنان رسمی نفت در «شرایط بغرنج اقتصادی و تورم بیسابقه کنونی»، خواستار چارهاندیشی برای رسیدگی به مطالبات کارکنان رسمی نفت شدند.
تجمع بازنشستگان در کرمانشاه و ادامه اعتراض پرستاران در مشهد
کانال تلگرامی اتحاد بازنشستگان خبر داد که جمعی از بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی در کرمانشاه، مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی کشوری این استان تجمع کردند.
بازنشستگان در این تجمع با عتراض به وضعیت معیشت خود، خواستار اجرای طرح همسانسازی، رسیدگی به وضعیت بیمهها و تحقق سایر مطالباتشان شدند.
آزادی زندانیان سیاسی و توقف احکام اعدام از دیگر مطالبات این گروه بود.
همچنین جمعی از پرستاران و کادر درمان، برای دومین روز در محوطه بیمارستان «امام رضا» مشهد تجمع و راهپیمایی کردند.
پرستاران از بیتوجهی به خواستههای صنفی خود انتقاد دارند و خواستار بهبود وضع معیشت، اجرای دقیق قوانین شغلی و اصلاح تعرفههای پرستاری هستند.