دو حقوق‌دان: ترامپ باید به مردم ایران توجه کند نه به حکومتی که آماده موج تازه سرکوب می‌شود

روزنامه هیل در یادداشتی به قلم دو حقوق‌دان ایرانی و آمریکایی نوشت در حالی که جمهوری اسلامی از فرصت توافق احتمالی برای سرکوب اعتراضات مردمی استفاده خواهد کرد، دولت دونالد ترامپ مرتکب خطایی جدی خواهد شد اگر به بقای حکومت ایران کمک کند.

سعید دهقان، وکیل حقوق بشر و مدیر مرکز حقوقی پارسی لا و مایکل آیزنر، مشاور ارشد حقوقی کمپین حقوق بشر ایران، در این یادداشت تاکید کرده اند که ترامپ برای دستیابی به توافقی تاریخی، باید نه‌تنها به خلع سلاح حکومت ایران بیندیشد، بلکه باید از مردم ایران که با شجاعت در پی تغییر نظام هستند، دفاع و حمایت کند.

به‌نوشته نویسندگان، دولت ترامپ از جمله برای تامین منافع امنیت ملی ایالات متحده، باید به مردم ایران به‌عنوان مهم‌ترین تهدید بلندمدت علیه حکومت جمهوری اسلامی توجه کند.

نویسندگان این یادداشت تاکید کرده‌اند که این هدف می‌تواند از طریق ایجاد یک مسیر موازی در مذاکرات تحقق یابد، به‌ویژه با الهام از طرح دوحزبی «قانون حمایت حداکثری» که با هدف تضمین دسترسی مردم ایران به ارتباطات آنلاین در کنگره مطرح شده است.

بازداشتن جمهوری اسلامی از سرکوب و خشونت به‌عنوان شرط توافق

در این یادداشت گفته شده است:«این حمایت باید شامل شروطی باشد که حکومت ایران را از سرکوب معترضان و زندانیان سیاسی پس از توافق بازدارد. از جمله این شروط می‌توان به توقف فوری اعدام‌های سیاسی، بازرسی سازمان ملل از زندان‌هایی مانند اوین که محل نگهداری زندانیان سیاسی است، پایان استفاده از خشونت مرگبار علیه معترضان و توقف تعقیب قضایی برای ابراز مخالفت مسالمت‌آمیز اشاره کرد.»

به‌نوشته سعید دهقان و مایکل آیزنرِ، حکومت ایران در ابتدا این شروط را نخواهد پذیرفت، اما اگر اقتصاد کشور بیش از پیش رو به فروپاشی بگذارد، تهدید جنگ بالا بگیرد یا نیروهای سرکوبگر حکومت شروع به جدا شدن از بدنه قدرت کنند، ممکن است حکومت هم در موضع خود تجدیدنظر کند.

نویسندگان یادداشت روزنامه هیل تاکید کرده‌اند که حمایت از مردم ایران صرفا یک ضرورت اخلاقی نیست، بلکه اقدامی در راستای منافع امنیت ملی ایالات متحده نیز محسوب می‌شود.

در ادامه این یادداشت گفته شده است: «توافقی که فقط به توانایی‌های نظامی ایران بپردازد، این امکان را به جمهوری اسلامی می‌دهد که بدون هزینه، از تهدید اصلی یعنی نارضایتی عمومی نجات یابد. این در حالی است که بخش عمده مردم ایران مخالف سیاست‌های ضدغربی و حمایت از نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه هستند. در چنین شرایطی، ماهیت جمهوری اسلامی تغییر نخواهد کرد و این حکومت همچنان بر دکترین «صبر استراتژیک» در مواجهه با غرب پافشاری خواهد کرد. در واقع، «توافق بزرگ» ترامپ تنها بحران را به آینده‌ای نزدیک موکول می‌کند تا دولت بعدی آمریکا با پیامدهای آن دست و پنجه نرم کند.»

وقت‌‍کشی، روش همیشگی جمهوری اسلامی

به‌نوشته روزنامه هیل، در حالی که ایالات متحده در حال انجام مذاکرات حساس درباره برنامه هسته‌ای ایران است، مقامات جمهوری اسلامی همان مسیر همیشگی را در پیش گرفته‌اند: وقت‌کشی، تهدید، مذاکره و باز مذاکره. در واقع، هدف آن‌ها این است که زمان را آن‌قدر به جلو ببرند تا تمرکز رییس‌جمهوری ایالات متحده به بحرانی دیگر، چه داخلی و چه خارجی، معطوف شود.

نویسندگان این یادداشت افزوده‌اند: حتی اگر توافقی امضا شود، حکومت ایران تلاش خواهد کرد مفاد آن را تا حد ممکن تضعیف کند، به‌طوری‌که ترامپ بتواند آن را پیروزی خود قلمداد کند اما در عمل از خواسته‌های خود عقب بنشیند تا حکومت ایران فرصت بیابد که بار دیگر بر بزرگ‌ترین تهدید از نگاه خود، یعنی مردم ایران، تمرکز کند.

از نگاه نویسندگان، بیش از ۸۰ درصد مردم ایران مخالف جمهوری اسلامی هستند. در سال‌های اخیر، اعتراضات پیاپی سراسر کشور را دربر گرفته است؛ جایی که معترضان و مردم عادی شعارهایی چون «مرگ بر جمهوری اسلامی» و «مرگ بر دیکتاتور» سر می‌دهند.

دو نویسنده مقاله در ادامه استدلال کرده‌اند که برای مقامات جمهوری اسلامی، خطر به همین‌جا ختم نمی‌شود. حتی در میان بدنه نظامی و امنیتی حکومت، نشانه‌هایی از تزلزل و بی‌اعتمادی دیده می‌شود. کسانی که سال‌ها در خدمت نظام بوده‌اند، امروز شاهد شکست‌ها و تحقیرهای پی‌درپی جمهوری اسلامی هستند؛ به‌ویژه پس از آن‌که آمریکا و اسرائیل یکی پس از دیگری نیروهای نیابتی مورد اتکای تهران را در منطقه هدف قرار دادند.

استفاده از توافق برای تشدید سرکوب داخلی

در ادامه این یادداشت گفته یکی از استادان سرشناس در داخل ایران نقل شده که به‌دلایل امنیتی نامش فاش نشده است. او گفته در میانه تنش‌های داخلی و خارجی، جمهوری اسلامی در تلاش است تا زمان خروج ترامپ از صحنه، وارد «خواب زمستانی» شود و در این فاصله، سرکوب داخلی را تشدید کند تا موج نارضایتی‌ها را فرو بخواباند.

نویسندگان سپس افزوده‌اند که موفقیت این استراتژی بستگی دارد به این‌ مسئله دارد که آیا دولت ترامپ در مذاکرات، موضوع تاثیر توافق بر مردم ایران را نیز وارد دستور کار خود خواهد کرد یا نه.

به گفته نویسندگان، آن‌چه در طرح فعلی آمده، تنها بر جنبه‌های نظامی تمرکز دارد: یعنی دادن امتیازهای اقتصادی در ازای محدودیت‌های سختگیرانه بر برنامه هسته‌ای ایران. اگر چنین توافقی به حکومت ایران تحمیل شود، جمهوری اسلامی احتمالا آن را خواهد پذیرفت، اما پس از آن‌که توجه جهان به سمت دیگری معطوف شد، با سرمایه حاصل از رفع تحریم‌ها، سرکوب داخلی را سرعت خواهد بخشید و پایه‌های قدرت خود را تقویت خواهد کرد.

در این یادداشت گفته شده است که این رویکرد مسبوق به سابقه است: «در سال ۱۹۸۸، جمهوری اسلامی در حالی که پیش‌تر گفته بود تا پیروزی نهایی از جنگ دست نخواهد کشید، پس از هشت سال جنگ فرسایشی با عراق، توافق صلح را امضا کرد، اما پس از آن، موج جدیدی از سرکوب را در داخل آغاز کرد و از جمله حدود پنج هزار زندانی سیاسی را قتل عام کرد و هم‌زمان، با بازیابی اقتصادی، سرمایه‌گذاری عظیمی در نیروهای نیابتی چون حزب‌الله، حماس و سوریه انجام داد.