در ششمین دوره این رقابتها، که از ۱۳ تا ۳۰ آبان در ریاض برگزار شد، زنان ورزشکار از کشورهای مختلف مسلمان حتی در رشتههایی مثل شنا و کشتی هم با پوششی استاندار شرکت کردند؛ رشتههایی که حضور در آنها برای زنان ایرانی سالهاست ممنوع و محدود است.
همین تفاوت، پرسش مهمی را پیش میکشد، اگر همه این ورزشکاران مسلمان هستند، چرا جمهوری اسلامی تفسیر سختگیرانهتری از حجاب را مبنای قرار داده است؟
برای درک وضعیت زنان ورزشکار ایرانی در ریاض، باید به قانون در تهران رجوع کرد. در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، حجاب یک انتخاب اجتماعی نیست؛ یک اجبار حکومتی است.
ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی کشف حجاب را جرم میداند و طرحهای عفاف و حجاب این الزام را به همه فضاهای عمومی، از ادارات و رسانهها تا فدراسیونهای ورزشی، تعمیم دادهاند.
در چنین چارچوبی، حجاب برای زن ورزشکار ایرانی از لحظه خروج از خانه تا بالای سکوی قهرمانی، یک اجبار قانونی است. رعایت نکردن آن میتواند به حذف از تیم ملی، تشکیل پرونده انضباطی یا حتی برخورد امنیتی منجر شود.
حذفها و مهاجرتها؛ وقتی پوشش از رکورد مهمتر میشود
حساسیت مقامهای جمهوری اسلامی نسبت به پوشش زنان ورزشکار سابقهای طولانی دارد. سال ۱۳۹۶ چند بیلیاردباز زن بهدلیل آنچه رعایت نکردن شئونات اسلامی در مسابقات چین اعلام شد، محروم شدند.
در همان سال، شیوا امینی، ملیپوش فوتسال، گفت پس از انتشار عکسهایی بدون حجاب در یک سفر شخصی، از تیم ملی کنار گذاشته شده و زیر فشار نهادهای ورزشی قرار گرفته است.
در سالهای بعد هم تقریباً هر بار تصویری بدون حجاب از یک زن ورزشکار منتشر شده، او یا از تیم ملی حذف شده و یا با فشار و محدودیت روبهرو شده است.
نمونه شناختهشده، الناز رکابی بود که در رقابتهای سنگنوردی قهرمانی آسیا بدون حجاب ظاهر شد. پس از بازگشت، گزارشهایی از فشار امنیتی بر او منتشر شد و خانوادهاش اسفند ۱۴۰۳ اعلام کردند که او ایران را ترک کرده است.
در شطرنج هم سارا خادمالشریعه پس از حضور بدون حجاب اجباری در یک رقابت بینالمللی تصمیم گرفت خارج از ایران بماند و زیر پرچم کشوری دیگر به فعالیت ادامه دهد.
این برخوردها همچنان ادامه دارد؛ از جمله بازداشت هانیه شریعتی، تکواندوکار ساکن تهران، بهدلیل انتشار ویدئوهایی بدون حجاب اجباری در شبکههای اجتماعی.
لباسهای غیراستاندارد؛ تقاطع سیاست و رکورد
مسئله حجاب اجباری برای زنان ورزشکار فقط به حق انتخاب پوشش محدود نمیشود؛ در بسیاری از رشتهها، نوع لباسی که به آنها تحمیل میشود مستقیماً بر عملکردشان اثر میگذارد.
پوششی که زنان ایرانی موظف به رعایت آن هستند، شامل پوشاندن کامل بدن و سر، در رشتههایی مثل دوومیدانی، سنگنوردی، ورزشهای رزمی، ژیمناستیک و دوچرخهسواری دامنه حرکت، تهویه و آزادی عمل را کاهش میدهد.
این مشکل در مسابقات هم دیده می شود. یکی از نمونههای روشن، مبارزه معصومه تاجیک در یک تورنمنت مویتای است؛ جایی که افتادن مقنعه چندبار روند مبارزه را قطع کرد و او مجبور بود بهجای تمرکز بر مبارزه، برای حفظ پوشش سر مدام مبارزه را ترک کند.
محدودیتهای تمرینی؛ از سالن تا خط پایان
رعایت حجاب اجباری فقط به زمان مسابقه محدود نیست؛ این محدودیتها به تمرین، انتخاب کادر فنی و حتی نحوه کار با مربیان هم رسیده است. در بسیاری از رشتهها حضور مربیان مرد برای زنان ایرانی با موانع جدی روبهروست.
برای زنان ورزشکار معلول این محدودیتها سختتر هم میشود. نمونه روشن آن هاجر صفرزاده، دونده کمبینای ایرانی است که در یک رقابت جهانی پارادوومیدانی، بهدلیل نداشتن راهنمای زنِ باتجربه و ممنوعیت استفاده از راهنمای مرد، نزدیک خط پایان تعادلش را از دست داد و زمین خورد. این اتفاق نشان داد که پایبندی سختگیرانه به قوانین عفاف و حجاب برای تصمیمگیران مهمتر از ایمنی و عملکرد ورزشکاران است.
دو تصویر متناقض؛ میدان رسمی و زندگی روزمره
یکی از روشنترین تناقضها برای زنان ورزشکار ایرانی، فاصله میان تصویر رسمی و واقعیت زندگی آنان است.
برخی از زنان ورزشکار ایرانی که در روزها گذشته در ریاض با حجاب اجباری روی سکو ایستادند، در زندگی روزمره یا در فضاهای غیررسمی، حجاب اجباری را کنار گذاشتهاند؛ کافی است تصاویر منتشرشده در حسابهای ورزشکاران زن ایرانی در شبکههای اجتماعی را مرور کنید.
این درحالی است که در تمرینهای اختصاصی، اردوهای خارج از نظارت مستقیم نهادهای رسمی و مسابقات آزاد خارج از ایران، ورزشکاران زن با لباسهای استاندارد و بینالمللی فعالیت میکنند و بسیاری نیز بهطور غیررسمی از مربیان مرد بهره میبرند.
فراتر از مسابقه؛ ورزشهایی که برای زنان ایرانی ممنوع هستند
سیاست حجاب اجباری در ایران فقط به ورزش قهرمانی محدود نیست و در داخل کشور، محدودیتهای آن در حوزههای مختلف ورزشی هم دیده میشود. نمونه روشن آن موضوع دوچرخهسواری زنان است.
در شهریور ۱۳۹۵ دفتر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در پاسخ به یک استفتا اعلام کرد که «دوچرخهسواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است ».
این نظر بعدها مبنای برخی تصمیمات رسمی و قضایی قرار گرفت؛ از جمله در سال ۱۳۹۸ که دادستان اصفهان دوچرخهسواری زنان را فعل حرام توصیف کرد و دستور برخورد با آن را داد.
ریاض، آینهی تنهایی زن ورزشکار ایرانی
در بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی در ریاض عمده زنان با ملیتهای مختلف، با پوشش انتخابی مسابقه دادند؛ کشورهایی که با وجود محدودیتهای خود، حجاب را به جرم کیفری تبدیل نکردهاند.
اما تحت حکومت جمهوری اسلامی، حجاب اجباری از خیابانهای تهران تا سالنهای ورزشی به پرونده قضایی، محرومیت ورزشی و دخالت امنیتی علیه زنان بدل شده است.
در چنین فضایی، زنان ورزشکار ایرانی در موقعیتی دوگانه قرار دارند. آنها مدال میگیرند، رکورد میشکنند و پرچم را بالا میبرند؛ اما حکومت حق انتخاب پوشش را از آنها گرفته و همین اجبار& مسیر زندگی و حرفهایشان را تغییر داده است.