این همان فرمولی است که سالها در جهان ــ از «لاو آیلند» در بریتانیا گرفته تا نمونههای آمریکایی و نتفلیکسی ــ آزموده شده و به موفقیت تجاری رسیده است.
اما آنچه «عشق ابدی» را به گفتوگوی عمومی بدل کرده، صرفاً جنبه سرگرمی نیست، بلکه بازتابی است از دگرگونیهای اجتماعی، بحران در روابط، و شکاف میان آزادی فردی و مسئولیت رسانهای.
تجربههای جهانی؛ از شکایتهای عمومی تا مداخله نهادی
رئالیتیشوها در جهان همواره با انتقادهای جدی روبهرو بودهاند. تنها در فصل ۲۰۲۵ «لاو آیلند»، بیش از چهاردههزار شکایت به آفکام، نهاد تنظیمگر رسانهای بریتانیا، ارسال شد. نتیجه این فشار اجتماعی، ایجاد پروتکلهای مراقبتی بود: محدودیت استفاده شرکتکنندگان از شبکههای اجتماعی حین پخش، ارائه حمایت روانشناختی پیش و پس از برنامه، و آموزشهای اجباری برای حضور در قاب تلویزیون.
در آمریکا نیز دعواهای حقوقی علیه تهیهکنندگان «لاو ایز بلایند» این پرسش را پیش کشید که آیا شرکتکنندگان صرفاً «ابزار سرگرمی» هستند یا «کارمند» با حقوق مشخص. نتیجه این جدال، توافقهای مالی سنگین و ورود نهادهای کارگری به صنعت سرگرمی بود. پیام روشن است: رئالیتیشو صرفاً سرگرمی نیست؛ پای سلامت روان، حقوق کاری و کرامت انسانی در میان است.
نسخه فارسی؛ همان نقدها، با حساسیتهای مضاعف
«عشق ابدی» همان نقدهای جهانی را بازتولید میکند: کالاییسازی احساسات، بدنمحوری، تقدم ظاهر بر شناخت، ساختن قهرمان و ضدقهرمان و تشدید قضاوت جمعی. تفاوت اصلی اما در بستر انتشار است: یوتیوب. این پلتفرم برخلاف شبکههای تلویزیونی، فاقد نهاد ناظر و استانداردهای الزامآور است. به همین دلیل فشار روانی و اجتماعی بر شرکتکنندگان میتواند شدیدتر باشد، بهویژه وقتی روابط عاطفی بیواسطه و علنی در معرض قضاوت میلیونها مخاطب ــ از جمله نوجوانان ــ قرار میگیرد.
استدلال موافقان؛ حق جامعه برای سرگرمی
مدافعان «عشق ابدی» میگویند جامعه امروز ایران، خسته و ملتهب، حق دارد سرگرم شود. به باور آنان، تابوها باید شکسته شود و رسانه تنها «آینهای» است از واقعیتهای نوین روابط. این استدلال بخشی از حقیقت را در خود دارد. اما تجربه جهانی نشان داده که آینهای که میفروشد، مسئولیت هم دارد: هم در برابر سلامت روان شرکتکنندگان و هم در قبال مخاطب نوجوانی که در معرض این محتوا قرار میگیرد.
پرسشهای ضروری از تولیدکنندگان
این مسئولیت پرسشهای مهمی را پیش روی سازندگان «عشق ابدی» میگذارد:
آیا پروتکل مراقبتی مکتوب و علنی وجود دارد؟
آیا شرکتکنندگان پیش و پس از برنامه به خدمات مشاورهای و روانشناختی دسترسی دارند؟
آیا قراردادها حق انصراف بدون جریمه را تضمین میکند؟
آیا برای محتوای برنامه راهنمای سنی مشخص شده است؟
و شاید مهمتر از همه: مرز میان واقعیت و سناریو کجاست و آیا مخاطب حق ندارد این مرز را بشناسد؟
ضرورت تعریف استاندارد
«عشق ابدی» همزمان دو واقعیت را نمایندگی میکند: از یکسو حق جامعه برای سرگرمی و تابوشکنی، و از سوی دیگر ورود به منطقه خطر. اگر این ژانر قرار است در فضای رسانهای فارسی ادامه یابد ــ که بسیار محتمل است ــ باید استانداردهایی روشن برای آن تعریف شود: پروتکل مراقبتی شفاف، حقوق قراردادی برای شرکتکنندگان، سیاست مقابله با آزار، مدیریت شبکههای اجتماعی حین پخش، راهنمای سنی و ارتقای سواد رسانهای مخاطب.
این تجربهها در جهان وجود دارد. کافی است بخواهیم و اجرا کنیم.
پرستو صالحی و حاشیههای اجرای «عشق ابدی»
اجرای «عشق ابدی» بر عهده پرستو صالحی است؛ حضوری که خود به حاشیههای پررنگی انجامیده است. از حضور یک بازیگر سینما و تلویزیون با حجاب اختیاری در یک رئالیتیشوی اینترنتی گرفته تا اظهارنظرها و نقلقولهای بحثبرانگیز او، همه باعث شدهاند این برنامه بیش از پیش در کانون توجه قرار گیرد.
پرستو صالحی فعالیت سینمایی خود را با فیلم «چشمهایش» به کارگردانی فرامرز قریبیان آغاز کرد و با بازی در سریال «زیر آسمان شهر» شناخته شد. اما در ادامه با موجی از حواشی و ممنوعالکاریهای متعدد مواجه شد و نهایتاً به ترکیه مهاجرت کرد. اکنون بازگشت او به صحنهٔ عمومی، این بار با اجرای «عشق ابدی»، بحثهای تازهای را درباره نقش سلبریتیها در رسانههای فارسی، مرزهای آزادی فردی، و مسئولیت اجتماعی مجریان و تولیدکنندگان برانگیخته است.
پرستو صالحی مهمان «برنامه با کامبیز حسینی» بود و به پرسشهای مخاطبان از سراسر جهان پاسخ داد.
«برنامه با کامبیز حسینی» دوشنبه تا پنجشنبه، ساعت ۱۱ شب به وقت تهران، بهصورت زنده از شبکهٔ ایراناینترنشنال پخش میشود.