تحلیل

شکست در آزمون تاب‌آوری سوخت بوشهر و تردید درباره صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران

سروش دریافر

روزنامه‌نگار

نمایی از نیروگاه اتمی بوشهر
نمایی از نیروگاه اتمی بوشهر

«برای نیروگاه بوشهر یک نمونه سوخت اتمی ساختیم. از روس‌ها تقاضا کردیم که این سوخت را بگذاریم در راکتور بوشهر که تاب‌آوری‌اش را اندازه بگیریم که اجازه ندادند.» این جملات را علی‌اکبر صالحی، رییس پیشین سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، اخیرا در یک برنامه‌ی تلویزیونی بیان کرد.

او به‌صراحت اذعان کرد که تلاش برای آزمون تاب‌آوری سوخت هسته‌ای ساخت ایران جهت استفاده در نیروگاه بوشهر با شکست مواجه شده است.

این اعتراف از زبان مقام ارشد سابق هسته‌ای جمهوری اسلامی، پرده از واقعیتی برمی‌دارد که سال‌ها مورد تردید کارشناسان بین‌المللی بود.

مفهوم «تاب‌آوری سوخت هسته‌ای» و اهمیت آن

تاب‌آوری سوخت هسته‌ای به چه معناست و چرا چنین آزمایش‌هایی انجام می‌شود؟

به‌طور خلاصه، منظور فرایندی از آزمون‌های دقیق است که روی سوخت جدید طراحی‌شده برای راکتور‌های اتمی انجام می‌گیرد تا اطمینان حاصل شود آن سوخت می‌تواند در شرایط سخت داخل راکتور به‌صورت پایدار و ایمن عمل کند.

در این آزمون‌ها، نمونه‌های سوخت تحت سناریوهای مختلف قرار می‌گیرند تا عملکردشان ارزیابی شود.

به‌طور معمول سه دسته شرایط عملیاتی زیر برای آزمون صلاحیت سوخت در نظر گرفته می‌شود:

۱. شرایط عادی بهره‌برداری: مواجهه سوخت با دما، فشار و شار نوترونی طی کارکرد معمول راکتور

۲. شرایط گذرا: تغییرات ناگهانی در وضعیت راکتور (مانند افزایش سریع توان یا افت لحظه‌ای فشار) که می‌تواند بر سوخت تاثیر بگذارد

۳. شرایط فرضی حادثه: حالت‌های بحرانی نظیر از دست رفتن خنک‌کننده یا افزایش خارج از کنترل حرارت که در بدترین سناریوها، ممکن است رخ دهد

سوخت باید در تمامی این وضعیت‌ها آزمون تاب‌آوری را با موفقیت طی کند تا صلاحیت استفاده در راکتور اتمی را به‌دست آورد.

برای این منظور، یک برنامه‌ جامع پرتودهی و تست انجام می‌شود که طی آن، سوخت تحت تابش نوترونی قرار می‌گیرد و تا حد پایان عمر طراحی‌شده‌اش (حداکثر سوختن) بررسی می‌شود تا هرگونه مشکلی نظیر شکستگی غلاف یا افت عملکرد شناسایی گردد.

این فرایند از منظر ایمنی و عملکرد نیروگاه اتمی قابل اغماض نیست. در تاریخ صنعت هسته‌ای نمونه‌هایی از این دست مشاهده شده است؛ برای مثال در سال ۲۰۰۸ طی آزمایش سوخت مختلط پلوتونیوم (MOX) در راکتور نیروگاهی کاتاوبا (ایالات متحده)، رشد طولی غیرعادی میله‌های سوخت این راکتور باعث توقف زودهنگام برنامه‌ آزمایشی شد.

نهادهای ناظر پس از این رویداد تاکید کردند نباید در انجام تست‌های ایمنی سوخت هیچ‌گونه کوتاهی یا شتابزدگی صورت گیرد.

شکست ایران در آزمون سوخت داخلی و تردید در اهداف برنامه غنی‌سازی

ایران علی‌رغم پیشرفت در توانایی غنی‌سازی اورانیوم، تاکنون در تولید سوخت واجد شرایط برای نیروگاه‌های اتمی به موفقیت نرسیده است.

صالحی در اظهارات خود تصریح کرد نمونه‌ سوخت تولید داخل برای راکتور بوشهر حتی فرصت ارزیابی کامل را نیافت، چرا که طرف روسی اجازه‌ قرار دادن آن در قلب راکتور را نداد و عملا این آزمون تاب‌آوری ناکام ماند.

نتیجه‌ مستقیم این وضعیت آن است که نخستین نیروگاه اتمی ایران یعنی بوشهر، کماکان کاملا وابسته به سوخت وارداتی از روسیه است.

بنا بر توافق دوجانبه، روسیه همه‌ سوخت تازه‌ مورد نیاز رآکتور بوشهر را تامین کرده و می‌کند و پس از مصرف نیز میله‌های سوخت مصرف‌شده را برای دفع نهایی به روسیه بازمی‌گرداند.

به گزارش انجمن جهانی هسته‌ای، این ترتیبات عملا تامین سوخت نیروگاه بوشهر را برای آینده قابل پیش‌بینی تضمین کرده و هرگونه توجیه فنی برای تداوم غنی‌سازی بومی در ایران را از بین می‌برد.

مقامات ایرانی همواره استدلال کرده‌اند که هدف از غنی‌سازی اورانیوم، تولید سوخت برای مصارف صلح‌آمیز، مانند نیروگاه‌های برق و رسیدن به خودکفایی در چرخه‌ سوخت است.

با این حال، ناکامی در آزمون عملی سوخت داخلی و ادامه‌ اتکا به روسیه برای سوخت‌رسانی به تنها نیروگاه اتمی فعال کشور، این ادعا را شدیدا تضعیف می‌کند.

افزون بر این، سطح غنای اورانیومی که ایران طی سال‌های اخیر به آن دست یافته، بسیار بالاتر از مقدار مورد نیاز یک برنامه‌ برق هسته‌ای است.

اورانیوم با غنای ۳ تا ۵ درصد برای سوخت‌رسانی به یک راکتور قدرت کافی است، در حالی‌ که ایران تا سطح ۶۰ درصد اورانیوم را غنی کرده است که به مراتب بالاتر از نیاز نیروگاهی بوده و عملا کشور را به سطح مواد شکافت‌پذیر درجه تسلیحاتی نزدیک می‌کند.

برآورد می‌شود که حتی اگر ایران سوخت مورد نیاز نیروگاه بوشهر را کاملا به‌صورت بومی تولید کند، سالانه حدود ۱۰۰ هزار سو غنی‌سازی برای این منظور کافی خواهد بود، در حالی‌ که ایران از برنامه‌هایی برای رسیدن به ظرفیت یک میلیون سو در سال سخن گفته است.

این رقم تقریبا ۱۰ برابر کل نیاز غنی‌سازی برای یک نیروگاه اتمی است و شکاف چشمگیری میان ادعای تامین سوخت داخلی و واقعیت کاربرد غنی‌سازی جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد.

به‌طور کلی، مجموعه شواهد فوق حکایت از آن دارد که ادعای صلح‌آمیز بودن برنامه‌ غنی‌سازی حکومت ایران با الزامات و نتایج عملی آن همخوان نیست.

هنگامی که سوخت یک نیروگاه به‌طور امن و مطمئن از سوی شریک خارجی تامین می‌شود، اصرار بر ادامه‌ غنی‌سازی در سطوح بالا و بدون کاربرد روشن، از دیدگاه فنی و علمی توجیهی ندارد.

همین واقعیت موجب شده است ناظران بین‌المللی بیش از پیش نسبت به نیات حقیقی برنامه‌ هسته‌ای جمهوری اسلامی دچار تردید شوند و از تهران بخواهند درباره هدف اصلی انباشت اورانیوم غنی‌شده‌ای که در عمل کاربردی برای تولید برق هسته‌ای ندارد، شفاف‌سازی کند.

ادعای تهران مبنی بر «صرفا صلح‌آمیز» بودن برنامه‌ هسته‌ای‌اش، در پرتو شکست‌های فنی یادشده و وابستگی ادامه‌دار به سوخت وارداتی، با چالشی جدی از جانب واقعیت‌های علمی روبه‌رو شده است.