تحلیل

افزایش احتمال ازسرگیری جنگ

مراد ویسی
مراد ویسی

تحلیل‌گر ارشد در ایران‌اینترنشنال

نشانه‌های بازگشت قریب‌الوقوع درگیری نظامی میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران در حال افزایش است. مقامات جمهوری اسلامی اعلام کرده‌اند که شرایط هنوز به حالت عادی بازنگشته است و فرماندهان سپاه نیز از احتمال حمله مجدد سخن گفته‌اند.

در اسرائیل نیز رسانه‌ها گزارش داده‌اند که ارتش این کشور خود را برای دور جدیدی از حملات آماده می‌کند.

ابراهیم متقی، رییس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران، در گفت‌وگویی با صداوسیما اظهار داشته که اسرائیل با حمایت آمریکا در هفته آینده بار دیگر به جمهوری اسلامی حمله خواهد کرد و آتش‌بس اخیر تنها فرصتی برای تجدید قوای اسرائیل بوده است.

هم‌زمان گمانه‌زنی‌ها در هر دو سوی ماجرا ادامه دارد و در اسرائیل گزارش‌هایی مبنی بر افزایش تولید صنایع نظامی منتشر شده است.

تحلیل‌گران معتقدند اسرائیل با درک این نکته که یک جمهوری اسلامی زخمی و تحت فشار ممکن است خطرناک‌تر از قبل باشد، ممکن است تصمیم به تهاجمی دوباره بگیرد. بر همین اساس، احتمال ازسرگیری حمله اسرائیل بالا ارزیابی می‌شود. آنچه نامشخص باقی مانده، سطح و نوع این حمله است.

سه سناریو احتمالی برای دور جدید درگیری

درگیری جدید احتمالی میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ممکن است در یکی از سه سطح زیر رخ دهد:
۱- تکرار جنگ ۱۲ روزه: حملات هوایی سنگین به تاسیسات نظامی و تلاش برای هدف‌گیری فرماندهان سپاه، مشابه درگیری قبلی.
۲-حملات محدود و هدفمند: حملات هوایی موردی یا عملیات‌های خرابکاری و کماندویی، مشابه اقدامات اسرائیل پس از آتش‌بس با حزب‌الله لبنان.
۳-درگیری فراتر از جنگ ۱۲ روزه: تمرکز بر ترور و حذف رهبران سیاسی جمهوری اسلامی، از جمله احتمال هدف قرار دادن علی خامنه‌ای و سران قوا، با هدف فروپاشی مرکز فرماندهی جمهوری اسلامی و سوق دادن آن به سوی سرنگونی.

بنا بر شواهد، اسرائیل پیش‌تر نیز تلاش‌هایی برای ترور علی خامنه‌ای و برخی دیگر از مقامات ارشد جمهوری اسلامی انجام داده است. از جمله، علی لاریجانی فاش کرده که در چهارمین روز جنگ اخیر، محل جلسه شورای عالی امنیت ملی بمباران شده بود؛ گرچه در آن حمله کسی کشته نشد، اما هدف اسرائیل روشن بود: از بین بردن رده‌های بالای تصمیم‌گیری جمهوری اسلامی.

محاسبات اسرائیل و فرصت محدود اقدام

در شرایط کنونی، اسرائیل جمهوری اسلامی را تضعیف‌شده، فاقد پدافند موثر و ناتوان در بازسازی فوری توان دفاعی می‌بیند. در عین حال، تل‌آویو بیم آن دارد که این جمهوری اسلامی تضعیف‌شده، با انگیزه انتقام‌جویی، به سمت ساخت بمب اتمی برود؛ به‌ویژه که تهدید به خروج از معاهده ان‌پی‌تی و توقف همکاری با آژانس انرژی اتمی، به شکل جدی‌تری مطرح شده است.
تحلیل اسرائیل این است که اگر اکنون اقدامی نکند، ممکن است با تغییر شرایط سیاسی در جهان از جمله رفتن ترامپ از کاخ سفید یا لغو تحریم‌ها علیه ایران، جمهوری اسلامی مجدداً قدرت بگیرد و تهدیداتش جدی‌تر شود. از این رو، گزینه هدف قرار دادن رأس هرم قدرت سیاسی جمهوری اسلامی با هدف حذف ساختار فرماندهی نظام، برای اسرائیل جدی‌تر از همیشه مطرح است.
بن‌بست جمهوری اسلامی: نه راه پیش، نه راه پس

از سوی دیگر، جمهوری اسلامی خود را در موقعیتی دشوار می‌بیند: از یک‌سو، مقامات آن معتقدند که مذاکرات قبلی با آمریکا نوعی «فریب» برای زمینه‌سازی حمله اسرائیل بوده و از سوی دیگر، عدم مذاکره می‌تواند فشارهای سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی را تشدید و دست اسرائیل را برای اقدام نظامی بیشتر باز کند.

در این میان، اظهارات دونالد ترامپ که گفته است: «ما تاسیسات هسته‌ای ایران را نابود کردیم و حرفی برای گفت‌وگو نداریم»، بر پیچیدگی اوضاع افزوده است.

تخریب چهره خامنه‌ای

در فضای داخلی ایران نیز شرایط بحرانی است. تصویر رهبری جمهوری اسلامی پس از مخفی شدن خامنه‌ای در جریان جنگ، آسیب جدی دیده و مردم در شبکه‌های اجتماعی به تناقض میان گفتار پیشین او و عملکرد فعلی‌اش اشاره می‌کنند.

به باور بسیاری، پنهان شدن رهبر جمهوری اسلامی در شرایط بحرانی ، تاثیر منفی گسترده‌ای بر چهره او نزد افکار عمومی داشته است.

تلاش رسانه‌های وابسته به نظام برای بازسازی چهره خامنه‌ای ، نتوانسته افکار عمومی را متقاعد کند. مردم این اقدامات را ناشی از منافع سیاسی حاکمیت و تملق اطرافیان رهبر می‌دانند.
ساختار سپاه‌محور و نتایج فاجعه‌بار آن

نکته کلیدی دیگر، نقش سپاه در ساختار حکمرانی جمهوری اسلامی است. واگذاری حوزه‌های مختلف از سیاست داخلی، انتخابات، رسانه، سینما، تا سیاست خارجی به سپاه، نتیجه‌ای جز ناکارآمدی و فاجعه در سطح ملی نداشته است.

این تمرکز قدرت، نه تنها نتوانسته از کشور در برابر تهدیدات محافظت کند، بلکه خود به یکی از دلایل اصلی شکست‌ها و تحقیرهای اخیر تبدیل شده است.

در مجموع، با در نظر گرفتن ضعف ساختاری جمهوری اسلامی، بن‌بست مذاکراتی، کاهش مشروعیت در داخل و تحلیل توان دفاعی، به‌نظر می‌رسد که احتمال حمله دوباره اسرائیل به جمهوری اسلامی بالا باشد.

ابهام موجود، زمان دقیق، نحوه اجرای عملیات و دامنه آن است. در این میان، جمهوری اسلامی نیز در موقعیتی قرار گرفته که یا باید به مذاکره‌ای بازگردد که آن را فریب تلقی می‌کند یا فشارها و تهدیدات شدیدتری را تحمل کند و در هر دو حالت، موقعیتش دشوارتر شده است.