در این تحلیل که چهارشنبه ۱۲ شهریور منتشر شد، وضعیت کنونی جمهوری اسلامی با فناوری «ویایآر» در فوتبال مقایسه شده است.
در این گزارش آمده است همانطور که سیستم ویدیویی در فوتبال روی جزئیات میلیمتری تمرکز میکند اما «روح بازی» را از میان میبرد، سیاست غرب در قبال جمهوری اسلامی نیز سالها روی مسائل فنی هستهای متمرکز بوده و از مسئله اصلی یعنی «ماهیت نظام ولایت فقیه» غافل مانده است.
اودد ایلام، نویسنده این گزارش که سالها در موساد خدمت کرده است، تاکید میکند ستون اصلی جمهوری اسلامی، ولایت فقیه، امروز در حال فرسایش است.
یوآف گالانت، وزیر دفاع پیشین اسرائیل هشت شهریور در گفتوگویی تلویزیونی خواستار آمادگی فوری برای دور بعدی رویارویی با جمهوری اسلامی شد و هشدار داد: «آن روز حتما فرا خواهد رسید و متفاوت خواهد بود.»
وزیر دفاع پیشین اسرائیل در تازهترین اظهارات خود تاکید کرد: «هرچند خامنهای در این دور کشته نشد، اما حذف او باید بخشی از هر برنامه اسرائیل در صورت آغاز جنگ جدید باشد.»
ایلام، علی خامنهای را بیمار و سالخورده پس از بیش از سه دهه قدرت توصیف میکند؛ رهبری که با کاریزمای شخصی مانع فروپاشی کامل نظام شده اما، «درخت پیری است که با سقوطش کل جنگل فروخواهد ریخت».
این گزارش با اشاره به گزینههای جانشینی علی خامنهای از جمله مجتبی خامنهای، او را فاقد «مشروعیت مذهبی و کاریزما» میداند و میگوید که هیچ جانشین قدرتمندی برای خامنهای وجود ندارد.
نشریه اکونومیست ۹ مرداد در گزاشی نوشت نشانهها حاکی از آن است که قدرت رهبر جمهوری اسلامی، بهطور چشمگیری کاهش یافته و کشور در حال ورود به مرحلهای از ابهام سیاسی است که مسئله جانشینی را به موضوعی حیاتی تبدیل کرده است.
به نوشته اکونومیست، رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی اکنون به ندرت در انظار عمومی ظاهر میشود و خطبههایی که روزگاری طولانی و پر جزئیات بودند، به بیاناتی کوتاه و کلی محدود شدهاند.
این کاهش حضور فعال، در کنار بحرانهای فزاینده داخلی، موجب شده که ناظران در داخل و خارج از نظام جمهوری اسلامی درباره تداوم رهبری او و سناریوهای جانشینی به گمانهزنی بپردازند.
گزارش مرکز امنیت و امور خارجی اورشلیم تاکید میکند غرب با «محاسبات فنی» به مسئله هستهای حکومت ایران نگاه میکند اما فراموش میکند که خامنهای نابودی اسرائیل را «وظیفه دینی و تاریخی» میداند.
به باور نویسنده، همین ایدئولوژی میتواند انگیزه تهران برای ادامه غنیسازی و توسعه موشکی باشد، حتی در شرایط بحران داخلی.
نویسنده از غرب میخواهد بلافاصله اقدامهای راهبردی انجام دهد: اعمال فشار نظامی ـ روانی، تشویق به جدایی و ترک ساختار از درون، تقویت اپوزیسیون و آمادهسازی یک برنامه روشن برای «روز بعد».
به باور این مرکز، جمهوری اسلامی در «دقیقه ۹۰» قرار دارد.
نویسنده هشدار میدهد که پس از مرگ خامنهای، ممکن است نظام برای نمایش قدرت به سرکوب شدید یا حتی ماجراجویی خارجی روی آورد.
به همین دلیل غرب باید از نگاه صرفا فنی دست بردارد و خود را برای «بازی جدید» آماده کند.