ناوگان ارواح از قبر برخاستهاند

در اواخر مهرماه، وبسایت «تانکر ترکر» گزارشی منتشر کرد مبنی بر اینکه نفتکشهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران، برای نخستینبار از سال ۲۰۱۸، در سامانه موقعیتیاب جهانی (اِیآیاِس) با موقعیت واقعی خود ظاهر شدهاند.
در اواخر مهرماه، وبسایت «تانکر ترکر» گزارشی منتشر کرد مبنی بر اینکه نفتکشهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران، برای نخستینبار از سال ۲۰۱۸، در سامانه موقعیتیاب جهانی (اِیآیاِس) با موقعیت واقعی خود ظاهر شدهاند.
این رخداد، در ظاهر نشانهای است از بازگشت شفافیت به ناوگان نفتی ایران؛ اما در عمق، نشانه تغییری راهبردی است در مواجهه با فشارهای تحریمی و تحولات بازار انرژی جهانی.
یک دهه پنهانکاری و ابتکار
پس از اعمال تحریمهای ثانویه آمریکا در دههی ۱۳۹۰، جمهوری اسلامی ناچار شد شبکهای پیچیده از مسیرهای حملونقل پنهانی ایجاد کند. کشتیهای حامل نفت خام یا میعانات گازی ایران با پرچمهای مختلف، از سامانه موقعیتیاب جهانی (اِیآیاِس) خارج میشدند یا موقعیتهای جعلی ارسال میکردند.
در این دوران، تجارت نفت ایران به پازلی از «کشتیهای خاموش» یا همان ناوگان ارواح، بدل شد که تنها از طریق رصد ماهوارهای یا دادههای غیررسمی قابل شناسایی بود.
با این حال، تجربه یک دهه گذشته نشان داد که خاموش کردن سامانههای موقعیتیابی، اگرچه تحریمها را دور میزند، اما پیامدهایی جدی در پی دارد: افزایش ریسک تصادف و توقیف، دشواری در بیمه، و از همه مهمتر، افزایش حساسیت نهادهای نظارتی بینالمللی.
در همین بستر است که تغییر اخیر — بازگشت تدریجی سیگنالهای واقعی — باید تحلیل شود.
روایت روسی و چینی از تغییر
در رسانههای روسی از جمله Oilcapital.ru و Topcor.ru، گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهد بخشی از ناوگان نفتکش ایران مسیرهای خود را بازتنظیم کرده و در مناطق پررفتوآمد خلیج فارس و دریای عمان با روشنبودن سیگنال حرکت میکند. تحلیلگران روس این رفتار را تلاشی برای حفظ دسترسی به بیمه و خدمات بندری ارزیابی کردهاند.
منابع چینی نیز در Sohu و Global Times به این موضوع پرداختهاند و از آن به عنوان «شفافیت تاکتیکی» یاد کردهاند؛ نوعی سیاست ترکیبی که حکومت ایران از آن برای کاهش فشارهای تحریمی استفاده میکند، بدون آنکه شبکه صادرات غیررسمی خود را متوقف سازد.
به نوشته این منابع، ایران اکنون میان دوگانگی «شفافیت گزینشی» و «اختفای هوشمند» در حرکت است.
دلایل احتمالی تغییر رفتار
۱. پیشدستی در برابر تحریمهای تازه
در فضای کنونی، و با بازگشت تحریمهای شورای امنیت، جمهوری اسلامی ممکن است تلاش کند رفتار فنی ناوگان خود را بهگونهای تنظیم کند که مصداق نقض آشکار مقررات دریایی تلقی نشود.
۲. کاهش ریسک عملیاتی و بیمهای
کشتیهایی که سامانه موقعیتیاب جهانی (اِیآیاِس) خود را خاموش میکنند، معمولاً تحت بیمه بینالمللی قرار نمیگیرند. فعالکردن دوباره سامانهها، ولو بهصورت گزینشی، میتواند بازگشت نسبی به زنجیره رسمی خدمات بیمه، تعمیرات و پهلوگیری را ممکن کند.
۳. پاسخ به جنگ الکترونیکی در منطقه
گزارشهای متعدد از جمله تحلیل رویترز حاکی از افزایش اختلالات «جیپیاِس» در خلیج فارس است. فعالکردن سیگنال واقعی میتواند اقدامی فنی برای مقابله با خطرات ناشی از جعل موقعیت و تصادم احتمالی باشد.
وضعیت کنونی صادرات نفت
بر پایه دادههای منتشرشده در منابع چینی، صادرات نفت ایران در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ به حدود ۱.۱ میلیون بشکه در روز رسیده است. بخش عمدهای از این صادرات راهی چین، و بخش دیگری از طریق شبکهی «کشتی به کشتی» در آبهای نزدیک اندونزی و مالزی منتقل میشود.
با وجود فشار تحریمها، جمهوری اسلامی توانسته از طریق تخفیفهای سنگین و تهاتر کالا بخشی از درآمد ارزی خود را حفظ کند.
با این حال، بازگشت تحریمهای شورای امنیت در قالب مکانیسم ماشه، میتواند بار دیگر مسیرهای رسمی صادرات نفت را ببندد و هزینهی نقلوانتقال را بهشدت افزایش دهد.
این امر نه تنها بازار انرژی ایران را متاثر میسازد، بلکه معادلات نفتی روسیه و چین را نیز تغییر خواهد داد.
منابع روسی پیشبینی میکنند که در صورت تشدید فشارها، همکاری ایران و روسیه در قالب ناوگان مشترک «نفتکشهای سایه» گسترش یابد.
تحول اخیر در سامانهی موقعیتیاب نفتکشهای ایران را باید بخشی از یک سازگاری چندلایه دانست: ترکیبی از تلاش برای کاهش ریسک عملیاتی، مدیریت فشار تحریمی و بازتعریف راهبرد ارتباطی با بازار جهانی نفت.
روشن کردن سیگنالها بهمعنای شفافیت کامل نیست، بلکه بیانگر نوعی تغییر تاکتیکی است که جمهوری اسلامی در برابر پیچیدگی تحریمها و نظارت جهانی بهکار گرفته است و هنوز ماحصل و ضریب پیروزی آن روسن نیست.
با فعال شدن دوباره مکانیسم ماشه، آینده صادرات نفت ایران بار دیگر به موازنهای میان سیاست و تکنولوژی وابسته خواهد شد؛ موازنهای که در آن هر سیگنال، نهفقط مختصات یک کشتی، بلکه نشانهای از مسیر جدید اقتصاد ایران در دریای متلاطم سیاست جهانی است.