نماینده مشهد در مجلس: بحث جیرهبندی آب نباید به مردم منتقل شود
حسنعلی اخلاقی، نماینده مشهد و کلات در مجلس، گفت این استان در حوزه آب به مرز بحران رسیده است.
او افزود: «در کل کشور دو فرماندار بحث جیرهبندی را منعکس کردهاند که یکی فرماندار مشهد بود، البته معتقدم نباید این بحثها را به مردم منتقل کرد.»
نماینده مشهد و کلات در مجلس اضافه کرد بخشی از فاضلاب مشهد به دلیل ناتوانی تصفیهخانهها به کشفرود منتقل میشود و ۲۸ هکتار اراضی کشاورزی، بهویژه صیفیجات، در معرض خطر است.
او گفت: «بوی نامطبوع کشفرود سلامت خانوادهها را تحت تاثیر قرار داده است.»
۲۳ حقوقدان و وکیل دادگستری در نامهای خطاب به طاهر نقوی و ودود اسدی، دو زندانی سیاسی که از حدود سه هفته پیش دست به اعتصاب غذا زدهاند، از آنها خواستند برای حفظ جان خود و آینده ایران، به این اعتصاب پایان دهند.
این حقوقدانان در نامهای که نسخهای از آن دوشنبه ۲۶ آبان به ایراناینترنشنال رسید، از خواسته این دو زندانی سیاسی مبنی بر رسیدگی به نقض گسترده قوانین در پرونده اتهامیشان حمایت کردند.
امضاکننده این نامه، خطاب به نقوی، همکار زندانیشان و اسدی، فعال مدنی ترک زندانی، نوشتند: «از شما میخواهیم برای حفظ جانتان که سرمایهای ارزشمند برای فردای ایران است، اعتصاب غذایتان را بشکنید. ما بیقید و شرط از درخواست شما حمایت میکنیم.»
امیرسالار داوودی، امیر مهدیپور، بهنام نزادی، حسن کیا، حسین بیات، حسین رئیسی، سهیلا صدقیانی، سینا یوسفی، شیرین عبادی، علی نصری، مانوش منوچهری، محمد سیفزاده، محمدهادی جعفرپور، مریم عابدی، مصطفی دانشجو، مهرانگیز کار، مهناز پراکند، معین خزائلی، موسی برزین، نسرین ستوده، نیره انصاری، هادی شریفزاده و هیربد دهقانیآذر، امضاکنندگان این نامه هستند.
طاهر نقوی، وکیل زندانی
نقوی پنجم آبان در اعتراض به رد درخواست مرخصی درمانی و آزادی مشروط برای پیگیری وضعیت وخیم جسمانیاش، دست به اعتصاب غذا زد.
اسدی نیز ششم آبان همراه با چند زندانی سیاسی دیگر از جمله محمود اوجاقلو، مرتضی پروینجدا، آیاز سیفخواه، سالار طاهرافشار و عبدالعزیز عظیمیقدیم، اعتصاب غذای خود را در حمایت از نقوی و در اعتراض به رفتارهای تبعیضآمیز و محرومیت زندانیان از درمان آغاز کردند.
در ایران بسیاری از زندانیان سیاسی ناچارند از اعتصاب غذا بهعنوان آخرین ابزار برای رساندن صدای خود و جلب توجه افکار عمومی استفاده کنند.
آنها اغلب در اعتراض به برآورده نشدن مطالبات خود، از جمله تاخیر در رسیدگی به پرونده و مراعات نشدن حقوقشان بهعنوان زندانی، دست به اعتصاب میزنند.
حقوقدانان و وکیلان دادگستری در بخش دیگری از نامه خود، زندانیشدن نقوی و اسدی را «ناعادلانه، سخت و توهینآمیز» توصیف کردند و نوشتند: «ما میدانیم کرامت انسانی تا چه اندازه از دادرسیهای ناعادلانه آسیب میبیند. ما میدانیم در حق شما ظلم فاحشی روا داشتهاند که به هیچوجه شایسته آن نبودهاید.»
این حقوقدانان در پایان از این دو زندانی سیاسی خواستند «برای آینده ایران، برای دوستان و برای خانواده»شان به اعتصاب غذای خود پایان دهند: «ما صدای شما را شنیدهایم.»
اعضای خانواده و دوستان نقوی و اسدی نیز طی سه هفته گذشته بارها در مقابل زندان اوین تجمع کردند و پلاکاردهایی را با شعارهایی از جمله «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «طاهر نقوی را آزاد کنید» و «ودود اسدی را آزاد کنید» در دست گرفتند.
پیشتر و در ۲۷ شهریور نیز محمد نجفی و محمدرضا فقیهی، دو وکیل زندانی در اوین، در نامهای خواستار پیگیری جدی موضوع درمان نقوی و اعزام فوری او به مراکز درمانی شدند.
سازمان دیدهبان حقوق بشر، فروردینماه در بیانیهای هشدار داد جمهوری اسلامی از دیرباز سیاست محرومسازی زندانیان از درمان را بهویژه در خصوص زندانیان سیاسی در پیش گرفته تا آنها را «مجازات و مجبور به سکوت» کند.
فاطمه کمالی، دانشجوی کارشناسی ارشد شیمی معدنی دانشگاه شیراز، شامگاه یکشنبه ۲۵ آبان در خوابگاه پردیس ارم جان خود را از دست داد، کانال دانشجویان متحد اعلام کرد که او خودکشی کرده است.
مهدی محمدی، سرپرست معاونت دانشجویی دانشگاه شیراز گفت: «علت دقیق فوت این دانشجوی دختر دانشگاه شیراز همچنان نامشخص است و بررسیها از سوی پزشکی قانونی ادامه دارد.»
رضا صالحی امیری، وزیر گردشگری و میراث فرهنگی گفت: «در ۳۰ استان کشور بهجز گیلان با مشکل فرونشست مواجه هستیم و در چند استان وضعیت بحرانی است.»
او افزود: «فرونشست را به عنوان یک کلان مسئله تعریف کردیم و همه مصمم شدیم این موضوع را در سطح ملی پیگیری کنیم.»
او ادامه داد: «برای این امر نیازمند مطالعه میدانی بودیم و همکارانم در استان اصفهان مطالعه جامعی انجام دادند که در دولت ارائه دادم.»
خانواده اردلان قاسمی، از کشتهشدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، در گفتوگو با ایراناینترنشنال بر دادخواهی در زمینه کشته شدن این معترض و مجازات عاملان قتل او تاکید کردند. بر اساس مدارک به دست آمده، این معترض از پشت هدف تیراندازی قرار گرفته و کشته شده است.
خانواده قاسمی دوشنبه ۲۶ آبان به ایراناینترنشنال گفت که سه سال بعد از کشته شدن فرزندشان، عامل و آمر این قتل هنوز مشخص و مجازات نشده است.
تیراندازی از پشت
اردلان قاسمی، ۴۴ ساله و اهل گیلانغرب، شامگاه پنجشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۱ حوالی ساعت ۱۲، در شهر کرمانشاه هدف تیراندازی نیروهای وابسته به حکومت قرار گرفت و جان خود را از دست داد.
بر اساس جواز دفن صادر شده برای او، قاسمی از ناحیه کمر هدف دو گلوله قرار گرفته که هر دو از شکم او خارج شدهاند و یک گلوله نیز به کتف او اصابت کرد.
به گفته نزدیکان، شب حادثه، او همراه یکی از دوستانش هنگام شعارنویسی هدف تیراندازی مستقیم قرار گرفت و حدود دو ساعت و نیم پس از تیراندازی، جان باخت.
بر اساس اطلاعات ارائهشده از سوی نزدیکان او، قاسمی پیشتر در تهران با گلوله ساچمهای زخمی و بازداشت شده بود و پس از آزادی به کرمانشاه بازگشته بود.
گرفتن پول و تعهد کتبی از خانواده
نزدیکان این خانواده گزارش دادهاند تحویل پیکر او به خانواده منوط به پرداخت مبلغی از سوی آنان شده بود.
پیکر این معترض در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۱ تحت تدابیر امنیتی و پس از اخذ تعهد کتبی از خانواده، در آرامستان طاقیل گیلانغرب به خاک سپرده شد.
خانواده قاسمی بهدلیل فشارهای امنیتی امکان انتشار آزادانه عکس و فیلم از مراسم را نداشتند.
خیزش «زن، زندگی آزادی» سال ۱۴۰۱ در واکنش به کشته شدن مهسا ژینا امینی به دست ماموران گشت ارشاد در سراسر ایران به راه افتاد.
فریاد «مرگ بر خامنهای» و اعتراض علیه جمهوری اسلامی در خیابانها بلند بود و شعارنویسی نیز به عنوان بخشی از خیزش انقلابی در بسیاری از شهرها رواج داشت.
سازمان حقوق بشر ایران در گزارشی کشتهشدن ۵۵۱ معترض، از جمله ۶۸ کودک و ۴۹ زن را در این دوره اعتراضی، مستندسازی کرده است.
طبق این گزارش، دستکم ۲۲ تن از معترضان، از جمله چهار کودک و هشت زن، با خودکشی یا مرگی مشکوک جانشان را از دست دادهاند.
حکومت با بازداشتهای گسترده، تعدادی از معترضان زندانی را اعدام کرد و آمران و عاملان کشتار معترضان مجازات نشدند.
فشار بر خانوادههای کشتهشدگان
پیشتر گزارشهای بسیاری از ادامه فشار بر خانوادههای دادخواه منتشر شده و بسیاری از آسیبدیدگان به جای دسترسی به خدمات درمانی و جبران خسارت، تحت فشارهای نهادهای امنیتی قرار گرفتهاند.
کمیته مستقل حقیقتیاب سازمان ملل، آذر ماه ۱۴۰۳ اعلام کرد بازماندگان و آسیبدیدگان سرکوب خشونتآمیز جنبش «زن، زندگی، آزادی» از سوی حکومت ایران، به دسترسی به حقیقت، عدالت و پاسخگویی در مورد نقض حقوق بشر و جنایات علیه بشریت نیاز فوری دارند.
سوم آذر ۱۴۰۱ شورای حقوق بشر سازمان ملل در نشستی ویژه درباره سرکوب خیزش انقلابی ایرانیان به دست جمهوری اسلامی، قطعنامهای را به تصویب رساند که بر اساس بندی از آن، یک کمیته حقیقتیاب بینالمللی درباره اعتراضات ایران تشکیل شد.
شورای حقوق بشر سازمان ملل وظایفی را بر عهده کمیته حقیقتیاب قرار داده که شامل بررسی کامل و مستقل موارد نقض حقوق بشر به ویژه در مورد زنان و کودکان ایرانی در جریان اعتراضات سراسری، بررسی شکایتها و تخلفات و جمعآوری، تجزیه و تحلیل شواهد مربوط به آنها و حفظ شواهد میشود.
یافتههای یک تحقیق جامعهشناختی در ایران نشان میدهد مراجعه به فالگیر برای برخی شهروندان در عمل به سازوکاری جهت کاهش اضطراب و تحمل فشارهای زندگی روزمره تبدیل شده است.
حامد بخشی، دانشیار پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی مشهد و وجیهه جلائیان بخشنده، استادیار جامعهشناسی دانشگاه گلستان، در پژوهش خود مراجعه به فالگیر در بخشی از جامعه ایران را یک «مکانیسم فرهنگی برای مواجه با بلاتکلیفی و دغدغههای زندگی» توصیف میکنند.
پژوهشگران برای بررسی دقیقتر پدیده فالگیری، بیش از هزار قطعه از گفتوگوهای یک فالگیر زن شناختهشده در نیشابور را ضبط و تحلیل کردند.
فالگیر چگونه مشکل را میسازد و امید میدهد؟
نتایج این مطالعه حاکی از آن است که ساختار گفتوگو در اتاق فالگیر طبق یک الگوی چهار مرحلهای شامل «شناسایی مشکل، پیشگویی، تجویز راهکار و ترسیم فرجام» پیش میرود.
در گام اول، فالگیر «با زبانی خاص و بیشتر انتزاعی» و با استفاده از اصطلاحاتی مانند «سنگینی»، «بسته شدن»، «چشم سنگین»، «گره افتادن در کار» و «شلوغی» که بهصورت عینی مشاهده یا تجربه نمیشوند، مسائل را به گونهای ترسیم میکند تا فضایی تهدیدآمیز برای مراجعهکننده پدید آید.
به تعبیر پژوهشگران، فالگیر از این طریق جایگاه خود را بهعنوان «تنها فرد قادر در تشخیص و رفع این مشکلات» تثبیت میکند.
در گام دوم، مسائلی مهمی مانند ازدواج و تشکیل خانواده، فرزندآوری، کار، تحصیل، ثروت، و مشکلات قضایی و اداری محور پیشگوییها قرار میگیرد؛ مسائلی که با «نیازها و دغدغههای اجتماعی و فردی» مراجعهکنندگان همخوانی دارد.
اغلب این پیشگوییها «ترکیبی از هشدار و امید» است و آیندهای کموبیش امیدوارکننده را پیش چشم مخاطب میگذارد.
برای نمونه، در یکی از جلسات، مرد ۵۸ سالهای که نگران شغل خود است، از فالگیر این پیام را دریافت میکند: «کار جدیدی که شروع میکنه به نفعشه.» این نمونهای از روایتهای امیدبخش است که میتواند اضطراب فرد را کاهش دهد.
مرحله سوم «تجویز راهکار» است. در این مرحله، فالگیر با توصیههایی مانند نذر، صدقه، دعا، صبر و احتیاط در برابر اطرافیان غیرقابل اعتماد، «احساس کنترل بر شرایط» را در مراجعهکننده تقویت میکند.
این توصیهها به فرد این پیام را منتقل میکند که با چند عمل ساده میتواند مسیر زندگی خود را بهبود بخشد.
در مرحله چهارم، تقریبا همه فالها با ترسیم «آیندهای مثبت» تمام میشوند و فالگو از این راه حس امید و اطمینان را در مشتریان خود تقویت میکند.
به گفته پژوهشگران، این وعدهها با «پاسخ به دغدغههای مشتریان، فالگیری را بهعنوان راهکاری برای غلبه بر بلاتکلیفی و ناامیدی تثبیت میکنند و فالگو با ارائه تصویری روشن از آینده، مشتریان را به ادامه باور به تواناییهای خود و هدایت او ترغیب میکند».
فالگیری، از خرافه تا «فناوری فرهنگی»
بخشی و جلائیان با اشاره به رونق فال قهوه و تاروت و همچنین فالگیری در پیامرسان تلگرام و شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، این پدیده را صرفا «خرافی» نمیدانند.
آنها معتقدند در جامعه امروز ایران، فالگیری به «فناوری فرهنگی» تبدیل شده است؛ سازوکاری که در دل بحران اقتصادی، فشارهای اجتماعی و ناامنیها، «نقش مهمی در پاسخ به نیازهای روانی، اجتماعی و وجودی مشتریان ایفا میکند».
به باور آنها، این یافتهها «نهتنها بازتابدهنده دغدغههای مشتریان در زمینههایی مانند ازدواج، فرزندآوری، کار و شغل، تحصیل، ثروت و مسائل قانونی است»، بلکه از «توانایی فالگو در شخصیسازی واگویهها» بر اساس ویژگیهای مشتریان و زمینههای فرهنگی-اجتماعی حکایت دارد.
پژوهشگران در پایان تاکید میکنند نتایج این تحقیق میتواند برای سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی قابل استفاده باشد.
به نوشته این دو پژوهشگر، از آنجا که «فالگیری با کاهش اضطراب و تقویت احساس کنترل» همراه است، نهادهای اجتماعی میتوانند از همین سازوکار در برنامههای مشاوره روانشناختی و حمایت اجتماعی بهره ببرند.
بر این اساس، ایجاد فضاهایی که امکان گفتوگو و پاسخگویی به نیازهای عاطفی و وجودی افراد را فراهم کند، میتواند جایگزین مناسبی برای مراجعه به فالگیر باشد.
طبق یافتهها، عوامل اقتصادی بر گرایش شهروندان به فالگیری موثر هستند و در نتیجه، سیاستهایی که ناامنی معیشتی را کاهش دهند، در کاهش تقاضا برای فالگیری نیز نقش خواهند داشت.