پیشینه تاریخی کنترل اینترنت در ایران
جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه دهه ۸۰ شمسی سیاست محدودسازی اینترنت را آغاز کرد، اما نقطه عطف واقعی آبان ۱۳۹۸ بود. در جریان اعتراضات سراسری، اینترنت بینالملل برای نزدیک به ۱۰ روز تقریباً بطور کامل قطع شد و فقط شبکه ملی اطلاعات (اینترانت داخلی) فعال ماند. از آن تاریخ تا امروز بیش از ۱۴ مورد خاموشی یا فیلترینگ سراسری ثبت شده است (آبان ۹۸، دی ۹۸، تیر ۱۴۰۰، مهر ۱۴۰۱، تابستان ۱۴۰۲، شهریور ۱۴۰۳ و…) و هر بار توجیه یکسان بود: «امنیت ملی»، «جلوگیری از نفوذ دشمن»، «مدیریت بحران».
خرداد ۱۴۰۴ این قطعیها اما رکورد جدیدی ثبت کرد در هفته اول جنگ با اسرائیل دسترسی به اینترنت جهانی تا ۹۷٪ کاهش یافت و عملاً فقط خدمات داخلی در دسترس بود. روش جدید حکومت «خاموشی پنهان» نام گرفت: ابتدا سرعت را به شدت پایین آوردند، سپس پروتکلهای خاص را بستند و در نهایت تقریباً همه گیتویهای بینالملل را قطع کردند.
مسئولان اعلام کردند که اسرائیل از اینترنت سیمکارت برای هدایت پهپادها استفاده میکند و باید «زیرساخت ارتباطی را از دسترس دشمن خارج کنیم».
نتیجه: میلیونها نفر حتی نمیتوانستند به واتساپ، تلگرام یا اینستاگرام وصل شوند؛ کسبوکارهای آنلاین ورشکست شدند، دانشجویان از امتحانات جهانی محروم شدند و خانوادهها روزها از هم خبری نداشتند.
در همین روزها بود که استارلینک به یکباره از یک فناوری لوکس به یک ابزار حیاتی تبدیل شد.
وضعیت فعلی بازار استارلینک (آبان ۱۴۰۴)
طبق گزارشهای مختلف تا آبان ۱۴۰۴ بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر در ایران از استارلینک استفاده میکنند (تابناک، اسفند ۱۴۰۳: حداقل ۳۰ هزار اشتراک فعال را اعلام کرد؛ گزارشهای جدیدتر تا ۱۰۰ هزار کاربر را نشان میدهند). این رقم در مقایسه با جمعیت ۸۵ میلیونی بسیار کم است، اما نسبت به یک سال پیش (کمتر از ۱۰ هزار) رشد انفجاری داشته است.
قیمت تجهیزات و اشتراک دستگاه استارلینک در بازار سیاه ایران بین ۷۰۰ تا ۲۱۰۰ دلار قیمت دارد در حالی که قیمت رسمی اسپیسایکس حدود ۲۵۰-۳۵۰ دلار است. اشتراک ماهانه رسمی ۱۱۰-۱۲۰ دلار است که در ایران به دلیل نیاز به حساب بانکی خارجی و کارت اعتباری، معمولاً ۱۵۰-۲۰۰ دلار تمام میشود. مجموع هزینه سال اول برای یک کاربر عادی، حدود بیش از ۲۰۰ میلیون تومان است؛ یعنی بیش از ۳-۴ برابر حقوق سالانه یک کارمند متوسط.
گزارشهای متعدد (از جمله گزارش فوربس در دسامبر سال ۲۰۲۴) نشان میدهد بخش قابل توجهی از دستگاههای وارداتی ابتدا به دست نهادهای خاص، فرزندان مقامات، شرکتهای نزدیک به سپاه و حلقههای رانتی رسیده و سپس با سود کلان به بازار سیاه تزریق شده است. در بسیاری از شهرکهای لوکس شمال تهران، ویلاهای لواسان و حتی برخی مجتمعهای مسکونی مقامات، دیشهای استارلینک به راحتی قابل مشاهده است، در حالی که در مناطق جنوبی تهران یا شهرستانهای محروم حتی شنیدن نام آن هم آرزوست.
این درحالیست که مجلس در تیر و مرداد ۱۴۰۴ قانون «تشدید مجازات جاسوسی و اقدامات خلاف امنیت کشور» را اصلاح کرد و استفاده، واردات، فروش و حتی نگهداری تجهیزات اینترنت ماهوارهای بدون مجوز را جرمانگاری کرد.
اما این مجازاتها چیست:
- استفاده شخصی بدون مجوز > حبس درجه ۶ (۶ ماه تا ۳ سال) + ضبط تجهیزات
- واردات و فروش > تا ۱۰ سال حبس + جریمه سنگین
- استفاده در زمان جنگ یا «شرایط حساس امنیتی» > میتواند به اتهام «جاسوسی» و حتی اعدام منجر شود (ماده جدید الحاقی به قانون مجازات اسلامی که در مهر ۱۴۰۴ تصویب شد)
در عمل تا آبان ۱۴۰۴ چند ده نفر به خاطر فروش یا استفاده دستگیر شدهاند، اما هیچ مقام یا فرزند مقامی تاکنون محاکمه نشده است.
اتهام حکومت به کاربران استارلینک عمدتا «جاسوسی برای آمریکا و اسرائیل» است. صدا و سیما و روزنامه کیهان بارها ادعا کردهاند که «دیشهای استارلینک موقعیت دقیق کاربر را به سیا و موساد میفرستند.» این در حالی است که کارشناسان فنی بارها توضیح دادهاند که استارلینک هیچ اطلاعات مکانی دقیقتر از جیپیاس گوشی موبایل ارسال نمیکند و تمام ترافیک رمزنگاریشده است. اما این روایت امنیتی همچنان غالب است و باعث شده حتی کاربران عادی هم با ترس شدید از آن استفاده کنند.
استارلینک، آینه تمامنمای جامعه ایران جدید
استارلینک در ایران دیگر فقط یک سرویس اینترنت نیست؛ یک نماد است نماد شکاف عمیق طبقاتی (ثروتمندان و وابستگان به قدرت متصلاند، بقیه قطع)؛ نماد شکست پروژه «اینترنت ملی» (مردم حاضرند ۲۰۰ میلیون هزینه کنند تا به شبکه ملی وصل نشوند)؛ نماد مقاومت دیجیتال (هر چه فشار بیشتر شد، قاچاق و استفاده هم بیشتر شد)؛ و مهمتر از همه، نماد دروغ بودن ادعای «امنیت ملی» وقتی خود مقامات از همان تکنولوژی ممنوعه استفاده میکنند.
تا وقتی سیاست کنترل اطلاعات به جای توسعه زیرساخت ادامه داشته باشد، استارلینک (یا هر فناوری مشابه بعدی) همچنان به همین شکل باقی خواهد ماند: گران، خطرناک، رانتی و دستنیافتنی برای اکثریت مردم؛ اما غیرقابل توقف برای کسانی که دیگر حاضر نیستند در قرن بیستویکم در قرن چهاردهم زندگی کنند.