جنگ اوکراین؛ مجالی برای بازاندیشی آمریکا درباره دفاع از اروپا
جنگی که ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه علیه اوکراین به راه انداخته و اقدامات او در جهت بر هم زدن نظم امنیتی گسترده در اروپا میتواند به تغییرجهتدهی تاریخی آمریکا در دفاع از قاره سبز بینجامد.
بسته به اینکه ولادیمیر پوتین چقدر در این جنگ پیش برود، اقدامات او میتواند انباشتن شماری از نیروهای نظامی آمریکا در اروپا را در پی داشته باشد که از زمان جنگ سرد بدین سو، بیسابقه بوده است.
آسوشیتدپرس در گزارشی تحلیلی نوشته دورنمای ردپای گستردهتر نظامی آمریکا در اروپا، حتی نسبت به رویکرد دو سال پیش این کشور هم چرخشی بارز محسوب میشود.
بر اساس این گزارش، در سال ۲۰۲۰، دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا دستور خروج هزاران سرباز این کشور از خاک آلمان را صادر کرد. اما تنها چندین روز پس از بر سر کار آمدن جو بایدن، او این فرمان ترامپ را پیش از آنکه به مرحله اجرایی شدن برسد، متوقف کرد. دولت بایدن، با وجود آنکه بایدن چین را تهدید اصلی طولانیمدت برای امنیت آمریکا میداند، باز هم بر اهمیت ناتو تاکید کرد.
حمله روسیه به اوکراین
الکساندر ورشبو، سفیر سابق آمریکا در روسیه و معاون سابق دبیرکل ناتو، بر این باور است که آمریکا وارد عصر جدیدی از درگیری پایدار با روسیه شده است. ورشبو معتقد است که آمریکا باید در همکاری با متحدان ناتو، موضعی هر چه محکمتر در برابر تهدیدات هر چه بیشتر روسیه شکل دهد؛ بهویژه با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی روسیه که به سه کشور اروپای شرقی حوزه دریای بالتیک که پیشتر جزو اتحاد جماهیر شوروی بودند، نزدیک است.
در همین راستا، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا برای رایزنی درباره اوکراین، به اروپا و مقر ناتو در بروکسل، پایتخت بلژیک، رفته است و پس از آن، روانه دو کشور اروپای شرقی اسلوواکی و بلغارستان میشود. آستین حدود یک ماه پیش نیز پس از سفر به بلژیک برای حضور در جلسه ناتو، به لهستان و لیتوانی، دو کشور متحد ناتو در جبهه شرقی سفر کرد.
تنها در طی دو ماه گذشته، حضور نیروهای آمریکایی در اروپا از ۸۰ هزار نیرو به صد هزار نیرو رسیده است که این تقریبا در حدود شمار این نیروها در سال ۱۹۹۷ و زمانی است که آمریکا و متحدان ناتو در صدد گسترش اتحاد خود برآمدند، همان اتحادی که پوتین تهدیدی برای روسیه میپندارد و در صدد تغییر آن است.
بنا بر مدارک پنتاگون، در سال ۱۹۹۱، سال فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، ایالات متحده ۳۰۵ هزار نیرو در اروپا داشت که ۲۲۴ هزار تن از آنها در آلمان مستقر بودند. این شمار بهتدریج کاهش یافت و به ۱۰۱ هزار نیرو در سال ۲۰۰۵ و ۶۴ هزار نیرو در سال ۲۰۲۰ رسید.
شمار مضاعفی از نیروهای آمریکا که در سال جاری میلادی عازم اروپا شده است نیز گرچه موقتی خوانده شده است اما قطعیتی در این باره که این نیروها تا چه زمانی در اروپا خواهند ماند، وجود ندارد.
بر اساس ارزیابی اخیر پنتاگون از حضور نظامی آمریکا در سراسر جهان، حضور و موقعیت نیروهای این کشور در اروپا کمابیش درست است. اما مارا کارلین، از مقامات ارشد پنتاگون، اخیرا گفت که این سازمان باید اطمینان حاصل کند آمریکا در برابر روسیه مجهز به بازدارندگی است و بتواند «۱۵۰ درصد» بگوید که امنیت ناتو تامین است.
کارلین تصریح کرد این اطمینان داشتن تنها از نظر حمله روسیه به اوکراین نیست که اهمیت دارد بلکه در طولانیمدت نیز مهم است.
حمله روسیه به اوکراین نهتنها به بازاندیشی آمریکا درباره ملزومات دفاع منطقهای انجامیده بلکه برای متحدان اروپایی هم به همین شکل بوده است؛ از جمله آلمان که سیاست دیرباز خود مبنی بر عدم صادرات سلاح را برای فرستادن تسلیحات به اوکراین کنار گذاشت. آلمان همچنین متعهد شد که بودجه دفاعی این کشور را به رقم بسیار بالاتری افزایش دهد.
ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه نیز نهتنها خواستار این شده بود که اوکراین از قصدش برای پیوستن به ناتو صرفنظر کند، بلکه اصرار داشت ناتو نیروهایش را از جبهه شرقی خارج کند.
ایالات متحده و ناتو این خواسته پوتین را با توسل به این دلیل که این خواسته در تضاد با حقوق اساسی ملتهای عضو ناتو در جبهه شرق برای تصمیمگیری درباره روابط خارجی خودشان است، رد میکنند. دلیل دیگر ناتو و آمریکا، تعهد اساسی ناتو به تامین امنیت برابر برای تمامی اعضای آن عنوان شده است.
اگر روسیه کنترل تمامیت اوکراین را به دست بگیرد در مرز کشورهای دیگر متحد ناتو از جمله رومانی، اسلوواکی و مجارستان قرار خواهد گرفت. لهستان و لیتوانی هم با شهر کالنینگراد که متعلق به روسیه ولی از خاک اصلی این کشور جداست، مرز مشترک دارند. کالنینگراد همچنین محل استقرار ناوگان بالتیک نیروی دریایی روسیه است. نگرانی دیگر این است که پوتین تصمیم بگیرد به «باریکه سووالکی» هم دستاندازی کند. باریکه سووالکی یک گذرگاه زمینی بیش از ۹۶ کیلومتری است که کالنینگراد را به بلاروس متصل میکند.
ورشبو معتقد است آمریکا و ناتو باید نیروهای بیشتر، مجهزتر و ثابت به اروپای شرقی اعزام کنند.
چنین گذاری از اعزام نیروی کمتر به بیشتر، همانی است که پوتین گسترش ناتو به جبهه شرق میخواند و تهدیدی برای روسیه میانگارد. پوتین بارها گفته است که دیگر چنین اقدامی را برنمیتابد. او خواستار بازگشت آمریکا به توافق سال ۱۹۹۷ بین روسیه و ایالات متحده، موسوم به شورای مشترک دائمی ناتو-روسیه شده است.
در آن توافق مسکو پذیرفت که ناتو، لهستان، مجارستان و جمهوری چک را به عضویت در ناتو دعوت خواهد کرد. در این سند آمده است ناتو از استقرار نیروی دفاعی ثابت مضاعف در قلمرو اعضای جدید خود چشمپوشی خواهد کرد.
اما آیا چنین مورد آمده در توافق، ناتو را از امکان انباشت نیرو در اروپای شرقی بازمیدارد؟ خیر. بنا بر عقیده صاحبنظران، پایبندی به محدودیت در حضور نظامی ناتو در اروپای شرقی که در توافقنامه ۱۹۹۷ ناتو-روسیه آمده است در وضعیت فعلی حمله روسیه به اوکراین، رنگ میبازد.
آمریکا میگوید روسیه از چین درخواست کمک نظامی در جنگ اوکراین را کرده و چین هم به این خواسته پاسخ مثبت داده است. مسکو و پکن هر دو چنین موضوعی را رد کردند و پکن آن را شایعه خواند.
اما این موضوع حدس و گمان و سوالاتی درباره اینکه چین تا کجا پشت روسیه خواهد ایستاد ایجاد کرده است.
وزارت خارجه چین اخیرا روسیه را «مهمترین شریک استراتژیک» این کشور خواند. خبرگزاری آسوشیتدپرس به چندوچون احتمال کمک نظامی چین به روسیه پرداخته است.
آمریکا درباره کمک چین به روسیه چه گفت؟
در پی انتشار گزارشهای اولیه از درخواست کمک روسیه از چین برای کمک نظامی، چند مقام آمریکایی که نامشان افشا نشده، گفتند واشینگتن مطمئن است که پکن برای ارائه کمک نظامی به روسیه در اوکراین و همچنین حمایت مالی از روسیه برای جلوگیری از تاثیر شدید تحریمهای غرب، تمایل نشان داده است.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، چند روز پیش در دیدار با یانگ جیهچی، مشاور ارشد وزارت خارجه چین، درباره تبعات کمک نظامی پکن به مسکو هشدار داد.
آمریکا نگران مقاصد چین در جنگ روسیه با اوکراین است؛ پکن گرچه از حمله روسیه به اوکراین انتقاد نکرده، در عین حال کوشیده خود را با فراخواندن به گفتوگو و تکرار موضعش درباره اینکه باید به قلمرو یک کشور احترام گذاشت، از جنگی که روسیه به راه انداخته است کنار بکشد.
کمک چین به روسیه ممکن است به چه شکل باشد؟
بهگفته صاحبنظران، اگر چین کمکی به روسیه بدهد، این کمکها احتمالا بیشتر شامل اقلام کوچکی مانند گلوله و غذا برای سربازان خواهد بود تا تانک و جت جنگی.
دورو تامپسون، مقام سابق وزارت دفاع آمریکا در این باره گفت که چین احتمالا از ارائه کمک به روسیه بهشکل کمک عظیم تسلیحاتی که این کشور را در معرض تحریمهای بینالمللی قرار دهد، پرهیز خواهد کرد.
تامپسون افزود پکن احتمالا بیشتر مایل به ارائه کمک بهشکل لوازم یدکی، مواد مصرفی، مهمات و اقلامی که هم مصارف نظامی و هم غیرنظامی دارند خواهد بود؛ این کمکها تحریمها را نقض نمیکند و در خارج از محدوده مجازات بینالمللی قرار خواهد گرفت.
تامپسون گفت بهعنوان مثال، احتمالا منورهای هلیکوپترهای ارتش روسیه از آنها برای مقابله با موشکهای دوشپرتاب کوتاهبرد مانند موشک استینگر، استفاده میکنند رو به اتمام است و چین میتواند در صورتی که به سیستم روسیه بخورد، به این کشور منور بفروشد و یا کمکهای مربوط به نظارت و اطلاعات ارائه دهد.
بهگفته یک صاحبنظر دیگر در این زمینه، با توجه به هشدارهای واشینگتن، هر کمکی از طرف چین جز چیزهای بسیار اساسی مثل بسته جیرهغذایی برای سربازان روس نخواهد بود.
او افزود که روسیه نیز قادر نیست در زمانی این چنین کوتاه استفاده از تسلیحات چین را در نیروی مسلح خودش جا بیندازد.
آیا چین به روسیه کمک خواهد کرد؟
گرچه احتمال کمک چین به روسیه منتفی نیست اما متخصصان چینی و غیرچینی بر این باورند که بنا بر عوامل مختلفی، چین به روسیه کمک نمیکند. اول از همه اینکه این کمک در چشم جهان خوب به نظر نخواهد آمد.
شی یینهونگ، استاد روابط خارجی در دانشگاه رنمین پکن میگوید چین تا جایی که بتواند از ارائه کمکی که در میدان نبرد در اوکراین از آن استفاده شود، پرهیز خواهد کرد. یینهونگ افزود چین هیچ انگیزهای برای کمک به روسیه در جنگ اوکراین ندارد.
صاحبنظر دیگری در این زمینه گفت کمک نظامی پکن به مسکو هیچ منفعت آشکاری برای چین ندارد چرا که روسیهای ضعیفتر بهمعنای منفعت استراتژیک و اقتصادی برای چین است.
مقامات چین همواره در خلال بحران اوکراین بر حق تمامیت ارضی و حاکمیت تمامی کشورها تاکید کردهاند. اما منتقدان میگویند که اقدام چین در عدم انتقاد از روسیه برای حمله به اوکراین در تضاد اساسی با موضع این کشور درباره مساله حق حاکمیت قرار میگیرد.
لی شین، استاد موسسه مطالعات آسیایی و اروپایی در دانشگاه حقوق و علوم سیاسی شانگهای بر این باور است که «عملیات نظامی روسیه در اوکراین» در حقیقت حمله به اوکراین است و چین هرگز برای کمک به کشوری برای حمله به کشور دیگری با حاکمیت ملی، سلاح تدارک نمیبیند. شین گفت چنین اقدامی با حقوق بینالملل نیز در تضاد خواهد بود.
دورو تامپسون گفت چین نمیخواهد جنگ در اوکراین بدتر شود و یا پای پکن بهعنوان شریک حمله به جنگ اوکراین کشیده شود پس هر کمکی از سوی چین، سنجیده و محتاطانه خواهد بود.
طبق گزارش اطلاعاتی وزارت دفاع بریتانیا، روسیه در جنگ علیه اوکراین به استفاده از سلاحهای قدیمی روی آورده که این سلاحها به دلیل سطح پایین دقت آنها ممکن است به تلفات غیرنظامیان بیشتری منجر شوند
جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا، همزمان با اعلام بسته کمک ۸۰۰ میلیون دلاری به اوکراین، گفت که ولادیمیر پوتین به دلیل حملات به شهرها و کشتار غیرنظامیان اوکراین «جنایتکار جنگی» است.
جو بایدن روز چهارشنبه، در پاسخ به سوال خبرنگاری، تاکید کرد که ولادیمیر پوتین را به خاطر حمله به اوکراین یک جنایتکار جنگی میداند.
این شدیدترین نوع محکومیت اقدامات پوتین از زمان حمله ارتش روسیه به اوکراین است که از زبان عالیترین مقام ایالات متحده بیان شده است.
با این حال، جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید، در یک نشست خبری به خبرنگاران گفت که جو بایدن در بیان نظر خود درباره پوتین «از صمیم قلب» صحبت کرده است و وزارت خارجه ایالات متحده در حال بررسی وقوع جنایات جنگی در حملات نیروهای روسیه به اوکراین است.
از سوی دیگر دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، گفت که این اظهار نظر جو بایدن «غیر قابل قبول و نابخشودنی» است.
جو بایدن همزمان با «جنایتکار جنگی» خواندن ولادیمیر پوتین، از ارائه بسته کمکی ۸۰۰ میلیون دلاری به اوکراین خبر داد که شامل ۸۰۰ سامانه ضد هوایی، ۹ هزار سامانه ضد زره، ۷۰۰ سلاح کوچک و تعدادی پهپاد است.
رییسجمهوری آمریکا، گفت که این بسته کمکی شامل تجهیزاتی است که اکنون آماده انتقال به اوکراین است و کمکهای بیشتری نیز در راه است.
در همین حال کاخ سفید روز چهارشنبه بار دیگر تاکید کرد که موضع جو بایدن در مورد عدم اعلام «منطقه پرواز ممنوع» در اوکراین تغییر نکرده است.
کاخ سفید یک روز قبل نیز اعلام کرده بود که بایدن همچنان معتقد است که ایجاد منطقه پرواز ممنوع موجب تشدید بحران اوکراین میشود.
از سوی دیگر ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، نیز گفت که اعضای ناتو درباره اعمال نکردن منطقه پرواز ممنوع در آسمان اوکراین اتفاقنظر دارند.
مقامهای اوکراین از جمله ولودیمیر زلنسکی از زمان آغاز حمله روسیه به این کشور، بارها از ناتو، کشورهای اروپایی و آمریکا خوستهاند تا برای جلوگیری از حملات هوایی روسیه به شهرهای اوکراین، آسمان اوکراین را منطقه پرواز ممنوع اعلام کنند.
مقامهای دولت بایدن و دبیرکل ناتو در پاسخ گفتهاند اعلام منطقه پرواز ممنوع در اوکراین به درگیری مستقیم آمریکا و ناتو با روسیه منجر خواهد شد.
از سوی دیگر ولودیمیر زلنسکی، رییس جمهوری اوکراین در سخنرانی خود به شکل آنلاین در کنگره آمریکا، گفت که اگر درخواست منطقه پرواز ممنوع درخواست زیادی است، اوکراین به هواپیما و سیستم دفاع هوایی نیاز دارد.
زلنسکی قانونگذاران آمریکا خواست تا تحریمهای بیشتری علیه تمام سیاستمداران روسی که از حمله اوکراین حمایت میکنند اعمال شود و خطاب به آنها گفت که وقتی به اوکراین فکر میکنید حملات ۱۱ سپتامبر را به یاد بیاورید.
به نظر میرسد سه دهه همکاری نزدیک روسیه با کشورهای غربی در فضا رو به اتمام است. با افزایش تنشها بر سر حمله روسیه به اوکراین، این کشور بهشکل ضمنی تهدید کرده ایستگاه فضایی بینالمللی را از مدار خارج میکند و همچنین اعلام کرده دیگر برای کشورهای غربی ماهواره پرتاب نمیکند.
چند ماه پیش روسیه یکی از ماهوارههای خودش را که دچار اختلال شده بود منهدم کرد. ضایعات فضایی چنین انفجاری میتوانست برای فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی خطرناک باشد. وبسایت کانورسیشن به تبعات درگیری احتمالی در فضا پرداخته است.
آنچه در فضا میگذرد میتواند مستقیما بر جدال در میدان نبرد روی زمین، تاثیر بگذارد. این روزها تصاویر ماهوارهای به یک شاخصه معمول در پوشش حمله روسیه به اوکراین تبدیل شده؛ عکسهایی که حرکت بیوقفه کاروانهای نظامی روسیه به سوی کییف و یا خارکیف را نشان میدهد.
و اگرچه آنچه این تصاویر روایت میکند هراسآور است، چنین عکسهایی مقاومت مردم اوکراین را از طریق دانستن این که دشمن کجاست، از کدام سمت میآید و آرایش لشکری به چه شکل است تقویت کرده. این عکسها همچنین آزادانه پیش چشم جهان نهاده شده تا تهاجم نیروهای روسیه را ببینند.
پیشتر تصاویر ماهوارهای منحصر به نیروهای پیشرفته نظامی و کشورهای معدودی بود. اما امروزه، شرکتهای تجاری که چنین عکسهایی میگیرند افزایش یافتهاند و توانایی این شرکتها در کنار یکدیگر ممکن است از توانایی نیروی نظامی روسیه پیشی بگیرد. پیشرفت چنین شرکتهایی میتواند حمایتی شبهنظامی فراهم آورد که کمک میکند کشورهای غربی از درگیری نظامی در اوکراین بپرهیزند.
اگرچه برخی درباره کاهش قدرت ایالات متحده در فضا، بهویژه در مواجهه با برنامه جاهطلبانه چین در فضا و مانور تحریکآمیز روسیه در فضا هشدار میدهند، اما هر ارزیابی از قدرت فضایی کشورها باید بخش تجاری را نیز در نظر بگیرد؛ شرکتهای غربی و بهویژه آمریکایی در چنین بخشهایی دست بالا را دارند.
«اسپیسایکس» نهتنها تصاویر ماهوارهای، بلکه امکان ارتباط را هم فراهم میکند. ایلان ماسک، موسس شرکت اسپیسایکس، با ایجاد پایانههایی که اجازه دسترسی به «استارلینک» را میدهد، به کمک اوکراین آمده است.
استارلینک دسترسی به اینترنت با سرعت بالا را فراهم میکند. اگر روسیه اینترنت و دیگر اشکال برقراری ارتباط در اوکراین را قطع کند، استارلینک میتواند امکان اتصال به اینترنت را برای این کشور برقرار و دسترسی اوکراینیها به اطلاعات و برقراری ارتباطات را ممکن کند.
اما استفاده از استارلینک برای کاربران آن کاملا بیخطر نیست؛ ایلان ماسک اخیرا به مصرفکنندگان اوکراینی هشدار داده که پایانههای استارلینک، ممکن است اجازه دهد که آنها شناسایی شوند.
خطرات و تبعات درگیری در فضا
جنگ روسیه با اوکراین همین حالا هم به اشکال غیرمنتظره به محدوده فضا راه یافته است. دیمیتری روگوزین، رییسکل «روسکاسموس»، آژانس فضایی روسیه، در یک رشتهتوییت هشدار داد که اگر همکاری با روسیه در ایستگاه فضایی بینالمللی به پایان برسد این ایستگاه میتواند با خروج از مدار، بر روی ایالات متحده و اروپا و یا حتی چین و هند بیفتد. این گفته روگوزین بهمثابه یک تهدید تلقی شد.
روگوزین افزود که بدون فضاپیمای باربری «پروگرس» روسیه که به ایستگاه فضایی بینالمللی ضربه میزند تا مدار آن را تنظیم کند، این ایستگاه از مدار خارج و به داخل جو زمین سقوط میکند و گرچه بیشتر آن خواهد سوخت، بقایای مانده از آن ممکن است به مردم و ساختمانها برخورد کند.
چنین اتفاقی در حال حاضر و با توجه به حضور فعلی کیهاننوردان روسی در فضا بسیار نامحتمل به نظر میرسد، اما گفته روگوزین همچنان هشدارآمیز است.
ایلان ماسک در واکنش به اظهارات روگوزین گفت که شرکت او، اگر روسیه کمکش را بهشکلی دریغ کند که ایستگاه فضایی را به مخاطره بیندازد، آماده کمک است. کپسول «دراگون» اسپیسایکس در حال حاضر تنها فضاپیمایی است که میتواند لنگر بیندازد و با اتصال به ایستگاه فضایی بینالمللی آن را تامین کند.
به هر صورت، گفتههای روگوزین حاکی از همکاری هر چه کمتر در فضاست؛ چرا که بنا بر اعلام ناسا، ایستگاه فضایی بینالمللی در آیندهای نزدیک منحل میشود و چین و روسیه نیز حاضر نیستند به برنامه آرتمیس برای فرود آوردن انسان بر روی کره ماه بپیوندند. برنامه فضایی آرتمیس بههدایت آمریکا انجام خواهد گرفت.
روسیه پیشتر فروش موتور موشکهای فضایی به آمریکا و پرتاب موشکهای سایوز از اروپا را نیز متوقف کرد. بسیاری کشورها برای انواع پرتاب، به راکتهای سایوز روسیه متکیاند که این خود مشکل بزرگی است. اما اسپیسایکس و دیگر شرکتها و باقی کشورها میتوانند بهزودی جای خالی موشک سایوز را پر کنند.
اگر تنشها همچنان ادامه یابد، ممکن است پای درگیری به فضا برسد و اگرچه استفاده از سلاحهای جنبشی که با سرعت بالا به ماهوارهها میخورد و آنها را از کار میاندازد، غیرقابلتصور به نظر میرسد اما جهان واقعا نمیداند که اقدام بعدی پوتین چه خواهد بود. روسیه هم اخیرا از این سلاح را آزمایش کرده است.
استفاده از سلاحهای جنبشی میتواند زباله فضایی بسیار ایجاد کند که خود این زبالهها ممکن است با برخورد به ماهوارهها و دیگر کاوشگرهای فضایی، آنها را نابود کند و یا حتی به زمین برخورد کند. پس مهم است که اجازه داده نشود که تهدیدهای فضایی به چیزی فراتر از تهدید تبدیل شود.
روسیه تجربه زیادی در زمینه فضا دارد اما قدرت این کشور در فضا با محدودیتهای بسیار روبهروست؛ تهدیدات توخالی و لکهدار کردن اعتبار این کشور بهعنوان کشوری که به پرتاب ماهواره کمک میکند، تنها به آینده این کشور در فضا صدمه خواهد زد.
تا به این لحظه، ابزار فضایی تجاری غربی برای حمایت از اوکراین ارزشمند بوده است. این ابزار، دادههای مهم و تصاویر را به هر کجا که لازم باشد، از واحدهای نظامی تا تصمیمگیرندگان و در حالت گستردهتر به مردم میفرستد و با توجه به شمار و تنوع ماهوارههایی که بر فراز سر جهان میچرخد، کار تنها برای روسیه سختتر خواهد شد.
تنها در عرض چندین روز، حمله روسیه به اوکراین به یکی از بزرگترین درگیریهای نظامی در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم تبدیل شده است. دود آتشی که در اوکراین میسوزد ممکن است دید جهان را به روی عاقبت این جنگ و یا اینکه چه کسی پیروز میدان میشود یا شکست میخورد تیرهوتار کند.
اگرچه پاسخ قاطعی برای این پرسش وجود ندارد، پژوهشهای دانشگاهی درباره جنگ، میتواند درباره این که عاقبت جنگ اوکراین به چه سمتوسویی خواهد رفت اطلاعاتی به دست دهند.
پژوهشها حاکی از آن است که جادهای منتهی به جنگ به یک «بازی چانهزنی» شباهت دارد؛ مسیری که کشورها در آن بر سر مسائلی از قلمرو و منابع تا میهنپرستی و نحوه حکومتداری با هم به رقابت میپردازند.
بهجای جنگ، که هزینه گزافی صرف آن میشود، طرفین ترجیح میدهند که این اختلافنظرها را در صلح حل کنند. در بهترین حالت، هر دو طرف چنین چیزی را بر اساس سنجیدن احتمال نسبی موفقیتشان در یک جنگ احتمالی انجام میدهند. اما گاهی نیز چنین نمیشود و جنگ روی میدهد.
جنگ معمولا نتیجه یکی از این سه مشکل است: اول اینکه، کشورها ممکن است اطلاعات کافی برای ارزیابی احتمال موفقیت نسبیشان نداشته باشند.
دوم اینکه طرفین ممکن است اطمینان نداشته باشند که توافقی که امروز برای رفع مشکل بین طرفین شکل میگیرد، بعدها هم اعتباری داشته باشد.
در نهایت، کشورها ممکن است نتوانند مسائل مناقشهبرانگیزشان را حل کنند، مخصوصا وقتی که پای قومیت، دین و تنش ایدئولوژیک در میان باشد.
با این رویکرد، جنگ تنها زمانی پایان مییابد که مشکلی که جنگ را آغاز کرده، در میدان نبرد حلوفصل شده باشد. طول جنگ و شکل نبرد، به جنس این مشکل بستگی دارد.
در مورد اوکراین، به نظر میرسد که طرفین روسیه و اوکراین هیچکدام اطلاعات دقیقی درباره میزان احتمال موفقیتشان ندارند. موفقیت در جنگ، محصول دو عامل مهم توانایی برای جنگیدن و تمایل برای متحمل شدن هزینههای آن است.
در ابتدا، ظاهرا آشکار بود که ارتش روسیه از نظر انبار مهمات و شمار نیروها، از ارتش اوکراین بسیار پیشتر است. با این حال، آنچه در آغاز جنگ برای روسیه روشن نبود، این بود که مردم اوکراین بسیار بیشتر از پیشبینی روسها، راغب به مقاومت بودند. روسیه حالا میداند که تمایل مردم اوکراین برای جنگیدن را دستکم گرفته بوده است. اما هنوز برای سنجیدن ابعاد این خطای محاسباتی، زود است.
این حاکی از آن است که هر دو طرف در حل مساله و نداشتن اطلاعات مشکل دارند و در چنین حالتی، کشورها اغلب جنگهای فرسایشی را ادامه میدهند تا تا جایی که یک طرف، جنگ را رها کند.
جنگها همچنین نیازمند اثبات و حمایت ضمنی غیرنظامیاناند. فارغ از نوع حکومت در یک کشور، یک رهبر همچنان به حمایت گروهی از مردم یا یک ائتلاف نیاز دارد تا بر سر قدرت بماند. بقای ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه به اولیگارشها، مافیای روسیه و ارتش این کشور وابسته است. گرچه پوتین کوشیده بود یک سنگر مالی برای حفاظت از اموال و سرمایه اولیگارشها بنا کند، تحریمهای وضعشده کشورهای غربی بیشتر اقدامات او در این زمینه را به باد داده است.
جنگ اوکراین تا به نقطه فعلی هم برای اولیگارشها هزینه بسیار داشته است و این هزینه در طی زمان، تنها سنگینتر خواهد شد. وقتی شماری کافی از ائتلاف پوتین از این جنگ رو برگردانند، این نبود رغبت به جنگ، به پوتین فشار خواهد آورد تا یا این جنگ را تمام کند و یا موضع قدرتی که در آن قرار دارد را به خطر بیندازد. اما اینکه کار کی به چنین جایی کشیده خواهد شد و آیا جایگزین بهتری که به کار این ائتلاف بیاید وجود دارد یا نه، محل پرسش است.
هزینههای جنگ
در ابعاد کوچکتر، پوتین به حمایت عموم جمعیت هم وابسته است؛ چرا که مردم روسیهاند هزینههای جنگ را بهشکل تورم، افول اقتصادی و تلفات میدان نبرد خواهند پرداخت.
پوتین تا به اینجای کار خود را به سه شکل از متحمل شدن چنین هزینههایی حفظ کرده است. او از سیستم انتخابی اعزام به جنگ استفاده میکند که از او در برابر پرداخت هزینه کامل برای تلفات در میدان نبرد محافظت میکند.
دوم اینکه او اسباب رسانه دولتی این کشور را کنترل میکند و دیگر سازمانهای رسانه را هم سانسور کرده تا اطلاعات در دسترس عموم جمعیت را کاهش دهد.
سوم اینکه از آنجا که انتخابات در روسیه آزاد و عادلانه نیست، راهی جز بسیج انبوه و انقلاب برای مردم روسیه نیست تا بتوانند پوتین را براندازند.
سنجش هزینههای جنگ برای اوکراین بسیار آسانتر است. اوکراین کشوری دموکراتیک است که سرسختانه بهدنبال پیوستن به اتحادیه اروپاست. این بدان معناست که اراده عموم جمعیت برای تحمل تبعات هزینههای گزاف جنگ، بیشترین اهمیت را دارد.
بدون حمایت گسترده، مقاومت اوکراین در برابر ارتش روسیه از هم خواهد گسست و این کشور در جنگ شکست خواهد خورد. قاطعیت سرسختانه نیروهای اوکراین تا به این لحظه جنگ، نشان میدهد که چنین چیزی زود اتفاق نخواهد افتاد.
با تشدید تهاجم روسیه، مردم اوکرایناند که هر چه بیشتر هزینههای بالاتری برای این جنگ میپردازند. اما مشاهده آمادگی اوکراین برای تحمل تبعات جنگ در کنار به درازا کشیدن آن، موجب نگرانی خواهد بود. دولتهای غربی برای ارائه کمکهای بشردوستانه و دفاعی به اوکراین، قدم به میدان گذاشتهاند تا از حمایت اوکراینیها از ادامه این جنگ مطمئن شوند.
در نهایت، به نظر میرسد که جنگ اوکراین بهزودی تمام نمیشود، چرا که هر یک از طرفین نبرد به میزان قابلتوجهی زمان برای از میدان به در کردن طرف دیگر نیاز دارد. یا ارتش روسیه با بمباران ناحق اهداف غیرنظامیان موفق به در هم شکستن مقاومت در اوکراین خواهد شد و یا تلفات میدان نبرد و مشکلات اقتصادی داخلی، روسیه را برای ادامه جنگ از پا خواهد انداخت. احتمالا هیچ کدام از این دو سناریو طی تنها چند هفته و یا چند ماه اتفاق نخواهد افتاد.