آغاز سلطنت چارلز سوم؛ «قوانین جلوس» در بریتانیا چگونه است؟
مراسم رسمی اعلام پادشاهی چارلز سوم، فرزند ارشد ملکه الیزابت دوم، روز شنبه ۱۰ سپتامبر (۱۹ شهریور)، با تشکیل «شورای جلوس» برگزار شد و به این ترتیب، شاه چارلز سوم، انجام وظایف سلطنتی خود را رسما آغاز کرد.
ملکه الیزابت دوم، رکوردار طولانیترین دوره سلطنت در تاریخ سلطنت بریتانیا، روز پنجشنبه هشتم سپتامبر (۱۷ شهریور ماه)، در سن ۹۶ سالگی چشم از جهان فروبست.
این مطلب به توضیح قوانین بریتانیا درباره جلوس فرمانروای جدید و اختیارات و مسوولیتهای او میپردازد.
بر اساس قوانین بریتانیا، حاکم جدید به محض درگذشت شاه یا ملکه فقید، پیش از اعلام رسمی به مردم و بدون دورهای فاصله بین مرگ فرمانروای پیشین و جلوس شهریار بعدی، بر تخت سلطنت تکیه میزند.
پادشاه یا ملکه جدید از سوی یک نهاد خاص به نام شورای جلوس، به صورت رسمی فرمانروا اعلام میشود. هیات مشاوران سلطنتی، گروهی از چند صد مشاور سلطنتی دستچین شده از جمله اعضای کابینه بریتانیا نیز به شورای جلوس فراخوانده میشوند.
تمام هیات مشاوران سلطنتی، تنها هنگامی به شورای جلوس فراخوانده میشوند که سلطنت بخواهد به حاکمی جدید واگذار شود یا شهریار بخواهد از قصد خود برای ازدواج خبر دهد؛ اتفاقی که با توجه به اساس موروثی سلطنت، پراهمیت تلقی میشود.
دیگر کسانی که برای اعلام به تخت نشستن فرمانروای جدید در بریتانیا به شورای جلوس دعوت میشوند، اسقفهای کلیسای انگلستان، اعضای سکولار مجلس اعیان و اعضای عالیرتبه ملل مشترکالمنافعاند.
مراسم تاجگذاری حاکم جدید در حقیقت فرآیند تصویب رسمی بر تخت نشستن اوست که پس از یک دوره عزاداری برای شاه یا ملکه فقید، برگزار میشود.
مراسم تاجگذاری ملکه الیزابت دوم در ماه ژوئن سال ۱۹۵۳ و ۱۶ ماه پس از درگذشت پدرش جورج ششم، در فوریه سال ۱۹۵۲ برگزار شد.
مراسم تاجگذاری شهریار جدید نیز در کلیسای وستمینستر لندن با حضور سیاستمداران، چهرههای برجسته و نمایندگان دیگر کشورها در سراسر جهان برگزار خواهد شد.
پادشاه جدید بریتانیا، طبق قانون «حلوفصل» تصویب شده در سال ۱۷۰۱ که قوانین جلوس در بریتانیا را معین میکند، فرمانروایی خواهد کرد.
بنا بر این قانون، تنها اعقاب پروتستان یکی از نوههای دختری جیمز یکم، پادشاه پیشین انگلستان، با نام شاهدخت سوفیا از دودمان هانوفر، میتوانند بر تخت سلطنت تکیه بزنند.
تا پیش از تصویب یک قانون جدید در سال ۲۰۱۳، ازدواج با یک کاتولیک هم باعث بیرون راندن اعضای خاندان سلطنتی از صف وارثان تاج و تخت میشد. البته همچنان یک کاتولیک خود نمیتواند فرمانروای بریتانیا باشد.
قانون سال ۲۰۱۳ همچنین امتیاز دادن به مردان در صف رسیدن به تاج و تخت را ملغی کرد؛ به این معنا که هر عضو خاندان سلطنتی که پس از ۲۸ اکتبر سال ۲۰۱۱ بدین سو به دنیا آمده باشد، تبعیضی برای بر تخت نشستن بر مبنای جنسیت خود تجربه نخواهد کرد.
همسر فرمانروای درگذشته اما هیچ نقشی در جلوس شاه جدید ندارد چون نقش همسر شاه یا ملکه در تداوم سلطنت، با فرزندآوری به پایان میرسد.
به استثنای مورد حکمروایی مشترک ویلیام سوم و مری با هم، حاکم بریتانیا به تنهایی فرمانروایی میکند. همسران اعضای مرد خاندان سلطنتی، رتبه و جایگاهشان را بر طبق رتبه و جایگاه همسرشان دریافت میکنند اما شوهران اعضای زن خاندان سلطنتی، به خودی خود صاحب لقب نمیشوند.
اگر جانشین ملکه یا پادشاه فقید زیر سن قانونی باشد، یک نماینده برای پادشاه یا ملکه آتی از سوی شاه قبلی معین میشود که تا وقتی فرمانروا به سن قانونی برسد، نایبالسلطنه او باشد و امور پادشاهی را ترتیب دهد.
از دیرباز، پادشاه به قلمرویی که فرمانروایی آن را بر عهده داشته، تشخص میبخشیده و نمادی برای پیوند مشترک بین کشورهایی بوده که در کنار یکدیگر، بریتانیا را تشکیل دادهاند. طبق قانون، پادشاه یا ملکه، رییس قوه مجریه، از ارکان قوه مقننه، رییس قوه قضاییه، فرمانده کل نیروهای مسلح و رییس عالی کلیسای انگلستان است.
در واقعیت اما او وظیفه زدن مهر تایید بر تصمیمات سیاسی را دارد و از طریق پارلمان بریتانیا، فرمانروایی میکند.
پادشاه میتواند پارلمان را فرا بخواند یا برچیند و رهبران حزب سیاسی را که در انتخابات نخستوزیری رأی میآورند، برای تشکیل دولت دعوت کند.
شاه در گذشته میتوانست در حالت «پارلمان معلق»، وقتی هیچ کدام از احزاب رأی کافی نیاورده باشند، برخی نظرات شخصی را برای انتخاب نخستوزیر دخیل کند اما در بریتانیای امروز از پادشاه یا ملکه انتظار میرود خود را در چنین مسالهای داخل نکند.
پادشاه بریتانیا همچنین رییس ملل مشترکالمنافع است که زمانی جزو مستعمرات پیشین بریتانیا بودند. ملل مشترکالمنافع عبارتند از آنتیگوآ و باربودا، استرالیا، باهاما، بلیز، کانادا، گرانادا، جاماییکا، نیوزیلند، پاپوآ گینه نو، سنت کیتس و نویس، سنت لوسیا، سنت وینسنت و گرنادینز، جزایر سلیمان و تووالو.
سلطنت در بریتانیا دیرپاترین نهاد در این کشور است که قدمت آن به خاندان پادشاهی ویلیام یکم، ملقب به ویلیام فاتح در سال ۱۰۶۶ میلادی و حتی به اگبرت، شاه وسکس در سال ۸۲۹، که معمولا به عنوان نخستین پادشاه انگلستان شناخته میشود، بازمیگردد.
فرمانروا در بریتانیا با عبارت «اعلیحضرت» خطاب قرار داده میشود.
بریتانیا، آلمان و فرانسه در بیانیهای وضعیت فعلی گسترش برنامه اتمی جمهوری اسلامی را «فاقد توجیه غیرنظامی» خوانده و اعلام کردند به دلیل ناکام ماندن تهران در انعقاد توافق، با شریکانشان در مورد بهترین روش برای مقابله با تشدید تنش و تهدیدهای اتمی ایران مشورت خواهند کرد.
این سه کشور اروپایی اعلام کردند در بسته نهایی ارائه شده از سوی هماهنگکننده مذاکرات احیای برجام، تغییراتی در متون قبلی ایجاد شده بوده که حداکثر میزان انعطافپذیری طرف غربی بوده است.
در اطلاعیه منتشر شده از سوی بریتانیا، آلمان و فرانسه، اعلام شد که با این حال، ایران ترجیح داده است «از این فرصت دیپلماتیک تعیین کننده استفاده نکند» و در عوض به توسعه برنامه اتمی خود، بسیار فراتر از آنچه بر اساس دلایل غیرنظامی قابل توجیه است، ادامه دهد.
آنها تاکید کردند طرفین در حال نزدیکتر شدن به توافق بودهاند اما ایران موضوعات پادمانی را بازگشایی کرده است.
به گفته این سه کشور اروپایی، زمانی که توافق در دسترس بود، ایران بار دیگر موضوعات جداگانهای را در رابطه با تعهدات قانونی الزامآور خود تحت معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) و همچنین توافقها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مطرح کرد.
در این بیانیه تاکید شد که این خواسته اخیر با تعهدات قانونی تهران همخوانی ندارد و چشمانداز احیای برجام را به خطر میاندازد.
پیش از این نیز اعلام شده بود که جمهوری اسلامی درخواست بسته شدن پرونده سایتهای مشکوک خود در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مطرح کرده است.
سه روز پیش از بیانیه این سه کشور اروپایی، خبرگزاری رویترز از گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر پاسخ نگفتن ایران به پرسشهای این نهاد درباره سایتهای مشکوک خود خبر داد.
بر اساس این گزارش، آژانس بینالمللی انرژی اتمی مانند فصلهای گذشته، گزارش دومی را برای کشورهای عضو ارسال کرده که در آن، از این که تهران هنوز «توضیحاتی موثق» در مورد منشا ذرات اورانیوم یافت شده در سه سایت اعلام نشده ارائه نکرده است، ابراز تاسف شده.
در این گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی آمده است: «مدیر کل [آژانس] بهطور فزایندهای نگران است چون ایران در سهماهه گذشته با آژانس در مورد مسائل پادمانی همکاری نکرده و بنابراین هیچ پیشرفتی هم برای حلوفصل مسائل وجود نداشته است.»
حدود سه سال پیش آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد رد اورانیوم و مواد هستهای را در چند مکان در ایران کشف کرده است که پیش از آن به آژانس اعلام نشده بوده.
بنا بر گزارشها، این سه سایت مشکوک شامل تورقوزآباد، ورامین و مریوان هستند و آژانس چند بار اعلام کرده که جمهوری اسلامی پاسخ شفافی به سوالات این نهاد درباره این مکانها نداده است.
سه کشور اروپایی هم در بیانیه خود اعلام کردند ایران سه ماه پس از قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هیچ اقدامی برای همکاری با آژانس انجام نداده است.
شورای حکام روز ۱۶ خرداد ماه قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی و آمریکا مبنی بر لزوم پاسخگویی فوری ایران به سوالات آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره سه سایت مشکوک را با اکثریت قاطع تصویب کرد.
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پس از نشست شورای حکام به ایراناینترنشنال گفت: «از ایران پاسخهایی گرفتهایم اما از لحاظ فنی معتبر نیستند.»
در همین حال سه کشور اروپایی دخیل در برجام در بیانیه خود تاکید کردند که ایران باید به طور کامل و بدون تاخیر و با حسن نیت با آژانس همکاری کند و از نظر فنی پاسخهای معتبری به سؤالات آژانس بدهد.
در این بیانیه تاکید شد که موضع این سه کشور در این باره بدون تغییر باقی میماند.
بریتانیا، آلمان و فرانسه در پایان این بیانیه تاکید کردند با توجه به ناکامی ایران در انعقاد توافق روی میز، با شریکان بینالمللی خود در مورد بهترین روش برای مقابله با ادامه تشدید تنش اتمی ایران و عدم تمایل این کشور به همکاری با آژانس مشورت خواهند کرد.
پیش از انتشار این بیانیه، رسانهها به نقل از برخی منابع آگاه اعلام کرده بودند مذاکرات احیای برجام تا قبل از انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا در ۱۷ آبان به نتیجه نخواهد رسید.
روز چهارشنبه ۱۶ شهریور، خبرگزاری رویترز بر اساس یک گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبر داد ذخایر اورانیوم غنی شده ایران با خلوص ۶۰ درصد، به ۵۵ کیلوگرم رسیده است که در صورت غنیسازی با خلوص بالاتر، از میزان لازم برای تولید بمب اتمی بیشتر است.
در پاسخ، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران این موضوع را «تکرار موارد بیاساس قبلی با اهداف سیاسی» خواند اما توضیحی درباره میزان ذخایر اورانیوم ایران نداد.
فنلاند اعلام کرد درخواست ترکیه را به منظور تجدید نظر در پاسخ منفی به شش درخواست این کشور برای استرداد افراد، نخواهد پذیرفت. ترکیه از فنلاند خواسته است در شش درخواست استرداد پیشین رد شده، تجدید نظر کرده و افراد مورد نظر آنکارا را به ترکیه بازگرداند.
سونیا وارپاسو، کارشناس ارشد وزارت دادگستری فنلاند، به خبرگزاری فرانسه گفت که تصمیمات قبلی قطعی است و این پروندهها قابل ارزیابی مجدد نیستند.
به گفته این مقام فنلاندی، تنها استثنا ارائه اطلاعات جدید از طرف ترکیه درباره این افراد است اما تاکنون اطلاعاتی ارائه نشده است.
ترکیه، فنلاند و سوئد شامگاه هفتم تیر در مادرید توافقی را امضا کردند و آنکارا در ازای موافقت خود با پیوستن این دو کشور به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، خواستار تعهد و اقدامهای ملموس آنان در زمینه درخواستهای خود شد.
پس از آن بکیر بوزداغ، وزیر دادگستری ترکیه، اعلام کرد آنکارا درخواست خود را از این دو کشور شمال اروپا برای استرداد ۳۳ نفر از کسانی که آنان را «تروریست» میداند، تجدید خواهد کرد.
سوئد میزبان ۱۰۰ هزار نفر کُرد است که برخی از آنان در خاک سوئد متولد شدهاند. جامعه کردهای فنلاند هم متشکل از ۱۶ هزار نفر است.
قبولی درخواست پیوستن هر کشوری به ناتو نیازمند رأی مثبت همه ۳۰ عضو فعلی این ائتلاف است.
فنلاند با روسیه مرزی حدود هزار و ۳۰۰ کیلومتر دارد. بر اساس نظرسنجیهایی که صورت گرفته، اکنون بیش از سه چهارم مردم این کشور خواهان پیوستن به ناتو هستند تا بهتر بتوانند خود را در برابر روسیه محافظت کنند.
روند پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو که باید به تایید پارلمانهای ۳۰ کشور عضو ناتو برسد، ممکن است یک سال طول بکشد.
تاکنون پارلمانهای آمریکا، کانادا، ایتالیا و آلمان با پیوستن این دو کشور به ناتو موافقت کردهاند.
پادشاه شدن چارلز سوم در مراسمی سنتی از بالکن کاخ سنتجیمز اعلام و شیپور شاهی او نواخته شد. مردم به افتخار پادشاهی او سه بار «هورا» کشیدند. پس از اعلام رسمی پادشاهی چارلز سوم، مراسم شلیک توپ برگزار شد.
پرچم بریتانیا که به احترام درگذشت ملکه الیزابت دوم نیمهافراشته است، برای ۲۶ ساعت به اهتزار درمیآید.
مراسم رسمی اعلام پادشاهی چارلز سوم با تشکیل شورای جلوس انجام شد.
مقامهای بریتانیایی و تعدادی از مقامات دیگر کشورها در این مراسم حاضر شدند.
پادشاه چارلز سوم پس از تشکیل شورای جلوس، انجام وظایف سلطنتی خود را رسما آغاز کرد.
او در سخنرانی خود در مقابل شورای جلوس گفت که تمایلش را برای تداوم این سنت و تفویض اختیاراتی که به او واگذار شده، از جمله تسلیم درآمدهای موروثی به دولت اعلام میکند.
او تاکید کرد: «مادرم نمونهای از عشق مادامالعمر و خدمت فداکارانه را به ارمغان آورد. سلطنت مادرم از نظر طول مدت و فداکاری بینظیر بود.»
چارلز سوم همچنین گفت که حمایت همسر، خانواده خود و مردم را دارد.
او مراسمهای رسمی را به جا آورد و از جمله سوگند تعهد به حفظ امنیت کلیسای اسکاتلند را قرائت کرد.
این مراسم برای نخستین بار به صورت زنده از تلویزیونهای بریتانیا پخش شد.
۲۵۰ شخصیت شورای جلوس، شامل نمایندگان بریتانیا در کشورهای مشترکالمنافع، تعدادی از اعضای مجلس اعیان، وزیران سابق و فعلی، شهردار «لندن سیتی (بخشی از لندن)»، شاه چارلز سوم را بر تخت نشاندند.
اولین مکانی که او در کشورهای مشترک المنافع حضور خواهد داشت در پارلمان اسکاتلند خواهد بود.
پس از اعلام رسمی پادشاهی چارلز سوم بر بریتانیا، در محل هایدپارک و برج لندن مراسم شلیک توپ برای ادای احترام برگزار میشود.
چارلز سوم در اولین حضور عمومی خود به عنوان پادشاه بریتانیا، روز جمعه در اقدامی از قبل برنامهریزی نشده، مقابل کاخ باکینگهام از خودرو خود پیاده شد و با دهها نفر از مردم حاضر در محل دست داد و در میان تشویق حاضران و ابراز علاقه مردم، وارد کاخ شد.
ملکه الیزابت دوم که با ۹۶ سال سن کهنسالترین شهریار جهان به شمار میرفت، روز هشتم سپتامبر (۱۷ شهریور) درگذشت.
او بهمن ماه سال گذشته، هفتادمین سالگرد آغاز سلطنت خود را جشن گرفت.
ملکه الیزابت در بیش از هفت دهه سلطنت خود بر بریتانیا، ۱۵ نخستوزیر دید: اولین نخستوزیر دوره سلطنت ملکه الیزابت، وینستون چرچیل بود و لیز تراس، پانزدهمین آنان.
بریتانیا با به پادشاهی رسیدن چارلز سوم وارد دوره جدیدی شد. پیش از این و در دورهای که ملکه الیزابت دوم بر تخت شاهی نشسته بود و طولانیترین دوره سلطنت در بریانیا شد، قلمرو او و جهان شاهد بزرگترین تغییرات در عرصههای مختلف بود: پیشرفتهای صنعتی، اقتصادی، اجتماعی، فنآوری و ....
الیزابت دوم، سلطنت در بریتانیا را با بر تخت نشستن خود، به دوران مدرن برد.
جهان و سلطنت در بریتانیا در دوره الیزابت دوم تغییرات شگرفی به خود دید. حتی اگر این تغییرات چندان آشکارا نباشد، میتوان گفت سلطنت در دوران الیزابت از قصر بیرون آمد و مردم هم به کاخها راه یافتند.
دیدار ملکه با مردم، اجازه بازدید از کاخ به عموم، برگزاری کنسرت پاپ در قصر باکینگهام، ضبط پادکستهای سلطنتی و حتی پرداخت مالیات بر درآمد که ملکه در نهایت به آن تن داد، همه رنگ و بویی از تحولاتی چشمگیر در دوران سلطنت او دارند. تغییراتی که گرچه او لزوما برای ایجاد آنها پیشقدم نبود اما با بیشتر آنها کنار آمد.
او در دوران سلطنتش، نخستوزیر بودن ۱۵ سیاستمدار، از وینستون چرچیل تا لیز تراس را شاهد بود. با بیش از یکچهارم رییسجمهوریهای ایالات متحده، پنج پاپ به عنوان رهبران کاتولیکهای جهان و صدها تن از سران کشورهای جهان از جمله نلسون ماندلا، رهبر آزادیخواه فقید آفریقای جنوبی و هزاران چهره سرشناس در جهان و همچنین بیش از دو میلیون «فرد عادی»، دیدار کرد.
او بیش از هر شهریار دیگری در تاریخ بریتانیا و شاید جهان، به دیگر کشورهای جهان سفر کرد. هر چند سال یک بار هم در سراسر بریتانیا سفر و با مردم دیدار کرد.
ملکه الیزابت به سگ، به ویژه سگ نژاد کورگی و اسب و پرورش این حیوانات بسیار علاقهمند بود.
او هرگز مصاحبه جنجالیای با رسانهها نکرد و آنچه را در معرض عموم به زبان میآورد، تا آنجا که میتوانست به کلیات محدود میکرد. او در پیامهای کریسمس ملت را بیواسطه خطاب قرار میداد.
ملکه الیزابت دوم در خلوت، فردی طناز و سریعالانتقال توصیف شده است اما در میان عموم مردم چیزی از این صفات پدیدار نبود.
الیزابت دوم، مانند پدرش جورج ششم و پدربزرگش جورج پنجم، قرار نبود بر تخت سلطنت بنشیند. گرچه او در زمان تولد، سومین در صف وارثان سلطنت بود اما طبیعتا انتظار میرفت عمویش که در آن زمان شاهزاده ولز بود، به زودی ازدواج کند و خود صاحب فرزندانی شود که وارث تاج و تخت شوند.
ملکه الیزابت دوم با نام الیزابت الکساندرا مری وینزور در ۲۶ آوریل ۱۹۲۱ در لندن به دنیا آمد. پدر و مادر او در بزرگ کردنش به او آسان گرفتند که این خود باعث به وجود آمدن پیوندی نزدیک و عاطفی میان آنها شد. پس از به دنیا آمدن خواهرش مارگارت در سال ۱۹۳۰، پیوندی عمیق بین دو خواهر برقرار شد که تا پایان زندگی مارگارت در سال ۲۰۰۲ ادامه یافت.
مادر و پدرش الیزابت، او را لیلیبت صدا میکردند.
در سال ۱۹۳۶، با مرگ پدربزرگ ملکه، جورج پنجم، هنگام آن رسید که عموی محبوب الیزابت، ادوارد هشتم بر تخت سلطنت بنشیند اما در بحرانیترین نقطه از سلطنت بریتانیا در قرن بیستم، ادوارد هشتم از پادشاهی بریتانیا صرفنظر و تاج و تخت را رها کرد تا به دنبال دلش برود و با ولیس سیمپسون، زنی آمریکایی که دو بار جدا شده بود و «از هر نظر برای او همسری نامناسب محسوب میشد»، ازدواج کند.
با عقب نشستن ادوارد هشتم، جورج ششم خجالتی که به لکنتزبان هم مبتلا بود بهرغم خواستهاش پادشاه بریتانیا شد و بر تخت سلطنت نشست. یکی از دلایل اصلی بیرغبتی او، باری بود که به ناچار بر دوش دختر ارشد او میافتاد. الیزابت در ۱۰ سالگی وارث پادشاهی در بریتانیا شد.
با آغاز جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹، الیزابت و مارگارت به انزوا رانده شده و به قلعه وینزور در بارکشر بریتانیا منتقل شدند تا در زیرزمین قلعه، از حملههای هوایی در امان بمانند. جایی که دو خواهر در باغچه سبزیجات میکاشتند و برای سربازان کشورشان لباس میبافتند.
ملکه الیزابت اما سابقه خدمت در ارتش را هم دارد. او در سن ۱۸ سالگی، بهرغم مخالفت پدرش در اداره کار ثبتنام کرد و یک دوره مکانیکی و تعمیرکاری خودروهای جنگی در شهر الدرشات در همپشر گذراند. تصاویری از او در حال تعمیر و راندن کامیون و باقی خودروهای سنگین و همچنین آمبولانس در لباس متحدالشکل نظامی ثبت شده است.
با پایان گرفتن مشارکت بریتانیا در جنگ جهانی دوم و فرا رسیدن «روز پیروزی»، الیزابت و مارگارت برای نخستین بار اجازه پیدا کردند تا با همراهی افسران گارد و پلیس، از کاخ باکینگهام خارج شوند و به خیل مردم شادمان در خیابانها بپیوندند.
این تنها باری بود که الیزابت توانست بدون آنکه شناخته شود با جمعیت عادی بُر بخورد و کنار آنها شادمانی کند. داستان این تجربه دو خواهر در فیلمی با نام «یک گردش شبانه سلطنتی»، ساخته سال ۲۰۱۵، به تصویر کشیده شده است.
الیزابت در آن زمان فیلیپ مونتباتن، همسر آیندهاش را ملاقات کرده بود. فیلیپ پنج سال از او بزرگتر بود و از خواستگاران طراز اول الیزابت نبود؛ پدر و مادرش سعی کردند الیزابت را از ازدواج با او منصرف کنند. حتی خدمه قصر به فیلیپ رو ترش میکردند چرا که گرچه در خاندانی سلطنتی به دنیا آمده بود اما در زمان آشنایی با الیزابت، پولی در بساط نداشت؛ کف کفشهایش سوراخ بود و هنگامی که آخر هفته برای دیدار با او میآمد، با خودش لباس اضافه نمیآورد. خاندان او هم چندان خوشنام نبودند. خواهر فیلیپ با یک «آلمانی نازی» وصلت کرده بود.
الیزابت، تابستان ۱۹۴۶، درخواست فیلیپ برای ازدواج را پذیرفت.
الیزابت و فیلیپ، که به او شهروندی بریتانیایی اعطا شده بود، در نوامبر ۱۹۴۷ در کلیسای وستمینستر ازدواج کردند.
چارلز سوم، فرزند اول او و پادشاه کنونی بریتانیا، یک سال پس از عروسی به دنیا آمد. بعد از او شاهدخت آن، در سال ۱۹۵۰ و دو فرزند دیگر الیزابت، اندرو و ادوارد، با فاصله بیشتر و به ترتیب در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۶۴ به دنیا آمدند.
هنگامی که خبر درگذشت پدرش، جورج ششم به الیزابت رسید و اینکه او ملکه بریتانیا شده است، فورا سفرش به کنیا را رها کرد و به بریتانیا بازگشت. او در آن زمان ۲۵ سال داشت و سالها بعد درباره این واقعه گفت که تقریبا تمرینی برای سلطنت نداشته چون پدرش بسیار زود درگذشته بود.
در ژوئن ۱۹۵۳، خیل مردم برای تماشای تاجگذاری الیزابت دوم به لندن بارانی سرازیر شدند.
مراسم تاجگذاری او بهرغم مخالفت اولیه وینستون چرچیل، اولین نخستوزیر ملکه، با پخش آن از تلویزیون، در نهایت پخش شد. در آن زمان تنها ۲/۵ میلیون نفر در بریتانیا تلویزیون داشتند. پس ۴۰ درصد جمعیت بریتانیا، معادل تقریبا ۲۰ میلیون نفر، در اتاق پذیرایی خانهها جمع شدند تا مراسم تاجگذاری را تماشا کنند. ۱۲ میلیون نفر با رادیو به آن گوش کردند.
هزینه مراسم تاجگذاری ۱/۵۷ میلیون پوند، معادل ارزش ۴۷ میلیون پوند امروز بود. هشت هزار مهمان و ۴۰ هزار ارتشی در رژه شرکت داشتند.
برای بریتانیا که تازه از زیر بار جنگ جهانی دوم قد راست میکرد، بر تخت نشستن ملکهای جوان، نوید دورانی تازه و شکوهمند بود.
کمکم اما ورق برگشت و حالوهوای محترمانه برای ملکه، تغییر کرد. مردم شروع به پرسیدن سوالهایی درباره جایگاه سلطنت در جهان مدرن کردند. آنچه جدیت و وظیفهشناسی ملکه توصیف میشد هم برای توجیه ریختوپاش خاندان سلطنتی کافی نبود.
این تغییرات در دیدگاه مردم با بازبینی دوباره جایگاه بریتانیا در جهان، افول شرایط اقتصادی بهویژه عقبنشینی امپراطوری بریتانیا همراه بود؛ مستعمرات بریتانیا در آفریقا و کارائیب به تدریج و اغلب بیسر و صدا استقلال یافتند.
بین سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۶۵، شمار جمعیت افرادی که در مستعمرات بریتانیا زندگی میکردند از ۷۰۰ میلیون نفر به پنج میلیون نفر رسید.
در داخل، گزارشی از نظر الیزابت دوم درباره ۱۵ نخستوزیری که در دوران سلطنتش به خود دید وجود ندارد اما همواره گمان میرود او رابطه چندان حسنهای با مارگارت تاچر، نخستین نخستوزیر زن بریتانیا، ملقب به «بانوی آهنین» نداشت.
با رسیدن به سنین میانسالی، ملکه فکر میکرد آردش را بیخته و الکش را آویخته است. سه فرزند از چهار فرزند او ازدواج کرده بودند و به باور خودش به پایان دوران سلطنتش نزدیک میشد اما بر خلاف تصور او، خاندان سلطنتی در دهه ۹۰ میلادی چنان دستخوش تلاطم شد که از زمان رها کردن تخت سلطنت از سوی ادوارد هشتم تا آن وقت، سابقه نداشت. ازدواج فرزندان الیزابت دوم، یکی پس از دیگری، پایان یافت.
اول شاهدخت آن طلاق گرفت و سپس اندرو از همسرش سارا فرگوسن جدا شد. بدتر از همه، ازدواج چارلز سوم، ولیعهد در آن زمان، با همسرش شاهدخت دایانا، محبوب مردم، به سراشیبی سقوط لغزید.
بدترین بحران برای خاندان سلطنتی بریتانیا اما در پی مرگ ناگهانی دایانا در تصادفی در پاریس در ۳۱ اوت ۱۹۹۷ رخ داد.
با مرگ او، موج عظیمی از سوگواران انگشت انتقاد را به سمت ملکه نشانه رفتند چرا که او پس از شنیدن خبر مرگ دایانا، روزها قلعه بالمورال در اسکاتلند را ترک نکرد و در نهایت رسانهها با تیترهایی همچون «آیا اصلا برایشان اهمیتی دارد؟» و «ملکه زمانی که کشور به او نیاز دارد کجاست؟»، او را ناچار به بیرون آمدن از لاکش کردند.
واکنش کاخ باکینگهام به مرگ دایانا با مخالفت اولیه با نیمه برافراشتن پرچم بریتانیا بر فراز کاخ باکینگهام، با این بهانه که ملکه در کاخ نیست و برافراشتن پرچم در غیاب او ممکن نیست، در چشم مردم، بیرحمی و بیاعتنایی به مرگ دایانا محسوب شد.
همچنین سوالاتی درباره اینکه آیا او اصلا در مراسم تدفین عروس سابق خود شرکت خواهد کرد یا نه، مطرح شد. ملکه در نهایت یک روز پیش از تشییع جنازه دایانا به لندن بازگشت. او با ارائه یک سخنرانی، غائله را خواباند. ملکه، دایانا را «انسانی استثنایی و مستعد» توصیف کرد.
سالهای آخر سلطنت ملکه الیزابت دوم اما پرآشوب بود و با بدنامیها و رسوایی پیرامون زندگی اندرو، که فرزند محبوب ملکه نیز خوانده میشد، گره خورد.
گزارشهایی از رابطه جنسی او با دختری ۱۷ ساله در گذشته بیرون آمد. اندرو در نهایت از انجام وظایف سلطنتی کنار گذاشته شد. از سوی دیگر، جدا شدن هری، فرزند چارلز سوم و مگان، همسر آمریکایی او از خاندان سلطنتی و مهاجرت آنها به کالیفرنیا نیز این خانواده را بار دیگر دچار تلاطم کرد.
شاهزاده فیلیپ، همسر مکله الیزابت، در تابستان ۲۰۲۱ و چند هفته پیش از تولد ۱۰۰ سالگی، جان سپرد. او از سالها پیش از مرگش، از انجام تکالیف سلطنتی معاف شده بود.
مراسم هفتادمین سالگرد سلطنت الیزابت دوم در ژوئن ۲۰۲۲، تنها بیش از سه ماه پیش، با شکوه هر چه بیشتر برگزار شد. وضعیت سلامتی ملکه در آن زمان خوب نبود و تنها برای دقایقی بر بالکن کاخ باکینگهام حاضر شد و ضمن تماشای رژه هوایی، برای خیل جمعیت پایکوبان دست تکان داد.
او بیشتر جشن را از تلویزیون نگاه کرد.
دو روز پیش از مرگ ملکه، بوریس جانسون، نخستوزیر سابق بریتانیا از سمت خود کنار رفت و لیز تراس، جانشین او و پانزدهمین نخستوزیری شد که ملکه الیزابت در ایام سلطنتش دید.
تراس برای دیدار با ملکه الیزابت راهی قلعه بالمورال در اسکاتلند شد. دیدار با تراس، آخرین تکلیف سلطنتی ملکه الیزابت دوم بود.
دفتر عمر ملکه الیزابت دوم روز چهارشنبه، هشتم سپتامبر (۱۷ شهریور) ساعت ۱۸:۳۰ به وقت محلی، بسته شد.
آشفتگی و هرج و مرج، بیبرنامگی و فقدان امکانات؛ در حالی که سفر «زائران ایرانی» به مراسم اربعین امسال با این کلیدواژهها عجین شده است، یکی از فرماندهان حشدالشعبی خبر داده است «طرح تروریستی برای هدف قرار دادن زائران امام حسین در شهر کربلا» را خنثی کرده است.
علاوه بر آنچه گروه حشدالشعبی «کمین تروریستها در مسیر زائران اربعین» خوانده، «زائران ایرانی» که در روزهای اخیر قصد حضور در کربلا را داشتند، با مشکلات دیگری هم مواجه شدهاند. از جمله اینکه به دلیل نبود امکانات حملونقل و جابهجایی، پشت مرزهای عراق ماندهاند.
مقامهای جمهوری اسلامی و رسانهها گزارش دادهاند گرمای شدید هوا و شرجی، در کنار کمبود امکانات در گذرگاههای مرزی منتهی به عراق، در روزهای گذشته موجب سرگردانی و بیماری زائران ایرانی اربعین شده است.
در همین راستا، سخنگوی اورژانس خبر داده است از کودک دو ماهه تا افراد ۷۰ ساله در مرز مهران دچار گرمازدگی شدهاند و بسیاری از زائران دلدرد، سرگیجه و استفراغ داشتهاند.
پایانه مرزی شلمچه در ۱۵ کیلومتری غرب خرمشهر و ۲۰ کیلومتری بصره عراق و پایانه مرزی چذابه در شهرستان دشت آزادگان در غرب خوزستان، دو گذرگاه تردد «زائران اربعین حسینی» در خوزستان هستند که در روزهای گذشته به دلیل آنچه «نگرانی از امنیت و سلامت زائران» خوانده شده، تا اطلاع بعدی بسته شدهاند.
حجم بالای تردد در جادههای منتهی به مرز و نبود آمادگی برای پذیرش مسافران در عراق باعث شد تا احمد وحیدی، وزیر کشور، هفدهم شهریور از مردم بخواهد «به سمت مرزهای عراق نروند.»
رسانههای ایران گزارش دادهاند تا روز شنبه ۱۹ شهریور که هفت روز به اربعین مانده، حداقل دو میلیون نفر برای سفر به عراق از مرزهای هوایی و زمینی اقدام کردهاند و بخشی از دلایل ازدحام، بیبرنامگی و آشفتگی در وضعیت زائران ایرانی را همین «استقبال گسترده» از مراسم اربعین امسال خواندهاند.
این ادعا در حالیست که شانزدهم شهریور محمد مخبر، معاون اول ابراهیم رئیسی گفته بود ایران حضور «پنج میلیون زائر» را در مراسم اربعین امسال پیشبینی کرده است.
اما هزینههای چند صد میلیارد تومانی و اختصاص بخش بزرگی از امکانات و بودجه کشور به «مراسم اربعین» هم جوابگوی فقدان مدیریت مسئولان جمهوری اسلامی نبوده و عملا تلاش آنها برای نمایش قدرت در منطقه را ناکام گذاشته است.
در روزهای ابتدایی «اعزام زائران» به مرزهای عراق، صحبتالله رحمانی، معاون عتبات سازمان حج و زیارت، از مردم خواسته بود به دلیل «مراسم راهپیمایی اربعین» از ناوگان حمل و نقل عمومی استفاده نکنند تا اتوبوسها در اختیار کسانی قرار بگیرد که قصد شرکت در این مراسم را دارند.
امروز (۱۹ شهریور) هم وزارت نفت اعلام کرد «همسو با تداوم خدمترسانی به زوار اربعین»، شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران در مناطق مرزی کشور با عراق در مجموع ۱۴ جایگاه سیار بنزین نصب کرده است تا سوخت اتوبوسهای شرکت واحد که در مسیر ۲۰ کیلومتری، زائران را به نقطه صفر مرزی میرسانند از این جایگاهها تامین میشود.
همچنین گفته شده است در آن سوی مرز هم سوخت کافی در نظر گرفته و تحویل شده است.
شرکت پخش فرآوردههای نفتی منطقه همدان هم از ارسال بیش از چهار میلیون لیتر بنزین به استانهای همجوار برای سوخترسانی به «زوار کربلا» و «سهیم شدن در تجمع سیاسی-عبادی شیعیان در اربعین حسینی» خبر داد.
در روزهای اخیر ترافیک سنگینی در جادههای منتهی به مرز حاکم شده است؛ حجم بالایی از تردد خودروها که حوادث جادهای را هم در پی داشته است. از جمله حادثه صبح جمعه هجدهم شهریور که بر اثر واژگونی یک دستگاه مینیبوس حامل «زائران اربعین» در محور دشت عباس به دهلران، ۲۰ نفر از مسافران صدمه دیدند.
در روزهای گذشته مقامهای جمهوری اسلامی آشفتگی و بیبرنامگی در سفر زائران اربعین را تایید کردند. از جمله مجید میراحمدی، رییس ستاد مرکزی اربعین، در پی بسته شدن مرزهای عراق گفت: «ظرفیتهای عراق و پایانههای مرزی به هیچ وجه پاسخگوی تعداد زائران نیست.»
این اظهارنظرها از سوی برگزارکنندگان مراسم اربعین در حالی است که برخی کاربران شبکههای اجتماعی از هزینههای چند صد میلیارد تومانی در این مراسم و حیف و میل بودجه عمومی و امکانات کشور انتقاد میکنند.
ارسال میلیونها بطری آب به عراق همزمان با بحران بیآبی در برخی از استانهای ایران و همچنین توزیع دو هزار تن مرغ و گوشت قرمز بین «موکبهای اربعین» از مواردی بودهاند که مورد انتقاد شدید کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفتهاند.