زهرا مینویی، وکیل ترانه علیدوستی: خبر همکاری ترانه با ساسی مانکن و پوستر منتشر شده کذب است



احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، در نامهای از زندان قزلحصار کرج، با روایت جزییاتی از شکنجه و اعدام مصنوعی سامان یاسین (صیدی)، نسبت به وضعیت سلامتی این رپر زندانی هشدار داد. یاسین با وجود گذشت ۱۴ ماه از بازداشت و نقض حکم اعدامش در دیوان عالی کشور، هنوز بلاتکلیف در زندان است.
حائری در این نامه که نسخهای از آن به دست ایراناینترنشنال رسیده، نوشت که سامان یاسین جز در همان جلسه دادگاه نمایشی آبان سال گذشته به هیچ دادگاهی برده نشده و وکیلش نیز اجازه دسترسی به پرونده او را ندارد.
حائری با بیان اینکه این روزها حال سامان یاسین خوب نیست، در بخشی از نامهاش تاکید کرد: «بازجویان پرونده او گویی به دنبال فروپاشی روحی و روانی این جوان هستند؛ چون در برابر آن حجم از فشار و شکنجه به خواسته آنان تن نداده است.»
این فعال مدنی زندانی درباره وضعیت سلامت یاسین هشدار داد و مسوولیت رخ دادن هر گونه اتفاق و به خطر افتادن سلامتی او را متوجه مقامات ارشد قضایی کرد.
او در این باره نوشت: «مقامات ارشد قضایی، ناظر این بیقانونیها و نقض فاحش حقوق این هنرمند هستند و واکنشی نشان نمیدهند.»
در بخش دیگری از این نامه، شرح اعدام مصنوعی و شکنجه روانی یاسین در ایام بازجوییاش به دست ماموران وزارت اطلاعات در آذر ماه ۱۴۰۱، از زبان خود او نقل شده است.
یاسین در بخشی از روایت خود گفته است: «ماموری گفت "اجرات اومده ...". از بچهها شنیده بودم معنای این جمله را! خشکم زده بود. کاغذ و خودکاری داد دستم و گفت: "وصیتی اگر داری بنویس". گفتم قبلا نوشتم. توی وسایلم هست.»
به گفته یاسین، او در آن لحظه چنان بهتزده بوده که انگار خوابی وحشتناک میدیده و منتظر بوده با صدای فریاد کسی از خواب بپرد.
این رپر در ادامه گفتوگوی مامورانی را که همراهش بودهاند، با خود او و با یکدیگر نقل کرده و بعد از شرح گفتوگویشان، گفته: «سوزش طنابی را دور گردنم حس کردم ... خونی که انگار در بدنم منجمد شده بود ناگهان به جوش آمد و با سر و صدا و نثار چند فحش گفتم زودتر راحتم کنید بیشرفها.»
بر اساس نامه حائری، ادامه راویت یاسین اینگونه است: «هر لحظه منتظر بودم تا زیر پایم خالی بشود و بعد از اتمام نصایح مامور مسن درباره "محسنات توبه قبل از اعدام"، به گفته خودش و به لطف کج بستن طناب، گردنم بشکند و تمام!»
او در ادامه با بیان اینکه صدای زنگ زدن گوشی تلفن همراهی به گوشش رسیده، گفته است: «صدای همان مامور مسنتر را [شنیدم] که میگفت پس فعلا دست نگه داریم؟ یک فرصت دیگر به او دادید همکاری کند؟ ...»
به گفته یاسین، وقتی مامور جوانتر طناب را از دور گردنش باز کرده، «انگار هر دو پایش قطع شده باشند»، به زمین افتاده است.
ایراناینترنشنال تیر ماه امسال به نقل از یک منبع نزدیک به خانواده سامان یاسین خبر داد که او در دوره بازجویی به شدت شکنجه شده تا به داشتن سلاح اعتراف کند.
بر اساس گفتههای این منبع آگاه، بازجویان در جریان بازجویی، یاسین را تهدید کردهاند اگر به آنچه آنها میخواهند اعتراف نکند، اعضای خانوادهاش را بازداشت خواهند کرد.
احمدرضا حائری در نامه خود نوشت: «روایت هولناک سامان یاسین (صیدی)، خواننده هموطن کُرد از اعدام مصنوعیاش به دست ماموران وزارت اطلاعات در آذر ماه سال گذشته، روایتی است که شنیدنش قلب هر انسان آزادهای را به درد میآورد.»
این زندانی سیاسی تاکید کرد: «وقتی سامان این شکنجه را برایم روایت کرد، یاد این جمله آرتور کوستلر در کتاب "گفتوگو با مرگ" افتادم که: "عملا ترسی از لحظه اعدام نداشتم. فقط از ترس لحظه پیش از اعدام ترس داشتم." گویی حاجی(!) و همکارانش در کاربست این شکنجه جمله کوستلر را مدنظر داشتهاند!»
به گفته حائری، ماموران دو روز بعد از آن «شب هولناک»، حکم واقعی اعدام را به یاسین ابلاغ کردهاند: «خبر صدور حکم که به همسر باردارش میرسد، مادر دچار شوک شده و کودکی را که یک ماه به تولدش مانده بوده، از دست میدهد.»
این فعال مدنی در ادامه نوشت چند هفته بعد که مادر سامان یاسین مدارک پزشکی از دست رفتن نوهاش را نزد قاضی ابوالقاسم صلواتی برده و ماجرا را به او گفته است، صلواتی در پاسخ گفته است: «همان بهتر که بچهاش از بین رفت ... این لیاقت پدر شدن ندارد!»
سامان یاسین روز ۱۰ مهر ۱۴۰۱ بازداشت شد و ۱۴ ماه گذشته را در زندانهای تهران بزرگ، اوین، رجایی شهر و قزلحصار، در بلاتکلیفی پشت سر گذاشته است.
این خواننده رپ از سوی دادگاه انقلاب تهران با اتهاماتی از جمله «محاربه، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم و اقدام علیه امنیت ملی»، به اعدام محکوم شد اما با نقض این حکم در دیوان عالی کشور، پروندهاش همچنان در انتظار رسیدگی مجدد است.
یاسین اواخر تیر ماه امسال در دهمین ماه بازداشت خود، در یک فایل صوتی از ادامه بلاتکلیفیاش در زندان گلایه کرد و از مردم خواست صدایش باشند.

طناز کلاهچیان، همسر امیرسالار داودی، وکیل زندانی با انتشار تصویری از همسرش در اینستاگرام نوشت: «چهار سال از حبس ناعادلانه امیرسالار داودی میگذرد. به گمانشان با حبس کردنت صدایت نیز باید محبوس شود، اما تو با کنار مردم ایستادن در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» خلافش را ثابت کردی.»

حمزه پیشقدم، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: «پس از تذکر یک نیروی ناهی از منکر به افرادی که آشکارا در حال مصرف مشروبات الکلی در آبشار یاسوج بودند، او مورد ضرب و جرح قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد و ضاربان هم بازداشت شدند.»

کانال تلگرامی دانشجویان متحد اعلام کرد روز دوشنبه ۲۹ آبان تعدادی از نیروهای حراست دانشگاه بهشتی به کتابخانهها و داخل کلاسهای درس در دانشکدههای روانشناسی، ادبیات و علوم انسانی حمله کردند.
بر اساس این گزارش، زمانی که استادان مشغول تدریس بودهاند، نیروهای حراست با ورود به کلاسها، کارت دانشجویی دخترانی را که مقنعه بر سر نداشتند، ضبط کردند.
تعداد دانشجویانی که کارتشان در پی این حملات ضبط شده مشخص نیست.
نیروهای حراست در یکی از دانشکدهها، استاد را هم به دلیل اینکه برخی دانشجویان سر کلاسش حجاب اجباری نداشتهاند، از کلاس درس بیرون کشیده و او را بازخواست کردهاند.
علاوه بر کلاسهای درس، نیروهای حراست برای ضبط کارتهای دانشجویی به کتابخانه دانشگاه نیز یورش بردهاند اما با مقاومت دانشجویان، مجبور به ترک کتابخانه شدهاند.
تلاش برای سرکوب دانشجویان به دلیل حجاب اجباری در دانشگاه بهشتی و دیگر دانشگاهها طی ماههای گذشته شدت گرفته است.
بر اساس گزارش کانال دانشجویان متحد، پیش از آغاز سال تحصیلی جدید سامانه گلستان دانشجویان دختر بهشتی از دسترس خارج شد و کمیته انضباطی آنان را مجبور به «دادن تعهد در ازای انتخاب واحد» کرد.
تلاش روسای دانشکدهها و دانشگاهها و نیروهای حراست برای سرکوب دانشجویان اتفاق جدیدی نیست اما به ویژه پس از شکل گرفتن جنبشهای اعتراضی دانشجویی به دنبال خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۱ شدت گرفته است.
در اعتراض به خفقان حاکم بر دانشگاهها و همچنین فشارهای حراست بر فضای خوابگاههای دخترانه، دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس روزهای ٢١ و ٢٢ آبان اعتصاب کردند.
در این دو روز دانشجویان در کلاسهای درس، کتابخانه و برخی آزمایشگاههای دانشگاه حاضر نشدند.
آنان همچنین با انتشار بیانیهای خواهان پایان یافتن امنیتیسازی دانشگاه، محدود شدن اختیارات حراست، پایان برخوردهای خشن با نوع پوشش دانشجویان و پروندهسازیها شدند.
حدود دو هفته پیش نیز تجمعی اعتراضی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران شکل گرفت که دلیل آن اقدام غلامرضا جمشیدیها، رییس دانشکده برای ضبط کارت دانشجویی یکی از دانشجویان و توهینهای او بود.
جمشیدیها روز ۱۴ آبان دانشجویان را فاحشه و دانشکده را فاحشهخانه نامیده بود.
فعالان دانشجویی دانشگاه «علامه طباطبایی» با انتشار بیانیهای به این حمله و فحاشی واکنش نشان دادند و در عین حال برخورد توهینآمیز روسای دانشگاهها و دانشکدهها با دانشجویان را اتفاقی تکرار شونده خواندند.
پیشتر رییس دانشکده علوم اجتماعی طباطبایی دانشجویان را با الفاظ «کدو» و «گَله» خطاب کرده بود.
روسای دانشگاههای ایران از مهر سال گذشته و شکلگیری جنبشهای اعتراضی دانشجویی و گسترش مخالفت با حجاب اجباری، سیاستها و برخوردهای امنیتی بیشتری را علیه دانشجویان از جمله با تغییر آییننامه و راهاندازی گیتهای عبوری و سامانه تشخیص چهره در پیش گرفتهاند.
در این مدت صدها دانشجو احضار و بازداشت و بسیاری نیز با احکام انضباطی مانند تعلیق و محرومیت از تحصیل یا تبعید تحصیلی مواجه شدهاند.

خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، به نقل از منبعی بدون ذکر نام نوشت: «دلیل ممنوعالخروجی آزاده صمدی پرونده مفتوح او در شعبه ۱۳ دادگاه تجدیدنظر، به دلیل رعایت نکردن حجاب در مراسم تشییع یکی از هنرمندان تئاتر کشور است.»