وزیر کشور: نوجوانان خانوادههای خود را تشویق به شرکت در انتخابات کنند



طبق گزارش رسیده به ایران اینترنشنال، هایده مومنی بیدزرد، مادر سپهر مقصودی از کشتهشدگان خیزش انقلابی در ایذه روز شنبه درگذشت. او پس از کشته شدن فرزندش قرصهای اعصاب مصرف میکرد و به گفته نزدیکانش به همین دلیل متوجه بیماری صفرای خود در هفتههای اخیر نشده و در بیمارستان فوت کرد.

عباس شیراوژن، معاون وزیر بهداشت، با اشاره به مراسم حکومتی ۲۲ بهمن گفت: «بروید به خیابانهای تهران ببینید چه آدمهایی با ظاهری متفاوت که شاید فکر کنیم اینها ایران و انقلاب اسلامی را دوست ندارند، همپای دیگر مردم پیاده روی کرده و شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند.»

وبسایت هرانا در گزارشی به بهانه ۴۵ سالگی انقلاب سال ۵۷ و تغییر نظام در ایران نوشت در حال حاضر دستکم ۳۳ زندانی با اتهامات سیاسی یا امنیتی در نقاط مختلف کشور زیر حکم اعدام هستند. این گزارش به معرفی و بررسی آخرین وضعیت زندانیان سیاسی و امنیتی محکوم به اعدام پرداخته است.
مجاهد کورکور، رضا رسایی، انور خضری، کامران شیخه، خسرو بشارت، فرشید حسنزهی، منصور دهمرده، جمشید شارمهد، محمد زینالدینی، ادهم نارویی، محمدجواد وفایی ثانی، عباس دریس و احمدرضا جلالی، ۱۳ تن از زندانیان محکوم به اعدامی هستند که در گزارش هرانا به آخرین وضعیت آنها پرداخته شده است.
در این گزارش آخرین وضعیت یوسف احمدی، منصور رسولی، نائب عسکری، مهران بهرامیان، فاضل بهرامیان، علی مجدم، محمدرضا مقدم، معین خنفری، حبیب دریس، عدنان غبیشاوی، سالم موسوی، فرهاد شاکری، عیسی عیدمحمدی، عبدالرحمان گرگیج، عبدالحکیم عظیم گرگیج، تاج محمد خرمالی، مالکعلی فدایینسب، امیر رحیمپور، مالک داورشناس و علی عبیداوی، ۲۰ زندانی سیاسی دیگر زیر سایه حکم اعدام شرح داده شده است.
این زندانیان محکوم به اعدام با اتهامات سیاسی و امنیتی در زندانهای شیبان اهواز، دیزلآباد کرمانشاه، قزلحصار کرج، زاهدان، وکیلآباد مشهد، ماهشهر، اوین، سنندج، ارومیه و دستگرد اصفهان زندانی هستند.
به نوشته هرانا، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه، شعبه چهارم دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی احمدیان سلامی و دادگاه انقلاب اهواز با صدور حکم اعدام برای مجموعا ۱۶ متهم در چهار پرونده مجزا، بیشترین نقش را در صدور احکام اعدام برای متهمان سیاسی و امنیتی داشتهاند.
محاربه، افساد فی الارض، بغی و جاسوسی از جمله اتهاماتی هستند که منجر به صدور حکم اعدام برای این افراد شده است.
همزمان با این گزارش، دادبان (مرکز مشاوره و آموزش حقوقی ویژه کنشگران) از صدور حکم اعدام برای شهاب نادعلی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری خبر داد.
بر اساس این گزارش، نادعلی در خرداد ماه امسال از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و در تاریخ ۱۸ دی ماه به اتهام بغی، از طریق آنچه عضویت در جمعیتهای معارض کشور خوانده شده است، به اعدام محکوم شد.
در ماههای گذشته و به دنبال شدت گرفتن موج اعدامها در ایران، تجمعات بسیاری در نقاط مختلف جهان برگزار شد.
این اعتراضها به اعدامها در ایران پس از اعدام محمد قبادلو، فرهاد سلیمی، پژمان فاتحی، وفا آذربار، محسن مظلوم و محمد فرامرزی در روزهای سوم و نهم بهمن شدت گرفته است.
پیش از این و در روز ۱۴ بهمن، سازمان حقوق بشر ایران در گزارشی نسبت به خطر اعدام قریبالوقوع عباس دریس، رضا رسایی و مجاهد کورکور، پس از تایید حکم اعدام آنها در دیوان عالی کشور هشدار داد و ضمن محکوم کردن استفاده از مجازات اعدام علیه معترضان زندانی، خواستار توجه ویژه جامعه جهانی به وضعیت آنان شد.
در هفتههای گذشته سازمان عفو بینالملل با انتشار چند فراخوان اقدام فوری درباره خطر جدی اجرای حکم اعدام شماری از معترضان ازجمله رضا رسایی، مجاهد کورکور و عباس دریس هشدار داد.
هرانا در گزارشی که روز جمعه ۲۰ بهمن منتشر کرد، نوشت که در ۴۵ سالگی انقلاب ۵۷ و سخنرانی معروف روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، همچنان تحقق آزادیهای بنیادین سیاسی و عدالت اجتماعی در ایران وعدهای دور جلوه میکند.
خمینی، ۱۲ بهمن ۵۷ سوار بر خودرو بلیزر آبی به بهشت زهرا در تهران رفت و در سخنان خود وعدههای متعددی با موضوعات اقتصادی، عدالت و آزادیهای سیاسی داد.
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در گزارش خود بحران اعدام در کشور را بسیار فراتر از جمعیت زندانیان سیاسی دانست و با اشاره به اعدام چهار هزار و ۸۲۹ شهروند در بازه زمانی ۱۰ ساله ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ نوشت: «زندانیان سیاسی و امنیتی به عنوان نمادهایی از نارضایتی و اعتراض با وجود اینکه درصد کمی از این تعداد را به خود اختصاص میدهند، با حساسیت بیشتری از سوی افکار عمومی تعقیب میشوند.»
وبسایت هرانا روز جمعه در گزارشی دیگر خبر داد قوه قضاییه جمهوری اسلامی، ماه ژانویه امسال با جهشی قابل توجه و صدور ۳۵ حکم اعدام، بالاترین میزان صدور حکم اعدام در یک سال و یک ماه گذشته را ثبت کرد.
بر اساس این گزارش، در همین یک ماه مجموعا ۸۶ نفر در سراسر کشور اعدام شدند.
آماربرداری سالانه هرانا در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد در این سال دست کم ۷۹۱ شهروند از جمله ۲۵ زن و دو کودک-مجرم اعدام شدند که در مقایسه با مدت مشابه در سال پیش از آن، بیش از ۳۳ درصد افزایش داشته است.
بر اساس گزارش سازمان عفو بینالملل، از یک ژانویه ۲۰۱۲ تا ۳۱ ژوییه ۲۰۲۳ بیش از پنج هزار نفر شامل دستکم ۵۷ کودک در ایران به دار آویخته شدهاند.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در گزارش ماه آبان خود به مجمع عمومی این سازمان درباره نقض حقوق بشر در ایران، نسبت به سرعت و میزان رشد نگران کننده اجرای احکام اعدام هشدار داد.

اصغر عرفانی، مدیر حوزه علمیه استان قزوین، ضمن تشویق مردم به شرکت در انتخابات و راهپیمایی سالگرد انقلاب ۵۷، گفت: «در روز ۲۲ بهمن، ۴۵ سالگی انقلاب را مردم در سراسر کشور و حتی باید گفت در تمام جهان به لطف خدا، با علاقه، ذوق و اشتیاق، جشن خواهند گرفت.»

مهم نیست کسی رفته و با قبر خمینی سلفی گرفته باشد، آنچه اهمیت دارد، روایت زمانپریشی است و گذشت زمان بر امر مردهای که میخواهند با هر ضرب و زور زنده نگاه دارند.
جمهوری اسلامی با این سر و وضع که دارد مثل میتی است که با زور پول نفت و سر نیزهای که هواداران منتفعاش به سوی مردم گرفتهاند، ابراز زندگی میکند اما دوام این مرده و ناهمزمانی مردم و حکومت، حالا به بیماری پریشان زمانی رسیده است.
در مجلس دوم مشروطیت وقتی محمد تقی وکیل الرعایا، یکی از بازاریان همدان، با ترس و لکنت از اعطای حق رای به زنان گفت، مجلس به هم ریخت و سید حسن مدرس با بیان اینکه تنش لرزیده از این حرفها، گفت خدا به طایفه زنان قابلیت نداده که لیاقت حق انتخاب داشته باشند. البته در صد و چند سال پیش هنوز در اروپا هم حق رای زنان به تایید نرسیده بود و آنچه بعدتر در ایران بر سر مشروطه آمد، احمد کسروی ِ مورخ را به این صرافت انداخت که مشروطیت برای ایران زود بود، یعنی ناهمزمانی رخ داده بود و پدیدهای مدرن وسط جامعه سنتی قاجار زده افتاده و ناگزیر از کار افتاده بود.
اما حالا آنچه در ایران معاصر میگذرد، وضعیت عجیب نامعاصر بودن حکومتی است که بر پایه نظریه چند صفحهای ولایت فقیه خمینی شکل گرفت که در همان دهه چهل که مطرح شد نیز نشانه عقب افتادگی از زمین و زمان بود.
جمهوری اسلامی مقبره خانوادگی پیرمردهایی است که به چنگ عصا و دندان مصنوعی میخواهند عقربهها به جلو نرود و زمان از دست رفته شان، عمری کند. مکارم شیرازی در قم هنوز حلال و حرام اعلام میکند در حالی که نظام مرجعیت فرو ریخته و اگر مواهب نفت ِحکومتی نباشد از حوزه علمیه هیچ نمیماند.
بر سر سه قوه یکی از نسل اول انقلاب نشسته که در همه این چهل و پنج سال گذشته در مرداب حکمرانی زیست کرده و از مردم و نسلهایی که زیر و رو میشدند دور شده و بلکه آنقدر در تضاد با نسلهای تازه افتاده که ناچار مثل قالیباف با چماق باید برای سرکوب به کف خیابان میرفته ، یا مثل رئیسی و اژهای، احکام اعدام صادر میکرده. اعدام آنهایی که همزمان نبودند.
اما نمونه تمام عیار زمانپریشی، رهبر جمهوری اسلامی است با ذهنی تاریخزده که عملا ساعاتش را به صدر اسلام می برد و در یک فانتزی مسخره، خودش را به واسطه هم نامی جای علی جا میزند و از طرفی دنیای پیرامونش را با همان آخرین بارها که در خیابان و مردم بوده و سال ۵۷ میسنجد و پیش از اینکه به رمه قدرت بپیوندد.
در ذهن خامنهای هنوز جنگ سرد برقرار است و به توهم، کشورهای عربی تا هند و مالزی را امت اسلامی مینامد. در دنیایی که همه به دنبال منفعت ملی هستند، دون کیشوتوار به دنبال رسیدن به قدس و مدیترانه است و یک امام غایب را هم در محراب جمکران میبیند که قرار است بیاید و بنابراین حکومتش نظر کرده است و آنچه از فساد و تعفن در نظام اسلامی است را به تبرک عبای سبز نامرئی، پاک و طاهر میداند.
آن سو در جامعه ایران بیش از پنجاه میلیون نفر نه انقلاب را دیدهاند و نه اصلا از هشت ساله جنگ خاطرهای دارند و نه از آرمانهای امام سر در میآوردند.
در حالی که عمده علمای قم در نظر و عمل حقی برای زنان در جامعه نمیشناسند، در اوضاعی که هنوز در قانون مدنی بحث نشوز و زن نافرمان و متعه و ارث دو برابری مردها برقرار است. در جامعه ایران، حجاب اجباری که پرچم خلافت روحانیان است به زیر کشیده شده و ازدواج سفید خط بطلان کشیدن جوانان است به سیاهه قانون شرعی. جامعه ایران قانون و عرف خودش را دارد، ارزشهایی تازه سر برآورده که یکسره مخالف آن چیزی است که در صدا و سیما در بوق میکنند. نگاه کنید که چه طور در این برنامه سر تا پا هذیان حسینیه معلی میخواهند یک شوی گریه راه بیندازند و مشتی مداح حمام رفته، نقش ستارگان پاپ را بازی کنند، غافل از اینکه مردم ایران رقص و خنده میخواهند، فارغ از روضه محرم و صفر.
ناهمزمانی حکومت و مردم کار را به مهاجرت بزرگ ایرانیان در سده اخیر کشانده، ایرانی مهاجر شده و با اینکه میداند، آسان نیست و شاید وضعش از خانه پدری بدتر شود اما میگریزد، از جایی که عقربه ساعت رو به گذشته میرود، به جایی که هنوز زمان جاری و رو به جلوست .
هر چه هست، این پریشانزمانی دیری نخواهد پایید. مرگ رهبران، فرسایش بدنه منتفع جمهوری اسلامی که فروش قطرهای نفت دردش را دوا نمیکند و سیل نو شدن میلیونها ایرانی که پشت این سد ِ پیر ایستاده، مومیایی حکومت را به اهرام تاریخ باز میگرداند.