روز جهانی آگاهسازی در برابر خطرهای مین؛ ترکیدن مین در ایران همچنان میکُشد
روز چهارشنبه ۱۶ فروردین برابر با چهارم آوریل، روز جهانی آگاهسازی در برابر خطرهای مین است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد این نامگذاری را به منظور اطلاعرسانی درباره خطرات مناطق آلوده به مین و گلولههای عمل نکرده جنگی انجام داده است.
در جریان حمله روز دوشنبه ۱۳ فروردين به ساختمان کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق هفت نفر از فرماندهان و افسران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کشته شدند.
این حمله واکنشهای گستردهای در داخل ایران و عرصه بینالمللی به همراه داشت و شورای امنیت سازمان ملل متحد روز سهشنبه ۱۴ فروردین با موضوع بررسی حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق تشکیل جلسه داد. ایران خواستار برگزاری این نشست شده بود.
اما افراد کشته شده چه کسانی بودند و چه جایگاهی در سپاه پاسداران داشتند؟
محمدرضا زاهدی
محمدرضا زاهدی که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در پیام تسلیتش لقب «سردار» به او داده، به عنوان «هماهنگکننده» و بالاترین مقام نیروی قدس سپاه پاسداران در حوزه سوریه و لبنان معرفی شده است.
او مهمترین فردی است که در جریان حمله به کنسولگری ایران در دمشق کشته شد.
محمدرضا زاهدی متولد ۱۱ آبان ۱۳۳۹ در اصفهان بود و از همان نوجوانی به عنوان بسیجی وارد کارهای امنیتی و سرکوب معترضان شد.
زمانی که جنگ ایران و عراق شروع شد، زاهدی ۲۰ ساله بود. او همراه با رحیم صفوی که بعدا فرمانده کل سپاه پاسداران شد و اکنون مشاور رهبر جمهوری اسلامی است، وارد استان خوزستان شد.
او درباره آن دوران گفته است: «با توجه به مسوولیتی که آقای صفوی در سپاه اصفهان و در منطقه غرب کشور و آشناییای که به منطقه دارخوین داشت، به آن منطقه رفتیم. یکی دو ماه که گذشت ایشان به من و دو نفر دیگر ماموریت داد که تطبیق آتش و دیدهبانی را نزد برادران ارتش یاد بگیریم. ما در روستای مسعودیه واقع در بین آبادان و دارخوین مستقر شده و بر روی دکلی که ۹۰ متر ارتفاع داشت، تحت تعلیم و مشغول دیدهبانی بودیم.»
زاهدی پس از ورود به سپاه در سن ۲۰ سالگی، به مرور به سطوح بالای این نیروی نظامی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی رسید.
او در طول جنگ ایران و عراق از فرماندهان میانی سپاه بود و با نام مستعار «علی زاهدی» شناخته میشد.
زاهدی فرماندهی را از فرماندهی گردان آغاز کرد. سپس از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵ فرماندهی «تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم» را بر عهده داشت اما ارتقای اصلی زاهدی در بدنه سپاه پاسداران زمانی روی داد که او در سال ۱۳۶۵ به فرماندهی «لشکر ۱۴ امام حسین» اصفهان منصوب شد.
در آن زمان، محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران بود اما در این انتصاب، رحیم صفوی نقش مهمی داشت.
رحیم صفوی در خاطراتش از مخالفت جلالالدین طاهری، امام جمعه اصفهان با انتصاب زاهدی به فرماندهی «لشکر ۱۴ امام حسین» خبر داده است.
طاهری، امام جمعه نزدیک به اصلاحطلبان بود.
رحیم صفوی که در مراسم معارفه زاهدی از طاهری هم دعوت کرده بود، گفته است: «قبل از اینکه به سالن اجتماعات وارد شوم، برادر علی زاهدی را خدمت آیتالله طاهری معرفی کردم. وی هم از انتخاب فرمانده جدید لشکر امام حسین استقبال کرد و گفت: "شما بروید مشغول شوید تا من هم وضو بگیرم و بیایم." بنده هم رفتم و در جمع مسئولان لشکر مشغول سخنرانی شدم و مقدمات معرفی برادر زاهدی را فراهم کردم اما به یک باره دیدم طلبهای دوان دوان خود را به من رساند و یک تکه کاغذ را از طرف آقای طاهری به من داد که در آن نوشته بود: "این فرمانده را معرفی نکنید، به هیچ وجه من قبول ندارم." در آن لحظه من حسابی ناراحت شدم، اما با عزم و ارادهای محکم، برادر علی زاهدی را معرفی کردم و مسئولان تیپهای لشکر را به همکاری و هماهنگی با ایشان دعوت نمودم.»
با این حال زاهدی تا سال ۱۳۷۰ فرمانده این لشکر بود.
زاهدی در کنار خامنهای در دوران جنگ ایران و عراق
زاهدی در دهه ۷۰ به مدت هشت سال، از سال ۷۰ تا ۷۸، فرماندهی لشکر ۱۶ قدس گیلان را بر عهده گرفت.
در سال ۱۳۷۸، در جریان سرکوب اعتراضات دانشجویی معروف به «کوی دانشگاه»، او به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران نامه تهدیدآمیزی به محمد خاتمی، رییسجمهوری وقت نوشتند.
در آن نامه آمده بود: «كاسه صبرمان به پايان رسيده و تحمل بيش از آن را در صورت عدم رسيدگی، بر خود جايز نمیدانيم.»
پس از اجرایی شدن برجام در سال ۱۳۹۹، تحریمها علیه چند فرمانده نظامی جمهوری اسلامی از جمله زاهدی لغو شد.
همزمان با فرماندهی نیروی زمینی سپاه، در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵، زاهدی فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران نیز بود.
قرارگاه ثارالله، قرارگاه امنیتی سپاه پاسداران در تهران است که تحت امر فرماندهی کل سپاه پاسداران فعالیت میکند و وظیفه آن، مدیریت امنیت پایتخت و دیگر شهرهای استان تهران است.
زاهدی پس از فرماندهی نیروی زمینی به نیروی قدس سپاه رفت و از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ در این شاخه برونمرزی سپاه پاسداران فعالیت میکرد.
بر اساس گزارش رسانههای ایران، او فرمانده نیروی قدس در سوریه و لبنان بود.
رسانههای ایران پس از کشته شدن زاهدی، تصویری قدیمی از او منتشر کردند که در کنار حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان و قاسم سلیمانی قرار دارد.
در این تصویر عماد مغنیه، از فرماندهان نظامی کشتهشده حزبالله لبنان و احمد کاظمی، فرمانده کشته شده نیروی زمینی سپاه پاسداران نیز دیده میشوند.
عماد مغنیه، محمدرضا زاهدی، احمد کاظمی، قاسم سلیمانی و حسن نصرالله در کنار یکدیگر
زاهدی از سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۳۹۸، معاونت عملیات سپاه پاسداران را بر عهده داشت.
زاهدی در آن زمان گفت که «برنامههایی برای ارتقای توان رزم یگانهای سپاه» دارد.
او در این دوران که تعداد و گستردگی اعتراضات مردمی به مرور بیشتر میشد، در برگزاری رزمایشهای مشترک میان سپاه پاسداران و نیروی انتظامی برای سرکوب اعتراضات نقش داشت.
زاهدی پس از پایان ماموریتش در معاونت عملیات سپاه پاسداران، به نیروی قدس بازگشت و دوباره به سوریه و لبنان اعزام شد.
عکسی از سالهای اخیر زاهدی در کنار خامنهای که در رسانههای حکومتی منتشر شده است
به گفته پسرش، زاهدی از زمان آغاز جنگ کنونی در غزه، به ایران بازنگشته بود و فقط در روزهای اخیر برای عید نوروز، «پس از شش ماه» برای چند روز در ایران بود.
محمدهادی حاجی رحیمی
محمدهادی حاجی رحیمی، از فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران و معاون محمدرضا زاهدی، دومین فرد مهم کشتهشده در حمله به ساختمان کنسولی جمهوری اسلامی در دمشق است.
رسانههای ایران از حاجی رحیمی به عنوان معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه پاسداران نام بردهاند.
او نیز سابقه حضور در جنگ ایران و عراق و دیگر جنگهای منطقهای را دارد که ایران به نوعی در آنها دخیل بوده است.
رسانههای ایران نوشتند حاجی رحیمی از ابتدای شکلگیری نیروی قدس، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران، در این نیرو حضور داشته و جزو اولین فرماندهان آن بوده است.
پس از کشته شدن حاجی رحیمی، پایگاه اطلاعرسانی رهبر جمهوری اسلامی تصویری از اعطای درجه به او توسط خامنهای به عنوان فرمانده کل قوا را منتشر کرد.
در این عکس قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس نیز دیده میشود.
مهدی جلالتی و چهار افسر دیگر
مهدی جلالتی، از اعضای دبیرخانه دفتر فرماندهی نیروی قدس، از دیگر کشتهشدگان حمله به ساختمان کنسولی ایران در دمشق است.
جلالتی دوم آذر ماه سال ۱۳۷۸ در تهران به دنیا آمد اما خانوادهاش اهل گلپایگان در استان اصفهان هستند.
او از همان نوجوانی وارد بسیج یک مسجد در منطقه ۱۴ تهران شد.
جلالتی پس از گذراندن دورههای بسیج، در سال ۱۴۰۰ و هنگامی که ۲۲ سال داشت، به عضویت رسمی نیروی قدس سپاه درآمد و سپس در دفتر فرماندهی این نیرو مشغول به کار شد.
به نوشته رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران، او اول بهمن ۱۴۰۲ وارد سوریه شد و زمانی که کشته شد، «تنها دو روز به پایان ماموریتش باقی مانده بود».
چهار تن دیگر از کشتهشدگان، حسین اماناللهی، محسن صداقت، علی آقا بابایی و علی صالحی روزبهانی، افسران نیروی قدس سپاه پاسداران بودند که به گفته رسانههای ایران «در خارج از مرزهای ایران و در سوریه» فعالیت میکردند.
تیلور سوئیفت، ستاره پاپ آمریکایی برای اولین بار با ۱.۱میلیارد دلار و سام آلتمن، خالق ربات هوش مصنوعی چت جیپیتی با یک میلیارد دلار ثروت وارد فهرست میلیاردرهای جهان فوربس شدند. به گفته فوربس، شمار میلیاردهای جهان در سال ۲۰۲۴ رکورد شکسته و به عدد دو هزار و نفر ۷۸۱ رسیده است.
برنارد آرنو، صاحب کالاهای لوکس فرانسوی LVMH و خانوادهاش با ۲۳۳میلیارد دلار در صدر جدول میلیاردهای جهان قرار گرفتند.
فوربس اعلام کرد که در سال ۲۰۲۴ رکورد تعداد میلیاردهای جهان شکسته شد و شمار آنان به دو هزار ۷۸۱ رسید.
به این ترتیب، جهان در سال جاری ۱۴۱ میلیاردر بیشتر از سال ۲۰۲۳ دارد. رکورد قبلی در سال ۲۰۲۱ با دو هزار ۷۵۵ میلیاردر ثبت شده بود.
فوربس تخمین زد که ثروت جمعی میلیاردهای جهان به بیش از ۱۴ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد.
تیلور سوئیفت، خواننده و ترانهسرا، پس از آنکه بهعنوان مگا استار (ابرستاره) شناخته شد، وارد فهرست میلیاردهای فوربس شد. او در مراسم جوایز گرمی امسال درخشید و به اولین خوانندهای بدل شد که چهار بار جایزه آلبوم سال را از آن خود کرده است.
موفقیت سوئیفت فقط به دنیای موسیقی محدود نمی شود. صرف حضور او در بازیهای فوتبال آمریکا برای تماشای بازی دوست پسرش تراویس کلس، باعث افزایش تعداد تماشاگران NFL شده است.
در بین ده نفر اول فهرست فوربس، هشت نفر از ایالات متحده حضور دارند که شش نفر از آنها در عرصه فناوری فعال هستند.
پس از برنارد آرنو فرانسوی و خانوادهاش، ایلان ماسک، مالک تسلا و ایکس (توییتر سابق)، با ثروت خالص ۱۹۵ میلیارد دلاری در رتبه دوم قرار دارد.
پس از او جف بزوس،مالک آمازون، در رده سوم قرار دارد.
ثروت ایلان ماسک نسبت به سال گذشته هشت درصد افزایش یافته است، اما در نوامبر ۲۰۲۱ از دارایی خالص او کاسته شدږ او تا آن زمان اولین کسی بود که به دارایی ۳۰۰ میلیارد دلار دست یافت.
مجیک جانسون، اسطوره بسکتبال با ثروت ۱.۲ میلیارد دلاری و دیک ولف تهیه کننده تلویزیونی که پشت سر سریال قانون و نظم ایالات متحده و شیکاگو PD قرار دارد، نیز به فهرست فوربس پیوستند.
چیس پیترسون-ویتورن، سردبیر ارشد ثروت فوربس، گفت که سالی «شگفتانگیز» برای ثروتمندترین افراد جهان بوده است.
او افزود : «یک رکوردشکنی دیگر این است که ۱۴ میلیاردر، ثروتی ۱۲رقمی دارند. حتی در زمان نبود اطمینان مالی برای بسیاری از مردم، ابرثروتمندان به رشد خود ادامه میدهند.»
باشگاه ۱۰۰ میلیارد دلاری
فوربس اعلام کرد طبقه ۱۰۰میلیاردیها در سال ۲۰۲۴، در مقایسه با یک دهه پیش، ۲۵۵ درصد ثروتمندتر بودند و اکنون در مجموع دو تریلیون دلار ثروت دارند، این به معنای آن است که تنها نیم درصد از دو هزار ۷۸۱میلیاردر جهان، 1۴ درصد از کل ثروت میلیاردرها را در اختیار دارند.
از نظر جغرافیایی، ایالات متحده همچنان بیش از هر کشور دیگری میلیاردر دارد و با رکورد ۸۱۳ نفر در صدر این فهرست است. چین در رتبه دوم است و پس از آن هند قرار دارد.
در بریتانیا، مایکل پلات، مدیر صندوق تامینی، ثروتمندترین فرد است و پس از آن سر جیم رتکلیف، مالک جزئی منچستریونایتد و سر جیمز دایسون مخترع، قرار دارند.
فوربس گفت که ۱۸۹نفر از این فهرست خارج شدهاند که از این میان ۱۲۹ نفر از سرزمین اصلی چین هستند؛ جایی که مصرف کمتر مصرفکنندگان و سقوط در بازار املاک و مستغلات، میلیاردها سبد سهام را از بین برده است.
۳۲ میلیاردر دیگر، از جمله محمد الفاید سرمایهدار مصری، سیلویو برلوسکونی نخست وزیر سابق ایتالیا، سباستین پینیرا رییسجمهوری سابق شیلی و جیمی بافت خواننده آمریکایی سبک کانتری جان باختند.
حمله هوایی به ساختمان کنسولی جمهوری اسلامی در سوریه که منابع ایراناینترنشنال اعلام کردند از سوی اسرائیل انجام شد، احتمال حمله متقابل ایران به مواضع اسرائیل را برجسته کرده است. چنین حملهای میتواند خاورمیانه را در آستانه یک جنگ فراگیر قرار دهد.
منابع ایراناینترنشنال ظهر روز سهشنبه فاش کردند حمله اسرائیل به فرماندهان سپاه پاسداران در سوریه در پاسخ به حملات روزافزون و مکرر جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی آن علیه اسرائیل از جمله پرتاب پهپاد به پایگاه دریایی ایلات انجام گرفته است.
بنا به گفته این منابع، اسرائیل مسئول حمله روز دوشنبه ۱۳ فروردین به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق و کشته شدن محمدرضا زاهدی و دیگر مقامهای سپاه پاسداران در دمشق بوده است.
تایمز لندن در گزارشی به این حمله و تبعاتش پرداخت و نوشت اقدام اسرائیل این فرض را مطرح میکند که این کشور در درگیری فزاینده خود با تهران ممکن است دست به هر اقدامی بزند.
در ماههای اخیر اسرائیل تعدادی از فرماندهان ارشد سپاه را در دمشق ترور کرده اما این اولین بار است که یک ساختمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی را هدف قرار میدهد.
تایمز نوشت اکنون جمهوری اسلامی مجبور به پاسخگویی است.
به نظر میرسد این همان لحظهای است که از زمان آغاز جنگ غزه در ماه اکتبر همه از وقوع آن میترسیدند: لحظه بروز مجموعهای از درگیریها میان اسرائیل و شبکهای از شبهنظامیان متحد جمهوری اسلامی که جنگی منطقهای را در پی خواهد داشت.
با این حال اگر جمهوری اسلامی وارد رویارویی مستقیم با اسرائیل شود، چیزهای زیادی برای از دست دادن خواهد داشت.
از این رو میتوان استدلال کرد که تهران در ادامه مسیر، محتاطانهترین گزینه را پیش خواهد گرفت.
دلیل اقدام روز دوشنبه اسرائیل، ساعاتی پس از آن مشخص شد که یک گروه شبهنظامی عراقی مورد حمایت جمهوری اسلامی مسئولیت حمله پهپادی به پایگاه نظامی اسرائیل در شهر بندری ایلات را بر عهده گرفت.
در هفتههای اخیر، اسرائیل حملات هوایی خود را علیه حزبالله لبنان نیز تشدید کرده که نشاندهنده افزایش تحملناپذیری این کشور در برابر حملات فرامرزی این گروه مورد حمایت جمهوری اسلامی است. حملاتی که منجر به تخلیه بخشهایی از شمال اسرائیل شده است.
بعید به نظر میرسد اسرائیل بدون برنامهریزی و یکباره این حمله پهپادی را انجام داده باشد.
در این حمله، ساختمانهای اطراف محل کنسولگری جمهوری اسلامی، از جمله ساختمان متروکه سفارت کانادا آسیبی ندیدند. همین مساله، نشاندهنده برنامهریزی، آمادگی و در اختیار داشتن اطلاعات از سوی اسرائیل است.
بر اثر این حمله، ۱۳ نفر از جمله محمدرضا زاهدی، از فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران، همراه با معاونش محمدهادی حاجی رحیمی و یکی از اعضای حزبالله لبنان کشته شدند.
زاهدی فردی بود که بر عملیات نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در سوریه و لبنان نظارت داشت.
تایمز این حمله هوایی را مایه شرمساری تهران خواند و نوشت که بدون شک، جمهوری اسلامی قواعد و مفروضات خود را در مورد زورآزمایی مقابل اسرائیل بازنگری خواهد کرد.
بر اساس این گزارش، تهران اکنون باید قدرت بازدارندگی خود را به نمایش بگذارد؛ همانطور که پس از کشته شدن قاسم سلیمانی از سوی آمریکا در سال ۲۰۲۰، یک پایگاه آمریکایی را در عراق بمباران کرد.
در سال جاری میلادی جمهوری اسلامی برای گرفتن انتقام ترور یکی دیگر از فرماندههان ارشد خود در سوریه، منطقهای را که مدعی شد «یک پایگاه اطلاعاتی اسرائیل» در اقلیم کردستان عراق بوده است، بمباران کرد.
در هر دو مورد، پاسخ جمهوری اسلامی برای حفظ چهره و در عین حال اجتناب از رویارویی همهجانبه، تنظیم شده بود.
تهران قبل از حمله به پایگاه هوایی آمریکا در عراق (عینالاسد) در سال ۲۰۲۰، به ایالات متحده در مورد حمله قریبالوقوع به آن هشدار داده بود تا احیانا از تبعات تلفات احتمالی پیشگیری کند.
اکنون نیز ممکن است تهران تصمیم بگیرد یکی از مقرهای دیپلماتیک اسرائیل را خارج از خاک این کشور هدف قرار دهد اما به احتمال زیاد اسرائیل چنین اقدامی را با حمله مستقیم به خاک ایران پاسخ خواهد داد.
از سوی دیگر ممکن است جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که اسرائیل این حمله را انجام داده تا نیروهای نیابتی ایران بهویژه حزبالله را مهار کند.
در این صورت، بهترین انتقام برای تهران احتمالا ادامه دادن همین مسیر فعلی و استفاده از نیروهای نیابتی خواهد بود.
میلیونها نفر از شهروندان ترکیه روز یکشنبه ۱۲ فروردین در انتخابات محلی تعیین شهرداران و شوراهای شهر، تصمیم میگیرند که اداره بزرگترین شهرهای کشورشان را بهدست چه کسانی بسپارند. این رویداد انتخاباتی، امتحانی مهم برای اردوغان با هدف بازپسگیری استانبول از کنترل رقیبانش است.
به گزارش بیبیسی جهانی، پنج سال پیش نماینده ائتلاف اپوزیسیون، اکرم اماماوغلو از حزب جمهوریخواه خلق ترکیه (CHP) اداره استانبول، پایگاه بزرگ اقتصادی و اجتماعی ترکیه را به دست گرفت و پس از مدتی طولانی، سرانجام موفقیت حزب رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری کنونی را در انتخابات محلی شکست.
اکنون اردوغان که در این ابر شهر ۱۶ میلیون نفری متولد شده میخواهد این شهر را از مخالفانش پس بگیرد.
نتیجه آرای استانبول یک آزمایش مهم برای اپوزیسیون است که آیا میتوانند تهدیدی جدی برای اردوغان و حزب او یعنی عدالت و توسعه (AK Party) در طی چهار سال آینده و دور بعدی انتخابات ریاستجمهوری ایجاد کنند یا خیر؟
احسان آکتاش، از گروه ارتباطات دانشگاه مدیپول استانبول و رییس مرکز تحقیقات سیاسی جنار گفت: «استانبول خانه اوست. از دست دادن استانبول در انتخابات محلی ۲۰۱۹ برای اردوغان شکست بزرگی بود.»
استانبول جایی است که اردوغان در آن بزرگ شده و قبل از ورود به سیاست در دهه ۱۹۷۰، در خیابانهایش نان «سیمیت» میفروخته است.
اردوغان ریاست شعبه جوانان حزب اسلامی را در منطقه بیاوغلوتن بر عهده داشت و از آنجا راه خود را تا سمت شهرداری استانبول، نخستوزیری و در نهایت رییسجمهوری ترکیه طی کرد.
حزب حاکم، حزب عدالت و توسعه و اسلامگرایان، قبل از شکست در سال ۲۰۱۹، به مدت ۲۵ سال اداره دو شهر بزرگ استانبول و آنکارا را در دست داشتند.
سدا دمیرالپ، استاد علوم سیاسی در دانشگاه ایشیک استانبول گفت: «اگرچه اپوزیسیون، انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته را از دست داد اما هنوز هم ارتباط محکمی بین برنده شدن در انتخابات استانبول و انتخابات ریاستجمهوری وجود دارد.»
دمیرالپ افزود: «اگر اماماوغلو موفق به پیروزی مجدد در استانبول شود، اپوزیسیون امیدهای زیادی برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ خواهد داشت.»
این شهر که میزبان یکپنجم از جمعیت ۸۵ میلیون نفری ترکیه است، رایدهندگانی را با دیدگاههای مختلف سیاسی، قومی، مذهبی و اقتصادی در خود جای داده است.
کنترل و اداره استانبول برابر با اداره بخش قابل توجهی از اقتصاد ترکیه از جمله تجارت، گردشگری و امور مالی است.
مورات کوروم ۴۷ ساله، نامزد حزب اردوغان در استانبول است. او وزیر سابق محیط زیست و شهرنشینی در دولت اردوغان بود. با وجود این در حقیقت نبرد نهایی در استانبول میان اماماوغلو و اردوغان است.
بیبیسی تاکید کرد پیروزی در استانبول برای اردوغان و وزیران ارشدش به یک هدف شخصی تبدیل شده است؛ همانطور که او پیشتر گفته بود: «استانبول به صاحب واقعی خود بازگردانده میشود.»
اردوغان که دوره سوم ریاستجمهوری را پشت سر میگذارد، طبق قانون اساسی نمیتواند پس از سال ۲۰۲۸ حکومت کند.
آکتاش گفت: «او برای خود جانشینی انتخاب نکرده و پیشبینی اینکه چه کسی ممکن است بهعنوان دبیرکل حزب عدالت و توسعه جایگزین اردوغان شود بسیار دشوار است.»
به همین دلیل است که منتقدان اردوغان بر این باورند که احتمالا حزب عدالت و توسعه از بازپسگیری استانبول برای تحکیم قدرت او در سطح ملی و محلی استفاده خواهد کرد تا با تغییرات احتمالی در قانون اساسی، امکان حضور در راس قدرت را بهعنوان رییسجمهوری برای یک دوره دیگر به اردوغان بدهند.
بیبیسی نوشت برخلاف انتخابات اخیر، اردوغان همچنین از این مزیت برخوردار است که مخالفان او دیگر متحد نیستند.
اکرم اماماوغلو در سال ۲۰۱۹ با حمایت ائتلاف شش حزبی ناسیونالیستها، سکولارها ، لیبرالها، محافظهکاران، اسلامگرایان و مهمترین آنها، کُردها، پیروز شد. استانبول جمعیت کُرد بسیار بزرگی دارد.
این ائتلاف پس از شکست در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته فروپاشید و سایر احزاب مخالف، از جمله حزب برابری و دموکراسی خلق (DEM) طرفدار کُردها، نامزدهای خود را در این انتخابات معرفی کردند.
این تصمیم از سوی برخی از احزاب اپوزیسیون میتواند شانس پیروزی اماماوغلو را کاهش دهد.
اکرم اماماوغلو که ۵۲ سال دارد در گذشته به تجارت مشغول بود. او ابتدا به عنوان شهردار منطقه کمتر شناختهشده بیلوکدوزو، منطقهای با جمعیت طبقه متوسط، پا به حوزه سیاست گذاشت و پس از آن توانست اداره شهر استانبول را به عنوان شهردار در دست بگیرد.
اماماوغلو بهعنوان جدیترین رقیب اردوغان طی دهههای گذشته در نظر گرفته شده است.
او در گردهمایی بزرگ هوادارانش در منطقه بیلوکدوزو گفت: «در سال ۲۰۱۹ ما یک فصل جدید را شروع کردیم و روز ۳۱ مارس (۱۲ فرودین)، حزب عدالت و توسعه به تاریخ خواهد پیوست.»
او گفت: «من برای استانبول رویاهای بزرگی دارم و در حال حاضر به چیز دیگری فکر نمیکنم. اکنون زمان تحقق بخشیدن به آن رویاهاست.»
اگرچه ترکیه درگیر یک بحران اقتصادی است اما اماماوغلو گسترش سیستم ریلی شهری، فضاهای سبز و برنامه ساخت مسکن را در طول پنج سال حضورش پیش برده است.
اما نگرانی اساسی دیگری نیز برای مردم استانبول وجود دارد: سال گذشته وقوع دو زلزله در جنوب ترکیه جان بیش از ۵۳ هزار نفر را گرفت و لرزهشناسان هشدار میدهند هر لحظه ممکن است یک زمینلرزه ویرانگر در استانبول رخ دهد.
حزب عدالت و توسعه طرحهایی برای تخریب ساختمانهای قدیمی و فرسوده و ساختن جایگزینهای مقاوم در برابر زلزله را در راس برنامههای خود قرار داده است.
خانم دمیرالپ در این مورد به بیبیسی گفت: «مورات کوروم نامی است که با توسعه شهری شناخته میشود و دارای اهمیتی نمادین است اما این امر نمیتواند دلیل کافی برای کسب پیروزی او باشد.»
از سوی دیگر تاسیس حزب جدید اسلامی به نام «حزب رفاه نو» میتواند به امید کوروم برای پیروزی آسیب برساند و باعث کاهش آرای او شود، زیرا رایدهندگان محافظهکار و مذهبی، خواهان گزینههای دیگری برای حزب عدالت و توسعه هستند.
با نزدیک شدن به انتخابات محلی در سراسر کشور، نگرانیهایی در مورد تهدید روزافزون اطلاعات جعلی ایجاد شده از طریق هوش مصنوعی به وجود آمده است.
به گزارش بخش انگلیسی الجزیره، اوایل سال جاری ویدیویی جعلی در رسانههای اجتماعی پخش شد که شهردار استانبول را در حال تمجید از اردوغان نشان میداد. اکرم اماماوغلو در این ویدیو از «اقدامات عالی» حزب عدالت و توسعه در اجرای پروژههای حمل و نقل عمومی در زمان حاکمیت این حزب، قدردانی میکرد.
امره ایلکان ساکیلجا، مدیر پروژه راستیآزمایی تییت (Teyit)، فیلمها و تصاویر جعلی را «تهدید بزرگی» در انتخابات آینده دانست.
او به الجزیره گفت: «محتوای جعلی به سرعت در رسانههای اجتماعی پخش میشود. در نتیجه ادعای غیرحقیقی که از یک حساب شخصی مطرح شده است میتواند ناگهان وارد جریان اصلی رویدادها شود.»
هفته گذشته نیز فیلمی ویدیویی از مقامات حزب جمهوریخواه خلق ترکیه در استانبول در حال شمارش بستههای پول نقد پخش شد که اشاره به فساد در داخل اپوزیسیون داشت.
این حزب در پاسخ گفت که این ویدیو مربوط به سال ۲۰۱۹ است؛ زمانی که اعضای حزب در حال پرداخت وجه نقد به یک وکیل برای خرید دفتر برای حزب جمهوریخواه خلق ترکیه بودند.
اوژان بیلگین، یکی از اعضای هیات مدیره تیآرتی و مدیر بنیاد دیپلماسی مستقر در استانبول، به الجزیره گفت: «ما با نوعی از اطلاعات نادرست مواجهیم که هدف آن تاثیرگذاری بر نتایج انتخابات است.»
او با اشاره به انصراف یکی از چهار نامزد ریاست جمهوری در انتخابات گذشته گفت: «این نمونهای از تاثیر اطلاعات نادرست است که مستقیما روند دموکراتیک را مختل میکند.»
خبر ابتلای کیت میدلتون، همسر ولیعهد بریتانیا و پرنسس ولز به سرطان پس از هفتهها پنهانکاری، واکنشهای بسیاری در سراسر جهان به دنبال داشت. به دنبال این واکنشها، مقامهای دولت بریتانیا درباره احتمال دخالت چین، روسیه و ایران در افزایش شایعات در فضای مجازی اظهار نگرانی کردند.
نشریه انگلیسی ایندیپندنت در گزارشی نوشت دولت از این بابت نگران است که دشمنان بریتانیا عمدا به انتشار اطلاعات نادرست درباره شاهزاده ولز دامن بزنند تا در میان مردم «شک عمومی» ایجاد کنند.
غیبت کیت میدلتون در انظار عمومی پس از عمل جراحی برنامهریزی شده او در ماه ژانویه به منبع شایعات آنلاین، گمانهزنیها و تئوریهای توطئه تبدیل شد.
شاهزاده خانم ولز چند ماه بعد و در روز سوم فروردین، در یک پیام ویدیویی تاثیرگذار فاش کرد که به سرطان مبتلا شده است.
کیت میدلتون ۴۲ ساله گفت که طبق توصیه تیم پزشکی قبل از شروع «شیمیدرمانی پیشگیرانه» نیاز به زمان برای بهبودی از عمل جراحی دارد.
در حالی که پیام ویدیویی او با موجی از همدردی عمومی روبهرو شد، طرح توطئههایی در مورد صحت ویدیوی پرنسس ولز و ابتلایش به سرطان به جریان افتاد.
برخی کاربران رسانههای اجتماعی، کارایی شیمیدرمانی را زیر سوال بردند و برخی دیگر واکسنهای کووید-۱۹ را در ابتلای کیت به سرطان مقصر دانستند.
به گزارش تلگراف، اکنون نگرانیهای فزایندهای در میان مقامات بریتانیا در مورد دخالت احتمالی دشمنان این کشور از جمله چین، روسیه و ایران در به جریان انداختن تئوریهای توطئه درباره سلامت کیت میدلتون در رسانههای اجتماعی وجود دارد.
یک منبع ناشناس دولتی گفت: «بخشی از شیوه کار کشورهای متخاصم، بیثبات کردن شرایط با اقداماتی چون زیر سوال بردن مشروعیت انتخابات یا سایر نهادهاست.»
قرار است ادعای دخالت چین در امور بریتانیا روز دوشنبه ۱۳ فروردین و تنها چند ماه قبل از برگزاری انتخابات عمومی در این کشور از سوی الیور داودن، معاون نخستوزیر بریتانیا در پارلمان مطرح شود.
گفته میشود داونینگ استریت در حال آمادهسازی تحریمهای جدید علیه چهرههای چینی است که در مداخله دولت متبوع خود بر روندهای دموکراتیک بریتانیا دست داشتهاند.
یکی از موارد مورد تاکید، حملهای سایبری است که منجر به افشای اطلاعات شخصی میلیونها رایدهنده بریتانیایی شد.
قرار است روز دوشنبه وزیران دولت جزییات حملات هکری را که کمیسیون انتخابات و همچنین ۴۳ نفر از جمله نمایندگان پارلمان و دولتمردان را هدف قرار داد، بیان کنند.
دولت بریتانیا سال گذشته کارگروهی را برای محافظت از یکپارچگی دموکراسی این کشور در برابر تهدیدات مداخلهگرانه خارجی راهاندازی کرد.
مقابله با انتشار اطلاعات نادرست در رسانههای اجتماعی از جمله وظایف این کارگروه است.
تلگراف به نقل از یک منبع دولتی گفت: «مقابله با این موضوع، دستور کار اصلی این کارگروه است.»
ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا، روز جمعه پیامهای توهینآمیز و نادرست رسانههای اجتماعی که کیت میدلتون را به دلیل ناپدید شدن از انظار عمومی هدف قرار میدهند، محکوم کرد.
سوناک در بیانیهای در ایکس نوشت: «در هفتههای اخیر شاهزاده خانم زیر ذرهبین قرار گرفت و برخی رسانهها در سراسر جهان و رسانههای اجتماعی با او رفتار ناعادلانهای داشتند.»
عمران احمد، مدیر اجرایی مرکز مبارزه با نفرت دیجیتال نیز در این زمینه گفت که موضوع درباره پرنسس ولز و زنی جوان است که از مشکلات سلامتی رنج میبرد.
به گفته احمد، در این شرایط افرادی تئوریهای توطئه را در پلتفرمهای اجتماعی تقویت میکنند.
او به بیبیسی گفت: «من فکر میکنم این روش و رفتار، وجه غیرانسانی رسانههای اجتماعی است که مردم را مجبور میکند درباره چیزهایی صحبت کنند که میتوانند بسیار شخصی باشند.»
پدی هارورسون، مشاور سابق سلطنتی گفت که گمانهزنیها و فشارها در مورد سلامتی کیت میدلتون بدترین چیزی بوده که تا به حال دیده است.
هفته گذشته سفارت بریتانیا در اوکراین مجبور شد شایعات مربوط به مرگ پادشاه را تکذیب کند.
این تکذیبیه پس از آن منتشر شد که کانالهای رسانه دولتی مورد تایید کرملین با میلیونها دنبالکننده در رسانههای اجتماعی، شروع به انتشار اخبار جعلی کردند.
اولین ادعاهای نادرست در تلگرام با انتشار یک بیانیه فتوشاپی مزین به آرم کاخ باکینگهام ظاهر شد که میگفت: «این خبر از سوی تیم رسانهای سلطنتی اعلام شده است. پادشاه دیروز بعد از ظهر به طور غیرمنتظرهای درگذشت.»
کنوانسیون اتاوا در دسامبر ۱۹۹۷ بر مبنای منع بهکارگیری مین ضد نفر، تولید، ذخیرهسازی و فروش آن تصویب شد.
با گذشت ۲۸ سال از تصویب این کنوانسیون، جمهوری اسلامی از پیوستن به آن خودداری کرده و همچنان به تولید، استفاده و صادرات مین ادامه میدهد.
محمدحسین امیراحمدی، رییس مرکز مینزدایی کشور، فروردین ۱۴۰۲ گفته بود جمهوری اسلامی پس از پایان جنگ ایران و عراق با حدود ۲۰ میلیون انواع مین زمینی و میلیونها مواد منفجره به جا مانده از جنگ در وسعتی در حدود ۴۲ هزار کیلومتر مربع در پنج استان مرزی غرب و جنوب غرب کشور مواجه است.
در این شرایط، انفجار مینهای به جای مانده از جنگ هشت ساله ایران و عراق و مینهایی که در سالهای اخیر به دست نیروهای سپاه پاسداران در مرزهای ایران با افغانستان، پاکستان و عراق کاشته شدهاند، همچنان قربانی میگیرد.
سازمان حقوقبشری ههنگاو در گزارشی به مناسبت روز جهانی آگاهسازی در برابر خطرهای مین، نوشت جمهوری اسلامی در سالهای گذشته به بهانه مقابله با احزاب کُرد و بلوچ مخالف خود، مینهای جدیدی در مرزهای ایران کاشته است.
به نوشته ههنگاو، شمار رو به افزایش قربانیان مین در استانهای کردستان، آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان از آثار این سیاست امنیتی اتخاذ شده از سوی جمهوری اسلامی است.
بر اساس گزارشهای وبسایت «مین و زندگی» که اخبار حوادث انفجار مین و مهمات جنگی را منتشر میکند، از ابتدای امسال دو حادثه انفجار مین در دو روز پیاپی در نوار مرزی شمال غرب کشور اتفاق افتاده که بر اثر این حوادث، دو نفر مجروح شدهاند و یک نفر جان باخته است.
روز هفتم فروردین، انفجار مین در ارتفاعات مرزی سردشت باعث مجروح شدن شدید رئوف احمدی و جبار احمدزاده، کولبرهای ساکن روستاهای همان حوالی شد و روز هشتم فروردین، یکی از عشایر شهرستان قصرشیرین که دام خود را به چرا برده بود، با مین به جا مانده از دوران جنگ برخورد کرد و بر اثر شدت جراحات، در دم جان باخت.
بهنام صادقی، فعال مینزدایی و مدیر وبسایت مین و زندگی، روز پنجشنبه در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفت: «سال ۱۴۰۰ تعداد حوادث انفجار مین ۲۹ فقره، تعداد جانباختگان ۱۳ نفر و تعداد مجروحان ۲۶ نفر بود.»
به گفته صادقی، در سال ۱۴۰۱، تعداد حوادث انفجار مین ۲۱ فقره، تعداد جانباختگان ۹ نفر و تعداد مجروحان ۲۲ نفر و در سال ۱۴۰۲، تعداد حوادث انفجار مین ۱۹ فقره، تعداد جانباختگان هشت نفر و تعداد مجروحان ۲۸ نفر بود.
بر اساس گزارش ههنگاو که روز پنجشنبه ۱۶ فروردین منتشر شده، در یک سال گذشته دستکم ۵۲ شهروند در ایران قربانی انفجار مین شدهاند.
بر اساس این گزارش، در بازه زمانی چهارم آوریل ۲۰۲۳ تا سوم آوریل ۲۰۲۴ دستکم ۱۳ شهروند در اثر انفجار مین و مهمات جنگی عمل نکرده در مناطق مرزی ایران کشته و ۳۹ تن دیگر مجروح یا قطع عضو شدهاند.
مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا) نیز روز ۲۸ اسفند سال گذشته در گزارشی اعلام کرد در سال ۱۴۰۲ دستکم ۹ شهروند به واسطه انفجار مین در مناطق مختلف کشور جان خود را از دست دادند و ۲۵ تن دیگر زخمی شدند.
به نوشته هرانا، عمده این مینها بازمانده از زمان جنگ هستند که جمهوری اسلامی مسوولیت مشخصی در خنثی کردنشان یا محصور کردن مناطق آلوده با هدف ایجاد امنیت برای شهروندان و حفظ جان آنان دارد.
بنا بر گزارش ههنگاو، در سال گذشته بیشترین قربانیان مین در مرزهای استان سیستان و بلوچستان با ۱۳ مورد و استان ایلام با ۱۲ مورد بودهاند.
انفجارهای مین در استان سیستان و بلوچستان شش کشته و هفت زخمی، در استان ایلام سه کشته و سه زخمی، در استان کرمانشاه سه کشته و هشت زخمی، در استان کردستان ۱۰ زخمی، در استان خوزستان یک کشته و سه زخمی و در استان آذربایجانغربی، دو زخمی بر جای گذاشته است.
بیشترین قربانیان مین در این بازه زمانی شهروندان عادی با ١٩ مورد شامل پنج کشته و ۱۴ زخمی و کارگران (کولبر، سوختبر، دامدار) با ١٨ مورد، شامل هفت کشته و ۱۱ زخمی بودهاند.
طی این مدت یکی از نیروهای نظامی در اثر انفجار مین کشته و چهار تن دیگر زخمی شدهاند.
بنا بر این گزارش، بیش از ۱۷ درصد قربانیان انفجار در این بازه زمانی، کودکان و زنان و ۵۶ درصد، شهروندان کُرد بودهاند.
ههنگاو پیشتر گزارش کرده بود در سال ۲۰۲۲ میلادی دستکم ۳۶ شهروند به دلیل انفجار مین و مواد منفجره به جای مانده از جنگ هشت ساله ایران و عراق و مینهای تازه کاشته شده به دست نیروهای سپاه پاسداران در مرزهای کردستان قربانی شدهاند.