نماینده خامنهای در اصفهان: رئیسی از نوجوانی مودب بود



پیمان جبلی، رییس سازمان صدا و سیما، با بیان اینکه «در نظام جمهوری اسلامی، انتخابات هم طریقیت دارد و هم موضوعیت»، گفت: «در حال آمادهسازی دکور مناظرهها و حتی فراهم کردن فضای لازم اداری برای استقرار نامزدها و گروههای همراهشان به صورت استقرار ۲۴ساعته در صدا و سیما هستیم.»

در ادامه خبرهای مربوط به بیمار شدن زندانیان سیاسی پس از آزادی از زندان، ساسان چمنآرا، از بازداشتشدگان اعتراضات ۱۴۰۱، به نوعی بیماری خودایمنی مبتلا شده است. بیماری خودایمنی مطهره گونهای، فعال سابق دانشجویی نیز پس از پنج سال عود کرده و به اماس خفیف هم مبتلا شده است.
مریم کیانارثی، وکیل دادگستری، در رسانه اجتماعی ایکس نوشت که موکلش ساسان چمنآرا، مانند دیگر معترضان زندانی پس از آزادی از زندان، مدتهاست به نوعی بیماری خودایمنی (پسوریازیس) مبتلا شده است.
این وکیل دادگستری، تکرار این بیماریها برای معترضان زندانی را سوالبرانگیز خواند و تاکید کرد این رخداد موجب نگرانی جامعه مدنی شده است.

مطهره گونهای، فعال دانشجویی سابق و دانشجوی تعلیقی رشته دندانپزشکی، با اشاره به ابتلای چمنآرا به بیماری خودایمنی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که از حدود ۹ سال پیش به بیماری خودایمنی آلوپسی آرهآتا (ریزش موی سکهای) مبتلا شده و بعد از بازداشتش در سال ۱۴۰۱، پس از گذشت پنج سال بیماریاش عود کرده است.
او با اشاره به اینکه با عود بیماریاش موهای سر، مژهها و ابروهایش دچار ریزش شدهاند، نوشت: «پس از آن و بعد از دریافت حکم اخراجم از دانشگاه دچار سندرم تونل کارپال نیز شدم که آن هم دستهای از بیماریهای نوروپاتیک مرتبط با استرس است.»
این فعال دانشجویی با بیان اینکه چندی پیش در پی احضارها و بازجوییهای مکرر و بازداشت، متوجه ابتلایش به اماس خفیف شده، تاکید کرد: «همه اینها ناشی از رنج و اضطراب بیامانی است که جمهوری اسلامی بر زندگی شهروندان ایران وارد میسازد.»
او گفت که با داروهای ضداضطراب و کورتون تراپی، تاکنون توانسته بیماریهایش را کنترل کند.
عدهای پف اخیر صورت او را به «خوش گذشتن در زندان» تفسیر کردهاند که از عوارض شایع کورتون است.

منتشر شدن خبر بیماری مشابه چمنآرا و گونهای، موضوع بیماریها و مرگهای مشکوک برخی زندانیان سیاسی را مجددا به بحث روز تبدیل کرد.
سینا یوسفی، وکیل دادگستری، در واکنش به ابتلای چمنآرا به بیماری خودایمنی مطلبی با عنوان «ترور بیولوژیک معترضین» در شبکه اجتماعی ایکس نوشت و تاکید کرد: «همکارمان مریم آروین که بهصورت داوطلبانه و رایگان وکالت معترضان را بر عهده میگرفت، یک ماه پس از آزادی از زندان، جان سپرد.»
این وکیل دادگستری در ادامه نوشت مادر مریم اعلام کرده بود که در زندان به بهانه آرامبخش و مسکن به او سرم وصل کردهاند و دلیل مرگ نیز مسمومیت دارویی بوده و پزشک زندان در نامهای آسیبهای وارده به او را تایید کرده بود.
آزاده بلاش، نوازنده و استاد پیانو ساکن اتریش با انتشار مطلبی در شبکه ایکس با یادآوری زندانی شدن چمنآرا در جنبش «زن، زندگی، آزادی»، نوشت که او فشارها و شکنجههای جسمی و روحی بسیاری مثل اعدام مصنوعی و حوضچه برق را متحمل شده و حالا با بیماری خودایمنی دست و پنجه نرم میکند.
به گفته بلاش، این هنرمند عرصه موسیقی مشکل بینایی دارد و فقط یک چشمش با کمک عینک، توان دید ضعیفی دارد.
ماجرای بیماریهای مشکوک پس از آزادی از زندان صرفا به این افراد ختم نمیشود.
سوم اردیبهشت امسال خبر بیماری ناشناخته ترانه علیدوستی، بازیگر مخالف حجاب اجباری، تنها چند ماه پس از آزادی از زندان منتشر شد.
نادره حکیمالهی، مادر ترانه، در یک لایو اینستاگرامی از ابتلای دخترش به یک بیماری ناشناخته خبر داد و گفت: «حال ترانه خوب است ولی خوب نبوده. بیماری سخت است؛ بهخصوص که منشا آن مشخص نیست. من نگران بودم اما از نگرانی درآمدم. برایش عشق بفرستید و دعا کنید.»
پس از آن، «سینمااعتماد» درباره بیماری این ستاره سرشناس سینمای ایران نوشت: «ترانه علیدوستی حدود شش ماه پس از آزادی خود از زندان دچار بیماریای به نام سندروم (DRESS) شده است. این وضعیت زمانی ایجاد میشود که سیستم ایمنی واکنش بیش از حدی به برخی داروها نشان میدهد. در نتیجه این امر باعث ایجاد علایم متعددی مانند تب، ناهنجاریهای خونی و التهاب اعضا در سراسر بدن میشود.»
علیدوستی از جمله هنرمندانی است که در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ از جنبش «زن، زندگی، آزادی» حمایت کرد، حجاب اجباری خود را از سر برداشت و به همین دلیل روز ۲۶ آذر ۱۴۰۱ بازداشت و ۱۴ دی ماه همان سال با تودیع وثیقه از زندان آزاد شد.
کیانارثی روز چهارم اردیبهشت نیز از ابتلای مصطفی آل احمد، کارگردان سینما به نوعی بیماری خودایمنی پس از آزادی از زندان خبر داد و نوشت: «تکرار این دست بیماریها، فعالان حقوق بشر را با پرسشهای جدی و نگرانکننده روبهرو کرده است.»
آل احمد روز ۱۷ تیر ۱۴۰۱ و به دلیل انتشار بیانیه تعدادی از سینماگران با عنوان «تفنگت را زمین بگذار» بازداشت و ۱۹ مرداد همان سال با تودیع وثیقه از زندان آزاد شد.
جمال عاملی، جعفر ابراهیمی، لیلا حسینزاده، مسعود محمودی و مهدی رجبیان، شماری از زندانی سیاسی فعلی و سابق هستند که به بیماری خودایمنی مبتلا هستند.
از زمان آغاز خیزش انقلابی ۱۴۰۱ موارد مشکوکی از بیماری و مرگ شهروندان بازداشتشده پس از آزادی از زندان مشاهده شد.
آخرین نمونه این اتفاق، سارا تبریزی، زندانی سیاسی سابق بود که در تعطیلات نوروز ۱۴۰۳ به شکل مشکوکی درگذشت و مقامات پزشکی قانونی علت مرگ او را «بلعیدن قرص» اعلام کردند.
نامهای بسیاری را میتوان به این فهرست افزود: عرشیا امامقلیزاده، میلاد (آرش) فروزنده، یلدا آقافضلی و علیرضا خاری، تنها چند تن از این نامها هستند.
برخی زندانیان سیاسی سابق پیش از این در واکنش به مرگهای مشکوک بازداشتیها و زندانیان، با یادآوری خاطرات خود گفتهاند در بازداشتگاهها و زندانهای جمهوری اسلامی، آنان را وادار به خوردن داروهای مشکوک، مخرب و روانگردان کردهاند.
همچنین آمپولهایی به آنان تزریق میشده که وضعیت جسمی و روانی زندانیان را مخدوش میکرده است.

وحید حقانیان حالا دیگر «سردار وحیدی یا وحید» که سال ۱۳۸۸ به عضو ستاد میرحسین موسوی گفته بود نتیجه انتخابات مشخص است، نیست. هویت او کاملا مشخص شده و روز شنبه ۱۲ خرداد دوربین رسانهها تصویر صفحه اول شناسنامهاش را هم ثبت کردند. او خودش به وزارت کشور رفته، یا خامنهای مامورش کرده؟
روز شنبه حقانیان با حضور در ساختمان وزارت کشور بالاخره شناسنامهاش را باز کرد تا دوربینها بتوانند مشخصات این چهره مرموز -یا چهرهای که دوست دارد همچنان مرموز باشد- را ثبت کنند. او متولد ۱۷ بهمن ۱۳۴۰ در تهران است.
حقانیان در مصاحبههای خود گفته از ۱۸ سالگی عضو حزب جمهوری اسلامی بوده است؛ یعنی سال ۱۳۵۸. او وقتی ۲۰ ساله بود، در ضمیمه «جنگ هفته» روزنامه جمهوری اسلامی -ارگان مطبوعاتی حزب جمهوری اسلامی- در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۶۰، یادداشتی با عنوان «مرتجع کیست؟» نوشت. این مطلب شامل نقلقولها همراه با شعارهایی است که برای یک عضو جوان حزب جمهوری اسلامی طبیعی به نظر میرسد و البته عضویت او در حزب را هم روشن میکند.

حقانیان به نوشتن و شاعر شدن علاقه دارد. او از جمله بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی شعری را در مدح او منتشر کرد.
دفعه بعدی که دست به قلم شد بعد از انتخابات سال ۱۴۰۰ بود. البته مشخص نشد انگیزه او از نوشتن یادداشت تحلیل انتخابات چه بود. او در آن یادداشت با اشاره به حضور عبدالناصر همتی به همراه محسن رضایی و امیرحسین قاضی زاده هاشمی، حضور آنها را در انتخابات «امداد الهی» نامید که باعث شد تنور انتخابات گرم شود.
حقانیان کنایهای هم به اصلاحطلبان زده بود که چرا از همتی حمایت بیشتری نکردند تا تنور انتخابات گرمتر شود.
به فاصله کمی از انتشار این یادداشت، خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، در یادداشتی به حقانیان حمله کرد و نوشت: «شایسته است ضمن ترک این رویه خسارتبار هرچه سریعتر درباره این شبههافکنیها روشنگری کرده و از ساحت رهبر معظم انقلاب اسلامی و دفتر ایشان صیانت فرمایید.»
این اولین حمله حقانیان به اصلاحطلبان نبود. سال ۱۳۹۶، ویدیوی کوتاهی از حضور او در مناطق زلزله زده کرمانشاه منتشر شد که در آن اسحاق جهانگیری، معاون اول حسن روحانی را لعنت کرد. این اولین بار بود که صدای حقانیان شنیده میشد.

از آقای وحیدی تا وحید حقانیان
اولین بار که حقانیان مورد توجه رسانهها قرار گرفت در جلسه تنفیذ ریاست جمهوری محمود احمدینژاد بود. او در این مراسم حکم تنفیذ را به خامنهای تحویل داد تا آن حکم را به احمدینژاد بدهد.
از آنجا که در گذشته معمولا این کار را رییس جمهور قبلی انجام میداد، این صحنه مورد توجه قرار گرفت. از طرفی رسانهها درباره هویت این شخص کنجکاو شدند. به خصوص آنکه پیش از انتخابات، همین شخص کنار خامنهای در راهپیمایی کوه آبیدر سنندج هم دیده شده بود.
او را با نام «سردار وحید» هم میشناسند. بنابر نقل قولی، او در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰، راننده شخصی عبدالله جاسبی، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، و بعد راننده خامنهای، دیگر عضو این حزب شده است.

حقانیان در سال ۱۳۶۴، بدون داشتن سابقه پیشینه نظامی فرمانده گشتهای انتظامی - امنیتی سپاه در تهران، موسوم به ثارالله شد.
ابوالفضل فاتح، مسئول کمیته رسانه و تبلیغات ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در خاطرات خود از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ از «آقای وحیدی» نام برد که به احتمال زیاد وحید حقانیان است.
فاتح نوشت: «حدود ۱۱ شب مهندس موسوی نامهای سری به مقام معظم رهبری نوشت، این نامه را به صورت دستی به بیت مقام معظم رهبری بردم و آن را تحویل آقای وحید دادم. چند دقیقهای هم با هم صحبت کردیم از فحوای صحبتهای ایشان دریافتم که باید انتخابات را تمام شده تلقی کنم. او میگفت برای چگونگی اعلام شمارش آرا به وزارت کشور تذکر داده است، اما ترکیب نهایی آرا را یک مرحلهای به نفع آقای احمدینژاد میدانست.»
محمد سرافراز، رییس مستعفی سازمان صدا و سیما و از چهرههای نزدیک به بیت خامنهای هم در کتاب «روایت یک استعفا» نوشته نوروز ۱۳۹۵ وقتی خبر استعفایش را وبسایت نزدیک به غلامعلی حداد عادل منتشر کرده بود، حقانیان با او تماس گرفته و گفته استعفایش را تکذیب کند و بعد از آن روابط عمومی سازمان در روز تعطیل استعفایش را تکذیب کرده است.

خانواده حقانیان
حاشیههای حقانیان در سالهای اخیر مختص به خود او نبوده و انتصاب همسرش هم حاشیه ساز بود. در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۹۶، محمدرضا مخبر دزفولی، دبیر وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی، طی حکمی «زهرا سادات علوی» را به سمت ریاست کمیسیون اجراییسازی سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش منصوب کرد.
آگهیهای تسلیتی که در صفحه اول روزنامه اطلاعات در مرداد سال ۱۳۸۹ منتشر شده، نشان میدهد «زهرا سادات علوی» همسر حقانیان است و اتفاقا برادرش حمید حقانیان که مهرماه سال ۱۴۰۲ در گذشت، هم با خواهر زهرا سادات علوی، یعنی مرضیه سادات علوی ازدواج کرده بوده است.

سمت نامعلوم
دیماه سال ۱۴۰۲ مشخص شد جوانی به نام محسن سراوانی که انتشار تصویری از او کنار حقانیان خبرساز شده بود، به اتهام جاسوسی اعدام شده است.
بعد از دیماه، جزئیات چندانی از آن پرونده اعلام نشد. سمت حقانیان هم در تشکیلات بیت به طور رسمی هرگز اعلام نشده است. در پیامها و خاطرات جسته و گریخته، از او با عنوان معاون اجرایی بیت خامنهای یاد میشود.
حقانیان مهرماه سال ۱۳۹۶ در مراسم تشییع جنازه محسن حججی حضور داشت. صدا و سیما در آن زمان حقانیان را «از مدیران اجرایی دفتر خامنهای» معرفی کرد.
حقانیان آبان ۱۳۹۸ در سالروز تسخیر سفارت ایالات متحده در تهران از سوی وزارت خزانه داری این کشور، همراه ۸ نفر دیگر تحریم شد.
اگرچه سمت او به طور رسمی اعلام نشده، رد پایش در سرکوب و بزنگاههای سیاسی از دهه ۶۰ که در گشتهای ثارالله مخالفان را بازداشت میکرد تا حصر مهدی کروبی و سرکوبهای سال ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ قابل مشاهده است.
او همچنین متهم است به عنوان فرمانده گشت ثارالله سپاه پاسداران (۱۳۶۶-۱۳۶۴) از عاملان آزار، بازداشت و شکنجه زنانی بوده است که حجاب اجباری را رعایت نمیکردند.
پرونده حقانیان که تا همین چند سال قبل، کسی صدایش را هم نشنیده بود، درست مثل کنفرانس خبری روز شنبه او که در تاریکی برگزار شد، مبهم است. رسانهها تازه روز شنبه متوجه شدند او متولد سال ۱۳۴۰ است، نه ۱۳۴۲.
باید دید آیا ورودش به این انتخابات، با نظر خامنهای بوده و قرار است نقش علیاکبر ولایتی در انتخابات سال ۱۴۰۰ را برای سال ۱۴۰۳ بازی کند، یا برق سالن آن طور که برای خودش هم سوال ایجاد شده بود، عمدی قطع شده است و ثبتنامش سر خود بوده است.

حسین ملکمکان، رییس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی فارس با اشاره به برنامههای سالمرگ روحالله خمینی گفت: «روز ۱۳ خرداد، ۱۵ هزار نفر به تهران اعزام میشوند تا در مراسم ۱۴ خرداد در تهران شرکت کنند.» او افزود: «برای مرگ ابراهیم رئیسی بیش از هزار مراسم در استان فارس برگزار شد.»

افغانستاناینترنشنال با تایید خبر روزنامه جمهوری اسلامی، گزارش داد که آذر سال گذشته یکی از دیپلماتهای دولت طالبان، عکاسی ایرانی را به داخل سرکنسولگری افغانستان در مشهد کشانده و «او را شکنجه کرده» است.
جمهوری اسلامی روز شنبه ۱۲ خرداد در مطلبی با عنوان «گردنکشی طالبان در خاک ایران» از تغییراتی در ساختار سرکنسولگری افغانستان در مشهد خبر داد و نوشت: «هیاتی با در دست داشتن نامه سرپرست وزارت امور خارجه طالبان، نسبت به تحویلگیری کنسولگری از سرکنسول کنونی اقدام کردند که با مقاومت او مواجه شدند.»
این روزنامه اقدام طالبان را «ناشایست» خواند و نوشت: «طبق اصول دیپلماتیک، انتصاب و استقرار روسای پستهای کنسولی باید با موافقت کشور پذیرنده انجام شود.»
بر اساس این مطلب، گروه طالبان چندی قبل سه دیپلمات را با موافقت وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی به سرکنسولگری افغانستان در مشهد فرستاد که یکی از این دیپلماتها فردی به نام محمداسماعیل سلیم بود که عکاسی ایرانی را به داخل سرکنسولگری افغانستان در مشهد کشاند و شکنجه کرد.
این دیپلمات مشهور به «دکتر سلیم» با شکایت عکاس، از ایران اخراج و فردی دیگر از جانب طالبان جایگزین او شد.
منابعی آگاه از مشهد در گفتوگو با افغانستاناینترنشنال تایید کردند این رویداد روز ۲۵ آذر ۱۴۰۲ اتفاق افتاده است.
به گفته این منابع، جمهوری اسلامی سلیم را به دلیل ضربوجرح شهروند ایران بهعنوان «عنصر نامطلوب» شناسایی و از ایران اخراج کرد.
این دیپلمات، دبیر اول سرکنسولگری افغانستان در مشهد بود.
فعالیت شبکه حقانی در مشهد تحت پوشش دیپلماتیک
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلب خود، سلیم را از اعضای «شبکه حقانی» طالبان معرفی کرد.
جلالالدین حقانی، از فرماندهان ارشد جهادی، بنیانگذار و رهبر سابق شبکه حقانی بود.
این شبکه در سال ۲۰۰۱ پایهگذاری شد و طی دو دهه اخیر همراه با طالبان، مسئولیت حملات مرگبار انتحاری بسیاری را در ولایتهای مختلف افغانستان بهویژه در کابل بر عهده داشت.
در جریان این حملات، هزاران غیرنظامی در افغانستان کشته، زخمی و دچار معلولیت شدند.
جمهوری اسلامی با اشاره به «مشی تروریستی ساختار نظامی طالبان و شبکه حقانی»، نوشت سرکنسول جدید افغانستان در مشهد به شبکه حقانی مرتبط است و برای همین، انتصاب او «نشان از اهداف شوم طالبان دارد».
به گفته این رسانه، دیپلماتهای کنونی طالبان در سرکنسولگری مشهد، سابقه «ضرب و جرح اتباع ایرانی، جاسوسی و تحریک مذهبی برای سربازگیری» داشتهاند.
در بخشی از این مطلب آمده است همین سه دیپلمات طالبان چند ماه پیش با استفاده از پوشش و خودروی دیپلماتیک در فرودگاه مشهد اقدام به ربودن «قاری عیسی محمدی» از اعضای سرشناس اپوزیسیون حکومت طالبان کردند.
عیسی محمدی از مشهد عازم آلمان بود که به او اعلام شد ممنوعالخروج است و از پرواز جا ماند. این سه دیپلمات سعی کردند در محوطه فرودگاه مشهد، محمدی را به زور سوار یک ماشین پلاک دیپلماتیک کنند.
روزنامه جمهوری اسلامی یادآور شد: «اگر طرفداران جبهه مقاومت ملی افغانستان در فرودگاه مشهد به موقع نرسیده و با طالبان درگیر نمیشدند، قاری عیسی محمدی به سرنوشت جمال قاشقچی، خبرنگار عربستانی دچار میشد.»
بهمن سال گذشته، محمدی گفته بود نمایندگانی از سوی سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی و وزیر داخله طالبان، «با دسیسه میخواستند مرا از ایران بربایند».
این روزنامه، سکوت دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی را در قبال «جسارتهای گروه طالبان» قابل تامل خواند و از برخورد نکردن با گردنکشیهای طالبان در خاک ایران در پوشش دیپلماتیک، انتقاد کرد.
بخشی دیگر از این مطلب، راهاندازی سفارت طالبان در تهران را «امتیازی سیاسی» به طالبان دانست بدون آنکه در مقابل، ضمانتی برای پرداخت حقابه ایران از رودخانه هیرمند و حتی رودخانه هریرود گرفته شود.
از زمان روی کار آمدن دوباره طالبان در افغانستان، کشورهای همسایه از جمله ایران بارها با نیروهای طالبان درگیری مرزی داشتهاند اما تنشهای مرزی سال گذشته میان ایران و افغانستان با افزایش درگیریهای لفظی بر سر حقابه ایران از رودخانه هیرمند همراه شده بود.
جمهوری اسلامی تاکید کرد طالبان با خریدن زمان به دنبال تکمیل سازههای آبی در رودخانههای مشترک است تا یک قطره آب به ایران نرسد و امنیت آبی و غذایی شرق ایران را به مخاطره بیندازد.
این روزنامه انحراف بخش مهمی از هیرمند را به شورهزار گودزره در افغانستان، در راستای «گسترش کشت مواد مخدر و پراکنش پشتونها در امتداد مرز ایران» توصیف کرد.
مرداد سال گذشته نیز محسن روحیصفت، دیپلمات سابق ایران در افغانستان گفته بود طالبان حقابه هیرمند را به مزارع کشت مواد مخدر سرازیر کرده است.
جمهوری اسلامی در خاتمه با انتقاد از مماشات جمهوری اسلامی، از این رفتارها با عنوان «معاشقه سیاسی با طالبان» در راستای «تضییع منافع ملی ایران» یاد کرد.