سامان محمدیخیاره، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، برای اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شد
طبق اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، سامان محمدیخیاره، زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام، برای اجرای حکم به سلول انفرادی زندان قزلحصار کرج منتقل شده و خانواده برای آخرین ملاقات با او فراخوانده شدهاند.
محمدیخیاره که هنگام بازداشت ۱۹ ساله بود، با حکم قاضی صلواتی به اتهام «محاربه» از طریق «عضویت در گروههای ضدانقلاب» به محکوم شد، و ۱۵ سال را در زندان گذرانده است.
در روزهای اخیر گزارشهایی درباره انتصاب ملا عبدالرحمن فتاحی، معروف به ابوصفیه الکوردی، بهعنوان معاون امور ایران ابومحمد جولانی، رهبر تحریر شام، منتشر شده است. فتاحی متولد یکی از روستاهای مهاباد در ایران است و پیشتر در ایران سابقه امامت جماعت مسجد داشته و مدتی هم زندانی بوده است.
فتاحی بهعنوان حاکم شرع در منطقه تحت کنترل تحریر شام در ادلب فعالیت کرده و حضور او بهعنوان مفتی ارشد در جریان «حرکت مهاجرین اهل سنت ایران» که همپیمان تحریر شام است، از جایگاه ویژه او حکایت دارد.
به این ترتیب، فارغ از اینکه فتاحی معاون جولانی در امور ایران باشد آنچنان که تابناک یا رسانه کُردی روداو گزارش دادهاند یا نه، او میتواند روی سیاستهای دولت آینده سوریه درباره ایران تاثیرگذار باشد.
حرکت مهاجرین اهل سنت ایران گروهی است که جهادیهای اهل سنت ایران عضو انصار الاسلام و گروه کوساری فعال در جنگ سوریه از اواخر سال ۱۳۹۸ در این کشور تاسیس کردند.
کُردهای عضو حرکت مهاجرین اهل سنت ایران در حال تمرین نظامی در ادلب
مختار هوشمند، یکی از پژوهشگران گروههای جهادی، معتقد است این گروه ادامه همان جریانهای اهل سنت ایرانی است که از خرداد ۱۳۹۵ با جبهه النصره (تحریر شام کنونی) بیعت کردند و بهعنوان گروه مستقل در کنار آنها قرار گرفتند.
فتاحی اوایل سال ۱۳۹۴، مدت کوتاهی پس از آزادی از زندان رجاییشهر به همراه شماری از پیروان و همراهانش به سوریه رفت و به این گروه پیوست.
حرکت مهاجرین دارای پرچم و لوگوی مختص به خود است و به باور هوشمند، اگرچه در مقایسه با افراطیگری بیمرز داعش، یک گروه سلفی جهادی میانهرو به شمار میروند، اما همچنان گروهی افراطی هستند که شیعیان را تکفیر میکنند.
اعضا حرکت مجاهدین اهل سنت ایران که پرچم خود را دست گرفته و پرچم استقلال سوریه را زیر پا گذاشتهاند
سابقه و زندگی عبدالرحمن فتاحی در ایران
عبدالرحمن فتاحی اوایل دهه ۵۰ شمسی در روستای سولغه منطقه منگور از توابع بخش خلیفان در شهرستان مهاباد به دنیا آمد.
به گفته منبعی که به شرط ناشناس ماندن با ایراناینترنشنال گفتوگو کرد، فتاحی در دوران کودکی پدرش را از دست داد و پس از اتمام دوره ابتدایی و راهنمایی مدرسه را ترک کرد و برای تحصیل علوم اسلامی طلبه (به کُردی فَقِه) شد.
در میان کُردهای اهل سنت در ایران، طلبهها بهصورت نامتمرکز در مساجد و نزد ملاهایی (ماموستا) درس دینی میخوانند که دانش دینی لازم و توان مالی تامین طلبهها را داشته باشند.
فتاحی که پس از چند سال آموزش دینی در یکی از مساجد مهاباد، گرایش سلفی پیدا کرده بود، پیش از آنکه دوره آموزشش را تمام کند، اواسط سال ۱۳۷۱ برای ادامه تحصیل دینی به منطقه بیاره در استان حلبچه در اقلیم کُردستان عراق رفت و طلبه عبدالقادر توحیدی، از روحانیون سلفی شد که جنبش «توحید برای اهل سنت در ایران» را تاسیس کرده بود.
گرایش سلفی در میان اهل سنت خواهان بازگشت به آموزهها، باورها و روشهای نسل نخست مسلمانان (سلف صالح) است و معتقد است که آموزههای اسلام باید بر اساس قرآن و سنت پیامبر اسلام و بدون تفسیرهای متاخر دنبال شوند.
منطقه بیاره در مرز عراق و ایران، پس از عقبنشینی نیروهای عراق از اقلیم کُردستان در این کشور در بهار ۱۳۷۰، در کنترل گروه حرکت اسلامی کُردستان بود که روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی داشت.
این طلبه کُرد تا سال ۱۳۷۵ در بیاره ماند و ضمن تمام کردن درس دینی، به عضویت گروه حرکت اسلامی درآمد که از سال ۱۳۷۳، آنچه را «امارت اسلامی بیاره» خوانده میشد بهعنوان بخشی از اقلیم کُردستان در منطقه حلبچه تاسیس کرده بود.
امارات اسلامی بیاره
امارت اسلامی بیاره، بهار ۱۳۸۲ به رهبری ملا فاتح کریکار بهعنوان کشور مستقل کُردستان اعلام استقلال کرد و گروه انصار الاسلام که از ادغام دو گروه اصلاح و جند السلام درست شده بود، بهعنوان سازمان نظامی و سیاسی آن تاسیس شد.
این امارت که روابط بسیار خوبی با جمهوری اسلامی داشت، به یکی از مقرهای جهادیِ جریانهای افراطی خاورمیانه بعد از افغانستان تبدیل شد و اگرچه در دوره حکمرانیاش چندین انشعاب به خود دید اما تا حمله آمریکا به عراق دوام آورد و در نهایت ۱۰ فروردین ۱۳۸۲ با حمله زمینی اتحادیه میهنی کُردستان و پشتیبانی هوایی ایالات متحده از هم پاشید.
مقامات و شاخه نظامی امارت که علاوه بر کُردهای عراقی در میان آنها شهروندان مصری، سوری، ایرانی، افغانستانی و چچنی هم وجود داشتند، در حین فرار از اقلیم کُردستان عراق به ایران گریختند و تحت نظر وزارت اطلاعات در چند اردوگاه در اطراف پاوه و جوانرود در استان کرمانشاه مستقر شدند.
پرچم امارات اسلامی کُردستان در بیاره
دوره پیشنمازی و امام جماعت فتاحی در مهاباد
عبدالرحمن فتاحی پس از بازگشت از بیاره اقلیم کُردستان عراق به مهاباد، نزد ماموستا شفیع برهانی، مدرس و امام مسجد جامع مهاباد، اجازهنامه روحانیت را دریافت کرد و پس از آنکه ازدواج کرد، از سال ۱۳۷۶ بهعنوان امام جماعت مسجد روستای زیوه از توابع بخش خلیفان در شهرستان مهاباد منصوب شد.
منبعی که با ایراناینترنشنال گفتوگو کرد، معتقد است بازگشت او با هماهنگی و اطلاع وزارت اطلاعات ایران انجام گرفت که در تلاش برای مهار ملیگرایی کُردی که متاثر از تجربه اقلیم کُردستان عراق در ایران تقویت شده بود، راه را برای ترویج اسلام سلفی که ضد ملیگرایی کًردی بود، باز گذاشته بود.
فتاحی، تا تابستان سال ۱۳۸۳ همچنان پیشنماز مسجد روستای زیوه بود، اگرچه به خاطر دیدگاههای سلفی و ظاهرا متفاوتش با دیگر ماموستاهای منطقه (گذاشتن ریش بلند بدون سبیل و شلوار با پاچههای بسیار کوتاه) مورد انتقاد سایر ماموستاهای منطقه بود.
به گفته منبع ایراناینترنشنال، در تابستان ۱۳۸۳ وزارت اطلاعات و نیروی قدس سپاه تخلیه اردوگاه سلفیها اطراف پاوه و جوانرود را برای اعزام آنها به داخل عراق و افغانستان برای جنگ و انجام عملیات انتحاری علیه نیروهای آمریکایی در این دو کشور شروع کردند.
منبع ایراناینترنشنال افزود همزمان با این تحولات، با هماهنگی وزارت اطلاعات شماری از اعضای پیشین جند السلام، که آن زمان تحت نام «کتائب القاعده در کردستان» فعالیت میکردند، برای عضوگیری نیروی جهادی از میان جوانان اهل سنت کُرد و بلوچ در داخل کشور فعال شدند.
با ورود کتائب برای تبلیغ به منطقه مهاباد در تابستان ۱۳۸۳، عبدالرحمن فتاحی هم پیشنمازی مسجد زیوه را ترک کرد و با تهیه خانهای در حاشیه مهاباد، بهعنوان راهنمای مبلغان جند الاسلام بیشتر روستاهای مهاباد و بوکان را با آنان گشت.
به گفته منبع ایراناینترنشنال، شماری از جوانان مذهبی روستایی این مناطق در نتیجه این تبلیغات جذب ایدئولوژی سلفی جهادی شده و با هماهنگی جند الاسلام و اطلاع و تسهیل وزارت اطلاعات، برای آموزش نظامی نزد طالبان به بلوچستان پاکستان اعزام شده و بعدها در افغانستان یا عراق و سوریه کشته شدند.
مدتی پس از این دوره تبلیغی، فتاحی بهعنوان پیشنماز و امام جماعت مسجد «رسولالله» در محله پشت تپ در مهاباد مشغول شد و علاوه بر امامت مسجد، شماری هم طلبه دینی گرفت.
بازداشت و زندان فتاحی در ایران
او در همین دوره، در اول اردیبهشت ۱۳۸۵ برای نخستین بار از سوی اطلاعات مهاباد بازداشت شد و پس از مدت کوتاهی آزاد شد و برخلاف رویه معمول، اجازه امامت او لغو نشد.
بر اساس یکی از گزارشهای منتشر شده درباره عبدالرحمن فتاحی، پس از کشته شدن ابومصعب الزرقاوی، رهبر وقت القاعده در عراق، در خرداد ۱۳۸۵ او که به تازگی صاحب پسری شده بود، نام این فرمانده القاعده را بر فرزندش گذاشت.
به گفته منبع ایراناینترنشنال، اطلاعات مهاباد فتاحی را ۱۸ آذر ۱۳۸۸ برای بار دوم بازداشت کرد. او پس از یک ماه به اطلاعات ارومیه منتقل شد و آنجا هم بیش از سه ماه در بازداشت ماند و در نهایت با قید وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.
این ماموستای کُرد پس از آزادی برای تدریس علوم دینی به مسجد پشت تپ بازگشت تا اینکه برای بار سوم و آخرین بار در ۱۴ مهر ۱۳۹۰ بازداشت شد.
او این بار، چهار ماه در بازداشتگاه اطلاعات ارومیه نگهداری و بازجویی شد و سپس به بند عمومی زندان دریا در اورمیه منتقل شد. او پس از هشت ماه بلاتکلیفی در این زندان به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد و چهار ماه هم آنجا در بازداشت ماند.
این ماموستای کُرد در همین مدت در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه دادگاهی شد و پس از صدور حکم سه سال زندان، در شهریور ۱۳۹۱ به زندان رجاییشهر منتقل شد و تا پایان دوره محکومیت و آزادی در مهرماه ۱۳۹۳ در همین زندان ماند.
تصویر عبدالرحمن فتاحی در زندان رجاییشهر
دوره حضور فتاحی سوریه
به گفته منبعی که با ایراناینترنشنال گفتوگو کرد، عبدالرحمن فتاحی نزدیک به ۷ ماه پس از آزادی، در اوایل سال ۱۳۹۴، تصمیم گرفت برای پیوستن به گروههای جهادی عازم سوریه شود.
او چنانچه در آغاز گفته شد، پس از رسیدن به سوریه به گروه حرکت مهاجرین اهل سنت ایران پیوست و به گفته منبع ایراناینترنشنال، بهخاطر سابقه تحصیلات مذهبی و طرفدارانی که با خود همراه کرده بود، بهزودی جایگاه برجستهای در این گروه پیدا کرد.
فتاحی در چند سال کنترل ادلب از سوی تحریر شام، یکی از چهرههای اصلی گروه حرکت مهاجرین بود و به عنوان حاکم شرع هم در دولت مسئول اداره ادلب فعالیت میکرد.
عبدالرحمن فتاحی در دیداری با ابومحمد جولانی در ادلب
فتاحی در یکی از آخرین ویدیوهایی که یک حساب اینستاگرامی نزدیک به حرکت مهاجرین اهل سنت ایران در روزهای اخیر منتشر کرده، در حال سخنرانی در مسجد اموی برای شماری از جهادیها در دمشق دیده میشود.
او در این ویدیو، در سخنانی که به زبان کُردی ایراد شده و خطاب به جمعی کوچک از نیروهای جهادی است، ضمن ذکر خیر بنلادن، ایمن الظواهری، زرقاوی و دیگر رهبران کشته شده القاعده، و آرزوی «آزادی بیتالمقدس» با اشاره به جمهوری اسلامی بهعنوان «روافض»، وعده میدهد اهل سنت ایران از آنچه «اشغال روافض» میخواند، آزاد خواهند شد.
معاونت آموزش حوزه علمیه قم اعلام کرد که با توجه به ابلاغیه استانداری قم در خصوص کاهش دما و بهمنظور کاهش مصرف انرژی، «مدیریت حوزه علمیه قم» و «دروس سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم» روز یکشنبه ۲۵ آذر تعطیل است
علی ربیعی، مشاور پزشکیان در امور اجتماعی، در حساب ایکس خود نوشت: «رییس جمهور اجرای قانون حجاب را با توجه به تبعات اجتماعی آن در دستور کار شورای امنیت ملی قرار داد.»
پیشتر نیز علیرضا سلیمی، عضو هیات رییسه مجلس، تایید کرد که «دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در نامهای به مجلس خواستار توقف ابلاغ قانون عفاف و حجاب به دولت و اجرای این قانون شده است.»
کتایون ریاحی، هنرمند سینما، پس از انتشار خبر بازداشت پرستو احمدی و دو نفر از نوازندگان «کنسرت کاروانسرا»، در یک استوری اینستاگرامی قسمتی از این کنسرت را بازنشر کرد و نوشت: «ما سرود ایرانیم. بخوان که شهر سرود زن شود.»
او خواستار آزادی پرستو احمدی شد و نوشت: «زن، زندگی، آزادی»
مدارس تهران و بسیاری از استانهای ایران یکشنبه ۲۵ آذر به دلایلی از جمله «کاهش دما» و «مدیریت انرژی» تعطیل و نیمهتعطیل اعلام شدهاند. چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته نیز تهران تعطیل بود. این همه در حالی است که زمستان هنوز آغاز نشده است.
رسانههای رسمی ایران در اخباری که بهتدریج منتشر میشوند، اعلام کردند علاوه بر تهران، بسیاری از استانهای کشور ۲۵ آذر تعطیل خواهند بود.
مازندران- به دلیل «کاهش دما»تمامی ادارات، بانکها، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، شرکتهای دولتی، موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی این استان تعطیل شدند.
گلستان- با تصمیم ستاد مدیریت بحران، به دلیل «مدیریت انرژی»، همه بانکها و ادارات بهجز دستگاههای امدادی، خدماترسان و نهادهای نظامی و انتظامی تعطیل شدند.
خراسان شمالی- ادارات و مدارس استان به دلیل «کاهش دما» و «مدیریت انرژی» تعطیل شدند.
خراسان رضوی- به دلیل «کاهش دما» تمام ادارات، مدارس، دانشگاهها و موسسات آموزشی تعطیل شدند.
خراسان جنوبی- بنا بر تصمیم ستاد پیشگیری، هماهنگی و عملیات پاسخ به بحران این استان، به دلیل «کاهش دما» تمام دستگاههای اجرایی، مدارس، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، بانکها و بیمههای این استان تعطیل شدند.
زنجان- کلیه مدارس استان در همه مقاطع، دانشگاهها، ادارات دولتی به دلیل «مدیریت انرژی» تعطیل شدند.
قم- ستاد پیشگیری، هماهنگی و عملیات پاسخ به بحران استان قم به دلیل «کاهش دما» تمامی ادارات، بانکها و مدارس استان را تعطیل اعلام کرد.
آذربایجان غربی- بنابر اعلام مدیرکل مدیریت بحران استانداری، برای «صرفه جویی در مصرف گاز و برق» تمامی مدارس، آموزشگاههای آزاد و ادارات استان تعطیل شدند.
کرمانشاه- با اعلام ستاد پیشگیری استان، به دلیل «کاهش دما»، کلیه ادارات و سازمانهای دولتی، بانکها، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی استان تعطیل شدند.
سمنان- ستاد پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران اعلام کرد به دلیل «مدیریت مصرف گاز و برق»، یکشنبه و دوشنبه، ۲۵ و ۲۶ آذرماه، کلیه مدارس و مراکز آموزشی تعطیل خواهند بود.
اردبیل- روابط عمومی استانداری اردبیل اعلام کرد برای «صرفهجویی در مصرف برق و گاز»، همه مدارس استان تعطیل خواهند بود.
قزوین- به دلیل «کاهش دما»، کلیه دستگاههای اجرایی، ادارات و بانکها، مدارس و دانشگاهها تعطیل خواهند بود.
تهران- استاندار تهران اعلام کرد همه مدارس، ادارات و دانشگاههای استان با توجه به «کاهش دما» و همچنین بر اساس مصوبات کارگروه اضطرار آلودگی هوا، روز یکشنبه تعطیل خواهند بود.
چه تابستان، چه زمستان؛ کشور در بحران
شهروندان ایرانی تابستان ۱۴۰۳ را به دلیل ناتوانی شبکه تولید و توزیع برق کشور در تامین برق مورد نیاز، در خاموشیهای سراسری سپری کردند. اکنون در آستانه زمستان، جمهوری اسلامی در تامین گاز شهروندان ناتوان شده است.
در پاییز هم دولت به دلیل آنچه «توقف مازوتسوزی» نیروگاهها با هدف کاهش آلودگی هوا عنوان کرد، خاموشیهایی را به شهروندان ایران تحمیل کرد.
این ادعای دولت در حالی مطرح میشود که از ۱۴۰ نیروگاه حرارتی کشور، تنها ۱۴ نیروگاه امکان مازوتسوزی دارند.
با وجود این تصمیم، تهران و برخی از کلانشهرها همچنان از آلودگی هوا رنج میبرند.
پیش از این تعطیلیها به دلیل کمبود گاز، دولت مسعود پزشکیان طی مصوبه ۲۰ آبان هیات وزیران، وزارت نفت را مکلف کرد تعرفههای قبلی را طوری دستکاری کند که دولت درآمد بیشتری از محل بهای گاز مصرفکنندگان خانگی داشته باشد.
هرچند دولت پزشکیان، به روال سایر دولتها در جمهوری اسلامی، در تلاش است ناتوانی حکومت در تامین انرژی را به گردن پرمصرف بودن شهروندان بیندازد، اما آمارها نشان میدهد شهروندان ایرانی پرمصرف نیستند.
در سوی دیگر عرضه و تقاضا، این جمهوری اسلامی است که با انباشت سالها عدم سرمایهگذاری مناسب در بخش انرژی، بحران فعلی را پدید آورده است، بحرانی که برای رفع آن در بخش نفت و گاز نیاز به ۲۵۰ میلیارد دلار و در بخش برق نیاز به ۱۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری دارد.
با وجود مشکلات عدیده در حوزه انرژی در ایران، جمهوری اسلامی همچنان به حمایت از گروههای نیابتی خود در منطقه ادامه میدهد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ۲۲ آذر گفت حکومت ایران بیش از ۲۰ میلیارد دلار برای حمایت از حزبالله در لبنان هزینه کرد.
همچنین اظهارات مقامات حکومت ایران نشان میدهد مجموعه کمکهای جمهوری اسلامی برای جلوگیری از سقوط بشار اسد، ۳۰ میلیارد دلار بوده است.
بحران اقتصادی جمهوری اسلامی
شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳، در اولین روز کاری پس از مصاحبه دونالد ترامپ که در آن گفته بود احتمال حمله نظامی به جمهوری اسلامی منتفی نیست، قیمت دلار در بازار تهران به بالای ۷۵ هزار تومان رسید.
در چنین شرایطی، تعطیلی بازارها میتواند بهصورت بالقوه، از بغرنج شدن اوضاع جلوگیری کند.
از سوی دیگر، دولت جمهوری اسلامی که برای تامین بنزین کشور با مشکل مواجه است، به سمت سرمایهگذاری در واحدهای پتروشیمی برای تولید نفتا حرکت کرده است، محصولی جایگزین بنزین که قیمت آن پایینتر، آما آلودگی آن بهمراتب بالاتر از بنزین واقعی است.
منابع ارزی ناشی از فروش نفت بهصورت قاچاق نیز با توجه به تعطیلی واحدهای پالایشگاهی کوچک چین بهعنوان خریداران اصلی نفت قاچاق ایران، و همچنین بازگشت قریبالوقوع ترامپ به کاخ سفید، بهشدت محدود شده است.
جمهوری اسلامی با حملات موشکی گرانقیمت به اسرائیل از ابتدای سال ۱۴۰۳، با زنجیرهای از بحرانهای سیاسی و اقتصادی مواجه شده است.
این بحرانها خود را در کمبود برق، گاز، بنزین و … نشان میدهند. واکنش جمهوری اسلامی به این بحرانها تنها انتشار ویدیوی پزشکیان و درخواست او از مردم برای کاهش مصرف و جبران کسری انرژی بود، وضعیت وخیمی که دولت و حامیانش نام آن را «ناترازی» نهادهاند.