مقام وزارت بهداشت: سرانه مصرف لبنیات در ایران بسیار پایین است



همزمان با جان باختن سه کودک در سراوان بر اثر مسمومیت با گاز چراغ نفتی، ۱۲۰ نفر در یک تالار در زبرخان استان خراسان رضوی، با گاز مونوکسید کربن مسموم شدند. سال گذشته ۸۰۰ نفر در ایران بر اثر مسمومیت با گاز فوت کردهاند.
علی عبدالرزاق نژاد، رییس اورژانس پیشبیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، از جان باختن سه کودک به دلیل مسمومیت با گاز چراغ نفتی در سراوان در پنجشنبه ۲۹ آذر خبر داد.
شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان فاقد گازکشی است و پیش از این نیز مسمومیتهایی بر اثر انتشار گاز منو اکسید کربن ناشی از چراغ نفتی در آن رخ داده است.
شامگاه پنجشنبه، حاضران در یک تالار در شهرستان زبرخان در استان خراسان رضوی مسموم شدند.
حسین رحیمی، مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی نیشابور، خبر داد که تعداد مسمومیتهای ناشی از گاز مونو اکسید کربن در این تالار از ۳۸ نفر به ۱۲۰ نفر افزایش یافته است. او گفت ۳۹ نفر از این افراد به صورت سرپایی درمان شدند.
علت حادثه گازگرفتی هنوز مشخص نشده و از سوی کارشناسان آتشنشانی در دست بررسی است.
دو روز پیش نیز ۵۷ نفر در یک تالار در سلماس در استان آذربایجان غربی به دنبال استنشاق گاز مونو اکسید کربن به بیمارستان منتقل شدند.
از سوی دیگر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی استان اردبیل اعلام کرد دو نفر در یک خانه در شهر اردبیل به علت مسمومیت با گاز مونو اکسیدکربن مسموم و راهی بیمارستان شدند.
قدرتالله محمدی، مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران، پیش از این گفته بود سال گذشته حدود ۱۴ هزار نفر در سراسر کشور بر اثر انتشار مونو اکسید کربن مسموم شده و ۸۰۰ نفر فوت کردهاند.
او گفته بود ۱۳۰ نفر از فوتیها مربوط به تهران بوده است.
در همین حال جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران، از حادثه گازگرفتگی یک خانه در خیابان «شهید رجایی» خبر داد و گفت: «در این حادثه دو پسر بچه سه و ۱۲ ساله تبعه کشور افغانستان جان باختند.»
از سوی دیگر سخنگوی سازمان اورژانس کشور از جان باختن ۸۵ نفر در کشور بر اثر استنشاق گاز مونو اکسید کربن از ابتدای مهر تا ۱۷ آذر امسال خبر داد و گفت که بیشترین فوتیها مربوط به تهران با ۱۲ نفر، اصفهان با ۱۲ نفر و خراسان رضوی با هفت نفر بوده است.

حسین صمصامی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: «عامل اصلی افزایش قیمت دلار اقدامات هماهنگ دولت و مجلس است و بانک مرکزی هم ابزارش بوده است.» او اضافه کرد: «این افزایش نرخ ارز برای جبران کسری بودجه است و قصد دارند با آن دستمزدها را جبران کنند.»

شامگاه جمعه ۳۰ آذر، خانوادههای ایرانی در شرایطی آیین شب چله را برگزار خواهند کرد که بسیاری از نقاط کشور با بیبرقی دست به گریبانند و گاز برخی مناطق در آستانه زمستان قطع است. همه اینها یک طرف و هزینه تهیه یک سفره جمع و جور شب چله، طرف دیگر.
با توجه به افزایش قیمتها، سفره شب یلدا چقدر هزینه روی دست شهروندان میگذارد؟
یک هندوانه پنج-شش کیلویی، یک سبد انار، دو کیلو پرتقال و نارنگی، یک کیلو آجیل و یک کیلو تخمه. این حداقل فهرست خرید یک شبنشینی چله برای پنج-شش نفر است.
طبق اعلام اتحادیه فروشندگان آجیل و خشکبار، قیمت یک کیلو آجیل شب چله در میادین میوه و ترهبار که معمولا کیفیت بالایی ندارند، ۷۰۰ هزار تومان است اما در فروشگاههای اینترنتی، یک کیلو آجیل مجلسی به قیمت زیر یک میلیون تومان پیدا نمیشود.
سال گذشته موارد مشابه آجیلی که امسال به نام چهارمغز شور در فروشگاههای اینترنتی به قیمت هر کیلو یک میلیون و ۳۶۰ هزار تومان به فروش میرسد، ۶۳۰ هزار تومان قیمت داشت.
یک هندوانه پنج-شش کیلویی حداقل ۱۴۰ هزار تومان است. انار با کیفیت متوسط کیلویی حدودا ۱۰۰ هزار تومان است که یک سبد سه کیلویی آن ۳۰۰ هزار تومان میشود. دو کیلو پرتقال و نارنگی حداقل ۱۰۰ هزار تومان و یک کیلو تخمه آفتابگردان هم حدودا ۲۵۰ هزار تومان قیمت دارد.
جمع این فهرست با آجیل ۷۰۰ هزار تومانی حدود یک و نیم میلیون و با آجیل غیراقتصادی، حدود دو میلیون تومان هزینه دارد.
این به جز هزینه پذیرایی با شام و شیرینی است.
بسیاری از خانوادهها در این شب شادنوشی میکنند که قیمت حداقل یک بطری مشروب الکلی هم به این فهرست اضافه میشود.
بازنشستگان زیادی مستمری ماهانه بین هشت تا ۱۱ میلیون تومان دریافت میکنند و با این مستمری، باید هزینههای جاری خود شامل مسکن، خوراک و پوشاک، انرژی، حمل و نقل و موارد دیگر را پرداخت کنند.
پرداخت یک و نیم تا دو میلیون تومان برای مهمانی شب چله که برابر حدود یک-پنجم مستمری یکماه آنهاست، رقم بالایی محسوب میشود.

ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: «اگر مقاومت ما نبود نظام اسد خیلی زودتر از این فروپاشیده بود چون هدف ما نگه داشتن بشار اسد نبود، بلکه تقویت جبهه مقاومت بود.» او گفت: «ما در گذشته کار درستی انجام دادیم و جلوی توسعه تروریسم و داعش را در عراق و سوریه گرفتیم.»

علاءالدین میرمحمدصادقی درگذشت. او از بنیانگذاران جمعیت موتلفه اسلامی، از بازاریان حامی روحالله خمینی، به روایتی بیمهکننده هواپیمای خمینی و صاحب یک دوجین القاب دیگر، از جمله «سلطان گچ و سیمان» ایران، و یکی از نمادهای «ثروت اسلامی» بود.
میرمحمدصادقی ۲۷ آذر ۱۴۰۳، در ۹۳ سالگی درگذشت. اگرچه رسانههای داخل ایران به خصوص پس از مرگش، او را بهعنوان شخصیتی نیکوکار معرفی کردند، اما نقش او در جمهوری اسلامی، بسیار پر رنگتر از نیکوکاریهایش است.

ترور حسنعلی منصور، نخست وزیر در بهمن سال ۱۳۴۳، که یکی از اولین تحرکات مسلحانه علیه حکومت محمدرضا شاه پهلوی بود، در جلسهای با حضور حبیبالله عسگراولادی، میرفندرسکی، مهدی بهادران، حبیبالله شفیق، توکلی، صادق امانی، عباس مدرسیفر، حسین رحمانی، حبیباللهیان و اسدالله لاجوردی از اعضای موتلفه اسلامی برنامه ریزی و تصویب شد.
این جلسه در منزل شخصی علا میرمحمدصادقی برگزار شد.

درباره اینکه چه کسی هواپیمای ایرفرانس که خمینی را از پاریس به ایران آورد بیمه کرد، روایتهای متناقضی وجود دارد. بر اساس یک روایت، کریم دستمالچی اینکار را کرد، اما روایتهای متعدد دیگری نشان میدهد میرمحمدصادقی هواپیما را بیمه کرده بود؛ در روایت سوم که اسدالله عسگراولادی مطرح کرده، جمعی از بازاریان هزینه ۵۰۰ هزار دلاری کرایه و بیمه هواپیما را تقبل کردند که یکی از آنها میرمحمد صادقی بوده است.
میرمحمدصادقی پس از انقلاب، به محمد بهشتی نزدیکی بیشتری داشت. از همان ابتدای انقلاب، در برابر دیدگاه چپ اسلامی، دیدگاه مکتبی و مبتنی بر بازار سنتی هم وجود داشت، موتلفه اسلامی مبلغ این دیدگاه بود و میرمحمدصادقی هم از اعضای اصلی آن.
هرچند از اعضای موتلفه، علینقی خاموشی، حبیب الله و اسدالله عسگر اولادی و یحیی آل اسحاق، بیشتر در فعالیتهای اقتصادی در رسانهها شهرت داشتند، بهویژه به سبب عضویت در اتاقهای بازرگانی، اما میرمحمدصادقی در تمام سالهای پس از انقلاب، در سایه در این تشکل حضور داشت.

در همین سایه، او بر خلاف سایر اعضای موتلفه، ارتباط خوبی با چپ اسلامی هم برقرار کرده بود، از جمله میرحسین موسوی، که به نخستوزیر امام مشهور بود و ارتباط چندان خوبی در دهه شصت با اتاق بازرگانی نداشت، روابط خوبی با میرمحمدصادقی داشت.
میرمحمدصادقی پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، مالک تعداد پرشماری معدن و کارخانجات تولید گچ و سیمان شد. خبرنگاران اقتصادی ایران او را «سلطان گچ ایران» مینامیدند.
او در جامعهالصادق، که با مصادره زمین دانشکده مدیریت هاروارد در تهران، بعد از انقلاب ۱۳۵۷، دانشگاه «امام صادق» را به راه انداخت عضویت داشت. دستی هم در داروسازی داشت و مالک داروسازی حکیم به شمار میرفت. تعداد شرکتها و معادن او در یک گزارش خلاصه نمیشود.
یکی از پسرانش، حسین میرمحمدصادقی، حقوقدان است. او از سوی محمود هاشمی شاهرودی، در سال ۱۳۷۹، به عنوان اولین سخنگوی قوه قضائیه منصوب شد. او بعدها معاون قوانین مجلس شورای اسلامی شد. سمتهای حسین میرمحمدصادقی هم مثل معادن و شرکتهای پدرش اپرشمار است.
دو پسر دیگر میرمحمدصادقی، یکی در پزشکی و دیگری در روانشناسی فعالند. خانواده میرمحمدصادقی، از جمله اقوام نسبی و سببی، صدها شرکت را در جمهوری اسلامی اداره میکنند.
او در آذرماه ۱۴۰۳، در حالی از دنیا رفت، که جمهوری اسلامی، نظام مطلوبش که در پیدایش آن سرمایهگذاری کرده بود، درگیر بحران ناکارآمدی است و بهدلیل ناتوانی در تامین برق و گاز شهروندانش، شرق تا غرب کشور را تعطیل کرده است.