نماینده خامنهای در استان البرز: سخن گفتن از مذاکره خیانت است



ایراناینترنشنال مطلع شده است که کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت خود را از شاهزاده رضا پهلوی برای حضور در نشستی که هفته آینده برگزار می شود، با فشار وزارت امور خارجه آلمان پس گرفته بود. این در حالی است که وزارت امور خارجه آلمان نقش خود را در این مسئله تکذیب کرده است.
شاهزاده رضا پهلوی پنجشنبه، ۱۸ بهمن، اعلام کرده بود که کنفرانس امنیتی مونیخ دعوتش را از او برای حضور در کنفرانس پس گرفته است.
شاهزاده رضا پهلوی در پستی در شبکه ایکس نوشت که وزارت خارجه آلمان مانع حضور او در این کنفرانس شده است.
او نوشت: «در برلین تصمیم گرفته شد برای رضایت جمهوری اسلامی، مردم ایران کنار گذاشته شوند و صدایشان خاموش شود.»
پس از انتشار این پست و واکنشهایی که برانگیخت، کنفرانس امنیتی مونیخ جمعه ۱۹ بهمن، دعوت خود از شاهزاده رضا پهلوی را تجدید کرد.
کنفرانس امنیتی مونیخ جمعه به ایران اینترنشنال گفت: «همانند گذشته، صدای جامعه مدنی و اپوزیسیون ایران در کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۲۵ نمایندگی خواهد شد. در این مورد، میتوانیم تایید کنیم که دعوت از آقای پهلوی برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۲۵ حفظ خواهد شد.»
علاوه بر شاهزاده رضا پهلوی، از مسیح علینژاد روزنامهنگار و فعال سیاسی نیز برای حضور در این کنفرانس دعوت شده است.
دعوت دوباره پس از انکار
دو منبع آگاه به ایران اینترنشنال گفتند کریستف هوسگن، مدیر کنفرانس امنیتی مونیخ، شخصا ۱۷ ژانویه از شاهزاده رضا پهلوی دعوت به عمل آورده بوده، اما این دعوت دو هفته بعد پس گرفته شد.
یک منبع مطلع به ایران اینترنشنال گفت که وزارت امور خارجه آلمان از برگزار کنندگان کنفرانس مونیخ خواسته بود این دعوت را پس بگیرند چرا که معتقد بود این دعوت به روابطش با جمهوری اسلامی لطمه میزند.
به گفته این منبع دولت آلمان نگران بود که دعوت از شاهزاده پهلوی وضعیت زندانیان دوتابعیتی آلمانی را در ایران به خطر بیندازد.
با این حال، وزارت امور خارجه آلمان پنجشنبه ۱۸ بهمن، به روزنامهنگاران گفت که نقشی در پس گرفتن دعوت از شاهزاده رضا پهلوی نداشته است.
سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان به ایران اینترنشنال گفت: «کنفرانس امنیتی مونیخ به طور مستقل درباره دعوتهای خود تصمیمگیری میکند.»
اطلاعات ایراناینترنشنال نشان میدهد این اظهارات نادرست بوده و دعوت اولیه، تحت فشار مستقیم دولت آلمان لغو شده است.
بیم آلمان از واکنش جمهوری اسلامی
کریم سجادپور، تحلیلگر امور ایران، سال گذشته در مصاحبه ای با وبسایت آسو گفته بود که کنفرانس امنیتی مونیخ در سال ۲۰۲۳ نیز تحت فشار بود تا دعوت خود را از شاهزاده پهلوی پس بگیرد.
سجادپور گفت: «چند روز پیش از نشست مونیخ، یکی از برگزارکنندگان که پیشتر در جورجتاون شاگرد من بود، به من گفت دارند فشار میآورند که دعوت رضا پهلوی را پس بگیریم. گفت گروههای چپگرای آلمان مخالف حضور او هستند و حتی سفارت آلمان در تهران هم تماس گرفته که اگر به رضا پهلوی تریبون بدهند ممکن است تندروهای حکومتی به سفارت حمله کنند.»
شاهزاده پهلوی در نهایت در این کنفرانس شرکت کرد.
روابط ایران و آلمان در سال گذشته درگیر تنش های متعددی بوده است. در آبان ۱۴۰۳ جمهوری اسلامی جمشید شارمهد، شهروند ایرانی-آلمانی را اعدام کرد. شارمهد ۶۷ ساله که پیشتر ساکن آمریکا بود، یازدهم مرداد سال ۹۹ در دبی، از سوی ماموران جمهوری اسلامی ربوده و به ایران منتقل و به اعدام محکوم شد.
وزیر امور خارجه آلمان در آن زمان اعدام جمشید شارمهد را با شدیدترین لحن مکن محکوم کرد.
غزاله شارمهد، دختر جمشید شارمهد، پنجشنبه ۱۸ بهمن، با انتشار پیامی در شبکه ایکس از رسیدن پیکر پدرش به آلمان خبر داد.

خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی به این سوال پرداخته که جمهوری اسلامی تا چه اندازه به ساخت سلاح هستهای نزدیک شده است. تهران در سالهای اخیر تولید مواد شکافتپذیر را افزایش داده و احتمالا میتواند میزان اورانیوم غنیشده مورد نیاز برای یک بمب را در کمتر از یک هفته تولید کند.
بلومبرگ جمعه ۱۹ بهمن در گزارش خود نوشت: دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا در حالی از قصد خود را برای رسیدن به یک توافق با جمهوری اسلامی خبر داده که پیشتر در دوره اول ریاستجمهوری خود توافق هستهای تهران با قدرتهای جهانی را یک «توافق بد» خوانده و آمریکا را از آن خارج کرده بود.
به دنبال خروج آمریکا در سال ۲۰۱۸ از برجام و بازگشت تحریمهای سنگین اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، تهران نظارت بینالمللی در مورد فعالیتهای هستهای خود را محدود کرد و میزان غنیسازی اورانیوم را افزایش داد.
اکنون که ترامپ به کاخ سفید بازگشته، گفته است که مایل است روی توافق جدیدی کار کند که به ایران اجازه میدهد «به طور مسالمتآمیز رشد و شکوفا کند» و در عین حال احتمال دسترسی این کشور به سلاحهای اتمی را از بین ببرد.
ایران برای جمعآوری موارد مورد نیاز ساخت بمب چه کرده است؟
بر اساس معاهده ۲۰۱۵ که توسط جمهوری اسلامی و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین آلمان امضا شد، تهران متعهد شد که به مدت ۱۵ سال به میزان بیش از ۳.۷ درصد اورانیوم را غنیسازی نکند.
این میزان، آستانه غلظت ایزوتوپ شکافتپذیر اورانیوم-۲۳۵ مورد نیاز نیروگاههای هستهای است.
ایران همچنین متعهد شد که ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به ۳۰۰ کیلوگرم یا حدود ۳ درصد از مقداری که قبل از انعقاد توافق در اختیار داشت، محدود کند.
به گفته بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ناظر هستهای سازمان ملل، ایران هنگام خروج ایالات متحده از برجام در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، مفاد آن توافق را رعایت میکرد.
به نوشته بلومبرگ، در آن مرحله، محدود کردن تلاشهای ایران برای غنیسازی اتمی به این معنا بود که ایران برای تولید مواد شکافتپذیر کافی برای سوخت سلاح هستهای به ۱۲ ماه زمان نیاز داشت.

یک سال پس از خروج ایالات متحده از توافق و اعمال مجدد تحریم ها - با محروم کردن ایران از مزایای اقتصادی وعده داده شده در توافق، تهران شروع به تقویت برنامه هستهای خود کرد.
این امر نه تنها ایران را به غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد بازگرداند، بلکه برای اولین بار تا ۶۰ درصد پیشرفت کرد؛ سطحی که آژانس میگوید از نظر فنی، از سوخت با درجه مورد نیاز برای سلاح قابل تشخیص نیست.
بر اساس دادههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مهندسان ایرانی در هر سه ماهه معادل بیش از یک بمب اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی تولید میکنند. این ماده را میتوان به سرعت تا سطح ۹۰ درصدی که در بیشتر سلاحهای هستهای یافت میشود غنی کرد. برای هر کلاهک هستهای به ۱۵ تا ۲۵ کیلوگرم سوخت هستهای نیاز است.
با این حال، ایران همچنین باید بر فرآیند تسلیحاتی کردن سوخت هستهای به منظور ایجاد دستگاهی قابل اجرا با قابلیت اصابت به یک هدف از راه دور تسلط پیدا کند.
رویکرد دولت جدید ترامپ در مورد ایران چگونه است؟
ترامپ در اوایل فوریه ۲۰۲۵ در شبکه اجتماعی خود نوشت که میخواهد ایران «کشوری بزرگ و موفق باشد، اما کشوری که نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد». او خواستار آغاز فوری کار بر روی «توافقنامه صلح هستهای تایید شده» شد، اگرچه جزئیات بیشتری در مورد اینکه چنین توافقی چه چیزی را در پی خواهد داشت، ارائه نکرد.
بلومبرگ نوشت که تمایل به گفتوگو در تضاد شدید با خروج ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵ است. اما او کاملا از سیاستهای پیشین خود عدول نکرده است، زیرا درست یک روز قبل از این پست ترامپ در رسانههای اجتماعی، او دستورالعملی را برای احیای استراتژی دوره اول خود برای اعمال «فشار حداکثری» بر جمهوری اسلامی امضا کرد.

رییسجمهوری آمریکا به وزارت خزانهداری و وزارت خارجه این کشور دستور داد تا از اجرای سختتر تحریمهای موجود با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران اطمینان حاصل کنند.
به گزارش بلومبرگ، آمریکا هرگز نتوانسته محمولههای نفت خام ایران را به طور کامل مهار کند.
بر اساس دادههای ردیابی نفتکشهای گردآوری شده توسط این رسانه، در دوره قبلی ترامپ در کاخ سفید، صادرات نفت ایران کاهش یافت و از بیش از ۲ میلیون بشکه در روز در بیشتر سال ۲۰۱۸ به طور متوسط در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسید، اما در دوران دولت جو بایدن، به دلیل فرار جمهوری اسلامی از تحریمها، صادرات نفت ایران به حدود ۱.۶ میلیون بشکه در روز بازگشت.
اگر این روند اکنون معکوس شود، بر اساس محاسبات گروه اتحاد علیه ایران هستهای، ممکن است درآمد جمهوری اسلامی سالانه حدود ۳۰ میلیارد دلار کم شود و اقتصاد ایران را تحت فشار قرار دهد.
چرا غنیسازی اینقدر مهم است؟
به دست آوردن مواد لازم برای رسیدن به شکافت اتمی دشوارترین مرحله در فرآیند ساخت انرژی هستهای یا بمب اتمی است.
کشورها نیاز به توسعه زیرساختهای صنعتی خود برای تولید ایزوتوپهای اورانیوم-۲۳۵ دارند که کمتر از ۱ درصد از ماده معدنی اورانیوم را تشکیل میدهد و ماده اصلی حفظ واکنش زنجیرهای شکافت است.

هزاران سانتریفیوژ که با سرعت مافوق صوت میچرخند برای جداسازی مواد استفاده میشود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی تغییرات در ذخایر اورانیوم در سرتاسر جهان را حتی در سطح گرم زیر نظر دارد تا اطمینان حاصل کند که این ذخایر برای تسلیحات مصرف نمیشود.
جمهوری اسلامی همواره تاکید کرده که به دنبال انرژی هستهای صلحآمیز است، نه سلاح هستهای، اما قدرتهای جهانی در این ادعا تردید دارند. جمهوری اسلامی تاسیسات زیرزمینی تقویت شده با فولاد را در دو سایت اصلی غنیسازی خود در فردو و نطنز ساخته است که هدف قرار دادن آنها در یک حمله هوایی را دشوارتر میکند.
ایران برای سلاح هستهای به چه چیز دیگری نیاز دارد؟
علاوه بر مواد شکافتپذیر، مکانیسم بمب و ابزار انتقال آن نیز لازم است.
این احتمال وجود دارد که جمهوری اسلامی از قبل دانش فنی تولید یک دستگاه انفجاری ساده را، مانند آنچه که ایالات متحده در سال ۱۹۴۵ بر فراز هیروشیما انداخت، داشته باشد.
برای حمله به یک هدف از راه دور، ایران به کلاهکی نیاز دارد که به اندازه کافی کوچک باشد تا بتواند بر روی یکی از موشکهای بالستیک خود سوار شود و بتواند از ورود مجدد به جو زمین جان سالم به در ببرد. تهران آزمایشهایی انجام نداده است که نشان دهد ساخت کلاهک هستهای را میداند یا نه.

ایران تا سال ۲۰۰۳ مطالعاتی در مورد چگونگی مونتاژ چنین دستگاهی انجام داد.
طبق گزارشهای اطلاعاتی ایالات متحده، احتمالا این کار را از سر نگرفته ولی برآوردها برای مدت زمانی که ایران ممکن است به تکمیل فعالیتهای لازم نیاز داشته باشد، از چهار ماه تا دو سال متغیر است.
قویترین موشک بالستیک جمهوری اسلامی بردی معادل پنج هزار کیلومتر دارد که اگر از خاک ایران پرتاب شود به سراسر اروپا میرسد.
آیا اسرائیل می تواند به تاسیسات هستهای ایران حمله کند؟
اسرائیل مدتهاست که ایران مجهز به سلاح هستهای را خطری وجودی برای خود میداند و تلاش کرده تا جاهطلبیهای جمهوری اسلامی را کاهش دهد.
احتمال زیادی وجود دارد که اسرائیل عامل ترور شش دانشمند هستهای جمهوری اسلامی در تهران و چندین حمله به سایتهای هستهای در داخل ایران بوده باشد.
مقامات اسرائیلی مکررا گفتهاند که اگر ایران به مرز توانایی تسلیحاتی برسد، با استفاده از نیروی هوایی به برنامه هستهای جمهوری اسلامی حمله خواهد کرد. اسرائیل برنامههایی را برای چنین حملهای آزمایش کرده است.
در حالی که اسرائیل در سال ۱۹۸۱ با موفقیت یک راکتور هستهای در حال ساخت عراق را منهدم کرد و یک سایت هستهای سوریه را نیز در سال ۲۰۰۷ بمباران کرد، چالشهای حمله به تاسیسات هستهای ایران به طور قابل توجهی بیشتر است.
تاسیسات اتمی ایران به قدری زیاد است که مقامات اطلاعاتی هشدار دادهاند که هرگونه حمله ممکن است فقط برنامه هستهای جمهوری اسلامی را به تاخیر بیاندازد، نه اینکه توانایی این کشور را در کنار هم قرار دادن فناوریهای مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای از بین ببرد.

علاوه بر این، هر حملهای به این تاسیسات، با پیشرفتهترین جتهای جنگنده اسرائیل که هم برای حمله و هم بازگشت ایمن به اسرائیل به سوختگیری هوایی نیاز دارند، پیچیده میشود.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت که ایران بهعنوان یک اقدام امنیتی پس از اولین حمله موشکی خود به اسرائیل در آوریل ۲۰۲۴، تاسیسات هستهای خود را به طور موقت تعطیل کرد.
گروسی گفت که همیشه نگران احتمال حمله اسرائیل به سایتهای هستهای ایران است و خواستار خودداری از این اقدام شد.

احمد علمالهدی، نماینده خامنهای در خراسان رضوی گفت: «دشمن با سلسله کارهایی که میکند، برای مردم مسئلهساز شده و گرانی را توسعه میدهد.» او افزود: «مسئولان این سیل عظیم گرانی که زندگی مردم را در تنگنا گذاشته را متوقف کرده و عواملش را شناسایی کنند.»

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت حسن روحانی با یادآوری وقایع آبان خونین ۹۸، در هشدار به دولت مسعود پزشکیان از انباشت نارضایتی در جامعه ابراز نگرانی کرد و شرایط فعلی را «خیلی نگرانکنندهتر» از آبان ۹۸ توصیف کرد. گزارش شده دولت قصد دارد از نوروز ۱۴۰۴، قیمت بنزین را افزایش دهد.
رحمانی فضلی، در یک برنامه تلویزیونی، با هشدار نسبت به افزایش قیمت بنزین گفت: «شرایط امروز به مراتب نگران کنندهتر از سال ۹۸ است.»
او با بیان اینکه «دولت از تجربیات سال ۹۸ استفاده کند»، تاکید کرد: «امروز موضوع بنزین دیگر اقتصادی نیست، بلکه سیاسی، اجتماعی و امنیتی است.»
وزیر کشور دولت روحانی در سال ۹۸، افزود: «اگر از من بپرسند بستر برای افزایش قیمت بنزین آماده است یا خیر، میگویم خیلی نگران کنندهتر از ۹۸ است چراکه انباشت نارضایتی بسیار بیشتر است.»
آنچه رحمانی فضلی از آن با عنوان «تجربیات سال ۹۸» یاد میکند، کشتار بیسابقه شهروندان در آبان خونین سال ۱۳۹۸ است. پس از افزایش قیمت ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین اعتراضات سراسری در ایران از ۲۴ آبانماه ۹۸ آغاز شد، اعتراضاتی که طی آن بنابر گزارش خبرگزاری رویترز یکهزار و ۵۰۰ نفر، از جمله زن و کودک، توسط حکومت به قتل رسیدند. گزارش شده در جریان این اعتراضات تا هشت هزار و ۶۰۰ نفر نیز بازداشت و شکنجه شدند.
در زمان این رخداد، رحمانی فضلی، بهعنوان وزیر کشور و رییس شورای امنیت کشور، یکی از عالیترین مقاماتی بود که در سرکوب معترضان دست داشت. رحمانی فضلی تعداد کشتههای وقایع آبان ۹۸ را ۲۰۰ تا ۲۲۵ نفر اعلام کرده است.
محمود صادقی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، گفته است، در جریان سوال از رحمانی فضلی در مجلس، نماینده کرج و شهر قدس، با بیان اینکه دو نفر در حوزه انتخابیه او با اصابت گلوله به مغزشان جان باختهاند، از رحمانی فضلی سوال کرد که آیا امکان تیراندازی، دستکم به پا یا کمر به پایین وجود نداشته که چنین شلیکهایی انجام شدهاست؟ رحمانی فضلی با خونسردی پاسخ داد: «خب؛ شلیک به پا هم انجام شدهاست.» این اظهارات خشم شهروندان ایرانی را به همراه داشت.
وحشت از افزایش قیمت بنزین
در زمان روح الله خمینی، از سال ۱۳۵۹ تا زمان مرگ او، قیمت بنزین در ایران ثابت بود. اما از سال ۱۳۶۹ و پس از آغاز رهبری علی خامنهای، دولتها تا سال ۱۳۹۸، بهطور متوسط هر دو سال یکبار در ۱۵ مقطع، قیمت بنزین را افزایش دادهاند.
بلندترین فاصله زمانی که در این مدت قیمت بنزین تغییری نکرده است، مربوط به سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۴، سپس از ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ و در نهایت از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ بوده است.
اکنون بیش از پنج سال است که پس از آبان ۹۸، قیمت بنزین ثابت مانده است. در این مدت دولت اگر چه تغییراتی در حجم و نوع ارائه سهمیه بنزین داده، اما قیمت بنزین را افزایش نداده است.
با وجود این، افزایش سطح عمومی قیمتها، کسری بودجه سالانه جمهوری اسلامی و شرایط نامساعد اقتصادی کشور در پی تحریمها، محرک قدرتمندی برای دولت است که قیمت بنزین را افزایش دهد.
مقامات دولتی، از جمله شخص مسعود پزشکیان، بارها در اظهارنظرهای عمومی، تمایل خود برای افزایش قیمت بنزین را اعلام کردهاند، اما هرگز در عمل دست به این کار نزدهاند.
آبانماه امسال، در زمان بحث درباره آزادسازی قیمت بنزین، غلامرضا دهقان ناصرآبادی، عضو کمیسیون انرژی مجلس، اذعان کرد: «در وضعیت فعلی که معیشت مردم تحت تاثیر مشکلات مختلف اقتصادی قرار گرفته، افزایش قیمت بنزین ممکن است باعث ایجاد تنشهای سیاسی و اجتماعی شود.»
نشانههای افزایش قیمت بنزین
حدود یکماه قبل، ۲۲ دیماه، روح الله متفکر آزاد، نماینده و عضو هیپت رییسه مجلس شورای اسلامی با اعلام موافقت شورای نگهبان با انتقال سهمیه سوخت به کارت بانکی بر اساس مصوبه مجلس در بودجه سال ۱۴۰۴، گفت: «نوع اختصاص یارانه بنزین که در اختیار شهروندان قرار میگیرد عادلانه و مطلوب نیست. نحوه پرداخت این یارانه میتواند تغییر کند.»
کارشناسان این طرح را مقدمه افزایش قیمت بنزین میدانند. با نگاهی به عملکرد دولتهای محمود احمدینژاد و حسین روحانی طی حدود ۲۰ سال اخیر، هربار که تغییرات این چنینی در نوع اختصاص یارانه سوخت مطرح شده است، پس از آن نرخ آزاد با قیمت متفاوت اعلام شده و در مرحله بعد، حجم بنزین یارانهای رفته رفته کاهش یافته است.
سوم دیماه، ایران اینترنشنال براساس اطلاعاتی اختصاصی، در گزارشی نوشت افزایش قیمت بنزین با نظارت مستقیم دفتر خامنهای و با اضافه شدن نماینده خامنهای به تیم تصمیمگیر در دست اجرا است و قرار است از نوروز ۱۴۰۴ اجرا شود.
بر اساس اطلاع رسیده به ایراناینترنشنال در آخرین جلسهای که با حضور روسای سه قوه، فرمانده سپاه پاسداران، دبیر شورای عالی امنیت ملی و نماینده خامنهای برگزار شده، عرضه بنزین با چهار نرخ به تصویب رسیده است.

موسسه آلمانی مطالعات جهانی و منطقهای «گیگا» اعلام کرد نشست برنامهریزیشده خود در برلین با حضور تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه «کویینسی» و بنیانگذار «نایاک»، را به دلیل «تضمین امنیت رویداد و اعضای پنل» لغو کرده است. این تصمیم پس از واکنشها به حضور پارسی در این نشست اتخاذ شد.
موسسه «گیگا» قصد داشت در ۲۹ بهمنماه این نشست را در دفتر خود در برلین برگزار کند تا گزارش اخیر موسسه کوئینسی درباره چشمانداز چندجانبهگرایی در جهانی با روایتهای نظم رقابتی را مورد بحث و بررسی قرار دهد.
این موسسه روز جمعه ۱۹ بهمنماه، با انتشار بیانیهای در وبسایت خود نوشت: «اعتراضها علیه این برنامه ما را مجبور به تعویق آن کرده است، چرا که احساس میکنیم قادر به تضمین امنیت رویداد و اعضای پنل نیستیم. ما قصد داریم موضوعات مهم مطرحشده در این گزارش را در یکی از نشستهای آینده خود بررسی کنیم.»
گروهی از فعالان سیاسی و مخالف جمهوری اسلامی با انتشار پیامهایی در شبکههای اجتماعی نسبت به حضور تریتا پارسی و نقش او در «لابیگری برای جمهوری اسلامی» اعتراض کردند و خواستار لغو این دعوت و جلوگیری از حضور وابستگان به جمهوری اسلامی در نشستهای پژوهشی شدند. برخی از معترضان هشدار داده بودند که در صورت عدم لغو این نشست، اقدام به برگزاری تظاهرات اعتراضی مقابل محل کنفرانس خواهند کرد.
لادن بازرگان، عضو سازمان دادخواهان ایران، در حساب خود در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) دعوت از تریتا پارسی را «بسیار شرمآور و نگرانکننده» خواند و نوشت: «برخی از موسسات به افرادی مانند سید حسین موسویان و تریتا پارسی، که سابقهای مستند در لابیگری و دفاع از جمهوری اسلامی ایران دارند، تریبون میدهند. چرا این موسسات به جای دعوت از مخالفان واقعی جمهوری اسلامی و پژوهشگران مستقل، به این افراد که بخشی از پروپاگاندای رژیم تهران هستند، مشروعیت میبخشند؟»
در بیانیه موسسه «گیگا» تاکید شده است که هرچند نگرانیهای بسیاری از معترضان درباره حکومت «اقتدارگرای» ایران و نقش منطقهای آن را درک میکند، اما این نشست قرار نبوده به نقش ایران یا هیچ کشور مشخص دیگری اختصاص داشته باشد.
گیگا در پایان ابراز امیدواری کرد که این «گفتوگوهای مهم» را در تاریخ دیگری برگزار کند.
این نخستین بار نیست که تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کشورداری «کویینسی» و بنیانگذار و رییس پیشین شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک)، که متهم به لابیگری برای جمهوری اسلامی است، در نشستهای موسسه شرکت میکند.
او پیشتر در سال ۲۰۲۴ نیز در دو نشست دیگر این موسسه که بهصورت آنلاین برگزار شده بود، حضور داشت و در آنها درباره موضوعاتی از جمله آینده نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی و جنگ اسرائیل و حماس سخنرانی کرد.
به تازگی، تلویزیون ۴ سوئد، یکی از دو شبکه سراسری این کشور، گزارش داد که روزبه پارسی، رییس بخش خاورمیانه انستیتوی سیاست خارجی در سوئد و برادر تریتا پارسی، با یک شبکه وابسته به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی که هدف آن تاثیرگذاری بر سیاستهای کشورهای غربی بوده، مرتبط بوده است.
در مهرماه ۱۴۰۲، یک گزارش تحقیقی مشترک ایران اینترنشنال و سمافور، که با بررسی هزاران ایمیل دیپلماتهای ایرانی تهیه شده است، شبکهای از دانشگاهیان و تحلیلگران اندیشکدهها را افشا کرد که از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی برای گسترش قدرت نرم تهران ایجاد شده بود.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در اواخر سال ۱۳۹۲ حلقهای از تحلیلگران و محققان خارج کشور را تحت عنوان «طرح کارشناسان ایران» (The Iran Experts Initiative) یا «شبکه جوانان» تشکیل داد و طبق اسناد بررسی شده، برای سالهای متمادی از این شبکه برای گسترش حوزه نفوذ خود در صحنه جهانی استفاده کرد.