ابراهیم روشندل، دیپلمات سابق و کارشناس امنیت ملی و مسائل استراتژیک، در ارتباط با مذاکرات جمهوری اسلامی و غرب گفت: «این روزها از هر دو سوی گفتوگو شاهد تغییر مسیر دیپلماتیک به سمت مسیر تهدید و تخاصم هستیم و صدور قطعنامه در نشست شورای حکام آژانس میتواند شرایط را به سمت وخامت اوضاع پیش ببرد.»
شایان سمیعی، کارشناس امنیت ملی در گفتوگو با ایراناینترنشنال، گفت: «مهمترین نکته در روابط ایران و آمریکا این است که جمهوری اسلامی تا چه اندازه از خودش نرمخویی نشان بدهد تا به توافقی با آمریکا برسد. البته شواهد امر گویای این است که جمهوری اسلامی تمایل چندانی برای رسیدن به این توافق ندارد.»

میلیونها زن، هر روز، با ترس، بیاعتمادی و بدون هیچ تضمینی برای امنیت شخصی، سوار تاکسیهای اینترنتی میشوند. این در حالی است که نه نظارتی موثر بر فعالیت این پلتفرمها وجود دارد، نه سازوکار پاسخگویی شفافی، و نه ارادهای برای اصلاح ساختارهای معیوب.
پلتفرمهایی که قرار بود سفرهای شهری را ایمنتر کنند، امروز خود به مسئلهای نگرانکننده بدل شدهاند.
از وعدههای فناوری تا واقعیتهای نگرانکننده
فعالیت تاکسیهای اینترنتی در ایران از سال ۱۳۹۳ با ورود شرکتهایی مانند اسنپ و تپسی آغاز شد. در غیاب رقبای بینالمللی مانند اوبر، این شرکتها در فضایی نسبتاً انحصاری و بدون نظارت رقابتی رشد کردند.
اسنپ اکنون در بیش از ۱۰۰ شهر فعال است و تپسی نیز بهعنوان دومین بازیگر بزرگ بازار، وارد بورس شده و گزارشهای مالی دورهای منتشر میکند.
بر اساس اعلام پلیس فراجا، بیش از ۱۵ میلیون نفر تاکنون در این پلتفرمها بهعنوان راننده ثبتنام کردهاند؛ هرچند احتمالاً شمار قابلتوجهی از این افراد غیرفعالاند، برخی برآوردها از حضور پنج تا ۹ میلیون راننده فعال بهصورت سالانه حکایت دارد.
برای مقایسه، پلتفرم اوبر در سطح جهانی تنها حدود هشت میلیون راننده دارد.
رشد شتابزده این صنعت، ایران را به یکی از بزرگترین بازارهای اشتغال غیررسمی در حوزه حملونقل شهری بدل کرده است؛ اما این گسترش، همزمان زمینهساز بحرانی دیگر شده: ضعف نظارت، بیمسئولیتی ساختاری و غیبت پاسخگویی در مواجهه با تخلفات و جرایم.
روایتها و سکوتها
مسئولان انتظامی کشور از ضرورت غربالگری روانی رانندگان سخن گفتهاند و مدیران پلتفرمها مدعیاند که جذب راننده منوط به دریافت تاییدیههای امنیتی و رفتاری است. اما در برابر این ادعاها، آمار و روایتهای رسمی با تجربههای عینی کاربران فاصلهای معنادار دارد.
فرشاد مومنی، اقتصاددان، با اشارهای معنادار تاکید کرده که شمار رانندگان تاکسیهای اینترنتی از کل نیروی کار بخش صنعت کشور بیشتر است. در همین حال، شبکههای اجتماعی مملو از روایتهایی است که زنان قربانی خشونت، آزار یا تهدید در تاکسیهای اینترنتی به اشتراک گذاشتهاند؛ روایتهایی که اغلب یا بیپاسخ ماندهاند یا با واکنشی نمادین و بیاثر روبهرو شدهاند.
ابزارهایی مانند «دکمه اضطراری» یا «ارسال موقعیت مکانی» از نظر بسیاری از کاربران، نه یک راهحل واقعی، بلکه تنها نمایشی تبلیغاتی هستند که امنیت را تضمین نمیکنند، بلکه صرفاً توهم امنیت میسازند.
وقتی نوآوری، امنیت نمیآورد
در ساختاری که فقر، بیکاری و نبود حمایت اجتماعی، میلیونها نفر را به سمت رانندگی در تاکسیهای اینترنتی سوق داده، و در شرایطی که تعداد رانندگان از مجموع کارگران صنعتی کشور فراتر رفته، دیگر نمیتوان از «نوآوری فناورانه» سخن گفت. آنچه با آن روبهرو هستیم، نماد آشکاری از بحرانی ساختاری در بازار کار و ضعف نهادهای تنظیمگر است.
ما با بحرانی چندلایه مواجهایم: بحران امنیت برای زنان در فضاهای عمومی، بحران نظارت بر پلتفرمهای قدرتمند اما بیپاسخگو، بحران اشتغال در قالب بازارهای غیررسمی، و در نهایت، بحران انکار؛ انکار نظاممند خشونت، بیعدالتی، و مسئولیت.
«برنامه» و پرسشی از دل جامعه
در تازهترین قسمت «برنامه با کامبیز حسینی»، به این ماجرا پرداختیم. حسین قاضیان، جامعه شناس، مهمان برنامه بود و مخاطبان از سراسر جهان نظرات خود در این زمینه را با ما در میان گذاشتند. ما از مردم خواستیم که تجربه خود را با ما در میان بگذارند. از شما پرسیدیم: تجربه شما از تاکسیهای اینترنتی چیست؟
امید معماریان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی میگوید: «پلیس لسآنجلس کارآزموده است و میتواند اعتراضات را مدیریت کند.»
او افزود: «اما این یک مسئله سیاسی است و فرستادن گارد ملی و تفنگداران دریایی توسط ریيسجمهور برای مهار اعتراضات، امری غیرطبیعی است.»
حسین آقایی، پژوهشگر روابط بینالملل و امور استراتژیک، در گفتوگو با ایراناینترنشنال میگوید: «ما اکنون در مهمترین فاز از قمار دیپلماتیک میان دونالد ترامپ و علی خامنهای قرار داریم.»
به گفته او، امروز پایان مهلت دوماههای است که ترامپ برای رسیدن به توافق به جمهوری اسلامی داده بود و با پایان این ضربالاجل، اکنون نگاهها به تصمیمهای سرنوشتساز سه طرف اصلی—دولت آمریکا، اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی—دوخته شده است.
آقایی هشدار میدهد که تصمیمهای پیشرو میتوانند به سه مسیر مختلف منتهی شوند: درگیری نظامی، صلح، یا وضعیتی بینابین که نه جنگ کامل است و نه صلح پایدار.
به گفته او، «این وضعیت خاکستری، همان چیزی است که جمهوری اسلامی آن را ترجیح میدهد؛ حتی اگر همراه با تحریم و فشار حداکثری آمریکا باشد.»
او معتقد است که تهران در چنین فضای مبهمی، توانسته سیاست بقا و مانور تاکتیکی خود را حفظ کند.
سمیرا قرایی، خبرنگار ایراناینترنشنال میگوید: «ترامپ در گفتوگوی اخیرش گفت قبلا عمیقا به مذاکره با جمهوری اسلامی باور داشت، اما حالا مردد است و معتقد است اشتیاق طرف ایرانی برای توافق کمتر شده است.»