رسانه وابسته به حوزه علمیه: شاید مشکلات معیشتی آخوندها را مجبور کند به شغل دیگری بپردازند
خبرگزاری رسا، وابسته به حوزه علمیه نوشت: «گاهی شرایط خاص مشکلات معیشتی یا وظایف خانوادگی ممکن است یک روحانی را ناگزیر سازد به شغل دیگری بپردازد.»
این رسانه در یادداشت خود اضافه کرد: «باید دقت کرد که این نوع اشتغالات نباید در تبلیغات فرهنگی به عنوان شاخص موفقیت طلبگی معرفی شوند.»
خبرگزاری رسا افزود: «بزرگترین آسیب برای هر قشر از جمله روحانیت آن است که از هویت اصلی خود فاصله بگیرد. اگر روحانی برای پاسخ به انتظارات نادرست جامعه یا بهدلیل جاذبههای بیرونی به عرصههایی وارد شود که هیچ نسبتی با ماموریت طلبگی ندارد، دچار نوعی پرتابشدگی هویتی خواهد شد.»
روزنامه اعتماد گزارش داد بر اساس اخبار منتشر شده و منابع خبری، بین ۴۵ تا حدود ۶۲ زن، طی چهار تا شش ماه ابتدای سال ۱۴۰۴، به دست مردان خانواده کشته شدند.
این روزنامه در این گزارش که شنبه ۱۷ آبان منتشر شد، چند نمونه از زنکشیهای اخیر در ایران را فهرست کرد:
شهلا کریمیانی، ۳۸ ساله و اهل مهاباد بهدست همسرش به قتل رسید و مخفیانه خاک شد.
زن ۳۲ ساله مرودشتی بهوسیله دو مرد جوان به عمد با ماشین زیر گرفته شده و هویتش فاش نشده.
زن ۸۰ ساله ساکن تهران بهدست پسرش کشته شد.
فرشته دربان ۲۹ ساله و اهل مشهد بهوسیله پدرش به قتل رسید و بدن سوختهاش در بیابانهای اطراف شهر پیدا شد.
مریم جعفری ۳۴ ساله، اهل مشهد، پس از درخواست طلاق، بهدست شوهرش کشته شد.
ریحانه درزاده، دختر ۲۳ ساله بلوچ و ساجده سندکزهی، ۲۰ ساله و اهل خاش که شوهرانشان جانشان را گرفتند.
برادر لیلا، دختر ۱۸ ساله زنجانی که بهدست خواستگاری که پاسخ منفی دریافت کرده بود، به قتل رسید، به روزنامه اعتماد گفت: «او فقط یک بار از خواهرم خواستگاری کرد و بعد از شنیدن جواب منفی، پافشاری، مزاحمتها و تهدیدهایش آغاز شد. چند بار از تهدیدهایش شکایت کردیم اما چون هنوز اتفاقی نیفتاده بود، به جایی نرسید. پیگیریها تازه بعد از این آغاز شد که او روی لیلا بنزین پاشید و آتشش زد. هر چند که بعد از متواری شدن، بازداشت و محاکمه شد اما نوشدارو پس از مرگ سهراب بود.»
بر اساس این گزارش، برخی زنان به قتل رسیده، مادرانی بودهاند که بهدلیل ازدواج مجدد پس از جدایی یا فوت همسر، فرزندانشان به نام «ناموس و غیرت»، آنان را به قتل رساندند.
پیشتر و در چهارم آبان، انجمن جامعهشناسان ایران از «ثبت ۶۳ مورد همسرکشی در ایران از ابتدای سال» خبر داده بود.
وقتی مردان ترسی از کشتن زنان ندارند
روزنامه اعتماد با اشاره به برخی قتلها هشدار داد: «دیگر نمیتوانیم بگوییم که زنان باید خودشان آگاهتر و هوشیارتر باشند یا به حقوق خودشان واقف شوند؛ چرا که در مورد بسیاری از زنان، آگاهی و اطلاع از حقوق، به کار نیامد.»
این روزنامه به نقل از فعالان مدنی نوشت که قوانین جمهوری اسلامی، بازدارندگی لازم را در زمینه قتل زنان به دست مردان خانواده ندارند و مردان «چون میدانند که هیچ مجازات و سختگیریای در انتظارشان نیست، هیچ ترسی از انتخاب خشونت و قتل ندارند».
یکی از فعالان حقوق زنان در مریوان، به روزنامه اعتماد گفت: «در این شهر، آشنایان بسیاری دارم که هر کدام، با تجربه همسرکشی در خانوادهشان مواجه بودند یا خودشان در معرض آن قرار گرفتند اما بسیاری از این خشونتها، سربسته مانده».
او افزود: «گاهی اوقات، قاتل، قوم و خویش خانواده مقتول است و در این شرایط به راحتی نمیتوانند پای قصاص و محاکمه بایستند. از طرفی، وقتی برادر، خواهرش را کشته، پدر چطور میتواند پای محاکمه پسرش بماند و یک فرزند دیگر خود را از دست بدهد.»
فعال دیگری هم در خوزستان، به همین موضوع اشاره کرد و گفت: «اگر بیآبرویی با مرگ پاسخ داده شود، گاهی حتی نشان اقتدار مردان خانواده است.»
بیاعتمادی به آمار رسمی
اعتماد نوشت: «فقط در همین شهریور و مهر، دهها زن توسط مردان خانوادهشان به قتل رسیدند که برخی در رسانه رسمی اطلاعرسانی شد و برخی دیگر، فقط در فضای مجازی و گاهی هم در سکوت ماند.»
بر اساس این گزارش، کشته شدن زنان بر اثر خشونت خانگی، نه به عنوان همسرکشی که به عنوان قتل ثبت میشود و تفکیک این موارد، «بسیار دشوار یا غیرممکن» است.
این روزنامه نتیجهگیری کرد که آمار خشونتهای خانگی و قتل زنان و دختران به دست مردان خانواده، بیشتر از عددهای اعلام شده است.
ششم آبان، زهرا بهروزآذر، معاون رییسجمهوری در امور زنان و خانواده، درباره آخرین وضعیت این لایحه وعده داد: «دولت به تصویب این لایحه اكتفا نكرده و در حال تدوین دستورالعملی است كه با استفاده از ظرفیتهایی که دارد، بتوان این مسیر را پیش برد.»
عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب گفت: «به دلیل عدم بارشها در تهران و قرار گرفتن در ششمین سال پیاپی خشکسالی وضعیت آب در سدهای مخازن تهران بسیار نامطلوب است.»
او افزود: «با توجه به وضعیت منابع آبی در تهران مجبور به اعمال محدودیت هستیم.»
او ادامه داد: «اگر مصارف ۱۰ درصد کاهش پیدا نکند، اختلال در تامین آبرسانی پایدار تهران حتمی است و اگر شرایط به همین روال ادامه یابد اوضاع بدتر خواهد شد.»
رییس فدراسیون صنعت آب ایران با تاکید بر اینکه وضعیت آب تهران بهصورت تصاعدی رو به وخامت است، هشدار داد وضعیت آب در پایتخت «نگرانکنندهتر» از اظهارات پزشکیان مبنی بر ضرورت تخلیه تهران و «وحشتاکتر» از آمارهای رسمی است.
رضا حاجی کریم در گفتوگویی با وبسایت دیدهبان ایران که شنبه ۱۷ آبان منتشر شد، گفت: «واقعیت این است که وضعیت آب تهران به همین اندازه و حتی نگرانکنندهتر از چیزی است که رییسجمهور هشدار داد.»
رییس فدراسیون صنعت آب ایران تاکید کرد: «این هشدار بسیار دیر بیان شده است.»
مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم، ۱۵ آبان با اشاره به بحران منابع آبی هشدار داد که اگر در آذرماه باران نبارد، آب در تهران جیرهبندی خواهد شد و اگر باز هم باران نبارد، باید تهران را تخلیه کرد.
همزمان با بحران آب در بسیاری از استانهای ایران، محسن اردکانی، مدیرکل آبفای استان تهران گفت وضعیت آبی پایتخت «قرمز و نگرانکننده» است.
رییس فدراسیون صنعت آب ایران در بخش دیگری از اظهاراتش با اشاره به «پایین رفتن شدید سطح سفرههای زیرزمینی پایتخت»، افزود: «در حال حاضر ۶۲ درصد تامین آب تهران از منابع زیرزمینی و ۳۸ درصد از منابع سطحی است که آن هم تقریبا یا تمام شده یا در آستانه اتمام است.»
حاجی کریم نسبت به آمارهای ارائهشده از وضعیت ذخایر سدهای تهران نیز ابراز تردید کرد و گفت: «این آمار که گفته میشود بهطور متوسط در سدهای تامینکننده آب تهران تنها پنج درصد ذخیره وجود دارد، چندان واقعی نیست و واقعیت کمی ترسناکتر از آمارهای رسمی است.»
در حالی که برخی رسانههای ایران از جیرهبندی غیررسمی آب در تهران خبر دادهاند، رییس فدراسیون صنعت آب ایران گفت: «این کار باید خیلی زودتر از این شروع میشد. ما در جلسات مختلف با مدیران آب کشور، خواستار آغاز زودتر جیرهبندی آب تهران بودیم؛ هرچند این اقدام هم مسائل خاص خود را دارد.»
او افزود منظور از جیرهبندی این است که «آب هم مانند برق، در ساعات مشخصی از روز بهصورت منطقه به منطقه قطع شود».
راهکارها در کوتاهمدت قابل اجرا نیستند
در شرایط کنونی راهکارهای گوناگونی برای حل بحران آب مطرح میشود؛ نظیر استفاده از سیستمهای بازچرخانی آب، تغییر الگوهای مصرف، بهکارگیری ادوات کاهنده مصرف، آموزش همگانی و کاهش مصرف آب کشاورزی.
رییس فدراسیون صنعت آب ایران در این زمینه تاکید کرد: «این راهکارها در کوتاهمدت قابل اجرا نیستند اما برخی از آنها میتوانند در چند ماه نتیجه بدهند.»
او گفت: «برای مثال، میتوان در منطقههای پرجمعیت فاضلاب را بازچرخانی و برای مصارف متنوعی مانند فضاهای سبز، برجهای خنککننده یا فلاشتانکها از پساب تصفیهشده استفاده کرد. در میانمدت هم میتوان با بازنگری در سیاستهای کشاورزی، به کاهش مصرف آب در این بخش کمک کرد.»
حاجی کریم در ادامه گفت: «راهکار نهایی این است که اجازه ندهیم ۳۰ میلیون مترمکعب از آب تهران صرف ساختوساز یا مصارف غیرضروری شود. آب شرب نباید در فلاشتانک استفاده شود و در استان تهران نباید ۱.۸ میلیارد مترمکعب آب برای کشاورزی مصرف شود.»
سیاست انتقال آب شکست خورده است
در ماههای اخیر، دولت جمهوری اسلامی از قصد خود برای انتقال آب دیگر مناطق به تهران خبر داد اما رییس فدراسیون صنعت آب ایران در این زمینه تاکید کرد: «اصولا سیاست انتقال آب، سیاستی شکستخورده است.»
او افزود: «متاسفانه برخی مسئولان گمان میکنند این طرح میتواند تهران را نجات دهد اما خود طالقان نیز از نزولات جوی تغذیه میشود. طبیعتا وقتی در طالقان بارندگی نداشتیم، آبی وجود ندارد که سد را پر کند. اکنون سد طالقان هم در معرض خشکی کامل قرار دارد.»
انتقادها از سیستم فرسوده آب در تهران
سخنان پزشکیان در مورد جیرهبندی آب در تهران در صورت نباریدن باران در آذرماه و تخلیه پایتخت، انتقاد رسانهها از جمله رسانههای وابسته به جناح مخالف دولت را به همراه داشته است.
در تازهترین مورد از انتقادها، حامد پاکطینت، بنیانگذار مجمع فعالان اقتصادی، در یادداشتی از پزشکیان برای اظهارات اخیرش انتقاد کرد و در حساب خود در اینستاگرام نوشت: «جای جلسات بیخاصیت با سازمان هواشناسی و امید بستن به باران، ۲۰۰ میلیون دلار از زیر سنگ پیدا کنید، از بودجه یکی از همین مراکز فرهنگی بیخاصیت؛ و خرج بازسازی لولههای فرسوده تهران کنید.»
مرداد سال گذشته، علی بیتاللهی، مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفت: «حدود ۴۰ درصد شبکه آب شرب کشور دارای قدمتی بالا و عملا فرسوده است.»
او افزود: «۳۰ درصد فروریزشهای بزرگ ایجاد شده، منشأ گسیختگی لوله آب شرب و نشت قدرتمند جریان آب داشته است.»
بر اساس گزارش وزارت نیرو که سال گذشته منتشر شد، حجم نشتی آب و آب بدون درآمد در کشور، سالانه حدود ۱/۹ میلیارد مترمکعب است که معادل مصرف سالانه حدود ۲۶ میلیون ایرانی ساکن در شهرهای کشور است.
در این میان حجم هدررفت آب تهران ناشی از نشتی در شبکه انتقال، حدود ۱۳۰ میلیون مترمکعب و معادل تقریبی دو برابر حجم آب دریاچه چیتگر برآورد میشود.
نظام حکمرانی آب در جمهوری اسلامی در طول سالها و دهههای گذشته، به جای سرمایهگذاری و هزینهکرد در زیرساختها، با وجود هشدارهای مکرر متخصصان، به سدسازی و حفر چاههای عمیق مشغول شده و کمبود آب را به نباریدن باران تقلیل داده است.
از سوی دیگر، عوامل حکومتی با رویکردهای خرافی و ایدئولوژیک، خشکسالی و مشکلات حوزه آب را به بیحجابی نسبت دادهاند.
روزنامه اعتماد در گزارشی در خصوص بلاتکلیفی لایحه تامین امنیت زنان نوشت: «شاید این لایحه نتواند یکشبه باورهای نهادینه علیه زنان را تغییر دهد، اما اجرای آن میتواند عامل بازدارندهای باشد برای زنانی که هر سه روز، یکی از آنها به قتل میرسد.»
بر اساس گزارش اعتماد، تنها در سال گذشته، دستکم ۱۰۰ زن و دختر در ایران به دست مردان خانواده کشته شدهاند. با این حال، این قتلها اغلب با عنوان «اختلاف خانوادگی» ثبت میشود و هیچ تفکیک دقیقی میان قتلهای ناموسی و همسرکشی وجود ندارد.
سازمان عفو بینالملل در شهر گوتنبرگ سوئد، کنفرانسی را با عنوان «برای نجات جان احمدرضا جلالی»، پزشک و پژوهشگر ایرانی-سوئدی که در ایران زیر حکم اعدام است، برگزار کرد. هدف از این نشست، جلب توجه دوباره افکار عمومی و دولتها به وضعیت مبهم و ناگوار جلالی اعلام شده است.
رضا برومند، عضو سازمان عفو بینالملل، جمعه ۱۶ آبان به ایراناینترنشنال گفت: «هدف ما از برگزاری این سمینار در واقع تمرکز روی مسئله نجات جان دکتر احمدرضا جلالی، زندانی دوتابعیتی است که به ناحق محکوم شده و الان ۱۰ سال است در زندان هستند.»
برومند با تاکید بر اینکه برای جلالی حکم اعدام صادر شده، گفت: «متاسفانه دولت سوئد در مورد مبادله او با حمید نوری بسیار کوتاهی کرد و ما این را بر دولت دست درستی سوئد نخواهیم بخشید.»
جلالی سوم مهر و پس از سه ماه بیخبری از او بهدنبال جابهجا شدنش از زندان اوین در جریان جنگ ۱۲ روزه، در تماس با همسرش اطلاع داد که به اوین بازگردانده شده است.
او در این تماس از انتقالهای مکرر و خشونتآمیز خود بهدست نیروهای امنیتی خبر داد.
ویدا مهراننیا، همسر احمدرضا جلالی، در این کنفرانس با اشاره به سالهای سخت انتظار و تلاشهایی که برای آزادی همسرش کرده و شکنجهها و فشارهایی که خانوادهاش متحمل شدهاند، گفت: «در این سالها من فهمیدم که عدالت مفهومی انتزاعی نیست. عدالت یعنی اطمینان از اینکه هیچکس بیدلیل از آزادی محروم نمیشود.»
روایت همبندی
مسعود مصاحب، همبند پیشین جلالی که خود از زندانیان دوتابعیتی بوده است، در این کنفرانس از رفتار انسانی جلالی در زندان، کمکهای پزشکی او به دیگر زندانیان و اعتصاب غذاهای او گفت و تاکید کرد که جمهوری اسلامی دوتابعیتیها را «به چشم جاسوس» میبیند.
مصاحب گفت: «خود من از طرف آن جلاد معروف، قاضی صلواتی، به اعدام محکوم شدم. شش بار من را بردند پای سکوی اعدام ولی بالاخره توانستم سالم از دستشان بیرون بیایم.»
رها بحرینی، حقوقدان و پژوهشگر عفو بینالملل نیز از ۱۰ سال نقض آشکار حقوق بشر در مورد جلالی، حبس طولانی در سلول انفرادی، نداشتن دسترسی به خدمات پزشکی، انتقالهای مکرر به مکانهای نامعلوم و شکنجه روحی خانوادهاش گفت.
عفو بینالملل میگوید تلاشهای خود را برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام و آزادی فوری جلالی ادامه میدهد و از جامعه جهانی میخواهد تا با فشارهای سیاسی و حقوقی، مانع از تداوم نقض حقوق بشر در این پرونده شود.
بازداشت و محاکمه جلالی
جلالی، اردیبهشت ۱۳۹۵ و پس از اینکه به دعوت دانشگاههای تهران و شیراز به ایران سفر کرد، بازداشت و به «جاسوسی» متهم شد.
ابوالقاسم صلواتی، قاضی دادگاه انقلاب و یکی از ناقضان جدی حقوق بشر، مهرماه ۱۳۹۶ برای او حکم اعدام صادر کرد و این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد.
جلالی بارها اتهام جاسوسی را رد کرده و گفته است پروندهسازی برای او و صدور این حکم به دلیل «نپذیرفتن درخواست همکاری با سپاه پاسداران و جاسوسی از کشورهای غربی» بوده است.