هراس در آبادان در پی سکوت نهادهای مسئول درباره ناپدید شدن دو زن
نمایی از شهر آبادان
روزنامه شرق در گزارشی به ناپدید شدن مشکوک دو زن در فاصله زمانی کوتاهی در یکی از مناطق آبادان پرداخت و نوشت نبود اطلاعرسانی و شفافیت از سوی مقامهای مسئول، موجب افزایش نگرانیها درباره تامین امنیت زنان شده است.
شرق پنجشنبه ۲۹ آبان گزارش داد از اول مهر تا ۱۵ آبان، دو دختر به نامهای مرضیه البوغبیش و ستاره حیدری «با فاصله کمتر از یک ماه و به طرز مرموزی» در نزدیکی پارک شاپور در محله امیری آبادان مفقود شدند.
بر اساس این گزارش، با توجه به ابهامات فزاینده در این پروندهها، برخی مردم محلی، رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی احتمال دادهاند این حوادث بهصورت «سریالی» رخ داده باشد.
شرق افزود با گذشت یک ماه از ناپدید شدن مرضیه و دو هفته از مفقود شدن ستاره، هنوز پلیس و دادستانی گزارش جدیدی از آخرین وضعیت پروندههای آنها ارائه نکردهاند.
در این گزارش آمده است: «خانوادههای این دو دختر هر لحظه را در انتظار خبری جدید به سر میبرند؛ بهویژه آنکه پس از پرونده الهه حسیننژاد در تهران که ابتدا گزارش مفقودی او منتشر شده بود و پس از مدتی خبر قتلش منتشر شد، نگرانیهای خانوادهها نیز بیشتر شده است.»
پیکر حسیننژاد ۲۴ ساله پس از دو هفته مفقودی، ۱۵ خرداد در بیابانهای اطراف تهران پیدا شد. او که آخرین بار در حوالی میدان آزادی تهران دیده شده بود، با ضربات چاقو به قتل رسید.
حکم اعدام قاتل این دختر جوان شهریورماه پس از طی مراحل قضایی و بررسی فرجامخواهی در دیوان عالی کشور تایید شد.
دادستانی: در این مرحله چیزی برای رسانهای کردن وجود ندارد
امیرسام کمایی، مدیر روابط عمومی فرماندهی انتظامی آبادان، در مصاحبه با شرق درباره پرونده ناپدید شدن دو دختر در این شهر اعلام کرد موضوعات «فقدان و پیدا شدن» در حوزه کاری فرماندهی انتظامی قرار ندارد و دادستانی تنها نهادی است که میتواند در این خصوص اظهار نظر کند.
در سوی دیگر، مسئول روابط عمومی و امور رسانه دادگستری خوزستان به شرق گفت «فعلا اطلاعات در همان سطحی است که در ابتدای پرونده رسانهای شد» و «در این مرحله موضوعی برای رسانهای کردن وجود ندارد».
شرق در گزارش خود هشدار داد: «مشخص نیست که سرنخ جدیدی به دست نیامده یا به خاطر حساسیت پرونده، رسانهها به دادهها دسترسی ندارند. اگرچه روشن است که در فقدان شفافیت و اطلاعرسانی، احتمالا زمینه خوبی برای شایعه و حواشی نیز ایجاد خواهد شد.»
پونه پیلرام، فعال حوزه زنان در استان خوزستان، با تاکید بر ضرورت شفافیت در اطلاعرسانی گفت مردم در چنین شرایطی نیازمند دریافت اطلاعات دقیق و روشن هستند تا احساس امنیت کنند.
او افزود بر اساس برخی گزارشها، انتشار خبر ناپدید شدن دو زن فضای نگرانی و ترس را در آبادان تشدید کرده و بهویژه بر احساس امنیت زنان در این شهر تاثیر گذاشته است
شرق همچنین گزارش داد علاوه بر مرضیه و ستاره در آبادان، برخی خبرهای تاییدنشده از مفقود شدن دختری با نام اختصاری «ف-ر» در خرمشهر حکایت دارد.
ستاره حیدری (سمت راست) و مرضیه البوغبیش (سمت چپ)
فکر میکنند اگر دختری گم میشود، حتما دوستپسر داشته
برادر مرضیه در مصاحبه با شرق از وضعیت رسیدگی به پرونده خواهرش انتقاد کرد و گفت: «هیچ ردی از مرضیه به دست نیامده است. ما اصلا نمیدانیم چه بلایی سر خواهرم آمده ... مگر میشود ماموران در این مدت هیچ سرنخی به دست نیاورده باشند؟»
او افزود: «به ما گفتهاند شاید خواهرتان خواستگار داشته یا شاید با پسری فرار کرده است. ما مرضیه را میشناختیم. نه پای خواستگار سمج در میان بود، نه با پسری ارتباط داشت. اگر هر مورد مشکوکی بود، ما سریع به پلیس اعلام میکردیم، اما وقتی چیزی نبوده، ما نمیتوانیم به دروغ بگوییم که بوده. فکر میکنند اگر دختری گم میشود، حتما دوستپسری داشته که رفته.»
سعید حیدری، پدر ستاره، نیز گفت دادستانی و نیروهای انتظامی توانستهاند تلفن همراه دخترش را تا محدوده حاشیه شهر ردیابی کنند اما پس از آن هیچ نشانهای به دست نیامده است.
به گفته او، ماموران تصاویر دوربینهای اطراف پارک را نیز بررسی کردهاند، اما تاکنون مدرک یا سرنخی در آنها یافت نشده است.
او پیشتر در مصاحبهای احتمال داده بود دخترش در همان حوالی مورد حمله یک پسر قرار گرفته و بهزور سوار خودرویی شده باشد.
وحید احمدی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس به سایت دیدهبان ایران گفت: «مسئولان ارشد جمهوری اسلامی، با توجه به پیشینه آمریکاییها و غربیها، هنوز به این جمعبندی نرسیدهاند که مذاکرات را از سر بگیرند.»
او افزود: «هیچ درخواستی از سوی جمهوری اسلامی برای این که عربستان سعودی، میانجی بین ایران و آمریکا باشد، صورت نگرفته است.» این نماینده مجلس ادامه داد: «زمانی که روش و منش طرف مقابل در مذاکرات تغییر پیدا کند و ببینیم که طرف مقابل در مذاکرات جدی است و حاضر است که از موضع برابر گفتوگو کند، ممکن است با آنها وارد مذاکرات شویم.»
مقامهای امنیتی اسرائیل میگویند حماس با حمایت حزبالله و جمهوری اسلامی در تلاش است «محور مقاومت» را احیا و همزمان در چند جبهه علیه آتشبس فشار وارد کند. این در حالی است که ارتش اسرائیل حملات خود را در غزه و جنوب لبنان گسترش داده است.
روزنامه اورشلیمپست پنجشنبه ۲۹ آبان به نقل از مقامهای دفاعی اسرائیل گزارش داد نگرانیها درباره احتمال ازسرگیری شلیک راکت از غزه و واکنش اسرائیل در جبهه شمالی افزایش یافته است.
منابع ارتش اسرائیل میگویند فشار آمریکا در حال حاضر مانع واکنش سختتر این کشور به نقضهای آتشبس از سوی حماس و حزبالله شده است.
به گفته منابع فرماندهی جنوب، شاخه نظامی حماس از زمان اجرای آتشبس دوباره در حال جمعآوری اطلاعات، جذب نیرو و آموزش است و دنبال فرصتهایی برای انجام یک حمله غافلگیرکننده محدود علیه واحدهای ارتش در داخل مناطق فلسطینی میگردد؛ اقدامی که نقض آشکار توافق آتشبس محسوب میشود.
وبسایت نشنالاینترست چهارشنبه در گزارشی نوشت: «تحولات اخیر در امتداد مرز اسرائیل و لبنان بیش از پیش نشان میدهد که احتمال یک رویارویی بزرگ میان اسرائیل و حزبالله وجود دارد.»
اوشلیمپست میگوید فرماندهی جنوب، بهویژه سرتیپ یانیو آسور و فرماندهان تیپها، خواهان رویکرد تهاجمیتر در برابر فعالیتهای نظامی حماس در نوار غزه هستند.
در جبهه شمالی، مقامهای نظامی میگویند حزبالله با تشویق و تامین مالی جمهوری اسلامی در حال بازسازی زیرساختهای نظامی، انتقال سلاح به جنوب و دره بقاع، جذب نیرو و افزایش تمرینهای نظامی برای دور جدید درگیری با اسرائیل است.
به گفته این منابع، حزبالله آشکارا مفاد آتشبس را نقض میکند و برخلاف تعهدات، بهجای خلع سلاح، توان نظامی خود را تقویت کرده است.
ارتش اسرائیل طی هفتههای اخیر چندین مرکز و عناصر مرتبط با این روند را هدف قرار داده است.
در همین حال، فرمانده جبهه شمالی تمایل دارد واکنش بسیار سختتری به نقضهای آتشبس حزبالله نشان دهد اما واشینگتن فعلا دست اسرائیل را بسته است.
بازدید بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از جنوب سوریه همراه با وزیر دفاع، وزیر خارجه و رییس شینبت نیز با هدف انتقال پیام روشنی به آمریکا و احمد الشرع، رییسجمهوری موقت سوریه، انجام شد: اسرائیل حاضر نیست از «کمربند امنیتی» خود در بلندیهای جولان عقبنشینی کند.
محمدحسین کشکولی، مدیر شبکه قرآن گفت: «برخی روحانیون و مداحان به دلیل پروندههای امنیتی شخصی خودشان به تلویزیون نمیآیند، فقط برای حفظ آبروی خودشان، برخی میدانند که ما نمیتوانیم مسائل شخصی آنها را بازگو کنیم اما بیرون بیانصافی میکنند و میگویند که ممنوعالتصویر هستیم.»
او افزود: «آنها خوب میدانند ما به دلیلی آنها را به برنامهها دعوت نمیکنیم اما دلیلش را نمیگوییم.» او ادامه داد: «ما در تعامل با دستگاههای امنیتی و قضایی، برخی روحانیون و مداحان را به صداوسیما نمیآوریم و این به نفع خودشان است.»
مسعود پزشکیان در سفر به استان قزوین گفت: «امروز دعوا بر سر آب است. زمانی که ما گفتیم باید پایتخت را منتقل کنیم، بودجه کافی نداشتیم، اگر داشتیم شاید انجام میشد، اما همان زمان هم میگفتند این حرفها شدنی نیست. اما واقعیت این است که دیگر انتخابی نداریم، اجبار است.»
او افزود: «میتوانیم تهران را توسعه بدهیم، اما نمیتوانیم مشکل آب آن را حل کنیم.» رییس دولت ادامه داد: «میتوان از خلیج فارس آب آورد، اما هر مترمکعب آب حدود ۵۰۰ هزار تومان هزینه دارد. آیا منطقی است برای یک مترمکعب آب چنین هزینهای بپردازیم؟ کدام منطق این را تایید میکند؟»
آمارهای تازه نشان میدهد بخش بزرگی از زنان زندانی در ایران، مادران تحصیلکردهای هستند که به دلیل بدهیهای مالی یا جرائم غیرعمد در زندان بهسر میبرند؛ وضعیتی که همزمان از نابرابری اقتصادی و شکافهای ساختاری در جامعه پرده برمیدارد.
زنان زندانی؛ تصویر یک بحران پنهان گزارش روزنامه «آرمان امروز» نشان میدهد که اغلب زنان زندانی در ایران، برخلاف تصور عمومی، نه به دلیل جرائم خشن بلکه به دلیل بدهیهای مالی، ضمانتهای معوق یا جرائم غیرعمد گرفتار حبس شدهاند. این افراد غالباً تحصیلکرده، صاحب مسئولیت خانوادگی و مادر هستند.
روزنامه آرمان امروز در گزارش خود مشخص نکرده که منبع آن کدام نهاد جمهوری اسلامی است و آیا در آمارهای ارائهشده زندانیان زن سیاسی و عقیدتی نیز مشخص شدهاند یا خیر. مقامات رسمی حکومت همواره از ارائه آمارهای شفاف و جامع در زمینه موضوعات مرتبط با حقوق بشر و زندانیان، که قابل سنجش یاشد خودداری کردهاند.
بنا بر گزارش این روزنامه، به گفته اسدالله جولایی، رئیس ستاد مردمی دیه کشور، ۷۳ درصد زنان زندانی مادر هستند و بسیاری از آنها بیش از سه فرزند دارند. او میگوید این زنان علاوه بر مشکلات قانونی، بار سنگین تامین معاش خانواده را نیز بر دوش دارند. همچنین بر اساس این آمارها، ۲۴ زن زندانی دارای مدرک دکتری هستند؛ آماری که نشان میدهد زندان محدود به افراد کمسواد یا حاشیهنشین نیست و برخی زنان حرفهای و تحصیلکرده نیز به دلیل مشکلات مالی گرفتار حبس میشوند.
دامنه سنی زنان زندانی نیز قابل توجه است: به نوشته «آرمان امروز» کمسنترین زندانی یک دختر ۲۰ ساله و مسنترین متولد ۱۳۱۴ است. نمونهای از این وضعیت، یک زن میانسال در فارس با بدهی حدود ۸۰ میلیارد ریال است که از سال ۱۳۹۷ در زندان مانده؛ وضعیتی که نشان میدهد بدهیهای سنگین، امکان آزادی را برای بسیاری از زنان غیرممکن کرده است.
کارشناسان: این آمارها از زنانهشدن فقر حکایت دارد به نوشته این روزنامه، فاطمه کبیرنتاج، جامعهشناس، این آمارها را نشانهای واضح از تبعیض ساختاری و شکافهای عمیق اجتماعی میداند. او تاکید میکند که جرم اصلی بسیاری از زنان، «بدهکاری مالی» است؛ پدیدهای که از نابرابری اقتصادی و محدودیت شدید زنان در دسترسی به منابع مالی نشأت میگیرد. او میگوید زنان فاقد شبکههای حمایتی اقتصادیاند و نبود این امنیت، آنها را نسبت به بحرانهای مالی آسیبپذیرتر کرده است.
به گفته او، حضور زنان بین ۲۰ تا ۹۰ سال در زندان بهدلیل بدهی مالی، نشانهای از زنانهشدن فقر و تأثیر نامتناسب بحرانهای اقتصادی بر زنان است. کبیرنتاج آمار ۷۳ درصدی زنان زندانیِ مادر را «یک فاجعه اجتماعی مضاعف» مینامد و معتقد است زندانی شدن مادران نهفقط آنان، بلکه کل خانواده—بهویژه کودکان—را در معرض فروپاشی، فقر و آسیبهای روانی قرار میدهد.
او میگوید وجود ۷۰۹ زن زندانی با حداقل سه فرزند نشان میدهد زنان سرپرست خانوار در سختترین شرایط بدون حمایت کافی بار معیشت خانواده را به دوش میکشند. به باور این جامعهشناس، حتی تحصیلات عالی نیز مانع آسیبپذیری اجتماعی زنان نیست؛ چنانکه ۲۴ زن دارای مدرک دکتری اکنون به دلیل جرائم غیرعمد در زندان هستند. او حبس یک زن ۹۰ ساله را نشانه ناکامی سیستم قضایی و اجتماعی در حمایت از آسیبپذیرترین گروههای جامعه یعنی سالمندان میداند.
نیاز به اصلاحات ساختاری در برخورد با جرائم مالی زنان به نوشته این روزنامه، ترکیب گسترده سنی، تحصیلی و خانوادگی زنان زندانی نشان میدهد که نظام عدالت کیفری نیازمند بازنگری جدی در برخورد با جرائم مالی غیرعمد است. بسیاری از زنان زندانی به دلیل بدهیهایی که امکان پرداخت آنها را ندارند، سالها در حبس میمانند. نبود حمایتهای اجتماعی، هزینههای سنگین زندگی و محدودیت دسترسی به فرصتهای اقتصادی، چرخهای از بازداشت، فقر و فروپاشی خانواده ایجاد میکند.
این گزارش تصویری روشن از شکافهای اجتماعی، زنانهشدن فقر و نیاز فوری به سیاستهای حمایتی، کاهش بدهی، تقویت صندوقهای دیه، و برنامههای توانمندسازی برای بازگشت زنان به جامعه ارائه میدهد؛ چالشی که در صورت بیتوجهی، پیامدهای عمیقتری برای خانوادهها و جامعه ایران خواهد داشت.