جمهوری اسلامی در آبانماه دستکم ۲۸۶ نفر را به دار آویخت
قوه قضاییه جمهوری اسلامی آبانماه دستکم ۲۸۶ نفر را در زندانهای سراسر کشور به دار آویخت. این آمار نشان میدهد که تنها در یک ماه گذشته، بهطور میانگین روزانه نزدیک به ۱۰ نفر و در هر دو ساعت و نیم، یک نفر در ایران اعدام شدند.
سایت حقوق بشری هرانا یکشنبه اول آذر در جدیدترین گزارش ماهانه خود درباره وضعیت نقض حقوق بشر در ایران نوشت در آبانماه ۲۶۸ مورد اجرای حکم، ۹ مورد صدور و ۸ مورد تایید حکم اعدام را برای زندانیان در ایران ثبت کرده است.
از میان افراد اعدامشده، یک نفر ۲۰ آبان در ملاعام در میدان هفتتیر یاسوج اعدام شد.
چهارم شهریور، انجمن علمی روانپزشکان ایران در نامهای به غلامحسین محسنیاژهای، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، نسبت به پیامدهای گسترده اجرای مجازات اعدام در ملاعام هشدار داد و خواستار توقف فوری این رویه شد.
هرانا پیشتر نیز خبر اعدام ۱۸ نفر دیگر را منتشر کرد که آبانماه بهطور مخفیانه در زندانهای ایران اعدام شده بودند و خبرشان با تاخیر به دست این نهاد و دیگر سازمانهای حقوقبشری رسیده بود.
این فاصله زمانی میان اجرای حکم و انتشار خبر نشان میدهد آمار کنونی اعدامها نیز حداقلی است و بهدلیل پنهانکاری سیستم قضایی، معمولا بخشی از موارد ماهها بعد شناسایی و ثبت میشود.
افزایش بیوقفه اعدامها در ایران در ماههای گذشته، بازتابی جدی در نهادهای بینالمللی یافته و اعتراضهای بسیاری در داخل و خارج کشور به دنبال داشته است.
۲۸ آبان، کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران را با ۷۹ رای موافق در برابر ۲۸ رای مخالف تصویب کرد.
این قطعنامه بر گستردهتر شدن اعدامها، نقض بیشتر حقوق زنان، سرکوب معترضان و ادامه سیاست سرکوب فرامرزی از سوی جمهوری اسلامی تمرکز داشت.
مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، هشتم آبان در نشست کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد جمهوری اسلامی با اجرای اعدامهای گسترده، مسیر «جنایت علیه بشریت» را در پیش گرفته است.
هرانا پیشتر در گزارشی به مناسبت روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام خبر داد از ۱۹ مهر ۱۴۰۳ تا ۱۶ مهر ۱۴۰۴، دستکم ۱۵۳۷ نفر در ایران اعدام شدند.
روزنامه هممیهن در گزارشی میدانی و در گفتوگو با نیروهای بومی و محلی حاضر در عملیات خاموشکردن آتش در جنگل الیت مازندران نوشت: «عملیات با یک نوبت آبریزی در روز امکانپذیر نبود و نیست، در حالی که هر لحظه یک هکتار از دست میدهیم.»
در این گزارش، به نقل از یک کوهنورد و داوطلب هیات چالوس آمده است که نخستین بالگرد ۲۶ آبان به منطقه رسیده، درحالیکه آنها از ۱۹ آبان بدون هیچ امکاناتی در حال خاموشکردن آتش بودند.
یک مسئول میدانی نیز به این روزنامه گفت که آتش تا حدودی مهار شده، اما ممکن است با تغییر شرایط جوی دوباره گسترش یابد.
یک نیروی بومی دیگر هم با اشاره به بیتوجهی مسئولان به هشدارهای اولیه محلیها گفت: «به آنها گفتیم اگر باد پاییزی بزند، فاجعه میشود و همان هم شد.»
او تأکید کرد: «هر لحظه یک هکتار از دست میدهیم و نیروهای محلی فرسوده شدهاند.»
در ادامه آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای ایران، گزارشها حاکی از آن است که جنگلهای دیزمار شهرستان جلفا در استان آذربایجان شرقی از سه روز پیش دچار حریق شدهاند.
رسانههای ایران یکشنبه دوم آذر گزارش دادند آتشسوزی شدید در منطقه حفاظتشده دیزمار شهرستان جلفا در مجاورت علیآبادبلاغی و روستای نمنق، از شامگاه ۳۰ آبان آغاز شده و هنوز خاموش نشده است.
محمدحسین حسنزاده، مدیر کل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان شرقی، در همین رابطه گفت سه دره در این منطقه به موازات هم در حال سوختن است و باد شدید عملیات خاموش کردن آتش را با دشواری مواجه کرده است.
او اضافه کرد برای اطفای حریق از سازمان محیط زیست درخواست بالگرد شده، اما هنوز مشخص نیست تجهیزات چه زمانی به منطقه اعزام خواهند شد.
حسنزاده ادامه داد: «منطقه صعبالعبور و درهای است و امکان انتقال تجهیزات به آنجا ممکن نیست. برای همین، نیروها مجبورند با امکانات دستی آتش را خاموش کنند. متاسفانه باد شدید است و اگر این وضع جوی ادامه پیدا کند، خیلی خوب نیست.»
مجید فرشی، مدیرکل مدیریت بحران استانداری آذربایجان شرقی، دوم آذر در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا اعلام کرد آتشسوزی در مراتع و جنگلهای روستای نمنق شهرستان جلفا ادامه دارد.
این در حالی است که جنگلهای هیرکانی در شمال کشور نیز پس از گذشت ۲۱ روز همچنان در آتش میسوزند.
با وجود وعدههای متعدد مقامهای دولتی درباره ارسال کمک و تجهیزات، تصاویر رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد شهروندان همچنان با ابزارهای ابتدایی شخصی جان خود را برای مهار آتش جنگلهای منطقه الیت به خطر انداختهاند و با تمام توان در حال کمک به خاموش کردن آتش هستند.
کارشناسان معتقدند تداوم این حریق میتواند یکی از مهمترین ذخایر طبیعی ایران را با آسیبهای جبرانناپذیر روبهرو کند. در همین حال، ناتوانی حکومت در مهار حریق موجی از نارضایتی و انتقاد را در میان شهروندان برانگیخته است.
کاربران رسانههای اجتماعی در روزهای اخیر از بیکفایتی، بیتوجهی مزمن به محیط زیست و نبود پاسخگویی مسئولان جمهوری اسلامی انتقاد کردهاند.
جنگلهای الیت در حوزه اداره کل منابع طبیعی مازندران-نوشهر قرار دارد؛ حوزهای با بیش از ۶۶۰ هزار هکتار جنگل، مرتع و ساحل که ۲۸ درصد مساحت استان مازندران را شامل میشود و شهرستانهای نور، نوشهر، چالوس، عباسآباد، تنکابن، رامسر و کلاردشت را در بر میگیرد.
ارتفاعات چالوس در محدوده روستای الیت یکی از عرصههای حساس جنگلهای هیرکانی است که بهعنوان قدیمیترین جنگلهای جهان، بخشی از میراث جهانی یونسکو به شمار میآید.
گسترش همزمان آتشسوزیها در هیرکانی و دیزمار بار دیگر ضعف مدیریت بحران جمهوری اسلامی و کمبود تجهیزات تخصصی در حفاظت از منابع طبیعی کشور را آشکار کرده است.
فعالان محیط زیست هشدار میدهند در صورت تاخیر در تامین امکانات کافی و تجهیزات موثر، روند نابودی جنگلهای ایران شتاب خواهد گرفت، سرمایههای طبیعی کشور هر روز بیش از پیش در آتش میسوزند و هنوز نشانهای از مهار کامل این حریقها دیده نمیشود.
مصطفی کواکبیان، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد مسعود پزشکیان با «اجازه» علی خامنهای، از طریق محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، نامهای را برای دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، ارسال کرده است.
کواکبیان یکشنبه دوم آذر در مصاحبه با پایگاه خبری عصر ایران گفت بن سلمان در جریان سفرش به واشینگتن و دیدار با ترامپ، حامل پیام پزشکیان برای رییسجمهوری آمریکا بود.
به گفته او، پزشکیان در این پیام آمادگی جمهوری اسلامی را برای مذاکره با ایالات متحده «بدون پیششرط و دیکته مواضع» اعلام کرد.
کواکبیان افزود: «من فکر میکنم که ارسال این پیام تاثیر گذاشت و ترامپ هم بلافاصله گفت که ما بالاخره برای مذاکره برنامهریزی میکنیم.»
اشاره او به سخنان ۲۷ آبان ترامپ در نشست خبری مشترک با بن سلمان است که گفت جمهوری اسلامی بهشدت خواهان دستیابی به توافق است و آمریکا «مشغول گفتوگو با آنهاست».
یک روز پیش از سفر بن سلمان به ایالات متحده، نامهای از سوی پزشکیان به ریاض ارسال شد. خبرگزاری دولتی عربستان سعودی دریافت نامه را تایید کرد، اما جزییاتی از محتوای آن را ارائه نداد.
کواکبیان در ادامه مصاحبه با عصر ایران گفت قرائن موجود و نامه پزشکیان نشان میدهد که جمهوری اسلامی «بهدنبال جنگ نمیرود».
این در حالی است که رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانیهای خود پس از جنگ ۱۲ روزه، بارها بر ادامه برنامه هستهای حکومت، از جمله غنیسازی اورانیوم، تاکید کرده است.
پیشتر در ۱۲ آبان، خامنهای گفت آمریکا خواستار «تسلیم» جمهوری اسلامی است و «وقتی بتواند حمله مستقیم به کشور هم میکند».
پیشتر در ۲۹ آبان، خبرگزاری رویترز به نقل از دو منبع آگاه گزارش داد پزشکیان در نامهای به بن سلمان از او خواسته تا ترامپ را در سفر به آمریکا برای احیای مذاکرات هستهای متقاعد کند.
بر اساس این گزارش، پزشکیان در نامه خود اعلام کرده حکومت ایران «در پی رویارویی نیست»، خواهان افزایش همکاریهای منطقهای است و «در صورت تضمین حقوق خود» همچنان «برای حل اختلاف هستهای از مسیر دیپلماسی» آمادگی دارد.
اظهارات کواکبیان در شرایطی مطرح میشود که اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، صبح دوم آذر گفت موضوع نامه پزشکیان درخواست تهران از ریاض برای میانجیگری میان ایران و آمریکا نبوده است.
او افزود این نامه در ارتباط با «مسائل دوجانبه و موضوع حج» بوده است.
مذاکرات تهران و واشینگتن پس از جنگ ۱۲ روزه و حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی متوقف شد.
همزمان با این تحولات، روند اجرای مکانیسم ماشه نیز بهطور رسمی به جریان افتاد که به بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه حکومت ایران انجامید.
نوذر نعمتی، جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی گفت: «ملت بزرگ جمهوری اسلامی در روزهای سخت ثابت کردهاند که هیچ وقت پشت نظام را خالی نمیکنند.»
او ادامه داد: «نیروی زمینی در بهترین سطح از آمادگی در حوزههای پهپادی، بالگردی، پدافندی و دیگر رستهها قرار دارد.»
او افزود: «کارکنان نیروی زمینی ارتش برای دفاع از حریم ولایت در تمامی میدانهای نبرد حاضر و آماده جانفشانی هستند.»
پیامهای رسیده به ایراناینترنشنال درباره تداوم آلودگی شدید هوا در دهها شهر ایران، تصویری روشن از عمق درماندگی عمومی و احساس «بیپناهی» در برابر بحران ترسیم میکند؛ وضعیتی که بسیاری از شهروندان آن را نه یک رخداد طبیعی، بلکه پیامد ساختاری سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی میدانند.
با تعطیلیهای سریالی مدارس، دانشگاهها و ادارات، شکایتها و هشدارهای مردمی درباره تاثیر مستقیم آلودگی هوا بر سلامت، اقتصاد، روان و زندگی روزانه رو به افزایش است.
از این رو، ایراناینترنشنال از مخاطبان خود خواست از تاثیر آلودگی هوا بر زندگی روزانه خود بگویند.
سرفه و سوزش چشم مشکل فراگیر ایرانیان شده
یکی از مخاطبان ایراناینترنشنال در پاسخ گفت: «همه خانواده در حال سرفه کردن هستند. بیماری پشت بیماری میآید... اینجا هوا نیست، حقوق کفاف نمیدهد و فقر امان مردم را بریده است.»
مخاطبی دیگر خود را جانباز شیمیایی و ساکن کرج معرفی کرد و افزود بهندرت از خانه خارج میشود، اما روزی برای انجام کار اداری بهمدت سه ساعت بیرون بود، یک شبانهروز کامل بهخاطر وضعیت هوا، دچار خوابآلودگی شد.
آمیتیس رمضانی، رییس انجمن متخصصان عفونی کشور، یکشنبه دوم آذر در مصاحبه با روزنامه شرق گفت آلودگی هوا میتواند عامل بروز بیماریهای تنفسی همچون برونشیت مزمن و آسم شود.
مخاطبی از تهران در پیام خود نوشت: «الان چند روز است خودم، همسر و کودکانم خیلی سرگیجه و نفستنگی داریم... آلودگی دارد جان تکتکمان را میگیرد.»
پیام دیگری نیز از مشکل چشمی ناشی از آلودگی هوا خبر داد: «چشمهایم خیلی میسوزد؛ طوری است که نمیتوانم بازش کنم.»
پیامهای دریافتی نشان میدهد آلودگی هوا نهتنها سلامت جسمی که روان و رفتار اجتماعی مردم را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
یکی از شهروندان نوشت: «خلقوخوی مردم بهشدت عصبی، درهم و گرفته و رفتارها غیرنرمال شده. همین باعث کمکاری، درگیری و ناقص بودن تمام کارها شده است.»
مخاطب دیگری نوشت: «حالمان بد است. همه داریم از افسردگی میمیریم.»
وضعیت قرمز در شماری از شهرهای ایران
کیفیت هوای شماری از شهرهای ایران مانند اصفهان، قزوین و تهران دوم آذر در وضعیت قرمز و خطرناک برای همه افراد جامعه قرار گرفت.
اداره کل حفاظت محیطزیست آذربایجان غربی دوم آذر اعلام کرد هوای پنج شهر ارومیه، مهاباد، شاهیندژ، خوی و پیرانشهر برای چهارمین روز متوالی آلوده است.
مدارس و دانشگاههای اهواز، کارون، باوی، حمیدیه، هویزه، دشت آزادگان و شوشتر در استان خوزستان نیز بهدلیل آلودگی شدید هوا غیرحضوری شدند.
در استان آذربایجان شرقی بهدلیل آلودگی هوا، مدارس، دانشگاهها و ادارات شهرهای تبریز، اسکو، آذرشهر، عجبشیر، بناب و شبستر تعطیل هستند.
در استان مرکزی مدارس همه مقاطع در شهرهای اراک، ساوه، شازند و چند روستای اطراف بهصورت غیرحضوری برگزار شدند.
در استان البرز هم مهدهای کودک و مراکز پیشدبستانی تعطیل بودند.
پیشتر حسن عباسنژاد، دبیر کارگروه کاهش آلودگی هوای استان تهران، اعلام کرده بود با وجود وضعیت قرمز آلودگی و توصیه کارشناسان به تعطیلی پایتخت در تاریخ دوم آذر، تصمیم نهایی در پی مخالفت شدید وزارت آموزش و پرورش با تعطیلی مدارس اتخاذ نشد.
با این حال، خبرگزاری فارس گزارش داد مدارس ابتدایی استان تهران به استثنای فیروزکوه، چهارم و پنجم آذر تعطیل خواهند بود.
در برخی دیگر از استانها هم از همین حالا تصمیماتی برای تعطیلی در روزهای آینده گرفته شده است.
آموزش و پرورش خراسان رضوی اعلام کرد مدارس کل این استان سهشنبه چهارم آذر بهدلیل تداوم آلودگی هوا و کنترل انتقال بیماریهای تنفسی تعطیل خواهند بود.
همچنین بنا بر اعلام اداره کل مدیریت بحران استانداری اصفهان، همه مقاطع و دانشگاههای اصفهان و چند شهرستان چهارم و پنجم آذر بهصورت غیرحضوری و مهدکودکها و مراکز ورزشی تعطیل خواهند بود.
یکی از مخاطبان ایراناینترنشنال درباره تاثیر آلودگی هوا بر زندگی روزمره نوشت: «تعطیلی ادارات، مدارس، دانشگاهها و ارگانها، انجام ندادن امور اداری مردم و ایجاد هزینههای سنگین برای ما، دمار از روزگار مردم درآورده.»
او اضافه کرد: «اگر در ایران با جمهوری اسلامی یک روز عادی را تجربه کنیم، برای ما غیرعادی است.»
نفس کشیدن سخت شده است
پیامها نشان میدهد آلودگی شدید نهتنها تهران و کلانشهرها، بلکه شهرهای کوچک و حتی روستاها را نیز درگیر کرده است.
یک مخاطب از استان زنجان نوشت: «صبح زود، قبل از اینکه خیابانهای شهر کوچک ما از خودرو پر شود، وقتی از منزل خارج میشوی، بوی بسیار آزاردهندهای بر گلوی انسان فشار میآورد.»
از گیلان نیز روایت یکی از شهروندان چنین بود: «امروز شهرستان تالش به حدی آلوده بود که اصلا دید نداشتیم.»
بسیاری از مخاطبان در پیامهای خود بر یک نکته مشترک تاکید کردند: سختی تنفس.
عباراتی مانند «دیگر نفس کشیدن سخت شده»، «واقعا نفس کشیدن مشکل است» و «آلودگی خطرناک و غیرقابل تحمل شده» بارها در پیامها آمده است.
شهروندی از تهران گفت: «شدت آلودگی به قدری بالاست که بدون ماسک نمیشود از منزل خارج شد. حتی کوههای شمال تهران قابل دیدن نیستند. بهمحض خروج، متوجه نشستن آلایندهها روی سینه و گلویمان میشویم و مدام سرفه میکنیم. شرایط واقعا اسفبار است.»
یک مخاطب نیز در پیام خود نوشت: «آلودگی تهران به حدی شدید است که هر وقت از خانه بیرون میروم و برمیگردم، سردرد و سوزش چشم و گلو دارم و حتی حالت تهوع پیدا میکنم. لعنت به هرچه دیکتاتور و مسئول ناکارآمد است.»
رسانههای ایران گزارش دادند شاخص آلودگی هوای تهران از مرز هشدار گذشته، شهر در دود ناپدید شده و سایت کنترل کیفیت هوا دیگر میزان آلودگی را نشان نمیدهد.
در سالهای گذشته نیز همزمان با افزایش آلودگی هوا در تهران، مقامهای جمهوری اسلامی برخی فعالیتها، بهویژه فعالیت مراکز آموزشی، را تعطیل اعلام کرده بودند.
یک مخاطب نوشت: «من امروز در خیابان ولیعصر تهران بودم. خودم و دوستانم احساس میکردیم مزه دهانمان تلخ شده است.»
افزایش بیماریهای تنفسی، آلرژی، خستگی مفرط و مشکلات جسمی در پیامهای شهروندان بهطور مکرر دیده میشود.
یک مخاطب نوشت: «آسم نداشتم، آلرژی نداشتم، اما الان همه بیماریهای تنفسی را دارم.»
مخاطب دیگری گفت: «دچار خستگی مفرط بهخاطر سطح اکسیژن پایین هستم.»
مریم حدادزاده شوشتری، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، اخیرا هشدار داد شیوع آسم در خوزستان دو برابر بیشتر از میانگین کشوری است.
به گفته او، در شرایط آلودگی هوا، همه گروهها و حتی کودکان در خطر ابتلا به بیماری انسداد مزمن ریوی هستند.
شهروندی در همین زمینه برای ایراناینترنشنال نوشت: «هرکسی را میبینی، میگوید مریض است یا آشنایش سرطان دارد. این معنی امنیت در جمهوری اسلامی است.»
برخی پیامها بهطور مستقیم سیاستهای جمهوری اسلامی را عامل اصلی بحران دانستهاند.
در پیامی آمده است: «آلودگی هوا در بیشتر موارد زندگی ملت ایران را فلج کرده؛ آنهم با انواع بیماریها. عامل ۹۰ درصد از بیماریهایی که گسترش پیدا کرده، سیاستهای جمهوری اسلامی است. مانند خشک شدن رودخانهها و دریاچهها، از بین رفتن آبهای زیرزمینی، آتشسوزیها و نابودی جنگلها.»
یک مخاطب نیز وضعیت را چنین توصیف کرد: «اینجا اصلا مفهومی به نام زندگی وجود ندارد. اینجا تنها بردگی و مردگی است.»
برج میلاد در دود و آلودگی گم شده است
احساس خشم، ناامیدی و سقوط کیفیت زندگی
فراتر از مسائل سلامتی، بخش قابل توجهی از پیامها حامل احساس عمیق خشم، ناامیدی و فرسودگی است.
عباراتی چون «ما به مرگ دستهجمعی محکوم شدهایم» و «مرد و زن و بچه بهخاطر آلودگی هوا بیمار میشوند و میمیرند» در پیامهای مخاطبان، میزان فشار روانی و بیپناهی مردم را نشان میدهد.
در پیام مخاطبی آمده است: «نه هوا داریم، نه آب داریم، نه خاک داریم، نه زندگی داریم، نه آزادی.»
شهروندان میگویند زندگی روزانه برای بسیاری از مردم به مرحلهای رسیده که بهمحض خروج از خانه با سردرد، سوزش چشم، تنگی نفس، خستگی مفرط و تلخی دهان مواجه میشوند.
بر اساس پیامهای رسیده از سراسر ایران، آلودگی هوا از یک «مساله محیط زیستی» فراتر رفته و به یک بحران عمیق اجتماعی، اقتصادی و روانی تبدیل شده است.
اکنون مردم در شرایطی زندگی میکنند که برای ابتداییترین نیاز انسانی یعنی «نفس کشیدن» باید مبارزه کنند؛ وضعیتی که بسیاری آن را نشانهای از شکست ساختاری مدیریت در جمهوری اسلامی میدانند.