همزمان با اعلام کشف ۱۴ میدان نفت و گاز در عربستان سعودی و قرارداد ۱.۶ میلیارد دلاری امارات متحده عربی برای اکتشافات دریایی، مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت ایران اظهار امیدواری کرده است اکتشافات نفت و گاز در بخش دریایی ایران «بعد از شش سال توقف»، از سر گرفته شود.
خبرگزاری ایلنا در گزارشی در آستانه روز جهانی کارگر و به نقل از فعالان کارگری نوشت: «قیمت هر کیلو برنج هاشمی در بازار حدود ۲۵۰ هزار تومان است و هر کیلو برنج درجه دو و سه ایرانی حدود ۲۰۰ هزار تومان به فروش میرسد و دستمزد روزانه کارگران، پول دو کیلو برنج ایرانی هم نمیشود.»
محمدعلی لیالی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی گفت: «محبوبیت روحانیت در جامعه بیش از گذشته شده است.»
او اضافه کرد: «تندروی و زیادهگویی است که میگویند روحانیت در قدرت است، در هیئت دولت و روسای جمهور چند نفر روحانی بودند و روحانیت کجا در مناصب اجرایی حضور دارد؟»
به گزارش رویترز، تمرکز مقامات آمریکایی بر بررسی پرونده پناهجویی برخی از سفیدپوستان آفریقای جنوبی است که با اشاره به مشکلات ارضی، جرم و جنایت و آنچه «احساس تبعیض نژادی» میخوانند، به دنبال پناهندگی در ایالات متحده هستند.
بر اساس این گزارش که شامگاه پنجشنبه منتشر شد، این رویکرد پس از فرمان اجرایی دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، در تاریخ ۷ فوریه آغاز شد که خواستار اسکان مجدد پناهجویان موسوم به آفریکانرها شده بود.
ترامپ در فرمان خود، آفریکانرها (عمدتا نوادگان مهاجران اولیه هلندی در آفریقای جنوبی) را «قربانیان تبعیض نژادی ناعادلانه» خوانده بود.
این در حالی است که همزمان، پناهجویان از کشورهای دیگر مانند افغانستان و کنگو علیرغم تایید قبلی با محدودیتهای شدید برای ورود یا ماندن در ایالات متحده روبرو هستند.
سازمان بینالمللی مهاجرت، نهاد وابسته به سازمان ملل که به افراد آواره کمک میکند، پیشتر درخواست دولت آمریکا برای کمک در اسکان آفریکانرها را رد کرده بود.
بر اساس گزارش رویترز، در مصاحبههایی که در پرتوریا برگزار شده، بسیاری از متقاضیان با برخورد مثبت و امیدوار کننده مقامات آمریکایی مواجه شدهاند.
در حالی که برخی از متقاضیان میگویند به دست سیاهپوستهای آفریقای جنوبی مورد آزار قرار گرفتهاند، آمار رسمی این کشور نشان میدهد که بیشتر قربانیان قتلها سیاهپوست هستند و آمار قتلهای مرتبط با کشاورزان سفیدپوست بسیار کم است. مقامات آفریقای جنوبی تاکید دارند که هیچ شواهدی مبنی بر هدف قرار گرفتن نژادی آفریکانها در جرائم وجود ندارد.
سازمان خدمات شهروندی و مهاجرت ایالات متحده نیز اعلام کرده که «تمام شواهد مربوطه» برای تعیین واجد شرایط بودن متقاضیان پناهندگی بررسی میشود.
در این گزارش اشاره شده که برخی از افسران پناهندگی آمریکا واکنش «منفی» به ادعاهای آفریکانرها نشان دادهاند، چرا که شواهد قبلی حاکی از عدم آزار سفیدپوستان آفریقای جنوبی است و خسارت اقتصادی به تنهایی دلیلی کافی برای پناهندگی محسوب نمیشود.
دولت آفریقای جنوبی نیز معتقد است که فرمان ترامپ گذشته دردناک کشور را نادیده میگیرد و تناقضآمیز است که وضعیت پناهندگی برای اقشار مرفهتر جامعه در نظر گرفته شود.
آفریکانرها که حدود ۶۰٪ از اقلیت سفیدپوست آفریقای جنوبی را تشکیل میدهند، خود ۷.۲٪ از جمعیت این کشور را شامل میشوند.
گزارشها حاکی از آن است که بسیاری از سفیدپوستهای آفریقای جنوبی به گروههای آنلاین پیوستهاند تا اطلاعاتی درباره روند درخواست پناهندگی و زندگی در آمریکا بهدست آورند.
با وجودی که وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است که استیو ویتکاف شنبه برای سومین دیدار جداگانه در این ماه با عراقچی، به عمان سفر خواهد کرد، واشینگتنپست به نقل از برخی مقامهای آمریکایی که نامشان افشا نشده، گزارش داد که برنامه سفر ویتکاف هنوز نهایی نشده است.
رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی کُرد، محبوس در زندان ارومیه با نوشتن نامهای به شرح شکنجههای خود در بازداشتگاههای اداره اطلاعات در شهرهای بوکان و ارومیه پرداخت. او در این نامه تاکید کرده تنها «جرم» او کمک به همنوع در جریان خیزش زن، زندگی، آزادی بوده است.
بابامیری در این نامه نوشته است که در ۱۳۰ روز بازداشت و بازجویی، تحت «شکنجههای تخصصی» شامل القای خفگی (با آب و کیسه روی سر)، اعدام صوری (دار زدن و تیرباران)، شوک الکتریکی به نقاط حساس بدن، و بیخوابی مستمر قرار گرفته است.
این زندانی سیاسی در ادامه نوشته ماموران با تهدید به کشتن او و ناپدید کردن پیکرش، به او تاکید میکردند دارای مصونیت قانونی هستند و به کسی پاسخگو نخواهند بود.
در ادامه نامه، او با اشاره به آسیبهای جسمی ناشی از شکنجه مانند ناشنوایی موقت گوش چپ، تاکید دارد تلاشهایش برای شکایت از بازجویان و بازپرس بینتیجه مانده است.
به نوشته این زندانی سیاسی، پروندهای در دادسرا تشکیل شده اما دادیار دادسرای نظامی به بهانه گذشت زمان آن را مختومه و از معرفی او به پزشکی قانونی جلوگیری کرده است، اقدامی که عملا به شکنجهگران او مصونیت داده است.
بر اساس این نامه، قاضی دادگاه انقلاب نیز در جریان رسیدگی به پرونده، در پاسخ به شکایت او و چند تن دیگر از متهمان پرونده درباره شکنجه، با تمسخر به آنان پاسخ داده است.
رزگار بیگزاده بابامیری، به خاطر حضور در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» در شهر بوکان و تهیه دارو و امکانات درمانی برای مجروحان سرکوب اعتراضات پردامنه در این شهر، ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت شد.
این کشاورز ۴۷ ساله، که پدر سه فرزند است که کوچکترین آنها زمان بازداشت پدرش، ۲ ساله بود، در روستایی نزدیک تیکانتپه بوکان زندگی میکند.
بر اساس کیفرخواست صادره از شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ارومیه، بیگزاده بابامیری در پروندهای که ۱۳ متهم دیگر هم دارد به اتهاماتی از جمله محاربه، بغی، اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی و استقلال کشور، تامین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی و همکاری با دول متخاصم متهم شده است. این اتهامها میتواند منجر به صدور حکم اعدام برای او شود.
ژینو بیگزاده بابامیری، دختر این زندانی سیاسی چندی پیش در گفتگو با ایران اینترنشنال با اشاره به اینکه بیش از ۶۰۰ روز از زندانیشدن پدرش گذشته است، گفت پدرش در یکی از ملاقاتها با خانواده به آنها گفته از طرف او تاکید کنند که بیگناه است.
بابامیری در این پیام گفته است: «من عضو یا هوادار هیچ حزب و گروهی نیستم، هیچ کار ضد انسانی، خشونتآمیز و مجرمانهای مرتکب نشدهام و تنها جرم من، کار انسان دوستانه تهیه و رساندن دارو برای مداوای مجروحان اعتراضات ۱۴۰۱ در بوکان بود. من مدافع حقوق بشر هستم».
سه متهم به قتل: رزگار بیگزاده را تا پیش از بازداشت نمیشناختیم
ژینو بیگزاده هم به نقل از پدرش و وکیل او میگوید، سه متهم دیگر در پرونده قتل هم در مراحل بازپرسی و در دادگاه کیفری به صراحت تاکید کردهاند رزگار بابامیری را تا پیش از بازداشت اصلا نمیشناختهاند و در مورد پرونده قتل هم هیچ ارتباطی بین آنها و رزگار بیگزاده نبوده است.
منبع مطلعی که با ایران اینترنشنال گفتگو کرد با اشاره به اینکه هیچ ادلهای یا شواهدی برای نقش داشتن رزگار بیگزاده در این قتل وجود ندارد و او حتی در بازجوییهای زیر شکنجه به این جرم اقرار نکرده و دادستانی هم نتوانسته بر اساس بازجوییها برای او اتهامی قانونی تعریف کند، گفت «مشخص نیست چرا وزارت اطلاعات اصرار دارد یک فعال حقوقبشر درگیر در خدمات درمانی به مجروحان یک حرکت اعتراضی را به یک قتل سیاسی منتسب کند، این شاید تلاش برای زهرچشم گرفتن از مردم شهری باشد که حضوری استثنایی در جریان خیزش زن، زندگی آزادی داشتند.»
ژینو بیگزاده هم میگوید پدرش به خاطر بشردوستی قربانی بیعدالتی شده است: «پدرم فعال سیاسی نبود و هنوز هم نیست. اداره اطلاعات بوکان پیشتر هم در سال ۱۳۹۳ پدرم را به دلیل انتشار اشعاری از او در وبسایتهای ادبی، چند روزی بازداشت کرد و او را خیلی کتک زده و شکنجه کردند. آنچه او سروده بود، انسانی بود، اما از نظر حکومت رفتار و نگاه انسانی جرم است».
محیالدین جعفری علت توقف اکتشافات نفت و گاز در بخش دریایی ایران را «محدودیت دکل» عنوان کرده اما گزارشهای اوپک و وزارت نفت ایران نشان میدهند شمار دکلهای کشور طی سالهای گذشته تغییری نداشته و حول ۱۶۰ دستگاه بوده که حدود ۲۰ دستگاه آن مربوط به حفاری چاه در بخش دریایی است.
با این حال معلوم نیست چه تعداد از دکلهای حفاری ایران که بخش اعظم آنها ساخت شرکتهای غربی با دههها قدمت است، هنوز قابلیت استفاده دارند اما پیشتر و در سال ۲۰۲۰، خبرگزاری رویترز با اشاره به مشکلات ایران در دستیابی به قطعات یدکی دکلهای غربی گزارش داده بود یک-چهارم سکوهای حفاری ایران بلااستفاده و شمار زیادی نیز نیمهفعال هستند.
خبرگزاری دولتی ایرنا نیز همان سال طی گزارشی از قول مقامات نفتی گزارش داده بود ۸۵ درصد دکلهای ایرانی نیاز به تعمیر و جایگزینی قطعه دارند.
یکی دیگر از معضلات ایران، کمبود منابع مالی است. پیشتر مرکز پژوهشهای مجلس از نصف شدن سرمایهگذاری سالانه در بخش بالادستی نفت و گاز ایران (اکتشاف و تولید) و رسیدن آن به حدود سه میلیارد دلار بعد از تحریمهای سال ۲۰۱۸ آمریکا علیه ایران (نسبت به نیمه ابتدایی دهه ۲۰۱۰) خبر داده بود.
برای مقایسه در تصویری بزرگتر، این رقم در دهه ۲۰۰۰ و اوج مشارکت شرکتهای غربی در پروژههای نفت و گاز ایران، حدود ۱۹ میلیارد دلار بود.
نکته اینجاست که هزینه اکتشاف و حفاری در بخش دریایی به مراتب بیشتر از بخش خشکی است و با توجه به محدودیتهای مالی، توسعه میادین دریایی در دستور کار دولت نبوده است.
دریای خزر
ایران تنها کشور ساحلی دریای خزر است که هیچ تولید نفت و گازی از این دریا ندارد. با توجه به اینکه تنها کشتی لرزهنگاری ایران در دریای خزر با نام «پژواک» در سال ۲۰۰۵ دچار حریق شد و کلا از بین رفت و از طرفی تنها سکوی حفاری ایران در دریای خزر به نام «امیرکبیر» یک دهه پیش برای تعمیر به سواحل ایران در خزر منتقل شد و هنوز هم در فاصله چند کیلومتری از نوار ساحلی آبهای خزر غیرفعال است، اصولا امکان کشف یک میدان گازی جدید برای ایران در آبهای این دریاچه وجود ندارد.
الهام شبان، مدیر مرکز مطالعات نفت خزر در جمهوری آذربایجان، به ایراناینترنشنال گفت که این کشور پارسال روزانه ۵۸۰ هزار بشکه، قزاقستان ۳۵۰ هزار بشکه و ترکمنستان و روسیه نیز هر کدام بیش از ۱۰۰ هزار بشکه از میادین دریایی در خزر تولید نفت داشتند.
جمهوری آذربایجان همچنین حدود ۵۰ میلیارد متر مکعب تولید گاز از این دریا داشته که نیمی از آن راهی بازارهای خارجی، خصوصا اروپا شده است.
روسیه نیز حدود ۱.۵ میلیارد متر مکعب تولید گاز از دریای خزر دارد.
کشورهای عربی جنوب ایران نیز مشارکت فزایندهای در توسعه پروژههای دریایی سه کشور ترکزبان ساحلی خزر دارند. شرکت دراگون اویل امارات طی دو دهه گذشته ۱۰ میلیارد دلار در بخش دریایی ترکمنستان سرمایهگذاری کرده و قرارداد سرمایهگذاری خود را تا سال ۲۰۳۵ تمدید کرده است.
شرکت ملی نفت ابوظبی نیز سال ۲۰۲۳ حدود ۳۰ درصد از سهم میدان گازی آبشرون، دومین میدان بزرگ گازی دریای خزر در آبهای جمهوری آذربایجان را خریداری کرد و شریک شرکت توتال فرانسه در این پروژه شد.
در این میان، ماه گذشته شرکت ملی نفت قزاقستان، گازمونای گاز، رسما از شرکت ملی نفت ابوظبی برای سرمایهگذاری در میادین دریایی خود دعوت کرد.
این شرکت در میادین خشکی قزاقستان نیز فعال است.
آبهای جنوب ایران
برخلاف دریای خزر که ایران میدان مشترکی با همسایهها ندارد، همه همسایههای جنوبی، میادین مشترک دریایی با ایران دارند و نه تنها چندین برابر ایران تولید نفت و گاز انجام میدهند، بلکه پروژههای خود را با سرعت جلو میبرند.
همزمان عربستان سعودی از کشف ۱۴ میدان نفت و گاز جدید خبر داد و امارات نیز خبر قرارداد ۱.۶۳ میلیارد دلاری برای اکتشافات دریایی را منتشر کرد. این در حالی است که ایران بهخاطر کمبود منابع مالی، حوزه اکنتشاف میادین نفتی را مسکوت گذاشته است.
ایران تنها روزانه ۳۵ هزار بشکه نفت از میدان مشترک فروزان (مرجان) با عربستان سعودی دارد، در حالی که عربستان سعودی نه تنها ۱۸ برابر ایران تولید نفت از این میدان دارد بلکه قراردادهایی به ارزش ۱۲ میلیارد دلار با شرکتهای خارجی برای افزایش تولید روزانه نفت به ۸۰۰ هزار بشکه و گاز به ۷۰ میلیون متر مکعب از این میدان مشترک تا چهار سال آینده امضا کرده است.
دومین میدان مشترک ایران و عربستان سعودی فرزاد (حصبه) است که ایران تولیدی ندارد اما عربستان سعودی از سال ۲۰۱۳ تولید روزانه ۳۰ میلیون متر مکعب گاز از آن را آغاز کرده و شرکت آرامکو عربستان سعودی در تلاش برای افزایش این رقم به ۷۵ میلیون متر مکعب است.
عربستان سعودی و کویت همچنین دو میدان مشترک اسفندیار (لؤلؤ) و آرش (الدره) با ایران دارند که اولی را توسعه داده و برای توسعه میدان دومی نیز قرارداد امضا کردهاند.
ایران میگوید در این میادین سهم دارد اما دو کشور عربی این ادعا را رد کردهاند.
عربستان سعودی و کویت دو میدان مشترک دیگر با نامهای خفجی و وفره با ظرفیت تولید روزانه ۵۰۰ هزار بشکه را طی بیش از یک دهه گذشته توسعه دادهاند که البته این میادین با ایران مشترک نیست.
میادین سلمان و نصرت میان ایران و امارات مشترکاند که از اولی هر کدام ۵۰ هزار بشکه تولید نفت دارند اما امارات از میدان دومی ۲۰ برابر ایران و حدود ۶۵ هزار بشکه تولید نفت دارد.
ایران یک میدان مشترک با نام هنگام با عمان دارد که هر کدام روزانه ۱۰ هزار بشکه تولید نفت دارند.
اما مهمترین میدان دریایی ایران، پارس جنوبی، بزرگترین میدان گازی جهان است که با قطر مشترک است. قطر یک دههای زودتر از ایران تولید گاز از این میدان را آغاز کرد و تاکنون ۲.۵ برابر ایران از پارس جنوبی که در قطر گنبد شمالی گفته میشود، تولید گاز داشته است.
در حالی که بخش ایرانی این میدان از سال گذشته وارد نیمه دوم عمر خود شده و هر سال ۱۰ میلیارد متر مکعب از تولید آن کاسته خواهد شد، قطر با امضای ۲۹ میلیارد دلار قرارداد جدید با شرکتهای بینالمللی، در نظر دارد تا پایان دهه جاری تولید گاز از این میدان مشترک را ۶۵ درصد افزایش دهد.