پس از حملات هوایی گسترده آمریکا به سه سایت هستهای ایران، کارشناسان اندیشکده آمریکایی بروکینگز نسبت به پیامدهای این اقدام نظرات متفاوتی ارائه کردند. این حملات که در چارچوب جنگ ۱۲ روزه بین اسرائیل و جمهوری اسلامی صورت گرفت، نقطه عطفی در سیاست آمریکا در خاورمیانه محسوب میشود.
احتمال تسریع در برنامه هستهای جمهوری اسلامی
شاران گریوال، کارشناس اندیشکده بروکینگز، هشدار داد که حملات اسرائیل و آمریکا احتمال بازگشت ایران به میز مذاکره را کاهش داده است. او معتقد است که از دیدگاه تهران، واشینگتن و تلآویو از مذاکرات برای فریب ایران استفاده کردند.
این اقدامات اعتماد اندک جمهوری اسلامی به مذاکرهکنندگان را از بین برد و احتمال توافق را کاهش داد. او افزود که نتانیاهو و ترامپ هر دو تمایل به تغییر رژیم در ایران نشان دادند، بنابراین تهران نمیتواند مطمئن باشد که کنار گذاشتن برنامه هستهای برای جلوگیری از حملات آینده کافی خواهد بود.
به گفته گریوال، این شرایط ممکن است حکومت ایران را متقاعد کند که تنها راه حفظ رژیم دستیابی به سلاح هستهای است تا بازدارندگی مشابه کره شمالی ایجاد کند.
انزوای بینالمللی ایران
یکی از دلایل دیگری که جمهوری اسلامی ممکن است امروز بیش از پیش به دنبال سلاح هستهای باشد، انزوای آن در صحنه جهانی است.
نیروهای نیابتی رژیم ایران در منطقه ضعیفتر از همیشه هستند. همزمان تلاشهای اخیر تهران برای نزدیکی به شرکای جدید مانند الجزایر و تونس، نتیجهی محدود داشت.
اگرچه هر دوی این کشورها انتقادات تندی به حملات اسرائیل و آمریکا به ایران مطرح کردند، هر دو حمله جمهوری اسلامی به پایگاه هوایی آمریکا در قطر را نیز مورد انتقاد قرار دادند.
محور ضعیف چین، روسیه و کره شمالی
پاتریشیا کیم معتقد است که حملات آمریکا آزمون مهمی برای محور ضدغربی چین، روسیه، کره شمالی و ایران بود. واکنشهای محدود این کشورها نشان داد که همراستایی آنها تا چه حد سطحی است.
چین در شورای امنیت سازمان ملل حملات را نقض حاکمیت ایران خواند، اما از هرگونه اقدام عملی که تعادل استراتژیک را تغییر دهد خودداری کرد. روسیه نیز فراتر از انتقادات لفظی اقدامی انجام نداد و کره شمالی در صحنه خاورمیانه بی تاثیر ماند.
به گفته این کارشناس، آنچه وجود دارد یک محور منسجم نیست بلکه ائتلافی سست از فرصت طلبان است که بیشتر بر مبنای مخالفت با غرب گرد هم آمدهاند تا اهداف مشترک.
پیامدهای منطقهای و جهانی
کیتلین تالماج معتقد است که حملات آمریکا پیامدهای مهمی برای تعادل قدرت در خاورمیانه و آینده بازدارندگی در منطقه اقیانوس آرام خواهد داشت.
در خاورمیانه، آمریکا و اسرائیل به وضوح به برنامه هستهای جمهوری اسلامی آسیب رساندند. سقوط بشار اسد و تضعیف نیروهای نیابتی تهران، اسرائیل را به عنوان قدرتمندترین بازیگر نظامی منطقه ارتقا داده است.
این وضعیت میتواند فرصتی برای توافق در غزه فراهم کند، اما روابط با عربستان سعودی را پیچیده کند. اگر ایران دیگر تهدید مشترکی نباشد، سعودیها ممکن است از برتری اسرائیل نگران شوند.
در عرصه جهانی، آمریکا توانایی مداخله به نفع متحدانش را نشان داد که باید چین را نسبت به اقدام علیه تایوان محتاط کند. اما از سوی دیگر تعهد در خاورمیانه توجه استراتژیک آمریکا را از منطقه اقیانوس آرام منحرف میکند و ممکن است بازدارندگیاش را تضعیف کند.