خامنهای: ضربهای بزرگتر هم میتوانیم به آمریکا بزنیم
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در سخنرانی تازه خود ضمن دفاع از حملات اخیر به منافع آمریکا در منطقه، هشدار داد که جمهوری اسلامی توانایی وارد کردن «ضربهای بزرگتر» به ایالات متحده و سایر کشورها را نیز دارد.
خامنهای چهارشنبه ۲۵ تیر، حدود ۲۰ روز پس از اعلام آتشبس، برای اولین بار در دیدار با مسئولان قوه قضاييه سخنرانی کرد. رهبر جمهوریاسلامی گفت اسرائیل را «سرطان» و آمریکا را به خاطر حمایت از اسرائیل «جنایتکار» میداند، اما به استقبال و پیشواز جنگ نرفته است. او با اشاره به کمک آمریکا در جنگ ۱۲ روزه به اسرائیل، مدعی شد اسرائیل «خم شده و به زمین چسبیده بود» و به همین علت به آمریکا «متوسل» شد.
خامنهای با بیان اینکه در زمان پهلوی، مسئولان وقت «حتی در خفا و جلسات خصوصی نیز جرأت اعتراض به آمریکا را نداشتند» گفت اکنون در جمهوریاسلامی، مقامات نه تنها از آمریکا «نمیترسند»، بلکه آمریکا را «میترسانند»، او این موضوع را ناشی از «اراده ملی» توصیف کرد.
او حمله به پایگاه العدید آمریکا در قطر را «ضربه متقابل» توصیف و تاکید کرد: «مرکز مورد تهاجم ایران مرکز فوقالعاده حساس آمریکا در منطقه بود و هر گاه سانسورهای خبری برطرف شود مشخص خواهد شد که ایران چه ضربه بزرگی وارد کرده است.»
دوم تیر، نیویورک تایمز به نقل از سه مقام ایرانی گزارش داد که جمهوری اسلامی پیش از انجام حملات به پایگاههای آمریکا در قطر، این حملات را با مقامات قطری هماهنگ کرده بود تا تلفات به حداقل برسد؛ این موضوع را دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا نیز تایید کرد.
خامنهای در ادامه با اشاره به این حملات گفت: «البته ضربهای از این بزرگتر هم میتوان به آمریکا و دیگران وارد کرد.» رهبر جمهوریاسلامی، در این سخنرانی و سخنرانیهای دیگر، معمولا به صراحت درباره هدف قرار دادن اسرائیل با عنوان «رژیم صهیونیستی» یاد میکند، اما مشخص نیست اشاره او به «دیگران» در این سخنرانی، کدام کشورها است.
مقامات اسرائیلی هشدار دادند توان موشکی جمهوریاسلامی حتی اروپا را تهدید میکند و از طرفی روزنامه فایننشال تایمز، از بروز ترس و نااطمینانی عمیق در پایتختهای کشورهای حاشیه خلیج فارس پس از جنگ ۱۲ روزه خبر داده است.
ادعای شکست طرح براندازی جمهوری اسلامی
رهبر جمهوریاسلامی با تمجید از آنچه «بروز امر ملی» در جریان جنگ ۱۲ روزه خواند، گفت همین موضوع را «مانع تحقق نقشه دشمن» دانست و مدعی شد نقشه «متجاوزان» آن بود که با حمله به «شخصیتها و مراکز حساس» جمهوریاسلامی ضعیف شود و در این زمان با «به میدان آوردن هستههای خفته مزدوران» که او آنها را «منافقان و سلطنتطلبان» توصیف کرد، مردم را به خیابان بکشانند و «کار نظام را تمام کنند.»
خامنهای تصریح کرد «خدا» این نقشه را بر هم زد و مردم را «به پشتیبانی از دولت و نظام» وارد میدان کرد. از ابتدای جنگ ۱۲ روزه، دستگاه رسمی و غیر رسمی تبلیغاتی جمهوریاسلامی در داخل و خارج از کشور، با استفاده از نمادهای ملیگرایانه، بر خلاف تمام عمر جمهوریاسلامی، تلاش کردند رویارویی جمهوریاسلامی و اسرائیل را با روایتی ملیگرایانه، رویارویی «ایران و اسرائیل» توصیف کنند.
اگرچه عمده اهداف اسرائیل در ایران، شامل انبارهای موشکی، مراکز سرکوب، ساختمان اداری زندان اوین و فرماندهان نظامی و گردانندگان برنامه هستهای، همگی مراکز مورد استفاده جمهوریاسلامی و چهرههای موثر، برای حمله به اسرائیل و سرکوب معترضان داخلی بوده است؛ معترضانی که از سال ۱۳۸۸، با شعار «نه غزه، نه لبنان/جانم فدای ایران» اعتراض خود را به سیاستهای امتگرایانه و پرورش نیروهای نیابتی موسوم به «محور مقاومت» ابراز کرده بودند.
«وزن مذهبی متفاوت»
در این سخنرانی، رهبرجمهوریاسلامی، کلیدواژه جدیدی بهکار برد و با تمجید از اتحاد افرادی با «وزن مذهبی متفاوت» در جهت حمایت از جمهوری اسلامی که دیدگاه آنان بعضا متفاوت هم هست، دستور داد همه، از روزنامهنگار تا مقامات دولتی و امامان جمعه، از اتحادی که او از آن یاد کرد «صیانت» کنند.
خامنهای گفت «وزن مذهبی متفاوت» و دیدگاههای متضاد این افراد منافی کنار هم ایستادن آنان برای دفاع از «ایران عزیز و نظام اسلامی» نبود و برای حفظ این «اتحاد ملی»، باید «مغالطات» رفع و از به میان کشیدن ایرادهای «غیر لازم» خودداری شود.
در زمان جنگ ۱۲ روزه و پس از اعلام آتشبس، جریان موسوم به اصلاحطلب و جریان اصولگرا، یکدیگر را متهم کردند. اصلاحطلبان، اصولگرایان را به جنگطلبی و ایجاد هزینه برای نظام متهم و در مقابل، اصولگرایان اصلاحطلبان را به نشان دادن ضعف در مقابل «دشمنان» به خصوص در موضوع مذاکرات متهم کردند. این اختلافات در حالی است، که رهبر جمهوری اسلامی، اصلاحطلبان را یکی از دو بال نظام میداند و پیشتر تاکید کرده است اگر محمد خاتمی نبود، خود او «جناح چپی» ایجاد میکرد تا تعادل در جمهوری اسلامی برقرار شود.
حمایت از دیپلماسی زیر تهدید آتشبس شکننده
خامنهای که در اوایل آغاز به کار دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، مذاکره با آمریکا را «غیر شرافتمندانه و غیر هوشمندانه» توصیف کرده بود و پیش از آن نیز در دور اول ریاستجمهوری ترامپ، وعده «نه جنگ، نه مذاکره» داده بود، اکنون به نقش دیپلماسی در ساختار جمهوریاسلامی اشاره کرد.
او در سخنان خود ضمن تاکید بر ضروری بودن اظهار وفاداری به نظام و تایید و حمایت از سیاستهای کلی، بر استمرار فعالیت دستگاههای مسئول نظامی و دیپلماسی تاکید کرد و به انتقادات از این بخشها اشاره کرد و گفت: «نمیگوییم اعتراض خود را مطرح نکنند اما اعتراض و انتقاد باید با لحن قابل قبول و پس از تحقیق و اطلاعیابی انجام شود چرا که گاهی برخی اظهارات و اعتراضهایی که در رسانهها منعکس میشود، ناشی از بیاطلاعی است.»
اصلاحطلبان به حملات جریان اصولگرا در صداوسیما و همچنین رسانههای منسوب به خامنهای انتقاد دارند. خامنهای همچنین با تایید «شور و هیجان عمومی مردم بخصوص جوانان» تاکید کرد: «اما بیصبری و پا به زمین کوبیدن و اعتراض به اینکه چرا فلان کار انجام نشد، مضرّ است.»
۱۴ تیر، عبدالرحیم موسوی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت طرحی برای حمله اسرائیل که «بیچاره کننده» بود به دستور خامنهای آماده شده بود اما با آتشبس فرصت اجرایش فراهم نشد. این سخنان موسوی، به سرعت مورد استفاده نیروهای اصولگرا قرار گرفت و دولت و عباس عراقچی را بابت آتشبس، مورد سرزنش قرار دادند.
اکنون نیز، نیروهای اصولگرا، در مخالفت با تداوم مذاکرات، به تجربه پیشین مذاکرات اشاره و تاکید دارند زمانی که اسرائیل به جمهوری اسلامی حمله کرد نیز، مذاکرات در جریان بود.
روزنامه تلگراف در گزارشی مقایسهای نوشت تنها پنج ماه پس از آغاز دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، شمار عملیات هوایی آمریکا تقریباً به اندازه کل دوره ریاستجمهوری جو بایدن رسیده و این عملیاتها با سرعت و شدت بیشتری ادامه دارد.
روزنامه تلگراف روز چهارشنبه ۲۵ تیرماه با استناد به دادههای پایگاه داده مکان و رویدادهای درگیریهای مسلحانه (ACLED) گزارش داد که دونالد ترامپ با وجود وعدههای انتخاباتیاش مبنی بر پایان دادن به دخالتهای نظامی آمریکا، کارزارهای هوایی این کشور را بهطور چشمگیری تشدید کرده است.
از زمان آغاز به کار دولت جدید، ترامپ بر ۵۲۹ حمله هوایی نظارت داشته، در حالیکه این آمار در کل چهار سال دولت قبلی، ۵۵۵ حمله بود.
این گزارش افزود دولت ترامپ در برخی جبههها، بهمراتب فراتر رفته است و به عملیات آمریکا علیه جمهوری اسلامی، حوثیهای یمن، جهادگرایان در سومالی و صدور دستور بمبارانهایی در عراق و سوریه اشاره کرد.
پروفسور کلیوناد رالی، مدیرعامل این پایگاه دادهها، با اشاره به شدت این کارزارها گفت: «ارتش آمریکا سریعتر عمل میکند، سختتر میزند و این کار را با محدودیتهای کمتری انجام میدهد.»
ترامپ تاکید دارد که رویکرد تهاجمیاش تضمینکننده «صلح از مسیر قدرت» است، عبارتی که اغلب به رونالد ریگان نسبت داده میشود.
او در یک سخنرانی گفته بود: «ما موفقیتمان را نهفقط با نبردهایی که میبریم، بلکه با جنگهایی که پایان میدهیم و شاید از همه مهمتر، جنگهایی که هرگز واردشان نمیشویم، میسنجیم. به این میگویند صلح از مسیر قدرت.»
ترامپ تاکنون دست به حمله در لیبی یا افغانستان نزده و حملات هواییاش اغلب بهعنوان جایگزینی دقیقتر و کمهزینهتر برای اعزام نیروهای زمینی آمریکا، مانند کاری که باراک اوباما انجام داد، تلقی میشود.
مقایسه میزان عملیات هوایی دولت بایدن و ترامپ
نگاه طرفداران جریان «اول آمریکا» به عملیاتهای خارجی دولت ترامپ
چهرههای برجسته جریان «عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم» (MAGA) از جمله تاکر کارلسن، ماه گذشته از حمله به خاک ایران انتقاد کردند و آن را مغایر با وعدههای انزواطلبانه ترامپ تحت شعار «اول آمریکا» دانستند.
مارجوری تیلور گرین، از چهرههای سرشناس و وفادار به جریان ماگا که با مداخلات نظامی مخالف است، گفت در میان حامیان ترامپ «شکاف بسیار بزرگی» بر سر این موضوع ایجاد شده و او «از درگیریهای خارجی خسته شده است.»
او پیشتر گفته بود: «ما قول داده بودیم دیگر جنگ خارجی نداشته باشیم، دیگر تغییر رژیم ندهیم.»
با این حال، نظرسنجیهایی که همزمان با این حملات انجام شد نشان داد پایگاه ترامپ در واقع بهشدت از او حمایت کردهاند.
بر اساس نتایج این نظرسنجیها، ۸۴ درصد از حامیان ماگا با حملات موافق بودند و ۷۰ درصدشان حمایت کامل خود را اعلام کردند.
این در حالی است که در میان جمهوریخواهان سنتی، ۷۲ درصد با حملات موافق بودند و تنها ۴۹ درصد بهشدت از آنها حمایت کردند.
به گفته رالی، دادههای جدید نشان میدهند آمریکا تحت رهبری ترامپ «در حال عقبنشینی» نیست.
او افزود: «ترجیح ترامپ برای مداخله، این پرسش را پیش میکشد که آیا این با وعدهاش برای پایان دادن به جنگهای آمریکا تناقض دارد یا اینکه حملات خارجی دقیقا راه او برای اجرای همان وعده است؟»
حمله به تاسیسات اتمی ایران، نقطهعطفی مهم در سیاست خارجی ترامپ
مدیرعامل این مرکز دادهها، تاکید کرد حملات اخیر به تاسیسات هستهای ایران بهعنوان نقطهعطفی مهم در سیاست خارجی آمریکا مطرح شدهاند، اما اگر کمی عقبتر بایستیم، این حملات چیز متفاوتی نیستند و در همان الگو قرار میگیرند.
به گفته رالی، ترامپ در تنها پنج ماه، تقریبا به اندازه کل چهار سال دولت قبلی بر حملات هوایی آمریکا نظارت داشته است: «اکنون ارتش آمریکا سریعتر عمل میکند، شدیدتر میزند و این کار را با محدودیتهای کمتر انجام میدهد. سوریه، عراق، افغانستان، یمن، سومالی و حالا ایران، همگی زمینهای آشناییاند؛ اما بحث بر سر جغرافیا نیست؛ مساله تکرار و شدت است.»
بیشتر حملات ترامپ در یمن صورت گرفته است؛ جایی که او در ماه مارس کارزار هوایی آمریکا علیه نیروهای حوثی مورد حمایت جمهوری اسلامی که تهدیدی برای کشتیرانی در دریای سرخ هستند را بهشدت تشدید کرد.
طبق گزارش این پایگاه داده، با وجود انجام ۴۷۰ حمله از ژانویه تاکنون، این نیروهای شبهنظامی همچنان در برابر قدرت آتش آمریکا مقاوم باقی ماندهاند و هفته گذشته دو کشتی را غرق کردند.
این عملیاتها بیش از یک میلیارد دلار هزینه برای ارتش آمریکا به همراه داشته است.
ترامپ همچنین حملات در سومالی را افزایش داده، جایی که نیروهای آمریکایی مواضع داعش محلی و همچنین گروه الشباب را هدف قرار دادهاند.
کاخ سفید در ماه مارس اعلام کرد یکی از برنامهریزان حملات داعش در سومالی کشته شده است.
ترامپ با لحن شادمانهای گفت: «ارتش ما سالها دنبال این برنامهریز حملات داعش بود، اما بایدن و اطرافیانش آنقدر کُند عمل کردند که کار پیش نرفت. من انجامش دادم! پیام ما به داعش و همه کسانی که بخواهند به آمریکاییها حمله کنند این است که پیدایتان میکنیم، و میکشیمتان.»
آمریکا عقبنشینی نکرده، بلکه حملاتش سریعتر و شدیدتر شده
رالی گفت: «در حالی که ترامپ بارها وعده داده به جنگهای بیپایان آمریکا پایان دهد، بهندرت توضیح داده که این کار چگونه قرار است انجام شود.»
او افزود: «این ماههای نخست نشان میدهند که شاید برنامه این باشد که با بهکارگیری قدرت آتش ویرانگر، درگیریها را پیش از آنکه آغاز شوند یا به درازا بکشند، به پایان برساند.»
کاخ سفید تاکید کرده که ترامپ در حال پیادهسازی راهبرد «صلح از مسیر قدرت» است.
در پستی در وبسایت کاخ سفید آمده است: «رییسجمهوری ترامپ همیشه منافع مردم آمریکا را در اولویت قرار میدهد و با احیای ماموریت مرگبار ارتش ایالات متحده و رهبری سیاست خارجی با رویکرد صلح از مسیر قدرت، ترامپ در حال عمل به تعهد خود برای بازگرداندن امنیت و ایمنی در سراسر جهان است.»
اما این راهبرد، هزینههایی نیز دارد.
رالی گفت: «برای غیرنظامیان، این وضعیت به معنای خطری دوباره و بدون هشدار قبلی است. برای متحدان آمریکا، نگرانیهایی درباره هماهنگی و غیرقابل پیشبینی بودن را ایجاد میکند و برای قانونگذاران، این وضعیت پرسشهایی جدی درباره قدرت فزاینده رییسجمهور و پاسخگویی ایجاد کرده است.»
او افزود: «پس آیا هدف ترامپ این است که با تشدید سریع و قاطعانه، به جنگها پایان دهد؟ یا بازگشتی است به سیاست خارجی پرخطر و کممسئولیت؟ آیا قدرت هوایی برای جلوگیری از درگیریهای عمیقتر بهکار میرود یا فقط برای مدیریت اوضاع از بالا؟»
به گفته مدیرعامل این موسسه، نکته روشن ماجرا این است که آمریکا عقبنشینی نمیکند، سریعتر حرکت میکند، نخستین ضربه را میزند و گفتوگو را به بعد موکول میکند.
حملات ترامپ عمدتا بر خاورمیانه و شاخ آفریقا متمرکز بوده و در نهایت به حملهای بیسابقه به ایران انجامیده است.
اسدالله بادامچیان، دبیرکل سابق حزب موتلفه اسلامی، با اشاره به جنگ ۱۲ روزه و نفوذ به جمهوری اسلامی، گفت: «نیاز بود قرارگاهی تشکیل شود تا نفوذیها شناسایی و مانند بیماری مالاریا ریشهکن شوند.»
او افزود: «خائنان نفوذی مانند پشه مالاریا هستند.»
بادامچیان گفت: «در برخورد با نفوذ باید کاملا قاطع عمل کنیم تا آنرا ریشهکن سازیم. برای این کار، نیاز به افراد قوی و باتجربهای مانند اسدالله لاجوردی است و این را بدون هیچ رودربایستی میگویم.»
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، در پی هجوم ماموران وزارت اطلاعات به بند زندانیان سیاسی زندان قزلحصار کرج، ارتباطات تلفنی آنها با خارج از زندان برای ساعاتی مسدود شد. اطلاعات رسیده حاکی است که ماموران با هدف انتقال سعید ماسوری به مکانی نامعلوم به این بند یورش بردهاند.
طبق اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، نیروهای وزارت اطلاعات و ماموران زندان قزلحصار صبح چهارشنبه ۲۵ تیرماه به قصد ربودن سعید ماسوری، قدیمیترین زندانی سیاسی در ایران و انتقال او به مکانی نامعلوم، به بند زندانیان سیاسی یورش بردند.
اطلاعات رسیده حاکی است زندانیان سیاسی این بند پس از تجمع در داخل کریدور اصلی با مقاومت و فشار این زندانی را از دست ماموران درآورده و به بند برگرداندند؛ با این حال دقایقی بعد با دستور اللهاکرم عزیزی، رییس زندان قزلحصار، ارتباطات تلفنی زندانیان با خارج زندان مسدود شد و در نهایت پس از اعتراض آنها باردیگر وصل شد.
یک منبع مطلع در گفتوگو با ایراناینترنشنال گفت در این بند وضعیت امنیتی برقرار شده و هر آن احتمال حمله گارد به زندانیان وجود دارد.
این منبع آگاه ادامه داد: «زندانیان سیاسی پیش از محصور شدن در داخل بند به ماموران زندان تاکید کردند با توجه به صدور حکم اعدام برای سه زندانی سیاسی همبندیشان که دو تن از آنها به نامهای بهروز احسانی و مهدی حسنی به تازگی اعاده دادرسی آنها برای چهارمین بار رد شده، فشارهای وارد شده را نوعی زمینهسازی برای اجرای احکام غیرقانونی اعدام میدانند.»
سایت حقوقبشری هرانا نیز در گزارشی با اشاره به اینکه نیروهای گارد و حفاظت زندان در پشت درب سالن زندانیان سیاسی مستقر شدهاند، نوشت فضای سالن به شدت متشنج گزارش شده است.
از سوی دیگر، گزارشهای رسیده حاکی است که فشارهای غیرانسانی به اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در روزهای اخیر افزایش یافته و سعید ماسوری در یک ماه اخیر دو بار به دفتر رییس بند فرا خوانده شده و دو مامور وزارت اطلاعات به صراحت او و خانوادهاش را تهدید کرده بودند.
به گفته یک منبع مطلع، پیشتر نیز ماموران وزارت اطلاعات این زندانی سیاسی که از ۲۵ سال پیش زندانی است را در خصوص نامههایی که درباره افزایش اعدامها نوشته بود، بازجویی کردند.
ماسوری خردادماه در نامهای از زندان قزلحصار از روند صدور و اجرای احکام اعدام در ایران، بهویژه در مورد متهمان سیاسی، انتقاد کرده بود.
در شامگاه ۲۱ تیرماه نیز سجاد حائری، نویسنده، کارگردان و برادر احمدرضا حائری از زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با هجوم ماموران اطلاعات سپاه در منزل خانوادگی خود در دماوند بازداشت شد.
احمدرضا حائری پیشتر در یک فایل صوتی به بازداشت برادرش واکنش نشان داده و گفته بود برخوردی با برادرش انجام شده مصداق دقیق آدمربایی و ناپدیدسازی قهری است.
اعتصاب غذای زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از نهم بهمن ۱۴۰۲ با درخواست توقف صدور و اجرای این احکام آغاز شد و در ۲۴ تیرماه در هفتاد و هفتمین هفته آن زندانیان محبوس در ۴۸ زندان سراسر ایران دست به اعتصاب غذا زدند.
غلامحسین محسنیاژهای، رییس قوه قضاییه که به همراه مقامهای دستگاه قضایی به دیدار رهبر جمهوری اسلامی رفت، خطاب به او ضمن اشاره به جنگ ۱۲ روزه گفت «ناکامی دشمن در دستیابی به اهداف خود» مرهون هوشیاری مردم و فرماندهی علی خامنهای دانست.
او افزود: «برگ زرین دیگری به کتاب افتخارات ملی اضافه شد و همه دنیا نیز غیرقابل اعتماد بودن طرفهای مقابل ما را مشاهده کردند.»
روزنامه والاستریت ژورنال گزارش داد جمهوری اسلامی در جریان جنگ ۱۲ روزه، با «آزمون و خطا» شیوه عملکرد سامانه دفاع هوایی اسرائیل را یاد گرفت و الگوی شلیک موشکهای خود را تغییر داد و بهطور نمونه، به جای شلیک انبوه، از تعداد موشکهای کمتر اما پیشرفتهتر استفاده کرد.
والاستریت ژورنال چهارشنبه ۲۵ تیر نوشت جنگ اخیر اسرائیل با ایران هشداری برای کشورهایی بود که سامانههای پیشرفته پدافند موشکی دارند یا در تلاش برای دستیابی به آن هستند، چرا که در طول ۱۲ روز، تهران با موفقیت فزایندهای توانست از سیستم دفاعی اسرائیل عبور کند و نشان داد حتی پیشرفتهترین سامانههای جهان نیز قابل نفوذ هستند.
اگرچه بیشتر موشکها و پهپادهای جمهوری اسلامی منهدم شدند اما تهران با تغییر تاکتیکهای خود و از طریق آزمون و خطا، توانست نقاط ضعف سامانههای دفاعی اسرائیل را شناسایی کند.
به گفته کارشناسان پدافند موشکی که دادههای منابع باز و تصاویر باقیمانده از بقایای موشکها را بررسی کردهاند، تهران شروع به پرتاب موشکهای پیشرفتهتر و دوربردتر از مناطق وسیعتری در عمق خاک ایران کرد.
تحلیلگران همچنین دریافتند جمهوری اسلامی زمانبندی، نحوه و الگوی حملات خود را تغییر و دامنه جغرافیایی اهداف را گسترش داد.
بر اساس تحلیل روزنامه والاستریت ژورنال از دادههای اندیشکدههای مستقر در اسرائیل و واشینگتن، با ادامه جنگ، ایران موشکهای کمتری شلیک کرد اما نرخ موفقیت آن افزایش یافت.
تفاوت نیمه اول و دوم جنگ
بر اساس دادههای موسسه امنیت ملی آمریکا - جینسا (JINSA) مستقر در واشینگتن، در نیمه نخست جنگ، تنها هشت درصد از موشکهای ایران از سد دفاعی اسرائیل گذشتند اما این میزان در نیمه دوم درگیری به ۱۶ درصد افزایش یافت.
مورا دیچ، رییس مرکز تحلیل داده در موسسه مطالعات امنیت ملی دانشگاه تلآویو، گفت این نرخ موفقیت شامل موشکهایی نمیشود که بهدرستی پرتاب نشدند یا پیش از ورود به حریم هوایی اسرائیل رهگیری شدند.
او همچنین تاکید کرد این آمار بین موشکهایی که عمدا اجازه داده شد به مناطق خالی از سکنه اسرائیل برخورد کنند و آنهایی که از کنترل اسرائیل خارج شدند، تمایزی قائل نمیشود.
بر اساس دادههای جینسا، موفقترین موج حمله ایران، یکم تیر و اندکی پیش از پایان جنگ ثبت شد. در این روز، ۱۰ مورد از ۲۷ موشک پرتابشده به اسرائیل اصابت کرد.
آری سیکورل، معاون مدیر سیاست خارجی در جینسا گفت دادهها نشان میدهند که تهران بهخوبی توانسته شیوه، زمان و نوع پرتابهای خود را برای موفقیت بیشتر، با شرایط تطبیق دهد.
ارتش اسرائیل از اظهار نظر درباره آمار جینسا خودداری و اعلام کرد جزییات مربوط به نرخ رهگیریها را بهطور عمومی منتشر نمیکند.
عملکرد سامانه گنبد آهنین اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه
دفاع هوایی اسرائیل از جمله سامانه مشهور «گنبد آهنین» که موشکهای کوتاهبرد از غزه و لبنان را رهگیری میکند، از پیشرفتهترین سامانههای جهان به شمار میرود و با همکاری آمریکا توسعه یافته است.
رافائل کوهن، پژوهشگر ارشد اندیشکده رَند (وابسته به وزارت دفاع آمریکا) گفت: «هر سامانه موشکی، حتی نمونه پیشرفتهای مثل اسرائیل، بالاخره دچار نشت میشود. کلید موفقیت در دفاع هوایی این نیست که هر لایه بهتنهایی بینقص باشد، بلکه اثر تجمیعی آنها اهمیت دارد.»
تحلیل اظهارات عمومی ارتش اسرائیل نیز نشان میدهد نرخ رهگیری در طول جنگ ۱۲ روزه کاهش یافت.
ارتش اسرائیل در طول جنگ گفته بود ۹۰ تا ۹۵ درصد موشکهای شلیک شده از ایران را رهگیری کرده اما پس از برقراری آتشبس در چهارم تیر، این نرخ را در مجموع ۸۶ درصد اعلام کرد.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، بهمن سال گذشته با امضای یک فرمان اجرایی، دستور آغاز پروژهای به نام «گنبد آهنین آمریکا» را داد؛ یک سامانه دفاع موشکی به ارزش ۱۷۵ میلیارد دلار که ابتدا به تقلید از سامانه اسرائیلی نامگذاری شده بود و اکنون با عنوان «گنبد طلایی» شناخته میشود.
کارشناسان میگویند بهدلیل وسعت جغرافیایی آمریکا، حفاظت از آسمان این کشور بهمراتب دشوارتر از اسرائیل خواهد بود.
اوکراین نمونه بهتری درباره دفاع از یک سرزمین وسیع در طول جنگی چندساله ارائه میدهد اما سامانههای دفاع هوایی آن ترکیبی از فناوریهای آمریکایی، اروپایی و بومی است.
کوهن گفت سامانه پیشرفته و یکپارچه اسرائیل بیشتر شبیه چیزی است که آمریکا میکوشد آن را توسعه دهد.
تغییر الگوی حمله و نوع موشکهای جمهوری اسلامی در نیمه دوم جنگ
موفقیت اسرائیل در هدف قرار دادن سکوهای پرتاب موشک ایران، مانع از آن شد که تهران از موشکهای قدیمیتر، کمدقتتر و کوتاهبردتر خود استفاده کند.
این موضوع در عین حال باعث شد جمهوری اسلامی زودتر از آنچه انتظار میرفت، سراغ استفاده از موشکهای پیشرفتهتر و دوربردتر خود برود.
به گفته کارشناسان موشکی که تصاویر باقیمانده از بقایای موشکها را تحلیل کردهاند، قطعاتی از موشک هایپرسونیک «فتح-۱» در دستکم دو شهر اسرائیل سقوط کرده است.
موشک فتح-۱ با سرعتی بیش از ۱۰ برابر صوت، از خارج جو زمین و با زاویهای تند به سمت هدف فرود میآید.
این موشک دارای کلاهکی است که در حین پرواز از بدنه جدا شده و میتواند از رهگیرها فرار کند.
تنها سامانههای بسیار پیشرفته اسرائیل مانند «پیکان-۳» و «فلاخن داوود» توانایی تغییر مسیر در حین پرواز برای دنبال کردن چنین موشکی را دارند.
تهران همچنین الگوی حملات خود را تغییر داد و از شلیک موجهای سنگین شبانه به پرتاب دستههای کوچکتر در ساعات روز و از مناطق متنوعتر روی آورد.
با تغییر الگوهای شلیک مانند هدفگیری شهرهای دور از هم و متنوع کردن فواصل زمانی میان حملات، توان پدافندی اسرائیل بیشتر به چالش کشیده شد.
کارشناسان موشکی میگویند ادامه جنگ، کاهش شمار موشکهای رهگیر و هزینه بالای آنها ممکن است اسرائیل را وادار کرده باشد منابع خود را حفظ کند و فقط موشکهایی را هدف قرار دهد که بیشترین تهدید را ایجاد میکنند.
مقامهای اسرائیلی و جمهوری اسلامی، هر دو، بهطور مستقل خواستار بازبینی توانمندیهای هوایی خود شدهاند.