با فرا رسیدن ۲۶ مهر و پایان مهلت قطعنامه ۲۲۳۱، تحریمهای سازمان ملل علیه حکومت ایران بار دیگر فعال شدهاند. در حالیکه کشورهای مختلف یکی پس از دیگری این تحریمها را به اجرا میگذارند، مقامات جمهوری اسلامی در موضعی دفاعی و انکارآمیز قرار گرفتهاند و همچنان به بیانیههای سیاسی روسیه و چین دل خوش کردهاند.
طی روزهای گذشته، از آمریکای شمالی تا اروپا و اقیانوسیه، موجی از بازگشت تحریمها علیه تهران آغاز شده است. با این حال، مقامهای ایرانی، از جمله عباس عراقچی، تلاش دارند این روند را بیاهمیت جلوه دهند. او در ۲۵ مهر در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ایران تنها به تعهدات خود در چارچوب پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای پایبند است» و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را منوط به قوانین داخلی دانست. عراقچی همچنین بازگشت تحریمها از طریق «مکانیسم ماشه» را اقدامی «غیرقانونی» خواند که به گفته او «چند دولت منزوی» پیگیر آن هستند.
اما واقعیت برخلاف ادعاهای مقامات تهران است. در روزهای اخیر، ایالات متحده، کانادا، بریتانیا، استرالیا و نیوزیلند به طور رسمی اجرای دوباره تحریمهای شورای امنیت را آغاز کردهاند. افزون بر آن، اتحادیه اروپا نیز در بیانیهای اعلام کرد که نه کشور غیرعضو از جمله آلبانی، بوسنی و هرزگوین، ایسلند، مولداوی، مونتهنگرو، مقدونیه شمالی، نروژ، صربستان و اوکراین به تحریمهای این اتحادیه علیه جمهوری اسلامی پیوستهاند.
در بیانیه اتحادیه اروپا آمده است که پس از بازگشت تحریمها و محدودیتهای هستهای ایران از سوی سازمان ملل، شورای این اتحادیه تصمیم گرفته تمام تحریمهای تعلیقشده بر اساس برجام را دوباره برقرار کند. این تحریمها، از واردات نفت و گاز و محصولات پتروشیمی ایران گرفته تا فروش تجهیزات انرژی، فلزات گرانبها، الماس و نرمافزارهای صنعتی حساس را در بر میگیرد.
حتی کشورهای اروپایی خارج از اتحادیه نیز این تصمیم را دنبال میکنند و در عمل، دایره انزوای جمهوری اسلامی هر روز گستردهتر میشود. کشورهایی مانند ترکیه و عراق که روابط نزدیک اقتصادی با تهران دارند نیز نمیتوانند در برابر فشار نظام مالی بینالمللی مقاومت کنند و ناگزیر به اجرای محدودیتها هستند.
در این میان، روسیه و چین اگرچه در بیانیههای رسمی بازگشت تحریمها را «غیرقانونی» توصیف کردهاند، اما در عرصه اقتصادی هیچ اقدامی برای مقابله با آن انجام نمیدهند. به باور تحلیلگران، این کشورها حاضر نیستند بازارهای بزرگ غربی را به خاطر روابط محدود با ایران از دست بدهند.
به این ترتیب، حمایت روسیه و چین از جمهوری اسلامی بیشتر جنبه نمادین و تبلیغاتی دارد تا واقعی. حکومت ایران بار دیگر در چرخهای از توهم سیاسی گرفتار شده است؛ چرخهای که در آن مقامات حکومت میپندارند با «به رسمیت نشناختن تحریمها»، میتوانند آثار آن را از میان ببرند.
اما واقعیت روشن است: همزمان با اجرای گسترده تحریمها از شمال اروپا تا اقیانوسیه، جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری در انزوای بینالمللی فرو رفته است. حمایت لفظی چین و روسیه نه سپری در برابر فشار جهانی است و نه راهی برای گریز از بحران اقتصادی. آنچه در تهران با عنوان «مقاومت» تبلیغ میشود، در واقع سرابی از بیعملی و انکار واقعیت است.