واینت با اشاره به اینکه لبنان از نظر اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی آسیب دیده است، این پرسش را مطرح کرد که «آیا لبنان شهامت تغییر، خلعسلاح حزبالله و انتخاب مسیر دیپلماتیک را خواهد یافت و یا اینکه همچنان راهی را ادامه خواهد داد که بارها به ویرانی منجر شده است؟»
این نشریه اسرائیلی در مورد احتمال پیوستن لبنان به پیمان ابراهیم اضافه کرد که این ایده ممکن است دور از ذهن به نظر برسد، اما غیرممکن نیست.
به نوشته واینت، توافقهای ابراهیم منطقه خاورمیانه را بازسازی کردند و باعث عادیسازی روابط، سرمایهگذاری، امنیت و گشایش شدند. با این حال، هرگونه اشاره در لبنان در مورد عادیسازی روابط با اسرائیل همچنان «تابو» است.
این نشریه تاکید کرد که پیوستن به این پیمان نیازمند فاصلهگرفتن قاطعانه و دوری بیشتر از مدار جمهوری اسلامی خواهد بود.
در تحلیل واینت بر این موضوع انگشت گذاشته شده که بسیاری از لبنانیها دریافتهاند که جنگها و ویرانیها هیچ چیز برایشان به ارمغان نیاورده است.
بر این اساس، برخی درک کردهاند که اگر یک رهبر جسور ظهور کند و حمایت کشورهای خلیج فارس، ایالات متحده و فرانسه را به همراه داشته باشد، ممکن است فرصتی به دست آید.
با این همه، واینت اشاره کرد که در حال حاضر، احتمال ورود رسمی لبنان به توافقنامههای ابراهیم کم است زیرا حزبالله، گروه تحت حمایت جمهوری اسلامی، همچنان قدرت دارد، دولت مرکزی ضعیف است و جامعه ترسیده است و یکپارچه نیست.
به نوشته این نشریه، امتحان واقعی برای لبنان این است که آیا از یکپارچگی و قدرت لازم برای خلع سلاح حزبالله برخوردار است یا خیر.
واینت اضافه کرد که این گروه شبهنظامی دیگر صرفاً یک «جنبش مقاومت» نیست بلکه یک بازیگر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که عملا بخشهایی از جنوب لبنان را اداره میکند و زرادخانه تسلیحاتی قابل توجهی در اختیار دارد.
اما در عین حال، حزبالله به بار سنگینی برای لبنان تبدیل شده است که سرمایهگذاران را میترساند، مانع اصلاحات میشود و این کشور را در آستانه درگیری نگه میدارد.
از همین رو به نوشته واینت، خلع سلاح حزبالله «یک تحول ملی» خواهد بود و تحقق آن، نیازمند وحدت داخلی، پشتیبانی سیاسی و تعامل عمیق بینالمللی است.
این نشریه اسرائیلی با اشاره به این نکته که لبنان نمیتواند این کار را به تنهایی انجام دهد، این ایده را مطرح کرد که «گام عملی اولیه میتواند ادغام تدریجی حزبالله در نهادهای رسمی، تحت نظارت ارتش و بدون خودمختاری عملیاتی باشد.»
در این تحلیل تاکید شد که این مسیر طولانی است، اما شاید تنها راهی است که از جنگ داخلی دیگری جلوگیری میکند.
واینت در ادامه با اشاره به این که حملات اسرائیل، حزبالله را نابود نکرد، اما عمیقاً به آن ضربه زد، نوشت که این گروه اکنون به دنبال آن است که کمتر به عنوان نیروی نظامی و بیشتر به عنوان بازیگری سیاسی و اجتماعی، شناخته شود.
این نشریه اسراییلی هدف از این سیاست حزبالله را این دانست که خود را به عنوان مدافع جامعه شیعه و بازسازنده جنوب لبنان معرفی کند، نه اینکه صرفاً به عنوان «دشمن مسلح اسرائیل» شناخته شود.
بااین وجود واینت تاکید کرد که حزبالله در پشت صحنه درصدداست تا توان نظامی خود را حفظ و دوباره حضور خود را در طول مرز شمالی اسراییل تثبیت کند و افزود که به همین دلیل است که اسرائیل در حال آمادهسازی مرز شمالی خود برای دورهای طولانی از بازدارندگی و آمادگی است.
واینت در بخش دیگری از این تحلیل با اشاره به رقابت جمهوری اسلامی با کشورهای غربی، به ویژه فرانسه و ایالات متحده در لبنان اضافه کرد: «در بین این رقابتها، مردم لبنان قرار دارند که از جنگ خسته شدهاند و در جستجوی ثبات و آرزومند امید هستند.»
در بخشی از این تحلیل آمده که «آینده لبنان با موشکها تعیین نخواهد شد، بلکه با شجاعت برای به زمین گذاشتن آنها رقم خواهد خورد.»
در پایان این تحلیل تاکید شد که جهان، و به ویژه جهان عرب، درهای خود را به سوی لبنانی که زندگی را انتخاب کند باز خواهد کرد ولی اگر این کشور «به ترس، سلاح و ایدئولوژیهای منسوخ تکیه کند»، در همان جایی که امروز قرار دارد، باقی خواهد ماند.