تعطیلی دولت فدرال آمریکا باعث لغو بیش از هزار پرواز در یک روز در سراسر ایالاتمتحده شد

در پی ادامه تعطیلی دولت فدرال آمریکا و کاهش کنترلکنندگان ترافیک هوایی، روز جمعه بیش از هزار پرواز در سراسر آمریکا لغو شد.

در پی ادامه تعطیلی دولت فدرال آمریکا و کاهش کنترلکنندگان ترافیک هوایی، روز جمعه بیش از هزار پرواز در سراسر آمریکا لغو شد.
کاهش پروازها که بهتدریج اجرا میشود، از چهار درصد آغاز شده و در صورت عدم توافق کنگره تا هفته آینده ممکن است به ۱۰ درصد برسد. این کاهشها شامل ۴۰ فرودگاه از جمله آتلانتا، نیوآرک، دنور، شیکاگو، هیوستون و لسآنجلس میشود.
به گزارش اداره هوانوردی فدرال، مسافران در فرودگاه ریگان در واشینگتن با تاخیر میانگین چهارساعته مواجه بودند. همچنین، تاخیرها در فرودگاه فینیکس به ۹۰ دقیقه و در شیکاگو و سانفرانسیسکو به یک ساعت رسید.
بنبست شدید میان جمهوریخواهان و دموکراتها بهویژه بر سر یارانههای بیمه سلامت باعث شده است از اول اکتبر، بسیاری از آژانسهای فدرال فعالیت خود را متوقف کنند.
بسیاری از کارکنان دولتی، از جمله کارکنان حیاتی فرودگاهها، بدون حقوق به کار ادامه میدهند یا بدون حقوق به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند.

جیمز واتسون، زیستشناس برجسته اما جنجالی آمریکایی که در سال ۱۹۵۳ با کشف ساختار مارپیچ دوتایی دیانای عصر ژنتیک را آغاز کرد و زمینهساز انقلاب زیستفناوری در اواخر قرن بیستم شد، در ۹۷سالگی درگذشت.
نیویورکتایمز نوشت او این هفته در یک مرکز مراقبت تسکینی در لانگآیلند درگذشت.
شهرت علمی واتسون در سالهای پایانی عمر بهدلیل اظهاراتش درباره ژنتیک و نژاد لطمه خورد و موجب طرد شدنش از جامعه علمی شد.
واتسون در دوران جوانی نیز بهخاطر شخصیت جنجالیاش، از جمله استفاده از دادههای علمی دیگران برای پیشبرد کار خود، شناخته میشد.
خاطراتش با عنوان «مارپیچ دوتایی» که در سال ۱۹۶۸ منتشر شد، روایتی بیپرده از کشف ساختار دیانای بهدست او و فرانسیس کریک بود. این کشف جایزه نوبل پزشکی ۱۹۶۲ را برای آن دو به همراه داشت.
کریک انتشار این کتاب را «نقض شدید حریم خصوصی» خود خواند و موریس ویلکینز، همکار دیگر آن پروژه، محتوای کتاب را «تصویری تحریفشده و منفی از دانشمندان» توصیف کرد.

ایالات متحده در آستانه تجربه نخستین موج سرمای قطبی فصل قرار دارد؛ موجی که بنا بر پیشبینیها، میتواند رکوردهای دمای پایین از قرن نوزدهم را بشکند.
این توده هوای یخزده از آخر هفته جاری تا اوایل هفته آینده بخش بزرگی از کشور را دربر خواهد گرفت و حدود ۱۵۵ میلیون نفر را تا روز چهارشنبه در معرض دمای زیر صفر قرار میدهد.
هوای سرد ابتدا از مناطق میانه غربی و دشتهای مرکزی عبور میکند و از دوشنبه به سواحل شرقی میرسد. گستردگی این توده باعث میشود دمای هوا در ایالتهای جنوبی، از جمله سواحل خلیج مکزیک و فلوریدا، بین ۲۰ تا ۳۰ درجه پایینتر از میانگین فصلی سقوط کند.
در فلوریدا پیشبینی میشود سرمای شدید موجب سقوط ایگواناها از درختها شود و رکوردهای دمای پایین در چند شهر شکسته شود.
در شمال کشور، بهویژه در ایالت میشیگان، این سرمای زودهنگام با نخستین برف فصل همراه خواهد بود. از یکشنبه تا دوشنبه، بارشهای پراکنده برف از شمال تا کوههای آپالاش ادامه دارد و احتمال میرود تا دوشنبه شب به مناطق میانی اقیانوس اطلس برسد.
در اطراف دریاچههای بزرگ نیز اختلاف دمای شدید میان آبهای گرم و هوای سرد، موجب شکلگیری نوارهای برف سنگین در ایالتهای میشیگان، اوهایو، پنسیلوانیا و نیویورک خواهد شد.
پیشبینیها نشان میدهد رکوردهای سرمای روز یا شب در ۱۳ ایالت از پنسیلوانیا تا فلوریدا شکسته شود. در تنسی، ناکسویل ممکن است با دمای ۳۷ درجه فارنهایت سردترین بعدازظهر خود از سال ۱۹۷۳ را ثبت کند.
در آلاباما، دمای هانتسویل به ۴۲ و بیرمنگام به ۴۶ درجه میرسد که حدود ۲۰ درجه پایینتر از میانگین فصلی است. در میسیسیپی، شهر مریدین با ۴۸ درجه رکوردی از سال ۱۸۸۹ را تهدید میکند و در تالاهاسی فلوریدا، پیشبینی دمای ۵۴ درجه میتواند رکوردی از قرن نوزدهم را بشکند.
دوشنبه شب دمای هوا در بیشتر مناطق جنوب شرقی آمریکا از جمله تنسی، آلاباما و جورجیا به حدود ۲۰ درجه میرسد. در برخی نقاط فلوریدا نیز دما به پایینترین حد در سه دهه گذشته خواهد رسید.
پیشبینی میشود جکسونویل با دمای ۳۴ درجه رکورد جدیدی ثبت کند و در شهر بروکسویل شمال تامپا، دمای ۳۴ درجه رکورد سال ۱۸۹۴ را تهدید کند.
در همین حال، بارش برف از داکوتا تا ایالت مین و از اوهایو تا نیوانگلند پیشبینی شده است. شهرهایی چون شیکاگو، ایندیاناپولیس و لوئیزویل ممکن است صبح دوشنبه را با برف و جادههای لغزنده آغاز کنند.
کارشناسان علت این سرمای کوتاهمدت اما شدید را تغییر مسیر جریان جت قطبی میدانند که هوای یخزده را از شمال کانادا به سوی آمریکا هدایت میکند. پیشبینیها حاکی است در نیمه دوم ماه، هوای گرمتر بار دیگر به مناطق مرکزی و شرقی کشور بازخواهد گشت.

جیمز دی. واتسون، زیستشناس آمریکایی نابغه اما جنجالی که در سال ۱۹۵۳ با کشف ساختار مارپیچ دوتایی دیانای (مولکول حامل وراثت) دروازه ورود به عصر ژنتیک را گشود و پایههای انقلاب بیوتکنولوژی در قرن بیستم را بنا نهاد، در ۹۷ سالگی درگذشت.
نیویورکتایمز گزارش داد که واتسون این هفته در یک مرکز مراقبت بیماران در حال احتضار در لانگ آیلند درگذشته است.
مرگ او از سوی آزمایشگاه کولد اسپرینگ هاربر در لانگ آیلند، جایی که سالها در آن کار میکرد تایید شد.
شهرت واتسون در سالهای پایانی عمرش بهدلیل اظهارات جنجالی درباره ژنتیک و نژاد خدشهدار شد و موجب طرد شدن او از جامعه علمی گردید. او حتی در جوانی نیز بهخاطر روحیه جاهطلب، تند و بیپروا و استفاده از دادههای دیگران برای پیشبرد کار خود به اندازه موفقیتهای علمیاش شناخته میشد.
کتاب خاطراتش در سال ۱۹۶۸ با عنوان «مارپیچ دوتایی» (The Double Helix) روایتی بیپرده و پرهیجان از نحوه کشف ساختار سهبعد دیانای از سوی او و فرانسیس کریک، فیزیکدان بریتانیایی، بود.
این کشف در نهایت جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی ۱۹۶۲ را برای آن دو به ارمغان آورد و مسیر را برای مهندسی ژنتیک، ژندرمانی و زیستفناوری نوین هموار کرد.
با این حال، برخی همکارانش مانند کریک و موریس ویلکینز از لحن کتاب و نحوه تصویرسازی از جامعه علمی انتقاد کردند. افزون بر آن، واتسون و کریک بهدلیل استفاده از دادههای تجربی روزالین فرانکلین، پژوهشگر زن و متخصص کریستالوگرافی پرتو ایکس، بدون اشاره کافی به سهم او، به شدت مورد سرزنش قرار گرفتند.
واتسون در کتابش نوشت: «تحقیقات علمی میان دو نیروی متضاد در کشاکش است: جاهطلبی و انصاف.»
در سال ۲۰۰۷، هنگامی که واتسون به تایم لندن گفت که نتایج آزمایشها نشان میدهد که «هوش آفریقاییها مانند ما نیست»، خشم گستردهای را برانگیخت.
او به ترویج نظریههای نژادپرستانه متهم و از سمت خود در آزمایشگاه کولد اسپرینگ هاربر برکنار شد. واتسون بعداً عذرخواهی کرد، اما در سال ۲۰۱۹ بار دیگر در یک مستند تلویزیونی اظهارات مشابهی درباره تفاوت ژنتیکی میان نژادها بر اساس آزمونهای IQ بیان کرد.
زندگی و مسیر علمی
جیمز دیویی واتسون در ۶ آوریل ۱۹۲۸ در شیکاگو به دنیا آمد و در سال ۱۹۴۷ از دانشگاه شیکاگو در رشته جانورشناسی فارغالتحصیل شد. او سپس در دانشگاه ایندیانا دکترای خود را در زمینه ژنتیک گرفت و در سال ۱۹۵۱ به آزمایشگاه کاوندیش دانشگاه کمبریج پیوست؛ جایی که با کریک آشنا شد و جستوجوی ساختار دیانای را آغاز کرد.
کشف ساختار مارپیچ دوتایی، دریچهای به انقلاب ژنتیک گشود. واتسون و کریک در مقاله سال ۱۹۵۳ خود نوشتند: «از نظر ما پنهان نمانده است که جفتشدن ویژهای که پیشنهاد کردهایم، بلافاصله سازوکاری ممکن برای نسخهبرداری از ماده ژنتیکی را نشان میدهد.»
آن جمله بعدها به «بزرگترین کمگویی تاریخ زیستشناسی» معروف شد.
واتسون تنها ۲۵ ساله بود که این کشف تاریخی را انجام داد. گرچه بعدها هیچ دستاورد علمی همسنگ آن نداشت، اما همچنان در عرصه علم تاثیرگذار ماند و یکی از چهرههای محوری زیستشناسی مولکولی شد. او در سال ۱۹۵۶ به دانشگاه هاروارد پیوست و با وجود بدبینی برخی استادان به زیستشناسی مولکولی، گروهی از پژوهشگران جوان را جذب کرد که بعدها نسل جدید علم ژنتیک را ساختند.
در سال ۱۹۶۸ واتسون به آزمایشگاه کولد اسپرینگ هاربر در لانگ آیلند رفت و آن مرکز را از یک موسسه کوچک به نهادی جهانی در تحقیقات زیستی تبدیل کرد.
پروژه ژنوم انسان
در سال ۱۹۹۰، واتسون بهعنوان نخستین مدیر پروژه ژنوم انسان منصوب شد؛ طرحی برای تعیین توالی سه میلیارد واحد شیمیایی سازنده دیانای انسان. او زمانی که موسسه ملی بهداشت آمریکا تصمیم گرفت برای برخی توالیهای ژنی حق ثبت بگیرد، در اعتراض به تجاریسازی دانش ژنوم استعفا کرد و گفت این دانش باید در حوزه عمومی باقی بماند.
در سال ۲۰۰۷، واتسون دومین فرد در جهان شد که ژنوم کاملش توالییابی شد. او آن را بهصورت عمومی منتشر کرد، اما خواستار عدم اطلاع از ژنهای مرتبط با بیماری آلزایمر شد.
شخصیت و میراث
واتسون در مصاحبهای در سال ۲۰۰۳ گفت: «بزرگترین افتخار زندگیام نوشتن کتابهایم است، نه کشف مارپیچ دوتایی. آن کشف بهزودی بهدست کسی انجام میشد، اما کتابهایم ماندگارند.»
او با وجود زبان تند و رفتار جنجالیاش، از حامیان پرشور زنان در علم بود. نانسی هاپکینز، زیستشناس، گفت: «بدون حمایت جیم، من هرگز نمیتوانستم در علم بمانم. او از زنان بسیاری حمایت کرد، هرچند گاهی درک انگیزهاش دشوار بود.»
واتسون متاهل و دارای دو پسر بود. او تا پایان عمر شخصیتی پیچیده باقی ماند؛ نابغهای که هم الهامبخش نسلهای دانشمند بود و هم به خاطر دیدگاههای بحثبرانگیزش، از جامعه علمی طرد شد.

ایالات متحده و بریتانیا جمعه ۱۶ آبان تحریمها علیه احمد الشرع، رییسجمهوری موقت سوریه، و انس خطاب، وزیر کشور دولت موقت او، را لغو کردند. اتحادیه اروپا اعلام کرد که اقدام مشابهی را انجام خواهد داد. شورای امنیت سازمان ملل نیز تحریمها علیه این دو را پنجشنبه لغو کرده بود.
احمدالشرع بهدلیل رهبری جبهه النصره تحریم شده بود.
قطعنامه با ۱۴ رأی موافق، و رأی ممتنع چین به تصویب رسید. این نخستین گام رسمی در جهت بازسازی روابط سوریه با جامعه جهانی پس از سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر سال گذشته محسوب شده است.
مایک والتز، سفیر آمریکا در سازمان ملل، پس از این رأیگیری گفت: «با تصویب قطعنامه، شورا پیامی روشن میفرستد مبنی بر اینکه سوریه پس از سقوط اسد و اطرافیانش وارد دوران تازهای شده است.»
قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل پیش از سفر رسمی الشرع به واشینگتن و دیدار او با دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، تصویب شد. قرار است سفر او دوشنبه ۱۹ آبان انجام شود.
وزارت امور خارجه سوریه از این رأی استقبال کرد و در بیانیهای آن را «نشانه اعتماد روزافزون جامعه جهانی به رهبری رییسجمهوری الشرع» و «پیروزی برای دیپلماسی سوریه» دانست که به بازگرداندن جایگاه بینالمللی این کشور کمک کرده است.
در همین حال، فو کانگ، سفیر چین در سازمان ملل، گفت اگرچه پکن از مردم سوریه حمایت میکند، اما طرح واشینگتن «بهطور کامل نگرانیهای مشروع همه طرفها درباره مبارزه با تروریسم و امنیت سوریه را در نظر نگرفته است.»
او افزود: «آمریکا بدون توجه به دیدگاه سایر اعضا، شورا را وادار کرد برای پیشبرد اهداف سیاسی خود تصمیم بگیرد.»
به گفته منابع دیپلماتیک، قرار است در جریان سفر الشرع به واشینگتن، سوریه به ائتلاف بینالمللی ضد داعش به رهبری آمریکا بپیوندد؛ ائتلافی که شامل حدود ۸۰ کشور است و هدف آن جلوگیری از بازگشت گروههای افراطی در منطقه است.
لغو تحریمهای سوریه بخشی از راهبرد ترامپ برای ازسرگیری روابط با سوریه پس از پایان حکومت ۵۰ ساله خاندان اسد است. الشرع که در جریان حمله سریع نیروهای شورشی به قدرت رسید، تلاش دارد روابط دمشق با کشورهای عربی و غربی را بازسازی کند.
در این میان، یک سخنگوی اتحادیه اروپا در بیانیهای گفت: «همچنان متعهد به حمایت از گذار صلحآمیز و فراگیر به رهبری و دولت سوریه برای کمک به ساخت آیندهای بهتر برای همه سوریها هستیم.»

نشست اخیر دونالد ترامپ با رهبران پنج کشور آسیای مرکزی در کاخ سفید، نقطه عطفی کمسابقه در سیاست خارجی آمریکا نسبت به منطقهای بود که طی دهههای گذشته عمدتاً در حوزه نفوذ روسیه و سپس چین قرار داشته است.
برای نخستین بار در تاریخ، روسای جمهوری قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ترکمنستان در قالب نشست C5+1 در کاخ سفید گردهم آمدند؛ رویدادی که از نگاه بسیاری از ناظران، نشانهای از تغییر سطح توجه واشینگتن به آسیای مرکزی و بخشی از رقابت گستردهتر قدرتها بر سر انرژی، مواد معدنی کمیاب و خطوط حیاتی حملونقل محسوب میشود.
قالب C5+1 که نخستین بار در سال ۲۰۱۵ در شهر سمرقند ازبکستان میان وزیران امور خارجه شش کشور شکل گرفت، تا سالها بیشتر بر همکاریهای تجاری، حملونقل و انرژی متمرکز بود و بعدتر موضوعات امنیتی، بهویژه جنگ افغانستان، به آن اضافه شد.
در سال ۲۰۲۳ نیز جو بایدن نشست رهبران آسیای مرکزی را در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک برگزار کرد؛ اقدامی که بسیاری آن را نشانه تغییر تدریجی رویکرد واشینگتن نسبت به منطقه میدانستند. اما میزبانی تازه ترامپ در کاخ سفید، نهتنها این رویکرد را تثبیت کرد، بلکه آن را به سطحی بالاتر ارتقا داد؛ سطحی که بهروشنی نشان میدهد رقابت آمریکا با چین و روسیه وارد مرحله جدیدی شده است.
از زمان آغاز جنگ تمامعیار روسیه علیه اوکراین در سال ۲۰۲۲، کشورهای آسیای مرکزی نسبت به پیامدهای امنیتی و اقتصادی وابستگی بیشازحد به مسکو نگران شدهاند. تحریمهای سنگین آمریکا و اروپا علیه روسیه، کاهش ارزش روبل و محدودیتهای تجاری، فشارهایی را بر اقتصادهای آسیای مرکزی وارد کرده است؛ اقتصادهایی که میلیونها نفر از شهروندانشان بهعنوان کارگر مهاجر در روسیه مشغول کارند و بخش مهمی از درآمدشان از انتقال پولهای آنان تامین میشود.
همین نگرانیها سبب شده دولتهای منطقه بهدنبال متنوعسازی روابط اقتصادی و امنیتی خود باشند؛ فرصتی که واشنگتن آن را بلافاصله تشخیص داده و در ماههای گذشته تلاش کرده از آن بهره ببرد.
معاملات ۱۲ میلیارددلاری
ترامپ در ماههای نخست دوره دوم ریاستجمهوری خود، مجموعهای از توافقهای بزرگ تجاری با کشورهای آسیای مرکزی امضا کرده که ارزش مجموع آنها به ۱۲.۴ میلیارد دلار میرسد.
او با بهرهگیری از شبکه اجتماعی خود تروث سوشیال، بهطور مرتب بر این توافقها تاکید کرده و آنها را نشانهای از «بازگشت آمریکا به مرکز رقابت جهانی» دانسته است.
بزرگترین این توافقها خرید ۲۲ فروند بوئینگ ۷۸۷ دریملاینر از سوی ازبکستان به ارزش ۸ میلیارد دلار بود که ترامپ ادعا کرده بیش از ۳۵ هزار شغل در آمریکا ایجاد خواهد کرد.
قزاقستان نیز قراردادی ۴.۲ میلیارد دلاری با شرکت آمریکایی وبتک (Wabtec) امضا کرده که شامل ۳۰۰ کیت لوکوموتیو برای توسعه شبکه ریلی این کشور است.
علاوه بر این، دولت ترامپ در حال مذاکره برای اعطای دسترسی شرکت آمریکایی Cove Capital LLC به یکی از بزرگترین معادن دستنخورده تنگستن جهان در قزاقستان است؛ مادهای که برای صنایع پیشرفته نقشی کلیدی دارد.
با وجود این توافقها، آنچه بیش از هر چیز انگیزه واشینگتن برای نزدیکی به آسیای مرکزی را افزایش داده، رقابت فزاینده بر سر «مواد معدنی کمیاب» است؛ عناصری که در تولید فناوریهای حساس از تلفنهای هوشمند گرفته تا تجهیزات دفاعی، خودروهای برقی و هوش مصنوعی نقشی تعیینکننده دارند.
فرصتی که آمریکا نمیخواهد از دست بدهد
قزاقستان در ماه آوریل اعلام کرد ذخایر بزرگی از عناصر کمیاب مانند سریم، لانتان، نئودیمیم و ایتریم در استان قرهقندی کشف کرده که حجم احتمالی آن بیش از ۲۰ میلیون تن است؛ رقمی که در صورت تایید، تقریباً برابر نیمی از ذخایر چین خواهد بود.
این کشف در زمانی صورت گرفت که چین، با داشتن ۴۴ میلیون تن ذخیره و ۹۰ درصد ظرفیت فرآوری جهانی، صادرات چندین عنصر حیاتی را در چارچوب جنگ تجاری با آمریکا محدود کرده بود.
اگرچه پکن پس از گفتوگوهای ترامپ و شی جینپینگ در کره جنوبی اعلام کرد اجرای محدودیتهای جدید را به تعویق میاندازد، اما برای واشینگتن روشن شده که وابستگی بیش از حد به چین در حوزه مواد معدنی کمیاب میتواند یک تهدید راهبردی باشد؛ تهدیدی که تنها با ایجاد زنجیرههای تامین جایگزین قابل مدیریت است.
در این میان، آسیای مرکزی در حال تبدیلشدن به یکی از مهمترین نقاط این رقابت جهانی است. علاوه بر کشف ذخایر جدید، بانک توسعه قزاقستان اعلام کرده برنامهای یکمیلیارد دلاری برای استخراج و فرآوری این عناصر بین سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ آغاز خواهد کرد.
شرکتهای آمریکایی امیدوارند با سرمایهگذاری در این پروژهها، نه تنها سهم خود را در زنجیره تامین جهانی افزایش دهند، بلکه نفوذ چین را نیز در منطقه کاهش دهند.
در همین حال، ازبکستان نیز مذاکراتی را با شرکتهای آمریکایی آغاز کرده تا با استفاده از فناوریهای پیشرفته، اکتشافات زمینشناسی در مناطق بالقوه معدنی را گسترش دهد.
رقابت نفسگیر با پکن و مسکو
با این همه، رقابت آمریکا در آسیای مرکزی ساده نخواهد بود. روسیه در اکتبر امسال دومین نشست آسیای مرکزی را در تاجیکستان برگزار کرد و ولادیمیر پوتین خواستار گسترش روابط تجاری و امنیتی شد. حجم تجارت روسیه با پنج کشور منطقه در سال گذشته از ۴۵ میلیارد دلار فراتر رفت.
از سوی دیگر، چین نیز با سرعت در حال افزایش روابط اقتصادی با منطقه است. تنها در ماه سپتامبر، چین و قزاقستان ۷۰ توافق تجاری به ارزش حدود ۱۵ میلیارد دلار امضا کردند و حجم تجارت چین با آسیای مرکزی در سال ۲۰۲۴ به ۶۶.۲ میلیارد دلار رسید.
تحلیلگران معتقدند که آمریکا، حتی با وجود توجه تازه ترامپ، بهسختی میتواند با این سطح از وابستگی اقتصادی و جغرافیایی رقابت کند.
موقعیت جغرافیایی آسیای مرکزی و ارتباط تاریخی آن با مسکو و پکن به معنی آن است که دولتهای منطقه نه میتوانند و نه میخواهند جایگزینی برای این دو قدرت پیدا کنند؛ بلکه ترجیح میدهند سیاستی متوازن و چندجانبه در پیش گیرند که به آنها اجازه دهد در عین حفظ روابط سنتی، از فرصتهای تازه اقتصادی نیز بهرهمند شوند.
در نهایت، نشست اخیر در کاخ سفید بیش از آنکه نشانه تغییر جهت کشورهای آسیای مرکزی باشد، نشاندهنده تلاش آمریکا برای آن است که در رقابتی که دیر به آن وارد شده است، حداقل جای پایی برای خود ایجاد کند.
آینده این رقابت احتمالاً نه در سطح بیانیهها و نشستها، بلکه در میزان سرمایهگذاری واقعی، دسترسی به مواد معدنی کمیاب و توانایی آمریکا در ارائه گزینههای اقتصادی و امنیتی معتبر سنجیده خواهد شد.