
ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، در آغاز نشست سران این سازمان در بلژیک گفت روسیه باید هزینه گزافی به خاطر حمله به اوکراین بپردازد.

بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا گفت: پوتین باید به دیوان کیفری بینالمللی برود، او تا همینجا هم از خط قرمز عبور کرده است. او افزود: «باید کارهای بیشتری از جمله در حوزه اقتصادی انجام دهیم، آیا میتوانیم مثلا کاری کنیم استفاده پوتین از ذخایر طلا علاوه بر ذخایر نقدی متوقف شود؟»

با شلیک موشک به سمت شهر لویو (Lviv) اوکراین، نگرانی از دستاندازی نیروهای روسیه به غرب این کشور، افزایش یافته است. لویو روز ۱۸ مارس از سمت دریای سیاه مورد شلیک موشک قرار گرفت. این شهر ۵۵۰ کیلومتر از کییف، پایتخت، فاصله دارد و ساکنان آن ماههاست برای جنگ آماده میشوند.
وبسایت کانورسیشن به اینکه چه مواردی لویو را متمایز و مهم کرده است پرداخته است.
هر چه در اهمیت راهبردی لویو گفته شود غلو نیست. آندری سادووی، شهردار لویو میگوید: «کییف قلب اوکراین است، اما لویو جان آن است.»
سادووی در چنین اظهارنظری به نقش حیاتی لویو در تولد ملت امروزی اوکراین اشاره دارد. لویو و قسمت اعظم منطقه گالیسیای شرقی که شامل مناطق لویو، ایوانو-فرانکیفسک و ترنوپیل است، نقش کلیدی در فرآیند ملتسازی اوکراین از نیمه دوم قرن نوزدهم بدین سو بازی کرده است. البته تاریخ و اهمیت سیاسی، مذهبی و فرهنگی لویو به بسیار پیشتر از زمانه متلاطم نیمه دوم قرن نوزدهم بازمیگردد.
این شهر از دیرباز محلی بوده که هویت مردم آن با اوکراین گره خورده است و یک قطب چندفرهنگی بوده است. این شهر به بسیاری زبانها نامهای گوناگونی دارد. توسعه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی لویو،عمیقا با فرهنگ اروپایی عجین شده است.
جنبش ملی اوکراین
در نیمه دوم قرن نوزدهم، لویو و منطقه گالیسیای شرقی (که دوسوم جمعیت آن اوکراینی بودند) در مرکز فعالیت سیاسی اوکراین قرار گرفت. این مسئله با وجود فضای روشنفکرانه پادشاهی اتریش-مجارستان محقق شد.
به سمت شرق و در استانهای اوکراین، امپراطوری روسیه در صدد دستگیری فعالان اوکراینی برآمده بود و میکوشید با تعطیلی سازمانها و ممنوعیت انتشارات بهزبان اوکراینی، جنبش ملی رو به رشد آن را سرکوب کند. در همان زمان لویو، بهعنوان یک مرکز روشنفکری و سیاسی، مراکز اصلی انجمنهایی مانند انجمن علمی شوچنکو اوکراین و انجمن آموزشی پروسویتا اوکراین و بسیاری احزاب سیاسی و تعاونی را در خود گرد آورده بود.
در شامگاه وقوع جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸)، این شهر بیش از ۲۰۶ هزار سکنه داشت که نیمی از آنان لهستانی کاتولیک، ۲۸ درصد یهودی و ۱۹ درصد عضو کلیسای شرقی بودند. فرهنگ غالب شهر لهستانی و ساکنان آن نخبگان لهستانی بودند؛ اما در طی چند دهه بعد، لویو هر چه بیشتر و بیشتر به شهری محلمنازعه تبدیل و بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۴۴ قدرت در این شهر هفت بار دستبهدست شد.
با فروپاشی پادشاهی اتریش-مجارستان، سربازان اوکراینی کنترل لویو را در یکم نوامبر ۱۹۱۸ به دست گرفتند و آن را «پایتخت جمهوری خلق اوکراین غربی» اعلام کردند. سه هفته بعد و با حمله سربازان لهستانی، سربازان اوکراینی از لویو بیرون رانده شدند. سربازان لهستانی یهودیان لویو را قتلعام کردند و اوکراینیها برخلاف خواست خودشان به شهروندان «جمهوری دوم لهستان» تبدیل شدند.
با شروع جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵) لویو ابتدا به تصرف سربازان شوروی درآمد و سپس به دست ارتش آلمان، که به کشتار جمعیت یهودیان لویو روی آورد، افتاد و سپس در سال ۱۹۴۵ در جماهیر شوروی ادغام شد. سازمانهای ملیگرای اوکراینی پیش از آن، در ابتدا با نازیها همسو شده بودند؛ چرا که دشمن اصلی در نظر آنها جماهیر شوروی بود. ملیگرایان اوکراینی تا اوایل ۱۹۵۰ به جنگ با شوروی ادامه دادند. پس از اخراج ساکنان لهستانی لویو به دست جماهیر شوروی، اوکراینیها به این شهر مهاجرت کردند و به جمعیت غالب آن تبدیل شدند.
بهعنوان بخشی از «جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین»، لویو شهری صنعتی بود و جمعیت آن بیش از دو برابر شد. این شهر همچنین با چندین دانشگاه و مراکز پژوهش، به قطب علمی و همچنین به مرکز مهمی برای جنبش مخالفان اوکراین تبدیل شد. سال ۱۹۹۱، لویو در نهایت شاهد جشن گرفتن استقلال اوکراین بود. لویو شهرت خود را بهعنوان شهری که هویت خود را بسیار در گرو ملیت اوکراینی میشناسد همچنان حفظ کرده است. حمله روسیه به اوکراین، در دیگر شهرها مانند ماریوپل و خارکف نیز همین احساس قدرتمند آمیختگی با هویت اوکراینی را برانگیخته است.
لویو تاریخچه عظیمی پشت سر دارد. سال ۱۹۹۸، مرکز تاریخی لویو برای معماری آن، که قسمت اعظم آن از دو جنگ جهانی جان سالم به در برده است، در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.
لویو، برخلاف کییف که پلی میان شرق و غرب اروپاست، بیشتر یک معجزه است. معجزهای که در اروپای مرکزی خوش نشسته است.

شورای امنیت پیشنویس قطعنامه روسیه را درباره کمکرسانی به جمعیت غیرنظامی در اوکراین تصویب نکرد. این قطعنامه که در آن به نقش روسیه اشاره نشده، با ۱۳ رای ممتنع همراه شد و تنها روسیه و چین به آن رای موافق دادند

آناتولی چوبایس، نماینده ولادیمیر پوتین در سازمانهای بینالمللی و نماینده ویژه کرملین در امور توسعه پایدار، به دلیل آنچه مخالفت او با جنگ اوکراین خوانده شده از سمت خود استعفا داد و این کشور را ترک کرد.
سخنگوی کرملین، چند ساعت پس از انتشار اخبار اولیه درباره استعفای چوبایس از سمت نمایندگی ویژه پوتین، خبر این استعفا را تایید کرد و گفت که چوبایس به انتخاب و میل شخصی خود از این سمت استعفا داده است.
چوبایس، ۶۶ ساله، از معدود چهرههای اقتصادی دولت بوریس یلتسین در دهه ۱۹۹۰ بود که در دولت ولادیمیر پوتین باقی مانده بود و استعفای او به عنوان نشانی از بروز اختلافات در داخل کرملین و مقامهای ارشد مسکو در اعتراض به حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین ارزیابی شده است.
او پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری، در دولت بوریس یلتسین در مقام معاون اول نخست وزیر، وزیر دارایی و رییس دفتر ریاست جمهوری حضور داشت.
برخی از چوبایس به عنوان معمار اصلاحات اقتصادی روسیه در دهه ۱۹۹۰ نام میبرند اما منتقدان تاکید دارند که اقدامات چوبایس در جریان خصوصیسازی و واگذاری سرمایهها و کارخانههای باقی مانده از یک ابرقدرت، در افزایش ثروت و نفوذ اولیگارشهای روس نقش داشته است.
چوبایس از جمله کسانی بود که از به قدرت رسیدن پوتین حمایت کرد اما در دوره پوتین از سمتهای ارشد دولتی کنار رفت و در مدیریت شرکتهای دولتی به کار گرفته شد.
با این حال ولادیمیر پوتین سال گذشته چوبایس را به عنوان نماینده ویژه خود در سازمانهای بینالمللی و نماینده ویژه کرملین در امور توسعه پایدار منصوب کرد.
منابع نزدیک به چوبایس گفتند که او روز سهشنبه در نامهای به همکاران و دوستانش خبر استعفای خود از این سمت را اعلام کرد.
آناتولی چوبایس چند روز پیش از این نیز با انتشار پستی در صفحه فیسبوک خود به چشمانداز تیرهای اشاره کرده و گفته بود که من در درک به موقع ریسکهای استراتژیک اشتباه کردم.