جنگی پایانناپذیر در اروپا که برندهای هم ندارد؟ این سوالی است که رهبران ناتو از خود میپرسند. جنگ اوکراین کمکم به سومین ماه نزدیک میشود و اندکنشانهای از پیروزی نظامی قطعی برای هیچ یک از طرفین وجود ندارد و راه چارهای هم برای پایان جنگ نشده است.
با چنین شرایطی، نگرانی بسیار از اینکه اوکراین ماهها و حتی سالها یک میدان جنگ خونین اروپا و منبع بیثباتی قارهای و جهانی باقی بماند، بیشتر شده است.
دو مساله انرژی و امنیت غذایی در زمره نخستین نگرانیهاست. حمایت گسترده اروپا از اوکراین، در حالی که جهان همچنان از زیر بار همهگیری کوویدـ۱۹ قد راست و با اثرات تغییرات اقلیمی دست و پنجه نرم میکند، بار اقتصادی بر دوش جهان را سنگینتر میکند و در صورت تصمیم روسیه برای دامن زدن به تنش، احتمال درگیری گستردهتر نیز بالاتر میرود.
از یک سو، ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، نشانهای از تمایل برای شدت بخشیدن به حمله و بسیج عمومی سربازان نشان نداده و از سوی دیگر، عقبنشینی هم نکرده است. ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین، هم میگوید اوکراین نهتنها روسیه را شکست میدهد بلکه شبهجزیره کریمه و نقاطی دیگر از اوکراین که روسیه کنترل آنها را از سال ۲۰۱۴ در دست گرفته را هم از چنگ روسیه در میآورد.
ایان کلی، یک دیپلمات کهنهکار بازنشسته و سفیر اسبق آمریکا در گرجستان، پیدا کردن راهحلی حاصل از مذاکره در وضعیت فعلی جنگ اوکراین را بسیار دشوار توصیف کرد. کلی گفت که هیچیک از طرفین جنگ حاضر به توقف آن نیست. او محتملترین نتیجه در چنین شرایطی را به درازا کشیدن جنگ برای سالها ارزیابی کرد که اوکراین را به «زخمی چرکین» در قلب اروپا تبدیل میکند.
بنا بر پیشبینی ایان کلی، اوکراین بههیچوجه عقب نخواهد نشست چرا که فکر میکند برنده میدان خواهد بود.
کلی همچنین گفت اهمیتی ندارد که خطای محاسباتی پوتین درباره توان اوکراین برای مقابله و اتحاد و عزم متحدان ناتو تا چه حد بوده باشد، پوتین به هر صورت نمیتواند شکست و یا هر سناریویی جز چیزی که با توسل به آن بتواند ادعای پیروزی کند، بپذیرد. کلی عقب نشستن پوتین از جنگ اوکراین را «خودکشی سیاسی» خواند.
بنا برگفته مقامهای آمریکا، کمک این کشور به اوکراین تنها برای قادر ساختن اوکراین برای دفاع از خود نیست بلکه برای تضعیف روسیه تا حدی است که دیگر تهدیدی به شمار نرود. بایدن اخیرا گفت که پوتین در حال حاضر در جنگ اوکراین گیر کرده و راه گریزی از آن ندارد و بایدن به این فکر است که درباره آن چه میتوان کرد.
آوریل هاینز، مدیر اطلاعات ملی آمریکا، اخیرا هشدار داد که پوتین برای یک درگیری طولانی در اوکراین آماده میشود و ممکن است در ماههای آینده این جنگ شدیدتر و غیرقابل پیشبینیتر شود.
هاینز در نشست کمیته خدمات دفاعی سنا گفت: «ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا این است که پوتین در حال آماده شدن برای یک درگیری طولانی در اوکراین است و احتمال دارد در آن اهدافی فراتر از تصرف دونباس را در سر داشته باشد.»
او افزود: «پوتین در حال حاضر بین بلندپروازیهای خود و تواناییهای نظامی روسیه دچار تناقض شده است.»
هاینز خاطرنشان کرد روسیه در کوتاهمدت قصد دارد استانهای دونتسک و لوهانسک، واقع در شرق اوکراین را به تصرف کامل درآورد و پس از شکستن مقاومت نیروهای اوکراینی درآن منطقه، خرسون را نیز تصرف کند و از طرف دیگر منابع آبی کریمه را نیز تحت کنترل بگیرد.
پس چه باید چه کرد؟
امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه، روی توافقی حاصل مذاکره، با حفظ وجهه هر دو کشور، حساب باز کرده است.
مکرون چند روز پیش گفت جهان نباید فراموش کند که باید بر روی بنا کردن صلح متمرکز باشد. او تاکید کرد جهان باید این کار را بر سر میز مذاکره با همراهی اوکراین و روسیه انجام دهد، اما روسیه و اوکراین پایان گفتوگو و مذاکره را مشخص خواهند کرد. مکرون افزود که چنین امری در انکار، از خود راندن دیگری و تحقیر محقق نخواهد شد.
مقامهای آمریکا چندان اطمینانی به نحوه پایان جنگ ندارند. اما باور دارند که دستِ آخر جنگ در دست اوکراین خواهد بود.
ند پرایس، سخنگوی کاخ سفید، راهبرد آمریکا را همراهی برای پیروز بیرون آمدن اوکراین از این جنگ خواند. پرایس گفت که اوکراین پیروزی را برسر مذاکره محقق خواهد کرد و آمریکا بهدنبال آن است که موقعیت اوکراین بر سر میز مذاکره را، از راه تحمیل هزینه بر روسیه، ارتقا دهد.
اما به عقیده برخی تحلیلگران، تردیدهایی درباره آنچه «اوکراین پیروز» خوانده میشود، وجود دارد. برخی مقامهای اروپا، بهویژه در استونی، لتونی و لیتوانی، کشورهای حوزه بالتیک، که عضو ناتو و در مرز با روسیهاند، بهطورخاصی از مقاصد احتمالی مسکو در آینده بیمناکاند.
برای کشورهای حوزه بالتیک و دیگر کشورها در جبهه شرقی ناتو، تهدید روسیه تهدیدی حقیقی است و خاطرات اشغال و سلطه شوروی در آنها همچنان زنده است. این کشورها بر این باورند که هر امتیاز دادنی به روسیه در اوکراین، پوتین را تنها جسورتر میکند تا هر چه بیشتر غرب را به عقب براند.
گابریلیوس لندسبرگیس، وزیر خارجه لیتوانی در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفت که کشورهای حوزه بالتیک هنوز از مرحله پایانی جنگ حرف نمیزنند. او هشدار داد هر اعطای سرزمینی به روسیه در اوکراین، جهان را از حاکمیت مبتنی بر قانون، به دنیایی تحت حاکمیت قانون جنگل میبرد.
لندسبرگیس پیشنهاد داد که کشورهای غربی بیانیههایی عمومی صادر کنند درباره اینکه پیروزی که از آن سخن میگویند چه میتواند باشد. او گفت این کشورها باید مفهوم «پیروزی» که بر زبان میآورند و پیروزی واقعی را روشن کنند و بگویند در چه حالتی اوکراین پیروز میدان محسوب خواهد شد.
وزیر خارجه لیتوانی آشکارا از برکناری پوتین بهعنوان رییسجمهوری روسیه سخن گفته است که ورای موضع آمریکا و رهبران ناتوست. بهعقیده او، تغییر رژیم در مسکو تنها راه حفظ امنیت اروپا و غرب در طولانی مدت است.
لندسبرگیس گفت که برای او راحت است بگوید راه، تغییر رژیم در روسیه است و درباره آن باز و صریح سخن بگوید. او گفت شاید بهصراحت سخن گفتن در این باره برای آمریکا بسیار دشوارتر باشد او تاکید کرد که چنین مسئلهای بسیار مهم است و زمان آن باید در نهایت برسد.
نیروهای اوکراین در عقب راندن سربازان روس تا مرز روسیه پیش رفتهاند و همین سبب شده جهان سوالی مهم از خود بپرسد. پرسش این است که آیا ارتش اوکراین وارد خاک روسیه خواهد شد؟
نشریه فوربس به پاسخ به همین سوال پرداخته و نوشته قدم نهادن سربازان اوکراینی بر خاک روسیه ممکن است موجب منحرف شدن نیروهای روسیه از حملات اصلیشان در جنوب اوکراین، شرمساری دولت روسیه و تقویت روحیه اوکراین شود. چنین اقدامی همچنین «انتقام شیرین» در نبردی خواهد بود که تقریبا تمام بهای آن را قلمرو اوکراین پرداخته است.
با وجود این، به نوشته فوربس، قدم گذاشتن نیروهای اوکراین بر خاک روسیه خطایی فاحش خواهد بود که موجب هدر رفتن نیروی نظامی اوکراین و تحریک مسکو برای استفاده از سلاح شیمیایی و هستهای میشود و توجیه مسکو درباره اینکه حمله به اوکراین، دفاع روسیه از خودش بوده است را تقویت میکند. از آن مهمتر، خطر محرومیت اوکراین از حمایت کشورهای غربی را به دنبال دارد. غرب بهدنبال افزایش تنش و به راه انداختن جنگ جهانی سوم نیست.
تا بدین مرحله از جنگ، نشانهای از اینکه اوکراین حمله سربازانش به روسیه را در نظر گرفته باشد، وجود ندارد. با وجود این، در نبردی مانند جنگ اوکراین که واقعیت آنچه میگذرد بارها و بارها مخالف با پیشبینی متخصصان نظامی از آب درآمده است، هر چیزی ممکن است.
بهگزارش اوکراین، ضدحمله این کشور در شهر خارکیف، واقع در شمالشرق اوکراین، تا مرز روسیه پیش رفته است. وزارت دفاع اوکراین اخیرا ویدیویی منتشر کرده که سربازان اوکراینی را با حالتی پیروزمندانه در کنار یک علامتگذاری مرزی با روسیه که به رنگ زرد و آبی پرچم اوکراین درآمده است، نشان میدهد.
این ویدیو، نتیجه ضدحملهای است که نیروهای روسیه را از یکقدمی خارکیف، دومین شهر بزرگ اوکراین، به عقب راند. مرز اوکراین-روسیه تنها ۲۶ کیلومتر با شهر خارکیف اوکراین، و شهر بلگورود روسیه تنها ۵۰ کیلومتر از شمال شرق خارکیف فاصله دارد.
نخستین مرحله حمله روسیه به اوکراین، بهقصد اشغال دو شهر کییف، پایتخت و خارکیف صورت گرفت. اما به گزارش فوربس، مقاومت سرسختانه نیروهای اوکراینی و تاکتیک ضعیف و لجستیک اشتباه روسیه، نقشه این کشور را نقش بر آب کرد. مسکو پس از آن، برنامه حملاتش را از شمال اوکراین به جنوب این کشور متمرکز کرد که هدف از آن تصرف تمام منطقه دونباس و ساحل دریای سیاه، از جمله بنادر خرسون و ماریوپل بود.
چرخش روسیه به سمت جنوب اوکراین با موفقیتی جزئی و بهقیمت تضعیف نیروهای این کشور در شمال همراه بوده است؛ سربازان روسیه در شمال، کمکم تحتفشار از اطراف خارکیف عقب نشستند. بنا بر تخمین نیروهای اطلاعاتی بریتانیا، روسیه تاکنون یکسوم نیروهای زمینی اعزامی برای جنگ اوکراین را از دست داده است. نشانههایی مبنی بر آن وجود دارد که آرایش صف اول سربازان روسیه آنچنان تحلیلرفته است که نیروهایی سراسیمه چینش و به نبرد فرستاده میشوند.
با وجود تمامی این مسائل، طبق گزارش فوربس، بسیاری متخصصان نظامی غربی بر این باورند که حمله به قلمرو روسیه برای اوکراین فاجعه به بار خواهد آورد.
اول اینکه از چنین اقدامی، هیچ منفعت نظامی جز ترتیب دادن یک حمله نظامی نمادین علیه روسیه حاصل نمیشود. ارتش اوکراین در این جنگ عملکرد فوقالعادهای داشته است و عملکرد روسیه هم بد بوده است؛ با تمامی اینها، حقیقت این است که اوکراین توان مقابله با شمار نیروهای روسیه و برخی تسلیحاتش را ندارد. ارتش اوکراین آنقدر قوی نیست که در آن واحد هم از منطقه دونباس، در شرق اوکراین و دریای سیاه دفاع کند و هم با حمله به خاک روسیه، به این کشور فشار مضاعف وارد کند.
یک سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا و متخصص در زمینه لجستیک ارتش روسیه در مصاحبه با فوربس گفت اگر اوکراین وارد شهر بلگورود روسیه شود، جبهههای جنگ با روسیه را گسترش خواهد داد که این خود احتمال ضدحملات روسی و محاصره احتمالی نیروهای اوکراین را در پی خواهد داشت؛ که این گرچه به ایجاد تاخیر در رسیدن روسیه به اهدافش خواهد انجامید اما همچنین موجب بر هم خوردن آرایش جنگی مهم ارتش اوکراین میشود.
حمله اوکراین به روسیه آسیب چندانی به اقدامات جنگی روسیه نیز وارد نخواهد کرد. میک رایان، یک ژنرال بازنشسته استرالیایی در مصاحبه با نشریه فوربس گفت ورود اوکراین به خاک روسیه را از نظر نظامی، فایده اندکی دارد. رایان افزود که روسیه کشوری پهناور، با زیرساخت شبکه وسیع نظامی است و تهاجم مختصر نیروهای اوکراین، تقریبا هیچ تاثیر نظامی نخواهد داشت.
راهبرد موثرتر برای ارتش اوکراین در حوالی خارکیف، چرخش به سمت جنوب و اقدام به محاصره و منزوی کردن سربازان روس در اطراف شهر ایزیوم، در حدود ۱۳۰ کیلومتری جنوب شرق خارکیف خواهد بود.
بهباور استیون هورل، پژوهشگر سیاسی اتاق فکر «تحلیل سیاست اروپایی» در واشینگتن، ارتش اوکراین هنگامی که نیروهای دشمن را به داخل مرزهای روسیه به عقب براند به هدف «محلی» خود دست یافته است. او در مصاحبه با فوربس گفت که بهتر است انرژی اوکراین صرف حمله به نیروهای روس داخل اوکراین شود.
هورل تاکید کرد که ارتش اوکراین با محاصره نیروهای روس قادر به آزادسازی دونباس خواهد بود و نه با تغییر جهت دادن و قدم گذاشتن به خاک روسیه در آن سوی مرز. او هدف اوکراین را بیرون راندن سربازان روس، نه خجالت دادن پوتین، عنوان کرد.
ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، تا همین جای جنگ هم با عملکرد ارتش این کشور دچار شرمساری شده است. او همچنین از تحریک احساس اشتیاق به جنگ در میان مردم روسیه و ارتش بازمانده و به نظر میرسد که بهشکلی «جبری» به سرنوشت روسیه تن داده باشد. اما حمله هر نیروی خارجی به روسیه، برای کشوری که حملات چنگیز خان مغول، ناپلئون و هیتلر را از سر گذرانده ، موضوعی جدی خواهد بود. پروپاگانداگران پوتین از هیچگونه بهرهبرداری از تصاویر پرچم افراشته اوکراین در شهری کوچک در روسیه، دریغ نخواهند کرد.
در مقابل، هدف حمله قرار دادن اهداف در روسیه با استفاده از سلاحهای دوربرد و آتش توپخانه، تجهیزات جنگی هوایی و پهپاد، ممکن است آنچنان تحریکآمیز نباشد. روسیه اخیرا ادعا کرد که بالگردهای اوکراین مخازن سوخت این کشور در بلگورود را در ماه آوریل هدف حمله قرار داده است؛ ادعایی که اوکراین آن را رد کرد.
اوکراین در پی خریداری پهپاد «امکیو-۹ ریپر» ایالات متحده است که میتواند تا مسافتی تا مسکو، پایتخت روسیه، را هدف بگیرد. استیون هورل بر این باور است که نیروهای روس داخل اوکراین، اهدافیاند که ارتش اوکراین باید بر آنها معطوف باشد و برای بیرون راندن سربازان مسکو، کییف باید بهجای اتکا به نیروهای زمینیاش به «حملات عمیق» متوسل شود.
در نهایت، هرگونه تصمیم اوکراین برای حمله به خاک روسیه باید یک عامل را پیش از هر عامل دیگر در نظر بگیرد؛ اینکه چنین اقدامی، در غرب چه واکنشی به دنبال خواهد داشت. اوکراین بدون انبوه کمک نظامی و حمایت سیاسی آمریکا، بریتانیا و اعضای ناتو جان به در نمیبرد و نخواهد برد.
به نوشته فوربس، غرب بین حمایت از اوکراین و احتمال ایجاد افزایش تنش با روسیه، خط پررنگی کشیده است. روسیه بزرگترین زرادخانه هستهای جهان را دارد و برای مثال، میتواند با حمله به مسیر تدارکات نظامی اوکراین در لهستان، موجب پخش شدن جنگ شود.
میک رایان میگوید که ارتش اوکراین همین حالا نیز ثابت کرده از ارتش روسیه بهتر فکر میکند، بهتر میجنگد و میتواند آنها را شکست بدهد و نیازی به قدم گذاشتن به داخل خاک روسیه برای اثبات دوباره تواناییهایش نخواهد داشت.
بر اساس دادههای منتشر شده از سوی وزارت دارایی روسیه، این کشور حدود ۱۵/۵ میلیون دلار در هر ساعت برای جنگ در اوکراین هزینه کرده است. حدود سه ماه از آغاز حمله پوتین به اوکراین گذشته است.
به گزارش برخی وبسایتها، این رقم با بودجه سالانه برخی از مناطق روسیه برابر است.
بانک جهانی اعلام کرد با توجه به تشدید بحران جهانی غذا در نتیجه جنگ اوکراین، ۳۰ میلیارد دلار به طرحهای تامین غذا در سراسر جهان اختصاص خواهد داد.
بانک جهانی اعلام کرد با توجه به کاهش شدید صادرات غلات روسیه و اوکراین، قصد دارد ۱۲ میلیارد دلار از این بودجه را به پروژههای جدید تامین غذا و ۱۸ میلیارد دلار را به پروژههای کنونی غذا در نقاط مختلف جهان اختصاص دهد.
دیوید مالپاس، رییس بانک جهانی، در بیانیهای اعلام کرد افزایش قیمت محصولات غذایی بیشترین فشار را بر اقشار فقیر و آسیبپذیر وارد کرده و بسیار مهم است که کشورهای جهان در واکنش به پیامدهای حمله روسیه به اوکراین، سطح تولید غلات خود را افزایش دهند.
طبق اعلام بانک جهانی، بیشتر منابع این سازمان به کشورهای آفریقا، خاورمیانه، شرق اروپا و جنوب و مرکز آسیا اختصاص پیدا کرده که در طی این بحران با بیشترین کمبود مواد غذایی مواجه شدهاند.
در همین حال، وزارت خارجه آمریکا نیز با هدف بررسی راههای مقابله به بحران غذایی به وجود آمده در پی حمله روسیه به اوکراین نشست جهانی امنیت غذایی را با حضور وزاری کشورهای مختلف جهان میزبانی کرد.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، در این نشست با اشاره به پیشبینی بانک جهانی مبنی بر اینکه جنگ اوکراین ممکن است امسال ۴۰ میلیون نفر را در بحران گرسنگی و فقر شدید قرار دهد گفت تصمیم روسیه برای جنگ همه عوامل بحران جهانی غذا را تشدید کرده است.
شورای شهر ماریوپل اعلام کرد: ادامه بمباران کارخانه فولاد آزوستال از سوی روسیه میتواند به تاسیسات ذخیره مواد سمی این کارخانه آسیب بزند و نشست این مواد به دریای آزوف ممکن است تمام حیات وحش این دریا را نابود کند
سائولی نینیسته، رییسجمهور فنلاند رسما تمایل کشورش برای عضویت در ناتو را تایید و اعلام کرد فنلاند در این زمینه درخواست میدهد. همچنین حزب سوسیال دموکرات سوئد که اکثریت کرسیهای پارلمان این کشور را در اختیار دارد، اعلام کرد از پیوستن این کشور به ناتو حمایت میکند.
قرار است نخستوزیر سوئد طی روزهای آینده روند درخواست عضویت این کشور در ناتو را آغاز کند.
روسیه که مرز زمینی طولانی ۱۳۰۰ کیلومتری با فنلاند دارد اعلام کرده پیوستن هلسینکی به ائتلاف نظامی ناتو «اشتباه» است و به روابط دو کشور آسیب میرساند.
بر اساس نظرسنجیها، بیش از سهچهارم شهروندان فنلاند میخواهند این کشور به ناتو بپیوندد.
در سوئد نیز نظرسنجیها حاکی از افزایش شمار سوئدیهایی است که میخواهند این کشور عضو ناتو شود.
با انتشار چنین اخباری، حالا از هر زمانی آشکارتر است که نقشه پوتین برای تغییر ساختار اساسی نظم امنیتی اروپا محقق شده است. البته نه آنطور که پوتین دلش میخواست این نظم بهشکلی جدید در روابط روسیه با ناتو و با آمریکا پدیدار شود.
به اعتقاد برخی کارشناسان، اتخاذ موضع بیطرفی در قوانین جهانی و سیاست خارجی، دیگر بهعنوان راهی برای کشورهای کوچک برای پیدا کردن راه خود در بزنگاه رقابتجویی کشورهای قدرتمند، موثر نیست. بیطرفی باعث نشده مولداوی از تهدیدات پوتین مصون بماند و این کشور ممکن است کشور بعدی در فهرست کشورهایی باشد که روسیه در سودای بازگرداندن حوزه نفوذ شوروی سابق به آنها چنگ خواهد انداخت.
حمله روسیه به اوکراین نشان میدهد که قواعد اساسی نظم امنیتی اروپا هیچ اهمیتی برای مسکو ندارد. البته که این تازگی ندارد و در حمله روسیه به گرجستان در سال ۲۰۰۸ و اشغال و الحاق شبهجزیره کریمه اوکراین به روسیه در سال ۲۰۱۴ نیز نمودار شده بود.
با خشونتی که در روسیه در جنگ اوکراین به خرج داده، نزدیکی این جنگ به مرزهای ناتو و اتحادیه اروپا و این خطر که ممکن است گسترش مرز و نفوذ سیاسی روسیه به اوکراین منحصر نشود، از نو چیدن ترتیب امنیتی برای بقای کشورهای نزدیک به روسیه اهمیت دارد. این همان چیزی است که سوئد و فنلاند را به تصمیم به پیوستن به ناتو واداشته است.
با این حال، در گذشته بیطرفی، بهویژه برای فنلاند، موثر بوده است. در طی دوران جنگ سرد و پساجنگ سرد، بیطرفی فنلاند به این معنا بود که بر طبق پیمان صلح متحد ۱۹۴۷ با فنلاند، این کشور در ازای حاکمیت و تمامیت سرزمینی خود، نباید به هیچ اتحادی علیه اتحادیه جماهیر شوروی بپیوندد.
بر همیت اساس، درخواست فعلی فنلاند برای پیوستن به ناتو، ممکن است بنا بر کنوانسیون ۱۹۶۹ وین درباره حقوق معاهدات، شکستن چنین تعهدی به چشم آید.
اما در این کنوانسیون همچنین آمده که در صورت «تغییر اساسی شرایط»، میتوان از چنین تعهداتی خارج شد. در مثال حاضر، حمله روسیه به اوکراین قطعا «تغییر اساسی شرایط» محسوب میشود.
شکاف عمیق
اما پیامدهای به چالش کشیدن نظم امنیتی اروپا از سوی روسیه، از پیوستن احتمالی سوئد و فنلاند به ناتو فراتر میرود، چرا که اوکراین، گرجستان و مولداوی هم برای درخواست پیوستن به ناتو تحت فشار قرار دارند.
ممکن است درخواست این کشورها برای پیوستن به ناتو تا زمانی که عضو این اتحادیه شوند سالها طول بکشد. با بالا گرفتن خصومت بین غرب و شرق، جا برای کشورهایی که بین کشورهای رقیب قرار میگیرند، تنگتر میشود.
چنین روندی، پیامدهایی برای دیگر کشورهای بیطرف به دنبال دارد؛ مثلا سوییس خود را هر چه بیشتر با اروپا در اعمال تحریم بر روسیه همسو کرده است. اتریش و ایرلند نیز همواره در سیاست امنیت و دفاع مشترک در اروپا شرکت کردهاند. پاسخ محکم و متحدانه غرب به حمله روسیه به اوکراین، چنین روندی را تنها قوت خواهد بخشید.
از سوی دیگر، فشار برای سوگیری بر کشورهای حوزه شوروی سابق، از جمله آذربایجان، ترکمنستان و ازبکستان که با روند جانبداری همراه نشدهاند، افزایش خواهد یافت. این کشورها یا مجبور خواهند شد به «سازمان پیمان امنیتی جمعی» بهرهبری روسیه بپیوندند، که ازبکستان و آذربایجان پیشتر عضو آن بودهاند، یا همکاریشان با «سازمان همکاری شانگهای»، بهرهبری چین، را افزایش دهند. روسیه و ازبکستان از اعضای کلیدی این سازماناند و آذربایجان هم «شریک گفتوگویی» آن محسوب میشود.
پیامدها برای اوکراین
عمیقتر شدن شکاف در اروپا و پایان دوران «بیطرفی» تنها پیامد حمله توجیهناپذیر روسیه به اوکراین نیست، بلکه از نحوه پایان این جنگ هم نشان دارد. ایده اتخاذ موضع «بیطرفی» از سوی اوکراین، بهعنوان یک راهحل برای فرونشاندن خشم پوتین بهاندازهای که دستیابی به توافقی ممکن شود، حالا بیش از پیش غیرقابلاتکاست.
چرا اوکراین باید بپذیرد که روسیه به «بیطرفی» این کشور احترام خواهد گذاشت هنگامی که دو کشور سوئد و فنلاند که موردحمله هم نیستند، دیگر چنین حس نمیکنند که موضع «بیطرفی» امنیت آنها را تضمین خواهد کرد.
با کنار رفتن گزینه «بیطرفی»، پیدا کردن موردی برای چانهزنی در مذاکرات روسیه و اوکراین هر چه کمتر و احتمال اینکه دو طرف در میدان نبرد به دنبال پیروزی باشند بیشتر خواهد شد. بهرغم اینکه بهای یک پیروزی نظامی، سنگین است و اینکه جنگ اوکراین به فرسایش و ایستایی دچار شود هم نتیجه محتملی است.
در نهایت، نظم جدید امنیتی در اروپا از ویرانههای جنگ اوکراین سر بر خواهد آورد و مشابه با آنچه در زمان جنگ سرد رخ داد خواهد بود؛ با این تفاوت که این بار «پرده آهنین» در نقطه دیگری کشیده میشود. کشورهایی که بین کشورهای رقیب گیر افتادهاند ابزار کمی برای اینکه راه خود را بین چنین کشورهایی باز کنند، خواهند داشت. اتحادها مستحکمتر خواهد شد و بیش از هر زمان دیگر طی گذشت سه دهه از آنچه جهان پایان جنگ سرد میپنداشت، ریشه خواهد دواند.
چینش نظم امنیتی از نو، گرچه برای کشورهای متحد ناتو و اتحادیه اروپا امنیت بیشتر به ارمغان خواهد آورد، مسیر رسیدن به چنین چینشی، دور و دراز و با پسرویهایی اجتنابناپذیر همراه خواهد بود و سرعت رسیدن به چنین مقصدی نیز به آنچه در اوکراین روی خواهد داد، بستگی دارد.