فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران: ۳۳ روزنامهنگار از آغاز اعتراضات ایران هنوز زندانیاند



انسیه خزعلی، معاون رئیسی در امور زنان و خانواده درباره واکنشها به پوشش مهمانان کنگره دولتی «زنان تاثیرگذار» گفت: «بعضا پوشش برخی زنان در ایران بدتر از پوششی است که این میهمانان داشتند.» او افزود: «آنها در محیط خاص خود زندگی میکنند و شاید نتوان آن انتظار را از آنها داشت.»

ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا اعلام کرد تهران باید در مورد چگونگی مرگ و دفن پیکر علیرضا اکبری، شهروند ایرانی-بریتانیایی پاسخگو باشد. مقامهای حکومت ایران مدعیاند اکبری به اتهام جاسوسی اعدام شده است. همزمان تحریمهایی از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی علیه غرب اعلام شد.
سوناک روز چهارشنبه پنجم بهمن در انتقاد از جمهوری اسلامی به پارلمان بریتانیا گفت: «رژیم [جمهوری اسلامی] رنج خانواده [اکبری] را طولانی میکند و متاسفانه این بیتوجهی به کرامت اولیه انسانی است. ایران اکنون باید در مورد شرایط مرگ و دفن او پاسخ دهد.»
امروز و در جلسه هفتگی پرسش از نخستوزیر، اندرو اسلاتر، نماینده پارلمان بریتانیا، دولت کشورش را متهم کرد برای حفظ جان علیرضا اکبری در سه سال گذشته تلاش لازم را نکرده است.
این نماینده از حزب کارگر، حزب عمده مخالف دولت بریتانیا، از سوناک پرسید که آیا لندن تحریمهای بیشتری بر جمهوری اسلامی اعمال میکند یا خیر.
اسلاتر که نماینده منطقه محل سکونت علیرضا اکبری نیز هست، همچنین از سوناک خواست تا دولت بریتانیا به مانند پارلمان اروپا و دولت ایالات متحده شجاعت لازم را داشته باشد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نهادی تروریستی اعلام کند.
حدود دو هفته پیش، جمهوری اسلامی درخواستهای بریتانیا و آمریکا مبنی بر آزادی اکبری را رد و او را اعدام کرد.
این امر موجب شد بریتانیا به همراه اتحادیه اروپا و آمریکا دور جدیدی از تحریمها را علیه مقامات ایرانی در اوایل این هفته اعمال کند.
در واکنش به این تحریمها اما وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی روز چهارشنبه در بیانیهای از تحریم علیه برخی اشخاص و نهادهای اتحادیه اروپا و بریتانیا خبر داد.
در این بیانیه آمده است که جمهوری اسلامی «وفق مصوبات مراجع ذیربط و در چارچوب قواعد مرتبط و ساز و کارهای تحریمی مربوطه» این تحریمها را اعمال کرده است.
یک رادیو مستقر در فرانسه، گروه دوستان اسرائیل در پارلمان اروپا و یک شرکت ساختمانی جزو نهادهایی هستند که جمهوری اسلامی آنها را تحریم کرده است.
همچنین برخی از اشخاص از جمله آن هیدالگو، شهردار پاریس نیز در میان افراد تحریم شده هستند.
پیشتر وزیران امور خارجه آمریکا و بریتانیا در یک نشست خبری مشترک ضمن محکوم کردن اعدام علیرضا اکبری، بر افزایش تلاشها برای پاسخگو کردن جمهوری اسلامی در ارتباط با سرکوب اعتراضات مردم ایران و همکاری تسلیحاتی با روسیه در میانه جنگ اوکراین تاکید کرده بود.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا با محکوم کردن اعدام علیرضا اکبری گفت: «از [این] اعدام وحشتزده شدیم همانطور که از دیدن سرکوب دستهجمعی معترضان ایران، دادگاههای ساختگی، اعدامها و استفاده از خشونت جنسی به عنوان ابزاری برای سرکوب اعتراضات وحشتزده شدیم.»
بلینکن با اشاره به این که اعدام اکبری با انگیزه سیاسی صورت گرفت، گفت این نوع اعدام در ادامه الگوی اقدامات رژیم ایران در بازداشت، شکنجه، گرفتن اعتراف اجباری و اعدام افراد است.
جیمز کلورلی، وزیر امور خارجه بریتانیا نیز اقدام جمهوری اسلامی در اعدام علیرضا اکبری را «بزدلانه و شرمآور» خواند و از همراهی آمریکا با بریتانیا در محکومیت این اعدام قدردانی کرد.
وزیر امور خارجه بریتانیا ضمن اعلام همبستگی با معترضان ایران در تقاضا برای حقوق اساسی خود، بر ادامه فشارهای لندن بر جمهوری اسلامی تاکید کرد.

مصطفی مهرآیین، استاد دانشگاه و جامعهشناس، خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی را «انقلاب خیر علیه شر» خواند و مقامهای جمهوری اسلامی را به تفکر در مورد این پرسش دعوت کرد که چگونه جمهوری اسلامی در طول چهار دهه تبدیل به یک «شر بنیادین» شده است؟
در یک فایل صوتی منتشر شده از نشستی با حضور برخی جامعهشناسان، مهرآیین از یک «فروپاشی درونی» و «انقلاب تمدنی» خبر داد که حاصل تجربیات ایرانیان در پیش و پس از انقلاب است.
او گفت: «تحلیل جامعهشناسی با عبارات و اصلاحات مدیریتی، بروکراتیک و اداری سازگار نیست.»
این جامعهشناس تحلیل برخی جامعهشناسان داخل ایران از خیزش سراسری مبنی بر این که جوانان ایرانی به سکس نیاز دارند، «احمقانه» توصیف کرد و حسین کچوییان و ابراهیم فیاض را «نادان» خواند.
مهرآیین همچنین به اظهارات احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد که معترضان را جوانانی با قمقمههای مشروب در دستشان توصیف کرده بود، اشاره کرد.
او این اظهارات را نیز «تحلیلهایی احمقانه» خواند، هیات حاکمه را به «بیصداقتی» متهم کرد و گفت: «۴۰ سال است که دارند دروغ میگویند؛ البته این دروغها ریشه جامعهشناختی دارد.»
این جامعهشناس همچنین اظهارات مقامهای جمهوری اسلامی مبنی بر این که کسی در این اعتراضات کشته نشده یا این که معترضان «شورشی» و «اسلحه به دست» هستند، «دروغ» خواند.
مهرآیین گفت: «مشکل اینها (حاکمان) این است که جامعه را یک نظام معنادار نمیبینند. در حالی که جامعه، مهمترین جایگاه تجلی معناست.»
او از این که جمهوری اسلامی خود را یک «نظام مقدس» میپندارد انتقاد کرد و گفت: «بله، تو مقدس بودی در سال اول، چون ملت بودی، حاصل یک انقلاب بودی.»
این مدرس دانشگاه با اشاره به اظهارات حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به معترضان دستور داده بود «از فردا حق ندارند به خیابانها بیایند»، گفت: «تو مگر صاحب ملتی؟ مگر صاحب بدن مردمی؟ مگر صاحب خیابانی؟ تو کی هستی؟ از منظر جامعهشناسی جایگاهت چیست؟»
او همچنین از نامه نمایندگان مجلس شورای اسلامی یاد کرد که از قوه قضاییه خواسته بودند معترضان بازداشتشده را اعدام کنند و گفت: «احمقها شما نماینده مردم هستید؟! یعنی چه اعدام کنید؟»
مهرآیین در ادامه گفت: «نوید افکاری بهتر از شما میفهمید که گفت شما برای طنابتان دنبال گردن هستید. احمقها! نظام سیاسی که همهاش طناب دار نیست؛ پلیس و دستگاه سرکوب و باتوم نیست. [اما] شما نمیفهمید!»
مردم و جامعه
مصطفی مهرآیین در ادامه صحبتهای خود درباره نسبت مردم و جامعه گفت: «مردم جامعه را از درونشان میفهمند. از درونشان حس تعلق به یک جامعه و خاک و سرزمین دارند. همین حس تعلق درونی بود که باعث شد در جنگ شرکت کنند. فقر و بدبختی و بیآبی را تحمل و در انتخابات هم شرکت کردند. مردم مثل شما که تافته جدا بافته نیستند؛ شمایی که خانوادههایتان هم هیچکدام اینجا نیستند.»
این استاد جامعهشناسی یکی از ویژگیهای جنبش کنونی را این دانست که نمیخواهد نظام اجتماعی را به هم بزند و گفت: «یعنی [فردی که در آن نقش معترض را دارد] آنقدر کشورش ایران و سرزمینش را دوست دارد که خودش مراقب است تبدیل به جنگ داخلی نشود. به همین دلیل کشتار در زاهدان یا کردستان تبدیل به جنگ داخلی نمیشود چون جامعه دست به اسلحه نمیبرد.»
او در ادامه گفت: «البته در عین حال انقلاب هم میخواهد ولی بدون جنگ و خونریزی و ویرانی. این نشان میدهد که جامعه حتی در شورش خودش هم مهربانانه و عاقلانه عمل میکند. گویی این انقلاب بیشتر اخلاقی است تا سیاسی.»
مهرآیین با تاکید بر این که «مشکل این جامعه سکس نیست چرا که اتفاقا عاشق است»، گفت: «این بچههایی که در خیابان هستند عاشقانه همدیگر را دوست دارند و این کاملا متفاوت از انگی به نام سکس است. جامعه ما از سکس عبور کرده و مبنای عشق بچههایی که الان در خیایان هستند، رمانتیسم است. یعنی نوعی دگرخواهی متعالی در آن دیده میشود.»
او با اشاره به برخوردش با دانشجویان گفت: «این نگاه تحقیرآمیزی که ما به زن داشتیم را این جوانان ندارند. بچههایی که الان در خیابانها حضور دارند، همانهایی هستند که به کودکان کار کمک میکردند. آنها برخلاف ما (نظم سیاسی حاکم) نگاهشان به برابری زن و مرد است و میگویند که عشق را برابر میفهمیم. گویی جامعه ما در حال شکل دادن دوباره به منطق انسان، منطق معنا و منطق اخلاق است.»
مهرآیین در ادامه، فقه را پایینترین سطح از دانش دینی خواند که البته کوشیده تا در ۴۰ سال گذشته حاکم شود اما سنت عرفانی و معرفتشناسی از دین معطوف به انسان و دین اخلاقی در برابر فقه دفاع کرد.
او همچنین جمهوری اسلامی را متهم به نگاه ابزاری نسبت به بدن انسان کرد چرا که از «صنعت بدن» پول درمیآورد؛ اما در مقابل، منظور معترضان از «بدن»، بدن شورمند و معنادار است که در راستای مسائل جنسی حرکت نمیکند.
تبدیل «مقدس» به «نامقدس»
این جامعهشناس تاکید کرد که جمهوری اسلامی در درون مردم ایران فرو ریخته و ناخواستنی است: «بحث دیگر بر مشروع بودن یا نبودنش نیست بلکه پرسش اصلی برای مقامهای جمهوری اسلامی باید این باشد که چگونه جمهوری اسلامی تبدیل به یک شر بنیادین شد؟»
او طرح این یک سوال را اخلاقی خواند که: «چگونه یک امر مقدس به یک امر نامقدس تبدیل شد؟»
مهرآیین اضافه کرد: «برای رسیدن به پاسخ این پرسش، باید دید که جمهوری اسلامی چه کار کرد که در عرض ۴۳ سال تبدیل به یک شر بنیادین شد به گونهای که مردم میخواهند از دست آن خلاص شوند. اما نکته اصلی این است که خود جمهوری اسلامی، خودش را به این شر بنیادین مبتلا کرد.»
این جامعهشناس گفت: «جمهوری اسلامی نه فقط در مواجهه با مردمش که حتی در برخورد با محیط زیست کاری کرده که در حال تبدیل شدن به یک عبرت انسانی مانند هولوکاست است؛ به گونهای که دیگر در تاریخ تکرار نشود.»
او به ترانه «برای ...» هم اشاره کرد و گفت که این ترانه «چکیدهای از همه تخریبهای جمهوری اسلامی است» و برای همین تبدیل به مانیفست این انقلاب شد.
مهرآیین خطاب به مقامهای جمهوری اسلامی که شعار نابودی اسرائیل را سر میدهند، گفت: «شما الان مثل هیتلر شدهاید و میگویید قدرت دست یهودی است و باید اول آنها را نابود کرد تا بشود پیروز شد.»
این جامعهشناس با اشاره به خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی، آن را یک انقلاب تمدنی توصیف کرد که میخواهد تعادل به هم خورده جامعه را برگرداند.
او پیشبینی کرد: «جمهوری اسلامی در هر حال فرو میپاشد. الان نشد، سال بعد یا بعدتر ... چون شری است که دیگر مردم آن را نمیخواهند و تحملش نخواهند کرد.»
مهرآیین با اشاره به سرکوب خیزش از سوی مقامهای جمهوری اسلامی، هشدار داد: «اگر بخواهند جلوی انقلاب را با سرکوب و افسرده کردن این نسل بگیرند کل جامعه و تمدن ایران را به نابودی خواهند کشاند.»
او در پایان خطاب به حکومت گفت: «تنها توصیه این است که فرآیند گذار را به دست خودتان تسهیل کنید.»

کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان گزارش داد از زمان شروع اعتراضات سراسری، شماری از کارگران کارخانه سیمان شمال، در آزادراه پردیس، احضار و بازداشت شدهاند. آنها یا با وثیقه سنگین آزاد شدهاند و یا با اتهامات امنیتی در زندان و تحت فشارهای شدید قرار دارند.

هفتمین جلسه دادگاه تجدیدنظر حمید نوری روز چهارشنبه پنج بهمن در استکهلم سوئد برگزار شد و وکیلان این مقام سابق قوه قضاییه جمهوری اسلامی، ارائه لایحه دفاع خود را پی گرفتند. آنان در این جلسه از نوری به عنوان یک زندانبان ساده یاد کردند که نقشی در اعدامها نداشته است.
توماس بودستروم و هانا لارسون، وکیلان مدافع نوری روز چهارشنبه به تکرار ادعاهای جمهوری اسلامی در مورد اعدام زندانیان سیاسی تابستان سال ۱۳۶۷ پرداخته و تلاش کردند تا صحت و اصالت مدارک، شواهد و گزارشهای مرتبط با اعدامشدگان و زندانیان را زیر سوال ببرند.
حمید نوری دیرتر از معمول به سالن هفتمین جلسه دادگاه تجدیدنظر رسید و پس از ورود، به تمامی حاضران از جمله قاضی سلام کرد.
به گفته حاضران در دادگاه، او قرآن بزرگی را با خود به جلسه آورده بود که در بخشی از جلسه آن را میخواند.
در بخش دوم این جلسه، توماس بودستروم، وکیل نوری گفت: «میگویند حمید نوری نگهبان و زندانبان بوده. مگر یک زندانبان چقدر قدرت دارد که دست به اعدام بزند؟»
او مدعی شد نوری هیچ نقشی در اعدام زندانیان، تصمیمگیری در مورد عفو یا انتخاب کسانی که قرار است کشته شوند و نیز جایی در کمیته موسوم به هیات مرگ نداشته است.
وکیلان مدافع او در بخش نخست این جلسه نیز همگام با پروپاگاندای جمهوری اسلامی و بدون اشاره به نقش حمید نوری در اعدامها، کلیت «دادگاههای ۶۷» را زیر سوال بردند.
آنان مدعی شدند تعداد اعدام شدهها معیار کافی برای پذیرفتن صحت چنین کشتاری نیست و لیستهایی که از افراد اعدام شده منتشر شدهاند، «با یکدیگر تطابق ندارند».
این وکیلان در لایحه دفاعیه خود زمان صدور احکام مرگ برای زندانیان سیاسی را زیر سوال برده و مدعی شدند مدرکی دال بر این که این اعدامها قبل از فتوای روحالله خمینی و قبل از عملیات فروغ جاویدان صادر شده باشد، وجود ندارد.
تاکید این دفاعیه مبنی بر این که اعدامها از ماه می ۱۹۸۸ شروع شده، در حالی است که یک ماه پیش از آن، انوشیروان لطفی و تعدادی دیگر اعدام شده بودند.
توماس بودستروم مدعی شد: «اگر این فتوا واقعا صحت دارد میبایستی دادگاه به این مساله عکسالعمل نشان دهد که این اعدامهای دستهجمعی چند روز بعد از فتوا انجام گرفته چون [برای چنین کشتاری] باید برنامهریزی شود. آیا چنین چیزی قابل باور است؟»
او همچنین در دفاعیه خود تاکید کرد: «بین اعدام مجاهدین و فتوای ادعایی و نیز بین ارتباط زندانیان مجاهد و منازعه مسلحانه، نقص وجود دارد.»
یکی دیگر از نکاتی که در دفاعیه وکیلان نوری به منظور زیر سوال بردن اصالت اعدامها بر آن تکیه شد، ستایش از شخصیت روحالله خمینی مبنی بر این بود که او رهبری بوده که دلش نمیآمده زندانیان را اعدام کند و از سوی دیگر در آن دوره زمانی بیمار بوده و سرطان داشته است.
از سوی دیگر، وکیلان نوری بخشی از دفاعیات خود را با ارجاع به صحبتهای کنت لوییس، وکیل شماری از شاهدان و شاکیان وابسته به سازمان مجاهدین خلق تنظیم کرده بودند.
کنت لوییس روز ۲۹ دی در جلسه پنجم دادگاه به نقش مجاهدان پیش از انقلاب سال ۵۷ و جایگاه این سازمان در مبارزات پرداخت و تلاش کرد تا کیفرخواست دادستانها علیه حمید نوری را به ترتیبی زیر سوال ببرد و تحقیقاتی را که تحت عنوان قتلعام زندانیان سیاسی عنوان شده است، به جنایت علیه بشریت و نسلکشی تبدیل کند.
در جلسه پیشین این دادگاه (جلسه ششم) در روز دوشنبه سوم بهمن نیز وکیلان نوری به طرح شاکله لایحه دفاعیه خود پرداخته و در دفاع از موکلش سخن گفته بود.
توماس بودستروم در آن جلسه یادآوری کرده بود: «حکم نوری وضعیت سوئدیهایی که در ایران هستند و نیز موقعیت زندانیان سوئدی در ایران را تحت تأثیر قرار داده است. علاوه بر این، خطر اجرای مجازات اعدام را هم [برای سوئدیها در ایران] بیشتر کرده است.»
حمید نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت و متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در ایران در تابستان سال ۱۳۶۷ است و بیست و سوم تیر ماه امسال در دادگاه بدوی، حکم حبس ابد گرفت که در سوئد برابر ۲۵ سال زندان است.
دادگاه بدوی محاکمه حمید نوری بیش از ۹ ماه زمان برد و بیش از ۵۰ شاکی و شاهد داشت که در نهایت رای آن تیر ماه امسال اعلام شد.
او که ۱۸ آبان ۹۸ در فرودگاه آرلاندا در استکهلم دستگیر شده بود، همه وقایع مربوط به اعدامهای سال ۶۷ و همچنین اتهامها علیه خود را «نمایشنامه» و «داستان سرتاسر خیالی، توهمی و پوشالی، جعلی و غیرمستند» خواند.
در سال ۱۳۶۷ به دنبال صدور فتوا و فرمان روحالله خمینی، چند هزار نفر از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی مخفیانه اعدام و در گورهای جمعی دفن شدند.
پیش از حمید نوری، هیچ مقامی به خاطر جنایات گذشته و جاری علیه بشریت مرتبط با کشتار زندانیان ۶۷ محاکمه نشده بود.
برخی از دستاندرکاران این جنایت سمتهای کلیدی در جمهوری اسلامی گرفتهاند؛ از جمله ابراهیم رئیسی، رییسجمهوری کنونی ایران که پیش از این به عنوان رییس قوه قضاییه مشغول به کار بود و یکی از اعضای «هیات مرگ» تهران بوده است.
دادگاه تجدیدنظر حمید نوری که پیشبینی شده حدود ۹ ماه طول بکشد تا ماه ژوئن سال جاری شش جلسه دیگر برنامهریزی شده نیز خواهد داشت.