کمیسیون اروپا: پیشنهاد دادیم نهادهای اقتصادی ایران که در جنگ اوکراین نقش دارند تحریم شوند



جمعی از خانوادههای کشتهشدگان به دست جمهوری اسلامی با انتشار پیامی از آغاز به کار «شورای انقلابی دادخواهان» خبر داده و پیگیری «عدالت انتقالی و تاسیس دادگستری مستقل» را از اهداف اصلی آن برشمردند.
اعضای این شورا خود را «بازماندگان این سالهای سیاه» از خاوران تا آبان، از جانباختگان اعتراضات ۸۸ تا شکنجهگاههای کردستان و از اعدامیان پشتبام مدرسه رفاه در انقلاب ۵۷ تا کشتهشدگان انقلاب «زن زندگی آزادی» نامیدند.
در این بیانیه ویدیویی آمده است: «روزگاری است که زمان بر ما ایرانیان سخت میگذرد... مایی که صدای فریادمان را دادخواهانه سر دادیم و دادمان را هنوز نستاندیم. پیگیریم تا این همه جنایات بر زمین مانده را در دادگاهی عادل و منصف روایت کنیم و جنایتکاران را در پیشگاه عدالت قرار دهیم. بیکیفری بس است.»
این پیام که هر بخش از آن توسط یکی از دادخواهان خوانده میشود، اضافه کرده است: «هرچه از عمر رژیم جهنمی ملاها میگذرد، جانهای دیگری به جرم آزادیخواهی و میهندوستی به قتلگاه برده میشوند. ما خانوادههای دادخواه که ۴۳ سال است عزیزانمان به جرم دگراندیشی توسط رژیم جمهوری اسلامی به قتل رسیدهاند، تقاضای تاسیس عدلیهای مستقل از نظام سیاسی، بعد از سرنگونی رژیم در داخل کشور را داریم.»
دادخواهان با تاکید بر طراحی و پیگیری عدلیهای ایرانی منطبق بر اصلهای حقوقی، قضایی و دادگستری بینالمللی، یادآور شدند: «دادخواهی ما، رفتن به سمت تاسیس و برپایی حکومت و دستیابی به قدرت سیاسی نیست. ما میخواهیم تاسیس دادستانی و نهاد قضایی کل کشور را به عنوان خانوادههای دادخواه فریاد بزنیم.»
آنها همچنین تاکید کردند که تمامی توان خود را برای «افزون کردن هماهنگی و همبستگی میان اقشار مردم برای براندازی و دادخواهی پس از آن» به کار خواهند بست.
لادن بازرگان خواهر بیژن بازرگان از اعدامشدگان کشتار تابستان ۶۷، رویا پیرایی، دختر مینو مجیدی و رامتین فاتحی پسر رامین فاتحی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، مهدی شهبازیفر برادر آمنه شهبازیفر و سوران منصورنیا برادر برهان منصورنیا، کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ از جمله چهرههایی بودند که در این ویدیو ظاهر شدند.
تشکیل این شورا با تاکید بر همبستگی برای براندازی جمهوری اسلامی با بیانیه گروهها و تشکلهای صنفی داخل ایران و چهرهها و برخی احزاب سیاسی به منظور «اتحاد» برای عبور از جمهوری اسلامی همزمان شده است.
پیش از این هم ۲۰ تشکل صنفی و مدنی منشوری با عنوان «مطالبات حداقلی تشکلها» منتشر و بر اتحاد و بههم پیوستگی جنبشهای اجتماعی و مطالباتی و تمرکز بر مبارزه برای پایان دادن به وضعیت ضد انسانی و ویرانگر موجود تاکید کردند.

علی خامنهای در سخنانی با اشاره به راهپیمایی حکومتی سالگرد انقلاب ۵۷ گفت: «پیام ملت ایران در این ۲۲ بهمن، حمایت کامل از نظام جمهوری اسلامی بود. این از همه صداها بلندتر بود. البته صداهای مخالف و معارضی هم وجود دارد و دشمنان سعی میکنند صدای آنها را غلبه دهند، اما نتوانستند.»

مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزیر خارجه ایران، در نامهای به محمد مخبر، معاون اول رئیسی، که به دست ایران اینترنشنال رسیده، اعلام کرده که شرکتهای روسی در پروژههای نفت و گازی ایران «کم کار» هستند و شرکتهای چینی تمایلی به مشارکت در این پروژهها ندارند.
صفری در این نامه درباره وضعیت فاز ۱۱ پارس جنوبی و همچنین ۱۰ میدان نفتی و گازی که اجرای پروژههای آنها به روسیه و چین سپرده شده یا به آنها پیشنهاد شده، گزارش داده است.
اصل سند را از طریق لینک زیر بخوانید
صفری در این نامه تاکید کرد که «روسها در اجرای پروژهها خصوصا در زمینه فشارافزایی در میدان پارس جنوبی کمکارند که در نظر است از طرق مختلف (مذاکرات در تهران با دعوت از آنها و همچنین مذاکرات سفیر کشورمان در مسکو) برای تسریع در اجرای پروژهها آنها را ترغیب نماییم.»
بر اساس نامه معاون وزیر خارجه ایران، پس از انصراف شرکتهای توتال فرانسه و سی.ان.پی.سی چین از مشارکت در طرح فاز ۱۱ پارس جنوبی، شرکت پتروپارس اقدامات خود را برای فعال کردن این فاز انجام داده و سکوی مستقر در فاز ۱۲ به فاز ۱۱ منتقل شده و قرار است فشارافزایی به این میدان توسط گازپروم روسیه انجام شود.
او همچنین اعلام کرد که اطلاعات دو میدان دو میدان گازی کیش و پارس شمالی در اختیار شرکت گازپروم روسیه قرار گرفته و قرار است تا اردیبهشت ۱۴۰۲ نتایج مطالعات و طرح توسعه جامع به شرکت ملی نفت تحویل شود.
جواد اوجی، وزیر نفت ایران، چهارم شهریور اعلام کرده بود که در یک سال گذشته بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار تفاهمنامه و قرارداد نفتی و گازی در این وزارتخانه امضا شده که تنها نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار آن با گازپروم روسیه بوده است.
شرکت ملی نفت ایران و گازپروم روسیه در تیرماه یادداشت تفاهمی به ارزش حدود ۴۰ میلیارد دلار امضا کردند و بر اساس آن گازپروم به شرکت ملی نفت ایران در توسعه میادین گازی کیش و پارس شمالی و همچنین شش میدان نفتی کمک خواهد کرد.
در همین حال معاون وزیر خارجه ایران در نامه خود اعلام کرد که تفاهمنامه میادین نفتی آذر، چنگوله، دارخوین، آبتیمور، منصوری و کرنج با گاز پروم روسیه امضا شده و اطلاعات این میادین در شهریور ۱۴۰۱ برای مطالعات تحویل این شرکت شده است.
معاون وزیر خارجه ایران همچنین خواستار ترغیب شرکتهای چینی از جمله ساینویک برای مشارکت در توسعه و گسترش میادین نفتی ایران شده است.
شرکت سینوپک چین از مشارکت در فاز دوم طرح توسعه میدان نفتی یادآوران در مرز ایران و عراق خارج شده است.
با این حال همزمان با سفر ابراهیم رئیسی به پکن، فریدون کردزنگنه،مدیر سرمایهگذاری شرکت ملی نفت، گفت که مذاکرات با سینوپک چین برای مشارکت در طرح توسعه میدان نفتی یادآوران ادامه دارد.
معاون وزیر خارجه ایران در این نامه همچنین نوشت که پیشرفت دو پروژه مشترک آبان و پایدار غرب حدود ۴۰ درصد بوده که «در مقایسه با برنامه پیش بینی شده عقب هستیم و قرار است با ورود برخی قطعات خریداری شده از چین در روند تکمیل پروژه تسریع گردد.»
صفری با بیان اینکه «زمان زیادی برای اجرایی شدن این پروژهها از دست رفته» خواستار صدور مجوزهای لازم از سوی دولت شورای اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه شده است.
در سال های گذشته گزارش های مختلفی درباره متوقف ماندن پروژههای توسعه میدانهای نفتی و گازی ایران به دلیل خروج شرکت های خارجی از این پروژهها منتشر شده است.

در حالی که مسمومیتهای سریالی دختران دانشآموز به مدارس تهران کشیده شده، یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش با «شایعه» دانستن گزارشها در این باره، این ادعا را مطرح کرد که دانشآموزان منتقل شده به بیمارستان دارای «بیماریهای زمینهای» بودند.
نوری روز چهارشنبه ۲۶ بهمن پس از جلسه هیات دولت ابراهیم رئیسی در واکنش به انتشار گزارشها و تصاویر متعدد از مسمومیت دانشآموزان دختر در شهر قم، صحت این گزارشها را انکار کرد و آنها را «شایعه» خواند.
او به خبرنگاران گفت: «تا الان هیچ آلودگی میکروبی کشف نشده و هیج عارضه ماندگاری در دانش آموزان مسموم یا کسانی که احساس مسمومیت داشتند وجود ندارد.»
در حالی که بر اساس گزارشهای رسانههای داخل ایران بسیاری از دانشآموزان مسمومشده به بیمارستان منتقل شدند، وزیر آموزش و پرورش این ادعا را مطرح کرد که این دانشآموزان «شاید دچار اختلالاتی ناشی از این شایعات شده باشند».
این اظهارات وزیر آموزش و پرورش در حالی است که یکی از دانشآموزان دختر مدرسه شاهد رضویه قم در سخنانی در فرمانداری این شهر با اشاره به مسمومیت سریالی مدارس دخترانه میگوید: «میگویید استرسه، اگر استرسه چرا پس معلما و مربیها درگیر شدند؟ چرا پرسنل آتشنشانی که آمدند مسموم و درگیر شدند؟»
ادعای وزیر آموزش و پرورش: دانشآموزان بیماری زمینهای دارند
نوری با تاکید بر این که تعطیل شدن مدارس در دوران کرونا هم به دلیل «افراط در شایعات» بود، اضافه کرد: «دلیلی برای تعطیل شدن مدارس وجود ندارد.»
وزیر آموزش و پرورش همچنین این ادعا را مطرح کرد که دانشآموزان منتقل شده به بیمارستان دارای «بیماری زمینهای» بودهاند. این در حالی است که هیچ کدام از والدین دانشآموزان از بیماری زمینهای فرزند خود خبر ندادهاند.
همچنین مقامهای دانشگاه علوم پزشکی قم تایید کردهاند که نیروهای امداد مجبور شدهاند دهها دانشآموز را به مراکز درمانی انتقال دهند.
اما نوری گفت: «تعداد زیادی از دانشآموزان به بیمارستان رفتند و از این میان تعدادی هم بیماری زمینهای دارند که پزشکان برای اینکه به این موارد رسیدگی کنند برخی را نگه میدارند اما باز این شایعه شکل میگیرد.»
انکار مسمومیت دختران دانشآموز از سوی وزیر آموزش و پرورش در حالی است که به گفته یکی از والدین دانشآموزان فرماندار قم نیز «اصلا اصل قضیه را قبول ندارد».
روز سهشنبه ۲۵ بهمن، گزارشها و تصاویری از مسموم شدن دانشآموزان دختر در یک مدرسه دخترانه منطقه منیریه تهران منتشر شد. این در حالی است که از دو ماه پیش، گزارشها در این زمینه مربوط به مدارس قم بود.
ویدیوها و گزارشهای رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد که روز سهشنبه ۲۵ بهمن خانوادههای زیادی از دانشآموزان مسموم شده در قم مقابل فرمانداری این شهر تجمع کردند و ضمن درخواست برای تامین امنیت مدارس، شعارهایی علیه مقامهای حکومتی سر دادند.
بر اساس ویدیوهای رسیده به ایران اینترنشنال، تجمعکنندگان شعارهایی چون «مرگ بر فرماندار»، «امنیت مدارس تامین باید گردد»، «مدرسههای ناامن نمیخواهیم نمیخواهیم» و «بیشرف بیشرف» سر دادند.
روز دوشنبه، رسانههای ایران تصویر نامه رییس دانشگاه علوم پزشکی قم را منتشر کردند که از معلمان خواسته، در صورت مسموم شدن دانشآموزان، «با کیسه فریزر هوای ناحیه مسموم شده و دم و بازدم دانش آموزان را جهت نمونهبرداری ذخیره کنند».

بیست نهاد مستقل صنفی و مدنی ایران به طور مشترک منشوری با عنوان «مطالبات حداقلی تشکلها» منتشر و ۱۲ خواسته اصلی خود را مطرح کردند. آنها همچنین بر اتحاد و بههم پیوستگی جنبشهای اجتماعی و مطالباتی و تمرکز بر مبارزه برای پایان دادن به وضعیت ضد انسانی و ویرانگر موجود تاکید کردند.
تشکلهای صنفی امضاکننده این منشور، با تاکید بر اینکه در چهل و چهارمین سالگرد انقلاب ۵۷، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور در «گردابی از بحران و از هم گسیختگی» فرو رفته است، گفتند هیچ چشمانداز روشن و قابل حصولی را نمیتوان برای پایان دادن به آن در چهارچوب روبنای سیاسی موجود متصور بود.
آنها پنج ماه اعتراضات خیابانی را بهرغم سرکوب خونین حکومت، تلاشی برای خاتمه دادن به «شرایط ضد انسانی موجود» و علیه زنستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایانناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی دانستند.
در همین راستا، این بیست تشکل صنفی خواستهای حداقلی خود را بهعنوان ضرورتهای اساسی در ساخت جامعهای نوین، مدرن و انسانی پس از جمهوری اسلامی مطرح کردند.
آزادی همه زندانیان سیاسی، منع جرمانگاری فعالیت سیاسی و صنفی و مدنی، محاکمه علنی آمرین و عاملین سرکوب اعتراضات مردمی، آزادی بیقید و شرط عقیده، بیان و اندیشه، راهپیمایی، شبکههای اجتماعی و ...، لغو احکام اعدام و قصاص و ممنوعیت شکنجه، عدم دخالت مذهب در قوانین، برچیده شدن ارگانهای سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت، پایان دادن به تخریبهای زیستمحیطی و عادیسازی روابط خارجی در بالاترین سطوح با همه کشورهای جهان بخشی از این خواستههاست.
این تشکلهای صنفی خواستار برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصهها، به رسمیت شناختن جامعه رنگین کمانی و پایبندی بر حقوق زنان نسبت به بدن و سرنوشتشان شدند و از سوی دیگر بر ضرورت امحای نگرشهای مبتنی بر تبعیض و ستم ملی و مذهبی تاکید کردند.
آنها همچنین تامین ایمنی کار، امنیت شغلی و افزایش فوری حقوق کارگران، معلمان، کارمندان و همه شاغلان و بازنشستگان را از دیگر خواستهای حداقلی خود خوانده و تاکید کردند «ممنوعیت کار کودکان، ایجاد رفاه همگانی از طریق بیمه بیکاری رایگانسازی آموزش و پرورش و بهداشت و درمان برای همه مردم» باید در قوانین ایران گنجانده شود.
امضاکنندگان منشور، از ضرورت تمرکز بر «اتحاد و به هم پیوستگی جنبشهای اجتماعی و مطالباتی و تمرکز بر مبارزه برای پایان دادن به وضعیت ضد انسانی و ویرانگر موجود» گفتند و تحقق این ۱۲ خواست حداقلی را به مثابه اولین فرامین و نتیجه اعتراضات بنیادین مردم ایران، «یگانه راه پیافکنی ساختمان جامعهای نوین و مدرن و انسانی در کشور» توصیف کردند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، اتحادیه آزاد کارگران ایران، اتحادیه تشکلهای دانشجویی دانشجویان متحد، کانون مدافعان حقوق بشر، سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، خانه فرهنگیان ایران (خافا)، بیدارزنی، ندای زنان ایران، صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز، کانون مدافعان حقوق کارگر، انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، اتحاد بازنشستگان، شورای بازنشستگان ایران، تشکل دانشجویان پیشرو، شورای دانشآموزان آزاداندیش ایران، سندیکای نقاشان استان البرز، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران و شورای بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی (بستا) امضاکنندگان این منشور هستند.