ههنگاو: سه زندانی جرایم مواد مخدر در خرمآباد برای اجرای حکم اعدام به انفرادی منتقل شدند
سازمان حقوق بشری ههنگاو خبر داد که دستکم سه زندانی محکوم به اعدام با اتهامات مواد مخدر در زندان مرکزی خرمآباد، برای اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدهاند.
طبق این گزارش، فیروز یارینژاد گراوند، اهل کوهدشت استان لرستان، و محمد پایدار و پیمان اکبری، از اهالی شوشتر خوزستان، این سه زندانی محکوم به اعدام هستند.
تصویر رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد که سنگ مزار صدرالله فاضلی زارع در آرامستان شرفآباد یاسوج نصب شده است. این جوان ۳۷ ساله اهل دهدشت استان کهگیلویهوبویراحمد، دوشنبه ۱۸ اردیبهشتماه به همراه یوسف مهراد به اتهام «سبالنبی و توهین به مقدسات» در زندان اراک اعدام شدند.
تقی عبادی، مدیرکل دفتر توسعه نظامهای فنی شرکت مدیریت منابع آب ایران نسبت به برداشت آب زیرزمینی هشدار داد و گفت: «وابستگی به آب زیرزمینی در برخی استانها بیش از ۹۰ درصد است؛ در صورت استمرار وضع موجود شاهد ضربات مهلکتری بر بقای حیات عموم مردم ایران خواهیم بود.»
پرونده کشتار شهروندان ایذه به دست نیروهای امنیتی، جز مجاهد کورکور که به اعدام محکوم شد، متهمان دیگری نیز دارد که حکومت میکوشد آنها را به اعتراف اجباری وادار کند. از جمله وحید عباسی که در جریان اعتراضات ایذه تیر خورد و اکنون با گلوله ساچمهای در چشم، در زندان به سر میبرد.
مجاهد کورکور در پرونده کشته شدن دستکم هفت نفر از شهروندان اهل ایذه از جمله کیان پیرفلک و سپهر مقصودی، از سوی حکومت هدف پروندهسازی امنیتی قرار گرفت و اکنون در خطر اعدام قریبالوقوع است.
پرونده ایذه اما زندانیان دیگری نیز دارد که تاکنون کمتر از آنها صحبت شده است؛ وحید عباسی، بهمن بهمنی، صادق قاسمی، محسن احمدپور، بهروز سلحشور، رسول بداغی، رضا عربپور و اسماعیل موسوی نظری، هشت معترض بازداشت شده دیگر این پرونده هستند.
بر اساس گزارشها، حکومت تلاش میکند آنها را با تکیه بر فشار بازجویی و اخذ اعترافات اجباری، به «جنایات ماموران نظامی و امنیتی در شهر ایذه»، ربط دهد.
«وحید عباسی»، شهروند معترض اهل ایذه و متولد پنجم اردیبهشت سال ۱۳۷۳، یکی از این هشت نفر است.
او که ساکن روستای پیان از حوالی ایذه و همسایه آرتین رحمانی بود، روز ۲۸ آبان سال ۱۴۰۱ بازداشت شد.
آرتین رحمانی نوجوان ۱۷سالهای بود که روز ۲۵ آبان و همزمان با کیان پیرفلک، در بازار شهر ایذه هدف گلوله ماموران حکومتی قرار گرفت و جان باخت.
وحید عباسی در شهر ایذه یک کافه داشت و بازیکن تیم فوتبال «امید پیان» بود.
چشم او روز ۲۵ آبان و همزمان با جنایت بازار ایذه، هدف گلوله ساچمهای ماموران حکومتی قرار گرفت و به بیمارستانی در اهواز منتقل شد اما سه روز بعد و با هجوم ماموران امنیتی به بیمارستان، بازداشت شد.
وحید عباسی در دوره ۲۰ روزه بازداشت در مکانی نامعلوم، به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت به طوری که دستکم دو دندانش شکست.
این جوان، ۲۰ روز بعد به زندان شیبان اهواز منتقل شد و از آن زمان تاکنون در شرایطی دشوار و با اتهاماتی سنگین در وضعیتی بلاتکلیف در زندان به سر میبرد.
از یکسو مسوولان قضایی و مدیران زندان پاسخ روشنی به پیگیریهای خانواده نمیدهند و از سوی دیگر، خانواده آقای عباسی از نظر مالی توان استخدام وکیلان کارکشته و باسابقه را ندارند.
این در حالی است که وضعیت چشم او به دلیل اصابت گلوله ساچمهای، به نقطه بحران رسیده و به درمان جدی در بیمارستان نیاز دارد اما ضابطان پرونده و مسوولان قضایی، اجازه رسیدگی پزشکی به او را صادر نمیکنند.
هنگامه چوبین، مادر آرتین رحمانی، با انتشار عکسی از وحید در کنار پسرش نوشته بود: «مامور زندان در پاسخ درخواست وحید برای مداوای چشم گفته تو که حکمت اعدامه، چشم میخوای واسه چی؟»
وحید عباسی در کنار آرتین رحمانی
فواد چوبین، دایی آرتین رحمانی نیز از روز ۲۲ فرودین بازداشت شده و در زندان به سر میبرد.
از سویی دیگر حسینعلی حاتمی، وکیل دادگستری در ایذه، به تازگی وضعیت وحید عباسی و هفت معترض زندانی اهل این شهر را از نظر «جسمی و روحی» بسیار نامناسب توصیف کرده بود.
بنا بر گزارشها، پرونده این هشت معترض زندانی به «شعبه چهارم دادگاه انقلاب اهواز» ارجاع شده اما متهمان و خانوادههای آنها هنوز از اتهامات مطروحه اطلاعات دقیقی ندارند.
با این حال برخی منابع حقوق بشری از اتهاماتی که میتواند منجر به صدور احکام بسیار سنگین شود، سخن میگویند.
از سوی دیگر به غیر از مجاهد کورکور، سه معترض زندانی پرونده موسوم به «خانه اصفهان» نیز در معرض اعدام قرار دارند.
مجید کاظمی، صالح میرهاشمی و سعید یعقوبی سه معترضی هستند که بر اساس تصاویر دادنامههای صادر شده برای آنها، دیوان عالی کشور حکم اعدامشان را تایید کرده است.
جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر در اجرای احکام اعدام در زندانها شتاب بسیاری ایجاد کرده به طوری که بر اساس گزارش سازمان حقوقبشر ایران، تنها در ۱۷ روز گذشته، دستکم ۶۶ تن و از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون، دستکم ۲۱۸ تن در زندانهای مختلف ایران اعدام شدند.
طی روزهای گذشته شکایتنامهای در رسانههای اجتماعی منتشر شده که در آن شاکی مدعیست ابوذر روحی، خواننده سرود حکومتی «سلام فرمانده» که در ستایش رهبر جمهوری اسلامی است، به سربار نیروی انتظامی توهین کرده و محافظش به سرباز راهنمایی و رانندگی با «شوکر» حمله کرده است.
پایگاه خبری پلیس در واکنش به این خبر اعلام کرد که روحی در مراسمی حضور داشته و در پی اجرای طرح ترافیکی و اعمال محدودیت پلیس راهور «پرخاشگری» از سوی یکی از سرنشینان خودرو علیه سرباز صورت گرفته، اما «ساعاتی بعد این خوانند با مراجعه به مرکز انتظامی رضایت سرباز را جلب کرده است.»
تصاویر و گزارشهای منتشر شده حاکی از نابودی درخت انجیر معابد ۵۰۰ ساله کیش است که اهالی جنوب ایران به آن «لور» میگویند. به گفته مسوولان، «هرس غیر اصولی»، این جاذبه گردشگری را از بین برده است.
مرتضی رمضانی، معاون گردشگری منطقه آزاد کیش، روز شنبه ۲۳ اردیبهشت به رسانههای داخل ایران گفت که این درخت از «حدود چهار، پنج سال پیش خشک شده بود» اما چون یکی از شاخههای آن هنوز برگ سبز داشت، برای احیا و حفظ آن تلاش میشده است.
او توضیح داد «هرس غیر اصولی» این درخت از سوی افرادی از شرکت عمران، آب و خدمات کیش که در این زمینه «دانش و مهارت نداشتند و از ظرافت بیبهره بودند» سبب خشک شدن انجیر معابد کیش شده است.
به گفته این مقام مسوول، درخت کهنی که جاذبه گردشگری بود، خشک شد، مرد و اکنون شاهد «تظاهرات قارچ سیاه» است اما حتی حالا هم «اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه» برای منتشر نشدن این قارچها انجام نمیشود.
معاون گردشگری منطقه آزاد کیش گفت که «عاملان نابودی این اثر گردشگری» به واحد تخلفات اداری معرفی میشوند اما در عین حال یادآوری کرد این میراث طبیعی کهن «ثبت ملی نشده بود».
رمضانی علت اصلی نابودی درخت انجیر معابد کیش را «نگاه فضای سبزی به محیط زیست» خواند اما وعده داد که درختان دیگر این جزیره در حال مستندسازی شدن برای ثبت در فهرست آثار ملی و حفاظت هستند.
پیش از این اما تک درخت روستای دَرَک چابهار هم که از آتشسوزی نجات پیدا کرده بود، اسفند ۱۴۰۰ در نهایت با اره برقی قطع شد.
قبل از آن و در بهمن ماه سال ۹۹ هم درخت انجیر معابد چند ۱۰۰ ساله روستای کوه بن که یکی از جاذبههای گردشگری استان سیستان و بلوچستان به شمار میرفت، به دلیل رسیدگی نکردن مسوولان شکست و از بین رفت.
اکنون هنوز حدود دو هزار درخت کهنسال در ایران زندهاند اما کمتر از ۱۰۰ مورد آنها در فهرست آثار ملی ثبت شدهاند.
چالشهای طبیعی چون خشکسالی و تغییرات اقلیمی و مشکلات انسانی و مدیریتی مانند ساخت و ساز بیرویه و حفاری غیرمجاز یا غیراصولی اطراف درختان، حیات این درختان را تهدید میکنند.