موزه فرش: تنها دو فرش از نهاد ریاستجمهوری تحویل این موزه شده نه ۴۸ فرش



هفت ماه پس از مرگ مشکوک زهرا جلیلیان، دانشجوی نخبه دانشگاه تهران و همزمان با اعتراضات سراسری، خانواده و وکیل او به روزنامه «اعتماد» گفتند دانشگاه بدون مدرک، علت مرگ را خودکشی اعلام کرد و «با اینکه ساختمان ۱۳ دوربین دارد، حراست هیچوقت فیلم دوربینها را به ما نشان نداد»

حساب توییتری ۱۵۰۰ تصویر اعلام کرد در جریان حملات شیمیایی به مدارس در ایران از نوعی گاز اعصاب استفاده شده است.
اکانت ۱۵۰۰ عصر روز گذشته (دهم خرداد) تصویر نتایج اولیه آزمایش لباس دانشآموزانی را که در حملات شیمیایی به مدارس دچار مسمومیت شده بودند منتشر کرد.
نتایج آزمایشها نشان داده است مجموعهای از جرمهای مولکولی از جمله «جرم مولکولی ۹۹» روی لباس دانشآموزان مسموم شده دیده شده که نشانه «ساختار فلئورومتیل فسفات» است. ساختاری که عامل مشترک میان بسیاری از «گازهای اعصاب» از جمله «سارین، سیکلوسارین، سومان» و گازهایی از این خانواده هستند که در دسته گازهای بسیار خطرناک و مرگزا قرار میگیرند.
سارین از جمله گازهای اعصابی است که در حملات شیمیایی عراق به ایران هم استفاده شد که مرگ و بیماریهای منجر به مرگی چون سرطان را برای بسیاری از کسانی که در معرض این حمله قرار داشتند، به همراه داشت.
به گفته متخصصانی که این نمونهها را بررسی کردهاند اما شناسایی «نوع دقیق گاز» نیاز به انجام دو آزمایش high resolution mass spectroscopy روی جرم ملکولی ۹۹ و همچنین برای تعیین جرم ملکول گاز دارد.
حساب توییتری ۱۵۰۰ تصویر با اشاره به استفاده متخصصان از تکنیک GC-MS برای بررسی گازهای جذب شده روی پارچه لباس دانشآموزان مسموم شده، تاکید کرد که آزمایشها ادامه دارد و برای دستیابی به نتیجه دقیقتر و نهایی در مورد ساختار گازهای به کار رفته در حمله به مدارس، باید نمونههای آزمایشی بیشتری در دسترس متخصصان قرار بگیرد.
این حساب کاربری همچنین دستورالعملی برای گرفتن نمونه آزمایشی از دانشآموران مسموم شده منتشر کرده که شامل چگونگی بریدن دستهای از موی فرد مسموم شده و نحوه بستهبندی نمونه، برای ارسال است.

اواخر اسفند سال گذشته نیز ۱۵۰۰ تصویر گزارشی از ۷۰ مورد آزمایش شده منتشر کرد که شامل علایم گاز و عوارض آن روی دانشآموزان بود.
این بررسیها نشان میدادند دانشآموزان هنگام حمله شیمیایی ابتدا بویی چون «تینر، آشغال ترشیده، مرکبات گندیده و وایتکس» احساس کرده و سپس علایمی چون سردرد، لرز، تپش قلب، گلودرد، سرگیجه، ضعف بینایی، تهوع، تنگینفس، بالا آوردن خون، سرفه و ... داشتهاند و برخی دیگر از آنها هم برای مدتی دچار فلجی یا تشنج و بیحسی دست و پا شدهاند.
اولین خبر از حملات شیمیایی به مدارس، روز نهم آذر سال گذشته و در مورد مدرسه دخترانهای واقع در شهر قم منتشر شد اما در هفتههای بعدی و با سرعتی بیشتر، دهها مدرسه دیگر نه تنها در این شهر مذهبی که در بروجرد، تهران، تبریز، اردبیل، همدان، قزوین، ساری، کرمانشاه، اصفهان، کرج، بندرعباس، یاسوج، شیراز، مشهد، کاشان، آبادان، اهواز و ...، هدف حمله قرار گرفتند.
پس از تعطیلات نوروزی نیز در حالیکه گمان میرفت این حملات متوقف شده است، گزارشهایی از مسمومسازی دانشآموزان در چند شهر ایران منتشر شد.
از آغاز پروژه مسموم کردن دختران دانشآموز در ایران بیش از شش ماه میگذرد اما خبری از پیگیری قضایی و ادعای مقامات جمهوری اسلامی درباره بازداشت متهمان نیست.
در مقابل بسیاری از مردم و والدین، خود جمهوری اسلامی را مقصر حمله به فرزندانشان خواندند و با برگزاری چندین تجمع در اعتراض به ادامهدار شدن این حملات شیمیایی در شهرهای مختلف، جمهوری اسلامی را «حکومت بچهکُش» خطاب کردند.

مرتضی آقاتهرانی، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه «قانونگذار مخترع نیست بلکه کشف کننده حکم خداست»، گفت: «عفاف و حجاب احکام خداست و با قانون مجلس و دولت و یا گذر زمان هم تغییر نمیکند» او افزود «در قانونگذاری هم باید اولویت رعایت احکام خداوند باشد»

حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در واکنش به مخالفتهای روزافزون با حجاب اجباری گفت: «این کشف حجابها و سلبریتیسازیها برای این است که می خواهند ما را به دوران قبل از انقلاب برگردانند و از سلبریتیهای زمان قبل از انقلاب برای نسل امروزی قهرمان میسازند.»

هشت تشکل با ارسال نامهای به سازمان بینالمللی کار، خواستار اخراج جمهوری اسلامی از این سازمان شدند. امضاکنندگان همچنین از هیاتهای کارگری شرکتکننده در اجلاس سالانه این سازمان خواستند برای آزادی بیقید و شرط فعالان سیاسی و اجتماعی و لغو فوری مجازاتهای اعدام تلاش کنند.
هشت تشکل و گروه کارگری و صنفی در ایران نامهای نوشتند خطاب به شرکتکنندگان در صد و یازدهمین اجلاس سالانه سازمان جهانی کار که از پانزدهم خرداد (برابر با پنج ژوئن) در ژنو برگزار میشود و بر اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار تاکید کردند.
امضاکنندگان به سیاستهای اقتصادی دولت جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته، بهخصوص در دو سال اخیر اشاره کردند که «فقر و فلاکت گستردهای» را برای عموم مردم، بهویژه برای مزدبگیران و کارگران ایجاد کرده است.
به گفته آنها، قتل ژینا (مهسا) امینی در شهریور سال گذشته در بازداشتگاه گشت ارشاد، «آتشی بر خشم مردم از اینهمه بیتامینی و زندگی فلاکتبار زد» و جنبش «زن، زندگی، آزادی» برآمدی از این اوضاع و علیه تمامی «بساط فقر و فلاکت و استثمار حداکثری حاکم» است.
این تشکلهای کارگری و صنفی با اشاره به سرکوب گسترده حکومت و بازداشت و صدور احکام زندان برای چندین هزار نفر از شهروندان از جمله کودکان و دانشآموزان، تاکید کردند که در جریان اعتراضات سراسری دستکم ۵۰۰ نفر به قتل رسیدهاند.
در ادامه این نامه، اسامی شماری از فعالان کارگری، معلمان معترض و دیگر فعالان اجتماعی و تشکلهای صنفی آمده که تحت بیشترین سرکوبهای دو سال گذشته قرار گرفتهاند و تاکید شده است: «هماکنون شماری از زنان معترض به جرم نداشتن حجاب و نیز دانشآموزان، دانشجویان و فعالان سیاسی دیگر که بخش عمده آنها از بازداشتشدگان جنبش "زن، زندگی، آزادی" هستند نیز در زنداناند.»
امضاکنندگان از حاکمیت آپارتاید جنسی و سرکوب زنان با چماق حجاب هم در سطح اجتماعی و هم در محیطهای کار نیز یاد کردند و گفتند به همین دلیل «دفاع از حقوق زن» یکی از محورهای خیزش مردمی هشت ماه اخیر بوده که خود را در شعار «زن، زندگی، آزادی» نشان داده است.
این بیانیه همچنین از هیاتهای نمایندگی اتحادیههای شرکتکننده در این اجلاس خواست تا سرکوبگریها و نقض فزاینده حقوق کارگران و معلمان و به خصوص نقض حق «تشکلیابی مستقل و برپایی تجمع و اعتراض» و «سرکوب تشکلهای مستقل صنفی و کارگری و اعضایشان» را محکوم و اعتراض خود را در این زمینه به هیات نمایندگی دولت جمهوری اسلامی اعلام کنند.
تشکلهای صنفی امضاکننده این نامه، نمایندگان «اتحادیههای کارگری» شرکتکننده از ایران را نمایندگان تشکلهای «دولتساخته» خوانده و همچنین اعتراض خود را به «مماشات سازمان جهانی کار با جمهوری اسلامی و سرکوبگریهایش» اعلام کردند.
در پایان، خطاب به هیاتهای کارگری شرکتکننده در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار، از آنان خواسته شده است تا برای «رفع فوری و بیقید و شرط تمامی اتهامات منتسب شده» به تمامی فعالان صنفی محبوس در ایران و «آزادی» تمامی کارگران، معلمان و فعالان اجتماعی زندانی و دستگیرشدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» و همه زندانیان سیاسی و «لغو فوری اعدامها» بکوشند.
این تشکلهای صنفی همچنین خواستار «اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار و عدم اجازه به هیات این حکومت برای شرکت در اجلاس» شدند.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، شورای سازماندهی کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث)، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری، شورای بازنشستگان ایران، صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشان، سندیکای نقاشان استان البرز و مدافعان لغو کار کودکان، هشت تشکلی هستند که این نامه را امضا کردهاند.
خرداد سال گذشته هم شورای هماهنگی معلمان ایران در نامهای به سازمان بینالمللی کار، با اشاره به «تداوم سرکوب تشکلها و فعالان صنفی» خواستار اخراج هیات مدیره جمهوری اسلامی ایران از این سازمان شده بود.