شاهزاده پهلوی: گزارش وکلا ثابت میکند اروپا برای تروریست شناختن سپاه، منع قانونی ندارد
شاهزاده رضا پهلوی در توییتی گفت گروهی از وکلای ایرانی-فرانسوی در تماس با دفتر او گفتهاند گزارشی را تهیه کردهاند که ثابت میکند اتحادیه اروپا برای قرار دادن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی هیچ مانع قانونی ندارد.
او با اشاره به اینکه این گزارش وکلا به چند دولت اروپایی نیز ارائه شده، از مقامهای اروپایی خواست بر اساس این گزارش در موضع کنونی خود تجدیدنظر کنند.
شاهزاده پهلوی گفت: «تروریست شناختن سپاه پذیرش قاطعانه واقعیتی است که مدتها قبل باید پذیرفته میشد و به منزله حمایت از مردم ایران است که برای آزادی و دموکراسی مبارزه میکنند.»
گروه دیدبان فیک ریپورتر، که بر نشر اطلاعات دروغ نظارت دارد، اعلام کرد شبکهای از رباتها که احتمالا از سوی ایران یا یک نهاد خارجی اداره میشود، در شبکههای اجتماعی با جا زدن خود به عنوان برگزارکننده اعتراضات علیه تغییرات قضایی اسرائیل، به دنبال ایجاد اختلاف در این کشور است.
طبق اعلام فیک ریپورتر، این شبکه رباتها که خود را «محاکمه خائنان» معرفی میکند و در توییتر، تلگرام و شبکه اجتماعی اسرائیلی «داو» فعالیت دارد، اخیرا عکسهای خصوصی و شماره تلفن نیروهای پلیس اسرائیل را منتشر کرده است.
به گفته این گروه دیدبان، شبکه «محاکمه خائنان» در شبکههای اجتماعی به زبان عبری و با غلطهای املایی و دستوری فراوان مطلب تولید میکند.
از سوی دیگر، پلیس اسرائیل اعلام کرد شبکهای که اطلاعات خصوصی نیروهای پلیس اسرائیل را در شبکههای اجتماعی منتشر کرده، ظاهرا از سوی یک نهاد خارجی اداره میشود و هدف آن ایجاد تفرقه در اسرائیل است.
در همین حال، اتمارا بن گویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل، که پیشتر انتشار اطلاعات نیروهای پلیس را به مخالفان تغییرات قضایی نسبت داده و آنها را به تهدید پلیس متهم کرده بود، روز شنبه در توییتی اعلام کرد اطلاعاتی دریافت کرده که نشان میدهد این اطلاعات احتمالا از سوی یک کشور خارجی منتشر شده است.
در سالهای اخیر، رسانههای اسرائیل چندین بار از تلاشهای عوامل جمهوری اسلامی برای کسب اطلاعات از نظامیان سابق و دانشگاهیان این کشور با استفاده از حسابهای جعلی در شبکههای مجازی یا با جعل هویت افراد دیگر خبر داده بودند.
همچنین طی سالهای اخیر، گزارشهای مختلفی از حملههای سایبری منتسب به جمهوری اسلامی و اسرائیل علیه زیرساختهای یکدیگر منتشر شده است.
روز پنجشنبه چهارم خرداد، شرکت امنیت سایبری «چکپوینت» (Check Point) گزارش داد گروه هکری «آگریوس» (Agrius) وابسته به جمهوری اسلامی، با استفاده از باجافزار جدیدی به نام «مانیبرد»، سازمانهای اسرائیلی را هدف قرار داده است.
چکپوینت با انتشار جزییات این حملات گفت این گروه هکری که از سال ۲۰۲۰ فعال است، سوابق متعددی در زمینه اجرای حملههای مخرب علیه اهداف اسرائیلی دارد.
حملات گذشته این گروه از طریق بدافزارهای اختصاصی با نامهای «فانتزی» (Fantasy) و «آپاسل» (Apostle) صورت گرفته بود.
یک روز پیش از آن نیز، مجموعه امنیت سایبری «کلیر اسکای» (ClearSky) با انتشار گزارش مشابهی، از حمله هکرهای منتسب به جمهوری اسلامی به هشت وبسایت وابسته به شرکتهای کشتیرانی اسرائیلی خبر داد.
این حملات به واسطه بازدید از سایتهای آلوده از سوی کارکنان آن شرکتها صورت گرفته بود.
وزارت خارجه آمریکا در پیامی با گرامیداشت ماه ژوئن به عنوان ماه افتخار جامعه کوییر، بر حمایت از تلاشها برای دستیابی همه اعضای جامعه الجیبیتیکیو به حقوق برابر در جهان تاکید کرد و گفت: حقوق جامعه کوییر، یعنی حقوق بشر.
شاهزاده پهلوی در پیامی گفت: زادروز کیان پیرفلک برای ایرانیان، یادآورِ اندوه از دست دادن کودکی مستعد است که آیندهای درخشان داشت. اما مواجهه خانواده پیرفلک با این اندوه بزرگ نیز ستودنی و درسآموز است که با شجاعت، سوگواریشان را به مبارزه با رژیم کودککش برای آزادی ایران گره زدند
او افزود: خانواده گرانقدر پیرفلک! یاد کیان عزیز همیشه با ماست و ما کنار شما تا بازپسگیری ایران ایستادهایم.
وبسایت ژاکوبن در مقالهای تحلیلی به موضع جدید و متناقض چپگرایان آلمان در قبال جنگ اوکراین و ارسال سلاح به این کشور از سوی متحدان غربیاش پرداخته که ترجمهای از آن را در ادامه میخوانید.
در آلمان حتی چپگرایان افراطی که دیر زمانی است با قدرت سر سازگاری نداشتند خواستار فرستادن تانک و جت به اوکراین شدهاند و در غیاب یک راهحل جایگزین، خودشان هم دنبالهرو درخواست دولت برای تجهیز سلاح برای اوکراین هستند.
بین سیاستمداران چپگرای آلمان یک اقلیت کوچک اما با صدای رسا، نظر خودشان را درباره جنگ در اوکراین بیان میکنند: آنها حامیان فرستادن سلاح به اوکرایناند.
استدلال اساسی: حق دفاع برای اوکراین
یک استدلال چپگرایان حامی ارسال سلاح به اوکراین این است: شکی نیست که اشغال اوکراین به دست نیروهای روسیه نقض حقوق بینالملل است و حق دفاع برای اوکراین محفوظ است و همبستگی بینالمللی با این کشور هم به معنای دفاع از اوکراین (یا دستکم دولت فعلی آن) در حفظ چنین حقی است.
منتقدان فرستادن سلاح به اوکراین هم خواستار این هستند که دولتهای غربی از تلاشهای دیپلماتیک سازمان ملل متحد، برزیل، چین، اسپانیا و ...، برای دسترسی به یک قرارداد صلح استفاده کنند اما با ارائه چنین راهحلی، منتقدان ارسال سلاح به تسلیم شدن در برابر پروپاگاندای ارعاب پوتین متهم میشوند و اینکه به نظر میرسد آنها اوکراین را به حال خودش رها کردهاند تا تسلیم شود و در حقیقت یک سیاست کجدار و مریز در پیش گرفتهاند.
بیشتر حامیان فرستادن سلاح به اوکراین معمولا هرگز به پیامدهای ممکن و ناخواسته اعمال خودشان فکر نمیکنند اما نتیجه (عدم عاقبتاندیشی) در مورد حمله روسیه به اوکراین بسیار جدی است و با توجه به غلبه روسیه در جنگ اوکراین و رو کردن انواع سلاح جنگی مسکو در خاک این کشور، در نهایت حساب وکتاب عاقبت این جنگ ممکن نیست و خطر یک جنگ جهانی سوم هستهای در خارج مرزهای اوکراین هم وجود دارد.
وارد نبودن استدلالات چپگرایان آلمان
جالب اما رنگ عوض کردن چپگراها از زمان وقوع جنگ اوکراین است و کشف ناگهانی این که چطور دولتی که قابل قبول آنها نبود حالا میتواند ابزار پیشبرد سیاستهایشان باشد.
اوکراین یک انقلاب آنارشیستی-کمونیستی نیست که در حال دفاع از خودش در برابر فاشیسم باشد و یک مدل دموکراتیک جدید در خاورمیانه هم نیست. دولت اوکراین از نظر مالی و نظامی کاملا وابسته به غرب است و دولتی است که به زحمت از کشور همسایهاش روسیه، کمتر خودکامه و کمتر اولیگارشی-کاپیتالیستی است.
در اوکراین فعالیت احزاب اپوزیسیون سوسیالیست و کمونیست حتی پیش از شروع جنگ هم به عنوان احزاب «حامی روسیه» ممنوع شده بود.
همنوازی چپگرایان آلمان با حاکمان
به طور کلی به ساز دولت رقصیدن چپگرایان آلمان مبنی بر فرستادن سلاح به اوکراین عجیب است و برای این درخواست، گروههای چپگرا و چپگرای افراطی در آلمان باید بتوانند با ارزیابی دولت آلمان و آمریکا همسو شوند.
این دو کشور حمله روسیه به اوکراین را «تضاد ارزشها» میدانند که در آن اوکراین در در دفاع از «آزادی و دموکراسی» غرب در برابر «خودکامگی شرقی» ایستاده است.
توجیه چپگرایان این است که در جنگ اوکراین با روسیه، باید با فرستادن سلاح به اوکراین با این کشور همبستگی نشان داد و از حاکمیت آن دفاع کرد. این نشان میدهد که چطور منطق نیروی نظامی به تفکر چپگرا رخنه کرده است و شاهدی بر این مدعاست که آنان که از راهبردهای ارتشی و نظامی به دورترین هستند، شدت و حدت بیشتری برای اعمال راهحلهایی وابسته به زور ارائه میدهند، آن هم در حالی که افسران نظامی ارشد درباره توهم راهحل نظامی در اوکراین هشدار میدهند.
تجربیات پیشین تاریخی درباره آلمان نشان میدهد اگر کشوری مورد حمله قرار بگیرد، اجبار اخلاقی برای تامین سلاح از سوی این کشور وجود ندارد و نظر آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان هم چیزی جز این نیست.
ماجرا آنجایی مشکلدار میشود که بر اساس همین استدلال، دولت آلمان به مردم یمن (برای مقابله با عربستان سعودی) و کردهای شمال سوریه و شمال عراق هم (برای مقابله با ترکیه) سلاح بفرستد.
سیاست خارجی همسو ارزش-محور؟
اما نمیبینیم که دولت آلمان تصمیم به (فرستادن سلاح به یمن و کردهای شمال سوریه و شمال عراق) گرفته باشد و در همان حال هم از اینکه چنین راهحلهایی (فرستادن سلاح به اوکراین) را «سیاست خارجه در راستای ارزشها» بخواند ابایی ندارد.
اغلب چپگرایان آلمان که حالا همراستا با دولت آلمان از «حق دفاع شخصی» اوکراین و فرستادن سلاح میگویند، در همان حال هم استاندارد دوگانه و ریاکاری غربی را تقبیح میکنند که البته این دو کنار هم، واقعا با هم جور در نمیآیند.
اینکه چپگرایان در عمل از دولت چیزی مثل فرستادن سلاح طلب میکنند عجیب است چون کلا وجود همان دولت را در نظریه رد میکنند.
همچنین چپگرایان خواستار تحریم هم میشوند و گرچه تحریم ابزار معمول سیاست خارجی است اما این هم در تناسب و تجانس با باقی موارد نیست و اعمال تحریم تنها موقعی منطقی است که یکنوع یکدستی (در قبال باقی موارد در جهان) درباره آن اعمال شود.
جوابهای ناخوشایند!
در واکنش به تمامی این تناقضات، وقتی از چپگرایان آلمان در این باره پرسیده شود که چرا از فرستادن سلاح به اوکراین حمایت میکنید ولی آن را به یمن یا مناطق کردنشین شمال سوریه و عراق نمیفرستید، چه جوابی دارند؟
تنها دو پاسخ احتمالی به این پرسش وجود دارد: یکی اینکه چنین درخواستی از سوی چپگرایان صرفا مبتنی بر نژاد است. اینکه اوکراینیها سفیدپوست و مسیحیاند و طبق همین استدلال، ارزشهای برتری نسبت به مسلمانان غیرسفیدپوست دارند (این احتمال پایین است) و دو اینکه، این سیاست که چپگرایان آلمان در پیش گرفتهاند شبیه همان دولت کاپیتالیستی شده که تقبیحش میکردهاند.
و جواب هر کدام باشد، باید چپگرایان آلمان را حسابی معذب کند.
در هفتههای اخیر موارد متعددی از احضار وکیلان دادگستری به شعبه هفت بازپرسی دادسرای اوین گزارش شده است. بنا بر اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، این احضارها از اسفند ماه سال ۱۴۰۱ آغاز شده که به دلیل عدم اطلاعرسانی، مسکوت مانده بودند.
در بسیاری از موارد دلیل احضار این وکیلان مشخص نبوده و آنان پیش از حضور در دادسرا، از عناوین اتهامی و دلیل احضار آگاه نشدهاند.
در حالی که در ابتدا حفاظت اطلاعات قوه قضاییه ضابط این پروندهها بوده، اکنون ایراناینترنشنال مطلع شده است سازمان اطلاعات سپاه مسوولیت پرونده برخی از این وکیلان را به عهده گرفته است.
در مواردی هم وکیلان احضار شده مجبور به امضای تعهدنامهای شدهاند که در آن عملا اقرار به ارتکاب جرایم مذکور گنجانده شده است.
دستکم در دو مورد استنکاف وکیلان از امضای این تعهدنامه منجر به بازداشت چندساعته و بعضا چند روزه آنها شده است.
بنا بر تازهترین اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، پرونده دستکم چهار وکیل از مرحله دادسرا خارج و برای رسیدگی به دادگاه انقلاب ارسال شده است.
پرونده فروغ شیخالاسلامی وطنی، وکیل دادگستری، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به دادگاه انقلاب ارسال شده و نوبت برگزاری جلسه دادگاه او تیر ماه پیش رو تعیین شده است.
بر اساس اطلاعات یک وکیل دادگستری، پروندههای سه وکیل در شهرهای شیراز، اهواز و مشهد نیز به دادگاه انقلاب ارجاع شده تا مورد رسیدگی قرار بگیرند و برای آنان حکم صادر شود.
به گفته این منبع مطلع، این وکیلان از جمله کسانی بودند که حاضر به امضای تعهدنامه اجباری ارائه شده از سوی ضابطان و قوه قضاییه نشدهاند.
این منبع همچنین خاطرنشان کرد تعدادی دیگر از وکیلان نیز حاضر به مراجعه به دادسرا نشدند که پیشبینی میشود پرونده آنان هم به زودی به دادگاه انقلاب ارسال شود.
احضار وکیلان دادگستری به دادسرای امنیت در تهران با واکنشهای بسیاری روبرو شد که یک نمونه آن انتقاد تند مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان بود.
او در یک سخنرانی خود در نماز جمعه گفت: «کجای دنیا وکیل را احضار و زندانی میکنند. وکیل کارش دفاع از حقوق مردم است. وقتی وکیل را به زندان میاندازید، چه کسی جرات میکند از مردم دفاع کند؟»