یک مدیر شهرداری تهران: مصرف لبنیات در کشور ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است



روزنامه کیهان وابسته به علی خامنهای با حمله به مولوی عبدالحمید، به خطبههای نماز جمعه ششم مرداد او پرداخت که در آن به شکل ضمنی حکومت یزید را با جمهوری اسلامی مقایسه کرد. این روزنامه امام جمعه زاهدان را «پادوی یزیدیان زمان» و زمینهساز «جنایات گروههای مزدور تروریستی» خواند.
کیهان روز شنبه هفتم مرداد در بخش اخبار ویژه خود مطلبی با تیتر «پادویی برای یزیدیان روزگار و لاف ارادت به امام حسین» منتشر کرد و در آن نوشت: «امام جماعت مسجد مکی که در طول سال از یزیدیان زمان حمایت میکند، ناگهان طرفدار امام حسین شد.»
روزنامه وابسته به رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به خطبههای نماز جمعه روز ششم مرداد عبدالحمید اسماعیلزهی که همزمان با روز عاشورا بود، نوشت: «او دیروز سخنان منافقانهای بر زبان راند که بلافاصله مورد استقبال و بازتاب از سوی رسانههایی بدنامی مثل بیبیسی و رادیو فردا و اینترنشنال و صدای آمریکا قرار گرفت.»
کیهان همچون حملات پیشین خود به امام جمعه منتقد زاهدان به دلیل همراهیاش با خیزش انقلابی، بار دیگر تکرار کرد: «او به ویژه در چند سال اخیر، کاری جز خوشخدمتی نسبت به یزیدیان زمان و دشمنان اسلام ناب محمدی نداشته است.»
این روزنامه در ادامه به بخشهای حقوق بشری سخنان مولوی عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه از زمان خیزش انقلابی ایرانیان پرداخت و «نقشآفرینی در ایجاد اغتشاشات و فتنههای نیابتی، زمینهسازی برای جنایات گروههای مزدور تروریستی، دفاع از حزب صهیونیستی و انگلیسی بهائیت و جانبداری از رژیم اشغالگر صهیونیستی» را مصداق «خوشخدمتی» به «یزید و شمر و حرمله زمانه» دانست.
مولوی عبدالحمید پیش از این خواهان برقراری صلح میان اسرائیل و فلسطین، به رسمیت شناختن حقوق شهروندی اقلیتهای دینی و مذهبی ساکن ایران از جمله بهائیان و توجه به «اسلام اعتدالی» شده بود.
او همچنین بارها با انتقاد از سرکوب و کشتار منتقدان، خواهان برگزاری رفراندوم، برکناری و محاکمه مسوولان کشتار مردم در جریان خیزش انقلابی و تن دادن حاکمیت به «خواست مردم» برای تغییر شده است.
امام جماعت اهل سنت زاهدان روز گذشته و همزمان با روز عاشورا، بخش عمده خطبههای نماز جمعه خود را به قیام امام سوم شیعیان علیه یزید، خلیفه وقت مسلمانان اختصاص داد و تلویحا آن را با مسایل امروز مقایسه کرد.
او با اشاره به جنایات یزید برای بقای حکومت خود گفت: «هیچ حکومتی اعم از مسلمان و غیرمسلمان نباید برای بقای خودش انسانها را بکشد.»
مولوی عبدالحمید همچنین یادآور شد که یزید اهل گفتوگو، انتقاد و قابل اصلاح نبود و مصیبتی بود که جهان اسلام را گرفتار خودش کرد و برای همین حسینبنعلی، علیه او قیام کرد.
اسماعیلزهی همچنین بار دیگر حکومت را خطاب قرار داد و گفت حاکم نباید در برابر مردم تکبر به خرج دهد و نباید با آنان مقابله کند، بلکه باید به آنان توجه کند و حرمت و احترام نشان دهد.

روزنامه شرق در گزارشی از وضعیت وخیم مرزنشینان شرق ایران در احمدآباد، حوالی تربتجام، خبر داده که بسیاری از اهالی آن به دلیل نداشتن شناسنامه، امکان درمان بیماریهای خود را ندارند. ازدواج برخی زنان این منطقه با مردان افغانستانی موجب شده تا فرزندان هم بدون شناسنامه بمانند.

محسن پیرهادی، عضو شورای شهر تهران، با تاکید بر اینکه وضعیت آلودگی هوای تهران با برنامهریزیهای فعلی قابل حل نیست، گفت: «حداقل چهار هزار مرگ زودرس در تهران به واسطه آلایندگی هوا رخ میدهد.» به گفته او مسئولین شهری حتی به فکر از رده خارج کردن وسایل نقلیه آلاینده هم نیستند.

آرزو فاتحی، مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از ثبت از ۶۵ هزار و ۸۲۷ تماس مرتبط با اورژانس اجتماعی از ابتدای سال خبر داد که بیشترین آنها مرتبط با «کودکآزاری» بوده است او افزود: «مردم باید بدانند که در چه صورتی باید از خدمات اورژانس اجتماعی استفاده کنند»

کانون نویسندگان ایران درگذشت شاپور جورکش، شاعر، مترجم، پژوهشگر، منتقد ادبی و از اعضای این کانون را تسلیت گفت و با اشاره به فشارهای حکومتی بر او، تاکید کرد که جورکش برای گرفتن مجوز حاضر به «بدهبستان با حکومت» نبود.
شاپور جورکش از امضاکنندگان متن «ما نویسندهایم» یا «۱۳۴ نویسنده» بود که به گفته کانون نویسندگان، آثارش از اواخر دهه ۸۰ بارها گرفتار تیغ سانسور شد.
این بیانیه در سال ۱۳۷۳ با تاکید بر آزادی اندیشه، بیان و نشر برای نویسندگان آثار ادبی و سینمایی، شاعران، مترجمان، منتقدان، نمایشنامهنویسان و ...، و در اعتراض به سانسور منتشر شد.
امضاکنندگان بیانیه که البته شماری از آنها بعدتر به دلیل فشارهای حکومتی امضای خود را پس گرفتند، با این متن از حضور صنفی خود به عنوان کانون نویسندگان ایران خبر دادند.
کتاب «خفیهنگاری خشونت در سرزمین آدملتیها» درباره زوایای تاریخی و پنهان خشونت و خشونت بر زنان در جامعه از جمله آثار سانسور شده او بود که سال ۱۳۸۹ به چاپ رسید و با استقبال خوبی هم روبهرو شد اما چهار روز پس از انتشار، آن را جمعآوری و خمیر کردند.
کانون نویسندگان ایران در پیام تسلیت خود تاکید کرد که جورکش برای گرفتن مجوز حاضر به «بدهبستان با حکومت» نبود.
او یکی از ۲۱ مسافر «اتوبوس ارمنستان» بود که به دلیل موفقیتآمیز نبودن این عملیات از سلسله قتلهای سیاسی-زنجیرهای در ۱۶ مرداد سال ۱۳۷۵ توانست جان سالم به در ببرد.
جورکش بهمن ماه ۱۳۲۹ در فسا به دنیا آمد، در دانشگاه شیراز زبان و ادبیات انگلیسی آموخت و همانجا به تدریس پرداخت که تا سال ۱۳۵۸ ادامه داشت.
او همچنین مدتی (از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸) سرپرستی کمیته تئاتر دانشگاه شیراز را بر عهده داشت و در کارگاه تئاتر کودک تلویزیون شیراز تدریس میکرد اما به گفته کانون نویسندگان ایران، پس از تنگناهایی که بر تئاتر شیراز تحمیل شد، از این عرصه کنار کشید و به شعر و شاعری و نقد ادبی پرداخت.
از آثار مهم او در این زمینه میتوان به دو منظومه شعر «هوش سبز» و «نام دیگر دوزخ» و دو کتاب «زندگی، عشق و مرگ از دیدگاه صادق هدایت»، «بوطیقای شعر نو: نگاهی دیگر به نظریه و شعر نیما یوشیج» اشاره کرد.
این شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی که چندی به علت مشکلات ریوی در بیمارستانی در شیراز بستری بود، سرانجام صبح جمعه ششم مرداد درگذشت.