نماینده چابهار: قرار گرفتن ۲۸ میلیون ایرانی زیر خط فقر یعنی فاجعه رخ داده است



همزمان با هفدهم مرداد که در ایران به عنوان «روز خبرنگار» نامگذاری شده، روزنامههای شرق و هممیهن یادی از خبرنگاران زندانی خود نیلوفر حامدی و الهه محمدی کردند. رییس هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران هم از تداوم دوران سیاه روزنامهنگاری گفت.
مکانیزم نخنمای بازداشت روزنامهنگاران برای انتقال پیام ترس به جامعه رسانهای
اکبر منتجبی، رییس هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران، روز سهشنبه ۱۷ مرداد با اشاره به بازداشت بیش از ۱۰۰ خبرنگار در یک سال گذشته به روزنامه هممیهن گفت: «دوران سیاه روزنامهنگاری تمام نشده و یکدستسازی سیستم بیشترین فشار و تمرکزش روی بازداشت، حذف و طرد روزنامهنگاران است.»
او تاکید کرد: «زمانیکه سرعت اتفاقات سیاسی تند میشود، معمولا از یک مکانیزم نخنمای بازداشت چند روزنامهنگار استفاده میکنند تا با آن پیام ترس را به جامعه رسانهای بدهند. در حالی که حالا این وضعیت از دست خارج شده و دیگر قابل کنترل نیست.»
رسم این است که در پسِ رویدادی، خبرنگاران متهم باشند
شرق در مطلع پروندهای با عنوان «اندوه آفتاب هفدهم» به ماجرای عکس دو نفره معروف الهه محمدی و نیلوفر حامدی و «فهرست روزنامهنگاران بازداشتی» در روزی پرداخت که از سوی حکومت به نام «روز خبرنگار» ثبت شده است.
این دو خبرنگار به دلیل انتشار گزارشهایی درباره قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی از ۱۱ ماه پیش تاکنون در بازداشت موقت هستند.
این روزنامه با خطاب قرار دادن این دو خبرنگار نوشت: «بخندید، قشنگ بخندید ... و شما اینقدر قشنگ خندیدید که عکستان در همهجا پخش شد. همان عکسی که در جشنواره انجمن صنفی برای روز خبرنگار گرفتید. همان عکس با لباسهای خوشرنگ بعد از گرفتن جایزه.»
شرق یادآوری کرد که امروز «درست یک سال بعد از آن روز خبرنگار» نیلوفر حامدی و الهه محمدی وارد یازدهمین ماه بازداشت موقت خود شدهاند و خانواده این دو و همکاران روزنامهنگارشان منتظر «انشای رای» هستند.
در بخشی از این یادداشت آمده است: «ما بازماندههای یک سفر دور و درازیم بچهها ... ما در هر برههای کمشدنها را دیدهایم ... تحریریههایی که هر بار از صدای خندیدن یک نفر خالی میشوند. از سالها پیش انگار این رسم بود که در پس هر رویدادی ما متهم باشیم.»
روزنامه شرق با مروری بر فهرست روزنامهنگاران بازداشتی در روز خبرنگار و در آستانه یکسالگی بازداشت موقت نیلوفر حامدی و الهه محمدی نوشت: «میانهتان با زهرا و هدی توحیدی خوب است؟ روزنامه میخوانید؟ دلتان برای تحریریه تنگ شده؟»
نویسنده این یادداشت کوتاه که مطلعی برای پروندهای درباره «روز خبرنگار» است، اظهار امیدواری کرد که سال دیگر در این روز، دوباره این دو نفر جلوی دوربین عکاس «بایستند و بخندند»: «و ما فکر کنیم آنچه از سر گذراندیم، یک کابوس بود.»
کسانی هستند که شغلشان شکایت از محتوای روزنامههاست
روزنامه هممیهن نیز پروندهای را که تیتر اصلی آن «خبرنگاران تنهاتر از همیشه» است، با عکس نیلوفر حامدی و الهه محمدی روی صفحه اصلی خود آورد و از روزنامهنگاران زندانی یاد کرد.
این روزنامه در یادداشتی تاکید کرد که همه مشکلات قبلی مانند نبودن آزادی بیان و امنیت شغلی، امروز تشدید و روزنامهنگاری تبدیل به شغلی پر خطر شده است.
هممیهن با اشاره به خط قرمزهای بیشتری که از زمان خیزش انقلابی ایرانیان در مطبوعات رخ داده، نوشت که رسانهها با یک گروه از «شاکیان حرفهای روبهرو» شدهاند: «کسانی که هر روز شغلشان شکایت کردن از محتوای روزنامههاست. هر روز با این نگاه که از لابهلای سطور روزنامهها گافهایی پیدا کنند و شکایتی را ضمیمه آن کرده و به دادسرا بفرستند.»
از سوی دیگر به گفته این روزنامه، «بخشهایی از ساختار رسمی کشور» به رسانهها اعم از مکتوب و آنلاین بهعنوان ابزاری نگاه میکنند که باید «روایت مطلوب قدرت» را بیان کنند.
بر همین اساس «پاسخ گرفتن و شفافکردن ابهامها» برای خبرنگاران بسیار «دشوار و پرهزینه شده» و نمونه آن الهه محمدی و نیلوفر حامدی هستند که انتظار بود دادگاهشان بهشکل علنی برگزار شود اما هنوز معلوم نیست به چه اتهامی نزدیک یک سال است که در زندان به سر میبرند.
در بخشی دیگر از این پرونده به برگزیده شدن گزارشهای مطبوعاتی نیلوفر حامدی و الهه محمدی در روز خبرنگار سال گذشته از سوی انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران اشاره شده و آمده است: «۳۶۵ روز پیش، آنها را برای نوشتن گزارشهای "قتل با اسم رمز ناموس" درباره زنکشی و "این گزارش تنش درد میکند" درباره سقط جنین، انتخاب کردند.»
در این گزارش همچنین یادآوری شده که الهه و نیلوفر در ارتباط با انتشار گزارش و خبرهایی درباره مرگ مهسا امینی، اواخر شهریور ماه سال گذشته بازداشت شدند اما هفته گذشته سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد موضوع اتهامی دو خبرنگار بازداشتی، ارتباطی با حرفه خبرنگاری ندارد؛ موضوعی که با واکنشهای گسترده در شبکههای اجتماعی مواجه شد.
به گفته هممیهن، الهه محمدی و نیلوفر حامدی «بلاتکلیفترین روزنامهنگاران بازداشتی» از سال گذشتهاند.
دومین و آخرین جلسه دادگاه بدوی نیلوفر حامدی و الهه محمدی به ترتیب در روزهای سوم و چهارم مرداد برگزار شد و آنها در این جلسه از عملکرد خود به عنوان خبرنگار دفاع کردند.
نیلوفر حامدی در تاریخ ۳۱ شهریور سال گذشته به دلیل گزارشگری درباره وضعیت ژینا (مهسا) امینی از بیمارستان، به وسیله نیروهای حکومتی در خانه خود بازداشت شد.
یک هفته بعد هم الهه محمدی، خبرنگار روزنامه هممیهن، به دلیل انتشار گزارشهایی از مراسم خاکسپاری مهسا امینی در شهر سقز بازداشت شد.
به این ترتیب این دو روزنامهنگار به دلیل اطلاعرسانی درباره درگذشت و تشییع مهسا امینی تحت فشار و هدف اتهامزنی نهادهای امنیتی قرار گرفتند.

ابراهیم رئیسی با بیان اینکه «رسانههای دشمن بهدنبال این هستند که حق را باطل و باطل را حق جلوه دهند»، گفت: «در روز اول دولت گفتم اگر دولت از رسانه، خبرگزاری و شخصی شکایت کرده، می گذریم.» او افزود: «تا امروز من از هیچ رسانهای شکایت نکردهام.»

یک هفته پس از دستگیری شاکر بوری، اداره اطلاعات آبادان از خانواده این طنزپرداز خواست تا با پیگیری ماجرا از فرماندهی انتظامی، «اعلام مفقودی» کنند. جمعی از هنرمندان تئاتر نیز در بیانیهای درباره تداوم بیخبری دو ماهه از مهدی اعتمادسعید، هنرمند بازداشت شده، ابراز نگرانی کردند.
مرکز مشاوره و آموزش حقوقی دادبان به نقل از منابع خود درباره آخرین خبرها از وضعیت شاکر بوری، طنزپرداز آبادانی نوشت که مراجعه خانواده او به اداره اطلاعات آبادان برای یافتن نشانی از فرزندشان «باز هم بینتیجه مانده است».
شاکر بوری روز سهشنبه گذشته (دهم مرداد) در «صحت و سلامت کامل» وارد ساختمان اداره اطلاعات آبادان شده و پس از آن دیگر خبری از او در دست نیست.
دادبان در ادامه خبر داد که اداره اطلاعات آبادان از خانواده بوری خواسته «ماجرا را از طریق نیروی انتظامی پیگیری و مفقودی او را اعلام کنند».
این در حالی است که روز سهشنبه گذشته «دستکم دو نفر» شاهد ورود این طنزپرداز به اداره اطلاعات آبادان بودهاند.
پیشتر هم نیروهای لباس شخصی با یورش به منزل او، تلفن همراهش را ضبط کرده و با خود برده بودند.
شاکر بوری اهل خوزستان است و در ویدیوهای متعددی به زبان طنز به انتقاد از مسوولان کشور و نابهسامانیها و مشکلات پرداخته است.
کاربران توییتر نسبت به گذشت یک هفته از بازداشت و بیخبری از او، واکنش نشان داده و نوشتند: «شاکر بوری کجاست؟»
برخی نیز با یادآوری سرنوشت امین بذرگر، کشتیگیر و دوست نوید افکاری، درباره احتمال تکرار این فاجعه ابراز نگرانی کردند.
مهر ماه سال ۱۴۰۱ در حالی استخوانهای امین بذرگر یک سال و سه ماه پس از بازداشتش در کوههای شیراز پیدا شد که ماموران امنیتی در هفتههای اولیه بازداشت او را انکار کرده و به خانواده گفته بودند اعلام مفقودی کنند.
دادبان تاکید کرد منتشر نشدن نام بازداشتشدگان، عدم ارائه اطلاعات درباره اتهام، روشن نشدن محل نگهداری فرد بازداشتی و روند دادرسی قضایی و به ویژه انکار حضور بازداشتی در زندان، «مصداق عینی و عملی ناپدیدسازی قهری به دست نهادهای امنیتی و اطلاعاتی حکومتی» و «جنایت علیه بشریت» است.
بیانیه هنرمندان تئاتر درباره هشت هفته بیخبری از مهدی اعتمادسعید
جمعی از فعالان هنرهای نمایشی با انتشار بیانیهای نسبت به تداوم بیخبری از مهدی اعتمادسعید، تسهیلگر مهارتهای فردی، بازیگر و نمایشپرداز با گذشت دو ماه از بازداشت او، ابراز نگرانی کردند.
در این نامه اشاره شده که همسر (نرگس سرداری) و کودک دو ساله مهدی اعتمادسعید به نام «افرا» بیش از دو ماه است از وضعیت او خبری ندارند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: «ما نمیدانیم مهدی، بازیگر تئاتر و تسهیلگر کودکان دقیقا به چه اتهامی بازداشت شده، محل نگهداریاش کجاست و چرا بعد از هشت هفته همچنان وضعیتش برای همکاران و خانواده گنگ و مبهم است؟»
امضاکنندگان بیانیه و «همکاران مهدی»، ضمن محکوم کردن اینگونه برخوردها، خواستار «مشخص شدن سریع ابهامات در مورد وضعیت او و آزادیاش» شدند.
نرگس سرداری نیز روز دوشنبه در اینستاگرام خود نوشت که «بعد از یک هفته دوندگی در راهروهای دادسرای ارشاد» و دیدن دادیار، سرپرست دادسرا و جانشین او، سرانجام اجازه دادهاند همسرش «یک دقیقه با افرا صحبت کند».
او یادآور شد: «حتی نگذاشتند من صدایش را بشنوم. گفتند گوشی را بده به افرا تا مهدی صحبت کند. نمیدانم دوباره چهقدر باید دوندگی کنم تا یکبار دیگر افرا صدای مهدی را بشنود.»
مهدی اعتمادسعید روز ۱۹ خرداد امسال و هنگامی که مشغول بازیدرمانی با تعدادی کودک در پارک لاله تهران بود، مقابل چشم همسر و فرزندش، به وسیله نیروهای امنیتی و لباس شخصی بازداشت شد و از زمان بازداشت تاکنون، هیچ اطلاعی از اتهامات و وضعیت نگهداری او در دسترس نیست.
این هنرمند تئاتر، پروژه مسوولیت اجتماعی «جمعهبازی» را از ۱۰ سال پیش آغاز کرد و با سفر به مناطق کمبرخوردار ایران مانند استانهای جنوبی، مناطق سیلزده و زلزلهزده، به «بازی با کودکان» پرداخت.
شرکت «پرتآپ» که اعتمادسعید از سال ۱۳۹۵ آن را راهاندازی کرد، به هیچ نهاد حکومتیای وابسته نبوده و از راه «بازیدرمانی» به کودکان و نوجوانان امدادرسانی کرده است.
در ماههای گذشته احضار و بازداشت فعالان فضای مجازی، هنرمندان و طنزپردازان گسترش یافته و دهها نفر از آنها به دلیل همراهی با اعتراضات مردم در جریان خیزش انقلابی ایرانیان دستگیر و برای مدتی زندانی شدند.

مهدی چمران، رییس شورای اسلامی شهر تهران، درباره استفاده شهرداری از نیروهای «حجاببان»، گفت: «تا نیروی انتظامی نباشد، گذاشتن این افراد در مترو به نتیجه نمیرسد.» او افزود: «هر روز پیامکهای زیادی به خود من زده میشود که در مترو بیحجابی است.»

حسین ملانوری، معاون حوزههای علمیه، با اشاره به خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی گفت: «دوران کرونا و اغتشاشات ضربات بسیاری به مساجد زده است.» او افزود: «تجربه ثابت کرده است که افرادی که در مساجد حضور دارند دیرتر گمراه میشوند.»