پایان مرحله یکچهارم نهایی؛ چرا جام جهانی زنان هنوز در جذب مخاطب مشکل دارد؟
از بچههایی که در پارک بازی میکنند تا لیگهای حرفهای، فوتبال از جذابترین بازیهای جهان است اما چشمها کمتر به دیدن بازی زنان عادت کرده و انگار عموما آن را فعالیتی مردانه میبینند. این موضوع بر نحوه سازماندهی و تجهیز فوتبال زنان تاثیر گذاشته و موفقیت آن را محدود کرده است.
جام جهانی فوتبال زنان ۲۰۲۳ احتمالا پرمخاطبترین رقابت فوتبال زنان تاکنون است که دور نیمهنهایی آن روز سهشنبه ۲۴ مرداد بین تیمهای اسپانیا و سوئد در یکطرف و تیمهای انگلیس و استرالیا در طرف دیگر انجام میشود.
بازی ردهبندی هم روز شنبه ۲۸ مرداد و فینال رقابتها یک روز بعد از آن برگزار خواهد شد تا تکلیف قهرمان رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۳ فوتبال زنان مشخص شود.
بخشی از شور و هیجان این دوره ممکن است به این دلیل باشد که فوتبال زنان بالاخره به جایگاه خود رسیده است و برای رسیدن به سطح بازی مردان فقط نیاز به زمان دارد. اما مسایلی هم وجود دارد که همچنان رقابتهای زنان را با چالش روبهرو میکند.
با شروع مسابقات جام جهانی، انتظار میرود مردم آن را از منظری آگاهانه تماشا و در موردش صحبت کنند. وبسایت «کانورسیشن» با نگاهی دقیقتر به علل عدم موفقیت این رویداد ورزشی مهم در جذب مخاطب بیشتر به پنج مشکلی پرداخته که فوتبال زنان همچنان در تلاش است بر آنها غلبه کند.
۱- بازیکنان و تیمها باید برای رسیدن به عدالت مبارزه کنند
قبل از شروع مسابقات، بازیکنان کلیدی تیمهای برتر مانند فرانسه، اسپانیا، کانادا و جاماییکا در مورد حمایت ضعیف، منابع و مربیگری اعتراض کردند.
آنها با امتناع از بازی یا انتقاد آشکار از فدراسیونهای خود و درخواست مشاوره از اتحادیه بینالمللی فوتبالیستهای حرفهای (Fifpro) این اعتراض را نشان دادند.
این اعتراضها نشان میدهند همانطور که در چند روز اول جام جهانی دیدیم، بسیاری از داستانهای کلیدی و جذاب مسابقات به جای رقم خوردن در داخل مستطیل سبز، خارج از زمین اتفاق بیفتند و درامها حول محور آنها شکل بگیرند.
۲- صدمات جدی فرصتها را نابود میکنند
بسیاری از بازیکنان در طول جام جهانی به دلیل تعداد بالای مصدومیتهای جدی خود غایباند؛ صدماتی که احتمالا با اولویت قرار دادن تحقیق در زمینه پیشگیری از آسیب ورزشکاران زن، میشد به سادگی از آنها جلوگیری کرد.
دانش فعلی پزشکی ورزشی عمدتا بر پایه فیزیک مردان است و تجهیزات مخصوص هم برای زنان در دسترس نیست.
مروری گذرا بر این تجهیزات نشان میدهند پارگی بدنام رباط صلیبی قدامی و سایر جراحات جدی که باعث فرصتسوزی میشوند، تا حدی مربوط به استوکهای بسیار بلند کفشهایی هستند که در اصل برای مردان طراحی شدهاند.
تحقیقات اخیر همچنین نشان دادهاند ۸۲ درصد از بازیکنان زن، درد و عملکرد ضعیف ناشی از کفشهای موجود را گزارش کردهاند. البته کفشهای فوتبال «زنانه» جدید در دسترس هستند اما مشخص نیست آیا این کفشها فقط مارک زنانه دارند یا تغییرات علمی و اساسی در طراحیشان داده شده است؟
۳- قرارداد پخش تلویزیونی اروپا خیلی دیر انجام شد
حق پخش رسانهای برای پنج کشور اروپایی از جمله انگلیس، تنها کمتر از شش هفته قبل از شروع مسابقات مورد توافق قرار گرفت.
این تاخیر از اشتباه فیفا مبنی بر جدا کردن حق پخش مسابقات مردان و زنان برای نشان دادن اینکه مسابقات زنان نیز «اهمیت یکسان دارد» ناشی شد اما پیشنهادهای کم برای پخش مسابقات ثابت کرد این تصمیم زودهنگام است.
هر چند فیفا آن را «غیرقابل قبول» دانسته اما رسانههای تصویری تحت سلطه مردان متقاعد نشدهاند که فوتبال زنان به خودی خود ارزش کافی دارد.
از طرفی تاخیرها به این معنی بود که رسانهها زمان بسیار کمتری برای تبلیغ و جلب تقاضا و توجه مخاطب نسبت به این رویداد بزرگ ورزشی داشتند.
همچنین در مورد کیفیت پخش مسابقات نیز سوالاتی مطرح است؛ موضوعی که بر درک مخاطبان تاثیر میگذارد.
نحوه پوشش بازیها به ویژه در مقایسه با کیفیت پخش مسابقات مردان، میتواند فوتبال زنان را «عالی» یا «غیراستاندارد» جلوه دهد.
۴- بسیاری از تیمها آمادهسازی و پشیبانی ضعیفی داشتند
بسیاری از فدراسیونهای ملی نتوانستند حمایت، امکانات و سرمایهگذاری کافی را برای آمادهسازی تیمها فراهم کنند و بارها روشهای مربیگری و مدیریت برخی از تیمهای زنان در کنار لغو اردوها و پرداخت نشدن هزینه حضور بازیکنان، مورد انتقاد شدید قرار گرفته است.
تیم ملی انگلیس ناامیدی خود را از اتحادیه فوتبال علنی کرد زیرا بر خلاف آمریکا و استرالیا، این تیم جدای از جایزه فیفا، پاداشهای مورد انتظار را دریافت نخواهد کرد.
فدراسیون بینالمللی فوتبال همچنین اقدامات جدیدی را برای محدود کردن مشارکت بازیکنان در فرصتهای پرسود روابط عمومی و تبلیغات در طول مسابقات ایجاد کرد تا اطمینان حاصل شود آنها به اندازه کافی زمان برای استراحت دارند. نظر فدراسیون اما زمانی تغییر کرد که برای استفاده بازیکنان از این موقعیت خیلی دیر شده بود.
با توجه به اینکه تورنمنتهای بینالمللی بخش بزرگی از درآمد بازیکنان را تشکیل میدهند، آنها باید خیلی زودتر از این بدانند چه شرایطی برای انجام فعالیتهای درآمدزا دارند.
۵- همان استراتژی قدیمی برای بازاریابی
بازاریابی این مسابقات بسیار ضعیف و بیش از حد متکی به مضامین «الهامبخش» مرسوم با هدف قرار دادن دختران جوان بود. استراتژیهایی که دیگر ثابت شده تاثیر کمی بر مشارکت دارند.
برندسازی و تبلیغ جهانی بازی زنان معمولا بر دو ایده متمرکز است: اول اینکه فقط دختران جوان طرفدار این رقابتها هستند و دوم اینکه زنان فوتبالیست باید بهعنوان الگو برای دختران جوان معرفی شوند. در حالی که این استراتژی دقیق نیست زیرا مخاطب بزرگسال، فوتبال زنان را نادیده میگیرد.
از سوی دیگر، این وضعیت مطلوب یا پایدار هم نیست زیرا جذب طیف گستردهتر مخاطبان مانند مردان، پسران و زنان بدون فرزند را در نظر نمیگیرد.
این پنج مشکل اساسی نشان میدهند که چرا نباید پیشرفت در فوتبال زنان را «بدیهی» تلقی کرد.
آگاهی از این مسایل میتواند به ما کمک کند تا از پسِ هیجانات به این رویداد ورزشی نگاه کنیم و توجه داشته باشیم ورزش زنان هنوز در موقعیتی «نامطمئن» است.
دقت به این نکته مهم است که در حین تماشای جام جهانی زنان در مورد آن با دوستان خود صحبت کنیم و در رسانههای اجتماعی درباره آن پست بگذاریم تا به شرکتهای بزرگ رسانهای نشان دهیم بازار برای فوتبال زنان وجود دارد.
در واقع با پیوستن به کمپین «فشار اجتماعی» میتوانیم حمایتی مناسب از ورزش زنان بهدست بیاوریم.
فرصت به دست آمده از رقابت تابستان امسال تنها در صورتی حفظ خواهد شد که بتوان فیفا، نهادهای حاکمیتی و رسانهها را برای حمایت از استانداردهای بالایی که زنان در زمین بازی تولید میکنند، پاسخگو کرد.
ماردو سوقوم، سردبیر سایت انگلیسی ایراناینترنشنال- اظهارات متناقض واشینگتن و تهران در مورد چگونگی تخصیص پولهای مسدودشده ایران که در ازای رها کردن زندانیان آمریکایی آزاد میشوند، ادامه دارد. جمهوری اسلامی هر گونه محدودیت را در مورد برداشت این وجوه رد میکند.
کاخ سفید روز جمعه ۲۱ مرداد تاکید کرد ایران با پولهایی که در ازای تبادل زندانیان آزاد میشوند، تنها میتواند اقدامهای محدودی انجام دهد.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید به خبرنگاران گفت که آمریکا چگونگی هزینهکرد پولهای آزاد شده ایران را «کاملا» زیر نظر دارد. این دارایی شامل شش میلیارد دلار است و در کره جنوبی نگهداری میشود.
او گفت این پولها تنها میتوانند برای خرید غذا، دارو و آن دسته از تجهیزات پزشکی هزینه شوند که استفاده دوگانه نظامی نداشته باشند.
به گفته کربی همچنین این پولها در روندی منطبق با استانداردهای دقیق و زیر نظر وزارت خزانهداری آمریکا هزینه میشوند.
جمهوری اسلامی ایران اما واکنش متفاوتی به خبر قرارداد آزادی زندانیان نشان داد.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در بیانیهای اعلام کرد تهران درباره نحوه استفاده از وجوه آزاد شده تصمیمگیری میکند و این منابع مالی با صلاحدید مقامهای حکومتی به منظور رفع نیازهای مختلف کشور هزینه خواهند شد.
کنترل وجوه آزاد شده
روزنامه اینترنتی فراز روز شنبه ۲۱ مرداد در گزارشی نوشت حدود شش میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران در کره جنوبی قرار است به حسابهایی در بانکهای تجاری قطر منتقل شوند.
روندی که آنقدر هم ساده و مستقیم نیست!
بر اساس این گزارش، چون نگهداری دلار برای ایران ممنوع است، ابتدا این وجوه باید به سوئیس رفته و به یورو تبدیل شوند. در ادامه، به دلیل تحریم بانکهای ایرانی، این وجوه به حسابهای ایرانی در بانکهای قطری منتقل میشوند.
اما نسخه ایرانی این معامله بحثبرانگیزتر است زیرا به گفته روزنامه اینترنتی فراز، پس از واریز این مبالغ یورویی به حسابهای ایران، بانک مرکزی جمهوری اسلامی «کنترلی ۱۰۰ درصدی، کامل و مستقیم» بر نحوه تخصیص این وجوه برای «خرید کالاهای اساسی، دارو و اقلام دیگر» خواهد داشت.
چنانچه ایران محدودیت برنامه هستهای خود را برای آزادسازی داراییهایش پذیرفته باشد، میتوان انتظار داشت که تهران هر گونه کنترلی از سوی آمریکا بر وجوه آزاد شدهاش را برای افکار عمومی داخل ایران «انکار کند».
با این حال فرمول جان کربی مبنی بر اینکه آمریکا «نظارتی کامل» بر هزینهکرد این دلارهای آزاد شده از سوی ایران دارد نیز مبهم است.
در اینجا مشخص میشود چرا وجوه واریز شده به حسابهای ایرانی در قطر به یورو خواهد بود: چون واشینگتن میتواند معاملات بینالمللی دلاری را کنترل کند و از تمام جزییات مربوط به حوالههای بانکی از جمله «گیرندگان آن» آگاه شود اما در مورد یورو، آمریکا باید عمدتا به اطلاعاتی تکیه کند که از سوی بانکهای قطری به او داده میشود.
از سوی دیگر، بر اساس گزارش فراز، امکان پرداخت ارز به بازرگانان و ارسال حواله برای تامین این اقلام وجود خواهد داشت. این در حالی است که اکثر این بازرگانان به دولت و سپاه پاسداران وابسته هستند و آمریکا نمیتواند اطلاعات کاملی درباره شرکتهای تحریمشده داشته باشد که از فرایند انتقال وجوه بلوکه نشده به یورو، بهره میبرند.
دولت جو بایدن نیز تاکنون درباره گستره این توافق و میزانی از این وجوه آزاد شده که میتواند مورد استفاده نامناسب قرار بگیرد، اطلاعاتی منتشر نکرده است.
آیا توافقی برای محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران وجود دارد؟
ایرنا، خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی، روز جمعه مدعی شد توافق با آمریکا در واقع برنامه «نفت در برابر غذا» نیست؛ یعنی چیزی شبیه به طرحی که در سال ۱۹۹۵ به عراق تحمیل شد.
بر اساس آن طرح، عراق که پس از حمله به کویت از سوی سازمان ملل متحد تحریم شده بود، اختیار فروش محصولات نفتی خود را به شورای امنیت واگذار کرد و تنها مجاز بود در ازای درآمد فروش نفت خود، کالاهای اولیه مانند مواد غذایی و دارو بخرد.
ایرنا در ادامه به خود بالیده است که آمریکاییها در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی پیشنهاد آزاد شدن یک یا دو میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران را در ازای عدم غنیسازی ۲۰ درصدی میدادند اما اکنون «تمام سرمایههای بلوکه شده» را در قبال تبادل زندانیان آزاد میکنند.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران هم روز شنبه در گزارشی به نقل از یک مقام ایرانی که نامش را فاش نکرده، نوشت فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی «بدون وقفه و بر اساس برنامههای قبلی سازمان انرژی اتمی و منطبق بر قانون اقدام راهبردی (برجام)» در همه حوزهها در جریان است.
فارس همچنین مدعی شد سازمان انرژی اتمی فعالیتهای خود را بر اساس قانون اقدام راهبردی و در چارچوب پادمان و انپیتی انجام میدهد و به این قوانین پایبند است.
روز جمعه، والاستریت ژورنال به نقل از منابع آگاه خبر داد که ایران سرعت انباشت اورانیوم غنیشده با درجه تسلیحات را به میزان قابل توجهی کاهش داده و مقداری از ذخایر خود را رقیق کرده است.
جان کربی نیز در همین زمینه گفت نمیتواند این گزارش را تایید کند اما تاکید کرد: «هر قدمی که ایران ممکن است برای کاهش سرعت غنیسازی بردارد قطعا مورد استقبال قرار میگیرد.»
او در ادامه اضافه کرد که آمریکا اکنون در حال مذاکره فعال درباره برنامه هستهای ایران نیست اما مطمئنا از نوع گامها «اگر درست باشند»، استقبال میشود.
در حالی که در آمریکا مخالفت قابل توجهی علیه آزادسازی دلارهای بلوکهشده ایران شکل گرفته، یک منبع اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود در گفتوگو با خبرنگار ایراناینترنشنال در اسرائیل فاش کرد توافق بین آمریکا و جمهوری اسلامی نه صرفا یک «تفاهم» بلکه یک «توافق کامل» است.
او تاکید کرد این توافق، پیامدهای مهمی به همراه دارد و نشان از تغییری فراتر از تعامل دیپلماتیک متعارف بین کشورهاست.
به گفته این منبع آگاه، دولت اسرائیل نگران گسترش این توافق است؛ مانند بسیاری دیگر از منتقدان دولت آمریکا که معتقدند این توافق، جمهوری اسلامی را در استفاده از سیاست گروگانگیری جسورتر میکند.
با ادامهدار شدن اعتراض نیروهای ذخیره ارتش به سیاستهای دولت بنیامین نتانیاهو و کاهش توانایی عملیاتی آن، مقامهای ارشد نظامی اسرائیل درباره خطر جدی و شرایط بحرانیای که ارتش این کشور را تهدید میکند، هشدار دادند.
کانال ۱۱ تلویزیون اسرائیل در گزارش روز جمعه ۲۰ مرداد خود به گسترده شدن تبعات بحران سیاسی داخلی اسرائیل و نفوذ آن به ارتش پرداخت.
چندی پیش نیروهای ذخیره ارتش در پی اعتراض به سیاستهای دولت نتانیاهو از حضور بر سر پستهای خود انصراف دادند و ارتش اسرائیل اعتراف کرد این اتفاق منجر به کاهش «توانایی عملیاتی در نیروی هوایی» این کشور شده است.
اما به گفته کانال ۱۱ اسرائیل این «کاهش توانایی» تنها محدود به نیروی هوایی نمانده است بلکه نیروی زمینی و ستاد عملیاتی نیروی دریایی ارتش نیز از این مساله آسیب دیدهاند. اتفاقی که به گفته مقامهای ارشد نظامی، یک خطر جدی برای ارتش اسرائیل محسوب میشود.
بر اساس گزارشها، سرلشکر تومر بار، فرمانده نیروی هوایی ارتش اسرائیل در گفتوگو با دهها تن از نیروهای ذخیره در نیروی هوایی، اشاره کرد با اینکه تصویر بیرونی از این نیروها در «وضعیتی توانمند» است اما «آسیب و تعمیق آن» ادامه دارد.
بار در ادامه خاطرنشان کرد وضعیت این نیروهای نظامی «به صورت روزانه» تجزیه و تحلیل میشود.
او همچنین خطاب به نیروهای ذخیره گفت: «با وجود مشکلاتی که برخی از شما دارید، انتظار دارم به حضورتان بر سر پستهای خود ادامه دهید زیرا حضور نیافتن شما به ارتش اسرائیل و اعتماد عمومی لطمه میزند.»
در هفته نخست مرداد امسال و با تصویب یکی از بندهای لایحه مناقشهبرانگیز اصلاحات قضایی دولت اسرائیل، جنبشهای اعتراضی در این کشور شدت بیشتری گرفت و گروهی از وزیران هم با ادامه روند قانونگذاری یکطرفه نتانیاهو مخالفت کردند که به گفته ناظران، بیانگر شکافهایی جدی در دولت اسرائیل است.
چندی پیش گروهی از وزیران دولت و اعضای لیکود بهعنوان اعضای حزب حاکم، خواستار آشتی ملی و پایان چیزی شدند که به گفته آنان «افراطگرایی در دولت» است.
این در حالی است که پس از انصراف بیش از ۱۰ هزار نفر از سربازان ذخیره ارتش، روز ششم مرداد مدیرکل وزارت آموزش و پرورش اسرائیل نیز در اعتراض به دولت، از سمت خود استعفا داد.
همزمان با این اختلافات درون دولت، تظاهراتکنندگان از هشت ماه پیش و پس از تصویب بازنگری در قوانین قضایی اسرائیل، تاکنون به صورت پیوسته تجمعاتی گسترده را در تلآویو، اورشلیم و دهها نقطه دیگر از این کشور برگزار کردهاند.
با وجود تظاهرات گسترده، مخالفت شدید شخصیتهای قضایی، امنیتی، اقتصادی و عمومی، هشدارهای مکرر از سوی متحدان اسرائیل مانند آمریکا و تهدید هزاران نفر از نیروهای ذخیره نظامی برای ترک خدمت، روز سوم مرداد نخستوزیر و متحدانش در دولت اسرائیل، یک بند لایحه اصلاحات قضایی را در پارلمان مطرح و تصویب کردند توانایی دیوان عالی برای لغو حکم دولت محدود شود.
به گفته تایمز اسرائیل، تصویب این بند از قانون بحثبرانگیز از سوی «دولت تندروی نتانیاهو» که مانع از لغو تصمیمهای دولت از سوی قضات با تشخیص «غیر معقول» بودن آنهاست، قوه قضاییه به صورت بنیادین بازسازی خواهد شد.
منتقدان دولت نتانیاهو میگویند حذف معیار معقولیت، راه را روی فساد و انتصاب نادرست افراد بیصلاحیت به سمتهای مهم باز میکند اما در مقابل، بسیاری از اعضای ائتلاف مذهبی راستگرای تندرو از دولت خواستهاند تا بازنگری قضایی خود را همچنان ادامه دهد. اگرچه نتانیاهو گفته است به دنبال دستیابی به «اجماع گسترده» در مورد سایر عناصر پیشنهاد اصلاحات است.
نخستوزیر اسرائیل همچنین روز پنجم مرداد نیز در گفتوگو با رسانههای آمریکایی از این اصلاحات دفاع کرده و گفته بود تصویب آن به معنی «پایان دموکراسی در اسرائیل» نیست و «وقتی جنجالها فروکش کرد» همه متوجه آن میشوند.
او این اصلاحات را به یک «اصلاح جزیی» فرو کاست و افزود به این دلیل این اصلاحات را آغاز کرده که توازن قوا ایجاد کند.
گوگل برای ساخت یک ابزار هوش مصنوعی با قابلیت شبیهسازی صدای خوانندگان، مشغول مذاکره با شرکت ضبط و پخش موسیقی «یونیورسال» است تا مجوز استفاده از صدا و ملودیهای ساخته شده به وسیله هنرمندان را دریافت کند.
بر اساس گزارش منتشر شده در روزنامه «فایننشال تایمز»، کاربران گوگل در صورت به نتیجه رسیدن این مذاکرات قادر خواهند بود با استفاده از هوش مصنوعی به ساخت قطعات موسیقی با صدای خوانندگان محبوب خود بپردازند.
مجوز مورد بحث به صاحبان حق نشر امکان میدهد تا در ازای آثار ساخته شده با هوش مصنوعی، پول دریافت کنند.
شرکتهای گوگل و یونیورسال همچنین در صورت صلاحدید هنرمندان میتوانند آثار تولیدی با صدای آنها را تحت مالکیت مادی و معنوی خود درآورند.
در سالهای گذشته گسترش استفاده از فنآوری «دیپفیک» که امکان تولید صدا و تصویر جعلی افراد را ممکن میکند نگرانیهای بسیاری را در دنیای آنلاین ایجاد کرده است.
پایگاه فنآوری مشهور «گیزمودو» (Gizmodo) توافق گوگل و یونیورسال را مسیری جهت ساخت «دیپفیک قانونی» توصیف کرده است.
با این حال به نظر میرسد این دو شرکت هنوز در مراحل اولیه مذاکرات قرار دارند و فعلا برنامهای برای راهاندازی فوری این ابزار هوش مصنوعی وجود ندارد.
هفته پیش رابرت کینکل، مدیر گروه موسیقی «وارنر» نظر مخالف خود را درباره استفاده از صدای هنرمندان در ابزارهای هوش مصنوعی اعلام کرده بود.
به گفته او، هنرمندان در این رابطه باید همیشه حق انتخاب داشته باشند.
کینکل همچنین تاکید کرده است «برای یک هنرمند هیچ چیز ارزشمندتر از صدایش نیست» و محافظت از آن به معنی محافظت از معیشت و شخصیت اوست.
ماه آوریل گذشته کاربری در شبکه اجتماعی تیکتاک با جعل صدای «دریک» و «ویکند»، دو خواننده محبوب آمریکایی، یک قطعه موسیقی ساخت. بسیاری گمان کردند این دو هنرمند واقعا این اثر را با همکاری هم تولید و عرضه کردهاند. این اتفاق که به کمک هوش مصنوعی ممکن شده بوده باعث واکنشهای زیادی در حوزه موسیقی شد.
گروه موسیقی یونیورسال که مسوولیت پخش آثار این دو خواننده را بر عهده دارد، این قطعه را از سرویسهای پخش موسیقی آنلاین حذف کرد و گفت محتوای این اثر موجب نقض حقوق آنها شده است.
با این حال برخی هنرمندان از استفاده شدن هوش مصنوعی در تولید آثار موسیقایی استقبال کردهاند.
«گرایمز»، خواننده و آهنگساز کانادایی، در گفتوگو با مجله «رولینگ استون» گفته است هر کسی میتواند با استفاده از صدای او و بدون ترس از جریمه شدن به تولید اثر بپردازد و در عوض او را در منافع حاصل از کار شریک کند.
دو ماه پیش، پل مککارتنی، عضو گروه مشهور بیتلز نیز از کاربرد هوش مصنوعی برای استخراج صدای جان لنون و ساخت آخرین اثر این گروه خبر داده بود.
رها کردن زندانیان آمریکایی در مقابل آزادسازی مشروط پولهای بلوکه شده ایران با واکنشهای گوناگونی از سوی رسانههای داخلی همراه شده است. روزنامه هممیهن نتیجه این تبادل را «اتلاف وقت» خوانده و روزنامه همشهری صراحتا گفته است دستگیری «دوتابعیتیها» سیاستی برای «مذاکره با دشمن» است.
شورای امنیت ملی آمریکا روز ۱۹ مرداد در بیانیهای تایید کرد که سیامک نمازی، مراد طاهباز، عماد شرقی و دو زندانی دوتابعیتی دیگر در ایران، در ازای آزادسازی مشروط دلارهای بلوکهشده جمهوری اسلامی، به حبس خانگی منتقل شدهاند.
روایت هممیهن: نتیجهای جز اتلاف وقت ندارد
هممیهن روز شنبه در پروندهای ویژه به این تبادل پرداخت و در مقدمهای نوشت که ایران سه سال پیش در چارچوب برجام میتوانست تمامی پولهای خود را با نقل و انتقال آزاد آن بگیرد اما این «فرصت» را به دلیل «درک نادرست از شرایط» از دست دادند و امروز در برابر آزادی چند شهروند ایرانی و البته دوتابعیتی و بهصورت مشروط، این منابع مالی محدود را آزاد کردند.
به گفته هممیهن، این اتفاق نشانهای از «ناتوانی در شناخت و نیز حلوفصل مسایل بینالمللی» و «درک نادرست کارگزاران و برنامهریزان از ماهیت روابط بینالملل و سیاست خارجی» است و ادامه این روند، ایران را «قطعا با مشکلات بیشتری مواجه میکند».
در بخشی از این مطلب آمده است: «پرداختن به چنین موضوعاتی جزیی، جز اتلاف وقت نتیجه دیگری ندارد. همچنان که در ماجرای عربستان [سعودی] و بهبود روابط با آنها، شاهد هیچ تحول جدیای نشدیم و فقط از بحران روابط دوجانبه اندکی کاسته و ابزارهای سیاسی ایران در لبنان، سوریه، یمن، خلیجفارس و عراق کُند شد.»
بر اساس این گزارش، ابزارهای مورد نظر در جریان «مذاکرات پس از برجام» برای سیاست منطقهای ایران کاربرد داشتند تا جمهوری اسلامی به یک «تفاهم کامل و جامع درباره منطقه و برجام» برسد.
با «پررویی» به این تبادل میگویند «دیپلماسی عزت»
روزنامه هممیهن یادآور شده که «برجام دو»یی که مخالفان آن را به شدت محکوم کرده بودند اکنون «به ثمنبخس از دست داده شده است» و شش میلیارد دلار آزاد شده در قبال این تبادل هم «هیچ گره مهمی را از شرایط کشور باز نمیکند».
به گفته نویسنده، در کشوری که به قول وزیر نفت آن فقط به ۲۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز نیاز دارد، شش میلیارد دلار «هیچ دردی را درمان نمیکند» چرا که دهها برابر مهمتر، «کاهش ریسک سرمایهگذاری برای حضور سرمایهگذاران در ایران» است.
در بخشی دیگر از این مطلب آمده است: «امیدواریم آقایان این اتفاق را دستاورد نکنند زیرا نه تنها مشکل ایران را حل نخواهد کرد که پیچیدهترش هم میکند.»
مصطفی فقیهی، مدير سايت انتخاب هم در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) نوشت: «گاندو ساختند که [محمدجواد] ظریف، جیسون رضاییان را در ازای "چند میلیارد دلار پول نقد" آزاد کرده .... حالا پولی نیامده و شش میلیارد دلار پول توقیف شده در کره [جنوبی]، میرود به قطر.»
او در ادامه خاطرنشان کرد: «برای خرج هر سنتِ آن، باید تاییدیه نماینده آمریکا باشد؛ آنهم در ازای خرید غذا. با پررویی هم میگویند "دیپلماسی عزت".»
روایت همشهری: با دستگیری دوتابعیتیها آمریکا را مجبور به آزادسازی پولهایمان کردیم
از سوی دیگر، روزنامه همشهری بهعنوان ارگان مطبوعاتی شهرداری تهران زیر نظر علیرضا زاکانی، اعتراف کرد که جمهوری اسلامی «با کار امنیتی» دوتابعیتیها را دستگیر و آمریکا را «مجبور» به آزادسازی دلارهای بلوکه شده خود کرده است.
در بخشی از یادداشتی که همشهری روز شنبه ۲۱ مرداد از یک روحانی به نام حسین کاظمزاده به عنوان پژوهشگر دین و اندیشه در صفحه اول خود منتشر کرده و عنوان آن «درسهای آزادی ۶ میلیارد دلار» است، آمده: «دیپلماسی در دنیای امروز اختصاص به گفتوگو ندارد، بلکه مذاکره بدون پشتوانه قدرت سیاسی و اجتماعی، کاری بیفایده است.»
این «کارشناس» با این ادعا که «دشمن» باید متوجه شود «هزینه کوتاه آمدن مقابل ما، کمتر از مقابله با ماست و این نیاز بهوجود اقتدار دارد» نوشت: «دستگیری افراد دوتابعیتی توسط دستگاه امنیتی، مانور عظمت امنیتی ایران بود و همین، دشمن را مجبور به آزاد کردن اموال بلوکه شده ایران میکند.»
در پایان این یادداشت البته به توییت جیم ریش، سناتور جمهوریخواه استناد شده که تقویت انگیزه جمهوری اسلامی برای «گروگانگیری» را با توجه به سیاستهای کاخ سفید، تایید کرده است.
این عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنا به تازگی گفته بود آزادسازی شش میلیارد دلار «به طور خطرناکی» به جمهوری اسلامی «انگیزه بیشتری برای گروگانگیری» میدهد و «سود بادآوردهای را برای ادامه تجاوزات رژیم» فراهم میکند.
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه دولت دونالد ترامپ هم با انتقاد از این توافق گفته بود کشورهای متخاصمی همچون کره شمالی و روسیه، ارائه میلیاردها دلار به ایران برای آزادی گروگانها را به منزله «نرخ بازار» گروگانگیری در نظر میگیرند.
این وزیر امور خارجه سابق که آمریکا در زمان او از توافق برجام خارج شد، هشدار داد احتمال اینکه ایران، آمریکاییهای بیشتری را گروگان بگیرد نیز افزایش خواهد یافت.
هشدار چهرههای سیاسی ایرانی و بینالمللی بر تقویت رویکرد گروگانگیری جمهوری اسلامی با این توافق در شرایطی است که علاوه بر این پنج زندانی آزاده شده، چندین شهروند دوتابعیتی دیگر نیز در سالهای گذشته از سوی حکومت بازداشت و زندانی شدهاند.
برخی از این شهروندان دوتابعیتی یا غیرایرانی، با اتهاماتی چون «جاسوسی» و مجازاتهایی سنگین مانند حبسهای طولانیمدت یا اعدام نیز مواجه هستند.
گروه تروریستی دولت اسلامی (داعش) مسوولیت حمله شامگاه پنجشنبه ۱۹ مرداد به دو اتوبوس نظامی در دیرالزور واقع در شرق سوریه را بر عهده گرفت. در این حمله ۲۶ نظامی سوریه کشته و شماری نیز زخمی شدند.
شامگاه جمعه ۲۰ مرداد، داعش با انتشار بیانیهای در کانال تلگرامی خود، مسوولیت حمله شامگاه پنجشنبه به دو اتوبوس نظامی در دیرالزور را به عهده گرفت.
خبرگزاری دولتی سانا در سوریه روز گذشته به نقل از یک منبع نظامی این کشور نوشت: «یک گروه تروریستی عصر دیروز اتوبوس نظامی را در جادهای در جنوب شرقی دیرالزور هدف قرار داد که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از نظامیان شد.»
سانا آمار دقیق کشته و زخمیشدگان این حادثه را اعلام نکرد اما دیدهبان حقوق بشر سوریه نوشت که در این حمله دستکم ۲۳ سرباز کشته شدند.
دیدهبان حقوق بشر سوریه تاکید کرد با وجود این که داعش کنترل مناطقی را که در سال ۲۰۱۹ در شرق سوریه به دست آورده بود از دست داده و تاکنون چهار بار نیز رهبر خود را از دست داده است، اما این گروه افراطی به حملات خود به ویژه علیه ارتش سوریه در مناطق بیابانی این کشور ادامه میدهد.
هنوز هستههایی از داعش به ویژه در مناطق بیابانی شرق سوریه حضور دارند.
دیدهبان حقوق بشر سوریه نوشت: «جنگجویان داعش شامگاه پنجشنبه به اتوبوس ارتش سوریه حامل سربازان در شرق استان دیرالزور حمله کردند و آنها را با سلاحهای سبک و نیمه سنگین هدف قرار دادند.»
به گفته این سازمان غیردولتی مستقر در بریتانیا در این حمله دستکم ۱۰ سرباز هم زخمی شدهاند.
در روزهای گذشته، گروه جهادگرای «دولت اسلامی» (داعش) از کشته شدن سرکرده خود، ابوحسین الهاشمی القریشی، در جریان درگیری با یک گروه جهادگرای دیگر به نام «هیات تحریرالشام» در شمال غرب سوریه خبر داد.
سخنگوی جدید گروه تروریستی داعش در یک فایل صوتی ضبط شده که روز پنجشنبه ۱۲ مرداد در کانالهای تلگرامی این گروه منتشر شد، گفت که قریشی «پس از درگیری مستقیم در یکی از محلات استان ادلب» با هیات تحریرالشام، از شاخههای پیشین القاعده در سوریه کشته شده است.
این سخنگو محل دقیق و تاریخ مرگ رهبر داعش را مشخص نکرد اما گفت که هیات تحریرالشام، دشمن داعش، در تلاش برای دستگیری او بود.
این در حالی است که پیشتر و در پایان ماه آوریل، رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه، اعلام کرده بود سرکرده داعش با نام مستعار القریشی، در جریان عملیات سرویسهای اطلاعاتی ترکیه در سوریه «خنثی» شده است.
از سوی دیگر اما رسانههای ترکیه به تازگی اعلام کردند نیروهای اطلاعاتی این کشور به اطلاعات هویتی حدود ۱۰ هزار عضو داعش در سراسر جهان دست یافتهاند.
روزنامه صباح ترکیه گزارش داد این اطلاعات هویتی شامل بیوگرافی، توبهنامههای اعضا، جزییات درباره آموزشهای ویژه، مهارتها و تسلیحات استفاده شده این گروه است.
همچنین بر اساس این گزارش، اطلاعاتی هم درباره اعضای خانواده، ملیت، نشانیها و تماسهای این اعضای داعش به دست آمده است.