پاریس کاردار ایران را در اعتراض به تداوم پلمب انجمن ایرانشناسی فرانسه در تهران احضار کرد
وزارت امور خارجه فرانسه اعلام کرد روز پنجشنبه نهم مرداد، کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران را در اعتراض به تداوم تعطیلی موسسه انجمن فرانسوی ایرانشناسی در تهران (ایفری) احضار کرده است.
وزارت امور خارجه فرانسه روز پنجشنبه اعلام کرد مهر و موم درهای این موسسه را محکوم میکند.
در بیانیه وزارت امور خارجه فرانسه آمده است که با این حال این کشور به تصمیم یکجانبه ایران مبنی بر تعطیلی موسسه ایفری در ژانویه ۲۰۲۳ به طور کامل پایبند بوده است.
وزارت امور خارجه فرانسه اضافه کرد: «مهر و موم به معنای محروم کردن فرانسه از دسترسی به مجموعهای از آثار باارزش است که به وسیله نسلهای محققان فرانسوی و ایرانی در طول بیش از یک قرن جمعآوری شده است.»
در ادامه بیانیه این وزارتخانه آمده است که با توجه به قدمت و ارزش این آثار، وضعیت فعلی خطر آسیب و زیانهای جبرانناپذیر را برای تحقیقات علمی به همراه دارد.
وزارت امور خارجه فرانسه تاکید کرد: «این حمله به یکی از قدیمیترین نمادهای همکاری علمی و فکری فرانسه و ایران، گواه بر تشدید تمایل مقامات ایرانی به تنش است.»
فرانسه در این بیانیه از ایران خواست که این تصمیم یکجانبه را لغو کند و فورا مهر و موم درهای موسسه ایفری را بردارد.
دی ماه سال گذشته، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به انتشار کاریکاتورهای علی خامنهای در نشریه شارلیابدو در فرانسه، اعلام کرد که در گام نخست، فعالیت انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران را تعطیل میکند.
پیش از آن نیز حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی تهدید کرده بود که جمهوری اسلامی به این کاریکاتورها «پاسخ قاطع» میدهد.
سال قبل و به دنبال شکل گرفتن جنبش «زن، زندگی، آزادی»، مجله طنز شارلی ابدو، ویژهنامهای را به رهبر جمهوری اسلامی اختصاص داد. این ویژهنامه بر اساس کاریکاتورهایی تهیه شد که پس از انتشار یک فراخوان برای کشیدن کاریکاتور درباره نقش خامنهای در سرکوب خیزش سراسری، به دست این نشریه رسید.
جمهوری اسلامی پس از انتشار این ویژهنامه، سفیر فرانسه در تهران را احضار کرد.
کاترین کولونا، وزیر امور خارجه فرانسه، در واکنش به احضار سفیر این کشور به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گفت که تهران «قبل از انتقاد از فرانسه باید به آنچه در داخل کشور میگذرد نگاه کند.»
کولونا گفت که در این کشور بر خلاف ایران، آزادی مطبوعات وجود دارد و هیچ قانون توهین به مقدسات وجود ندارد.
میزان، خبرگزاری قوه قضاییه، در گزارشی تصاویر منتشرشده از جواد روحی، زندانی خیزش انقلابی را قدیمی و مربوط به قبل از بازداشتش خواند و نوشت او «چندبار سابقه تشنج و بستری در بیمارستان» داشته است.
میزان نوشته بود که جواد روحی در اثر تشنج به بیمارستان منتقل شد و «فوت کرد».
عیسی کلانتری، رییس پیشین سازمان محیط زیست با اشاره به افزایش گرد و غبار و خشک شدن منابع آبی گفت در ۲۵ سال گذشته کل آب کشور را خشک کردهایم. او در گفتوگو با سایت بازارنیوز با اشاره به رفتار نادرست با منابع طبیعی افزود: «کل اختیار آب کشور دست یک نفر، وزیر نیرو، است.»
خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضاییه، از مرگ جواد روحی، از زندانیان خیزش انقلابی خبر داد و نوشت او بامداد پنجشنبه به دلیل «تشنج» در زندان نوشهر، به بیمارستان منتقل شده و همانجا فوت کرده است. در واکنش به این اتفاق، شمار زیادی از کاربران، مرگ مشکوک او را «قتل به دست حکومت» خواندند.
مجید کاوه، وکیل جواد روحی، روز پنجشنبه نهم شهریور با تایید خبر جان باختن این زندانی نوشت که ساعاتی پیش به خانواده موکلش اطلاع دادند جواد روحی در زندان نوشهر فوت شده است.
۱۰۰ روز بلاتکلیفی در زندان با وجود نقض حکم و سرانجام مرگ
جواد روحی شهریور سال گذشته و در جریان تجمع اعتراضی مردم در نوشهر بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب ساری به «سه بار اعدام» محکوم شد اما خرداد ماه امسال دیوان عالی کشور این حکم را نقض و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض دادگاه انقلاب ساری ارسال کرد.
روحی در حالی بامداد امروز جان باخت که با گذشت ۱۰۰ روز از نقض حکمش در دیوان عالی کشور، در بیخبری از دادرسی دوباره و تعیین زمان دادگاه، در وضعیتی بلاتکلیف در زندان بود.
میزان ظهر روز پنجشنبه به نقل از روابط عمومی زندان نوشهر خبر داد که جواد روحی ساعت ۳:۴۵ بامداد امروز (۹ شهریور) در زندان به دلیل تشنج به بیمارستان «شهید بهشتی» نوشهر منتقل شد و همانجا درگذشت.
ارسال پیکر جواد روحی به کالبدشکافی برای معاینات سمشناسی
روابط عمومی زندان نوشهر در این رابطه اعلام کرد: «درباره فوت جواد روحی دستور قضایی صادر، پرونده تشکیل و به شعبه اول بازپرسی ارجاع شده است و دادستان نوشهر به همراه بازپرس، با حضور در زندان از همبندیان متوفی در مورد وی سوال کردهاند.»
بر اساس گزارش خبرگزاری قوه قضاییه، مقرر شده است دوربینهای مداربسته زندان بازبینی و بررسی شوند و وسایل شخصی متوفی از جمله یادداشتها و داروهای وی مستندسازی شود.
همچنین جسد جواد روحی برای «بررسی علت تامه فوت و معاینات سمشناسی» به پزشکی قانونی ارسال شده و نسبت به کالبدشکافی و نمونهگیری اقدام شده است.
واکنش کاربران: جمهوری اسلامی جواد روحی را به قتل رساند
هنوز علت مرگ جواد روحی مشخص نیست اما کاربران شبکههای اجتماعی یکصدا نوشتند که او امروز در زندان نوشهر به دست جمهوریاسلامی «به قتل رسیده است».
به گفته آنها حکومت در حالی جواد روحی را در زندان «کُشت» که پیش از این به جرم «رقصیدن در میدان شهر» محکوم به سه بار اعدام شده بود.
برخی نیز پیشبینی کردند که حکومت به زودی سناریوی دروغ «خودکشی» را مانند برخی دیگر از معترضان کشته شده، برای او نیز تکرار خواهد کرد.
کاربری با یادآوری قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی و ادعای جمهوری اسلامی درباره بیماری و مرگش نوشت: «آیا جواد روحی هم بیماری زمینهای داشت؟ برای این چه بهانهای میآورید؟»
روزنامهنگاری هم در همین زمینه یادآور شد: «زندانی سیاسی در زندان فوت نمیکند و از دنیا نمیرود. هر نوع مرگ زندانیان سیاسی در زندان، قتل حکومتی است.»
یک کاربر هم با انتشار تصویری از روحی روی تخت بیمارستان در شبکه اجتماعی اکس نوشت: «جواد روحی با سناریوی مضحک مسمویت دارویی به قتل رسید.»
شهروندی این اتفاق را «یک قتل حکومتی دیگر» خواند و نوشت: «نتوانستند حکم اعدام را برایش توجیه کنند؛ پس او را کشتند.»
عدهای هم به حکم اولیه سه بار اعدام او تنها به جرم شادی کردن و رقصیدن در تجمع اشاره کرده و نوشتند: «جمهوری اسلامی جوانهای دستهگلمان را به جرم شادی کردن میکشد ... مهران سماک را برای بوق شادی و جواد روحی را برای توی کوچه رقصیدن» و «+ قربان این یکی رو دیگه چرا کشتیم؟ - هیچی. داشت وسط خیابون میرقصید.»
اشاره این کاربران به ویدیوی منتشر شده زمستان گذشته در شبکههای اجتماعی است که روحی را در حال رقص در تجمعی در نوشهر در استان مازندران نشان میداد.
زمستان سال گذشته کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان اعتراضات در گزارشی نوشت که جواد روحی، معترض محکوم به سه بار اعدام در آمل، به دلیل شکنجههای متعدد «قدرت تکلم و کنترل ادرار» خود را از دست داده است.
این کمیته یادآور شده بود که یک شب وضعیت روحی در بازجوییها چنان وخیم شده که او را عریان به میان کریدور بند منتقل کردند.
وکیل جواد روحی در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ در گفتوگو با شرق گفته بود که موکل ۳۵سالهاش، لیسانس حقوق داشته و اهل یکی از روستاهای آمل است: «ایشان سه روز قبل از تاریخ دستگیری برای دیدار با همسر سابقش به نوشهر آمده بودند. از آنجایی که ایشان وضع مالی چندان مناسبی نداشتند، در چند روز حضورشان در نوشهر در فضای سبز مقابل یکی از هتلهای شهر میخوابیدند. از قضا یکی از شبهای بیتوته ایشان مقابل این هتل مصادف شد با اولین شب اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی در شهر نوشهر. موکل بنده در غروب اولین روز اعتراضات در یک فروشگاه موبایل مشغول خرید بودند که با جمعیت معترضانی که به سمت میدان آزادی نوشهر میرفتند، مواجه شده و با آنها همراهی میکند. در میدان شهر آقای روحی تحت تأثیر جو موجود و همچنین قرصهایی که بابت بیماری اعصاب و روانش مصرف میکرده، با مردم همراهی میکند. دراینمیان و در بین دستزدن حاضران ایشان در میدان شهر و به دور آتشی که روشن شده، میرقصند و بعد چند شال و روسری را که زنان معترض از سرشان برداشته بودند، از آنها گرفته و به آتش میاندازد.»
جواد روحی همراه با مهدی محمدیفرد ۱۹ ساله و عرشیا تکدستان ۱۸ ساله، به اتهام آتش زدن یک کیوسک پلیس در شامگاه سیام شهریور سال ۱۴۰۱ در نوشهر، به ترتیب به سه، دو و دو بار اعدام محکوم شدند.
به جواد روحی اتهام ارتداد از طریق هتک حرمت به قرآن از طریق آتش زدن آن و توهین به مقدسات هم بسته شده بود.
روحی در طول دوران بازداشتش وکیل انتخابی نداشت اما بنا بر اعلام حبیبالله قزوینی، وکیل تسخیریاش، طبق تصاویر دوربین مداربسته، او تنها در محل تجمع حضور داشته و هیچ مدرکی دال بر اینکه اموال عمومی را آتش زده و تخریب کرده وجود ندارد و موکلش از سوختن قرآن هم خبر ندارد.
مجید کاوه، وکیل انتخابی روحی هم پس از آن در در توییترش نوشته بود موکلش «ایرادات اساسی و حائز اهمیتی نسبت به تحقیقات مقدماتی داشته است».
همین ایرادات هم منجر به فرجامخواهی پرونده، پذیرفته شدنش در دیوان عالی کشور و نقض حکم سه بار اعدام جواد روحی در خرداد امسال شد.
سپیده قلیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در نامهای از این زندان که در رادیو زمانه منتشر شده است، از مهدی یراحی، خوانندهای که به تازگی برای انتشار ترانهاش در حمایت از زنان مخالف حجاب اجباری بازداشت شده، حمایت کرد و نوشت: «به نام او که اسم رمز ماست میمانیم تا پس بگیریم.»
خانم قلیان در این نامه به سوابق آثار اعتراضی این هنرمند اشاره کرد و نوشت: «من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. تو میتوانستی در سمت قدرت بایستی. میتوانستی سفیر حاکمیت باشی و در تورهای اروپایی، نمایش رنگین ایفا کنی تا سفره رنگین داشته باشی. اما تو جای دیگری ایستادی. میدانستی هزینه دارد و صدای ما در خوزستان شدی. میدانستی هزینه دارد و صدای "مظاهرات سلمیه" زن عرب شدی. صدای سپیده رشنو در مقاومت علیه حجاب اجباری، صدای توماج [صالحی]، صدای کارگران، زندانیان و تمام آنانی شدی که زاده رنجاند.»
این زندانی سیاسی در ادامه نامه خود خطاب به مهدی یراحی که گزارش شده است او هم در زندان اوین به سر میبرد، اضافه کرد: «من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. من تمام خوزستان را که جانم است، با صدای تو گز کردهام. در زمان سیل و در زندان سپیدار با ترانههای تو رقصیدیم و از نو بلند شدیم. من جای تو را در قلب مردم دیدم. همان مردمی که تو و امثال تو را به جرم گفتن از رنجهایشان، چه از سوی دیکتاتوری غالب و چه از سمت دیکتاتورهای مغلوب، انگ "تجزیهطلبی زدهاند. آنها از همین مردمی بودن، بیشیله و پیله و حتی به غایت معمولی بودنت و اما به شدت یگانه و شگفتانگیز بودنت میترسند.»
قلیان همچنین نوشت: «تو را چیزهای زیادی به من پیوند میزدند. "سفر چرا بمان و پس بگیر" ... این حرف و صدای تو را تنها کسی درک میکند که انتخاب رفتن و سفر از وطن پیش رویش بوده اما تصمیم به ماندن و پس گرفتن گرفته است.»
در بخش دیگری از این نامه هم آمده است: «وقتی تمام تلاش دستگاه سرکوب مُسری کردن ترس و سکوت بود، تو سکوت را شکستی و از حیات "زن، زندگی، آزادی" خواندی تا به یاد همه بیاوری که "زن، زندگی، آزادی" نه فقط لحظه و برشی از تاریخ که جنبشی همچنان مداوم است.»
قلیان اضافه کرد: «حالا دستگاه سرکوب میخواهد تو و صدایی را که تا عمیقترین حدود قلبهای مردم رسیده است، با انفرادی و فشار، مجبور به اعتراف اجباری کند. این تویی که به خاطر انتشار اعترافات سپیده رشنوی عزیز و قهرمان ما پخش آثارات را در صدا و سیمای نکبت جمهوری اسلامی ممنوع کردی. این تو بودی که به خاطر باز بخشیدن کرامت کارگر فولاد با لباس کارگر به صحنه رفتی. این تو بودی که همزمان هم علیه استبداد خواندی و هم از بیزاری از نکبت جنگ سرودی.»
او در پایان نامهاش هم نوشت: «و من فکر میکنم کاش این صدای من میلههای زندان اوین را طی کند و به انفرادی تو برسد که بدانی "به نام او که اسم رمز ماست" میمانیم تا پس بگیریم.»
در روزهای اخیر بسیاری از چهرههای سیاسی، فرهنگی و هنری از مهدی یراحی حمایت کردهاند.
به عنوان نمونه، ترانه علیدوستی با بازنشر ویدیوی سخنان یراحی پیش از بازداشت، در اینستاگرام خود نوشت: «هنر اعتراضی حق هنرمند است. مهدی یراحی را آزاد کنید.»
سه روز پیش، قوه قضاییه جمهوری اسلامی اعلام کرد که مهدی یراحی، هنرمند و خواننده به دلیل انتشار ترانه «روسریتو [بردار]»، با دستور دادستان تهران بازداشت شده است.
یراحی از آغاز خیزش ژینا، چهار ترانه را در همبستگی با خیزش انقلابی مردم خلق کرده است. او در شهریور ۱۴۰۱ اثر «قفس بس» را با ترانه شهیار قنبری منتشر کرد و یک ماه پس از آن نیز ترانه «سرود زن» را خلق کرد. یراحی اندکی بعد نیز سومین ترانه انقلابی خود را به نام «سرود زندگی» منتشر کرد.
این هنرمند معترض در سالهای گذشته نیز به دلیل حمایت از معترضان علیه جمهوری اسلامی دورههایی از ممنوع از فعالیت شدن را تجربه کرده بود.
یراحی در دی ۱۳۹۷ به دلیل پوشیدن یونیفورم کارگران بازداشتشده اعتراضات کارگری ۱۳۹۷ خوزستان در کنسرت و انتشار نماهنگ انتقادی پارهسنگ، به مدت شش ماه ممنوع از کار و ممنوعالتصویر شد.
این هنرمند در بهمن ۱۳۹۸ نیز پس از تقدیم یکی از آثار خود به نام قطعه «وداع بعد از رفتن» به کشتهشدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران و سخنان اعتراضآمیزش در کنسرتهای اهواز و کرج، ممنوعالفعالیت شد.
بازداشت مهدی یراحی در حالی صورت گرفته است که هماکنون نیز خوانندگانی همچون توماج صالحی و سامان یاسین ماههاست به دلیل حمایت از خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی در زندان هستند.
در همین حال آرش سبحانی، از اعضای گروه موسیقی کیوسک، در صفحه خود در شبکه اجتماعی اکس اعلام کرد کوشان حدادی، آهنگساز نیز بازداشت شده است.
حسین حسینی قمی، مدرس حوزه علمیه قم، با اشاره به کاهش استقبال مردم از نهادهای مذهبی گفت: «اگر در هیاتها و مساجد میبینیم که جوانی هیاتی بود و الان نمیآید، باید دنبالش برویم و او را هدایت کنیم.»
او افزود: «امروز برخی تضعیف میکنند و خوبیها را نمیبینند.»