گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی: خیزش انقلابی مردم و خشم طردشدگان مشروعیت را از چهره حکومت زدود



روزنامه هممیهن روز چهارشنبه نوشت که در ۱۵ سال گذشته، حدود ۲۰ نفر در معدن رزمجاه غربی طزره دامغان زیر سایه بیتوجهی کارفرما و پیمانکار، جانشان را از دست دادهاند. این گزارش همچنین به جزییات سانحه روز ۱۲ شهریور در این معدن پرداخت که منجر به کشته شدن شش کارگر شد.
حسین غزائیان، بهروز افروز، ابوالفضل غنائی، قربانعلی کمال، محمد نعیمی صفت و حمید ایزدی شش کارگری بودند که به دلیل انفجار معدن رزمجاه غربی طرزه در غروب دوازدهم شهریور کشته شدند.
تجهیزات فنی میتوانست جان کارگران را نجات دهد
طزره ۱۳ تونل دارد که هر کدام از آنها در اختیار یک پیمانکار است اما خطرناکترین و فنیترین بخش معدن، به دلیل وجود گاز در آن، قسمت زغالسنگ محسوب میشود. بخشی که انفجار اخیر در آن رخ داده است.
اما به گفته کارشناسان، اگر این معدن سیستم مانیتورینگ فنی داشت، میشد بهراحتی و ثانیه به ثانیه میزان گاز را سنجید و از وقوع حادثه جلوگیری کرد.
این دستگاهها به بهانه گرانی قیمت و مقرون به صرفه نبودن، از سوی پیمانکاران و کارفرما خریداری نشدهاند.
از سوی دیگر مهدی کمال، یکی از کارگران طرزه و برادر یکی از قربانیان حادثه اخیر، به هممیهن گفت که تونلها تهویه ندارند و خطرناکترین آن در مجموعه البرز شرقی کیپنج است که گاز تولید میکند و بههمین دلیل باید تهویه هوا ورودی و خروجی داشته باشد.
به گفته کمال، ۳۰۰ متر از محلی که مرگ شش کارگر در آن اتفاق افتاد، تهویه نصب شده اما برزنتی که به آن وصل کرده بودند، پاره شده بوده: «چند تکه را خودم بستم. در آن تونل اصلی، تهویه هوایی وجود نداشت. ما هشدارها را داده بودیم اما کسی توجه نمیکرد.»
او همچنین گفت دستگاه گازسنج برای سال ۱۳۴۸ است که اصلا نمیتواند میزان گاز را بسنجد و کپسولهای اکسیژنی هم که برای نجات آوردند، همه خالی و تاریخگذشته بودند.
بر اساس گزارش هممیهن، هر شش کارگر جانباخته بیش از ۲۰ سال سابقه کار در معدن زغال سنگ داشتهاند و چندین بار در همین منطقه دچار سوانحی مانند «گاز گرفتگی» شده بودند اما به گفته خانوادههایشان اتفاقات قبلی «به خیر گذشته بود».
این روزنامه به نقل از محمدرضا کاویان، سرپرست و مشاور یکی از معادن زغالسنگ در شاهرود یادآور شد که معدن طزره را چند سال پیش فولاد اصفهان خریده و حالا هم زیرنظر آنها کار میکند اما بخشهایی از آن دست پیمانکار و بخشی همچنان دولتی است.
کاویان درباره گزارش «خفگی و گازگرفتگی» طی سالهای گذشته که البته منجر به مرگ نشدهاند و همچنین نظارت بر این روند گفت: «چه نظارتی؟ اصلا وارد تونل نمیشوند. میآیند گپی میزنند، غذا میخورند و میروند. کسی وارد کارگاه نمیشود که ببیند چهخبر است.»
متهم ردیف اول این اتفاق به گفته او، مسوول فنی معدن است و در ادامه پای پیمانکار به میان میآید.
در روزهای گذشته تعدادی از خانوادههای کارگران جانباخته با حضور در دادستانی دامغان اعلام شکایت کردند و تعدادی دیگر منتظر بررسیهای نهایی و در فکر گرفتن وکیل و شکایت قضایی هستند چرا که دادستانی منتظر گزارش بازرسان است.
به گفته خانوادهها، هر شش معدنچی کشته شده کارگر بخش دولتی شرکت البرز شرقی بودند و حفظ جانشان نیز بر عهده مسوول ایمنی این شرکت بوده است.
آنها همچنین تاکید کردند که پزشکی قانونی علت مرگ را «خفگی» اعلام کرده و باید منتظر نتیجه بررسیهای دستگاه قضایی و نیز «کمیته حقیقتیابی» ماند که در همین زمینه تشکیل شده است.
تونلی با سابقه چند سانحه مرگبار
هممیهن یادآور شد که طزره چندین تونل دارد که دست بخش خصوصی و دولتی است و هر چند تونلی که انفجار یکشنبه در آن رخ داده به صورت مشترک و با سهم ۵۱ درصدی دولت و ۴۹ درصدی خصوصی اداره میشده اما مکان دقیق انفجار تحت مدیریت دولت بوده است.
به نظر میرسد گاز متان از طریق حفرههای پشت جبهه لایه زغال سنگ نشت کرده و مسوولان معدن میگویند تجمع بیش از حد گاز در تونلی که متعلق به شرکت البرز شرقی در طزره دامغان است، منجر به انفجار در آن شده است.
از سوی دیگر به گفته کارگران، کارگاه محل حادثه یعنی تونل رزمجاه غربی کیپنج، پیش از این بهدلیل تجمع زیاد گاز برای شش ماه پلمب شده بوده اما بار دیگر برای ادامه کار بازش کردند.
پس از حادثه اخیر، سه وزیر کار، صنعت، معدن و تجارت (صمت) و کشور در معدن حاضر شدند و گفتند که فعالیت تونل فعلا متوقف شده است.
یک هفته بعد از آن هم وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی خبر داد ابعاد حادثه معدن طزره «در دست بررسی» است و دادستان کشور هم گفت که دولت و دستگاه قضایی پیگیر حادثهاند.
هممیهن در گزارش خود یادآور شد که این سومین انفجار در مجموعه معادن طزره در چهار سال اخیر است و دو انفجار قبل هم جان سه نفر را گرفتهاند؛ بنابراین تنها در چهار سال اخیر، این معادن ۹ کشته داشتهاند.
به گفته کارگران این معدن، بهطور میانگین «سالانه یک تا دو نفر بهدلیل گازگرفتگی فوت میکنند» و غیر از آن، موارد مسمومیت ناشی از گازگرفتگی هم بالاست و «هر هفته سه تا چهار مورد گزارش میشود».
اما بر اساس گفتههای کارگران، آنها با وجود این اتفاقات چارهای جز این ندارند که «سریع درمان شوند» و به محل کارشان بازگردند چرا که به حقوقشان نیاز دارند هر چند که بر اساس گزارش هممیهن، حقوق و دریافتی این کارگران با وجود شغل دشوار و پرخطرشان پایین و ناچیز است.
مرگ خاموش و بازی با جان کارگران در ازای حقوقهای ناچیز
این روزنامه در بخش دیگری از گزارش خود به وضعیت نامناسب کاری و اقتصادی کارگران این معدن پرداخت و یادآور شد که حقوقشان بین هشت تا ۹ میلیون تومان است و اگر خیلی اضافهکاری کنند دریافتیشان به ۱۱ میلیون تومان میرسد.
کارگران در معدن شیفتهای مختلف هشت ساعته، ۱۶ ساعته و ۲۴ ساعته دارند و کارگران خدمات روزی ۱۶ ساعت کار میکنند.
کارگران البرز شرقی هم به دو دسته امانی و پیمانی تقسیم میشوند که شش کارگر جانباخته، از نوع قرارداد امانی و طرف حساب خود شرکت البرز شرقی بودند اما آنها که پیمانیاند شرایط نامناسبتری دارند.
امنیت شغلی کارگران پیمانی «بسیار پایین» است و شاید بعد از ۲۰ سال کار کردن، از طرف پیمانکار از کار بیکار شوند.
به گفته کارگران از هزار و ۵۰۰ نیروی شرکت البرز شرقی حدود هزار و ۲۰۰ نفرشان پیمانیاند که هر کدام ۱۵-۱۶ سال سابقه کار دارند اما پیمانکاران اغلب از پرداخت عیدی، پاداش، حق بیمه و حق لباس به آنها خودداری میکنند.
از سوی دیگر هممیهن به نقل از یک کارگر با نام اختصاری «ف» نوشت که ۵۰ درصد ریهاش را بهدلیل کار در معدن زغالسنگ از دست داده است.
طی سالهای گذشته به جز او، تعدادی دیگر از کارگران هم بهدلیل ابتلا به بیماریهای ناشی از کار، ممنوع از کار شده بودند اما باز هم سر کار میرفتهاند.
غزالی، یکی دیگر از کارکنان معدن با ۱۹ سال سابقه کار که مبتلا به آسم است، به هممیهن گفت اگر کسی زیر ۵۰ سال باشد، بازنشستهاش نمیکنند؛ حتی اگر بیشتر از ۲۰ سال در معدن کار کرده باشد.
به گفته ناظران، کارگران معدن اغلب پس از ۲۰ سال کار، بهدلیل ابتلا به بیماریهای تنفسی و ریوی جانشان را از دست میدهند.
بیماری سارکوتیدوز که سلولهای التهابی در اندامها ایجاد میکند تنها یکی از این بیماریهاست و اغلب کارگران معدن به دلیل درگیری ریههایشان، سرطان میگیرند و فوت میکنند.

علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت رئیسی، با تایید ضمنی گزارشها درباره آلودگی چندین تن ذرت یک انبار در همدان به «کپک و قارچ»، گفت: «اینکه یک سیلو مسئلهای داشته باشد، نباید به سرعت ذهن مردم را با آن مشوش کنیم. طبیعی است که در این حجم گسترده گاهی آفتهایی هم وجود داشته باشد..»

در ادامه واکنشها به توافق جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا برای مبادله زندانیان و آزادسازی پولهای بلوکه شده، شاهزاده رضا پهلوی این توافق را «هدیهای به رژیم» خواند و گفت مردم ایران فراموش نخواهند کرد چه کسانی در سختترین روزها به آنان پشت کردند و در کنار قاتلانشان ایستادند.
او تاکید کرد که «هدف چنین معاملهای درست در آستانه روز مهسا» و تدارک ایرانیان برای تجمعات اعتراضی در داخل و خارج، «ناامید کردن آزادیخواهان ایران و دادن اعتماد به نفس به رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی و هدیهای به این رژیم و ابراهیم رئیسی جنایتکار، پیش از سفرش به نیویورک است».
توافق ایران و آمریکا برای مبادله زندانیان در روزهای گذشته منتقدان جدی دیگری نیز داشته است. از جمله دونالد ترامپ، رییسجمهوری سابق آمریکا که در واکنش به این توافق جو بایدن را «بیکفایت» خواند و گفت که در دوره ریاست جمهوری خودش، «۵۸ گروگان را در ازای هیچ پولی» پس گرفته است.
شاهزاده رضا پهلوی اما خطاب به مردم ایران نیز نوشت: «هیچ دولت خارجیای هرگز نمیتواند سرنوشت ایران را بر خلاف خواست شما تعیین کند.»
او تاکید کرد: «ما اگرچه از کمک دیگران در مسیر پیروزی بر این رژیم اهریمنی استقبال میکنیم اما روی پای خود ایستادهایم و بر توان و همبستگی ملی خود حساب کردهایم.»
از جمع منتقدان توافق ایران و آمریکا، تد کروز، سناتور جمهوریخواه هم در بیانیهای اعلام کرد دولت جو بایدن به یک «توافق هستهای محرمانه» با رژیم ایران رسیده است که از کنگره و مردم آمریکا پنهان مانده است.
کروز همچنین به خبرنگار ایراناینترنشنال گفت: «سیاستهای دولت فعلی بایدن نشاندهنده ضعف و مماشات است و آنها فقط به آیتالله قدرت دادهاند تا سرکوب و اقدام تروریستی بیشتری انجام دهند که برای مردم ایران و بقیه جهان وحشتناک بوده است.»
۲۶ سناتور جمهوریخواه هم از دولت بایدن به دلیل انجام این معامله با جمهوری اسلامی انتقاد کردهاند.
با این حال سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا پیش از این در مصاحبهای با خبرگزاری رویترز گفته بود که هیچ تغییری در رویکرد کلی واشینگتن در قبال ایران ایجاد نشده است.
متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هم در جدیدترین اظهارات خود تاکید کرد وزارت خزانهداری ایالات متحده بر نحوه استفاده از پول آزادشده ایران از سوی جمهوری اسلامی برای اهداف «بشردوستانه» نظارت دارد و اگر لازم باشد میتواند آن را «مسدود» کند.
اواخر خرداد ماه و در پی انتشار گزارشها درباره مذاکرات بین ایران و آمریکا، نیویورک تایمز به نقل از مقامهای ایرانی، آمریکایی و اسرائیلی گزارش داد دولت بایدن برای محدود کردن برنامه هستهای جمهوری اسلامی و آزادی زندانیان آمریکایی در ایران، به صورت مخفیانه با تهران در حال مذاکره است.
چند روز پیش از آن هم آکسیوس به نقل از سه منبع آگاه گزارش داد مقامهای آمریکا و ایران ماه پیش از آن (اردیبهشت) در عمان گفتوگوهایی غیرمستقیم برگزار کردند و در این مذاکرات مقامهای عمانی پیامهای دو طرف را میان اتاقهای جداگانه بین مقامات این دو کشور منتقل میکردند.

ابراهیم رئیسی در جلسه روز چهارشنبه هیات دولت، با اشاره به نزدیک شدن ایام بازگشایی مدارس و دانشگاهها، از ویزران «آموزش و پرورش»، «علوم، تحقیقات و فناوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» خواست که همه مقدمات لازم برای آغاز «بانشاط» سال تحصیلی جدید را تمهید و فراهم کنند.

بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، امجد امینی، پدر مهسا ژینا امینی، در دو روز اخیر چند مرتبه به اداره اطلاعات شهر سقز احضار شده و تحت فشار قرار گرفته است تا مراسم سالگرد قتل دخترش را لغو کند. او اما زیر بار تهدیدها نرفته و خانواده امینی قصد دارند مراسم را برگزار کنند.
مژگان افتخاری و امجد امینی، مادر و پدر مهسا، هفته گذشته متنی مشترک در اینستاگرام منتشر کرده و گفتند: «مانند هر خانواده داغدیدهای در سالیاد شهادت فرزند دلبندمان بر مزار آن عزیز سفرکرده گرد هم آمده و مراسم سنتی و مذهبی برگزار میکنیم.»
این فراخوان در حالی منتشر شد که چندی پیش ماموران امنیتی صفا عائلی، دایی مهسا امینی را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، امجد امینی هم پس از انتشار اطلاعیه مراسم سالگرد دخترش چند بار از سوی اداره اطلاعات شهر سقز احضار و ساعتها بازجویی شده است.
پدر مهسا امینی اما در پاسخ به این فشارها و تهدیدها برای «تکذیب فراخوان سالگرد و لغو مراسم»، تاکید کرد: «به هیچ عنوان این را قبول نکردم و مراسم را برگزار میکنیم.»
صبح روز سهشنبه ۱۴ شهریور نیروهای مسلح به خانه صفا عائلی (دایی مهسا امینی) حمله و او را بازداشت کردند.
طی پنج ماه اخیر و در آستانه سالگرد خیزش انقلابی، دستکم ۸۰ نفر از اعضای خانوادههای دادخواه از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدهاند.
از سوی دیگر در روزهای گذشته گزارشهای متعددی منتشر شده است درباره اعزام کاروانی از نیروهای مسلح نظامی به سمت شهرهای کُردنشین ایران.
گزارشها همچنین حاکی از تشدید اقدامات امنیتی در سراسر ایران به ویژه استانهای کردستان و آذربایجانغربی است؛ بهطوری که در سنندج، مرکز استان کردستان، سپاه پاسداران ایستهای بازرسی برپا کرده و خودرو و موبایل شهروندان را بررسی میکند.
به گفته سازمان حقوق بشری ههنگاو، دستکم هزار نیروی یگان ویژه وارد سقز، محل زندگی و دفن مهسا امینی شده و در این شهر مستقر شدهاند.
مهسا ژینا امینی شهریور ماه سال گذشته پس از بازداشت از سوی گشت ارشاد به کما رفت و روز ۲۵ شهریور خبر درگذشت او در بیمارستان کسری منتشر شد.
ساعاتی پس از مرگ او، تجمعی اعتراضی مقابل بیمارستان شکل گرفت و یک روز بعد هنگام خاکسپاری مهسا در آرامستان آیچی سقز، موجی از اعتراض علیه جمهوری اسلامی به راه افتاد.
قتل حکومتی او، در روزهای بعد منجر به شکلگیری جنبش «زن، زندگی، آزادی» و اعتراضاتی در سراسر کشور شد که از آن با عنوان «خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی» یاد میشود.
در این اعتراضات که از سوی نیروهای مسلح حکومتی با حمله به قصد سرکوب و کشتار همراه شد، بنا بر گزارش نهادهای حقوق بشری دستکم ۵۷۰ شهروند از جمله دهها کودک کشته شدند.
دهها تن دیگر نیز در پی شلیک گلولههای جنگی و ساچمهای، قطع نخاع، نابینا یا مجروح شدند و هزاران نفر هم به دلیل شرکت در اعتراضات یا حمایت از آن بازداشت و روانه زندان شدند.
با وجود تلاش حکومت برای سرکوب معترضان و اقشار مختلف از جمله دانشجویان در یک سال گذشته و همچنین جلوگیری از شکلگیری مجدد اعتراضات، فراخوانهای متعددی از سوی گروهها، نهادها و شهروندان برای تجمع و اعتصاب سراسری در سالگرد خیزش انقلابی منتشر شده است.
یکی از تازهترین این پیامها از سوی گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، کارگر وبلاگنویس کشته شده به دست جمهوری اسلامی منتشر شده است.
گوهر عشقی در این پیام از عموم شهروندان خواسته است جوانانی که جانشان را در راه ایران دادهاند، فراموش نکنند.
او تاکید کرده است که: «سالگرد مهسا امینی یادتان نرود.»