وزیر خارجه جمهوری اسلامی: کشورهای اسلامی، اسرائیل را تحریم و سفرای آن را اخراج کنند



مراسم خاکسپاری داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر، صبح روز چهارشنبه ۲۶ مهر با حضور شمار زیادی از شهروندان و سینماگران، همراه با شعارهای اعتراضی مردم در تالار وحدت تهران برگزار شد. مونا مهرجویی، دختر این زوج، بدون حجاب اجباری در مراسم حاضر شد. او گفت: «قاتلان میان ما هستند.»
داریوش مهرجویی، سینماگر برجسته ایران و همسرش وحیده محمدیفر، فیلمنامهنویس، شامگاه شنبه ۲۲ مهر در ویلای شخصیشان واقع در زیبادشت شهرستان فردیس استان البرز به شکلی مشکوک به قتل رسیدند. پیکر این دو را دخترشان پیدا کرد.
او در مراسم تشییع والدینش گفت: «نمیدانم چه میتوانم به زبان بیاورم. الان تنها احساسی که دارم این است که مامان و بابا کنارم ایستادهاند، شانههایم را گرفتهاند و از من میخواهند سرپا بمانم. مطمئنم از اینکه کنارم هستند.»
او در ادامه جمله معروف داریوش مهرجویی در مراسم بزرگداشت عباس کیارستمی را یادآوری کرد که با اشاره به مرگ این فیلمساز شهیر با خطای پزشکی گفته بود قاتلین میان ما هستند.
حاضران شعار «مرگ بر قاتل این جنایت» سر دادند
ویدیوهای منتشر شده از این مراسم نشان میدهند مردم شرکتکننده در تشییع مهرجویی و محمدیفر، شعارهایی مانند «مرگ بر قاتل این جنایت» سر دادند و خواهان «رسوایی» و شناسایی عاملان مرگ فجیع این سینماگر و همسرش شدند.
شعار «زن زندگی آزادی» هم در این مراسم سر داده شد.
در آیین تشییع مهرجویی، شماری از هنرمندان سخنرانی کردند و به قتل فجیع او و همسرش پرداختند.
بهمن فرمانآرا، فیلمساز، گفت: «ما کجا داریم زندگی میکنیم؟ یکی از بزرگترین هنرمندان این مملکت باید سلاخی شود؟»
مسعود کیمیایی، دیگر کارگردان شهیر ایرانی در صحبت کوتاهی گفت: «هیچ چیز نمیتوانم بگویم ... راجع به داریوش مهرجویی و رفتنش از این جهان حرف بزنم؟ غیر ممکن است ...»
تصاویر منتشر شده از این مراسم نشان میدهند تعدادی از هنرمندان شرکتکننده در مراسم مانند مانی حقیقی و رضا درمیشیان در حال گریستن هستند.
جعفر پناهی و محمد رسولاف، دو کارگردانی که طی سالهای گذشته به دلیل همراهی با اعتراضات مردمی بازداشت، زندانی و متحمل محرومیتهای اجتماعی شدند نیز از دیگر حاضران در این مراسم بودند.
همزمان با برپایی این مراسم، احمد وحیدی، وزیر کشور در حاشیه جلسه هیات دولت گفت اینکه قتل داریوش مهرجویی و همسرش را به قتلهای زنجیرهای نسبت میدهند «اظهارات ناصحیحی» است.
او هدف «شایعهسازان» از مشابه دانستن قتل مهرجویی با قتلهای زنجیرهای را «ناامنسازی روانی جامعه» دانست و گفت: «جای سوال است که چرا این مسایل مطرح میشود؟»
وزیر کشور در ادامه گفت سرنخهایی از این قتل به دست آمده است.
در روزهای گذشته شماری از شهروندان، هنرمندان و کاربران شبکههای اجتماعی این قتل را بازآفرینی قتلهای زنجیرههای نویسندگان و هنرمندان در دهه ۷۰ دانستند.
حسامالدین آشنا، معاون وقت وزارت اطلاعات در دوره وقوع قتلهای زنجیرهای در شبکه اجتماعی ایکس از قتل مهرجویی و همسرش با عنوان «ترور» یاد کرد و نوشت: «نباید از هیچ یک از احتمالات داخلی و خارجی غافل شد.»
روز ۲۴ مهر کانون نویسندگان ایران با انتشار متنی کوتاه درباره این «جنایت هولناک» یادآور شد جمهوری اسلامی ید طولایی در تعقیب و آزار و حتی قتل نویسندگان و هنرمندان آزادیخواه دارد.
مانی حقیقی، کارگردان سینما در واکنش به این قتل مشکوک، احتمال سیاسی بودن آن را مطرح کرد و گفت فقط ٢۵ سال از قتلهای زنجیرهای میگذرد.
عدهای ابعاد این واقعه را بزرگتر از پروژه قتلهای زنجیرهای با هدف ارعاب روشنفکران و دگراندیشان خواندند و گفتند حکومت قرار است با این سلاخی به تمامی جامعه حس ناامنی و ترس تزریق کند.
در جریان قتلهای زنجیرهای از سال ۱۳۶۹ تا سال ۱۳۷۷ داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، احمد تفضلی، حمید حاجیزاده و فرزند خردسالش کارون، علیاکبر سعیدی سیرجانی، احمد میرعلایی و شمار دیگری از دگراندیشان در ایران به شکلی فجیع کشته شدند.
مقایسه قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر با آن حوادث عمدتا به این دلیل است که این دو از معترضان به سیاستهای جمهوری اسلامی بودند و به شکلی مشابه با ضربههای چاقو یا جسم برنده دیگر به ناحیه گردن کشته و سلاخی شدند.
پزشکی قانونی علت مرگ این دو نفر را «خونریزی شدید به دلیل جراحات وارده به واسطه برخورد چاقو یا جسم برنده و نوک تیز به بدن» اعلام کرد.
داریوش مهرجویی که متولد آذر ۱۳۱۸ بود از برجستهترین فیلمسازان و نویسندگان سینمای ایران و از چهرههای جریان موسوم به موج نو است.
این کارگردان سینما در سال ۱۳۹۳ جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه را از سفیر این کشور در ایران دریافت کرد.
از مهمترین آثار او فیلمهای «گاو»، «آقای هالو»، «پستچی»، «دایره مینا»، «سنتوری»، «هامون»، «لیلا» و «پری» هستند.

حدود ۲۰۰ روزنامهنگار و نویسنده با انتشار نامهای سرگشاده، خواستار آزادی نیلوفر حامدی و الهه محمدی، گزارشگران قتل حکومتی و مراسم تشییع پیکر ژینا مهسا امینی شدند. به گفته آنان، زندانی شدن خبرنگاران روزنامههای شرق و هممیهن، ضربهای بزرگ به رسالت روزنامهنگاری است.
روزنامه شرق با انتشار این نامه یادآوری کرد بیش از یک سال از بازداشت این دو نفر میگذرد و آخرین جلسه دادگاهشان نیز حدود سه ماه پیش برگزار شد.
نیلوفر حامدی و الهه محمدی در این مدت بدون هیچ حکمی و تحت عنوان «بازداشت موقت» و بدون تبدیل قرار و آزادی، در حبس ماندهاند.
در نامه سرگشادهای که به امضای بیش از ۲۰۰ «اهل قلم» در ایران رسیده، تاکید شد تداوم بازداشت موقت این دو روزنامهنگار بعد از یک سال توجیهی ندارد.
به گفته آنان سخنان غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه در مخالفت با بازداشتهای موقت طولانیمدت سندی دیگر بر تایید این موضوع است.
اژهای ۱۵ فروردین امسال گفته بود قرار بازداشت غیرضروری، «حقالناس» و دارای تبعات است.
پیشتر روزنامه هممیهن در گزارشی به نقل از حقوقدانان و وکیلها نوشته بود در پروندههای امنیتی اصرار بر صدور قرار بازداشت موقت، آنهم به مدت طولانی است.
بر اساس این گزارش که فروردین امسال منتشر شد، بازداشت موقت شدیدترین نوع قرار است و گاهی بهعنوان شکنجه استفاده میشود.
پرتو برهانپور و شهاب میرلوحی نیز اواخر شهریور امسال تاکید کردند یک سال حقوقی از بازداشت موقت موکلانشان، نیلوفر حامدی و الهه محمدی میگذرد و طبق قانون آنها باید آزاد شوند.
امضاکنندگان نامه سرگشاده، کلید اصلی رفع ناکارآمدیها و اقدامات غیرقانونی را وجود فضای آزاد رسانهای، اطلاعرسانی و بیان مسایل و مشکلات کشور و امکان نقد عملکردها دانستند.
آنها با اشاره به «برخوردهای سلیقهای، فراقانونی و مغایر با آزادیهای مصرح در قانون اساسی» خواستار آزادی الهه محمدی و نیلوفر حامدی شدند.
اواخر اسفند سال گذشته نیز بیش از ۲۰۰ روزنامهنگار داخل ایران در نامهای مشابه به رییس قوه قضاییه خواهان آزادی این دو خبرنگار زندانی شده بودند.
دومین و آخرین جلسه دادگاه بدوی نیلوفر حامدی و الهه محمدی به ترتیب در روزهای سوم و چهارم مرداد امسال برگزار شد.
آنها در حالی در این جلسهها از عملکرد خود به عنوان خبرنگار دفاع کردند که به «همکاری با دولت متخاصم آمریکا، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت و فعالیت تبلیغی علیه نظام» متهم شدند.
نیلوفر حامدی در تاریخ ۳۱ شهریور سال گذشته به دلیل گزارشگری درباره وضعیت مهسا ژینا امینی از بیمارستان، به وسیله نیروهای حکومتی در خانه خود بازداشت شد.
یک هفته بعد هم الهه محمدی، خبرنگار روزنامه هممیهن به دلیل انتشار گزارشهایی از مراسم خاکسپاری مهسا امینی در شهر سقز بازداشت شد.
به این ترتیب این دو روزنامهنگار به دلیل اطلاعرسانی درباره درگذشت و تشییع مهسا ژینا امینی تحت فشار و هدف اتهامزنی نهادهای امنیتی قرار گرفتند.
در جریان خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی بر اساس گزارش فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، دستکم ۱۰۰ روزنامهنگار در ایران بازداشت و بیش از ۲۱ نفر آنان در مجموع به ۷۷ سال زندان محکوم شدند.
شش روزنامهنگار از جمله حامدی و محمدی از یک سال پیش تاکنون همچنان در زندان هستند.

علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت ابراهیم رئیسی افزایش میزان یارانهها را رد کرد و گفت که یارانه نه افزایش پیدا میکند نه شیوه پرداخت آن تغییر میکند. به گفته بهادری جهرمی، تنها شیوه دهکبندی به صدکبندی تغییر خواهد کرد.
بر اساس اعلام سخنگوی دولت، خانوارها به جای اینکه از نظر مالی در ۱۰ دهک تقسیم شوند، هر دهک به ۱۰ دهک تقسیم میشود و اینگونه تقسیم خانوارها با دقت بیشتری در ۱۰۰ صدک صورت میگیرد.
به تازگی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد تا هفت دهک جامعه مشمول اجرای طرح کالابرگ الکترونیک میشوند.
افزایش تعداد دهکهای مشمول این طرح تا ۷۰ درصد از جامعه از نظر شماری از صاحبنظران اقتصادی خود نشانهای برای وخامت اوضاع معیشتی خانوارهای ایرانی ارزیابی شده است.
روزنامه دنیای اقتصاد با انتشار گزارشی همزمان با روز جهانی ریشهکن کردن فقر به نتایج مطالعاتی اشاره کرده است که بر اساس آن از ۳۰ تا ۵۰ درصد جمعیت کشور درگیر فقر مطلق هستند.
در این گزارش تصریح شده است در یک دهه گذشته عوامل مختلفی مانند تحریمهای اقتصادی و تورم مزمن باعث شده است تا نه تنها درآمد سرانه ایرانیان در مسیر رشد قرار نگیرد بلکه روندی معکوس را تجربه کرده است.
در سالهای گذشته تورم یکی از مهمترین عوامل کاهش قدرت خرید خانوارهای ایرانی بوده است.
به نوشته دنیای اقتصاد، در نیم دهه اخیر رشد زیگزاگی به جای رشد اقتصادی پایدار و بالا بودن نرخ تورم، دو عامل برای افزایش فقر در کشور بوده است.
وحید محمودی، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه تهران نیز در سرمقالهای که برای روزنامه دنیای اقتصاد نوشته با اشاره به اینکه تا ۵۰ درصد جمعیت کشور درگیر فقر مطلق هستند، اشاره کرده است از سال ۱۳۶۸ کشور دچار تورم بالا و مزمن شده و سرپرست خانوار شروع به زمانفروشی کرده؛ به این معنا که به جای هشت ساعت در روز، ۱۲ساعت و حتی تا ۲۰ ساعت در روز کار میکند.
این اقتصاددان از این پدیده به عنوان «فقر زمانی» یاد کرده و نوشته است: «۵۴ درصد معلمان و ۶۰ درصد از کادر درمان دچار فقر زمانی هستند.»
به نوشته محمودی، امروز در ادبیات مطالعات فقر از سنجه یا معیار فقر چندبعدی استفاده میکنند و برخلاف معیار فقر مطلق که پایه تحلیل آن صرفا درآمد خانوار است، ابعاد درآمدی و غیر درآمدی نظیر آموزش، سلامت و ... را در نظر میگیرند که با این معیار وضعیت فقر در کشور وخیمتر است.
محمودی در بخشی از این یادداشت تصریح کرده است یک نظام و برنامه مدون فقرزدایی در کشور وجود ندارد، منابعی هم که در این راستا از سوی نهادهای مختلف هزینه میشوند بهصورت جزیرهای هزینه میشوند که در عمل به قدر کفایت موثر واقع نمیشوند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران بر لزوم شکلگیری یک پنجره واحد حمایتی تاکید کرده تا امید به رفع فقر از چهره کشور افزایش یابد.
ابراهیم رئیسی در هفتههای پایانی سال ۱۴۰۰ خطاب به متولیان دولت سیزدهم دستور داده بود تا ظرف دو هفته فقر مطلق در ایران را ریشهکن کنند. با وجود گذشت حدود ۲۰ ماه از آن دستور، گزارشهای رسمی تایید میکنند فقر مطلق در بین خانوارهای ایرانی افزایش یافته است.
به نوشته روزنامه هممیهن، پژوهشهای رسمی نشان میدهند تعداد افرادی که زیر خط فقر هستند خیلی بالا رفته است و حتی افراد زیادی هستند که حداقل کالری روزانه لازم را هم دریافت نمیکنند.
در این یادداشت آمده است که علاوه بر مشکل تامین غذا، موضوع دارو نیز مشکل بزرگ کشور است؛ به طوری که حتی افرادی که پول هم دارند باز در تهیه دارو ناکام میمانند.

دفتر سخنگوی فراجا در واکنش به برخی خبرهای رسانهای درباره دستگیری عامل یا عاملان قتل داریوش مهرجویی و همسرش، این موضوع را تکذیب کرد.

مادر ابوالفضل امیرعطایی، نوجوان ۱۶ساله کشته شده به دست ماموران جمهوری اسلامی، ضمن انتشار تصویری از فرزندش، نوشت: «از مادر فلسطینی با من نگویید، چشمان پسرم پر از حرفهایی بود که زبانش از گفتن قاصر بود.»