مشاور وزیر آموزش و پرورش: ۱۷ هزار طلبه جهادی در آموزش و پرورش فعالیت میکنند



شروین حاجیپور، خواننده و آهنگساز با انتشار اثر تازهاش به نام «آشغال»، خبر داد برای چندمین بار به دلیل آهنگ «برای» به دادگاه احضار شده است. حاجیپور پس از انتشار این آهنگ، مدتی بازداشت شده بود. او با «برای» برنده جایزه گرمی «بهترین ترانه برای تغییر اجتماعی» در سال ۲۰۲۳ شد.
حاجیپور با انتشار ویدیویی از اثر تازهاش به نام «آشغال» در اینستاگرام با اشاره به ادامه بلاتکلیفیاش پس از آزادی با قرار وثیقه نوشت: «نمیدانم این ترس و بلاتکلیفی تا کی ادامه دارد ...»
به گفته حاجیپور، وقتی او ترانه «برای» را مینوشته، برایش مهم نبوده است «هوای آلوده، گریبان کدام ریهها را میگیرد، یا فقر در جیب هواداران کدام جناح سیاسی مینشیند، یا انقراض پیروز، چپها را به سوگ مینشاند یا راستها را».
حاجیپور اعتراض را لازمه تکامل دانست و گفت حل مشکلات بدون اعتراض ممکن نیست.
او در این باره با تاکید بر اینکه «میدانستم قربانی تمام تندرویهای جناحی، ما مردم عادی هستیم و اعتراض لازمه تکامل است و تا مشکل را نشان ندهیم، حل کردنش هم میسر نیست و ما مردم عادی هم حق داریم تا دلمان برای وطن بسوزد و به فکر آبادیاش باشیم»، نوشت: «حالا اما احساس میکنم که شاید اشتباه میکردم ... شاید خاک را هم انحصاری کردهاند.»
خواننده ترانه «برای» در پایان نوشت: «شاید وطن برای ما مردم عادی نیست و آدمی بدون وطنش هیچ نیست، الا زبالهای دور انداختنی .... آشغال منتشر شد.»
شروین حاجیپور ترانه «برای ...» را پس از کشته شدن مهسا امینی و بر اساس سلسله توییتهایی اعتراضی با مطلع «برای» تنظیم و آهنگسازی کرد.
این ترانه که در کمتر از ۲۴ ساعت، ۴۰ میلیون بازدیدکننده داشت و به نمادی برای خیزش انقلابی ایرانیان بدل شد، چرایی اعتراض گسترده مردم ایران را در جریان هفتههای آغازین خیزش مطرح کرد. دلایلی بر اساس خواستههایی چون داشتن یک زندگی عادی تا موضوع اقتصاد، سیاست، محیط زیست و مسایل اجتماعی دیگری که در چهار دهه تبدیل به مهمترین بحرانهای زندگی ایرانیان شدهاند.
حاجیپور پس از استقبال گسترده از این ترانه بازداشت و این ترانه از صفحه اینستاگرام او پاک شد.
این خواننده پس از حدود دو هفته بازداشت، روز ۱۲ مهر با قرار وثیقه آزاد شد. وکیل او در آن زمان گفت که به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «ترغیب و تحریک افراد به اعمال خشونتآمیز» دستور منع خروج او از کشور صادر شده است.
اکنون بسیاری از معترضان ایرانی در داخل و خارج کشور، در تظاهرات خیابانی و تجمعاتشان همچنان ترانه «برای» را بازخوانی میکنند.
شروین حاجیپور با این ترانه به عنوان برنده جایزه «بهترین ترانه برای تغییر اجتماعی» در مراسم جایزه گرمی سال ۲۰۲۳ معرفی شد.
از زمان آغاز خیزش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی و کشته شدن صدها نفر به دست نیروهای حکومتی، نهادهای امنیتی و قضایی فشارهای بسیاری بر هنرمندان حامی خیزش وارد کردهاند.
مهدی یراحی، آهنگساز و خواننده موسیقی پاپ، یکی از آخرین هنرمندانی است که به دلیل همراهی با مردم در جریان خیزش و انتشار ترانه «روسریتو»، با حکم دادگاه انقلاب تهران به دو سال و هشت ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی با اشاره به انفجارها در مراسم سالگرد قاسم سلیمانی در کرمان، گفت که «با وجود همه تلاشها و اقدامات استانداری و اعضای شورای تامین استان کرمان ما شاهد این فاجعه غمبار و این توطئه دشمن بودیم که موجب شرمندگی ما در مقابل رهبری و مردم شد.»

رضا تقوی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، با بیان اینکه «اگر بچههای حماس آماده نبودند، نمیتوانستند حدود ۱۰۰ روز در برابر یک لشکر تا بن دندان مسلح بایستند»، گفت که «بچههای مومن حماس توانستند کمر آمریکا و اسرائیل را بشکنند و به زیبایی شکست آنها را به مردم دنیا اعلام کردند.»

سعید ماسوری، زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، نامهای از زندان قزلحصار کرج نوشته است با عنوان «ای عاشقان، ای عاشقان، امروز ماییم و شما». این نامه به مناسبت آغاز بیستوچهارمین سال حبس بدون مرخصی او نوشته شده و در آن به تجربههای دردناک در زندانهای جمهوری اسلامی پرداخته شده است.
او در نامه خود تاکید کرد: «ما را از این دریای خون نمیتوانند بترسانند.»
ماسوری در این نامه با بیان اینکه «همچون فرزند مریم که صلیبش را بر دوش میکشد، ۲۴ سال است سنگینی دیوارهای قطور و میلههای آن را تحمل میکنم»، نوشت که فضای خفقانآور زندان را لحظه لحظه زندگی کرده است.
او در ادامه بیتی از یکی از غزلهای مولانا را نقل کرد که میگوید: «ما رخ ز شکر افروخته با موج و بحر آموخته/ زان سان که ماهی را بود دریا و طوفان جان فزا.»
این زندانی سیاسی، بیستوسومین سال حبسش را که با خیزش انقلابی ایرانیان و سرکوب مردم معترض به دست جمهوری اسلامی همزمان شد، «سالی خونین» و «خونینترین» سال حبس خود توصیف کرد و نوشت: «هنوز گرمای نفس و نجوای عزیزانی مثل زندانیان سیاسی محسن شکاری، محمدمهدی کرمی، محمد حسینی، میلاد زهرهوند یا قاسم آبسته، ایوب کریمی و داوود عبداللهی (آسو) را که در همین کشتارگاه قزلحصار به مسلخ بردند، بر گونههای خود احساس میکنم.»
ماسوری در ادامه از خسرو بشارت، انور خضری، فرهاد سلیمی، کامران شیخه، مجاهد کورکور، رضا رسایی و شمار دیگری از زندانیان سیاسی و عقیدتی در خطر اعدام نام برد.
او به نقش علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی به عنوان آمر جنایتهای اخیر در جمهوری اسلامی اشاره کرد و نوشت: «ماران روییده بر دوش این ضحاک هنوز از خون و مغز جوانانمان سیر نگشته و تازه خدای جنایت و کشتار و نه خداوند مهربانی و رحمت، دستورات این جنایتها را بر زبان آن ضحاک جاری گردانده.»
قدیمیترین زندانی سیاسی در ایران، زندان را «قبرستان انسان و انسانیت» توصیف کرد و با شرح انتقال زندانیان از بندهای عمومی برای اجرای حکم اعدام و فضای پس از آن در بند، مینویسد: «آنگاه که ماموران کشتار و اعدام، هر روز یکی را از کنارت برای اعدام با دستبند و زنجیر به انفرادی میبرند و آخرین نگاهش بر تو قفل میشود و هیچ کاری از دستت برنمیآید، هر لحظه و پس از او حلقآویز و اعدام شدهای. من تمام این یک سال را لحظه به لحظه با آنها اعدام شدهام.»
او در ادامه از مخاطبان خود پرسیده این وضعیت «تا کی و تا به کجا» ادامه دارد و خود پاسخ داده است: «قطعا تا جایی که قطره قطره آزادیهای گرفته شده از مردممان را پس بگیریم و این البته بهایی بس خونین است که هر لحظه پرداخته و قرار است بیش از آن را هم بپردازیم. شاید این سرنوشت عاشقان آزادی و ایران باشد.»
این زندانی سیاسی در پایان نامهاش با نقل بیت دیگری از یکی از غزلهای مولانا که میگوید «ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما/ افتاده در غرقابهای تا خود که داند آشنا» ابراز امیدواری کرده «شنا کردن در این دریای خون» در نهایت به «ساحل آزادی و عدالت و برابری» برسد.
سعید ماسوری، یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی در ایران و متولد سال ۱۳۴۴ در خرمآباد لرستان است.
ماسوری در تاریخ ۱۹ دی ماه ۱۳۷۹ به اتهام «عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران» به دست ماموران وزارت اطلاعات در شهرستان دزفول بازداشت و پس از ۱۴ ماه نگهداری در یکی از سلولهای انفرادی اداره اطلاعات اهواز به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
این زندانی سیاسی در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران با اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شد اما حکمش مدتی بعد به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.
ماسوری از زمان بازداشت تا کنون بدون حتی یک روز مرخصی در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز، زندان اوین و زندان رجایی شهر کرج و زندان قزلحصار کرج، سالهای حبس خود را سپری کرده و هماکنون در زندان قزلحصار کرج به سر میبرد.

موج تازه مسمومیتهای ناشی از مصرف الکل تقلبی در ایران، جان دستکم دو نفر را در شهرهای اهواز و ایذه گرفت. سخنگوی مرکز اورژانس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: «این دو فرد پس از اعزام به بیمارستان و علیرغم تلاش کادر درمانی، بر اثر مسمومیت با الکل جان خود را از دست دادند.»
عارف اصل شرهانی به رسانهها گفت این دو قربانی مردانی ۵۶ و ۲۰ ساله بودند که بامداد جمعه ۲۲ دی در شهرهای اهواز و ایذه به دلیل مصرف الکل مسموم شده بودند.
سخنگوی مرکز اورژانس پیشبیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز اضافه کرد که قربانیان برای درمان به بیمارستانهای «امام خمینی اهواز» و «شهدای ایذه» منتقل شدند اما با وجود تلاش کادر درمان، جان باختند.
گزارشهای اولیه درباره موج تازه مسمومیتهای ناشی از مصرف الکل تقلبی در ایران، روز ۱۳ دی منتشر شد و صابر جعفری، دادستان ماکو از مرگ سه نفر و مسموميت بيش از ۲۰ نفر خبر داد.
پس از آن روز شنبه ۱۶ دی، اعتماد به نقل از یک منبع آگاه از افزایش تعداد کشتهشدگان به هفت نفر خبر داد و نوشت یکی از قربانیان، پسری ۲۳ ساله بود که وقتی پدرش خبر مرگ او را شنید، خودش هم سکته کرد و جان باخت.
این منبع آگاه افزود هیچ کدام از مسمومشدگان در جشن یا مهمانی شرکت نداشتند و به صورت جداگانه دچار مسمومیت ناشی از مصرف مشروبات الکلی تقلبی شدند.
به نوشته این روزنامه علاوه بر کشتهشدگان، یکی از مصرفکنندگان این مشروبات نیز دچار مشکل بینایی شده است.
مسمومشدگان، این نوشیدنیهای الکلی را از فروشندگانی که مشروب دستساز تهیه میکنند خریده بودند.
پیشتر دادستان ماکو از دستگیری چهار نفر خبر داد که احتمالا از فروشندگان این نوشیدنیها بودهاند.
اواخر خرداد و اوایل تیر امسال دهها شهروند در استانهای تهران، البرز، مازندران، هرمزگان و قزوین به دلیل مصرف آنچه حکومت «مشروبات تقلبی» یا الکل صنعتی میخواند، مسموم شدند و جان خود را از دست دادند.
همان زمان مهدی فروزش، مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران از افزایش آمار «مرگهای ناشی از مسمومیت با الکل» خبر داد و گفت در فروردین و اردیبهشت امسال ٢۶ نفر در پایتخت به این دلیل جان خود را از دست دادهاند.
به گفته او، از میان این افراد ٢٢ نفرشان در پی مصرف متانول (الکل صنعتی و غیر خوراکی) و چهار تن دیگر به دنبال مصرف اتانول جان خود را از دست دادهاند.
گزارشها نشان میدهند عمده قربانیان در شهرهای ایران در گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال قرار دارند.
اعتماد روز شنبه در گزارش خود بر اساس اخبار رسمی نوشت که از شروع تابستان سال جاری تا کنون دستکم ۴۴ نفر بر اثر مصرف مشروبات الکلی تقلبی جان خود را از دست دادهاند.
این روزنامه با استناد به دادههای یک مقاله پژوهشی تاکید کرد سن و جنسیت مصرفکنندگان با هم رابطه معناداری دارند و مولفههایی چون سابقه مصرف، تحصیلات، شغل و ...، بر مسمومیت و مرگ ناشی از مصرف الکل تقلبی موثر است.
طبق نتایج به دست آمده، فراوانی نسبی مصرف الکل در میان افراد ۱۸ تا ۳۰ ساله سه برابر بیشتر از افراد بالای ۳۰ سال است.
بیش از ۸۵ درصد مسمومان مرد هستند و «اختلالات استفاده از الکل» نیز بهطور قابل توجهی در آنان بیشتر از زنان شایع است که به نظر میرسد به دلیل سهولت دسترسی آنان به این نوشیدنیها باشد.
بیش از ۴۰ درصد مسمومان به دلیل شادی و سرخوشی از مشروبات الکلی استفاده میکنند و بیش از ۸۰ درصد مسمومان الکل، دلیل مصرفشان را بیکاری و نداشتن سرگرمی عنوان میکنند.
بر اساس این پژوهش، بیش از ۸۰ درصد مسمومان، الکل مصرفی خود را از دستفروشان خریداری میکنند.
این مقاله تاکید دارد فروشندگان با استفاده از هیپوکلرید سدیم و بیرنگ کردن الکلهای صنعتی که یک جزو اصلی آن متانول است و فروش آن به عنوان اتانول، در اپیدمی مسمومیت با متانول نقش دارند.
مسمومیت، از دست رفتن بینایی، از کار افتادن کلیهها و مرگ، هر سال جان صدها شهروند ایرانی را به دلیل عدم دسترسی به نوشیدنی الکلی استاندارد تهدید میکند.
در ایران فروش و مصرف نوشیدنیهای الکلی غیرقانونی است. دستگاه قضایی میتواند مصرفکننده را در بار نخست بازداشت به ۸۰ ضربه شلاق و در صورت تکرار چند باره «حد»، به «اعدام» محکوم کند.
سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۸ ایران را در رتبه نهم مصرف مشروبات الکلی قرار داد.
بر اساس گزارش این سازمان، هر فرد الکلی در ایران، سالانه ۲۵ لیتر الکل مینوشد.