سایت خبری انتخاب از قیمت میلیونی شیر الاغ در سایتهای فروش آنلاین ایران خبر داد



جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا، روز سهشنبه هفتم فروردین در حالی تنها یک روز پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل با درخواست آتشبس در غزه، با انتقادهایی مواجه شد که همزمان اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس، به تهران رفت و «انزوای سیاسی» اسرائیل را ستایش کرد.
قطعنامه آتشبس فوری و پایدار در غزه روز ششم فروردین با خودداری دولت بایدن از استفاده از حق وتو و رای مثبت سایر اعضای شورای امنیت، قدرتمندترین نهاد سازمان ملل، به تصویب رسید.
این تصمیم خشم دولت اسرائیل و حامیان آن در واشینگتن را برانگیخت.
مخالفان این قطعنامه معتقدند دولت بایدن به اسرائیل «خیانت» و از حماس حمایت کرده است.
این انتقادات همزمان با سفر رییس دفتر سیاسی حماس به ایران که برخی منتقدان جو بایدن آن را «دور پیروزی» خواندند، تشدید شد.
در تهران برای استقبال از هنیه فرش قرمز پهن کردند؛ نمایشی که به دقت طراحی شده و هدف آن برانگیختن خشم دشمنان و مهمتر از همه تقویت وجهه جمهوری اسلامی به عنوان مدافع تزلزلناپذیر آرمان فلسطین بود.
هنیه در تهران گفت: «ایران در خط مقدم حمایت از آرمان و مردم فلسطین ایستاده است. از رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، رییسجمهوری و ملت ایران تشکر ویژه دارم.»
منتقدان دولت بایدن، عمدتا جمهوریخواهان، این سخنان را مظهر سیاست خارجی شکستخورده بایدن، بهویژه در مورد خاورمیانه و رژیم تهران تفسیر کردند.
جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در این خصوص در نشریه هیل نوشت: «سیاست آشفته و متناقض بایدن در مورد مبارزه اسرائیل علیه حماس و ایران خطرناک است.»
او افزود: «آمریکا باید صراحتا مخالفت خود را با "وتوی تروریستی" حماس در مقابل حق اسرائیل در دفاع از خود اعلام کند. اگر این کار را نکنیم، اسرائیل و تلاشهای ضد تروریسم ما در سطح جهانی به طور قابل توجهی تضعیف میشوند.»
جنگ غزه و واکنش ایالات متحده به آن، به محل اختلاف دیگری تبدیل شده و شکاف حزبی را در سیاست آمریکا عمیقتر کرده است؛ شکافی غیرقابل عبور که رییسجمهوری بایدن را در موقعیتی بسیار چالشبرانگیز قرار میدهد، به گونهای که هر تصمیمی که اتخاذ میکند، همزمان در معرض انتقاد هر دو طرف قرار میگیرد.
بیل هگرتی، سناتور جمهوریخواه تنسی، در ایکس نوشت: «امروز بایدن به اسرائیل خیانت کرد و در کنار تروریستهای حماس و مورد حمایت جمهوری اسلامی قرار گرفت که همچنان شهروندان ایالات متحده را به گروگان گرفتهاند.»
هگرتی افزود: «بایدن آنقدر در فکر راضی کردن چپهای طرفدار حماس است که مایل است علیه منافع متحدان ما و شهروندان خودمان که هنوز گروگان هستند، اقدام کند.»
طبیعتا دموکراتها، بهویژه آنهایی که از سوی هاگرتی بهعنوان «چپ طرفدار حماس» نام برده میشوند، وضعیت یا نقش رییسجمهوری بایدن را اینگونه نمیبینند. از نظر آنها، بایدن در رویارویی با دولت اسرائیل و توقف آنچه که تقریبا همه سازمانهای بینالمللی و امدادرسانی آن را یک «بحران انسانی» میدانند، به اندازه کافی خوب عمل نکرده است.
سناتور دموکرات، برنی سندرز، روز سهشنبه پس از اینکه سخنگوی وزارت امور خارجه به خبرنگاران گفت هیچ دلیلی برای زیر سوال بردن تعهد اسرائیل به رعایت قوانین بشردوستانه در غزه وجود ندارد، اعلام کرد: «تظاهر به اینکه اسرائیل قوانین بینالمللی را نقض نمیکند یا در کمکهای بشردوستانه ایالات متحده دخالت نمیکند، مضحک است».
سندرز ادامه داد: «موضع وزارت خارجه، تمسخر قوانین ایالات متحده و تضمینهای ارائه شده به کنگره است.»
جرمی کونیندیک، یکی از مقامات ارشد سابق دولت بایدن که اکنون ریاست سازمان بینالمللی پناهندگان را بر عهده دارد، واشینگتن را متهم کرد که به اندازه کافی برای تحت فشار گذاشتن اسرائیل اقدام نمیکند.
کونیندیک در ایکس نوشت: «شما نمیتوانید با اقدامات نصفه و نیمه با قحطی مبارزه کنید. کاری که به نظر میرسد دولت بایدن در حال حاضر در حال انجام آن است و قحطی تا زمانی که بایدن دولت نتانیاهو را با عواقب سیاسی جدی روبهرو نکند، ادامه خواهد داشت.»
با توجه به پافشاری هر دو جناح بر مواضعشان، پیشبینی اقدامات دولت بایدن در روزها و هفتههای آینده دشوار است.
احتمال حمله نیروهای اسرائیل به رفح، روابط پرتنش حال حاضر میان آمریکا و اسرائیل را تا نقطه فروپاشی تهدید میکند.
کامالا هریس، معاون رییسجمهوری آمریکا، چنین اقدامی را از سوی اسرائیل «اشتباهی بزرگ» خواند که میتواند برای این کشور «عواقبی» به همراه داشته باشد.
تهران به این تحولات با شادی پیروزی مینگرد. رژیم ایران بدون شک نفوذ خود را از زمان حمله هفتم اکتبر افزایش داده است. در همین حال، وجهه اسرائیل اگر نگوییم خدشهدار شده، به طور جدی به چالش کشیده شده است.
در چنین شرایطی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گروههای نیابتی مسلح آن در سراسر منطقه با اطمینان به گسترش نفوذ خود ادامه میدهند.
اکنون علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، احتمالا از اهرمهای بیشتری در مدیریت روابط با واشینگتن و دشمنان منطقهای، بهویژه در مورد مسایل داخلی مانند آزادی و حقوق بشر استفاده میکند. مسایلی که در نگاه قدرتهای بینالمللی غالبا از اهمیت کمتری نسبت به امنیت منطقه برخوردار هستند.
موقعیت کنونی منطقه بهای گزافی البته نه برای جمهوری اسلامی، بلکه برای مردم ایران به همراه داشته است.

مسئولان منطقه ویژه اقتصادی لامرد، تعدادی از کارگران این مجموعه را بدون پرداخت حقوق و مزایا، در آستانه نوروز اخراج کردند. یکی از اعضای هیات مدیره منطقه اقتصادی لامرد به کارگران گفته «بعید» میداند شرکت به آنها پولی پرداخت کند و «بهتر است به شهرشان بروند و به زندگیشان برسند.»

مهدی مهدویکیا، فرمانده انتظامی بروجرد، بدون اشاره به جزییات گفت سه نفر از عوامل «توهینکننده به نظام و مقدسات اسلامی در فضای مجازی»، توسط پلیس فتا شناسایی و بازداشت شدند. او افزود: «شبکههای اجتماعی این افراد بعد از دستگیری مسدود و با دستور قضایی روانه زندان شدند.»

مصطفی نیلی، وکیل به «شرق» گفت: «۱۱ نفر در پرونده فعالان زنان گیلان در مجموع به بیش از ۶۰ سال حبس محکوم شدند.» فروغ سمیعنیا، جلوه جواهری، زهره و زهرا دادرس، هومن طاهری، سارا جهانی، متین یزدانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیا، نگین رضایی و آزاده چاوشیان، به یک تا ۹سال حبس محکوم شدند.

پای دهه هشتادیها به بازار فروش اعضای بدن باز شده است. تجارتنیوز گزارش داد نوجوانان و جوانان ۲۰ ساله، برای تامین نیازهای مالی، کلیه و مغز استخوان خود را میفروشند.
بر اساس این گزارش، بیشترین آگهیها مربوط به خرید کلیه است و به نظر میرسد جوانان دهه هفتادی و هشتادی با فروش کلیه، زودتر به پول مورد نیازشان میرسند.
جوان بودنِ دهنده عضو معمولا به عنوان یک امتیاز تلقی میشود و فروشندگان به همین دلیل به سن خود و ورزشکار بودنشان به عنوان امتیاز اشاره میکنند.
هر کلیه در بازار فروش اعضای بدن بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان قیمتگذاری میشود.
اواسط خرداد سال گذشته، حسین بیگلری، رییس انجمن حمایت از بیماران کلیوی کرمانشاه از فروش کلیه در این استان به قیمت توافقی ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان خبر داده و گفته بود کسی که کلیه اهدا میکند احتمالا قصد دارد ماشینی بخرد یا خانهای رهن و اجاره کند.
بیگلری تاکید کرده بود این رقم در شهرهای بزرگتر، بیشتر است.
بر اساس بخشنامه دولت اگر کسی بخواهد کلیهاش را اهدا کند، علاوه بر رایگان بودن تمامی هزینهها میتواند «۸۰ میلیون تومان بهعنوان پاداش» بگیرد اما بر پایه اظهارات بیگلری، همیشه یکسری توافق هم بین اهداکننده و دریافتکننده کلیه، خارج از ساز و کار انجمن حمایت از بیماران کلیوی انجام میشود.
نوجوانی ۱۶ ساله به نام حمید، یکی از فروشندگان کلیه است که به تجارتنیوز گفت حاضر است به دلیل نیاز مالی، «کمی ارزانتر» هم عضو بدنش را بفروشد.
او گفت آزمایشهایش را کامل انجام داده و از والدینش هم برای این کار رضایتنامه گرفته است.
فردی به نام سعید هم با ۲۰ سال سن به این رسانه گفت برای تامین پول رهن خانه قصد دارد کلیهاش را با قیمت ۳۶۰ میلیون تومان بفروشد.
دو پسر ۱۹ ساله و یک دختر ۲۲ ساله دیگر هم جزو دهه هشتادیهایی هستند که در کنار چند جوان دهه هفتادی گفتهاند برای فروش کلیههایشان آگهی دادهاند.
تجارتنیوز در این گزارش، خرید کلیه را کاری نهچندان سخت توصیف کرد و نوشت خریداران و فروشندگان هم حضوری و هم غیرحضوری میتوانند یکدیگر را حتی اگر در شهرهای مختلف باشند، پیدا کنند.
اطراف برخی بیمارستانها و مراکز درمانی در شهرهای مختلف، از مکانهای هستند که میتوان آگهیهای خرید کلیه را پیدا کرد.
بر اساس این گزارش، چند سالی است که شکل آنلاین آگهی خرید و فروش کلیه نیز رواج یافته و هر دو سر معامله با قواعد آن مانند دریافت سفته از دهنده عضو، آشنا هستند.
سفته برای این است که مبادا دهنده عضو بعد از دریافت پول و پیش از انجام عمل جراحی منصرف شود.
این سفته را انجمن حمایت از بیماران کلیوی میگیرد چرا که خریدار و فروشنده بعد از توافق باید در آن ثبتنام کنند.
اردیبهشت سال گذشته روزنامه جهان صنعت در گزارشی میدانی از افزایش شدید فروش اعضای بدن ایرانیان در کشورهای همسایه به دلیل فقر خبر داد و نوشت دلالان، فروشنده را که اغلب بین ۱۸ تا ۴۰ سال دارد، راهی عراق، امارات و ترکیه میکنند تا اعضای بدن خود را به قیمت هفت هزار تا ۱۵ هزار دلار بفروشد.
بر اساس گزارشها، در دو سال گذشته و با گستردهتر شدن فقر، به غیر از کلیه، آگهیهای پیوند کبد، مغز استخوان، قرنیه چشم و اهدای اسپرم و تخمک نیز به دیوارها اضافه شدهاند و حتی برخی برای فروش «قلب» هم آگهی میدهند.
پیشتر کارشناسان و انجمنهای حوزه سلامت هشدار داده بودند به دلیل فقر و مشکلات مالی، تعداد متقاضیان فروش کلیه افزایش پیدا کرده است.