اکسیوس: جو بایدن با مشاورانش راه میرود تا کمتر مورد توجه دوربینها باشد



جو بایدن، رییسجمهور آمریکا در حساب ایکس خود با انتشار تصویری از دیدار خود با آویگیل ایدان، گروگان ۴ ساله آزادشده از دست حماس، نوشت: «تا زمانی که هر گروگانی مانند آویگیل که از خانوادههای خود جدا شده و توسط حماس نگهداری میشود، در آغوش عزیزان خود قرار نگیرد، آرام نمیگیرم.»

نتایج یک پژوهش جدید نشان میدهد تصور مردم از زمان شروع «سنین پیری» در طول زمان تغییر کرده است. بر اساس گزارش یورو نیوز از نتایج این پژوهش، محققان دریافتند بزرگسالان، میانسال و سالمندان جامعه آماری، معتقدند پیری دیرتر از گذشته شروع میشود.
در این مطالعه که در آلمان صورت گرفته است، دادههای ۱۴ هزار و ۵۶ نفر شامل متولدین سالهای ۱۹۱۱ تا ۱۹۷۴ بررسی شد.
طی ۲۵ سال از شرکتکنندگان هشت بار این سوال پرسیده شد که: «یک فرد را در چه سنی پیر میدانند؟»
شرکتکنندگان ابتدا در سال ۱۹۹۶ ارزیابی شدند، سپس در طول زمان با ورود شرکتکنندگان جدید به نظرسنجی، مجددا مورد پرسش قرار گرفتند.
یافتههای این پژوهش در مجله سایکولوژی اَند ایجینگ منتشر شده است.
مارکوس وتشتاین، یکی از نویسندگان این پژوهش از دانشگاه هومبولت در برلین به بخش سلامت یورو نیوز گفت: «بر اساس این دادهها میتوانیم نظر یک فرد ۴۰ ساله در سال ۲۰۰۸ را که معتقد است پیری دیرتر شروع میشود با نظر فردی که در سال ۱۹۹۶ (۱۲ سال قبل از آن) ۴۰ سال داشته است، مقایسه کنیم.»
نتایج نشان دادهاند در حالی که شرکتکنندگان متولد ۱۹۱۱ در سن ۶۵ سالگی، آغاز سالمندی را از ۷۱ سالگی میدانستند، شرکتکنندگان ۶۵ ساله متولد سال ۱۹۵۶ معتقد بودند پیری از ۷۴ سالگی شروع میشود.
با این حال روند تصور «دیرتر آغاز شدن پیری» در سالهای اخیر کندتر شده و محققان میگویند ممکن است در آینده ادامه پیدا نکند.
سن هر فرد بر درک او از آغاز سن پیری تاثیرگذار است
محققان دریافتند با افزایش سن افراد، تصور آنها از زمان شروع سالمندی نیز تغییر میکند و عدد آن افزایش مییابد.
برای نمونه بر اساس نتایج این پژوهش تخمین زده شده برای یک فرد ۶۴ ساله، شروع سالمندی ۷۴/۷ سال است؛ در حالی که برای یک فرد ۷۴ ساله، شروع پیری ۷۶/۸ سال است.
وتشتاین گفت: «افزایش امید به زندگی، ممکن است منجر به شروع دیرتر پیری شود.»
او ادامه داد: «امروزه با بهبود برخی از جنبههای سلامت در طول زمان، افرادی که در گذشته در سن خاصی پیر محسوب میشدند، دیگر مسن تلقی نمیشوند.»
از سوی دیگر زنان بهطور متوسط آغاز پیری را دو سال دیرتر از مردان میدانستهاند.
این مطالعه محدودیتهایی نیز داشته است؛ از جمله اینکه به دلیل تفاوتهای فرهنگی در درک سن، نمیتوان نتایج را به کشورهای دیگر تعمیم داد اما محققان تاکید کردند این روند با در نظر گرفتن «عوامل جمعیتشناختی، روانی-اجتماعی و سلامت» همچنان وجود دارد.
نویسندگان این مقاله معتقدند افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط سلامتی در گذر زمان، از دلایل «تصور دیرتر شروع شدن سالمندی» است.
آنها بر ضرورت پژوهشهای بیشتر در این زمینه و بررسی پیامدهای آن برای «سلامت و رفاه جامعه» تاکید کردند.

روزنامه والاستریت ژورنال به نقل از منابع نزدیک به نهادهای اطلاعاتی آمریکا گزارش داد ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، «احتمالا» دستور قتل الکسی ناوالنی، مخالف سیاسی خود را صادر نکرده است.
این روزنامه آمریکایی روز شنبه هشتم اردیبهشت به نقل از این منابع آگاه که نامشان فاش نشده، نوشت نهادهای اطلاعاتی آمریکا در تحقیقات خود درباره مرگ ناوالنی به این نتیجه رسیدهاند که احتمالا پوتین دستوری مبنی بر قتل او صادر نکرده است.
در روز ۲۷ بهمن سال گذشته، اداره فدرال زندانهای روسیه از مرگ ناوالنی در یکی از زندانهای شمال این کشور خبر داد و اعلام کرد او پس از پیادهروی، ابتدا هوشیاری و سپس جان خود را از دست داد.
در همان روزهای ابتدایی پس از مرگ مشکوک ناوالنی، یولیا ناوالنایا، همسر او گفت این زندانی سیاسی ۴۷ ساله، با عامل اعصاب «نوویچوک» مسموم شده اما مدرک خاصی در این زمینه منتشر نکرد.
حامیان ناوالنی، پوتین را متهم کردند که دستور قتل او را صادر کرده و اعلام کردند برای اثبات ادعاهای خود، شواهدی ارائه خواهند کرد.
کرملین هر گونه ایفای نقش دولت روسیه در مرگ ناوالنی را رد کرد.
پوتین ماه گذشته مرگ ناوالنی را «غمانگیز» خواند.
او گفت که پیش از مرگ ناوالنی، پذیرفته بود این مخالف سیاسی زندانی را در یک تبادل زندانی به غرب تحویل دهد.
ماریا پوتچیخ، فعال نزدیک به ناوالنی، در ماه فوریه تایید کرد این رهبر مخالفان پوتین در آستانه تبادل زندانیان بوده است؛ مشروط بر اینکه هرگز به روسیه بازنگردد.
با این حال والاستریت ژورنال افزود که واشینگتن، پوتین را از مسوولیت کلی جان باختن ناوالنی مبرا نکرده است.
این روزنامه به این موضوع اشاره کرد که به عقیده مقامهای آمریکایی، ناوالنی سالها تحت فشار مقامات روسیه قرار گرفته بود. او که با انگیزههای سیاسی به زندان افتاد، چهار سال پیش نیز با یک عامل اعصاب مسموم شده بود.
کرملین هر گونه دخالت دولت روسیه در مسموم کردن ناوالنی را نیز رد کرده بود.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، روز شنبه هشتم اردیبهشت گفت گزارش والاستریت ژورنال را دیده اما به گفته او، حاوی «گمانزنیهای پوچ» است.
پسکوف در پاسخ به سوالی درباره این گزارش به خبرنگاران گفت: «من آن را دیدهام. نمیتوانم بگویم در حدی است که شایسته توجه باشد.»
خبرگزاری رویترز با نقل گزارش والاستریت ژورنال نوشت نتوانسته است به طور مستقل اطلاعات این گزارش را تایید کند.
والاستریت ژورنال افزود که این نتیجهگیری به طور گسترده در جامعه اطلاعاتی آمریکا پذیرفته شده و توسط چندین آژانس از جمله آژانس اطلاعات مرکزی (سیا)، مدیر اطلاعات ملی و بخش اطلاعات وزارت امور خارجه به اشتراک گذاشته شده است.
این روزنامه گزارش داد نتیجهگیری آمریکاییها بر اساس طیفی از اطلاعات، از جمله برخی اطلاعات طبقهبندی شده و بر اساس تحلیل واقعیتهای عمومی است. از جمله این واقعیتها، زمان مرگ ناوالنی و چگونگی تحتالشعاع قرار گرفتن انتخاب مجدد پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه بوده است.
لئونید ولکوف، دستیار ارشد ناوالنی، به والاستریت ژورنال گفت که یافتههای ایالات متحده «سادهلوحانه و مضحک» است.

بلومبرگ گزارش داد نیروهای ارتش اسرائیل خود را برای یک جنگ بالقوه تمامعیار و همهجانبه با گروه شبهنظامی حزبالله تحت حمایت جمهوری اسلامی در لبنان آماده میکنند.
این خبرگزاری در گزارشی به نقل از ارتش اسرائیل نوشت این کشور به دنبال توسعه اقداماتی برای مقابله با تهدیدهاست؛ از جمله آموزش نظامی اضافی برای نیروهای زمینی، دریایی و هوایی در شمال اسرائیل.
بر اساس گزارش بلومبرگ، یک مقام ارشد اسرائیلی گفت: «حزبالله یکی از قدرتمندترین گروهها در خاورمیانه است و گمان میرود که حدود ۱۵۰ هزار موشک و توپخانه دارد که برخی از آنها بُرد کافی را برای رسیدن به تقریبا هر نقطهای از اسرائیل دارند.»
به گفته این مقام اسرائیلی، در صورت وقوع یک «جنگ همهجانبه» با اسرائیل، پیشبینی میشود روزانه پنج هزار موشک از لبنان و صدها موشک دیگر از سوی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در یمن، عراق و سوریه به سمت اسرائیل شلیک شود.
این خبرگزاری آمریکایی افزود اسرائیل بیش از ۱۵ سال است که خود را برای جنگ با حزبالله آماده میکند.
در همین راستا، اسرائیل به منظور آماده شدن برای هر گونه حمله غافلگیرانه، سازمان موارد اضطراری ملی ایجاد کرده است تا هماهنگی لازم را بین وزارتخانههای دولتی، مقامهای محلی و سایر مراکز برقرار کند.
بر اساس این گزارش، اسرائیل همچنین سندی محرمانه به نام «قطبنما» دارد که در آن تواناییهای حزبالله، حداکثر خسارتی که حملات میتوانند ایجاد کنند، خریدهای مورد نیاز برای جنگ و نیز تخلیه احتمالی مناطق آسیبدیده، مشخص شده است.
درگیریهای اسرائیل و حزبالله موجب شده است در ماههای اخیر دهها هزار غیرنظامی از شهرکهای دو طرف مرز لبنان و اسرائیل فرار کنند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، بیرون راندن حزبالله از جنوب لبنان را «یک هدف ملی» خوانده است.
قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که پس از جنگ دو طرف در سال ۲۰۰۶ تصویب شد، از نیروهای حزبالله خواسته است به منطقه ممنوعه نزدیک مرز اسرائیل احترام بگذارند.
گزارشها حاکی از آن است که پس از کشته شدن دو عضو ارشد گروه سنیمذهب جماعت اسلامی لبنان در حمله اسرائیل، درگیریها میان شبهنظامیان شیعه حزبالله تحت حمایت جمهوری اسلامی با اسرائیل افزایش یافته است.

همزمان با گسترش تجمعهای حامیان فلسطین در دانشگاههای آمریکا و برخورد ماموران پلیس با آن، رسانههای حکومتی در ایران در کارزاری مشغول بهرهبرداری از این ماجرا شدند. آنان در پرداختن به این موضوع از شعارهایی استفاده کردند که جنبش دانشجویی و معترضان علیه حکومت ایران به کار میبرند.
پردیسهای دانشگاهی در برخی شهرهای آمریکا طی روزهای اخیر تحت تاثیر اعتراضاتی قرار گرفتهاند که منجر به درگیری با پلیس، تعطیلی برخی کلاسها و جلب توجه افکار عمومی نه تنها در داخل آمریکا، بلکه در جهان شده است.
بر اساس آخرین خبرها، تجمعها و اعتراضها دستکم در ۱۸ دانشگاه گزارش شده است.
معترضان در مواردی اقدام به برپایی چادر در محوطه دانشگاه، برگزاری نماز دستهجمعی و برخوردهای خشونتآمیز با دانشجویان یهودی کردند.
تلاش جمهوری اسلامی برای مصادره شعارهای معترضان
رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی در واکنش به این رویدادها تلاش کردند عبارتها و اصطلاحاتی را که در توصیف برخوردهای خشونتبار حاکمیت با دانشجویان در ایران استفاده میشوند، با بهرهبرداری سیاسی به نفع خود مصادره کنند.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، از اعتراضات در دانشگاههای آمریکا با عنوان «خیزش سراسری» یاد کرد.
این عبارت از سوی شمار زیادی از شهروندان و رسانههای ایرانی برای اعتراضات گسترده علیه جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۱ و پس از قتل حکومتی مهسا ژینا امینی استفاده میشود.

خبرگزاری فارس، دیگر رسانه وابسته به سپاه پاسداران، در گزارشی با استفاده از عنوان «دانشگاه پادگان نیست» نوشت در دانشگاه اوهایو، «تکتیراندازها مستقر شدهاند» و پلیس ۵۰۰ دانشجو را در جریان «تظاهرات سراسری» بازداشت کرده است.
«پادگانی» کردن دانشگاه اصطلاحی است که طی چند دهه گذشته در شعارهای دانشجویان ایرانی در اعتراض به امنیتی کردن فضای دانشگاهها سر داده شده است.
این شعار در سالهای گذشته مورد توجه نامزدهای وابسته به جریان اصلاحطلب یا اعتدالگرا نیز قرار گرفت.
حسن روحانی، سال ۱۳۹۲ و در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری گفت: «قطعا دانشگاه پادگان نیست.»
محمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات نیز همان سال با تاکید بر این شعار، گفته بود دانشگاه باید «امن، مستقل و آزاد» باشد.
همزمان با جنبش و اعتراضات پیوسته دانشجویان، دانشگاههای ایران در چند دهه گذشته عمدتا فضایی پادگانی، امنیتی و تحت سرکوب را تجربه کردهاند.
یکی از نمونههای بارز این جنبش دانشجویی و تلاش حکومت برای سرکوب آن، طی خیزش انقلابی ایرانیان در سال ۱۴۰۱ و در دهها دانشگاه کشور رخ داد که در جریان آن صدها دانشجو بازداشت و عده زیادی با احکام انضباطی مانند تعلیق، محرومیت از تحصیل و تبعید مواجه شدند.

خبرگزاری دانشجو: پلیس آمریکا موی یک دختر دانشجو را کشید
شماری از کاربران اینستاگرام زیر پست خبرگزاری فارس به پادگان خواندن دانشگاههای آمریکایی واکنش نشان دادند و به کنایه گفتند عجیب است که رسانههای آمریکایی اجازه تهیه گزارش از درگیریها را دارند و اینترنت آمریکاییها قطع نشده است.
شهروندی نوشت که با این خبر، به یاد دانشگاه صنعتی شریف افتاده است.
اشاره این کاربر به اتفاقات روز دهم مهر سال ۱۴۰۱ است که نیروهای امنیتی همراه با لباسشخصیها دانشگاه صنعتی شریف تهران را محاصره و با تیراندازی، حمله به دانشجویان و ضرب و جرح، شماری از آنان را دستگیر کردند.
علاوه بر خبرگزاری فارس، خبرگزاری دانشجو، وابسته به بسیج دانشجویی نیز بهطور پیوسته اخبار و حاشیههای اعتراضات دانشگاههای آمریکا را با عباراتی مانند «دستگیری وحشیانه دانشجویان از سوی پلیس» گزارش کرد.
این خبرگزاری به نقل از فواد ایزدی، استاد دانشگاه حامی جمهوری اسلامی نوشت: «محیط دانشگاهها در آمریکا نظامی است و نظامیان در دانشگاه دفتر دارند.»
این نقل قول در حالی است که پایگاههای نیروی مقاومت بسیج در دانشگاههای سراسر ایران به عنوان دفتر سپاه پاسداران در دانشگاهها شناخته میشوند.
در مطلبی دیگر از این خبرگزاری با تیتر «شیوه صحیح برخورد با دانشجوی معترض را از پلیس آمریکا یاد بگیرید» آمده است: «مامور پلیس موی یک دختر را کشیده و او را بر زمین پرتاب کرد.»
این رسانه نوشت دولت آمریکا هر دانشجویی را که در اعتراضات شرکت داشته باشد، «از درس دانشگاهی تعلیق میکند».
خبرگزاری تسنیم نیز در مطلبی نوشت صدها نفر از دانشجویان معترض در آمریکا از سوی پلیس «دستگیر و با احکام انضباطی مواجه شدهاند».
در ایران اجازه جمعآوری و انتشار آمار دقیق از دانشجویان تعلیق یا ممنوعالورود شده به دانشگاه به دلیل تن ندادن به حجاب اجباری یا مشارکت در تجمعهای اعتراضی طی دو سال اخیر داده نمیشود اما بر اساس گزارشهای موجود دانشجویی، صدها دانشجو از ادامه تحصیل محروم شدهاند.

در یک نمونه، کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان در اوایل مرداد سال گذشته اسامی ۱۴۷ دانشجو از ۴۳ دانشگاه را منتشر کرد که به دلیل احکام انضباطی در جریان خیزش انقلابی ایرانیان از حق تحصیل محروم شدهاند.
پیش از آن و در تیر سال ۱۴۰۲ جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در گزارشی از سرکوب شورا و فعالیت صنفی در این دانشگاه خبر دادند و نوشتند «تعهد، تهدید، توبیخ، تماسهایی با شمارههای خصوصی (نامعلوم)، پروندهسازی، افزایش تعداد دوربینهای مداربسته، پروندههای همیشه باز، تقویت نیروهای خودسر و افزایش تعداد نیروهای حراستی» بخشی از این سرکوبها هستند.
انتقاد خبرگزاری جمهوری اسلامی از شلیک به دانشجویان آمریکایی
ایرنا، خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی، در گزارشی نوشت پلیس آمریکا به معترضان در دانشگاه آتلانتا «گلولههای پلاستیکی و گاز اشکآور» شلیک و گروهی از «دانشجویان مدافع آزادی فلسطین و مخالف نسلکشی اسرائیل» را بازداشت کرده است.
این رسانه به انتقاد از «افزایش خشونت پلیس آمریکا علیه دانشجویان حامی فلسطین» پرداخت.
در جریان خیزش انقلابی ایرانیان، دهها گزارش از شلیک مستقیم گلولههای جنگی به سوی تجمعهای اعتراضی شهروندان در شهرهای مختلف یا هنگام برگزاری مراسم خاکسپاری و چهلم کشتهشدگان اعتراضات منتشر شد.
یکی از مهمترین نمونههای این سرکوب، جمعه خونین زاهدان در هشتم آبان سال ۱۴۰۱ است که طی آن دستکم ۱۰۰ نفر از جمله شماری کودک، با تیراندازی مستقیم ماموران حکومتی کشته و دهها تن دیگر قطع نخاع و نابینا شدند.
از داخل دانشگاهها نیز بارها گزارشهایی از هجوم ماموران با باتون و شوکر و شلیک گاز اشکآور به سوی دانشجویان معترض منتشر شد.

اوایل آبان سال ۱۴۰۱ و تنها در یک نمونه از این موارد، نیروهای امنیتی به خوابگاه امیرکبیر دانشگاه اراک حمله، گاز اشکآور شلیک و چند نفر از دانشجویان را زخمی کردند.
این برخوردهای خشونتبار در همان زمان با حمایت برخی چهرههای سیاسی جمهوری اسلامی مواجه شد.
موضعگیری نمایندگان مخالف معترضان ایرانی در حمایت از معترضان در آمریکا
مصطفی میرسلیم، نماینده مجلس شورای اسلامی، اواخر آذر ۱۴۰۱ گفته بود فاصله بین «دستگیری عوامل ناآرامیها تا اعدام آنها بسیار زیاد است» و معترضان باید پنج یا ۱۰ روز بعد از دستگیری اعدام شوند.
میرسلیم روز هشت اردیبهشت در واکنش به اعتراضات دانشگاههای آمریکا و مواجهه پلیس با آن، گفت: «سرکوب آن توهین به وجدان بشریت است.»
تجمعها و اعتراضهای پردیسهای دانشگاهی در سراسر آمریکا ابتدا با تمرکز بر حوادث یهودیستیزانه، اعتراض به آنچه در غزه روی میدهد، حمایت آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه و نحوه واکنش مقامهای دانشگاهی و پلیس به تظاهرات شکل گرفت.
خواستههای معترضان اکنون از دانشگاهی به دانشگاه دیگر تا حدودی متفاوت است اما خواسته اصلی آنان این است که دانشگاهها از ارتباط با شرکتهای مرتبط با اسرائیل یا شرکتهایی که از جنگ اسرائیل با حماس سود میبرند، خودداری کنند.
