رییس جمعیت هلال احمر: خامنهای یک امدادگر درجه یک است



مهدی طغیانی، سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس، با بیان اینکه «خلق پول درونزا عامل تورم در اقتصاد است و مثل روز داریم میبینیم»، گفت: «صبح به صبح که از خواب بلند میشویم ۶ تا ۷ هزار میلیارد به نقدینگی کشور اضافه میشود.» او افزود: «آیا به همان اندازه خلق نقدینگی، تولید بالا رفته؟»

موسی غضنفرآبادی، رییس کمیسیون قضایی مجلس، با بیان اینکه «ما در لایحه حجاب گفتیم که افراد بیحجاب باید از طریق سامانههای پیشبینی شده شناسایی شوند»، گفت: «نیروی انتظامی باید بلافاصله کسانی که سازمان یافته بخواهند کار کنند، سلبریتیها باشند یا برخی جرایم خاص، بازداشت کند.»

رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی کشور از جانباختن دو هزار و ۱۱۵ کارگر و مصدوم شدن ۲۷ هزار کارگر به دلیل حوادث ناشی از کار در سال ۱۴۰۲ خبر داد. خبرگزاری ایلنا در گزارشی با انتقاد از «لاپوشانی آماری وزارت کار» نوشت این آمار به معنای مرگ ۵.۷۹ کارگر در هر روز سال است.
علی ضیایی، رئیس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی کشور به ایلنا گفته آمار حوادث ناشی از کار در سال گذشته، در مقایسه با سال قبل از آن ۱۱.۳ درصد افزایش داشته است.
ضیایی با بیان این که سقوط از بلندی همواره بیشترین سهم را در آمار تلفات حوادث کار به خود اختصاص میدهد، اضافه کرده در سال گذشته ۹۸۳ نفر از قربانیان حوادث محیطهای کار به دلیل سقوط از بلندی جان خود را از دست دادهاند که ۴۶.۵ درصد کل تلفات را در بر میگیرد.
لاپوشانی آماری وزارت کار درباره مرگ و مصدومیت کارگران
در ایران آمار دقیقی درباره حوادث ناشی از کار وجود ندارد و منابع مختلف مانند مرکز آمار ایران، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان پزشکی قانونی اعدادی متفاوت و گاهی با فاصله بسیار زیاد از هم در این زمینه منتشر میکنند.
آنچه رسانهها و فعالان کارگری از این اعداد و بر اساس مشاهدات و گزارشهای غیررسمی منتشر میکنند نیز فاصلهای معنادار با آمار دولتی دارد.
ایلنا در گزارش خود با بیان اینکه وزارت کار سهچهارم این فوتیها را با یک ضربدر قرمز از لیست آمارهای خود حذف کرده، نوشت: «دهم اردیبهشتماه، علی حسین رعیتی فرد، معاون روابط کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی آمار جدیدی از حوادث ناشی از کار در کشور ارائه کرده و گفت «حوادث ناشی از کار در سال ۱۴۰۰ به میزان ۷۱۲ نفر بود که این عدد در سال ۱۴۰۲ به ۶۸۰ نفر فوتی کاهش یافته است.»
نویسنده گزارش ایلنا با طرح این پرسش که «آیا وزارت کار و زیرمجموعههای عریض و طویل آن در زمانه استیلای اینترنت و تسلط پایگاه دادهها بر سراسر ارکانِ هستی، واقعا به دادهها و بانکهای اطلاعاتی پزشکی قانونی کشور دسترسی ندارند؟»، خطاب به آنها نوشته آیا نمیتوانید خیلی ساده به این سازمان و دادههای آن متصل شده و براساس علت مندرج در گواهیهای فوت دریابند چند کارگر در هر ماه یا هر سال جان خود را بر اثر حادثه کار از دست میدهند؟

سازمان پزشکی قانونی پیشتر در سال گذشته آمار کارگران کشته شده در سال ۱۴۰۱ را هزار و ۹۰۰ نفر اعلام کرد اما وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با اعلام عددی که حدود یکسوم این آمار است مدعی شد ۷۱۱ کارگر در سال ۱۴۰۱ بر اثر حوادث ناشی از کار جان باختهاند.
مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران هم اردیبهشت امسال در گزارشی نوشت که دستکم هزار و ۶۸۰ کارگر در ۱۲ ماه گذشته (از ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ تا هشتم اردیبهشت سال جاری) بر اثر حوادث کار جان خود را از دست دادند.
بر اساس این گزارش، حداقل هشت هزار و ۱۹۹ کارگر نیز در این بازه زمانی مجروح شدند.
مرکز آمار ایران هم اسفندماه سال گذشته در گزارشی تعداد مرگومیرهای ناشی از حوادث کار، تنها در پاییز ۱۴۰۲ را ۵۴۸ مورد اعلام کرد.
با احتساب ارقامی که پیشتر برای بهار و تابستان اعلام شده بود، در ۹ ماه نخست ۱۴۰۲ هزار و ۶۲۵ مرگ حین کار در ایران ثبت شده بود.
فرشاد اسماعیلی، حقوقدان و فعال کارگری، شهریورماه ۱۴۰۲ به روزنامه «پیام ما» گفته بود: «بهطور کلی هیچ عدد و رقم قابل اعتمادی در حوزه کارگری وجود ندارد. نمیدانیم چند میلیون کارگر داریم، چند میلیون کارگر حداقلبگیر داریم، چند میلیون کارگر زن داریم و چند میلیون اتباع خارجی داریم. ارادهای برای انتشار آمار وجود ندارد.»
این فعال کارگری درباره علت اختلاف آمارها با اشاره به اینکه آمارهای غیررسمی تا روزی بین پنج تا شش فوتی را اعلام میکنند، گفته بود: «آمارهای رسمی فقط از کارگران بیمهشده است و تعداد کارگران بدون بیمه، اتباع خارجی و کارگرهای غیررسمی از آن کم میشود. همین موضوع علت اختلاف آمارهاست».
فرافکنیِ وزارت کار
احسان سهرابی، فعال کارگری رویکرد وزارت کار در مقولهی آمارهای حوادث کار را مصداق کامل فرافکنی دانسته و به ایلنا گفت: «در این دوره و زمانه، یکدست کردن آمارها هیچ کاری ندارد؛ منتها نمیخواهند واقعیتها را بپذیرند چون اگر به واقعیتها تمکین کنند باید اعتراف کنند که در هر روز تعداد زیادی از کارگران جان خود را در اثر فقدان اصول ساده ایمنی از دست میدهند و نرخ فوتیها صعود چشمگیری دارد!»
عضو پیشین شورای عالی حفاظت فنی وزارت کار، با رد استدلالهای وزارت کار درباره این مغایرتهای آماری گفته این آمارها برای آقایان فقط مشتی عدد و رقم است اما مرگ هر یک کارگر برای یک خانواده فرودست در کشور، یک فاجعه غیرقابل جبران است.
بیستم اردیبهشت امسال، احمدرضا پرنده، مدیرکل بازرسی کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در مورد تناقض آماری موجود به استدلالِ نوع بیمه متوسل شد و گفت: «علت تفاوت میان آمار پزشکی قانونی با آمار بازرسین کار این است که کلیه کارکنانی که بیمه مشاغل آزاد بوده یا بیمه کشوری و کارمند محسوب شده و خارج شمول قانون کار هستند، در آمار ما از حوادث کار مربوط به کارگران قرار نمیگیرند.»

نسرین هزاره مقدم، نویسنده گزارش ایلنا با بیان اینکه چه وزارت کار بپذیرد و چه قبول نکند و با فرافکنی از فراز سر فجایع انسانی عبور کند، هیچ فرقی در اصل ماجرا ندارد، نوشته سال گذشته دو هزار و ۱۱۵ نفر بر اثر حوادث کار فوت شدهاند و این آمار به معنای مرگ ۵.۷۹ کارگر در هر روزِ سال است.
در در پایان این گزارش با تاکید بر اینکه در صورتی اصول ساده ایمنی رعایت میشد و شرایط کار تا این اندازه مرگبار نبود، امروز این کارگران زنده در کنار خانوادههایشان بودند، خاطرنشان کرده حالا مرگ دلخراش آنها تنها یک عدد است که از قضا آن را هم وزارت کار قبول ندارد و به رسمیت نمیشناسد.
آمار قابل توجه مرگ و میر ناشی از حوادث کار در شرایطی است که جمهوری اسلامی مشاغل غیررسمی همچون کولبری، سوختبری و شوتیها را جزو مشاغل کارگران ایرانی حساب نمیکند.
بر اساس بررسیها، ایران در زمینه رعایت مسایل ایمنی کار میان کشورهای دنیا رتبه ۱۰۲ را دارد و آمار مرگ کارگران در آن بیش از میانگینهای جهانی است.

محمد رسولاف، کارگردان سرشناس سینما، از خروجش از ایران به علت فشارهای امنیتی خبر داد و نوشت هفت سال پیش برای چندمین بار پاسپورتش را از او گرفتند و گفتند حق داشتن پاسپورت ندارد.
رسولاف با انتشار متنی در شبکه اجتماعی اینستاگرام، فشار نهادهای امنیتی حکومت ایران به خود در طول سالیان اخیر را تشریح کرد و افزود دوستان، آشنایان و افرادی به او کمک کردهاند از ایران خارج شود.
او نوشت: «هفت سال پیش برای چندمین بار پاسپورت مرا گرفتید. دو سال پیش برای چندمین بار به خانهام ریختید و هر آنچه توانستید با خود بردید. سال گذشته به همراه وکیلم بارها به نهادهای مختلف رجوع کردیم، اما گفتید حق داشتن پاسپورت را ندارم. نمیدانستید هویت من در پاسپورت من نیست.»
رسولاف در ادامه متن خود حکومت جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار داد و افزود: «اگر فکر میکنید مرزهای ایران در دست شماست، در خواب خوشی هستید. اگر ایران جغرافیایی زیر چکمههای استبداد دینی شما رنج میکشد، ایران فرهنگی در ذهن مشترک میلیونها ایرانی که از ظلم و توحش شما ناچار به ترک ایران شدند، زنده است و هیچ قدرتی نمیتواند اراده خود را به آن تحمیل کند. از امروز من ساکن ایران فرهنگیام.»
این کارگردان همچنین در بیانیه دیگری که به زبان انگلیسی منتشر شده، اعلام کرد پس از «سفری طولانی و پیچیده» به اروپا رسیده است. رسولاف در این بیانیه مشخص نکرد در کدام کشور به سر میبرد.
او در این بیانیه افزود بین زندان و خروج از کشور، مجبور به انتخاب دومی شده است.
این کارگردان به سرکوب فعالان مدنی و همچنین احکام اعدام معترضان، از جمله توماج صالحی اشاره کرد و گفت: «گستره و شدت سرکوب به حدی از وحشیگری رسیده است که مردم هر روز منتظر خبر جنایت فجیع دیگری از سوی حکومت هستند. دستگاه جنایتکار جمهوری اسلامی حقوق بشر را به طور مداوم و نظاممند نقض میکند.»
بابک پاکنیا، وکیل دادگستری، روز ۱۹ اردیبهشت خبر داد شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی این کارگردان منتقد حکومت را به هشت سال زندان محکوم کرده است. رسولاف همچنین به شلاق، جزای نقدی و ضبط مال محکوم شده است.
این وکیل در شبکه اجتماعی ایکس نوشت شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر حکم صادره علیه رسولاف را عینا تایید کرده و این حکم اکنون در اختیار اجرای احکام قرار گرفته است.
پاکنیا افزود: «دلیل اصلی صدور این حکم، امضای بیانیهها و ساخت فیلم و مستند است که از نظر دادگاه، این اقدامات مصداق اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور محسوب میشود.»
رسولاف در سالهای اخیر از منتقدان جدی و سرسخت جمهوری اسلامی بوده و به طور مداوم از سوی دستگاههای قضایی و امنیتی حکومت ایران تحت پیگرد قرار گرفته است.
او آخرین بار در تیر ۱۴۰۱ دستگیر و پس از تحمل هفت ماه حبس، در بهمن همان سال آزاد شده بود.
پیشتر و در روز ۱۰ اردیبهشت پاکنیا خبر داد که این کارگردان از سوی نیروهای امنیتی تحت فشار قرار گرفته تا جدیدترین ساخته خود را با نام «دانه انجیر مقدس» از جشنواره فیلم کن خارج کند. این فیلم در بخش مسابقه جشنواره کن پذیرفته شده است.
به گفته پاکنیا، برخی از از عوامل «دانه انجیر مقدس» طی روزهای اخیر از سوی ضابطین احضار و بازجویی شده و حتی تعدادی از آنها ممنوعالخروج شدهاند.
رسولاف و جعفر پناهی، دیگر کارگردان منتقد حکومت در سوم آذر سال گذشته و پس از آزادی توماج صالحی با این خواننده دیدار کردند.
صالحی روز ۹ آذر مجددا به دست ماموران مسلح در شهر بابل در استان مازندران بازداشت شد. شعبه یک دادگاه انقلاب اصفهان روز پنجم اردیبهشت این رپر را به اعدام محکوم کرد.
رسولاف و پناهی همچنین در آبانماه ۱۴۰۲ به کشته شدن آرمیتا گراوند، یکی از آخرین قربانیان حجاب اجباری در ایران واکنش نشان دادند.
این دو کارگردان در پیامی نوشتند: «سوگوار و بهتزده اما امیدوار، به نوری که از ایستادگی و آزادگی دختران و زنان ایران به این سرزمین میتابد، خیره شدهایم ... به پویایی و تداوم زن، زندگی، آزادی درود میفرستیم.»
بر اساس برخی گزارشها و روایتها، آرمیتا، نوجوان ۱۶ ساله، روز ۹ مهر ماه سال ۱۴۰۲ در ایستگاه متروی شهدای تهران به دلیل حمله یک زن چادری بیهوش شد، به کما رفت و روز ششم آبان پس از ۲۸ روز بستری بودن در بیمارستان نظامی فجر جان باخت.
رسولاف در چندین فیلم خود، مانند «به امید دیدار»، «دستنوشتهها نمیسوزند»، «شیطان وجود ندارد» و «لِرد» ساختار آلوده به فساد حاکمیت در جمهوری اسلامی را به نمایش گذشته و از آن انتقاد کرده است.
او همچنین چندین جایزه معتبر بینالمللی را از جشنوارههای مطرحی مانند کن و برلین از آن خود کرده است.

عبدالمطهر محمدخانی، سخنگوی شهرداری تهران، با اشاره به اعتراضها به محرمانه ماندن مفاد قرارداد شهرداری با یک شرکت چینی، گفت: «طبق توافق و خواسته طرفین قراداد، برای مصون ماندن از تبعات تحریمهای آمریکا، قرار شد مفاد این قرارداد به صورت عمومی منتشر نشود.»